ویژگی های معامله گران موفق
مجموعه پادکست های روانشناسی بازار ارائه شده در رسابورس:
در این مجموعه بدنبال این هستیم که با ارائه پادکست های روانشناسی، به کاربران رسابورس کمک کنیم تا با روانشناسی ترید آشنا شوند و بتوانند مسائل روانی در هنگام ترید را کنترل کنند.
در این پادکست، ویژگی های معامله گران موفق را با هم بررسی میکنیم:
روانشناسی بازار چیست؟ و کسب اطلاعات در مورد آن چه فایده ای دارد؟
روانشناسی بازار مربوط به مطالعهی نگرش و ساختار فکری انسان و نحوهی عملکرد آن از نظر هویت، اعتقادات، و رفتارها در حین معامله است.این حوزه از روانشناسی میتواند بیانگر تمایلات اصلی بشر باشد، زیرا برای کسب موفقیت در معامله گری، به طرز فکر متفاوتی احتیاج داریم.
حالتی که در آن مغز بدوی ما رشد کرده است و طرز فکری که در اکثر تلاشها موفقیت آمیز بوده است، در بازار کاربردی ندارد.
این حوزه از مطالعه بیانگر جنبههای ذهنی و عاطفی فرد است که تصمیمات یک تریدر را مشخص خواهد کرد.بنابراین روانشناسی بازار عامل مهمی در تعیین موفقیت یا عدم موفقیت معامله گرها در روند معامله گری است.
احساسات خاصی مانند حرص و طمع، ترس، و پشیمانی نقش مهمی در روند معامله ایفا میکنند.حرص و طمع به عنوان تمایل بیش از حد برای جمعآوری و انباشت ثروت و دارایی بیشتر تعریف شده است.
این روند بسته به نحوهی استفادهی تریدر در موقعیتهای مختلف، میتواند هم سودمند و هم مخرب باشد.این روند نتایج مثبتی در بازارهای پررونق (بازار گاوی) دارد.
هرچه تریدر بیشتر در صحنهی بازی باقی بماند، میتواند دارایی و ثروت بیشتری را جمعآوری کند.این قضیه درصورتی مخرب است که ناگهان بحث از بازار کم رونق (بازار خرسی) به میان آید.
از سوی دیگر، ترس کاملا برعکس حرص و طمع است. ترس همان چیزی است که باعث میشود تریدر مسالهای را در زمان انجام ترید مخفی نگه دارد.
ترس هم همانند حرص و طمع بسته به وضعیت بازار میتواند مخرب و سودمند باشد. پشیمانی احساس دیگری است که تریدر باید به دقت به آن توجه کند.
تریدرهای زیادی وجود دارند که بخاطر پشیمانی خود را با شرایط معامله وفق دادند و درنهایت فهمیدند که پول زیادی را در این فرآیند از دست دادهاند. یک روانشناسی سالم درصورتی در بحث معامله گری مهم و ضروری است که فرد بخواهد تبدیل به یک تریدر موفق شود.
درک روانشناسی بازار
روانشناسی بازار میتواند با برخی از احساسات و رفتارهایی همراه باشد که اغلب این موارد کاملا بر روی ترید تاثیرگذار هستند.
مشخصات متعارف رفتارهای عاطفی محور در بازارها نشان میدهند که معامله عاطفی (معامله که براساس احساسات انجام شود) بیشتر بر پایهی حرص و طمع یا ترس است.
حرص و طمع را میتوان به عنوان تمایلی بیش از حد برای کسب ثروت تصور کرد؛ حرص و طمع میتواند به حدی بالا باشد که عقلانیت و قضاوت را در برخی اوقات زیر سوال ببرد.
بنابراین حرص و طمع در هنگام معامله، باعث میشود که معامله گران رفتارهای متفاوتی از خود نشان دهند. این فرآیند ممکن است منجر به انجام معاملاتی با ریسک بالا، خرید سهام از یک شرکت کوچک به دلیل افزایش سریع قیمت و یا خرید سهام بدون تحقیق درخصوص سرمایهگذاری باشد.
علاوه بر این، حرص و طمع ممکن است سرمایهگذاران را ترغیب نماید تا بیشتر از آنچه که منطقی بنظر میرسد در معاملات سودآور بمانند و در نتیجه بازار برگردد و سود خود را از دست بدهند.
در مقابل، ترس باعث میشود که تریدر، معامله خود را رها کنند و یا به دلیل نگرانی درخصوص ضرر و زیانهای بزرگ، از ریسک پذیری خودداری کنند.
ترس در بازارهای کم رونق (بازارهای خرسی) ملموس و آشکار است، و این یک حس قدرتمند است. این امر میتواند باعث شود که معامله گران و سرمایه گذاران در راستای شتاب برای خروج از بازار، بصورت غیرمنطقی رفتار کنند.
ترس اغلب منجر به وحشت میشود، که معمولا بخاطر ترس از فروش باعث ارزان فروشیهای قابل توجهی در بازار میشود.
نحوه مدیریت احساسات در معامله
چگونه حضوری موفق در بورس داشته باشیم
اگر بدانیم هنگام معامله و انتخاب سهم و یا ترکیبی از سهام مختلف چگونه احساسات خود را کنترل کنیم میتوانیم از بروز شکست جلوگیری کرده و موفق شویم. وضعیت روحی و روانی شما تأثیر زیادی در تصمیمگیریهایتان دارد، به ویژه اگر تازه کار هستید. حفظ آرامش برای انجام معاملات مهم است. در این مقاله، ما جنبه روانشناسی در معاملات روزانه و حتی بلند مدت را برای معاملهگران مبتدی و باتجربه بررسی میکنیم و نکاتی را در مورد چگونگی انجام معامله بدون دخالت احساسات ارائه میدهیم.
اهمیت کنترل احساسات در حین معامله
اهمیت کنترل احساسات در معاملات را نمیتوان نادیده گرفت.
تصور کنید که پیش از گزارش اشتغال و آمار بیکاری معامله کردهاید با این انتظار که اگر تعداد مشاغل گزارش شده بیشتر از پیشبینیها باشد، قیمت طلا و یا سهمتان به سرعت افزایش مییابد و شما میتوانید در کوتاه مدت سود زیادی کسب کنید.
گزارش اشتغال منتشر میشود و همانطور که امیدوار بودید، تعداد مشاغل از پیشبینیها بیشتر است. اما به دلایلی، قیمتها سقوط میکنند!
شما به تمام تجزیه و تحلیلهایی که انجام دادهاید، به تمام دلایلی که باعث افزایش قیمت طلا و یا سهمتان میشد، فکر میکنید و هرچه بیشتر فکر کنید، ارزش طلا و سهمتان کمتر میشود
همانطور که میبینید رنگ سهامهایی که خریدهاید قرمز میشود، زانوهایتان بی اختیار تکان میخورد، احساساتتان جریحهدار میشود و واکنش «جنگ یا گریز» رخ میدهد، این پاسخ فیزیولوژیکی اغلب مانع رسیدن ما به اهدافمان میشود و میتواند برای معاملهگران بسیار مشکلساز باشد.
معاملهگران حرفهای به شانس اعتقادی ندارند و با یک تصمیم عجولانه به سرمایه خود آسیب نمیرسانند. آنها اجازه نمیدهند یک حرکت اشتباه کل زندگیشان را خراب کند.
برای یادگیری به حداقل رساندن معاملات احساسی، باید تمرینات زیادی انجام شود.
مدیریت احساسات در معاملات فارکس
تجربه رایج معاملهگران درباره معاملات احساسی:
برخی از رایج ترین احساساتی که معامله گران تجربه میکنند عبارتند از ترس، عصبانیت، باور، هیجان، حرص و طمع و اعتماد به نفس کاذب.
ترس و عصبانیت
یکی از علل شایع ترس، معامله با ارقام بسیار بالا است. معاملات بسیار بزرگ نوسانات بیشتری دارند، و استرس ناشی از آن باعث میشود مرتکب اشتباهاتی شوید که در حالت معمول هرگز انجام نمیدهید.
عامل دیگر ترس (یا عصبانیت) انجام معامله «اشتباه» است، معاملهای که با برنامه معاملاتی شما مطابقت ندارد.پس برای تک تک معاملات خود برنامه داشته باشید و سعی کنید مانند یک خلبان همیشه چک لیست داشته باشید و همه هموارد مربوطه را قبل از ورود به معامله انجام داده باشید .اگر بتوانیم با کمی تمرین ترس را در زمان شروع ان بشناسیم احتمالا خواهیم توانست به موقع قبل از اینکه احساسات بر ما مسلط شوند گامهای موثرتری در راستای بهتر معامله کردن برداریم.
ترس از دست دادن پول و یا ترس از اشتباه و حتی ترس از جاماندن از خرید و یا فروش سهم و یا سهام از بدترین و مهلک ترین مشکلات احساسی میباشد که معامله گران میبایستی با تمرین و مشاوره و مطالعه بر یک یک ابعاد ان غلبه کنند.
باور/هیجان
باور و هیجان احساسات کلیدی هستند که احتمالاً آنها را در هر معاملهای که انجام میدهید حس میکنید. برای انجام یک معامله خوب نیاز به باور دارید همچنین هیجان لازمه معامله معامله گری بدون حرص و طمع است، اگر در معامله هیجانی ندارید، احتمالا به این خاطر است که در معامله مناسبی قرار نگرفتهاید.
یک معامله خوب به برنامه معاملاتی شما بستگی دارد. اگر طبق برنامه معاملاتی عمل کنید حتی اگر در یک معامله ضرر کنید شما باز هم برندهاید. داشتن اطمینان نسبت به معامله بسیار موثر است.هم تجربه و هم تحقیق نشان داده است که ارتباط مستقیمی بین رفتار معامله گر و حالات احساسی وی وجود دارد و نکته ایی را که نباید فراموش کرد این است که شاید گاها باید باور اینکه قیمت سهم ما حتما به هدف ما خواهد رسید یک اندیشه کاملا غلط باشد چون دلایل زیادی هم وجود دارد که قیمتها برعکس شده و هرچه که سود بوده تبدیل به ضرر میشود بنابراین باورهای ما باید تحت کنترل کامل ذهنی ما قرار گیرد تا بر اثر باورهای غلط موجب ایجاد ضرر و زیان نشویم .
روانشناسی معاملات فارکس
حرص و طمع/اعتماد به نفس کاذب
اگر حریص هستید و برای به دست آوردن سود زیاد معامله میکنید، بدانید شاید گاهی نتیجه کار خوب باشد، اما اگر مراقب نباشید ممکن است معامله گری بدون حرص و طمع دچار لغزش شده و در نهایت ضرر سنگینی را متحمل شوید.
مکانیسمهای تجاری خود را بررسی کنید (به عنوان مثال: پایبندی به اهداف، برنامهریزی، کنترل ریسک، تنظیمات تجاری خوب….) معاملات اشتباه ناشی از اعتماد به نفس بیش از حد مسبب شکست شما میشود.
البته همه رفتارهای معاملاتی تاثیر گذار منفی نیستند .لذت و احساسات قوی مثبت دقیقا به سادگی احساسات ناخواسته میتوانند بر معامله تاثیر منفی بگذارند .برای مثال معامله گری به علت حرکت خوب بازار در سود خوبی قرار داشت و همین باعث بوجود امدن احساس خوبی برای وی شد و به همین دلیل احتیاط کمتری کرد و طرح و برنامه ایی که برای حفظ سود داشت را فراموش کرد و همین اعتماد به نفس معامله گری بدون حرص و طمع کاذب که فکر میکرد در بهترین حالت معامله قرار دارد باعث از دست دادن سودش شد .و حتی حرص و طمع باعث میشود که مدیریت سرمایه مناسب را فراموش کنیم و همه سرمایه را فقط در یک سهم خرید کنیم و در اندیشه شیرین کسب سود با یک بی تدبیری موجب ایجاد ضرر و زیان شویم.
تصادفی عمل نکنید:
یکی از مهلکترین ضربه هایی که موجب شکست برای ما میشود تصادفی عمل کردن است و برای مثال ما متوجه میشویم که بنا به هر دلیلی سهام شرکتی بشدت با رشد مواجه شده و ما هم بی خبر از همه جا بلافاصله اقدام به خریدی میکنیم که قبلا تحلیل و پرس و جویی در مورد ان نکردیم و احتمالا حتی برای مدت کوتاهی سود هم داشته باشیم و با فکر سود بیشتر از معامله خارج نمیشویم و بعد از گذشت مدتی میبینیم که خرید ما در ضرر قرار دارد .تصادفی عمل نکردن یعنی ما برای هر خریدی از قبل باید برنامه داشته باشیم و صرفا با هیجانی خرید کردن نمیتوان به سود مستمر رسید.
نظریه نیک کاولی درباره بینظمی در معاملات:
نیک کاولی بیش از ۲۰ سال در بازارها تجربه دارد و انواع صندوق سرمایهگذاری با درآمد ثابت را معامله کردهاست.
«بدترین معاملات را زمانی انجام دادم که از برنامه معاملاتی خارج شدم.»
من از حد ضرر محاسبه شده ایی استفاده نمیکردم. من فکر میکردمی توانم بهتر از بازار نتایج معاملات را پیشبینی کنم. زمانی که معامله زیانده میشد دست از معامله بر نمیداشتم و دو برابر ضرر میکردم و پول بیشتری به حساب معاملاتی خود واریز میکردم تا ضررهایم را جبران کنم.(نظریه انتقام از بازار )
«گاهی اوقات طبق برنامه معاملاتی بدون در نظر گرفتن احساسات میبایست از انجام بعضی معاملات خودداری میکردم اما نمیتوانستم احساساتم را کنترل کنم. البته غلبه بر احساسات بسیار دشوار است اما برای موفقیت در دراز مدت ضروری است.»
چگونگی کنترل احساسات هنگام معامله
اگر میخواهید در انجام معامله احساسات منفی را از خود دور کنید، داشتن برنامه بسیار مهم است. یک ضرب المثل قدیمی میگوید:«نداشتن برنامه، برنامهریزی برای شکست است» این ضرب المثل در بازارهای مالی صادق است.
در بازارهای مالی استراتژیها و رویکردهای متعددی برای سودآوری وجود دارد که میتوانند به معاملهگران در رسیدن به اهدافشان کمک کند. اما مهمترین نکته داشتن یک عملکرد مشخص و منظم است.
در اینجا پنج روش برای کنترل احساسات هنگام معامله آورده شده است.
۱- قوانین شخصی داشته باشید
برای خود قانون تعیین کرده تا هنگام معاملات احساساتی برخورد نکنید. قوانین شما میتواند شامل تعیین حد ضرر و حد سود در معاملات باشد. در صورتی که معاملات شما بر اساس قوانین و چارچوب خاصی باشد از دخالت احساسات در آن جلوگیری می شود و این موضوع باعث موفقیت بیشتر شما در بازار فارکس می شود.
۲-به موقع معامله کنید
خودداری از معامله در شرایط بد بازار بسیار مهم است. اگر وضعیت بازار مناسب نیست بهترین راه وقتگذرانی با خانواده است.یکی از بزرگترین مشکلات معامله گران عدم کنترل در ورود به موقع در معاملات میباشد و معمولا در جای نا مناسب بدترین ورودها را انجام میدهند.
۳-حجم معاملات خود را محاسبه کنید
قبل از ورود به معامله میزان ریسک خود را بر اساس حجم و مقدار سرمایه میبایستی تعیین نماییم.برای مثال اگر حجم کلی سرمایه ما ده میلیون تومان میباشد بهتر است بدانیم و محاسبه کنیم که تا چه مقدار از سرمایه را میتوانیم ضرر دهیم تا در صورت بروز ان و از دست دادن قسمتی از سرمایه بتوانیم برای معاملات بعدی سرمایه کافی داشته باشیم .
۴- یک برنامه معاملاتی ترتیب دهید
فرق بین دستاوردهای معاملهگرانی که از یک برنامه معاملاتی استفاده میکنند و افرادی که برنامهی معاملاتی ندارند بسیار زیاد است. ترتیب یک برنامه معاملاتی اولین قدم برای کنترل احساسات هنگام معامله است اما به تنهایی نمیتواند از بروز احساسات جلوگیری کند، اما بسیار موثر و مفید است.برای مثال میتوان گفت که برنامه معاملاتی شامل اطلاع از وضعیت اخبار و اقتصاد بورس و یا سهام و اگاهی از حرکات قیمتی میباشد.یک برنامه معاملاتی ترکیبی از استراتژیهای معاملاتی تکنیکال و اخبار و شرایط اقتصادی موجود هم میباشد بنابراین اگاهی و علم خود را در این خصوص بالاتر ببریم تا استراتژی معاملاتی درستی را جهت کسب سود داشته باشیمو همچنین در برنامه معاملاتی سعی کنید از تکرار زیان پرهیز کرده و اگر چند بار پشت سرهم متحمل ضرر شدید حتما برنامه معاملاتی خود را مجددا بررسی کنید.
۵- آرام باشید
اگر آرامش خود را حفظ کنید و از انجام معامله لذت ببرید، در تمام شرایط بازار برای یک عملکرد منطقی آمادگی خواهید داشت.سعی کنید با دقت هر جه تمام تر معامله کنید و از کسب و بدست اوردن سود لذت ببرید.سعی کنید اخر هفته و یا در شرایط بحرانی بازار کتاب بخوانید و یا تفریح کنید .
نتیجه گیری :
حرص و طمع یکی از بزرگترین مشکلات هر معامله گری میباشد که قدم اول کنترل و غلبه بر ان میباشد .در هنگام رشد بورس در ایران افراد بسیار زیادی با وجود قرار داشتن سهامشان در سودهای غیر معقول به امید بدست اوردن سودهای چند هزار درصدی اقدام به فروش نکردند و طی مدتی سود تبدیل به ضررهای بزرگی شد بنابراین بعد تحلیل تکنیکال و بنیادی خود را بالا ببرید و همیشه از مشاوران روانشناس بازار کمک بگیرید تا همیشه کسب سود کنید.
اشتباهات رایج معاملهگران احساساتی
اگر خرید و فروش ارز دیجیتال را تا کنون تجربه کرده باشید، حتما فهمیده اید با احساسات ترید کردن سریع ترین راه ضرر کردن است. در این مقاله به چندین نکته مهم که هر معاملهگری باید آن را بداند تا بتواند سبد دارایی یا پورتفولیوی ارز دیجیتال خود را به دور از هر گونه تصمیمگیری احساسی مدیریت کند خواهیم پرداخت.
در پستی که در کوینتلگراف منتشر شده، آمده است که انسانها ذاتا موجودات احساساتیای هستند. ما عاشق میشویم، متنفر میشویم، احساس ترس میکنیم، طمع را تجربه میکنیم و تصمیماتمان را زیر سوال میبریم. تمام این احساسات را میتوان دشمن یک معاملهگر باتجربه دانست.
ویکتور اسپراندئو (Victor Sperandeo)، یکی از تریدرهای موفق اهل ایالات متحده در رابطه با نقش احساسات در معاملات میگوید:
رمز موفقیت در معاملات و تجارت، انضباط احساسی است. اگر هوش تنها عامل دستیابی به موفقیت در معاملهگری بود، بیشک تعداد افراد بسیار بیشتری در حال کسب درآمد از طریق ترید ارز دیجیتال بودند.
احتمالا دانستن این موضوع که چگونه احساسات خود را هنگام خرید و فروش ارز دیجیتال و یا داراییهای دیگری کنترل کنیم، مرز بین موفقیت و شکست را تعیین میکند. حفظ آرامش و محاسبه گام بعدی، عامل بسیار مهم در کسب درآمد به عنوان یک تریدر است.
اشتباهات رایج معاملهگران احساساتی
چند نمونه از رایجترین اشتباهاتی که تریدرها مرتکب میشوند عبارتند از: خریدوفروش بیش از حد، معاملات ناگهانی و بدون فکر قبلی، معاملهگری انتقامی، تعلل، تعقیب بازار، دیر وارد شدن، دریافت سود پیش از موعد، جابهجایی حدود خیلی نزدیک به بازار یا خیلی دور از آن، شکستن قوانین یا به هم ریختن حساب کاربری.
آیا برخی از این موارد برای شما آشنا به نظر میرسد؟
تصمیمهای مبتنی بر احساس در خریدوفروش ارز دیجیتال به قیمت از دست دادن پول تمام میشوند.
هنگامی که من برای اولین بار آغاز به خریدوفروش به صورت حرفهای کردم، از اثبات اینکه بدون نیاز به منبع مالی دیگری میتوانم آن را به انجام برسانم احساس ناامیدی میکردم. ساعتهای بیشماری را صرف نگاه کردن به صفحه کامپیوتر و نمودارها میکردم، پرایس اکشنها را مطالعه میکردم و به دنبال بهترین موقعیت ورود برای ترید بعدی خود بودم.
از آنجایی که من به صورت تمام وقت مشغول انجام این کار بودم، احساس میکردم که همیشه باید در گیر و دار بازار باشم، خرید و فروش ارز دیجیتال را زمانی انجام می دادم که مطابق نقشه من نبودند اما از آنجایی که این شغل من بود از نظر من همیشه باید مشغول انجام کاری میبودم.
ضررهای سنگینتری نسبت به زمانی که حرفهای نبودم متحمل شدم. اوایل ورودم به این حرفه، به دلیل ترس از دست دادن حرکت بزرگ بعدی یا افزایش قابل توجه سرمایهام، حد ضررهای خود را پایین تعیین میکردم. همچنین، من خیلی زود ذخیره سود یا به اصلاح سیو سود (Take Profit) میکردم، چرا که میترسیدم که روند قیمتها برگردد و من فرصت کسب درآمد را از دست دهم.
همه اینها تصمیمات بر مبنی احساساتی بودند که برای من به قیمت از دست معامله گری بدون حرص و طمع دادن پول تمام میشدند. خوشبختانه من توانستم کنترل احساساتم را در دست بگیرم و از ضررهای خود درس بگیرم. توجه کنید که در ترید ارز دیجیتال گکه دارای نوسانات بسیار زیادی است همیشه فرصت های مناسبی برای خرید و فروش وجود خواهد داشت.
ترس و طمع را بپذیرید
معامله کردن و آن هم معامله ارز دیجیتال شاید بدون ترس و طمع ناممکن باشد. در واقع ترس و طمع، دو احساس رایجی هستند که معاملهگران تجربه میکنند و زمینهساز اکثر تصمیمات نادرستی هستند که منجر به ضرر مالی میشوند.
ترس اغلب ناشی از خریدوفروشهای بسیار بزرگی که در نتیجه یک تصمیم اشتباه انجام میشوند. ترس همچنین زمانی که شما یک معامله را بدون اعتقاد انجام میدهید نیز خود را نشان میدهد. به عنوان مثال شما میدانید که در حال انجام یک معامله اشتباه هستید اما مطمئن نیستید که چگونه میتوانید از شر آن رها شوید. ترس چیزی است که باعث میشود که دارای برنده خود را زود بفروشیم و بازنده را برای مدت طولانی نگه داریم.
در فیلم وال استریت (Wall Street)، گوردون گکو (Gordon Gekko) نقل قول مشهوری دارد:
مقدار مشخصی از حرص و طمع لازم است تا در وهله اول سفتهبازان و سوداگران را به معامله وادار کند.
از طرف دیگر، طمع سبب میشود تا معاملهگران لحظه به لحظه بازار را رصد کنند و در شرایط نادرست دچار ترس از از دست دادن یا همان فومو (FOMO) شوند. خرید پس از یک حرکت صعودی بزرگ در حالی که بازار در واقع در منطقه اشباع خرید قرار دارد و تقاضا رو به کاهش است میتواند مثالی از این شرایط باشد. برای خرید و فروش ارز دیجیتال که در واقع یک بازار نوسانی است شما باید به شدت مراقل این احساسات خود باشید.
ترس از از دست دادن یا فومو زمینهساز بسیاری از تصمیمهای اشتباه است.
علاوه بر این، حرص و طمع باعث میشود تا معاملهگران موقعیتی (پوزیشنی) را که از هدف خود گذشته است را نگه دارند و غالبا نتوانند در زمان مناسب از آن خارج شوند. بنابراین چگونه میتوانیم از دامهای ترید با احساسات زیاد رهایی یابیم؟
عدم برنامهریزی، برنامهریزی برای شکست است
یک سیستم بسازید و به آن پایبند باشید. برای ورود و خروج از بازار معیارهای خاص خودتان را داشته باشید. همیشه مطابق برنامه و نقشه خود خریدوفروش کنید. سطوح ورود، حد ضرر و ذخیره سود خود را از پیش مشخص کنید و زمانی که در حال ترید هستید آنها را فراموش نکنید و مبتنی بر آنها عمل کنید.
صبور باشید و منتظر زمان ورودتان معامله گری بدون حرص و طمع باشید. با ورود به معاملههای متوسط، سود متوسطی نیز عایدتان میشود. اگر منتظر فرصتهای فوقالعاده بمانید، ممکن است فرصت معامله کمتری گیرتان بیاید اما موفقیت چشمگیری خواهید داشت. تا زمانی که مطمئن نشدید هیچ کدام از قانونهایتان را زیرپا نمیگذارید معامله نکنید. معامله و خرید و فروش ارزهای دیجیتال نیاز به نظم دارد.
با معاملهگری مثل یک کسب و کار رفتار کنید
اگر شما یک معاملهگر تمام وقت هستید پس باید دیدگاهتان نسبت به این کار نیز همانند یک شغل واقعی باشد. یک برنامه کسب و کار برای خود تهیه کنید و ماهانه آن را ویرایش کنید. یک دفترچه تهیه کنید و در آن هر آنچه را که در رابطه با خریدوفروش انجام دادید بنویسید و مدام اشتباهات گذشته خود را مطالعه کنید. در معامله ارز دیجیتال داشتن نظم یک موضوع کلیدی است.
برای پرداخت قبوض و پوشش هزینههای زندگی روزمره قانونهای مشخصی را برای برداشت سود درنظر بگیرید. اهدافهای دستیافتنی برای خود تعیین کنید و در روتین روزانه خود فعالیتهایی مانند مطالعه بازار، خواندن اخبار اقتصادی و مقالات معاملهگری را بگنجانید.
در این صورت احتمال اینکه شما از سر بیحوصلگی و یا در پاسخ به این که احساس میکنید مفید نیستید دست به خریدوفروش بزنید کمتر است. بدون یک برنامه مدون، احتمالا شما هر صبح از خواب برمیخیزید و اقدام به انجام معاملات اشتباه و باری به هر جهت میکنید.
هرگز به تابلو زل نزنید
تنها نتیجهای که اهمیت دارد، نتیجهای است که در معامله گری بدون حرص و طمع پایان بازی ثبت میشود. بنابراین از چک کردن سبد دارایی و یا وضعیت معاملات خود به صورت مکرر خودداری کنید. آن را بر اساس برنامه و محاسبات خود تنظیم کنید و فراموشش کنید. هر چه بیشتر به معاملات خود سر بزنید، احتمال تصمیمگیری احساسی برای خروج زودتر از موعد و یا دستکاری حد ضررتان افزایش مییابد.
هرگز به تابلو و قیمتها زل نزنید.
بدانید چه زمانی باید معامله کنید
دور ماندن از بازار نامطلوب و زیر سطح بهینه محتاطانه و سنجیده است. در بازار ارزهای دیجیتال و به خصوص آلت کوینهابه ندرت فرصت خریدوفروش روی میدهد. پس منتظر زمان درست برای اجرای استراتژی خود بمانید.
تنها زمانی که در شرایط فکری و روحی مناسبی هستید معامله کنید. به بازار نگاه نکنید تا حس بهتری داشته باشید. اگر زمان خرید و فروش ارز دیجیتال نیست، بهترین و سادهترین راهکار دور ماندن از بازار است.
معاملات با اندازه مناسب انجام دهید
هیچ چیزی به اندازه انجام معاملات بزرگ ترسناک نیست. با معاملات کوچک آغاز کنید و پس از مدتی زمانی که سبد دارایی و همچنین سطح راحتی شما با بازار رشد کرد و بهتر شد، مقیاس فعالیت خود را بزرگ کنید. پوزیشنها را کوچک و بزرگ کنید تا تخلیه هیجانی ناشی از خروج دیر و یا زود هنگام را به کمترین حد ممکن برسانید.
خارج از فضای معاملهگری برای خود زندگی داشته باشید
با خانواده و دوستان خود وقت بگذرانید. مرتب به باشگاه بروید و ورزش کنید. غذاهای سالم بخورید. تلفن همراه خود را خاموش کنید و به صورت مداوم پورتفولیو یا سبد داراییات را چک نکنید. ساعت خریدوفروش مشخص داشته باشید و در زمان استراحت و فراغتتان معامله نکنید. هیچ کسی نمیتواند 24 ساعت شبانه روز و 7 روز هفته مشغول ترید باشد، چرا که منجر به خستگی روحی و در نتیجه تصمیمگیری ضعیف میشود.
گامها و اقدامات بیشماری وجود دارد که یک تریدر میتواند از آنها برای زدن دکمه احساسات در تصمیمگیریها استفاده کند. هر آنچه که روی شما جواب میدهد را پیدا کنید و به آن پایبند باشید.
و سخن آخر اینکه احساسات خود را کنترل کنید و به یک تریدر موفق و سودآور تبدیل شوید.
زوم کنترل حرص و طمع در معاملات بورس / بستنیهایی که آب میشوند!
در ادامه سلسله مطالب روانشناسی بازار سهام از قول یک سهامدار فعال در بازار وال استریت میخوانیم: فکر میکنم بعد از غرور، بدترین دشمن فرد برای قضاوت درست در بازار بورس، همان حرص و طمع است که باید از آن حذر کنیم. اگر توانسته بودم هر سهمی را که تاکنون داشتم به قیمتی که هنگام خرید آن پیشبینی میکردم بفروشم، اکنون وضع بهتری داشتم.
بارها اتفاق افتاده که تصمیم گرفتهام سهمی را در همان روز که خریدهام، بفروشم و بعد وقتی که قیمت تقریبا به حد دلخواهم رسیده، از فروش منصرف شدهام زیرا فکر کردم چند صد دلار سود کافی نیست و بدون استثنا هر بار که به علت طمع سود بیشتر، از فروش منصرف شدم، بعدها قیمت سهام افت کرد و من مجبور شدم سهام خود را به نرخی پایینتر از آنچه در ابتدا قصد فروشش را داشتم، بفروشم.
جملات مایوس کنندهای مثل «اگر در آن زمان فروخته بودم…» را بارها شنیدهایم اما همه ما این جملات را به کار میبریم. از آنجا که طمع در نهاد همه انسانها ریشه دارد به طور معمول برای ما تصمیم برای فروش سختتر است تا تصمیم برای خرید. هر کارگزاری میداند که از هر ده مشتری حتی یک نفر نه تنها به هشدار او برای خارج شدن از بازار مخاطرهآمیز توجه نخواهد کرد. بلکه به توصیه افرادی عمل میکند که به آنها ایمان دارد همان طور که به توصیه همان افراد اقدام به خرید خواهد کرد.
توضیح این مطلب به این شکل است که هنگام خرید سهام، شانسی برای پول سازی میبیند اما هنگام فروش،امید خود به سود بیشتر را از دست میدهید. هیچ کس دوست ندارد خود را در چنین موقعیتی قرار دهد. این طور نیست؟ بنابراین به نظر میرسد که تاثیر حرص و طمع از خطر بیشتر است افراد طبیعتا به قدری خوشبین هستند که به سادگی هراس نمیافتند حداقل به آن سادگی که به نفع خود عمل کنند. خوشبینی همان قدر که خوب است، میتواند نتیجه نامطلوب نیز در برداشته باشد.
هر فرد خوشبینی زود باور نیست، اما اغلب آدمهای زودباور خوشبین، به نظر میرسند. فرد خوش بین همیشه فکر میکند بازار رو به ترقی است او نمیتواند روند رو به کاهش قیمتها در یک دوره طولانی را تصور کند، اما وقتی ترس بر ما چیره شود سریعتر از اشتیاق عمل میکند. در نتیجه در بازار سهام، بیشتر شاهد روند رو به کاهش قیمتها هستیم و البته بازار کساد هرگز بهاندازه بازار پر رونق دوام ندارد.
شاید معامله گری بدون حرص و طمع یکی از دلایلی که موجب میشود کارگزاران بورس بیشتر به سمت خرید متمایل باشند تا فروش، صرفا خوش بین بودن طبیعی کارگزاران و اغلب اشتباه آنها نباشد، بلکه خواست خود مشتریان باشد. طمع آنها موجب میشود از کارگزاران بخواهند که به آنها خرید را توصیه کنند.
فرض کنید اگر یک کارگزار بازار سهام، وضعیت رو به رونقی را پیشبینی کند که اتفاق نیفتد، عموم او را میبخشند، اما اگر خیلی زود نسبت به وضعیت بازار بدبین شده و کاهش قیمتی را که هنوز اتفاق نیفتاده اعلام کند، شهرت خود را از دست میدهد. آن عده افرادی که بنا به توصیه او سهام خود را قبل از اینکه به اوج قیمت برسد فروختهاند، هرگز فراموش نخواهند کرد که چه مبلغی را ممکن بود به دست آورند.
پولی که از دست رفت
چند وقت پیش، خانم جوانی از من سوال کرد که چگونه 1000 دلار خود را سرمایه گذاری کند. به او گفتم: «این وجه را صرف یک مسافرت به اروپا کنید تا هیچکس نتواند آن را از چنگتان در بیاورد، اما اگر فکر میکنید بهتر است با این پول در بورس سرمایهگذاری کرده و وقتی قیمتها به اوج خود رسیدند، سهام بخرید، باید بدانید که تمام پول خود را از دست خواهید داد.» و او دقیقا این پول را از دست داد. ابتدا تصمیم گرفت به اروپا سفر کند، اما طمع او موجب شد هر دو را از دست بدهم هم اصل پول و هم موقعیت سفر به اروپا را.
در این جا یک گفتوگوی تلفنی را به یاد میآورم که در دفتر یک کارگزار شنیدم. یک سرمایه گذار با فردی که دوست و راهنمایش در معاملات بورس بود، صحبت میکرد.
میگفت: «اما اگر این سهام فقط به اندازه 9 واحد سود داشته باشد، شاید ترجیح بدهم سهام دیگری بخرم. میدانید، من باید 25 واحد سود کنم تا بتوانم پولی را که میخواهم به دست آورده و از بازار خارج شوم.»
تعداد خیلی کمی هستند که میتوانند عقب بنشینند و منتظر قیمتهای خوب باشند. طمع یکی از دشمنان صبر و شکیبایی است.
یک بار که در دفتر کارگزاری بودم، در حالی که جمعیتی حدود یکصد مشتری در دفترش بودند، از او پرسیدم: «چند نفر از این افراد با کسب سود از بورس خارج خواهند شد؟»
او به سادگی پاسخ داد: «از هر 10 نفر 9 نفر زیان میکنند زیرا اولین افت شدید قیمت در بورس هر چند موقتی آنها را از میدان به در خواهد کرد، هر قدر هم که در ابتدا محافظه کارانه باشند و مبالغ پسانداز خود را در بانک نگاه دارند حرص و طمع موجب میشود تا تمام پولی را که دارند به جریان بیندازند و دیگر نمیتوانند حتی یک افت زودگذر را تحمل کنند.
بدترین زیانها در بازار بورس طبیعتا هنگامی صورت میگیرند که افراد اقدام به خرید سهام با قیمتهای خیلی بالا میکنند و حقیقت تعجب برانگیز این است که افراد کاملا با علم به بالا بودن نرخها این نوع سهام را میخرند. اما انتظار دارند آنها را به قیمتی حتی بالاتر به فردی دیگر بفروشند، درست مثل همان جریان فلوریدا که اتفاق افتاد. کسانی که 10000 دلار پول بابت زمینی باتلاقی دادند تا آن را به عدهای قربانی که از خود آنها ساده لوحترند، بفروشند.
راه رفتن روی یخ
یکی از دوستانم، ویلارد کیپلینگر، که به مغز متفکر واشنگتن معروف است، در خصوص اینکه چطور ارزشهای کاذب سهام که به واسطه حرص و طمع ایجاد شده محکوم به سقوط هستند، توضیح سادهای داد. من، او و یکی از دوستان مشغول صرف شام بودیم که کیپلینگر اشاره کرد: «فکر میکنم بتوان بازار سهام را این طور توصیف کرد: من یکی ظرف بستنی دارم که 10 سنت خریدهام. رابرت، پیشخدمت میآید و به من میگوید که همه بستنیها تمام شده و دیگر برای امشب بستنی نداریم.
ناگهان به نظر میرسد که بستنی من برای شما ارزش زیادی پیدا کرده و میگویید که حاضرید آن را 12 سنت از من بخرید، بعد بیل که میخواست بستنی سفارش بدهد، به شما پیشنهاد 13 سنت میدهد. شما هم که اسکاتلندی (پول دوست) هستید نمیتوانید در برابر کسب سود مقاومت کنید. بیل آن قدر درباره بستنی بزرگنمایی میکند و لاف میزند که من فکر میکنم چقدر ساده لوح هستم که میخواهم بستنیام را از دست بدهم و به همین علت، آن را به مبلغ 14 سنت از آنها میخرم. اما در این زمان است که در کمال ناامیدی متوجه میشوم که بستنی آب شده است.»
احساسات در معاملهگری
احساسات در معاملهگری از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر معاملهگران است و چگونگی کنترل آنها در معاملات، تعیین کننده سودآوری در بلند مدت است.
در این پست، ما احساسات در معاملهگری و تأثیرات روانی ناشی از آن را که تجار باید روزانه با آنها کنار بیایند، را بیان خواهیم کرد. همچنین، اینکه چگونه باید احساسات در تجارت را به طور موثر مدیریت کنید، تجزیه و تحلیل میکنیم.
6 مورد از رایجترین احساسات در معاملهگری
بدون شک احساسات در معاملهگری از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر معاملهگران است و چگونگی کنترل آنها در معاملات، تعیین کننده سودآوری در بلند مدت است.
بر اساس علم روانشناسی در پشت معامله نیرویی است که باعث حرکت در بازار میشود. علاوه بر تجزیه و تحلیل خوب موج الیوت و مدیریت صحیح پول، روانشناسی تجارت برای دستیابی به موفقیت در آن بسیار مهم است.
احساسات روانشناختی مختلفی وجود دارد که بیشترین تصمیمگیری فردی را در هر بازار در جهان تحت تاثیر قرار میدهد.
از میان تعداد زیادی از احساسات در معاملهگری، 6 احساس حرص و طمع، ترس، امید و هیجان، دلزدگی و نا امیدی از اهمیت ویژهای برخوردار هستند.
در این پست، ما این 6 نوع از احساسات در معاملهگری و تأثیرات روانی ناشی از آن را که تجار باید روزانه با آنها کنار بیایند، را بیان خواهیم کرد.
همچنین، اینکه چگونه باید احساسات در تجارت را به طور موثر مدیریت کنید، تجزیه و تحلیل میکنیم.
این 4 احساس، معاملات تجاری را بسیار تحت تأثیر قرار میدهد و هر معاملهگر باید راهی برای خلاص شدن از یا حداقل کنترل آنها پیدا کند.
ترس
ترس یکی از دو احساسات در معاملهگری است که در مورد آن بیشتر صحبت میشود. ترس پاسخی برای بقا و احتمالا قویترین احساسات انسانی است.
در هنگام ترس، یک معاملهگر فارغ از قیمت، موقعیت خود را میفروشد. این نوع از احساسات در معاملهگری، معمولا منجر به وحشت میشود که تصمیمگیری نادرست را در پی دارد.
ترس از راههای مختلفی در معاملات خود را نشان میدهد و میتواند دلیل بسیاری از اشتباهات تجاری باشد.
ترس از ضرر باعث میشود تاجران تحقق ضرر را به تأخیر بیندازند، که به ضررهای بسیار بیشتر تبدیل میشود. ترس از بازپرداخت سود باعث میشود معاملهگران خیلی زود معاملات برنده خود را رها کنند.
طمع
ظاهرا حرص و طمع خوب است، اما وقتی به واقعیتهای سخت نگاه میکنیم، غرضورزی اغلب باعث تعدادی تصمیمات تجاری تکان دهنده میشود که باید از آنها اجتناب شود.
معاملهگرانی که تحت تأثیر احساسات در معاملهگری و حرص و طمع قرار میگیرند، معمولا به اصول صحیح خطر و مدیریت پول پایبند نیستند.
حرص و طمع همچنین ذهنیت قمار را تقویت میکند که تجارت بدون قوانین تعیین شده و براساس تصمیمات تکانشی را توصیف میکند.
با توجه به مطالب بیان شده، حرص و طمع یکی از احساسات در معاملهگری است که میتواند به عنوان تمایل معاملهگر به تجارت به منظور تأمین سود غیر واقعی تعریف شود.
معاملهگران حریص فقط بر روی میزان درآمد خود تمرکز میکنند. این احساسات در معاملهگری، غالبا منجر به نادیده گرفتن مدیریت صحیح پول میشود و مانع سودآوری یک معاملهگر در یک تجارت برنده خواهد شد.
امید
احساسات در معاملهگری از جمله امید، ترس و طمع غالبا دست به دست هم میدهند. امید همان چیزی است که پس از رسیدن به یک سطح بیاعتبار، معاملهگر را در معاملات بازنده نگه میدارد.
وقتی صحبت از احساسات در معاملهگری میشود ممکن است امید از همه احساسات انسانی خطرناکترین باشد. بسیاری از سیستم عاملهای تجارت وجود دارد که میتوانید به دلیل شهرت خوب در بازار به آنها اعتماد کنید.
معاملهگرانی که در موقعیت از دست رفته قرار دارند، هنگامی که تحقق ضرر را به تأخیر میاندازند و فضای تجارت بیشتری برای نفس کشیدن دارند، اغلب علائم امید دارند.
مثال دیگر امید زمانی است که معاملهگران سعی در جبران خسارات گذشته دارند و سپس با موقعیتی بیش از حد بزرگ و مطابق با قوانین آنها وارد معامله نمیشوند.
هیجان / اضطراب
هر گونه تحریک در هنگام معامله نشانه این است که در جایی در امتداد خطا، اشتباه کردهاید.
وقتی هنگام تجارت بیش از حد مضطرب هستید، اغلب نشانه این است که موقعیت شما بسیار بزرگ است، قوانین خود را زیر پا گذاشتید یا نباید در آن تجارت شرکت کنید.
پیگیری احساسات در معاملهگری و میزان تحریک خود و پرسیدن از خود که چرا احساس اضطراب یا هیجان میکنید، اغلب میتواند به خارج شدن از معاملات اشتباه به شما کمک کند.
دلزدگی
اگر چه کسالت بیش از اینکه یک احساسات در معاملهگری باشد یک حالت فعلی است، اما لازم است که به آن اشاره شود.
معاملهگرانی که حوصله آنها سر رفته است، غالبا تمرکز خوبی ندارند.
علامت عدم تمرکز این است که از طریق همان ابزارها و چارچوبهای زمانی بارها و بارها مشغول به کار هستید، بدون اینکه بدانید واقعا به دنبال چه چیزی هستید.
همچنین، هنگامی که ورودیهای تجاری را از دست میدهید، به گشت و گذار در اینترنت یا انجام کار دیگری میپردازید، نشانه این است که تمرکز شما در جایی نیست که باید باشد.
اولویتهای خود را مستقیما دریافت کنید و در هنگام تجارت، به فعالیت دیگری نپردازید.
نا امیدی
سرخوردگی یکی دیگر از احساسات در معاملهگری است که اغلب دلیل اشتباهات تجاری میباشد که ناشی از هر یک از احساسات قبلی است.
وقتی بازرگانان معاملات را از دست میدهند، قوانین آنها را نقض میکنند و پول خود را از دست میدهند، بیش از حد ریسک میکنند و بیش از حد پول از دست میدهند، یا میبینند که کارهای مناسبی انجام ندادهاند، نا امیدی در آنها شروع به بروز میکند.
نا امیدی، تمام الگوی رفتارهای منفی بدی را که یک معاملهگر با آن دست و پنجه نرم میکند تقویت میکند و مشکلات یک معاملهگر را تشدید میکند.
دیدگاه شما