روشهای تعیین حد سود و زیان
روشهای مختلفی برای تعیین حد سود و زیان در بازار سهام وجود دارند و همانگونه که در مقاله قبلی توضیح داده شد؛ اکثر معاملهگران به منظور پیشبینی نقاط خروج احتمالی از بازار، از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند. در این مطلب به بیان مهمترین روشهای تعیین حد سود و ضرر بر مبنای قیمت، با ذکر مثالهایی از بازار سهام خواهیم پرداخت.
فواصل قیمتی مشخص نسبت به ناحیه ورود
برخی سرمایهگذاران رویکرد تحلیلی خاصی نداشته و بیشتر روی اعداد ثابت تمرکز دارند. معیار اصلی در این روش، میزان فاصله نقاط خروج نسبت به ناحیه ورود است که معمولاً این فواصل بر اساس واحد درصد بیان میشوند. این مقادیر بر مبنای شرایط کلی بازار (نظیر محدودیت نوسان مجاز روزانه)، نوسانات ذاتی سهم و سایر موارد تعیین خواهند شد. در نمودار زیر که مربوط به سهام شرکت ایران خودرو است؛ معاملهگر پس از شکست سطح مقاومتی تصمیم به ورود میگیرد و بر اساس یک استراتژی شخصی، مقدار ثابت %۱۰ حد ضرر نسبت به نقطه ورود در نظر گرفته است. با توجه به اینکه نسبت پاداش به ریسک معاملاتش روی عدد ۲ تنظیم شده است؛ حد سود از ناحیه ورود به بازار، %۲۰ فاصله خواهد داشت.
اعداد رند
استفاده از اعداد رند در تحلیل تکنیکال کلاسیک و به طور کلی تعیین نقاط بازگشت بازار سهام، بسیار مرسوم است. معاملهگران کهنهکار بازار مالی نیز به این سطوح توجه ویژهای داشته و هنوز هم نسبت به کارایی آنها دیدگاه مثبتی دارند. عموماً رسیدن قیمت به محدوده اعداد رند در نمودار، موجب ایجاد تحرکات خاصی در عرضه و تقاضای بازار میشود. برخی معاملهگران با قرار دادن نقاط خروج خود در این سطوح سعی دارند؛ حد سود و زیان مطمئنی داشته باشند. به منظور درک بهتر مطلب، موقعیت معاملاتی فرضی زیر را در سهم وبصادر در نظر بگیرید. پس از شکست نقطه تلاقی خط روند و سطح مقاومتی، فرد اقدام به ورود نموده است که با نسبت بازده به ریسک برابر ۱، مقادیر ۸۰۰ و ۵۰۰ ریال را به ترتیب به عنوان حد سود و زیان احتمالی این معامله در نظر گرفته است.
اندیکاتورها
بدون شک یکی از پرطرفدارترین ابزار نموداری در میان معاملهگران بازار مالی اندیکاتورها هستند که خود به چندین نوع تقسیم میشوند. این ابزارها به انواع سود در بورس حدی مورد علاقه سرمایهگذاران است که به عناوین مختلفی نظیر تحلیل بازار، نقطه ورود و نواحی خروج از آنها استفاده میکنند. مهم ترین دلیل محبوبیت اندیکاتورها در میان معاملهگران مبتدی، سهولت کاربری آنها است. اندیکاتورها بر اساس ماهیت و دسته بندی موجود در پلتفرمهای تحلیلی، به چهار نوع کلی روند یاب، مبتنی بر حجم، اسیلاتورها و اندیکاتورهای تدوین شده توسط آقای بیل ویلیامز تقسیم بندی میشوند.
میانگین متحرک یکی از کاربردی ترین اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال است که یکی از موارد استفاده آن تعیین نقاط خروج میباشد. میانگینها معمولاً به صورت منفرد یا چندگانه استفاده میشوند. در تصویر زیر یک موقعیت معاملاتی را مشاهده میکنیم که نقاط ورود و خروج کاملاً بر اساس تقاطع دو میانگین متحرک شکل گرفته اند.
اگر قیمت بالاتر از میانگینها قرار داشته و یک تقاطع مثبت نیز اتفاق بیفتد(یعنی خط قرمز رنگ که متعلق به میانگین ۴۰ روزه است، میانگین متحرک۶۰ روزه را به سمت بالا بشکند) اقدام به خرید نموده و زمانی که میان قیمت و میانگین متحرک ۴۰ روزه، یک شکست قیمتی نزولی رخ دهد؛ باید از معامله خارج شویم. در واقع یک نقطه خروج غیرثابت انتخاب شده است که به صورت همزمان حد سود و زیان را پوشش میدهد.
فیبوناچی
افرادی که سواد ریاضی داشته باشند؛ مطمئناً سری اعداد فیبوناچی را میشناسند و داستان معروف آن را نیز شنیدهاند. مجموعه ابزار فیبوناچی در پلتفرمهای معاملاتی بازار مالی، یکی از قدرتمندترین ابزارهای تحلیلی به شمار میآیند که حتی میتوان صرفاً بر مبنای آنها یک استراتژی معاملاتی کامل تدوین نمود! فیبوناچی بازگشتی یکی از محبوب ترین ابزار تحلیل نموداری فیبوناچی است که معاملهگران بسیاری از سطوح آن به عنوان نقاط کلیدی ورود و خروج از معامله استفاده میکنند. با مشاهده نمودار قیمت شرکت مخابرات ایران متوجه میشویم که معاملهگر «الف» بر اساس تلاقی خط روند صعودی، سطح حمایتی کلاسیک و ناحیه %۳۸ فیبوناچی بازگشتی در یک نقطه، اقدام به خرید نموده است. حد سود این معامله در سطح صفر درصد فیبوناچی یا همان قله قبلی و حد ضرر آن نیز در ناحیه %۶۱.۸ که درصد طلایی فیبوناچی میباشد؛ قرار داده شده است.
سطوح حمایت و مقاومت
تعداد کثیری از معاملهگران قدیمی بازار، به این سطوح ساده اما مهم در نمودار قیمت، توجه خاصی داشته و بخش مهمی از استراتژی معاملاتی آنها را شامل میشود. تئوری اصلی در استفاده از حمایت و مقاومت کلاسیک این است که بر اساس روانشناسی جمعی اگر قیمت از یک ناحیه بازگشت داشته باشد؛ ممکن است دفعات بعدی نیز با رسیدن به این نقطه، سرمایهگذاران واکنش مشابهی داشته باشند. به همین دلیل استفاده از این سطوح به عنوان نقاط خروج از بازار، کار بسیار عاقلانهای به نظر میرسد. زیرا، در صورت شکست این نواحی، هشدار جدی مبنی بر تغییر روند صادر شده و منطقی است که از معامله خارج شویم. در مثال زیر بر اساس نماد تاپیکو، نمونهای از موقعیتهای معاملاتی را مشاهده میکنیم که نقاط حد سود و زیان بر اساس انواع سود در بورس سطوح حمایت و مقاومت مشخص شدهاند.
خطوط روند
همانند سطوح حمایت و مقاومت کلاسیک، خط روند نیز یکی از مفاهیم ابتدایی و مهمی است که به تحلیلگران فنی آموزش داده میشود. این خطوط که طبق قواعد مشخصی، از اتصال نقاط بازگشت قیمت در نمودار تشکیل میشوند، یکی از قدرتمند ترین ابزارهای تحلیلی در بازار مالی به شمار میروند. خط روند به صورت انفرادی یا در نقاط تلاقی با سایر ابزار تحلیل، قابلیت استفاده دارد. این خطوط به دلیل اینکه یکی از مبانی اصلی تحلیل تکنیکال تلقی میشوند؛ ابزار دیگری نیز بر اساس آنها تدوین یافتهاند. به عنوان نمونه کانالهای قیمتی از نمونه ابزار مرسوم در تحلیل نموداری میباشند که بر مبنای خطوط روند ترسیم میشوند.
در موقعیت معاملاتی فرضی ذیل مشاهده میکنید که پس از ترسیم یک کانال قیمتی صعودی در نمودار روزانه سهم ملی صنایع مس ایران، معاملهگر «ب» پس از شکست ناحیه مقاومتی کوتاه مدت، اقدام به خرید سهم مینمایند. در چنین موقعیتهایی معاملهگران بلندمدتی میتوانند، از خطوط کف و سقف کانال به ترتیب به عنوان حد زیان و سود بهره ببرند و در صورتی که سرمایهگذار افق کوتاه مدتی را مد نظر داشته باشد؛ با رسیدن به خط روند کوتاه مدت(خط قرمز رنگ) جهت جلوگیری از تقبل ریسک تغییر روند، میتوان از معامله خارج شد.
الگوهای قیمتی
امروزه تشخیص روند آتی بازار سهام بر اساس الگوهای قیمتی، بسیار رایج است. این الگوها بر اساس حرکات قیمتی پرتکرار و مشابه که پس از وقوع آنها بازار روند مشخصی پیدا کرده است؛ از اطلاعات قیمتی بلند مدت بازارهای مالی، استخراج شدهاند. الگوهای نموداری انواع و اقسام مختلفی دارند که مهم ترین آنها عبارتند از: سر و شانه، پرچم، مستطیل، سقف و کفهای چند قلو، کنج.
این الگوها بر اساس شرایط وقوع میتوانند خاصیت نزولی یا صعودی داشته و یکی از نقاط قوت الگوهای قیمتی این است که یک الگو به تنهایی میتواند نواحی حد سود و زیان معاملات را به طور دقیق مشخص کند. به طور مثال به الگوی پرچم و نقاط خروج از معامله در نمودار سهام بانک ملت توجه فرمایید.
انواع روش های کسب سود از بازار بورس
بهتر است این موضوع رو با مثالی ساده شروع کنیم. فرض کنید شما و یکی از دوستانتان، خانه ای به ارزش ۲۰۰ میلیون تومان خریده اید که سهم هر کدام از شما در آن ۱۰۰ میلیون تومان بوده است. اگر شما این خانه را در اختیار مستاجر قرار دهید و ۵ میلیون تومان اجاره دریافت کنید و فرض کنیم مخارج تعمیرات خانه در هر ماه ۱ میلیون تومان باشد، آنگاه سود خالص شما از این خانه مجموعا ۴ میلیون تومان یعنی برای هر نفر ۲ میلیون تومان است.
حال فرض کنید بعد از گذشت مدتی تصمیم گرفته اید این خانه را بفروشید و خانه شما در حال حاضر ۳۰۰ میلیون تومان ارزش داشته باشد. در این صورت سهم هر کدام از شما ۱۵۰ میلیون خواهد بود که این مبلغ ۵۰ میلیون بالاتر از ارزش اولیه آن است. به این معنی که شما ۵۰ میلیون سود کرده اید.
پس به طور کلی شما از دو راه متفاوت سود دریافت کرده اید. یکی سود حاصل از درآمد و دیگری سودی که از فروش خانه بدست آورده اید.
کسب سود در بورس نیز به همین روش است. پس از یکسال مالی، عملکرد شرکت ها بررسی می شود و سود حاصل از آن بین سهامداران تقسیم می شود. از طرف دیگر، اگر قیمت خود سهم ها افزایش یابد، سود حاصل از آن نصیب سرمایه گذاران خواهد شد.
کسب درآمد به روش سود تقسیمی
شرکت هایی که سهام آنها در بازار بورس خرید و فروش می شود، در یک تاریخ مشخص در پایان هر سال مالی خود، جلسه ای با حضور همه سهامداران خود تشکیل می دهند که مجمع سالانه نام دارد. در این مجمع گزارشی از عملکرد شرکت در سال گذشته ارائه می شود و هر سهامدار به نسبت مالکیت خود (تعداد سهمی که در آن شرکت دارد) حق رای دارد.
در این جلسه صورت های مالی شرکت تصویب می شود و به پیشنهاد هیئت مدیره، بخشی از سودی که شرکت کسب کرده بین سهامداران تقسیم می شود. (شما می توانید اطلاعات مربوط به صورت های مالی و اطلاعیه های شرکت ها را در سایت کدال به ادرس اینترنتی codal.ir مشاهده کنید.)
سهام داران باید بدانند که سهام مربوطه یک روز کاری قبل از برگزاری مجمع بسته می شود به این معنی که آن سهم قابل خرید و فروش نخواهد بود. (معمولا آگهی مربوط به برگزاری مجمع چند روز قبل منتشر می شود.) همچنین تنها ملاک دریافت سود حاصل از فعالیت های یکسال شرکت این است که در روز برگزاری مجمع، شما سهام دار آن شرکت باشید. روزی که مجمع برگزار می شود، مقداری سودی که به هر سهامدار تعلق می گیرد، مشخص خواهد شد و روز بعد، پس از مشخص شدن کم و کیف سود، سهم مجددا باز و آماده معامله می شود.
اگر مجددا در جلسه ای تقسیم سودی مصوب شود، مبلغ آن در پنل کارگزاری سهامداران قابل رویت است.
برای درک بهتر این فرآیند به مثال زیر توجه کنید:
فرض کنید شما تعدادی سهم از شرکت الف در اختیار دارید و قرار است مجمع عمومی شرکت مربوطه در روز سه شنبه تشکیل شود. در این صورت یکشنبه آخرین روز معاملاتی این سهام خواهد بود. در واقع سهام در روز دوشنبه بسته می شود و امکان معامله آن وجود نخواهد داشت.
حال فرض کنید مجمع در روز سه شنبه برگزار شده و شرکت در این سال ۱۰۰۰ میلیون تومان سود کسب کرده باشد. همچنین این شرکت یک میلیون سهم منتشر کرده باشد. بنابراین سود هر سهم (EPS) هزار تومان خواهد بود. در این زمان ممکن است هیئت مدیره پیشنهاد بدهد که ۳۰۰ تومان از این ۱۰۰۰ تومان بین سهامداران تقسیم شود. در این صورت سود تقسیمی(DPS) برای هر سهم ۳۰۰ تومان خواهد انواع سود در بورس بود. (کل سود شما به صورت ضرب سود تقسیمی در تعداد سهمی که دارید بدست می آید.) باقی مبلغ نزد شرکت باقی می ماند تا برای مواردی چون سرمایه در گردش و پروژه های توسعه ای استفاده شود.
قبل از بررسی روش دیگر بهتر است بدانید که همه شرکت ها سود تقسیمی پرداخت نمی کنند. اگر شرکتی زیان ده بوده باشد یا نیاز به نقدینگی داشته باشد و یا به دلایل دیگری، ممکن است هیچ سود تقسیمی پرداخت نکند.
کسب درآمد به روش افزایش قیمت سهم
این روش بسیار ساده است و همه ما بارها در زندگی خود از آن در زمینه های مختلف استفاده کرده ایم. در حقیقت زمانی شما به روش افزایش قیمت سهام سود کسب می کنید که سهامی که مدتی قبل خریده اید را بتوانید در زمان فروش به قیمت بالاتری بفروشید. در این جا رشد قیمت سهام همان سود شماست.
به این مثال توجه کنید. فرض کنید شما سهامی را در قیمت ۲۰۰ تومان خریداری کرده اید. پس از چند ماه نگهداری آن، قصد فروش دارید و هم اکنون قیمت سهم به ۳۵۰ تومان رسیده است. در این صورت ۱۵۰ تومان مابه تفاوت قیمت ایجاد شده، همان سود شما از افزایش قیمت سهام است. اگر تعداد سهم های خود را در ۱۵۰ تومان ضرب کنید، کل سود شما بدست می اید.
حرف آخر
بازار بورس هم مانند همه بازار های دیگر ریسک و بازده های مخصوص به خود را دارد و هر سرمایه گذار باید با توجه به استراتژی معاملاتی خود اقدام به فعالیت کند که با توجه به شناخت و تجربه خود از این بازار و فراز و نشیب های آن سود و زیان را تجربه خواهد کرد. بنابراین نمیتوان گفت که تمام سرمایه گذاران به سود می رسند یا ضرر خواهند کرد. همچنین هیچ سود ثابت ماهانه ای نیز در این بازار وجود ندارد مگر از طرف برخی از صندوق های سرمایه گذاری. همین عدم قطعیت و البته پتانسیل بالای این بازار، آن را به یک گزینه جذاب برای سرمایه گذاران تبدیل کرده است.
بهترین سرمایه گذاری در ایران کدام است ؟
بهترین سرمایه گذاری در ایران
در این مقاله قصد داریم در کنار تعریف و بیان اهمیت سرمایه گذاری شما را با یکی از بهترین سرمایه گذاری ها آشنا کنیم که در موارد مشابه برای یک سرمایه گذار میتواند بهترین سرمایه گذاری با راه اندازی یک کسب و کار و همچنین کارآفرینی در کنار آن باشد . بنابراین در کنار شرح این مطلب میخواهیم شما را با اخذ نمایندگی هننی دونات آشنا کنیم که در کنار سرمایه گذاری با هزینه ای نسبتا مناسب میتواند برای سرمایه گذار سوددهی بالایی را نیز داشته باشد .
سرمایه گذاری چیست ؟
سرمایهگذاری در واقع تخصیص دادن منابع مالی به یک تا چند دارایی و یا یک کسب و کار است که از آن انتظار میرود در آینده برای ما بازدهی و سوددهی نیز داشته باشد .
زمانی که صحبت از سرمایه گذاری میشود اکثر افراد به خرید مسکن ، زمین ، خودرو ، طلا و یا بازار ارز و بورس فکر میکنند که انتظار میرود با افزایش قیمت هر کدام از آنها ، سرمایه اولیه افزایش یابد و در نهایت ارزش سرمایه نیز حفظ گردد .
البته در تمامی سرمایهگذاریها که با هدف به دست آوردن سود در آینده انجام میشود باید مقداری ریسک هم در کنار آن قرار داد و در نظر داشته باشیم در صورتی که محل سرمایهگذاری را درست انتخاب نکردهایم و یا از مشورت کافی بهره نبرده ایم ممکن است سرمایه از میزان اولیهی خود کاهش یابد و ما متضرر شویم .
چرا باید سرمایه گذاری کنیم ؟
همهی ما در هر حال به فکر تامین آسایش و آرامش برای عزیزانمان هستیم و قصد داریم در آینده به اهدافمان برسیم . پس در نهایت به خرید ملک ، خودرو ، نگهداری ارزش پول با خرید طلا و یا سرمایه گذاری با روشهای مختلف فکر میکنیم .
بنابراین برای دستیابی به اهدافمان باید برنامهی مطمئن داشته باشیم که در کنار تامین مالی بتوانیم ارزش پول خود را نیز در آینده حفظ کنیم .
بهترین سرمایه گذاری
1- سرمایهگذاری که با آن بتوانیم به اهداف مالی خود برسیم .
بدون شک باید برای بدست آوردن سود از سرمایه گذاری و یا بدست آوردن سایر اهدافمان از آن ، باید سرمایه گذاری هدفمندی را در نظر بگیریم که در کنار آینده نگری بتوانند آورده ای هم در طول رسیدن به اهداف برایمان داشته باشد و علاوه بر حفظ ارزش دارایی اولیه خودمان به آن اضافه کنیم و یا اهداف کوچکتری که در کنار آن داشته ایم را مانند خرید خودرو ، خرید مسکن ، لوازم منزل و … برآورده کند .
2- با سرمایه گذاری از تورم در امان بمانیم .
سرمایه گذاری درست نه تنها میتواند اززش پول ما را در شرایط تورمی حفظ کند بلکه میتواند به آن نیز اضافه کند . مثلا سرمایه گذاری در بازار ملک به این شکل است که اگر مثلا سال 1380 20 میلیون تومان پول در حساب خود داشتیم و میتوانستیم یک خانه 100 متری را با 20 میلیون تومان بخریم ، با نگهداری آن تا سال 1400 با توجه ارزشمند تر شدن زمین آن و امکان ساخت آپارتمان و تعداد واحد های بیشتر از ملک سابق ، میتوانیم آن را به مبلغ 8 تا 10 میلیارد بفروشیم و به جای 20 میلیون تومان اکنون 10 میلیارد سرمایه داریم و از آن سرمایه گذاری سود قابل توجهی را کسب کرده ایم و حالا میتوانیم با آن یک ملک جدید بخریم .
3-سرمایه گذاری باعث میشود در دوران بازنشستگی دغدغه نداشته باشیم .
با توجه به اینکه در دوران بازنشستگی همگی نیاز به استراحت و دور شدن از مشغله کاری و لذت بردن از زندگی را داریم سرمایه گذاری در دوران جوانی و یا حتی اختصاص دارایی بدست آمده از آن دوران ، یک سرمایه گذاری مطمئن میتواند در کنار ایجاد در آمد در این دوران و حفظ ارزش داراییمان ، از کنار خانواده بودن لذت نیز ببریم .
انواع نسبتهای سودآوری و نحوهی محاسبهی آنها
در تحلیل بنیادی پس از مطالعه دربارهی صورتهای مالی و تجزیهوتحلیل آنها به مفهوم نسبتهای مالی و انواع آن رسیدیم. در این مقاله به سراغ نسبتهای سودآوری از نسبتهای مالی خواهیم رفت و ضمن تعریف زیرمجموعههای نسبت سودآوری و بیان نحوهی محاسبهی آنها به ذکر نکاتی دربارهی تحلیل آنها میپردازیم و در پایان نیز نسبتهای سودآوری را برای یک نماد منتخب بورسی محاسبه و تحلیل خواهیم کرد.
اینفوگرافی نسبتهای سودآوری
چرا نسبتهای سودآوری را بررسی میکنیم؟
پیش از بیان تعریف نسبتهای سودآوری، بیان هدف مراجعهی به این نسبتها و بهرهگیری از آنها خالی از لطف نیست. سود، مهمترین آیتم و مهمترین پارامتر در صورتهای مالی و مقایسهی بین شرکتها است. از مدیران شرکت گرفته، سهامداران و حتی برخی کارکنان شرکت همواره به فکر تحقق سود بیشتر و تسهیل شرایط برای دستیابی به آن هستند.
برای تحقق سود طبیعتاً به برخی منابع نیازی مبرم وجود دارد. این منابع به شکل یکسان در اختیار تمام شرکتها نیست و هر شرکتی با مجموعهای از محدودیتها سروکار دارد و باید در چارچوب قیود موجود سعی بر بهینهیابی و بیشینهسازی سود خودش داشته باشد؛ بنابر این اگر در مقایسهی شرکتها صرفاً بر مقدار کمی سود حاصل شده توجه کنیم، نگاهی سطحی به قضیهی سودسازی شرکتها داشتهایم و ابداً به امکانات موجود و در دسترس آنها توجهی نکردهایم. محاسبه و تحلیل نسبتهای سودآوری ما را در همسنگ و هم معیار کردن شرکتها برای مقایسهی بهتر یاری میکنند.
در واقع با بهرهگیری از این نسبتها میتوانیم فارغ از میزان کمی سود در شرکتهای مختلف بهرهوری آنها را با هم مقایسه کنیم. چراکه انحراف تحلیلهای مبتنی بر بهرهوری در بلندمدت نسبت به تحلیلهای سطحی مبتنی بر مقادیر کمی بسیار کمتر است و به عبارت سادهتر در اینگونه تحلیلها درصد بالاتری از پیشبینیها صحیح و سودمند خواهند بود.
نسبت سودآوری (Profitability Ratios) چیست؟
نسبتهای سودآوری زیرمجموعهای از انواع نسبتهای مالی هستند که طی آنها بهرهوری شرکت در تحقق سود نسبت به پارامترهای مختلف ارزیابی و بررسی میشود. برای محاسبهی این نسبتها سود محقق شده را نسبت به پارامترهای مختلفی مثل داراییها، حقوق صاحبان سهام و فروش میسنجیم. برای داشتن تحلیل بهتر این نسبتها را میتوان در طول چند سال برای یک شرکت محاسبه و روند آن را بررسی کرد. همینطور میتوان آنها را برای شرکتهای مختلف محاسبه و با یکدیگر مقایسه کرد. در تحلیل غالب این نسبتها مقدار بیشتر آن بر مقدار کمتر ارجحیت دارد.
برای دسترسی به سایر محتواهای آموزشی وارد این صفحه شوید.
متغیرهای انبارهای در برابر متغیرهای جریانی
پیش از ورود به بحث انواع نسبتهای سودآوری و نحوهی محاسبهی آنها، برای جلوگیری از خطاهای محتمل ذکر یک نکته حائز اهمیت است. در فضای بررسیهای مالی اساساً با دو نوع از متغیرها سروکار داریم. در برخی از متغیرها واحد زمان نیز دارای اهمیت است و عملاً تعریف آنها در یک بازهی زمانی معنا پیدا میکند.
برای مثال سود محقق شده برای شرکتها را در یک برش لحظهای نمیتوان بررسی کرد و باید آن را در طول یک دورهی مالی مدنظر قرارداد. این در حالی است که اقلامی مثل دارایی را در یکلحظهی زمانی نیز میتوان بیان کرد. به عبارت سادهتر میتوان از این تشبیه استفاده کرد که صورت وضعیت مالی به مانند یک تصویر در یک لحظه ثبت میشود اما صورت سود و زیان به مانند یک فیلم بوده که برای آن بازهای زمانی مطرح است. بدین ترتیب بین این دو صورت مالی و اقلام مربوط به آنها تفاوتی ماهوی وجود دارد که اگر به یکسانسازی آنها توجه نکنیم، ممکن است در برخی اوقات دچار خطا شویم.
برای جلوگیری از این خطا، هرگاه در هر یک از نسبتهای مالی، آیتمی از اقلام صورت سود و زیان بر آیتمی از اقلام صورت وضعیت مالی و یا برعکس تقسیم شد، میبایست برای آیتم مربوط بهصورت وضعیت میانگین دو دورهی متوالی مالی را منظور کنیم تا قدری خاصیت زمانی پیدا کند.
این نکته را جداگانه مطرح کردیم تا زین پس در تعریف نسبتهای مالی به شکل یکبهیک به میانگینگیری اشاره نکنیم.
انواع نسبتهای سودآوری و فرمول آنها
در بحث سودآوری نیز میتوان از زوایای مختلف محل تحقق سود را مورد بررسی قرارداد و سعی بر از بین بردن نقاط ضعف و تقویت نقاط قوت داشت؛ اما ما در این مقاله به پنج نوع از انواع نسبتهای سودآوری اشاره خواهیم کرد.
نسبت حاشیه سود ناخالص:
یکی از انواع نسبتهای سود آوری برای محاسبهی این نسبت کافی است تا میزان سود ناخالص شرکتها را بر میزان فروش آنها تقسیم کنیم. بدین ترتیب میتوانیم میزان حاشیه سود ناخالص را به شکل درصدی محاسبه کنیم و روند آن را در طول چند سال برای یک شرکت مقایسه کنیم و یا به
نسبت حاشیه سود ناخالص
مقایسهی بین شرکتهای مختلف بپردازیم. سود ناخالص همان میزان تفاوت درآمد فروش و هزینهی بهای تمام شدهی کالای فروش رفته برای یک شرکت است. طبیعتاً بالاتر بودن میزان این نسبت مطلوبیت بیشتری داشته و پایین بودن آن نشان از پرهزینه بودن تولیدات شرکت بنا به دلایل متعددی نظیر توانایی پایین در تأمین مواد اولیه به قیمتهای مناسب و یا اتخاذ سیاستهای نادرست قیمتی در بحث فروش است. در مقالهی مربوط به سود ناخالص و حاشیه سود ناخالص به طور مفصل به نکات مربوط به تحلیل این نسبت پرداختهایم.
مقاله مرتبط:
سود ناخالص و حاشیه سود ناخالص
نسبت حاشیه سود عملیاتی:
نسبت حاشیه سود عملیاتی، از جمله نسبتهایی است که میزان بهرهوری و کارایی شرکت در زمینهی اصلی فعالیتش را تبیین میکند. برای محاسبهی این نسبت کافی است تا میزان سود عملیاتی را بر میزان فروش تقسیم کنیم. این نسبت بیانگر قدرت شرکت و مدیران آن در زمینهی فعالیت اصلیاش شرکت بوده و بالاتر بودن آن نکتهی مثبتی تلقی میشود. برای بهدستآوردن سود عملیاتی نیز کافی است تا هزینههای فروش، اداری و عمومی، هزینههای کاهش ارزش دریافتنیها و سایر هزینههای مربوط به فعالیت اصلی شرکت را از سود ناخالص کسر و سایر درآمدهای عملیاتی را به سود ناخالص اضافه کنیم. بالاتر بودن میزان سود عملیاتی و نسبت حاشیه سود آن میتواند شرکت را در مقابله با دورههای رکود اقتصادی، نسبت به رقبایش، توانمندتر کند. برای آشنایی بیشتر با این مفهوم میتوانید به مقالهی سود عملیاتی و حاشیهی سود عملیاتی مراجعه کنید.
نسبت حاشیه سود عملیاتی
مقاله مرتبط:
سود عملیاتی و حاشیه سود عملیاتی به همراه مثال
نسبت حاشیه سود خالص:
حاشیه سود خالص به نوعی نتیجهی نهایی را از میزان سود حاصل از فروش شرکت تبیین میکند. سود خالص، تمامی درآمدها و هزینه-ها را چه عملیاتی و چه غیرعملیاتی در نظر میگیرد و در نهایت میزان سود حاصل از هر واحد فروش را به شکل درصدی تبیین میکند
نسبت حاشیه سود خالص
مقاله مرتبط:
سود خالص و حاشیه سود خالص؛ از تعریف تا کاربرد
نسبت بازده داراییها:
پس از تعریف و بیان نحوهی محاسبهی نسبتهای سودآوری که به شکل حاشیهای تعریف میشوند، به نسبتهای بازدهای میرسیم. همانطور که اشاره کردیم شرکتها برای تحقق سود با محدودیتهایی از منظر منابع مواجه هستند. نسبتهای بازدهی این محدودیتها را در نظر گرفته و مطابق با آنها عملکرد شرکتها را مقایسه میکنند. نسبت بازده داراییها که به ROA نیز معروف است میزان سود محقق شده بهازای هر واحد دارایی را تبیین میکند. برای این منظور کافی است میزان سود خالص را بر میزان داراییها تقسیم کرد.
نکتهی بسیار مهم در محاسبهی نسبتهای بازدهی توجه به تفاوت ماهیت اقلامی است که بر هم تقسیم شوند. این مورد را مفصلاً در همین مقاله توضیح دادهایم و برای جلوگیری از بروز مشکل، میبایست میانگین اقلام ترازنامهای را در نظر بگیریم.
نسبت بازده حقوق صاحبان سهام (ROE):
یکی دیگر از نسبتهایی که در زمینهی سنجش بازدهها مورداستفاده قرار میگیرد نسبت بازده حقوق صاحبان سهام است. در این نسبت میزان سود خالص محقق شده را به نسبت حقوق صاحبان سهام میسنجیم. برای این منظور سود خالص را بر میانگین حقوق صاحبان سهام تقسیم میکنیم
نسبت بازده حقوق صاحبان سهام
نمونهای از تحلیل نسبتهای سودآوری
در ادامهی این مقاله به محاسبهی نسبتهای سودآوری برای شرکت ماشینسازی اراک در طول یک بازهی چهارساله میپردازیم.
محاسبهی نسبتهای سودآوری شرکت ماشینسازی اراک در طول یک بازهی چهارساله
مطابق اطلاعات جدول بالا طبق یک برداشت کلی میتوان گفت نسبتهای حاشیهای سود ناخالص، سود خالص و سود عملیاتی در کل با اندکی اغماض روندی صعودی داشته است.
افزایش نسبت حاشیه سود ناخالص در طول این چهار سال نشانهای از بهبود فعالیتهای شرکت بوده است و تنها یک نوسان اندک در سال پایانی رخداده است. در نسبت حاشیه سود عملیاتی نیز در کل روند صعودی بوده و فعالیت شرکت رو به بهبود است. هر چند که میزان این نسبت چندان بالا نیست و میتوان انتظار افزایش آن را نیز داشت. در ارتباط با سود خالص در سال ۹۹ یک لغزش مشاهده میشود اما در کل روندی رو به بهبود و پیشرفت وجود داشته و نرخ حاشیه سود خالص ۱۰ درصدی میتواند مطلوب و رضایتبخش باشد.
در خصوص نسبتهای بازدهی نیز روندی روبهرشد ملاحظه میشود که خصوصاً نسبت بازده حقوق صاحبان سهام بسیار امیدوارکننده است. اما در ارتباط با مولدسازی داراییها هرچند که روند رو به رشدی وجود دارد اما بازهم میتوان انتظار ارقام بالاتر را داشت.
جمعبندی آکادمی دانایان از نسبت سود آوری
در این مقاله به معرفی و شرح نسبتهای مالی سودآوری پرداختیم و دلایل اهمیت آنها را ذکر کردیم. از آنجایی که سوددهی شرکتها از مهمترین پارامترها برای سرمایهگذاران است، بررسی و تحلیل اینگونه نسبتها اهمیت بالایی پیدا میکند. این نسبت-ها به طور کلی به دو دستهی حاشیهای و بازدهی تقسیم میشوند که نسبتهای حاشیهای انواع سود را برحسب فروش میسنجند و نسبتهای بازدهی نیز میزان سوددهی را بر حسب امکانات و اقلامی مثل داراییها و حقوق صاحبان سهام مورد بررسی قرار میدهند. هر دوی این نسبتها از اهمیت بالایی برخوردارند و نباید در تحلیل بنیادی از آنها غفلت کرد.
تایرساز سودآور، بانک ضررساز
از اواسط اردیبهشت ماه تا اواخر تیر، شرکتهای ناشر سهام در بورس و فرابورس که عمدتا ادوار مالی سالانه انتهای اسفندی دارند، اقدام به برگزاری مجامع میکنند.
از اواسط اردیبهشت ماه تا اواخر تیر، شرکتهای ناشر سهام در بورس و فرابورس که عمدتا ادوار مالی سالانه انتهای اسفندی دارند، اقدام به برگزاری مجامع میکنند. در آن مجامع، تکلیف سود و زیان، سودتقسیمی، افزایش سرمایه، تغییرات هیاتمدیره شرکت، طرحهای توسعهای و امثالهم مشخص میشود و سرمایهگذارانی که با سهام خود به مجمع میروند تا سود سالانه نیز دریافت کنند، نسبت به اخبار مجامع بسیار حساس هستند. در این گزارش، مقایسهای میان دو سهم «پاسا» و « وزمین» انجام شده است که اولی بیشترین میزان سودسازی در سال 97 را برای سهامداران خود به ارمغان آورده و دومی بیشترین میزان کاهش سود و به عبارتی ساخت زیان را داشته است. لازم به ذکر است که این گزارش بر اساس اطلاعاتی که در سایت مرکز پردازش اطلاعات مالی ایران وجود دارد، به روز شده است.
کاهش هزینه مالی پاسا
بیشترین رشد سود مربوط به پاسا (ایرانیاساتایرورابر) است که با 5286 درصد ساخت سود در پایان دوره 12 ماهه سال 97 نسبت به سال قبل، 7 ریال ضرر خود را تبدیل به 363 ریال سود کرد. سهامداران عمده این شرکت، شامل شرکت سرمایهگذاری صندوق بازنشستگی کشوری، صندوق بازنشستگی کشوری، شرکت سرمایهگذاری نفت وگاز و پتروشیمی تامین میشود و 22 درصد نیز سهام شناور دارد.
این شرکت در صنعت لاستیک و پلاستیک و در بازار دوم بورس مورد معامله قرار میگیرد. موضوع فعالیت آن نیز تولید انواع تایر و تیوب دوچرخه وموتور سیکلت و فرآوردهای لاستیکی است. بررسی مقایسهای نسبتهای مالی این شرکت بر اساس صورتهای مالی آن، گواه آن است که درصد بازده دارایی آن که در پایان 12 ماهه سال 96، به عدد منفی 0.2 درصد رسیده بود، با رشد چشمگیری در پایان سال 97 به 10.7 درصد رسید. حاشیه سود ناخالص آن نیز اکنون به 22.6درصد رسیده، در حالی که این رقم در پایان سال مالی 12 ماهه 96، 14 درصد بود. اما در مقابل هزینه بهره به نسبت سود عملیاتی کاهش یافته و از 121 درصد 96 به 36 درصد به سال 97 رسیده و بیراه نیست اگر بگوییم که یکی از دلایل سودسازی این شرکت، کاهش هزینههای مالی این شرکت بوده است.
صاحبان سهام وزمین در زیان مفرط
بانک ایران زمین، بیشترین میزان کاهش سودسازی را در میان تمام شرکتهای بورسی داشته است. وزمین با 7025 درصد زیانسازی، سود 75 تومانی سال 96 را به 521 4 ریال زیان ساخته است. این شرکت بازار پایهای، سهامداران عمده زیادی دارد که بزرگترین سهام آن، سرمایهگذاری اهداف با داشتن 5 درصد از سهام این شرکت است.
در پایان دوره مالی سال 97 این شرکت، دوره گردش حسابهای دریافتنی و همچنین دوره گردش حسابهای پرداختنی آن، کمی افزایش نسبت به سال 96 داشته اما بسیاری از نسبتهای مالی مهم نظیر درصد رشد یا نزول حاشیه سود خالص، حاشیه سود ناخالص، هزینه بهره به سود عملیاتی، سود عملیاتی به سود ناخالص، بازده دارایی از سال 92 تاکنون بدون تغییر صفر ماندهاند. همچنین بدهی این شرکت به حساب حقوق صاحبان سهام 15 درصد نزول داشته است و همین موضوع را میتوان به عنوان اصلیترین دلیل ایجاد زیان این شرکت برشمرد. در واقع اگر این اصل در حسابداری را در نظر بگیریم که دارایی یک شرکت برابر با جمع بدهیها به اضافه حقوق صاحبان سهام است، میتوانیم درک بهتری از دلیل این ححم بالای ساخت زیان داشته باشیم.
حال در شرایطی که این میزان از نوسان میان سودسازی تا زیانسازی در بازار وجود دارد، عوامل سیاسی داخلی و خارجی و همچنین تحریمهای اقتصادی سبب افزایش فشار به شرکتها شدهاند، این سوال پیش میآید که خرید چه سهمی از چه گروهی میتواند ریسک کمتر و بازده بیشتری داشته باشد. حسن رضاییپور، کارشناس بازار سرمایه در پاسخ به این پرسش که کدام صنایع این روزها برای خرید قابل اعتمادترند، گفت: شرایط حاکم بر بازار سرمایه امروز ناشی از ریسکهای سیاسی و تحریمهاست در این شرایط پیشبینی سودآوری شرکتها بسیار دشوار بوده به طوری که در غالب صنایع مادر و صنایع ارز محور شاهد نوسان در میزان فروش و تولید درآمد هستیم. البته نباید فراموش کرد که دور بودن ایران از بازار جهانی به واسطه موقعیت منطقهای و مزیت نسبی صنایع در تولید مواد اولیه به ویژه نفت و فرآوردههای نفتی مدت زیادی نمیتواند ادامه داشته باشد و قاعدتا سهام بنیادی به خصوص نفت و فرآوردههای نفتی، مواد معدنی و فلزات اساسی همواره پتانسیل خوبی برای سرمایهگذاری بلندمدت دارند؛ از سوی دیگر با توجه به افزایش قیمت کالاهای مصرفی و مواد غذایی در داخل و بازار منطقهای موجود برای این کالاها صنایع تولیدی سلولزی، غذایی و دارویی میتواند در میان مدت بازده خوبی داشته باشد.
این کارشناس بازار سرمایه در خصوص مجامع اظهار کرد: مجامع در قانون تجارت از مهمترین ارکان شرکت به شمار رفته و اصلیترین نقش سهامداران در سرنوشت شرکت را سهامداران بازی میکنند. حق رای، تعیین مدیران شرکت، تقسیم سود، انتخاب حسابرس و بازرس از جمله اصلیترین حقوق سهامدار است.
رضاییپور عمدهترین ریسک حاضر از سوی سرمایهگذاران انواع سود در بورس را ریسک سیاسی و سایه تحریمها دانست و تصریح کرد: این ریسک همواره با اقتصاد ایران و کشورهای منطقه به سبب توسعه طلبی ابرقدرتها بوده و خواهد بود، اما ابهام در برنامههای ارایه شده برای مقابله با تحریمها، عدم تصمیمگیری یا عدم انتشار سیاستهای مقابله با ریسکها همگی سبب ایجاد شرایط عدم اطمینان شده است. وی بیان کرد: به عنوان مثال اعلام نشدن شفاف نرخ تسعیر ارز در بانکها یا ابهام در نحوه و نرخ بازگشت ارز حاصل از صادرات (سامانه نیما یا بازار متشکل ارزی) از جمله ریسکهایی است که به دلیل عدم اطلاعرسانی به سرمایهگذاران همواره سرمایهگذاری را در معرض ریسک قرار میدهد.
دیدگاه شما