منظور از ارزش زمانی پول چیست؟
در علم اقتصاد و امور مالی، پول دارای ارزش است که با مرور زمان دچار تغییر میشود. درواقع پول در هر مقطع دارای ارزش فعلی است که با هر نرخ تنزیلی در پرداختها و یا دریافتهای بعد تغییر میکند. بر این اساس با کمک فرمولها و روشهایی اقدام به محاسبه ارزش پول در حال حاضر و آینده کرده سپس نتایج را با یکدیگر مقایسه میکنند تا بتوانند. در ادامه این مطلب به ارزش زمانی پول و روش محاسبه آن پرداخته شده است.
ارزش زمانی پول چیست؟
ارزش زمانی پول (Time Value Of Money) که به اختصار TVM، گفته میشود، یعنی پولی که اکنون در اختیار دارید بهتر و با ارزشتر از پولی است که در آینده خواهید داشت. زیرا علاوه بر اینکه به شما توان و قدرت خرید و سرمایهگذاری را میدهد، بلکه با توجه به تورم بعدها این توان خرید را کاهش و موقعیتهای سرمایهگذاری الآن را نیز از دست خواهید داد.
ارزش زمانی پول یا “ارزش فعلی تنزیل شده” را با ذکر یک مثال بیشتر توضیح میدهیم.
فرض کنید شما ۱۰،۰۰۰ تومان پول دارید که آن را همین الآن در بانکی با نرخ سود ۵ درصد به مدت یک سال قرار دادهاید. بدیهی است که برای محاسبه مبلغ سرمایهگذاری شده را در ۱.۰۵ ضرب کرده که در مجموع در سال آینده پول شما ۱۰،۵۰۰ تومان خواهد شد. اما اگر ۱۰،۰۰۰ تومان را سال بعد سرمایهگذاری کنید، به جای ضرب باید آن را تقسیم بر ۱.۰۵ کرد که ۹۵۰۰ تومان میشود.
بنابراین طبق ارزش زمانی پول، هر چه زمان بگذرد، در کشورهایی با نرخ تورم مثبت قدرت خرید با همان پول کم میشود و در کشورهایی که نرخ تورم صفر یا منفی دارند، به منزله از دست دادن فرصتهای سرمایهگذاری محسوب میشود.
آموزش روش ارزش فعلی در انتخاب پروژه های اقتصادی (رایگان)
آموزش روش ارزش فعلی در انتخاب پروژه های اقتصادی (رایگان)
در این فیلم آموزشی ضمن اشاره به ضرورت تصمیم گیری، فضاهای مختلف تصمیم گیری تصویر می شود. سپس به معرفی اقتصاد مهندسی و مفاهیم پایه ای آن می پردازد. در ادامه سعی شده است همراه با مثال های کاربردی و به شکلی گویا، تکنیک هایی محاسباتی جهت انجام انتخاب بهینه ارائه شود. ما در این بخش از آموزش قصد داریم تا روش ارزش فعلی در انتخاب پروژه های اقتصادی را آموزش دهیم.
آموزش روش ارزش فعلی در انتخاب پروژه های اقتصادی (رایگان)
زهرا حسین پور
کارشناسی ارشد مهندسی صنایع
زهرا حسین پور کارشناس ارشد مهندسی صنایع از دانشگاه تربیت مدرس می باشند. ایشان در حال حاضر به عنوان مشاور در زمینه پیاده سازی استانداردهای کیفی و همچنین حوزه کنترل پروژه فعالیت دارند. ایشان دارای سابقه تدریس مباحث کنترل کیفیت آماری، اقتصاد مهندسی، آمار مهندسی و طرح ریزی واحدهای صنعتی می باشند.
توضیحات تکمیلی
آیا تاکنون دقت کرده اید زمانی که برای افتتاح حساب به بانک مراجعه می کنید و سؤالاتی در مورد انواع حساب ها و شرایط آنها می پرسید با انبوهی از اعداد و ارقام مواجه می شوید؛ ارقامی که برتری یا عدم برتری هر یک از گزینه های انتخابی را در ذهن شما شکل می دهد. این ارقام چیست و بر چه مبنایی ارائه می شوند؟!
در واقع آنچه شما می شنوید دریافتی نهایی است که حاصل محاسباتی بر اساس مبلغ سپرده گذاری اولیه و طول دوره آن است. این مثال در مقیاس بزرگ تر برای پروژه های عظیم تجاری و اقتصادی قابل طرح است. در شرایطی مانند مناقصه ها که مسئله تصمیم گیری و انتخاب مطرح می شود. در تمام این موارد علم اقتصاد مهندسی است که پاسخگوی تمام ابهامات و سؤالات است. لذا اقتصاد مهندسی مفهومی دور و بیگانه از زندگی جاری کنونی نبوده و اشراف بر آن نقطه قوت هر فرد محسوب می شود. به همین دلیل ضرورت پرداختن به آن و آگاهی از جزئیات این دانش کاربردی امری انکار ناپذیر است.
در این فیلم آموزشی ضمن اشاره به ضرورت تصمیم گیری، فضاهای مختلف تصمیم گیری تصویر می شود. سپس به معرفی اقتصاد مهندسی و مفاهیم پایه ای آن می پردازد. در ادامه سعی شده است همراه با مثال های کاربردی و به شکلی گویا، تکنیک هایی محاسباتی جهت انجام انتخاب بهینه ارائه شود. همچنین در این آموزش، تأثیر پارامترهای استهلاک و مالیات بر انتخاب های انجام شده مورد بررسی قرار می گیرد و در پایان به منظور تعیین وضعیت تصمیم گیری در حین و پس از انتخاب به ترتیب آنالیز، تعویض و تحلیل حساسیت بحث می شود.
ما در این بخش از آموزش قصد داریم تا روش ارزش فعلی در انتخاب پروژه های اقتصادی را آموزش دهیم.
این آموزش رایگان بخشی از آموزش تصمیم گیری در انتخاب پروژه های اقتصادی می باشد. برای کسب اطلاعات بیشتر و استفاده از این آموزش بر روی این لینک (+) کلیک کنید.
جریان نقد آزاد سهام ارزش فعلی خالص چیست؟ دار fcfe چیست؟
مفهوم ارزش، همیشه برای سرمایهگذاران از اهمیت ویژهای جهت حداکثر کردن سود، برخوردار بوده است. امروزه روشهای ارزشگذاری، توسعهی چشمگیری داشتهاند، بهطوریکه مجموعهای از مدلهای ارزشگذاریِ کاربردی تشکیل شده است. به وسیلهی آشنایی با صورتهای مالی و شناخت نوع فعالیتهای شرکتهای موردنظر، میتوان بهترین روش را برای ارزشگذاری انتخاب نمود تا ریسک کاهش و سود، افزایش یابد. در این مقاله به بررسی یک مدل ارزشگذاری تحت عنوان جریان نقدی آزاد سهامدار (fcfe) میپردازیم که اغلب مناسب شرکتهایی است که سود نقدی پرداخت نمیکنند.
مقدمهای بر جریان نقدی آزاد (FCF)
یکی از روشهای ارزشگذاری، ارزشگذاری مطلق (روش تنزیل جریانهای نقد تنزیل شده و خالص ارزش داراییها ) است. در این روش ارزش فعلی جریان نقدی که در آینده وجود خواهد ارزش فعلی خالص چیست؟ داشت، محاسبه و تنزیل میشود و برابر با ارزش فعلی دارایی در نظر گرفته میشود. جریانهای نقدی متفاوتی را میتوان برای محاسبات استفاده کرد که یکی از این جریانها، جریان نقد آزاد است. جریان نقد آزاد معیاری برای بررسی عملکرد شرکتها است. جریان نقدیای را نشان میدهد که پس از کسر همهی هزینهها، بدهیهای پرداخت شده و سرمایهگذاریها، جهت استمرار ارزش فعلی خالص چیست؟ عملیات محاسبه میشود. این مدل خود شامل دو رویکرد دیگر میشود که عبارتاند از: جریان نقدی آزاد سهامدار (FCFE) و جریان نقد آزاد شرکت (FCFF).
دو جریان نقد دیگر که با استفاده از آنها میتوان ارزشگذاری را انجام داد عبارتاند از: جریان نقدی حاصل از پرداخت سود تقسیمی و درآمد باقیمانده. جریان نقد آزاد اغلب زمانی مورداستفاده قرار میگیرد که شرکت سود نقدی سهام را پرداخت نمیکند یا مقدار آن بسیار ناچیز است. ساختار شرکت به نحوی است که سرمایهگذار میتواند در روند سیاستهای شرکت تأثیرگذار باشد و ارزشگذاری از نگاه سهامداران عمده صورت میگیرد.
مقدار مثبت جریان نقد آزاد نشان میدهد که شرکت پس از پرداخت هزینهها و سرمایهگذاریها، دارای وجوه نقد مازاد است. از طرف دیگر، مقدار منفی نشان میدهد که شرکت درآمد کافی بهمنظور پوشش هزینهها و فعالیتهای سرمایهگذاری خود ایجاد نکرده است و میتواند علامت مشکلات زیادی باشد که باید مورد بررسی قرار بگیرند.
اگر با مفهوم ارزشگذاری آشنایی ندارید، پیشنهاد میکنیم تا قبل از مطالعهی کامل این مطلب، مقالهی مربوط به ارزشگذاری را مطالعه کنید.
جریان نقدی آزاد سهامدار (FCFE) چیست؟ برای کدام دسته از شرکتها کاربرد دارد؟
جریان نقد آزاد سهامدار یا جریان نقد آزاد حقوق صاحبان سهام که در زبان انگلیسی به آن free cash flow to equity یا بهاختصار FCFE میگوییم، جریان نقدیای است که یک کسبوکار تولید میکند تا بین سهامداران توزیع شود. این روش معیاری است که تحلیلگران اغلب تلاش میکنند با استفاده از آن، ارزش یک شرکت را محاسبه کنند. به دلیل عدم پرداخت سود یک سری شرکتها، این روش بهعنوان جایگزینی برای مدل تنزیل سود سهام یا DDM ، محبوبیت پیدا کرده است. همچنین با استفاده از FCFE میتوان مقدار جریان نقدی را محاسبه کرد که در دسترس سهامداران خواهد بود، نه مقداری که به سهامداران پرداخت میشود.
برای محاسبه، وجه نقد ناشی از عملیات منهای مخارج سرمایه میشود، سپس بدهی خالص صادر شده را به آن اضافه میکنیم. بهطورکلی فرمول محاسبهی جریان نقد آزاد سهامدار عبارت است از:
جریان نقد آزاد سهامدار= جریان نقد عملیاتی – هزینههای سرمایهگذاری + افزایش خالص بدهی
دلیل استفاده از جریان نقد آزاد سهامدار چیست؟ چرا تحلیلگران ترجیح میدهند از این روش استفاده کنند؟
در عمل، بسیاری از تحلیلگران ترجیح میدهند از مدل ارزشیابی جریان نقد آزاد سهامدار (FCFE) استفاده کنند. این تحلیلگران فرض میکنند که ظرفیت پرداخت سود در برآوردهای جریان نقدی منعکس میشود. درحقیقت جریان نقد آزاد سهامدار، معیاری برای سنجش ظرفیت پرداخت سود سهام نیز به شمار میآید. تحلیلگران همچنین از مدلهای ارزشگذاری FCFE برای سهامی استفاده میکنند که سود پرداخت نمیکند، چرا که برای استفاده از مدل تنزیل سود سهام (DDM)، تحلیلگر باید زمان و مقدار اولین سود سهام و تمام سود سهام یا رشد سود سهام پس از آن را پیشبینی کند. انجام این پیشبینیها برای سهامی که سود پرداخت نمیکند، معمولاً دشوار است؛ بنابراین در چنین مواردی، تحلیلگران اغلب به مدلهای جریان نقد آزاد سهامدار متوسل میشوند.
نحوهی محاسبهی جریان آزاد سهامدار (FCFE)
محاسبهی FCFE با محاسبهی جریان نقدی عملیات (CFO) شروع میشود. جریان نقدی عملیات در بیان ساده، بهعنوان درآمد خالص بهاضافهی هزینههای غیرنقدی منهای سرمایهگذاری سرمایه در گردش تعریف میشود. همانطور که قبلاً اشاره کردیم. جریان نقد آزاد سهامدار، جریان نقدی دورهای است که برای توزیع بین سهامداران عادی در دسترس است. اینکه میگوییم برای توزیع بین سهامداران عادی در دسترس است، به چه معناست؟ کل جریان نقد عملیاتی (CFO) برای توزیع در دسترس نیست. بخشی از جریان نقد عملیاتی موردنیاز، برای سرمایهگذاری سرمایهی ثابت در طول دوره، در جهت حفظ ارزش شرکت و تداوم فعالیتهای آن تخصیص مییابد؛ این وجه برای توزیع بین سهامداران عادی در دسترس نیست.
فرمول استفاده از FCFE
FCFE برای محاسبهی ارزش سهام استفاده میشود. ارزشگذاری به روش FCFE، شامل تنزیل FCFE مورد انتظار در آینده با نرخ بازده موردنیاز سهام است. در واقع برابر است با:
فرمول fcfe
همچنین برای استفاده از مدل گوردون که در آن نرخ رشد مقدار ثابت و غیر صفر دارد (در مقالهی مدل تنزیل سود تقسیمی، توضیحی از آن را ارائه دادهایم)، ارزش سهام طبق این فرمول محاسبه میشود:
فرمول fcfe
Vequity= ارزش سهم
FCFE = جریان نقد آزاد سهامدار سال آینده
r = نرخ تنزیل
g = نرخ رشد
تفاوت جریان نقدی آزاد سهامدار (FCFE) و جریان نقد آزاد شرکت (FCFF)
جریان نقد آزاد شرکت، برابر با جریان نقدی قابل پرداخت به تأمینکنندگان منابع مالی و جریان نقد آزاد سهامداران، برابر با جریان نقدی قابل پرداخت به سهامداران، پس از پرداخت تمام هزینههای عملیاتی و مالی و اصل وامها و… و انجام سرمایهگذاریهای لازم است. در حقیقت جریان نقدی آزاد سهامدار، صرفاً جریان نقدی است که مربوط به سهامدار میشود ولی جریان نقد آزاد شرکت مربوط به سهامداران و سایر ذینفعان آن میشود.
تفاوت اصلی بین جریان نقدی آزاد شرکت و جریان نقدی آزاد سهامدار در این است که جریان نقدی آزاد شرکت تأثیر هزینهی بهره و انتشار خالص بدهی (بازپرداخت) را حذف میکند. درحالیکه جریان نقدی آزاد سهامدار شامل تأثیر هزینهی بهره و انتشار خالص بدهی (بازپرداختها) میشود. به همین دلیل مقدار جریان نقد آزاد شرکت بالاتر از جریان نقد آزاد سهامدار خواهد بود. بهگونهای که:
FCFF = FCFE – افزایش خالص در اصل تسهیلات مالی دریافتی
جریان نقدی آزاد شرکت (FCFF) بهعنوان جریان نقدی آزاد بدون اهرم نیز شناخته میشود و جریان نقدی آزاد سهامدار (FCFE) معمولاً بهعنوان جریان نقدی آزاد اهرمی شناخته میشود.
این دو جریان نقدی ارجحیت خاصی بر یکدیگر ندارند و برای اینکه تشخیص دهیم کدام یک از جریان های نقد آزاد مناسب استفاده است، باید بگوییم که نوع ارزشی که مدنظر تحلیلگران است تعیین میکند از کدام معیار جریان نقدی باید استفاده کرد. جریان نقد آزاد شرکت (FCFF) برای محاسبهی ارزش فعلی خالص (NPV) شرکت استفاده میشود و جریان نقد آزاد سهامدار(FCFE) برای محاسبهی ارزش فعلی خالص (NPV) و همچنین حقوق صاحبان سهام، مورد استفاده قرار میگیرد.
آیا نرخ تنزیل مورداستفاده در جریان نقد آزاد شرکت و جریان نقد آزاد سهامدار متفاوت است؟
همانطور که مدلهای ارزشگذاری، باتوجهبه جریانهای مورداستفاده در آنها، نرخ تنزیل متفاوتی خواهند داشت، جریانهای نقدی آزاد نیز با توجه به اینکه از جریان نقدی اهرمی یا جریان نقدی غیراهرمی، استفاده کردهایم، نرخهای تنزیل متفاوتی خواهند داشت.
اگر از جریانهای نقدی آزاد بدون اهرم استفاده شود، میانگین موزون هزینهی سرمایه (WACC) شرکت بهعنوان نرخ تنزیل استفاده میشود زیرا باید کل ساختار سرمایهی شرکت را در نظر گرفت و اگر از جریان نقدی آزاد اهرمی استفاده شود، هزینهی حقوق صاحبان سهام شرکت باید بهعنوان نرخ تنزیل استفاده شود، زیرا فقط مقدار باقیمانده برای سرمایهگذاران سهام را شامل میشود.
میانگین موزون هزینهی سرمایه (WACC) چیست؟
میانگین موزون هزینهی سرمایه ، یکی از راههای رسیدن به نرخ بازده موردنیاز است، یعنی حداقل بازدهی که سرمایهگذاران از یک شرکت خاص میخواهند. در حقیقت میانگین موزون هزینهی سرمایه (WACC) همانطور که از نامش پیداست، نشاندهندهی میانگین هزینهی سرمایهی شرکت است که در آن به هر دسته از سرمایه به طور متناسب وزن داده میشود. منابع سرمایه شامل سهام عادی، سهام ممتاز، اوراق قرضه و هر بدهی بلندمدت دیگر میشود که این موارد در محاسبات میانگین موزون هزینهی سرمایه گنجانده میشود.
میانگین موزون هزینهی سرمایه، روشی متداول برای نرخ بازده موردنیاز است. زیرا بازدهی که دارندگان اوراق قرضه و سهامداران برای تأمین سرمایهی شرکت تقاضا میکنند را در یک عدد بیان میکند. اگر سهام یک شرکت، عمدتاً در حال نوسان باشد یا سرمایهگذاری در سهام یک شرکت ریسک بالایی داشته باشد، به دلیل تناسبی که بین ریسک و بازده باید وجود داشته باشد، سرمایهگذاران بازده بیشتری را طلب خواهند کرد؛ به همین ترتیب در اینگونه شرکتها، اغلب میانگین موزون هزینهی سرمایه، مقدار بالاتری خواهد داشت. مزیت اصلی میانگین موزون هزینهی سرمایه (WACC) این است که ساختار سرمایهی شرکت را در نظر میگیرد. برای مثال، اگر یک شرکت عمدتاً از تأمین مالی بدهی استفاده کند، WACC آن به هزینهی بدهی نزدیکتر از هزینه حقوق صاحبان سهام خواهد بود.
کاربرد جریان نقدی آزاد؛ آیا این روش معیار دقیقتری نسبت به سایر معیارها است؟
جهت تشخیص سودآوری یک واحد تجاری، صرفاً اتکا بهصورت سود و زیان انتخاب عاقلانهای نخواهد بود. به دلیل اینکه ممکن است اقلام صورت سود و زیان، برای نشاندادن سود دستکاری شده باشند، درحالیکه در واقعیت شرکت توان ایفای تعهدات خود را نداشته باشد. ممکن است قیمت واقعی سهام با قیمت برآوردی که از این اطلاعات بهدستآمده است، تفاوت داشته باشد. همچنین اگر سود سهام تقسیمی به طور قابلملاحظهای با توان پرداخت شرکت متفاوت باشد، سهامدار عمده قادر است کنترل شرکت را به دست بگیرد و متناسب با توان شرکت، سود سهام پرداخت کند. بنابراین به نظر برخی تحلیلگران، جریان نقدی آزاد، شاخص بهتری برای بررسی سوددهی شرکت است.
البته جریان نقدی آزاد معیار دقیقتری نسبت به سود قبل از بهره و مالیات (EBITDA یا EBIT) و درآمد خالص (net income) است. به دلیل اینکه هزینههای سرمایهای بزرگ و تغییر وجه نقدی که به دلیل تغییر در داراییها و بدهیهای عملیاتی به وجود میآیند را حذف میکند. همچنین، معیارهایی مانند سود قبل از بهره و مالیات و درآمد خالص شامل هزینههای غیرنقدی میشود که جریان نقدی واقعی یک کسبوکار را نادرست نشان میدهد.
جمعبندی
امروزه مدلهای متفاوت و کاربردی جهت محاسبهی ارزش یک سهم، دارایی یا شرکت، ایجاد شدهاند. هرکدام از این مدلها بهتناسب کاربردشان و نیازی که واحد تجاری دارد، انتخاب میشوند تا فرآیند ارزشگذاری صورت بگیرد. روش جریان نقد آزاد سهامدار نیز با توجه به اینکه یک سری شرکتها سود تقسیمی ندارند یا اینکه محاسبهی سودشان دشوار است، مورد استفاده قرار میگیرد. در این مقاله، به بررسی این روش کاربردی، نحوهی محاسبهی آن و تفاوت آن با جریان نقد آزاد شرکت پرداختیم.
برای دسترسی به سایر محتواهای آموزشی و تحلیلی وارد صفحهی اصلی شوید.
نحوه رسم npv در اکسل ارزش فعلی خالص (NPV)
در مقاله، شاخص های اصلی اثربخشی یک پروژه سرمایه گذاری را با در نظر گرفتن تخفیف در نظر می گیریم.
ما همچنین شاخص های عملکرد پروژه را با در نظر گرفتن تخفیف در اکسل محاسبه خواهیم کرد. این شاخص یکی از شاخص های کلیدی برای تهیه طرح تجاری است.
- NPV یا خالص ارزش فعلی پروژه سرمایه گذاری (NPV)
- نرخ بازده داخلی (IRR)
بیایید این دو شاخص را با جزئیات بیشتری در نظر بگیریم و نمونه ای از کار با آنها را در اکسل محاسبه کنیم.
خالصحاضرارزش (NPV, ارزش خالص فعلی) یکی از رایج ترین شاخص های اثربخشی یک پروژه سرمایه گذاری است. این تفاوت بین درآمد تخفیف زمانی پروژه و هزینه سرمایه گذاری آن است.
- تعیین هزینه جاری هزینه ها (سرمایه گذاری در پروژه)
- ما ارزش فعلی دریافت های نقدی پروژه را محاسبه می کنیم، برای این، درآمد برای هر یک دوره گزارشبه تاریخ فعلی تنظیم می شوند
جایی که:
CF - جریان نقدی؛
r نرخ تنزیل است.
- ما ارزش فعلی سرمایه گذاری ها (هزینه های ما) در پروژه (Io) را با ارزش فعلیدرآمد (PV). تفاوت بین آنها خالص ارزش فعلی - NPV خواهد بود.
NPV=PV-Io (1)
NPV - درآمد یا زیان ناشی از سرمایه گذاری وجوه در پروژه را در مقایسه با درآمد حاصل از نگهداری پول در بانک به سرمایه گذار نشان می دهد. اگر NPV بیشتر از 0 باشد، سرمایه گذاری درآمد بیشتری نسبت به سپرده مشابه در یک بانک به همراه خواهد داشت.
اگر سرمایه گذاری در پروژه در چند مرحله (دوره) انجام شود، فرمول 1 اصلاح می شود.
جایی که:
CF - جریان نقدی؛
r - نرخ تنزیل؛
n تعداد دوره هاست.
نرخ بازده داخلی(نرخ بازده داخلی, IRR) - نرخ تنزیل را تعیین می کند که در آن سرمایه گذاری برابر با 0 باشد (NPV=0) یا به عبارت دیگر هزینه پروژه برابر با درآمد آن باشد.
IRR = r، که در آن NPV = f(r) = 0، از فرمول دریافتیم:
جایی که:
CF - جریان نقدی؛
I - میزان سرمایه گذاری در پروژه در دوره t.
n تعداد دوره هاست.
این شاخص میزان بازده یا هزینه های احتمالی را هنگام سرمایه گذاری پول در یک پروژه (به صورت درصد) نشان می دهد.
مثال تعریفNPV دربرتری داشتن
در MS Excel 2010، تابع =NPV() برای محاسبه NPV استفاده می شود.
بیایید ارزش فعلی خالص (NPV) پروژه ای را پیدا کنیم که نیاز به سرمایه گذاری 90 هزار روبلی دارد و جریان نقدی آن در طول زمان توزیع می شود (شکل 1) و نرخ تنزیل 10٪ است.
شاخص NPV را با استفاده از فرمول اکسل محاسبه کنید:
=NPV(D3;C3;C4:C11)
جایی که
D3 - نرخ تخفیف
C3 - سرمایه گذاری در دوره 0 (هزینه های سرمایه گذاری ما در پروژه)
C4:C11 - جریان نقدی پروژه برای 8 دوره
در نتیجه، شاخص ارزش فعلی خالص 51.07 > 0 است، که به این معنی است
برای تعیینIRR دربرتری داشتن
اکسل از تابع داخلی برای تعیین IRR استفاده می کند
=CLEANINCH().
اما از آنجایی که در مثال ما داده ها در بازه های زمانی مساوی وارد می شوند، می توانید از تابع = VSD (C3: C11) استفاده کنید.
بازگشت سرمایه در پروژه 38 درصد است.
IRR (نرخ بازده داخلی) یا IRR نشانگر نرخ بازده داخلی یک پروژه سرمایه گذاری است. اغلب برای مقایسه پیشنهادهای مختلف برای چشم انداز رشد و سودآوری استفاده می شود. هر چه IRR بالاتر باشد، چشم انداز رشد برای این پروژه بیشتر می شود. محاسبه نرخ بهره GNI در اکسل.
معنای اقتصادی شاخص
نام های دیگر: نرخ بازده داخلی (سود، تخفیف)، نرخ بازده داخلی (کارایی)، نرخ داخلی.
ضریب IRR حداقل سطح سودآوری یک پروژه سرمایه گذاری را نشان می دهد. به عبارت دیگر، نرخ بهره ای است که ارزش فعلی خالص آن صفر است.
فرمول محاسبه دستی نشانگر:
- CFt - جریان نقدی برای یک دوره زمانی معین t;
- IC - سرمایه گذاری در پروژه در مرحله ورود (راه اندازی)؛
- t دوره زمانی است.
در عمل، IRR اغلب با میانگین موزون هزینه سرمایه مقایسه می شود:
- IRR بالاتر است - این پروژه باید با دقت در نظر گرفته شود.
- IRR کمتر است - سرمایه گذاری در توسعه پروژه نامناسب است.
- شاخص ها برابر هستند - حداقل سطح مجاز (شرکت نیاز به تنظیم جریان نقدی دارد).
IRR اغلب با درصدی از سپرده بانکی مقایسه می شود. اگر سود سپرده بیشتر است، بهتر است به دنبال پروژه سرمایه گذاری دیگری باشید.
مثالی از محاسبه IRR در اکسل
- محدوده مقادیر - اشاره به سلول هایی با آرگومان های عددی که نرخ بازده داخلی باید محاسبه شود (حداقل یک جریان نقدی باید دارای مقدار منفی باشد).
- guess - مقداری که ظاهراً نزدیک به مقدار IRR است (آگومان اختیاری است؛ اما اگر تابع خطا کند، آرگومان باید مشخص شود).
بیایید اعداد را در نظر بگیریم:
هزینه اولیه 150000 بود، بنابراین این مقدار عددی با علامت منفی در جدول درج شد. حالا بیایید IRR را پیدا کنیم. فرمول محاسبه در اکسل:
محاسبات نشان داد که نرخ بازده داخلی یک پروژه سرمایه گذاری 11 درصد است. برای تجزیه و تحلیل بیشتر، ارزش با نرخ بهره یک سپرده بانکی، یا هزینه سرمایه یک پروژه معین، یا GNI یک پروژه سرمایه گذاری دیگر مقایسه می شود.
ما GNI را برای دریافتهای نقدی معمولی محاسبه کردیم. با پذیرش های غیر سیستماتیک، استفاده از تابع IRR غیرممکن است، زیرا نرخ تنزیل برای هر جریان نقدی تغییر خواهد کرد. بیایید با کمک تابع CHISTWINDOH مشکل را حل کنیم.
ما جدول را با داده های اولیه برای مثال اصلاح می کنیم:
آرگومان های اجباری تابع PUREWINDOH:
- ارزش ها جریان های نقدی هستند.
- تاریخ - آرایه ای از تاریخ ها در قالب مناسب.
فرمول محاسبه IRR برای پرداخت های غیر سیستماتیک:
یک اشکال قابل توجه دو عملکرد قبلی، فرض غیرواقعی نرخ سرمایه گذاری مجدد است. برای محاسبه صحیح فرض سرمایه گذاری مجدد، توصیه می شود از تابع MIRR استفاده کنید.
- ارزش ها - پرداخت ها؛
- نرخ تامین مالی - سود پرداختی برای وجوه در گردش؛
- نرخ سرمایه گذاری مجدد
نرخ تنزیل را 10 درصد فرض کنید. امکان سرمایه گذاری مجدد درآمد دریافتی با نرخ 7 درصد در سال وجود دارد. محاسبه نرخ بازده داخلی اصلاح شده:
نرخ بازده حاصل سه برابر کمتر از نتیجه قبلی است. و نرخ های تامین مالی کمتر. بنابراین سودآوری این پروژه مشکوک است.
روش گرافیکی برای محاسبه IRR در اکسل
مقدار IRR را می توان به صورت گرافیکی با رسم ارزش فعلی خالص (NPV) در برابر نرخ تنزیل یافت. NPV یکی از روش های ارزیابی یک پروژه سرمایه گذاری است که بر اساس روش تنزیل جریان نقدی است.
برای مثال، بیایید پروژه ای با ساختار جریان نقدی زیر را در نظر بگیریم:
برای محاسبه NPV در اکسل، می توانید از تابع NPV استفاده کنید:
از آنجایی که اولین جریان نقدی در دوره صفر اتفاق افتاده است، نباید در آرایه مقادیر گنجانده شود. سرمایه گذاری اولیه باید به مقدار محاسبه شده توسط تابع NPV اضافه شود.
این تابع جریان های نقدی دوره های 1-4 را با نرخ 10% تنزیل کرد (0.10). هنگام تجزیه و تحلیل یک پروژه سرمایه گذاری جدید، تعیین دقیق نرخ تنزیل و تمام جریان های نقدی غیرممکن است. منطقی است که به وابستگی NPV به این شاخص ها نگاه کنیم. به ویژه، از هزینه سرمایه (نرخ تنزیل).
محاسبه NPV برای نرخ های مختلف تخفیف:
بیایید نتایج را در نمودار ببینیم:
به یاد بیاورید که IRR نرخ تنزیلی است که در آن NPV پروژه مورد تجزیه و تحلیل صفر است. بنابراین، نقطه تلاقی نمودار NPV با محور x، سودآوری داخلی شرکت است.
برای جذب و سرمایه گذاری در هر کسب و کاری، سرمایه گذار نیاز به مطالعه دقیق بازارهای خارجی و داخلی دارد.
بر اساس دادههای بهدستآمده، یک برآورد پروژه، یک برنامه سرمایهگذاری، پیشبینی درآمد و ایجاد صورت جریان نقدی تهیه کنید. کامل ترین تمام اطلاعات لازم را می توان در قالب یک مدل مالی ارائه کرد.
مدل مالی یک پروژه سرمایه گذاری در اکسل
برای دوره بازپرداخت پیش بینی شده گردآوری شده است.
- توصیف محیط اقتصاد کلان (نرخ تورم، بهره مالیات و کارمزد، نرخ بازده مورد نیاز)؛
- حجم فروش پیش بینی شده؛
- هزینه های پیش بینی شده برای جذب و آموزش پرسنل، اجاره فضا، خرید مواد اولیه و مواد و غیره؛
- تجزیه و تحلیل سرمایه در گردش، دارایی ها و دارایی های ثابت؛
- منابع تامین مالی؛
- تحلیل ریسک؛
- گزارش های پیش بینی (بازپرداخت، نقدینگی، پرداخت بدهی، ثبات مالی و غیره).
برای اینکه پروژه معتبر باشد، تمام داده ها باید تایید شوند. اگر یک شرکت دارای چندین اقلام درآمدی باشد، پیشبینی برای هر یک به طور جداگانه انجام میشود.
مدل مالی برنامه ای برای کاهش ریسک سرمایه گذاری است. جزئیات و واقع گرایی ضروری است. هنگام کامپایل یک پروژه در مایکروسافت اکسل، قوانین زیر رعایت می شود:
- داده های اولیه، محاسبات و ارزش فعلی خالص چیست؟ نتایج در برگه های مختلف هستند.
- ساختار محاسبات منطقی و "شفاف" است (بدون فرمول های پنهان، سلول ها، مراجع چرخه ای، تعداد محدودی از نام آرایه ها).
- ستون ها با یکدیگر مطابقت دارند.
- در یک خط - همان نوع فرمول ها.
محاسبه بازده اقتصادی یک پروژه سرمایه گذاری در اکسل
برای ارزیابی اثربخشی سرمایه گذاری از دو گروه روش استفاده می شود:
- آماری (PP، ARR)؛
- پویا (NPV، IRR، PI، DPP).
دوره ی باز پرداخت:
ضریب PP (دوره بازپرداخت) دوره زمانی را نشان می دهد که سرمایه گذاری اولیه در پروژه بازده خواهد داشت (زمانی که پول سرمایه گذاری شده برمی گردد).
فرمول اقتصادی برای محاسبه دوره بازگشت سرمایه:
که در آن IC سرمایه گذاری اولیه سرمایه گذار است (همه هزینه ها)،
CF - جریان نقدی یا سود خالص (برای یک دوره معین).
محاسبه بازپرداخت یک پروژه سرمایه گذاری در اکسل:
از آنجایی که ما یک دوره گسسته داریم، دوره بازپرداخت 3 ماه خواهد بود.
این فرمول به شما امکان می دهد تا به سرعت دوره بازگشت پروژه را پیدا کنید. اما استفاده از آن بسیار دشوار است، زیرا. دریافت های نقدی ماهانه در زندگی واقعی به ندرت برابر است. علاوه بر این، تورم در نظر گرفته نمی شود. بنابراین، این شاخص همراه با سایر معیارهای ارزیابی عملکرد استفاده می شود.
بازگشت سرمایه
ARR، ROI - نسبت های سودآوری که سودآوری پروژه را بدون تخفیف نشان می دهد.
جایی که CFav. - میانگین سود خالص برای یک دوره معین؛
اکسل در ابتدا برای تسهیل محاسبات در بسیاری از زمینه ها از جمله تجارت ایجاد شد. با استفاده از قابلیت های آن، می توانید محاسبات پیچیده را به سرعت انجام دهید، از جمله برای پیش بینی سودآوری پروژه های خاص. به عنوان مثال، اکسل محاسبه IRR یک پروژه را بسیار آسان می کند. نحوه انجام این کار در عمل، این مقاله به شما خواهد گفت.
IRR چیست؟
این علامت اختصاری نرخ بازده داخلی (IRR) یک پروژه سرمایه گذاری خاص را نشان می دهد. این شاخص اغلب برای مقایسه پیشنهادات برای چشم انداز سودآوری و رشد کسب و کار استفاده می شود. از نظر عددی، IRR نرخ بهره ای است که در آن ارزش فعلی تمام جریان های نقدی لازم برای اجرای یک پروژه سرمایه گذاری به صفر می رسد (که با NPV یا NPV مشخص می شود). هر چه GNI بالاتر باشد، پروژه سرمایه گذاری امیدوارکننده تر است.
نحوه ارزیابی
پس از اطلاع از IRR پروژه، می توانید تصمیم بگیرید که آیا آن را راه اندازی کنید یا آن را رها کنید. به عنوان مثال، اگر قرار است یک کسب و کار جدید افتتاح کنند و قرار است با وام گرفته شده از بانک، آن را تامین مالی کنند، محاسبه IRR به شما اجازه می دهد تا سقف بالای نرخ سود را تعیین کنید. اگر شرکت از بیش از یک منبع سرمایه گذاری استفاده می کند، مقایسه ارزش IRR با هزینه آنها، تصمیم گیری آگاهانه در مورد امکان سنجی راه اندازی یک پروژه را ممکن می سازد. هزینه بیش از یک منبع تامین مالی با استفاده از فرمول به اصطلاح میانگین حسابی وزنی محاسبه می شود. آن را "هزینه سرمایه" یا "قیمت پیش سرمایه" (که با SS مشخص می شود) نامیده می شد.
ارزش خالص دارایی یا nav چیست ؟
ارزش خالص دارایی (Net Asset Value) یا به اختصار NAV ارزش خالص یک واحد تجاری را نشان میدهد و به عنوان ارزش کل داراییهای آن واحد منهای ارزش کل بدهیهای آن محاسبه میشود.
این شاخص معیاری استانداردشده به حساب می آید که میتوان از آن بهمنظور انجام مقایسه عملکرد شرکتها و صندوقهای سرمایهگذاری استفاده کرد. بهعبارتدیگر ارزش داراییهای خالص, شاخصی در بورس اوراق بهادار است که برای ارزشیابی و برآورد ارزش ذاتی داراییهای شرکتها و صندوقهای سرمایهگذاری, استفاده میشود.
استفاده از NAV در شرکتهای سرمایهگذاری
اصطلاح NAV در رابطه با ارزشگذاری و قیمتگذاری صندوقهای سرمایه گذاری محبوبیت بیشتری دارد که با تقسیم اختلاف بین داراییها و بدهیها بر تعداد سهام سرمایهگذاران حاصل میشود. ارزش خالص دارایی صندوق های سرمایه گذاری برای واحد هر سهم صندوق بیان میشود، زیرا استفاده از آن, معامله صندوق سهام را آسانتر میکند.
اغلب NAV به ارزش دفتری یک کسبوکار نزدیک یا برابر با آن است. شرکتهایی که پیشبینی میشود رشد بالایی داشته باشند, به طور سنتی بیشتر از آنچه NAV نشان میدهد ارزش دارند. NAV اغلب برای یافتن سرمایهگذاریهای زیر قیمت یا بالاتر از قیمت نسبت به ارزش بازار مقایسه میشود.
NAV چگونه محاسبه می شود ؟
ارزش خالص دارایی, ارزش خالص یک صندوق یا شرکت را نشان میدهد و بر اساس کل داراییهای مجموعه و کل بدهیهای آن محاسبه میشود. بدین ترتیب که ارزش کل داراییها منهای کل بدهیهای آن مجموعه، برابر با ارزش خالص داراییها یا NAV آن مجموعه است.
NAV = بدهیها – ارزش کل داراییها
ارزش خالص دارایی به ازای هر سهم (NAVPS) چگونه محاسبه میشود؟
جهت ارزشیابی هر واحد صندوق یا سهام شرکت سرمایهگذاری، باید خالص ارزش دارایی به ازای هر سهم را محاسبه کنیم که برابر است با رابطه بالا تقسیم بر تعداد واحد سهام.
محاسبه ارزش خالص دارایی (NAV)به روشهای دیگر
روش اول:
NAV = ارزش افزوده داراییهای غیرجاری + سرمایه در گردش خالص + ارزش افزوده سرمایهگذاریها
ارزش افزوده سرمایهگذاریها برابر با ارزش روز سرمایهگذاری منهای بهای تمامشده سرمایهگذاریها است.
سرمایه در گردش خالص نیز عبارت است از داراییهای جاری منهای بدهیهای جاری، همچنین ارزش افزوده داراییهای غیر جاری از تفریق ارزش روز داراییهای غیر جاری و بهای تمامشده دارایی غیر جاری به دست میآید.
روش دوم:
NAV = ارزش روز بدهیها- (مجموع ارزش روز داراییهای جاری + ارزش روز سرمایهگذاریها + ارزش روز داراییهای جاری)
روش سوم:
روشی که در ایران در شرکتهای سرمایهگذاری معمولاً در محاسبه NAV مرسوم است.
NAV = ارزش افزوده سرمایهگذاریها + بهای تمامشده حقوق صاحبان سهام
NAV و صندوق های سرمایه گذاری مشترک
صندوق با جمعآوری سرمایه از تعداد زیادی سرمایهگذار تشکیل میشود. سپس از پول جمعآوری شده برای سرمایهگذاری در سهامی متنوع و اوراق بهادار مالی متناسب با هدف صندوق استفاده میکند. هر سرمایهگذار به نسبت مقدار سرمایهگذاری، تعداد مشخصی از سهام صندوق را مالک خواهد بود و میتواند در آینده سهام صندوق خود را بفروشد و سود یا ضرر آن را کسب کند.
به دلیل آنکه که خرید و فروش منظم سهام صندوق پس از راهاندازی صندوق شروع میشود، فرایندی برای قیمتگذاری سهام صندوق ضروری خواهد بود. این ساز و کار قیمتگذاری مبتنی بر NAV است. در نتیجه، وقتی ارزش خالص دارایی در واحد سهم یا NAVPS یک صندوق سرمایهگذاری مشترک بهروز میشود، قیمت آن هم تغییر خواهد کرد.
برخلاف سهام که قیمت آن در هر ثانیه تغییر میکند، صندوقهای سرمایهگذاری مشترک به صورت آنلاین معامله نمیشوند. در عوض، بر اساس روش قیمتگذاری پایان ارزش فعلی خالص چیست؟ روز بعد و مبتنی بر داراییها و بدهیهای آنها قیمتگذاری میشوند.
سرمایهگذاران صندوقها اغلب عملکرد صندوق را بر اساس تفاوتهای NAV خود بین دو تاریخ مختلف ارزیابی میکنند.
صندوقهای سرمایهگذاری و محاسبه NAV آن
آشنایی با ارزش خالص دارایی (NAV) در صندوقهای سرمایهگذاری اهمیت زیادی دارد و میتواند یکی از ملاکهای ارزیابی عملکرد صندوقها در نظر گرفته شود. سرمایهگذاران با خرید واحدهای سرمایهگذاری در داراییهای صندوق سهیم میشوند، پس لازم است ارزش داراییهایشان در صندوق را بدانند.
مخصوصاً اگر ارزش این داراییها با توجه به شرایط بازار همواره در حال تغییر باشد؛ همانطور که میدانید بخشی از داراییهای صندوقهای سرمایهگذاری به سهام شرکتها اختصاص یافته که با نوسان روزانه سهام، افزایش یا کاهش مییابند. علاوه بر این، سود سهام تقسیم شده توسط شرکتها نیز به منابع صندوق اضافه شده و ارزش داراییهای آن و به طبع آن، ارزش واحدهای خریداریشده را افزایش میدهد.
ارزش خالص هر واحد صندوق در انتهای هر روز و بر اساس قیمت پایانی داراییهای آن محاسبه و از طریق سایت اختصاصی صندوق گزارش میشود.
NAV صدور چیست؟
به مبلغی که سرمایهگذاران برای خرید واحدهای جدید صندوق پرداخت میکنند، NAV صدور گفته میشود و اندکی بیشتر از ارزش خالص NAV هر واحد است. این تفاوت به این دلیل است که مدیر صندوق در خرید اوراق بهادار جدید باید هزینهای را بابت کارمزد پرداخت کند و برای اینکه این کارمزد به سرمایهگذاران قدیمی تحمیل نشود، از سرمایهگذاران جدید دریافت میشود.
NAV ابطال چیست؟
چنانچه سرمایهگذاری به پول نقد نیاز داشته باشد و قصد فروش واحدهایش را کند، قیمت واحدها بهصورت NAV ابطال محاسبه میشود. قیمت هر واحد در زمان ابطال با فرض کسر هزینههای مربوط به معاملات از بهای فروش داراییهای سبد، تعیین میشود و مبنای خالص پرداخت به شخص قرار میگیرد؛ یعنی هزینه کارمزد معاملات فروش، در نظر گرفته میشود و از ارزش خالص هر واحد کسر میگردد. بدین ترتیب NAV ابطال معمولاً کمتر یا مساوی NAV هر واحد است.
بنابراین قیمت صدور و ابطال واحدها نیز بر اساس NAV تعیین شده و هم جهت با تغییرات آن نوسان میکند. در نهایت سود یا زیان هر سرمایهگذار از محل تغییر ارزش واحدهای صندوق مشخص میشود.
مشکلات موجود در محاسبه NAV هر سهم صندوق های سرمایه گذاری
- بعضی از شرکتهای سرمایهگذاری بورسی هم فعالیتهای سرمایهگذاری می کنند و هم به انجام فعالیتهای تولیدی و خدماتی میپردازند. مشخصا محاسبهNAV هر سهم در اینگونه شرکت ها فاقد محتوای خاصی می باشند.
- در ایران شرکتهای سرمایهگذاری بورسی از نوعسرمایه ثابت می باشند به همین دلیل بر اساس قوانین اکثر کشورها اینگونه شرکتها نیازی به محاسبه و ارائه NAV ندارند.
- بسیاری از شرکتهای سرمایهگذاری بورسی، پرتفوی غیر بورسی دارند. ارزش گذاری شرکتهای غیر بورسی که اکثرا حجم بزرگی از سرمایهگذاریها را تشکیل میدهد با مشکلات و ابهامات زیادی روبهرو می باشد، به گونه ای که با اطلاعات برابر، NAV های کاملا متفاوتی را دو تحلیلگر مالی به دست می آورند. که دلیل تنوع در محاسبات می تواند نبود گزارش EPS و نوع فعالیت شرکتها باشد.
- اکثریت شرکتهای سرمایهگذاری پذیرفته شده در بورس کشور فعالیت ترکیبی دارند به این معنی که علاوه بر مدیریت سرمایهگذاری در اوراق بهادار اقدام به کنترل و مدیریت هلدینگ ها می کنند که عملیات هلدینگی باعث ایجاد پیچیدگی و ابهام در محاسبه NAV هر سهم میشود.
- در محاسبهNAV هر سهم فرض بر این می باشد که شرکت سرمایهگذاری به غیر از سبد سرمایهگذاری خود داراییهای با اهمیتی دیگری نداشته باشد.
در صورتی که داراییهای تعداد زیادی از شرکتهای سرمایهگذاری بورسی ما دارای حجم زیادی از داراییها و اموال غیر سرمایهگذاری می باشد که محاسبه NAV هر سهم را خدشه دار می کند.
راهکارهای محاسبه NAV با توجه به تنوع شرکتهای سرمایهگذاری
الف) گاهی برای رفع این مشکل میبایست سرمایهگذاریهای شرکت را ارزشگذاری کنیم، سپس این رقم را با بهای تمامشده درجشده در صورتهای مالی شرکت مقایسه کنیم.
درصورتیکه ارزش بازار بیشتر از بهای تمامشده باشد، این مازاد ارزش نسبت به بهای تمامشده باید در محاسبه خالص ارزش داراییها در نظر گرفته شود، زیرا در حقیقت
این مازاد ارزش به هنگام ارائه اطلاعات در بخش داراییها در ترازنامه پنهان مانده است.
بنابراين فرمول محاسبه خالص ارزش داراييهاي يك شركت بهصورت زير به دست ميآید:
حقوق صاحبان سهام + مازاد ارزش سرمايهگذاريها نسبت به بهاي تمامشده = خالص ارزش داراييها
ب) بديهي است انجام محاسبه فوق در زماني كه شركت سرمايهگذاري فعاليتهايي خارج از بورس داشته باشد، با مشکلاتی در خصوص محاسبه NAV مواجه میشود، كه علت آن نيز به فقدان بازار منصفانه براي ارزشگذاري سرمايهگذاريها باز ميگردد. بهمنظور رفع این مشکل میتوان ارزش روز پرتفوی خارج از بورس را معادل بهای تمامشده آنها منظور نمود.
ج) با توجه به وجود نسبتهای مالی که علاوه بر بی مقیاس کردن اعداد و اندازهها، منجر به امکان مقایسه میشود، برای ارزیابی منصفانه قیمت سهام شرکتهای سرمایهگذاری، از نسبت قیمت به خالص ارزش داراییها (P/ NAV) استفاده میشود.
این شاخص از دیدگاه علمی از اعتبار بالاتری در مقایسه با نسبت P/ E برخوردار است؛ زیرا سود (E) نماینده ارزش شرکت است و طبق فرمول گوردن، ما با استفاده از درآمدهای آتی یک دارایی، قیمت امروز آن دارایی را شناسایی میکنیم؛ درحالیکه NAV مستقیماً ارزش واقعی دارایی را نشان میدهد. به معنای دیگر نسبت ارزش فعلی خالص چیست؟ P/ NAV معادل یک واحد، نشاندهنده این است که قیمت جاری سهم منطبق با خالص ارزش داراییهای شرکت در حال معامله است.
د) دربرآورد NAV حاضر، ریز سرمایهگذاریهای بورسی و خارج از بورس شرکتهای سرمایهگذاری از آخرین صورت وضعیت پرتفوی منتشرشده شرکتها در سامانه ناشران بورسی استخراج گردیده است. همچنین برای استخراج حقوق صاحبان سهام از آخرین صورتهای مالی میاندورهای منتشر شدهی شرکتها استفاده میشود. گاهی ممکن است تاریخ آخرین ترازنامه منتشر شده با آخرین صورتوضعیت پرتفوی یکسان نباشد. در این حالت سودهای تقسیمشده مابین این دو تاریخ از سوی شرکتها باعث کاسته شدن قیمت سهامشان گردیده، درحالیکه به سرفصل سود انباشته در ترازنامه اضافه نگردیده است، لذا در محاسبات ذیل سودهای تقسیمی محقق شده نیز به محاسبات اضافه میگردد.
دیدگاه شما