روانشناسی در معاملهگری
خیلی وقتها در محافل خصوصی و خانوادگی و دوستانه صحبت از شغلهای گوناگون و سختی بعضی شغلها می شود . در مورد سختی مشاغل مختلف هر کس نظری دارد . برخی شغل کار در معدن را ( به علت شرایط سخت کار ) ، برخی جراح مغز را ( به خاطر مسئولیت زیاد و احتیاج به دقت و تبحر زیاد ) و برخی کار در کوره های ذوب آهن ( به خاطر خطرات حین انجام کار و حتی عوارضی که بعد ها دامنگیر افراد می شود ) را سخت ترین شغل ها می دانند . اما واقعا شغل سخت چیست و چه شغلهایی سخت محسوب می شوند . به یک تعریف ساده مشاغلی که فرد طی سالها فعالیت در آن دچار مشکلات جسمی و روحی و بیماری می شود شغل سخت محسوب می شوند و دارای تقسیم بندی های خاصی هستند . معیار سختی یک شغل میزان آسیب هایی است که ممکن است شغل برای شاغلین داشته باشد ( حتی اگر تمام مواردی ایمنی هم رعایت شود ) .
اما صرف نظر از مبحث بالا آیا شغل آسان هم داریم ؟ خوب در این خصوص هم نظرات متفاوتی وجود دارد و افراد در مقایسه با شغلهای سخت ، برخی شغلها را آسان می دانند . ممکن است کسی طلافروشی یا کارهای دفتری را شغلی آسان بداند . اما واقعیت این است که هیچ شغل آسانی وجود ندارد و هر شغل دارای ریسکها ، مشکلات و سختی های خود هست هرچند برای کسانی که تجربه آن را ندارند ممکن است شغل آسانی به نظر برسد . خوب در این مقاله قرار نیست به بررسی حرفه ها مختلف و بررسی سختی کار بپردازیم . ما در اینجا یک سوال اساسی داریم :
آیا شغل معامله گری در بازارهای مالی ، آسان است ؟
این مقاله را زمانی می نویسم ( مرداد 1399 ) که تب بورس همه جامعه را فرا گرفته و تقریبا در همه جا صحبت از آن است و به جرات می توان گفت که بورس تابحال چنین روزهایی را به خود ندیده است و ورود حجم پول و مردم جامعه به آن بی سابقه است . بسیاری از مردم با فروش اتومبیل ، گرفتن وام و …. به هر طریقی می خواهند از قافله سود های سرشار این روزها عقب نمانند . اما اینجا یک نکته خیلی مهم خودنمایی می کند . آیا این مردم هیچ تجربه ای در این کار دارند ؟ آیا در این زمینه تحصیلات دارند و آموزش من کدام معامله گر هستم؟ دیده اند ؟ تقریبا اکثر کسانی که در حال ورود به این بازار هستند هیچ تجربه و تخصصی ندارند و صرفا با دیدن سود زیاد و این فکر که معامله گری کار راحتی است وارد گود می شوند .
حال یک سوال دیگر :
اگر به شما بگویند شغل برقکار صنعتی ( یا هر شغل دیگر ) درآمد فوق العاده ای دارد ، شما فورا شال و کلاه می کنید و می روید به عنوان یک برقکار استخدام شوید ؟ به فرض اینکه حتی شرکتی که قرار است در آن کار کنید ادعای شما را پذیرفت و بدون هیج آزمونی به شما اجازه فعالیت داد آیا شما این ریسک را قبول می کنید که در کاری که هیچ تجربه و تخصصی ندارید شروع به کار کنید ؟ نتیجه چنین کاری چه خواهد شد ؟ بی شک در همان ساعات اول جان خود و دیگران را به خطر خواهید انداخت یا حداقل خسارت مالی به بار خواهید آورد . خوب وقتی ما در شغلی مهارت نداریم عقلا از ورود بدون آموزش به آن خودداری می کنیم اما واقعا چرا اکثر مردم در مورد ورود به حرفه معامله گری بدون هیچ تردیدی ( بدون داشتن تجربه و تخصص ) اقدام می کنند و انتظار دارند موفق هم باشند . واقعا چرا ؟
حال مسئله را با دقت بیشتری بررسی می کنیم . کلا برای موفقیت در یک حرفه دو مرحله وجود دارد :
- مراحل راه اندازی یک کسب و کار و یا موفقیت در آزمون ورودی و استخدامی و جلب نظر کارفرما برای به دست آوردن یک کار
- توانایی های فکری و جسمی برای ادامه آن کسب و کار یا موفق بودن در انجام شغلی که در یک سازمان به دست آورده ایم ( در یک دسته بندی کلی ما یا برای خودمان کار می کنیم یعنی یک کسب کار شخصی داریم و یا برای دیگران کار می کنیم مثلا کارمند یا کارگر یک شرکت هستیم ). در هر دو صورت پس از ورود به هر حرفه ای توانایی برای غلبه بر مشکلات و سختی ها و داشتن توان لازم برای موفقیت در ادامه کار بسیار مهم است .
مرحله اول :
معمولا برای اینکه در یک شغل استخدام شویم لازم است که قبلا در آن زمینه مهارت و تخصص لازم را بدست آوریم که برای این منظور باید در دانشگاه یا مراکز مشابه علمی و فنی آموزش دیده باشیم . معمولا شرکت ها برای استخدام افراد ، از آنها مدارک تحصیلی مرتبط و سوابق کاری می خواهند و از آزمونهای کتبی ، عملی و مصاحبه برای ارزیابی و انتخاب بهترین افراد استفاده می کنند . پس هیچ شرکتی حاضر نیست بدون ارزیابی و اطمینان از مهارت و تخصص افراد آنها را بکارگیرد و برای داشتن یک شغل معمولی در یک سازمان باید سالها تحصیل کنند و آموزش ببینند و حتی بعد از استخدام نیز آموزشهای مرتبط با شغل همچنان ادامه دارد .
از طرف دیگر برای راه اندازی یک کسب و کار کوچک به غیر از تخصص و تجربه ( که برای به دست آوردن آن احتیاج به ساعتها آموزش به صورت رسمی ( مثلا در مراکز فنی حرفه ای ) و سنتی ( مثل شاگردی کردن ) و کسب تجربه در بازارهای کار احتیاج به مجوزهای همچون پروانه کسب ، مدرک فنی حرفه ای ، تایید سلامت فردی و بهداشت محل کار ، نداشتن سوء سابقه و بسیاری موارد دیگر دارد .
سوال : برای ورود به شغل معامله گری چه مدارک و مجوزهایی لازم است ؟
پاسخ : یک کد بورسی و شارژ حساب . والسلام
همانطور که می بینید وارد شدن به هیچ شغلی به اندازه معامله گری بورس آسان نیست و شاید به همین خاطر است که به محض رسانه ای شدن سودآور بودن بورس ، همه برای ورود به آن هجوم می آورند .
مرحله دوم :
در یک حرفه پس از راه اندازی آن یا استخدام در یک شرکت ، مهم ادامه آن برای رسیدن به اهداف و موفق بودن است . بعضی کارها ممکن است مرحله اول آسان باشد ( راه اندازی ) ولی ادامه دادن سخت باشد و یا بالعکس شغلهایی هستند که ورود به آنها مشکل باشد ولی ادامه آن زیاد سخت نباشد .
همانطور که دیدید ورود به دنیای بازارهای مالی آسان است اما آیا ادامه آن و رسیدن به سود آوری مستمر در بلند مدت نیز آسان است .
طبق آمار ( منبع ش را نمی دانم ولی زیاد شیده ایم ) بیش از 90% کسانی که وارد جرگه معامله گران می شوند پس از مدتی با از دست دادن قسمت زیادی از دارایی خود ( حتی همه آن ) با سرخوردگی این بازار را ترک می کنند . تاثیرات این شکست تا مدتها بعد گریبانگیر خود و خانواده شان خواهد بود .
نکته مهمی که در اینجا قابل ذکر است این است که اشتباهات و خطاهایی که ما در حرفه خود انجام می دهیم ممکن است به دیگران آسیب مالی یا جسمی وارد کند ولی در این شغل تنها خودمان هستیم که در معرض آسیب های احتمالی خواهیم بود .
پس نتیجه ای که تا اینجا گرفتیم این است که معامله گری ، حرفه ای است که ورود به آن آسان است و به علت احتمال بدست آوردن سودهای زیاد در آن ، مردم وسوسه می شوند که بدون آموزش و تجربه وارد آن شوند و به راحتی سرمایه خود را در خطر بیاندازند ، غافل از اینکه این دریا به آن اندازه که آرام به نظر می رسد بی خطر نیست .
دنیای بازارهای مالی ، دنیایی متفاوت
همه ما از کودکی در محیط هایی بزرگ شده ایم که تحت نظارت دیگران بوده ایم . در خانه ، مدرسه ، محل کار و محیط جامعه تحت کنترل و نظارت والدین ، معلم ، مدیر ، پلیس و قانون بوده ایم و برای هر خطایی مورد مواخذه قرار گرفته ایم . همیشه باید طبق قوانین و هنجارهای محیط هایی که در آن بودیم ، رفتار می کردیم و به این گونه زندگی عادت کرده ایم . اما وقتی وارد محیط جدید ( بورس ) می شویم دوباره همان ذهنیت را داریم ولی اینجا دنیای متفاوتی است .
دنیای جدید دنیایی است پر از سود ، پر از ریسک و پر از احساسات و البته بدون هیچ ناظری . اینجا می توانی هر وقت ارده کردی خرید و فروش کنی هر اندازه سرمایه که داری وارد معامله کنی . سود کنی ، ضرر کنی و البته کسی شما را به علت اشتباهاتتان و ضررهاتان مواخذه و تنبیه نخواهد کرد . شما آزاد هستید . آزاد آزاد .
دقیقا یکی از مهمترین تفاوتهای دنیای جدید با محیط های قبلی همین است و البته این نکته بسیار تعیین کننده است .
در محیط جدید تنها کسی که ناظر ماست خودمان هستیم . کنترل ترس ، طمع ، احساسات ، هیجانات ، پایبند بودن به استراتژی و قوانین کاری ( مدیریت سرمایه – مدیریت ریسک و … ) کلید موفقیت ماست و البته کسی نیست که ما را مجبور کند که به قوانین خود ( قوانینی که خودمان بر اساس علم و تجربه شخصی پذیرفته ایم و کسی به ما را ملزم به قبول و رعایت آنها نکرده است ) پایبند باشیم . کسانی بوده اند که سالها طبق اصول کاری خود معامله کرده اند ولی به علت اینکه فقط در یک یا چند معامله از قوانین خود پیروی نکرده اند ، کل سرمایه خود را از دست داده اند .
منظبط بودن شرط موفقیت در بازارهای مالی است .
انسانهای موفق در بازارهای مالی باید انسانهای خودساخته ای باشند . شاید پایبند بودن به چند قانون ساده کار ساده ای به نظر آید اما در عمل ، کاری است بسیار دشوار . به عنوان مثال یکی از قوانین مهم خروج از بازار بعد از رسیدن به حد ضرر است . اما به علت اینکه ذهن ما ذاتا آمادگی پذیرش ضرر را ندارد و به هر طریقی سعی می کند که آن را توجیه کند و تمام علایم آشکار ریزش قیمت را نادیده می گیرد و حتی وقتی قیمت از حد ضرر عبور می کند هم به امید بازگشت قیمت ، از معامله خارج نمی شود و به قولی وارد باتلاق ضرر می شود . این قانون بر روی کاغذ بسیار ساده است اما همه کسانی که در بازار مالی کار کرده اند می دانند که چقدر اجرای آن سخت است . بقیه قوانین هم به همین صورت در ظاهر ساده اند اما در عمل اینگونه نیست . کنترل احساسات بخش مهم کار است . کنترل ترس و طمع ( که برخی اساتید طمع را هم نوعی ترس می دانند . در واقع ترس از دست دادن سود بیشتر ) کار انسانهایی است که ذهنی آرام و قوی و روحیه ای محکم دارند .
کسانی که تجربه ای در معامله گری ندارند کار را ساده می پندارند . خرید در کف و فروش در سقف قیمتی . به همین راحتی . و به همین خاطر است که به سادگی وسوسه می شوند تمام سرمایه خود را وارد این کار کنند و حتی با فروش خانه و اتومبیل و گرفتن وام وارد این میدان شوند و البته ممکن است در ابتدا هم سودی ببرند اما در بلند مدت تمام داشته های خود را بر باد می دهند . امروز که در حال اتمام این نوشته هستم ( 22مرداد 99 ) چند روزی است که بازار در حال اصلاح و یا شاید ریزش باشد . در این روزها می توان براحتی ترس را در نوع معاملات دید . واقعا استرس این شغل در این روزها خصوصا برای کسانی که بدون تجربه و رعایت قوانین حرفه ای وارد آن شده اند ، کشنده است . کار ، کار ساده ای نیست . و این را به تجربه یافته ام و واقعا انسانهای موفق در این کار را انسانهایی خود ساخته می دانم . زمانهایی که همه در حال خرید هیجانی هستند تو باید بر اساس استراتژی خود بر من کدام معامله گر هستم؟ طمع خود غلبه کنی و خرید نکنی و ممکن است در زمانی که دیگران هیجان زده می فروشند تو بر ترس خود غلبه کنی و بخری . در واقع معامله گری یک کار سنگین ذهنی است که فشار آن با فشار روانی فینال مسابقات جهانی برابری می کند .
مارک داگلاس در کتاب معامله گر منظبط می گوید ” مردم معامله گری را کار آسانی می دانند در صورتی که اینگونه نیست ” یا کورتیس ام.فیث در کتاب معامله گری از عمق وجود می گوید : “معامله گری کار آسانی است ولی برخی آنرا پیچیده می کنند چرا که فکر می کنند با کار راحت نمی شود پول درآورد و حتی برای رسیدن به درآمد زیاد باید کار سخت انجام داد برای همین معامله گری را برای خودشان پیچیده می کنند و در آخر در کتاب ذهن زیبا در بورس ( نویسندگان توماس ویتنر / أندرتاس فریچ ) می خوانیم :” معامله گری کار ساده ای است ولی آسان نیست .” این بزرگان که همه در حوزه مسائل روانشناسی معامله گری تحقیق می کنند و خود از معامله گران با تجربه و وموفق هستند هر یک از نقطه نظر خود معامله گری را بررسی کرده اند و هر سه البته درست می گویند . مارک داگلاس معتقد است که مردم معامله گری را کار راحتی می دانند ، که در این زمینه مفصل صحبت کردیم و علل آن را بیان کردیم اما نکته جالب در کتاب مورتیس ام.فیث این است که وی معامله گری را کار راحتی می داند . نظر ایشان این است که اگر کسی اصول معامله گری را درست یاد بگیرد ( استفاده از نیم کره سمت چپ مغز ) و معامله گری را با اصول درست آن انجام دهد پس از مدتی تواند قدرت استفاده از شهود ( استفاده از نیمکره سمت راست ) در معامله گری را پیدا کند و باید به شهود خود اطمینان کند و آنرا پرورش دهد و بتواند در معاملات به سرعت تصمیم گیری کند (خصوصا در معاملات کوتاه مدت روزانه) و کم کم توانایی استفاده از هر دو نیمکره مغز را بدست آورد . وی معامله گری را بعد از طی کردن همه مراحل یعنی یادگیری اصول و به کاربردن و تکرار آنها تا به دست آوردن تجربه در استفاده از قدرت شهود ( حذف کردن جزئیات و مدل سازی با یک نگاه کوتاه به نمودار و تصمیم گیری سریع ) کاری ساده می داند نه اینکه این شغل برای افراد بدون تجربه و تخصص کار ساده ای باشد .
و در نهایت در کتاب ذهن زیبا در بورس به جمله ای می رسیم کامل و ساده : “معامله گری کار ساده ای است ولی آسان نیست ” . بسیاری افراد هستند که همیشه دنبال اندیکاتورهای پیچیده ، نرم افزارهای تخصصی و تکنیکهای خاص ( که البته من منکر فواید و کاربرد آنها نیستم ) می گردند و فکر می کنند برای موفقیت در معامله گری احتیاج به علمی خاص هست که فقط افراد خاصی از آن اطلاع دارند در حالی که واقعا اینگونه نیست . بسیاری از موقعیت های معامله با یک تحلیل ساده و بدون استفاده از انبوه اندیکاتورها و تحلیل های پیچیده قابل دستیابی هستند واتفاقا سود خوبی هم می دهند . به گفته هری کارپنتر در کتاب غول درون ” وقتی تئوری های زیادی برای برای توضیح یک پدیده در دسترس باشند ، به احتمال زیاد ساده ترین آنها ، صحیح ترین آنهاست . طبیعت در جستجوی ساده ترین راه هاست ” .
این اصل در معامله گری نیز صدق می کند .
در واقع قوانین کار ساده اند ولی اجرای به موقع و درست آنها آسان نیست . پیدا کردن یک یا چند استراتژی که با روحیات فرد سازگار باشد و اطمینان به سودآوری آنها در بلند مدت و داشتن مدیریت سرمایه و مدیریت ریسک کار سختی نیست اما مهم پایبند بودن و اجرای دقیق و به موقع آنها می باشد .
در پایان بد نیست نگاهی بیندازیم به شکل زیر که چرخه روانشناسی در بازار را نشان می دهد . این شکل برای افرادی که سهمی را خریده اند ترسیم شده است ( پوزیشن buy) . همانطوری که می بینید وقتی بازار در راستای خرید ما در حال رشد می باشد احساساتی مانند خوش بینی – شور و شوق – هیجان و رضایتمندی وجود ما را فرا می گیرند و هنگامی که کم کم بازار در نزول قرار می گیرد هیجاناتی مانند اضطراب تا افسردگی ما را درگیر خود می سازند . دو نکته مهم در این خصوص وجود دارد . نکته اول اینکه هر معامله گر توان کنترل این احساسات را در وجود خود داشته باشد و نکته دوم اینکه یک معامله گر بتواند احساسات معامله گران دیگر را در هر زمان تشخیص داده و بازار را پیش بینی کند و برای ورود یا خروج از آن به موقع اقدام نماید .
نتیجه گیری
هیچ کاری سخت نیست و هیچ کاری ساده نیست . برایان تریسی معتقد است برای رسیدن به مهارت و موفقیت در یک شغل باید روزی حداقل 2 ساعت وقت برای یادگیری آن اختصاص دهید و برخی محققین 10000 ساعت کار برای سرامد شدن در یک حرفه را لازم می دانند . یادگیری و تجربه اندوزی مستمر ، کلید موفقیت هستند . معامله گری هم از این قاعده مستثنی نیست . اگر بدون آموزش و کار توانستید در شغل دیگری موفق باشید در معامله گری هم می توانید . شغلی لذت بخش و پر از هیجان و سود که اگر بدون تجربه وارد آن شوید زندگی خود و خانواده تان را تباه خواهید کرد . آموزش و کار کردن در محیط های مجازی ( دمو ) و سپس تجربه اندوزی با پول کم در دنیای واقعی و پرورش و آماده کردن ذهن برای کار با پول های بزرگتر ، کلید کار است . بهترین معلم بازار است و البته سخت گیرترین آنها . بزرگترین درسها را وقتی می آموزیم که ضرر می دهیم . ضرر دادن جزء کار است و هزینه شغل مان . باید آن را بپذیریم و به موقع برای توقف آن اقدام کنیم . هر شغلی هزینه هایی دارد و هزینه این شغل ضرر دادن است . پرورش جسم و ذهن ، آرامش روح ، تمرکز لازمه موفقیت در این حرفه اند . برای داشتن ثروت ابتدا باید ذهنی ثروتمند داشت . سالم و پرسود باشید.
15 توصیه کلیدی از 15 نفر معامله گر حرفه ای
در این مقاله توصیه ها و نکاتی مهم منتشر کردیم از 15 نفر که در دنیای معامله گری حرفی برای گرفتند دارند.
حتما به این نکات توجه کنید چرا که میتوانند در یکی معامله و فعالیت یک فرد تاثیر زیادی داشته باشند.
ویلیام اکهارت
بیشتر پیشرفتی که در دانش حاصل شده، از تلاش برای رد نظریات مان به دست آمده نه اثبات آن ها بنابراین باید بکوشید تا سیستم معاملاتی خود را نابود کنید یعنی به هر جای آن که مشکوک هستید فکر کنید. در این دنیا بدون درد نمی شود زندگی کرد اگر درد ضرر کردن را حس نمیکنید احتمال بقای شما بسیار کم خواهد بود. اگر معامله گری نمی داند چرا زیان میکند تلاش برای تغییر بی فایده است. (فراچارت: منظور این است که به دنبال عوامل بیرونی برای توجیه ضرر نباشید و عوامل درونی را بیابید) دل نبستن به سود های کلان خیلی مهم است، هنگامی که پشت سر هم موفق میشوید وسوسه میشوید که فکر کنید کار خاصی انجام میدهید که به شما امکان می دهد خیلی سریع پیشرفت کنید و به تدریج فکر میکنید می توانید با دقت کم، تصمیم گیری کنید. و به عنوان یک قاعده کلی ضررها شما را قدرتمند و سودها شما را تضعیف میکنند.
بیل لیپ شات
از دست دادن یک فرصت به اندازه معامله در خلاف جهت بازار، بد است. خیلی پر حجم معامله نمیکنم و به تدریج به حجم معامله اضافه میکنم. باید راهی را بیابید که تنها با 20 تا 30 درصد تحلیل درست، بتوانید سود کنید. هنگامی که نمیدانید چه چیزی در حال رخ دادن است اصلا عاقلانه نیست که بخواهید معامله تان را باز بگذارید. بهترین معامله گرانی که من میشنایم واقعا باهوش اند و همگی سخت کوش اند، وقتی از سخت کوشی سخن میگویم منظورم تعهد در کار و تمرکز است و اصلا ربطی به این ندارد که چند ساعت کار میکنید. بسیاری از مردم فکر میکنند داد و ستد را میتوان در چند قاعده خلاصه کرد. از نظر من در داد و ستد، همیشه نداریم بلکه بسته به شرایط باید تصمیمات متفاوت گرفت.
رندی مک لین
فلسفه معاملاتی من گرفتن بخش های آسان است و بخش میانی حرکت همان بخش آسان است. اگرهنگامی که بازار شدیدا در خلاف جهت پیش بینی شما عمل میکند، معطل نکنید، دیر یا زود بازنده خواهید شد. هر معامله گر موفقی باید سرانجام به شیوه معاملاتی دست یابد که با ویژگی های شخصیتی اش سازگار است. فراچارت: آشنایی کامال با رندی در این لینک موجود است.
اگر برای ارضای هیجانات خود وارد بازار شوید محکوم به شکست خواهید بود زیرا چیزی که به نظر خوشایند می آید معمولا اشتباه است. اکثر مردم حتی از کسی هم که کاملا تصادفی معامله میکند بدتر معامله میکنند. نخستین گام برای اینکه یک معامله گر موفق شویم این است که رفتارمان را از نو بررسی کنیم تا بتوانیم کارهای درست را انجام دهیم نه کارهایی که احساس خوبی را به ارمغان می آورند.
هوارد سایدلر
اگر با اندازه حجمی معامله کنید که شما را بترساند موفق نخواهید شد. تفاوت میان ترس و احتیاط در برابر بازار، بسیار اهمیت دارد اگر از ضرر کردن بترسید موفق نخواهید شد زیرا ترس شما را از تصمیم های درست باز میدارد.
مونرو تراوت
هر چه بهتر عمل کنم با حجم بیشتر معامله میکنم و هر چه وضعیتم بدتر شود باحجم کمتر. مردم فکر میکنند با کار خیلی کم می توان پول پارو کرد. فکر میکنند با اندکی تحقیق در تعطیلات آخر هفته میتوانند سالانه 100درصد بازگشت داشته باشند و این واقعا مسخره است. کسی که ایده خوبی برای معامله داشته باشد هنگامی که برای اولین بار میخواهد آن را آزمایش کند باید با حجم خیلی کم معامله کند در غیر اینصورت ورشکست میشود. برای اینکه معامله گر موفقی باشید باید تمام وقت کار کنید.
آموزش معامله در باینری آپشن
استنلی دراکن میلر
در روشی که برای تحلیل تکنیکال به کار میگیرم عامل کاتالیزگر را که همان نقدینگی است در نظر میگیرم. مهم نیست پیش بینی درست باشد یا غلط ، بلکه مهم این است که هنگام پیش بینی درست چقدر سود کسب میکنید و هنگام پیش بینی نادرست چقد پول از دست میدهید.
برای اینکه واقعا عملکرد خوبی داشته باشید باید از موقعیتهای بسیار سودمند حداکثر استفاده را ببرید و این به این معناست که در شرایط نادری که اعتقاد زیادی به یک معامله دارید روی آن حجم زیاد اعمال کنید. توجه داشته باشید که اگر مجبور باشید که ببرید نمیتوانید ببرید.
ریچارد دریهاوس
سرمایه گذاری طولانی مدت مزایا وآرامش بیشتری نسبت به سرمایه گذاری کوتاه مدت دارد. تحلیل تکنیکال در بازاری که کاملا احساسی است دیدی نسبتا غیراحساسی به تحلیلگرارائه میدهد. خرید سهامی که P/E آنها متوسط یا زیر متوسط است خود به خود بسیاری از سهامی را که عملکرد خوبی دارد حذف میکند. هنگامی که اعتماد بالایی به یک معامله دارید با حجم بالاتری معامله کنید و این معاملات را به اندازه ای باز نگه دارید که بتوانید بیشترین سود را به دست آورید. اگر شرایط بنیادی و تکنیکال هنوز به نرخ های بالاتر اشاره دارند و سود سهام دوبرابر یا حتی سه برابر شده، نباید سود خود را بگیرید و باید با این میل مبارزه کنید.
گیل بلیک
هر بار که معامله ای را باز میکنم ترجیح می دهم که تصور کنم که در بدترین حالت چه اتفاقی می افتددر اینصورت کمتر دستپاچه میشوم. اگر قاعده سیستم معاملاتی را یک بار نادیده بگیرید بار دیگر تخلف از آن آسان تر خواهد بود همانند شکستن رژیم غذایی. داد و ستد روی نقطه ضعف انسان ها فشار می آورد . گویی که پاشنه آشیل هر فرد را پیدا می کند. باید ایده های معاملاتی خود را به قواعد خشک معاملاتی تبدیل کنید وآنها را به کار بگیرید. بر استراتژی ها، ابزار و بازه هایی تمرکز کنید که با ویژگی های فردی تان هم خوانی دارد.
ویکتور اسپراندیو
تعیین نقطه خروج پیش از باز کردن معامله راهی برای ایجاد انضباط هیجانی است. وقتی با بزرگترین حجم ممکن خود معامله میکنید باید معامله تان فورا سودآور باشد چون در اینصورت میزان ضرر بسیار زیاد خواهد بود. کلید موفقیت در داد و ستد انضباط هیجانی است. پول درآوردن به هوش ربط ندارد. در داد و ستد کسی که به سادگی می پذیرد اشتباه کرده موفق خواهد شد. برای یک معامله گر توجیه کاری مسیری است که بی برو برگرد به شکست منتهی می شود. اگر خسته و کلافه شده اید کار درستی نیست که به معامله کردن ادامه دهید. عامل اصلی در کسب ثروت حفظ سرمایه و انتظار کشیدن تا زمان مناسب برای به دست آوردن سودهای استثنایی است.
تام باسو
اگر یک معامله خاص ضرر ده باشد یا سود ده چه اهمیتی دارد؟ معامله دیگری هم وجود دارد. اگر از یک معامله ضرر ده چیزی یاد بگیرید دیگر به آن ضرر گفته نمی شود.
جو ریچی
بهتر است احمق باشیم و سود بگیریم تا اینکه تیز باشیم و ضرر کنیم. تحلیلی ترین افراد، بدترین معامله گرها هستند چرا که باعث می شود بیشتر ویژگی های فردی، ذاتی و توانایی هایشان پوشیده بماند.
جف یاس
با مفهوم بتا آشنا شوید. هر چیزی که آشکار به چشم می آید باید دوباره بررسی شود. احتمال ورشکستگی همیشه بالاتر از احتمال افزایش ناگهانی و امید یک شبه است.
چالرز فاکنر
ذهن ما نمی تواند چیزی را که به شکل منفی گفته می شود بفهمد برای اینکه بفهمد به چه چیزی نباید بیاندیشد، نخست مجبور است به آن بیاندیشد. مثلا به جای گفتن جمله به پول فکر نکن از عبارت روی این تمرکز کن که روشت را دنبال کنی استفاده کنید. هدف باید با جملات مثبت بیان شود مثلا اینگونه نباشد که بگویید من نمی خواهم پول را از دست بدهم.
الیشر اسمانوف
در سرمایهگذاری اول از همه من از غریزهام پیروی میکنم، تجربیاتی که طی سالیان بدست آوردم و احساسی که میگوید چه زمانی، وقت خرید سهام است، همان چیزی است که شم اقتصادی مینامم.
راب بوکر
هرگز بیشتر از 10% سبدتان را به یک سهام اختصاص ندهید. هرگز بطور احساسی وارد بازار نشوید. همیشه پیش از گرفتن پوزیشن حدود پانزده دقیقه تا یک ساعت بازار را زیر نظر داشته باشید تا توان روحی ترید کردن در شما بوجود بیاید. عجله برای گرفتن پوزیشن معمولاً به ترید احساسی و ضرردهی منجر میشود. فراموش نکنید که بازار همیشه هست.
عکس | زوج طلبهای که آمار فرزندآوری یک روستا را بالا بردند
زهرا حاتمی با همراهی همسر طلبهاش، ۲ سالی است در روستاهای خراسان جنوبی مشغول تبلیغ هستند. در ابتدای ورود آنان، خانوادهها به دلیل مشکلات اقتصادی تمایلی به فرزندآوری نداشتند، اما با مشاورههای آنان چهار خانواده فرزنددار شدند.
به گزارش همشهری آنلاین، امامان جماعت مساجد این روزها با افزایش سطح دغدغهمندیها و شناخت جایگاه خود به عنوان یک امام محله برای رفع مشکلات اهالی محله گامهای خوب و اساسی برداشتند. این رویه اما در حوزه بانوان با مشکلاتی مواجه بود. بنیاد هدایت سازمان تبلیغات اسلامی برای رفع و پوشش این خلأ، طرح شریکة الامام را راهاندازی کرد. طرحی جامع برای استفاده از توانمندیهای همسران مبلغان دینی برای اجرای برنامههای فرهنگی، مذهبی و دینی در محلات شهری و روستایی است.
زهرا حاتمی شریکة الامامی است که با ۲۶ سال سن، اقدامات موثری در زمینه اشتغال بانوان، فرزندآوری و فعالیتهای فرهنگی و تربیتی دارد. او پنج سال است با حجتالاسلام مجید اصلی ازدواج کرده است و فعالیتهای تبلیغیشان را از دوسال پیش در خراسان جنوبی آغاز کردهاند و تاکنون در روستای «نوغابخور» و «گیت» این استان مستقر بودند. این زوج جوان در همین مدت کوتاه فعالیتهای زیادی را در کنار هم انجام دادهاند.
مشکل کم آبی روستا را در عرض یک ماه حل کردیم
زمانی که خانم حاتمی و همسرش برای اولین بار به روستای «گیت» آمده بودند، متوجه شدند، اهالی روستا به خاطر جوانی و کم تجربه بودنشان خیلی به آنها اعتماد ندارند و برای حل مشکلات و پرسیدن سوال به آنها مراجعه نمیکنند. به همین خاطر تصمیم میگیرند که با یک کار ساده اعتماد آنها را جلب کنند.
او در اینباره میگوید: «زمانی که تازه در روستای «گیت» مستقر شدیم، مردم به خاطر اینکه من و همسرم خیلی جوان بودیم به ما اعتماد نداشتند و فکر میکردند ما به خاطر جوان بودنمان کاری نمیتوانیم برای روستایشان انجام دهیم. ما هم تصمیم گرفتیم اعتماد آنها را جلب کنیم. برا همین یک فُرم درست کردیم و بین مردم پخش کردیم تا مشکلات روستا را در آن بنویسند. یکی از مشکلاتی که مردم زیاد به آن اشاره کرده بودند، مسئله کم آبی بود. مشکلی که بعد از یک ماه پیگیری بالاخره حل شد؛ همین اتفاق باعث شد نگاه مردم روستا به ما عوض و اعتمادشان جلب شود.»
کمک به تهیه جهیزیه برای تازه عروسان نیازمند
روستای «گیت»، جمعیت جوانی دارد. جوانانی که اغلب آنان در سن ازدواج و آماده تشکیل خانواده هستند؛ اما بعضی از خانوادهها به خاطر نداشتن توان مالی نمیتوانستند دخترانشان را به خانه بخت بفرستند. حاتمی میگوید: «برای اینکه بتوانیم به این خانوادهها کمک کنیم با «کمیته امداد امام خمینی(ره)» و «بنیاد علوی» و خیرین دیگر ارتباط گرفتیم تا توانستیم بخشی از هزینههای جهیزیه را فراهم کنیم. الحمدلله تا امروز قسمتی از جهیزیه ۵ تازه عروس با کمک خیرین مهیا شده و قرار است برای تکمیل جهیزیه ۴ عروس دیگر هم کمکهایی جمعآوری شود.»
رونق به کار زنان قالیباف
زمانی که خانم حاتمی به روستای «گیت» آمد، متوجه شد بیشتر زنان و دختران روستا به قالیبافی و گلیم بافی مشغولند تا از این طریق کمک خرج خانوادههایشان باشند. آنها بعد از اتمام بافت یک قالی یا گلیم، آن را به واسطهها میفروختند تا محصول را به مغازهدار بفروشد. او میگوید: «واسطهها معمولاً قیمت پایینتری از ارزش واقعی قالی را به قالیبافها میدادند. برای اینکه جلوی این مسئله گرفته شود با کمیته امداد امام خمینی(ره) وارد مذاکره شدیم و قرار شد کمیته امداد آثار دست این خانمها را در تهران به بهترین قیمت بفروشد و درآمد حاصل را به زنان قالیباف بدهد. با این کار بانوان قالیباف به حقشان رسیدند و توانستند رونقی به کسب و کارشان دهند.
او ادامه میدهد: «در همسایگی ما خانمی بود که خودش قالیباف بود و از محیطی که در اختیار داشت، میشد یک کارگاه قالیبافی راه اندازی کرد. با او صحبت کردم تا چنین کارگاهی را ایجاد کند و با خانمهای دیگر روستا مشغول به کار شوند، خوشبختانه او موافقت کرد و ما امروز یک کارگاه قالیبافی در روستا داریم. در این کارگاه ۴ نفر از بانوان روستا مشغول به کار هستند.»
تابستان فرصت خوبی برای نوجوانان است که به کلاسهای هنری بروند تا هم اوقات فراغتشان پر شود و هم مهارت خاصی بیاموزند. در روستای «گیت» خانم حاتمی در منزلش برای دختران نوجوان کلاس خیاطی برگزار میکند. او میگوید: «هفتهای دو بار دختران روستا برای یاد گرفتن خیاطی به خانه ما میآیند. تاکنون استقبال خوبی از این آموزشها شده و نزدیک به ۱۰ دختر نوجوان در من کدام معامله گر هستم؟ این کلاسها شرکت میکنند.»
ایجاد دغدغه فرزندآوری در میان زوجهای روستا
خانم حاتمی در بدو ورود به روستا متوجه میشود، آمار تولید نسل در روستا پایین است. او میگوید: «روزهای اول متوجه شدم تعداد بچههای کوچک در روستا خیلی کم است؛ خیلی کمتر از تصور. انگار تنها خانوادهای که بچه کوچک در روستا داشت، ما بودیم. با خودم گفتم شاید جمعیت جوان روستا کم باشد؛ اما بعد از صحبت با کارشناس بهداشت منطقه متوجه شدم، زوجهای جوان زیادی در روستا هستند که بچهای ندارند و اغلب هم به خاطر شرایط اقتصادی از بچهدار شدن امتناع میکنند. بعد از صحبت و هماهنگی با کارشناس بهداشت تصمیم گرفتیم هر ماه جلساتی را برای خانمهای روستا با حضور کارشناس برگزار کنیم. الحمدلله این جلسات با استقبال خوبی روبرو شد و بعد از این تلاشها ۳ خانواده فرزنددار شدند.»
شادی به خانه یک روستایی رفت
خانم حاتمی یکی از خاطرات جالب خود در این زمینه را اینگونه روایت میکند: «خانوادهای بود که یک پسر ۱۶ ساله و یک دختر ۷ ساله داشت. پیشنهاد کردم به فرزند سوم فکر کنند؛ اما مادر به شدت مخالفت کرد. بعد از صحبتهایم با این خانم بالاخره مجاب شد فرزندی به دنیا بیاورد تا دخترش هم از تنهایی دربیاید. مدتی پیش، مادر را در مرکز بهداشت به همراه دخترش دیدم. دخترش خیلی خوشحال بود، شادی دختر کوچک برای پیدا کردن یک همبازی مرا هم خوشحال کرد.»
خانم حاتمی در روستای «گیت» به همراه خانمهای روستا گروه جهادی نیز تشکیل داده است. او توضیح میدهد: «در این روستا گروه جهادی خواهران وجود نداشت و نذورات به افراد متکدی داده میشد که معلوم نبود واقعاً نیازمند باشند. بعد از تشکیل این گروه جهادی، من افرادی را مامور تحقیق برای شناسایی افراد فقیر روستا کردم تا نذورات و کمکهای مردمی برای نیازمندان واقعی خود روستا هزینه شود.»
خانم حاتمی از بانوانی است که با هر امکاناتی که در اختیار داشته باشد، برای تغییر وضعیت تلاش میکند. خواه برگزاری کلاس خیاطی در منزلش، خواه احقاق حق زنان قالیباف و همه این اقدامات از همت بلند و تلاش وی برمیآید.
قدرت دلار به درد اقتصادی می افزاید و ریسک مداخله را برای USDJPY و USDCN تقویت می کند
S&P 500، دلار، EURUSD، USDJPY، USDCNH و USDCAD نقاط صحبت:
- را بازار چشم انداز : S&P 500 نزولی زیر 4100; EURUSD صعودی به بالای 1.0000
- علیرغم تصمیم بانک مرکزی اروپا مبنی بر افزایش بزرگترین افزایش نرخ در دهههای اخیر، یورو دلار در جلسه گذشته به طرز قابلتوجهی تغییر چندانی نداشت – آیا قیمت آن در قیمت بوده یا دلار غالب است؟
- با حفظ چنین افراطیها توسط گرینبک، هزینههای بنیادی انباشته به افزایش خود ادامه میدهند – اما ابتدا چه مشکلاتی ایجاد میشود؟
هوشمندتر تجارت کنید – برای خبرنامه DailyFX ثبت نام کنید
نظرات بازار به موقع و قانع کننده را از تیم DailyFX دریافت کنید
مشترک شدن در خبرنامه
از آنجایی که روندهای ریسک به طور موقت کشش خود را از دست می دهند، فشار دلار افزایش می یابد
اشتهای سوداگرانه به طور کلی یک موضوع مهم است – زمانی که موضوع هم حاضر و هم غالب باشد. در حالی که من معتقدم نبرد وجودی بین “ریسک در” و “خطر خاموش” می تواند به راحتی بر بازار تاثیر بگذارد، به نظر می رسد که ما فاقد چرخه خودپایه ای هستیم که به سادگی تمام ریسک رویداد حمایتی را متابولیزه کند (بسته به قیمت صعودی یا نزولی). ) در حین پخش اخبار نامطلوب در سیم ها عبور داده می شود. این فقط یک مسئله زمان است که ما به یک رژیم بازار “اول احساسات” برگردیم. اما در حال حاضر، به نظر می رسد ما یک بار دیگر خود را وابسته به بازخورد اساسی می بینیم. در حالی که افزایش نرخ بهره بانک مرکزی اروپا در جلسه گذشته و هشدارهای پاول، رئیس فدرال رزرو، ممکن است با روندهای اخیر طنین انداز شود، به نظر می رسد که انحراف سوداگرانه تثبیت شده در بازار را خنثی نمی کند. به نظر نمی رسد که با نگاه به S&P 500 به عنوان یک نماینده، نگرانی در مورد پیامدهای انقباض سیاست پولی جهانی، ترس از رکود اقتصادی و بحران های مالی فزاینده عملی ناشی از اعوجاج هایی مانند اوج های چند دهه ای دلار، بازارها را تحت تاثیر قرار دهد. البته. من روی این اعتماد به نفس حساب نمی کنم تا همیشه سرپا باشم…
نمودار S&P 500 با حجم، SMAهای 20 و 200 روزه و همچنین ROC 1 روزه (روزانه)
نمودار ایجاد شده در پلتفرم Tradingview
در حالی که در جلسه گذشته داراییهای ریسکگرا جهش گستردهای داشتیم، به نظر میرسد که از مقیاس حرکتی که من میگویم نشاندهنده اعتقادات است، فاصله زیادی دارد. همبستگی یکی از معیارهای اصلی احساسات من است، اما مورد دیگر تداوم روندی است که به نظر می رسد هنوز راهنمایی کمی برای آن داریم. در این میان، یک باد بنیادی مداوم وجود دارد که از دلار آمریکا حمایت می کند. در جلسه گذشته، بالاترین ریسک رویداد، تصمیم بانک مرکزی اروپا (بانک مرکزی اروپا) نرخ بود. افزایش 75bp شاهکار کوچکی نبود، زیرا بزرگترین حرکت در بیش از دو دهه گذشته است و از نظر مادی به سمت پایین طیف بهره حرکت می کند. این یک پیشرفت قابل توجه برای ناظران نرخ است زیرا دومین بانک مرکزی توسعه یافته جهان روی تورم تمرکز کرده است، که به نوبه خود یکی دیگر از بازیگران کلیدی را به عنوان پشتوانه ای برای هر سفته بازان افسارگسیخته رها می کند. با نگاهی به واکنش بازار به افزایش بزرگ از سوی مرجع سیاست عقب مانده، EURUSD در نهایت تلاش کرد تا حرکتی را انجام دهد تا از برابری (1000) عقب نشینی کند. این یک خط بسیار نمادین در مورد گفته شده است، اما همچنین جایی است که سنگین ترین خطوط بنیادی همگرا می شوند.
توصیه شده توسط John Kicklighter
نحوه معامله EUR/USD
نمودار EURUSD با SMA 50 روزه و نرخ تغییر 1 روزه (روزانه)
نمودار ایجاد شده در پلتفرم Tradingview
دلار و انگیزه های آن
وقتی به جفتی مانند EURUSD نگاه می کنیم، طبیعی است که فرض کنیم تصمیم بانک مرکزی اروپا در مورد نرخ در جلسه گذشته یک محرک اصلی برای اقدام قیمت بوده است. با این حال، افزایش تهاجمی گروه اعلام کرد که باعث افزایش معنی دار دلار (کاهش EURUSD) در جلسه گذشته نشد. میتوانیم استدلال کنیم که این واکنش ثابت ناشی از همان تلاشهای تخفیف پیشرفتهای است که قبلاً در این هفته با بانک کانادا (BOC) و بانک مرکزی استرالیا (RBA) دیدهایم. اگر منصف باشیم، نظرات بانک مرکزی اروپا از طریق لاگارد و همتایانش مبهم تر از مثلاً مقامات ایالات متحده بود. برخی از سخنرانان فدرال رزرو برای جمعه در دسترس هستند، اما من نسبت به اواخر هفته شک دارم. بالا اجرا می شود با توجه به اینکه شاخص دلار DXY در اوج یک رکورد جدید چند دهه ای قرار دارد، منابع اعتقادی برای برداشت مهم تر می شوند.
نمودار شاخص دلار DXY با SMA 20 ماهه، ماه های متوالی (ماهانه)
نمودار ایجاد شده در پلتفرم Tradingview
دیدن یک شکست فنی به عنوان معیاری مانند DYX راحت خواهد بود، اما چیزی فراتر از مسائل سیستمی – مانند ریسک رویداد برنامه ریزی شده – است که باعث ایجاد نوعی توسعه می شود که به یک حرکت بازار معنادار تبدیل می شود. برای پول ایالات متحده، من معتقدم که تأثیرات اساسی مختلفی وجود دارد که نقشی را ایفا می کند که در نهایت گرینبک را خنثی می کند. در جایی که پیشبینی رشد نسبی به نفع ایالات متحده است و پیشبینیهای نرخ بهره در حال انجام است، بقایای اولیه فرصتطلبی سوداگرانه از سوی کسانی که ترجیح میدهند کار احمقها را برای انتخاب بالا و پایینها ارزیابی کنند، وجود دارد.
نمودار نرخ موثر وجوه فدرال رزرو با CPI ایالات متحده پوشانده شده است
نمودار از پایگاه داده اقتصادی فدرال رزرو با داده های BLS
من در دیده بان داده و مداخله هستم
در حالی که S&P 500 برای به دست آوردن کشش با چند باد اساسی تلاش می کند، به ویژه استثنایی باقی می ماند که دلار آمریکا در برابر نقدینگی ترین همتایان خود به بالاترین حد بیست سال اخیر خود ثابت نگه داشته است. در مبارزه EURUSD در مورد برابری ذکر افتخاری وجود دارد، زیرا اغلب به پایینهای 20 ساله میرسد و GBPUSD که در پایینترین حد در سال 1985 قرار دارد، اگر یکی از موضوعات اصلی حمایت را از بین ببرد، اما به نظر میرسد این فشار عموماً ماهیت دارد. گرینبک بر سایر بازیگران اصلی غلبه میکند، چه از طریق وضعیت پناهگاه امن، بالقوه نرخ نسبی یا ریسکهای رکود محفوظتر. این دیدگاهها برای همیشه پابرجا نیستند، اما افزایش زمان انتظار مطمئناً میتواند انتظارات برای یک حرکت جدی را افزایش دهد. در آن جبهه، من تهدیدات مداخله ای پرخطر را زیر نظر دارم. نامزد برتر در میان بزرگترین بازیگران نه فدرال رزرو، ECB یا BOC بلکه ین ژاپن است. با پیشرفت USDJPY به بالاترین حدی که از سال 1999 مشاهده نشده است، پتانسیل جدی برای مقامات ژاپنی وجود دارد که از سیاست پولی خودداری کنند و در عوض به یک راه حل سریع بازگردند. این کاملاً چیزی برای نظارت بر حرکت رو به جلو است.
نظرسنجی توییتر در مورد انتظار مداخله USDJPY توسط مقامات سیاست
نظرسنجی از twitter.com، @JohnKicklighter
با نگاهی به انتظارات بازار که از نظرسنجی ها به موقعیت یابی تغییر می کند، شایان ذکر است که معامله گران خرده فروشی FX به شدت به نکول صعودی متمایل هستند. IGCS نشان می دهد که پوزیشن های فروش باز در USDJPY نزولی ترین متراکم حداقل یک سال است در حالی که رقم خالص از منظر ارزش فشار به همان اندازه اغراق آمیز است. من از نزدیک بر مشارکت رو به جلو نظارت خواهم کرد. اما کاهش قیمت، پیشبینی نرخ نوسانات یا سقوط در روند ریسک به طور کلی همه عواملی برای USDJPY و سایر اقدامات حساس به ریسک هستند.
نمودار USDJPY با موقعیت یابی معامله گر خرده فروشی IG (روزانه)
نمودار ایجاد شده در DailyFX.com با داده های IG
از طریق جلسه روز جمعه، تمرکز اصلی برای من سیستمیک باقی می ماند، اما این بدان معنا نیست که چیز دیگری روی سند وجود ندارد. یک منطقه و ارز خارج از طیف اینرسی، دلار کانادا است. USDCAD می تواند جالب باشد زیرا این جفت از بالای مقاومت کانال در مقیاس متوسط معکوس می شود، اما ترافیک مستقیم بیشتری وجود دارد. برترین ریسک رویداد در روز جمعه ممکن است بهروزرسانی اشتغال کانادا باشد – اگرچه این یادداشت همان مقیاسی را خواهد داشت که NFPهای ایالات متحده میگویند. با این وجود، این باید یک جفت برای تماشای شرایط جمعه باشد.
روانشناسی معامله – ذهنیت معاملهگر برتر در بورس
برای آغاز معامله در بورس ابتدا باید ذهنیت معاملاتی مناسب داشته باشیم. در این مقاله سعی میکنیم مشخصههای یک ذهنیت معاملهگری درست را بیان کنیم. روانشناسی معامله در کنار داشتن استراتژی معاملاتی و مدیریت ریسک و سرمایه، میتواند تضمین کننده موفقیت در بازارهای مالی از جمله بازار بورس باشد. با ماهمراه باشید.
اهمیت روانشناسی معامله در موفقیت یک معاملهگر
در دنیای معامله گری Edge یا لبه معامله گری جایی هست که شانس موفقیت ما در معاملات کمی بالاتر از احتمال شکست است. یک لبه معاملاتی موفق از تلاقی سه شرطی تشکیل میشود که در شکل زیر می بینید.
لبه معاملهگری
🔶 استراتژی معاملاتی: همه روشهای تحلیلی که برای تحلیل سهام استفاده میشود اعم از تحلیل تکنیکال، تحلیل بنیادی، تابلوخوانی و … باید به یک سیستم یا استراتژی معاملاتی ختم شود، این استراتژی در واقع دلایل خرید یا فروش و علت معامله را برای ما مشخص میکند.
🔶 روانشناسی بازار و روانشناسی معامله: بدون احاطه بر موضوع روانشناسی بازار و روانشناسی معامله گری در پایبندی به استراتژی معاملاتی با مشکل مواجه خواهیم شد و احتمالا تحت تاثیر هیجانات بازار قرار خواهیم گرفت.
🔶 مدیریت ریسک و سرمایه: بخش سوم لبه معامله گری است که عدم توجه به آن میتواند بازدهی بلند مدت یک استراتژی معاملاتی را به شدت کاهش دهد و یا حتی منفی کند، اصول مدیریت ریسک و سرمایه است.
بنابراین احاطه بر روانشناسی ذهن معاملهگر برای موفقیت در بورس ضروری است. در ادامه به بررسی یک ذهن برتر در معاملهگری خواهیم پرداخت.
مسئولیت پذیری در قبال معاملات انجام شده
معامله یک فرایند شخصی است و یک معاملهگر حرفهای مسئولیت معاملات انجام شده خود را کاملا میپذیرد. باید بدانید مسئولیت سود و زیان با شماست، هیچ کس دیگر در این امر مسئول نیست. معمولا افراد مبتدی وقتی سودی در بازار به دست میآورند آن را به حساب دانش و تبحر خود میگذارند و زمانی که ضرر نصیب آنها میشود، این ضرر را متوجه عوامل بیرونی میدانند و عواملی مثل دولت، حقوقی، بازار و … را مقصر قلمداد میکنند.
آموزش گام به گام تحلیل بنیادی برای انتخاب سهم مناسب
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تحلیل بنیادی روی لینک زیر کلیک کنید.
آیا میخواهید در بورس به موفقیت برسید؟ آیا نمیدانید چگونه یک سهم را از منظر بنیادی تحلیل کنید؟ نبود منبع آموزشی مناسب در زمینه تحلیل بنیادی انگیزه ای شد تا در یک کتاب آموزشی به زبانی کاملا ساده و کاربردی، به کمک تصاویر گویا و آموزش گام به گام، روش انتخاب یک سهم را بر اساس نکات بنیادی آموزش داده ایم. قطعا این روش آموزشی را در هیچ کجا پیدا نخواهید کرد! این کتاب الکترونیکی را به تمام کسانی که می خواهند در بازار بورس به موفقیت مستمر برسند توصیه میکنیم .
تا زمانی که این ذهیت را داشته باشید نمیتوانید در معاملهگری پیشرفت کنید. چرا که از ضررهای خود درس نمیگیرید و از روش اشتباهی سود میکنید که در نهایت باید آن سود را به بازار پس دهید.
یک معاملهگر حرفهای وقتی ضرر میکند برمیگردد و به دنبال دلیل آن است تا دوباره اشتباه خودش را تکرار نکند. اما یک معاملهگر مبتدی فقط شکایت میکند و زمین و زمان را مقصر میداند غیر از خودش را! همچنین در بسیاری از مواقع سودی که یک معاملهگر مبتدی بدست میآورد کاملا تصادفی بوده است، ولی سرخوشی ناشی از سود اجازه تفکر به فرد را نمیدهد و او متوجه این قضیه نیست، این در حالی که ذهنیت یک معاملهگر برتر پیش از انکه از سود کردن خوشحال باشد، به دنبال دلیل آن سود بوده است تا بتواند آن را در آینده تکرار کند.
نقاط قوت و ضعف شما ربطی به معاملهگری ندارد!
نقاط ضعف و قوت شخصیت خود را به معامله گر بودنتان ربط ندهید. اگر شما فردی شجاع هستید، دلیل بر آن نمیشود که در معاملهگری شجاع باشید! اصولا دنیای معامله در بازارهای مالی مثل بورس، با دنیای شخصی شما هیچ ارتباطی ندارد.
🔶 چون صبح قبل از شروع معاملات صدقه دادهاید انتظار یک معامله موفق نداشته باشید!
🔶 چون هوش اجتماعی شما پایین است دلیل نمیشود حتما معامله گر بدی خواهید بود!
🔶 اگر فکر میکنید همیشه بد میآورید، این لزوما دلیل بر آن نیست که در معامله زیان کنید!
🔶 اگر در خرید و فروش ملک موفق بودهاید دلیل بر موفقیت شما در بورس نیست!
یک معاملهگر حرفهای ذهنیت کاملا متفاوتی نسبت به بازار دارد و نگرش او بر پایه تحلیل و اصول صحیح سرمایه گذاری است نه بر پایهی ویژگیهای شخصی خودش. در این زمینه مقاله 3 اصل طلایی سرمایه گذاری در بورس را مطالعه کنید.
ترس، طمع، خوشحالی و ناامیدی در معاملهگری جایی ندارد
احساسات و عواطف انسانی را از معامله دور کنید. همچنین خوشحالیتان را برای کارهای خوب دیگری که میکنید بگذارید و ترسهایتان را معطوف به ناراحتی عزیزانتان کنید. شوق در معامله باعث میشود رویاپردازی کنید و ترس موجب از دست رفتن فرصتهای مناسب میشود. بجای اینها سعی کنید معقول باشید، که این معقول بودن یعنی داشتن یک سیستم معاملاتی بر اساس روش تحلیلی مشخص و مدیریت سرمایه.
برای ورود یا خروج به معامله حتما به خاطر داشته باشید که شما روند ساز نیستد. یعنی تلاش نکنید روندها را با نوع خرید و استراتژی معاملاتی خودتان شکل بدهید بلکه همواره توجه کنید که بازار از همه بزرگ تر است. پس سعی کنید بجای روندسازی به روندیابی بپردازید. در روانشناسی معامله احساسات جایگاهی ندارد و این عقل و منطق است که برای شما ثروت به همراه خواهد داشت.
آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته در بورس
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته روی لینک زیر کلیک کنید.
تابلوخوانی در کنار تحلیل بنیادی و تکنیکال، بعد سوم بورس است. همه چیز در تابلوی معاملات سهم وجود دارد، اطلاعاتی که شاید در نگاه اول کسی متوجه آنها نشود اما با یادگیری تکنیک های تابلو خوانی و بازار خوانی می توانید به اطلاعات زیادی دست پیدا کنید و بر این اساس معاملات پر سودتری داشته باشید. در کتاب آموزش تابلو خوانی پیشرفته به مطالبی خواهیم پرداخت که در هیچ کلاس یا کتابی به شما آموزش نمی دهند. تکنیک هایی که حاصل سالها تجربه در بازار سرمایه است.
دیدگاه شما