ارتباط ریسک و بازده چیست؟


رابطه بین ریسک و بازده

بر اساس یک اصطلاح رایج در تجارت، قدرت ریسک پذیری بالاتر، بازدهی احتمالی بیشتری در پی خواهد داشت. در واقع میزان بازده، کاملاً با مقدار ریسک مرتبط است؛ اما همان‌طور که در مباحث قبلی ذکر شد، این بدان معنی نیست که صرف کسب بازده بالاتر، ریسک‌های نجومی تقبل کنید!

سرمایه‌گذاری بدون ریسک!

زمانی که شما در دارایی‌هایی با درآمد ثابت سرمایه‌گذاری کنید، تقریباً هیچ‌گونه ریسکی شامل حال شما نخواهد شد. پر واضح است که در چنین شرایطی بازدهی محدودی نیز نصیب شما می‌شود. به همین دلیل افراد ریسک گریز اغلب به دنبال سپرده‌های بانکی هستند تا ضمن کسب بازده حداقلی، اصل سرمایه آن‌ها نیز در معرض خطر نباشد. در این نوع اوراق بهادار، معمولاً اصل و سود سرمایه توسط دولت، بانک مرکزی یا یک نهاد رسمی مالی، تضمین می‌شود. در بسیاری از کشورها درصد سود بدون ریسک، به اندازه نرخ تورم یا کمی بیشتر است تا حداقل سرمایه‌گذاران قادر به حفظ ارزش پول خود باشند. اما در طرف مقابل، سرمایه‌گذاران ریسک پذیر به دنبال تضمین خاصی نبوده و ضمن مدیریت دارایی، خواهان بازدهی بیشتری هستند؛ به طور کلی قانون همیشگی سرمایه‌گذاری این است؛ تقبل ریسک بیشتر، در ازای احتمال کسب بازدهی بالاتر.

سرمایه‌گذاری بدون ریسک!

نسبت بازده به ریسک

یکی از شاخص‌های مهم و کاربردی در مدیریت سرمایه، نسبت پاداش به ریسک می‌باشد.این نسبت، حاصل تقسیم بازده مورد انتظار به ریسک احتمالی هر موقعیت معاملاتی است.فعالان بازار مالی باید پیش از ورود به سرمایه‌گذاری در هر نوع دارایی، این نسبت را محاسبه نموده و آن را ارزیابی کنند.مقدار این شاخص، بیانگر میزان ارزشمندی سرمایه‌گذاری شما است.در واقع نسبت بازده به ریسک نشان می‌دهد که به ازای در معرض خطر قرار دادن بخشی از سرمایه خود، چند برابر بازده احتمالی کسب خواهید نمود.

حداقل مقدار نسبت پاداش به ریسک

بر مبنای اصول سرمایه‌گذاری منطقی، حداقل مقدار مجاز برای این نسبت، عدد ۱ می‌باشد. بدین معنی که توان ریسک‌پذیری شما در یک موقعیت معاملاتی، باید حداکثر به اندازه بازده مورد انتظار باشد و مقادیر کمتر از ۱ برای این نسبت، اصلاً قابل پذیرش نیست.

اصولاً ورود به چنین معاملاتی صحیح نمی‌باشد زیرا، نسبت به بازده احتمالی ریسک بیشتری را متقبل شده‌اید و چنین رویکردی در بلند مدت، قطعاً به زیان شما خواهد بود. یکی از اصلی ترین کاربردهای نسبت پاداش به ریسک، ایجاد محدودیت برای سرمایه‌گذاران هیجانی با ریسک غیرمنطقی است؛ تا مجبور باشند قبل از ورود به معامله، میان ریسک و بازده خود تناسب معقولی برقرار کنند؛ زیرا رؤیای بدست آوردن سودهای نجومی، منجر به پذیرش ریسک‌های سنگین و نابود کننده‌ای خواهد شد.

نسبت بازده به ریسک بهینه

برخی از مربیان معامله‎گری و بزرگان بازار، پاداش ۲ تا ۳ برابری نسبت به ریسک را، مقدار مناسبی در نظر می‌گیرند.طبق این نظریه، اگر ریسک شما در یک موقعیت معاملاتی ۱۰ درصد است، باید انتظار بازدهی ۲۰ تا ۳۰ درصدی داشته باشید.چنین رویکردی برای رشد سرمایه در بلند مدت مناسب است اما، لزوماً صحیح نیست؛ زیرا تعیین بازده مورد انتظار چند برابری نسبت به ریسک احتمالی، مستلزم شناسایی سود نقدی حداکثری در گزارشات مالی شرکت و در نظر گرفتن اهداف نموداری خوشبینانه می‌باشد که ممکن است به واقعیت تبدیل نشوند.گاهاً به واسطه داشتن چنین تفکراتی، سودهای معقول و در دسترس نیز به خاطر لجاجت و تعصب نسبت به بازدهی آتی سهم، از دست خواهند رفت.به عبارت دیگر، در صورتی که فرد از تجربه و مهارت کافی در معامله‌گری برخوردار نباشد؛ نسبت بازده به ریسک چند برابری، سبب کاهش تعداد معاملات سودده و بروز تفاوت آشکار میان بازده واقعی و مورد انتظار، خواهد شد.

بهتر است در ابتدای شروع به فعالیت در بازار بورس، حداقل عدد ۳ را برای این نسبت در نظر بگیرید.سپس در صورت رشد سرمایه و انجام معاملات موفقیت آمیز در میان مدت، با توجه به استراتژی و شخصیت معاملاتی خود، این نسبت را افزایش داده و به سطح بهینه برسانید. توجه داشته باشید که بالا بودن نسبت بازده به ریسک، به هیچ عنوان ضامن سوددهی شما نخواهد بود و در صورت داشتن استراتژی معاملاتی مناسب و مدیریت سرمایه منطقی، حتی با نسبت ۱ هم می‌توانید معاملات پرسودی را تجربه کنید!

نسبت بازده به ریسک بهینه

افت سرمایه

سر و کار داشتن با مفهومی تحت عنوان افت سرمایه، بخش اجتناب ناپذیری از فرآیند کاری معامله‌گران حرفه‌ای بازار است. مجموع زیان یک حساب معاملاتی نسبت به سرمایه اولیه و طی دوره زمانی مشخصی را افت سرمایه می‌نامند. به طور مثال، اگر با سرمایه اولیه ۱۰ میلیون تومانی شروع به فعالیت نموده و پس از گذشت ۶ ماه، موجودی حساب ۷ میلیون تومان باشد؛ میزان افت سرمایه شما طی این مدت، ۳۰ درصد خواهد بود!

درصد افت سرمایه، تابع مستقیمی از میزان ریسک هر معامله و سیاست‌های کلی مدیریت ریسک، در خلال انجام معاملات است.در کنار این مفهوم، شاخص دیگری به نام حداکثر افت سرمایه مطرح می‌شود؛ که به معنی بیشترین میزان افت سرمایه، در میان دوره‌های زیان‌ده معاملاتی است. معامله‌گرانی که به هر نحو، درصد افت سرمایه کمتری در کارنامه معاملاتی خود داشته باشند؛ به لحاظ کارایی استراتژی و مدیریت سرمایه، از سطح کیفی بالاتری نسبت به سایرین برخوردارند و به منظور اموری همچون سبدگردانی و …، بیشتر مورد توجه سرمایه‌گذاران غیر متخصص قرار خواهند گرفت.

جبران ضرر

پس از مشخص شدن دلایل و میزان افت سرمایه، نحوه جبران ضررها و بازگشت به مدار سوددهی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. بر اساس قوانین ریاضی، زمانی که در یک موقعیت معاملاتی متحمل زیان می‌شویم؛ برای جبران آن باید درصد بیشتری سود کنیم تا، به سرمایه اولیه یا اصطلاحاً نقطه سر به سر برسیم.

به عنوان مثال فردی را در نظر بگیرید که در هر موقعیت معاملاتی از قانون ۳ درصد ریسک و نسبت پاداش به ریسک برابر، پیروی می‌کند. اگر موجودی حساب این شخص ۱ میلیون تومان بوده و ۵ معامله اخیر وی به صورت متوالی زیان ده باشند، میزان افت سرمایه و درصد جبران ضرر او، به شرح جدول زیر خواهد بود.

سرمایه اولیه (تومان) ۱۰۰۰.۰۰۰
% ۳ – ۹۷۰.۰۰۰
% ۳ – ۹۴۰.۹۰۰
% ۳ – ۹۱۲.۶۷۳
% ۳ – ۸۸۵.۲۹۳
% ۳ – ۸۵۸.۷۳۵
مجموع درصد زیان % ۱۴-
درصد سود لازم برای رسیدن به نقطه سر به سر % ۱۷+

تلاش مضاعف برای کسب سود بیشتر به منزله رسیدن به نقطه سر به سر، می‌تواند برای بسیاری از معامله‌گران منشأ استرس بوده و منجر به تصمیمات اشتباه شود.در نتیجه داشتن قوانینی برای کنترل و کاهش میزان افت سرمایه، به منظور رشد دارایی‌ها در بلند مدت، الزامی است.

رابطه بین ریسک و بازده

یکی از مهمترین درس های تاریخ بازار سرمایه این است که به طور متوسط برای پذیرش ریسک پاداش وجود دارد، این پاداش را صرف ریسک میگوییم.

رابطه بین ریسک و بازده

همچنین میدانیم که صرف ریسک در سرمایه گذاری هایی که ریسک بالاتری دارند، بیشتر است. این اصل که کسب بازده بالاتر تنها با پذیرش ریسک بیشتر امکان پذیر است بیانگر این حقیقت است که نمی توان ریسک نکرد و بازده به دست آورد و در مقابل نیز اگر سرمایه گذاری ریسک بالاتری بپذیرد به طور طبیعی باید انتظار بازده بالاتری داشته باشد .

اساس و پایه تصمیمات سرمایه گذاری رابطه ریسک و بازده است. در ارتباط با ریسک و بازده می توان گفت:

۱- میان ریسک و بازده یک رابطه خطی ارتباط ریسک و بازده چیست؟ مثبت وجود دارد به نحوی که با افزایش ریسک، بازده مورد انتظار نیز افزایش می یابد .

۲- در دوره های زمانی بلند مدت، مانند دوره های ۱۱ ساله یا بیشتر ، رابطه تاریخی میان ریسک و بازده باید مثبت باشد .

۳ - در دوره های زمانی کوتاه مدت، مانند یک یا دو سال انتظار می رود رابطه ریسک و بازده همیشه مثبت باشد .با این حال رابطه ممکن است منفی و یا با شیبی به سمت پایین باشد.

منبع

لینک های مفید

ریسک سرمایه گذاری در سهام، بازده سرمایه گذاری در سهام، ریسک و بازده، بازده واقعی، بازده مورد انتظار، ریسک سیستماتیک، ریسک غیر سیستماتیک، نرخ تورم، نرخ ارزمثال ۱: فرض کنید شما مقداری پول دارید و می‌خواهید با این پول سرمایه‌گذاری کنید. شما می‌توانید در پروژه‌های مختلفی سرمایه‌گذاری کنید که سودهای متفاوتی را نصیب شما می‌کند. این سود در حقیقت پاداش پولی است که شما به‌جای مصارف گوناگون در زمینه‌های دیگر سرمایه‌گذاری کرده‌اید. سرمایه‌گذاری شما ممکن است از نوعی باشد که حتماً سود در پی داشته باشد یا آنکه سرمایه‌گذاریتان به نحوی باشد که دریافت سود را تضمین نکند. به طور مثال وقتی شما پولتان را در بانک سرمایه‌گذاری می‌کنید، مطمئن هستید که در پایان دوره (ماهیانه یا سالیانه) درصد مشخصی سود دریافت می‌کنید؛ یعنی بانک تضمین می‌کند که درصد معینی از پول شما را در پایان دوره مورد قرارداد به عنوان سود به شما پرداخت نماید. بنابراین سرمایه‌گذاری شما مطمئن و بدون ریسک است. زیرا شما اطمینان دارید به سودی که بانک با شما قرارداد کرده‌است، می‌رسید. در حالت دیگر شما می‌توانید در حوزه دیگری نظیر بورس سرمایه‌گذاری کنید. در این حوزه شما این امکان را دارید که به سودی چند برابر سود بانک دست پیدا کنید اما نکته آن است که برای دریافت این سود ضمانتی وجود ندارد و گاهی ممکن است سرمایه‌گذاری شما با ضرر مواجه شود. بنابراین در مثال فوق، دو مفهوم دارای اهمیت است:

سود یا زیانی (بازده) که از سرمایه‌گذاری نصیبتان می‌شود.
وجود یا عدم وجود تضمین (ریسک) برای دریافت سود سرمایه‌گذاری.
مفاهیم بازده و ریسک همیشه در انجام سرمایه‌گذاری‌ها، مورد بررسی سرمایه‌گذاران قرار می‌گیرد و نمی‌توان آنها را جدا از هم درنظر گرفت، زیرا تصمیم‌گیری برای یک سرمایه‌گذاری مطمئن، همیشه براساس ارتباطی که بین ریسک و بازده وجود دارد، انجام می شود.

بازده چیست؟ریسک سرمایه گذاری در سهام، بازده سرمایه گذاری در سهام، ریسک و بازده، بازده واقعی، بازده مورد انتظار، ریسک سیستماتیک، ریسک غیر سیستماتیک، نرخ تورم، نرخ ارز

طبق آنچه در مثال ۱ گفته شد، بازده را می‌توان پاداشی تعریف کرد که سرمایه‌گذار به ازای سرمایه‌گذاری خود به دست می‌آورد.

بازده ممکن است “بازده مورد انتظار” یا “بازده واقعی” باشد.

بازده مورد انتظار (بازده پیش بینی شده) مقدار بازده‌ای است که سرمایه گذار انتظار دارد آن را در سرمایه‌گذاری کسب کند، یعنی پیش‌بینی می‌کند که احتمالاً در سرمایه‌گذاری مورد نظر خود به میزان مثلاً ۱۵% سود کند.

بازده واقعی مقدار عملی و حقیقی بازده‌ای است که سرمایه‌گذار به واسطه سرمایه‌گذاری خود در پایان مدت سرمایه‌گذاری به دست می‌آورد.

مثال ۲: آقای کریمی قصد دارد روی پروژه خاصی سرمایه‌گذاری کند. او انتظار دارد که این پروژه برای او ۴۰% بازدهی طی سال به همراه داشته باشد؛ ولی در انتهای سال متوجه می‌شود که به واسطه عوامل مختلف بازده او بسیار کمتر از مقدار مورد انتظار وی شده و بازده خالصی در حدود ۲۵% به دست آورده است. پس در این مثال بازده انتظاری (مورد انتظار) آقای کریمی ۴۰ درصد ولی بازده واقعی او ۲۵ درصد بوده است. این اختلاف ممکن است ناشی از عوامل متعددی در زمان محاسبه بازده مورد انتظار باشد. ممکن است آقای کریمی برخی مولفه‌های تاثیرگذار را در محاسبه بازده پروژه مورد نظر خود، لحاظ نکرده باشد و یا نسبت آن‌ها را با خطا در نظر گرفته است.
کنون که با مفهوم بازده آشنا شدید، لازم است به تعریف مفهوم مهم دیگر، یعنی ریسک بپردازیم.

ریسک همان احتمال اختلاف میان میزان بازده واقعی و بازده مورد انتظار است. بنابراین وقتی از ریسک یک دارایی صحبت می‌شود، تغییرات احتمالی بازده آن دارایی در آینده مورد نظر است.ریسک سرمایه گذاری در سهام، بازده سرمایه گذاری در سهام، ریسک و بازده، بازده واقعی، بازده مورد انتظار، ریسک سیستماتیک، ریسک غیر سیستماتیک، نرخ تورم، نرخ ارز

بازده واقعی – بازده مورد انتظار = ریسک

غالب سرمایه‌گذاران بر این باور هستند که بازده واقعی کمتر از بازده مورد انتظار است. با افزایش ریسک در یک تصمیم‌گیری مالی، اختلاف میان بازده مورد انتظار و بازده واقعی بیشتر خواهد بود و با کاهش ریسک این اختلاف کاهش می‌یابد. ایجاد تعادل مناسب بین ریسک و بازده، مهم‌ترین تصمیم‌گیری مالی به شمار می‌آید.

در مثال دیگر شرایطی را در نظر بگیرید که شما در یک مسابقه شرکت کرده‌اید و ۱ میلیون تومان برنده شده‌اید؛ به شما پیشنهاد ارتباط ریسک و بازده چیست؟ می‌شود که ۱ میلیون تومان را بگیرید و از قرعه‌کشی حذف شوید یا به‌جای دریافت ۱ میلیون تومان وارد قرعه‌کشی شود که دو احتمال زیر را در پی دارد:

۱- ۵۰ درصد احتمال دارد شما ۵ میلیون تومان در قرعه‌کشی برنده شوید.

۲- ۵۰ درصد احتمال دارد هیچ پولی در قرعه‌کشی نگیرید.

شما کدام پیشنهاد را انتخاب می‌کنید؟ این مثال ساده بیانگر آن است که هرچه شما بازده بالاتری را انتظار داشته باشید، باید ریسک بالاتری را متحمل شوید.
انواع ریسک و عوامل ایجاد کننده ریسک
‌ ‌ ‌ ‌ ‌− ریسک نرخ ارز
‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌− ریسک نوسان نرخ بهره
‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ − ریسک بازار
‌ ‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌ − ریسک تورمی
‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌− ریسک نقدینگی
‌ ‌‌ ‌ ‌ ‌ − ریسک تجاری

ارتباط ریسک ارتباط ریسک و بازده چیست؟ و بازده چیست؟

ارتباط ریسک و بازده چیست

وقتی می‌خواهید اقدام به سرمایه گذاری کنید حتماً با این سوالات مواجه شده اید؛ اینکه «با چه ریسک هایی روبه‌رو هستید»، «این سرمایه گذاری چه میزان بازدهی برای شما خواهد داشت؟» ولی آیا تا به حال به این فکر کرده‌اید که ارتباط بین ریسک و بازده چیست؟ آیا ریسک زیاد به معنی بازدهی بیشتر است؟ آیا اساساً می توان بین این دو ارتباط خاصی برقرار کرد؟ در این مقاله قصد داریم به سوالات مطرح شده پاسخ دهیم.

یکی از مهمترین وجوه مشترک افراد موفق این است که عمدتاً در زندگی خود ریسک کرده‌اند. ریسک احتمال محقق نشدن پیش بینی ها است و برای بیشتر افراد ریسک کردن کار ترسناک و دلهره‌آوری است، چرا که تحمل ابهام کار سختی است و بیشتر ما میخواهیم مطمئن باشیم قبل از هر تصمیمی همه گزاره های ممکن را چک کرده ایم، چه بخواهید سفر به یک شهر جدید را امتحان کنید و چه بخواهید شغل خود را رها کرده و به دنبال آرزوهای و رویاهای خود بروید، در هر صورت باید ریسک تغییر را بپذیرید و نکته اصلی که بیشتر افراد از ریسک فراری هستند همین است. سکون به همراه خود اطمینان و ثبات به همراه می آورد. از بچگی به ما آموحته اند که احتیاط کنیم و احتمال شکست رابه صفر برسانیم ولی اگرچه کشتی در ساحل امن دچار هیچ طوفانی نمی شو.د اما برای ساحل ساخته نشده است. افراد موفق نیز اصلی ترین عامل موفقیت شان را اشتیاق بسیار برای ریسک کردن عنوان می کنند، تجربه کارهایی که دیگران حتی جرات فکر کردن به آن را ندارند و بلندپروازی در تحقق رویاهایی که دیگران هیچ موفقیتی برای آن پیش بینی نمی کنند. این رویا می تواند سفر به دور دنیا باشد یا سرمایه گذاری در کسب و کار.

ریسک کردن آنقدرها هم که بنظر می رسد ترسناک نیست، اگر همیشه از رویکرد شکست به ریسک نگاه کنیم و چیزهایی که ممکن است از دست بدهیم را به خود یادآوری کنیم، همیشه احساس ریسک گریزی همراه ما خواهد بود، اما اگر رویکرد ما نگاهی دستاوردی به ریسک باشد و اینکه با این کار چه چیزهایی می توانیم به دست آوریم که احتمالا دیگران حتی تصور آن را هم نمی توانند بکنند متوجه ارزش ریسک می شویم.

6 معیار مهم برای ارزیابی موقعیت قبل از ریسک

1- با ریسک چه چیزهایی به دست می آورید

لیستی از منافع حتمی که در اثر این ریسک به دست می آورید و همچنین منافعی که احتمال می دهید در اثر این ریسک نصیب شما شود، بنویسید. بهترین حالت ممکن را تصور کنید. هر فایده چه جزئیاتی دارد . تا جایی که می توانید نکات مثبت را یادداشت کنید.

2- با ریسک چه چیزهایی را از دست خواهید داد

سعی کنید در کنار نکات مثبت ریسک، عواقب احتمالی آن را نیز در نظر بگیرید و فکر کنید در صورت شکست چه نتایج منفی در انتظار شما خواهد بود. لیستی از ضررهای احتمالی و همه اتفاقات منفی که در صورت پذیرش این ریسک ممکن است اتفاق بیفتد تهیه کنید.بدترین اتفاق ممکن را تصور کنید. آیا می توانید با آن کنار بیایید؟

3- در بررسی ریسک، تعادل را رعایت کنید.

دو لیست منافع حاصل از ریسک و عواقب احتمالی را در کنار هم بررسی کنید. به هر کدام از نکاتی که نوشته اید عددی به عنوان وزن اختصاص دهید.آیا این کار ارزش ریسک را دارد؟ آیا می توانید روشی را انتخاب کنید که عواقب احتمالی را به حداقل ممکن برسانید و با توجه به فواید ریسک کار را بپذیرید و آن را انجام دهید.اگر بدترین حالت ممکن اتفاق بیفتد باز هم ریسک انجام کار را می پذیرید؟

4- لیستی از ترس های خود تهیه کنید

برای این کار لازم است لیست عواقب احتمالی را که نوشته اید دوباره بررسی کنید، نگاهی به نکات منفی که نوشتید بندازید و بررسی کنید که چقدر احتمال اتفاق افتادن این موارد وجود دارد، شاید ترس های شما چندان هم واقعی نیستند و صرفا جلوی نیرو محرکه شما را بگیرند و اجازه نمی دهند که بتوانید منافع خودتان را به خوبی مشاهده کنید.

5- شجاعت تصمیم گیری را در خود تقویت کنید.

پس از بررسی منافع و عواقب احتمالی ریسک، نوبت به تصمیم گیری می رسد که این کار را انجام دهید یا خیر. اگر به این نتیجه رسیدید که کار را انجام دهید ریسک آن را بپذیرید و انجام دهید و اگر متوجه شدید که نمی توانید با معایب ریسک تان کنار بیایید از عقب نشینی خجالت نکشید.

6- یاد بگیرید ریسک هایتان را ارزیابی کنید.

پس از نتیجه تصمیم خود، به ارزیابی مراحلی که طی کردید بپردازید. بررسی کنید که در تعیین منافع و مضرات ریسک خود تا چه اندازه واقع‌بین بوده‌اید. این مرحله در تعدیل نگاه شما به امر سرمایه گذاری در تصمیمات بعدی‌تان کمک خواهد کرد.

همانطور که در ابتدای مقاله مشاهده کردید برای بررسی ریسک لازم است تناسب درستی بین ریسک و نتایج حاصل از آن وجود داشته باشد. در بحث سرمایه گذاری از این موضوع با عنوان تناسب ریسک و بازده نام برده می شود، در ادامه مقاله قصد داریم در مورد این تناسب و بررسی نکات مهم ریسک و بازده صحبت کنیم.

ریسک سرمایه گذاری چیست؟

گفتیم که ریسک کردن به معنای احتمال محقق نشدن پیش بینی ها است. این تعریف در بازار سرمایه نیز کاربرد دارد. فرض کنید شما پولی را در بانک می گذارید و هر ماه مبلغ مشخصی را به عنوان سود بانکی دریافت می کنید در این حالت ریسک شما در حد صفر بوده است چون پیش بینی شما از سود و بازده مورد نظر در هر ماه محقق خواهد شد. دقت کنید منظور از سود یا همان بازده در بازار سرمایه پاداش پولی است که در اثر سرمایه گذاری کسب می کنید. حال اگر همان پول را در بورس سرمایه گذاری کنید ممکن است به سود چند برابری دست پیدا کنید و ممکن است حتی اصل پول خود را هم از دست بدهید. در این حالت شما پذیرفته اید که در قبال رسیدن به سود بیشتر ریسک بالاتری را بپذیرید. دقت ارتباط ریسک و بازده چیست؟ کنید زمانی که از سود بانکی صحبت می‌کنیم مطمئن هستیم که هر ماه این مبلغ هرچند کم را دریافت خواهیم کرد ولی در مورد سود حاصل از سرمایه گذاری در بورس اطمینان صد در صد نداریم و ممکن است به سود مورد انتظار خود برسیم و یا سود کمتر یا بیشنر را تجربه کنیم این همان ریسک است.

می توانید با خواندن مطلب انواع ریسک سرمایه گذاری با طیف متنوعی از ریسک ها آشنا شوید.

بازده سرمایه گذاری چیست؟

بازده را می توان پول یا سودی دانست که سرمایه گذار در اثر سرمایه گذاری به دست می آورد. دقت کنید میان بازده یا سود مورد انتظار ما و سود و بازدهی که در عمل به دست می آوریم تفاوت وجود دارد.

فرض کنید فردی مبلغی را در بورس سرمایه گذاری کرده است و انتظار دارد در بازه زمانی ارتباط ریسک و بازده چیست؟ مشخص به سود مثلا 20% که به آن (سود مورد انتظار) می گوییم، برسد حال اگر در همان بازه مشخص سود به دست آمده یا (سود عملی) 25% باشد، نه تنها انتظارات فرد برآورده شده است بلکه به سود بیشتری هم دست پیدا کرده است. البته بسیار پیش می آید که سود عملی به دست آمده کمتر از سود مورد انتظار است.

به تفاوت بازده مورد انتظار و بازده واقعی به دست آمده، ریسک می گویند.

رابطه میان ریسک و بازده رابطه ای مستقیم است.هر چه بازده مورد انتظار شما بالاتر باشد، باید ریسک بالاتری را متحمل شوید. به همین دلیل لازم است در ابتدای تصمیم گیری مالی خود، درجه ریسک پذیری خود را تعیین کنید تا تعادل مناسبی میان ریسک و بازده ایجاد شود.

الگوهای متفاوت در رابطه با ریسک پذیری

  1. افراد ریسک پذیر
  2. افراد ریسک گریز
  3. افراد بی تفاوت به ریسک

افراد ریسک پذیر به دلیل بالا بودن میزان بازدهی مورد انتظارشان معمولا به سرمایه گذاری هایی نظیر سپرده های بانکی، خرید اوراق مشارکت تمایل ندارند و این دسته معمولا سرمایه گذاری در بورس را ترجیح می دهند. بنابر این تجزیه و تحلیل و تعیین ریسک سرمایه گذاری برای این دسته از افراد اهمیت بسیار بالایی دارد.

افراد ریسک گریز به سرمایه گذری در سپرده های بانکی و اوراق مشارکت علاقه مند هستند، چون این سرمایه گذاری ها تقریبا هیچ ریسکی را متوجه آنها نمی کند و بازدهی تضمین شده دارد.

افراد گروه سوم به دلایل مختلفی هیچ عکس العملی نسبت به فرصت های سرمایه گذاری و ریسک های مرتبط با آن نشان نمی دهند.

همانطور که در نمودار بالا مشاهده می کنید، ریسک پذیری دو سرمایه گذار الف و ب با هم مقایسه شده است. در نمودار فوق می بینیم که سرمایه گذار (الف) در ازای بازده مورد انتظار به میزان 30 درصد حاضر به تحمل میزان مشخصی از ریسک است ولی سرمایه گذار (ب) در ازای بازده 45 درصد حاضر به تحمل همان میزان ریسک می شود؛ این به آن معنی است که سرمایه گذار (الف) نسبت به سرمایه گذار (ب) راحت‌تر ریسک می‌کند و در نتیجه ریسک‌پذیرتر است. هر چقدر شیب این نمودار پایین تر باشد نشان دهنده ریسک پذیری بیشتر است. یعنی سرمایه گذار (الف) در مجموع ریسک پذیر تر است.

نظریه نوین پورتفوی

پرتفوی یعنی سرمایه گذاری در مجموعه یا سبدی از اوراق بهادار.

از آنجا که سرمایه گذاران نسبت به آینده مطمئن نیستند باید برای کاهش ریسک دست به ایجاد تنوع در سرمایه گذاری خود بزنند. به عبارت دیگر تشکیل یک پرتفوی متنوع، میزان ریسک را تا حد زیادی کاهش می دهد.

سرمایه گذارانی که نظریه نوین پرتفوی را پذیرفته اند و به کار می بندند بر این باورند که «حریف بازار نیستند». بنابراین، انواع گوناگونی از اوراق بهادار را نگهداری می نمایند، تا بازده شان با متوسط بازده بازار برابر شود. از آنجا که آنان توانایی پیش بینی ندارند، بنابراین می کوشند «مجموعه ای متنوع» از اوراق بهادار را نگهداری کنند، تا بتوانند به نرخ بازدهی مطلوب خود، که نزدیک به نرخ بازده بازار است، دست یابند..

ریسک و بازدهی سرمایه

مهم ترین مفاهیم در تصمیم گیری سرمایه گذاری، ریسک و بازده می باشند. هر سهم و یا پرتفویی از سهام، اگر در فاصله خاصی از زمان خریداری، نگهداری و فروخته شود، بازده خاصی نیز نصیب دارنده آن می نماید. این بازدهی، شامل تغییر قیمت و منافع حاصل از مالکیت است.

اصطلاح «نرخ بازده» (یا نرخ عایدی)، برای توصیف نرخ افزایش یا کاهش سرمایه گذاری در طول دوره نگهداری دارایی به کار می رود. برای اندازه گیری نرخ بازده سرمایه گذاری، سود حاصل از سرمایه گذاری را بر مبلغ اولیه سرمایه گذاری تقسیم می کنند.

هرگاه بازده آتی پیش بینی شود و در احتمال رخداد هریک از پیش بینی ها ضرب شود و هر یک از آنها با یکدیگر جمع شوند، حاصل آن «نرخ بازده مورد انتظار» خواهد بود.

نرخ بازده مورد انتظار، سرمایه گذار را از متوسط پاداشی که پیش بینی می شود طی یک دوره خاص به دست آورد، مطلع می نماید.

اختلاف بین پیش بینی و واقعیت، عدم اطمینان در بازده سهام را می رساند.

وجود ریسک بدین معنی است که برای پیش بینی آینده، بیش از یک نتیجه وجود دارد و هیچ یک از نتایج قطعی نیست. لازم است میزان ریسک در یک وضعیت مشخص را، مستقل از احساس افراد مختلف نسبت به ریسک، تعیین نمود.

نمودار رابطه بین بازده مورد انتظار و ریسک

چنانچه به ازای نرخ بازده های مختلف، ریسک های حاصله را نمایش دهیم، خطی همانند خط ترسیم شده در نمودار حاصل می شود، که خط مذکور را «خط بازار سرمایه» می نامند.

دو فرض اساسی در مبحث انتخاب پرتفوی، وجود دارد.

اولاً، فرض می شود که سرمایه گذاران همیشه از بین دو پرتفوی، پرتفویی را انتخاب می نمایند که بازده مورد انتظار بالاتری را داشته باشد. بدین معنی که سرمایه گذاران، همیشه سطوح بالاتر ارزش پایانی را به سطوح کمتر آن ترجیح می دهند. بنابراین از بین دو پرتفوی با ریسک مشابه، سرمایه گذار پرتفویی را انتخاب خواهد نمود که دارای بالاترین بازده مورد انتظار باشد.

فرض اساسی دیگر این است که سرمایه گذاران ریسک گریزند. بدین معنی که سرمایه گذار پرتفویی را انتخاب خواهد نمود که دارای کمترین ریسک باشد. به دیگر سخن سرمایه گذار در موقعیت انتخاب، خواهان «بازی عادلانه» نیست.

مطلوبیت

اقتصاددانان واژه مطلوبیت را برای تعیین لذت نسبی یا رضایت خاطری که افراد از فعالیت های مختلف اقتصادی، کسب می نمایند، به کار می برند.

از آنجا که ترجیحات، بین افراد، متفاوت است، شخصی ممکن است از یک فعالیت ویژه مطلوبیت بیشتری را نسبت به شخص دیگر کسب نماید.

مطلوبیت نهایی

مطلوبیت نهایی در واقع میزان مطلوبیتی است که مصرف یک واحد کالا یا خدمات یا افزایش یک واحد ثروت ایجاد می‌کند. رابطه دقیق بین مطلوبیت و ثروت، «تابع مطلوبیت ثروت» نامیده می شود.

فرض کلی بر این است که مطلوبیت نهایی سرمایه گذاران «نزولی» است. یعنی اینکه

  • هر مبلغ اضافی همیشه مطلوبیت اضافی مثبتی را فراهم می سازد.
  • مطلوبیت افزوده شده توسط هر مبلغ اضافی، پی در پی کمتر می شود.

به این ترتیب تابع مطلوبیت ثروت، نسبت به مبدا مقعر است، یعنی با افزایش ثروت تابع مطلوبیت پیوسته افزایش می‌یابد ولی نه به صورت ثابت و یکسان، به این معنی که افزایش ثروت از 10 واحد به 11 واحد، نسبت به وضعیتی که ثروت از 5 واحد به 6 واحد افزایش یابد، مطلوبیت کمتری ایجاد می‌کند.

یک سرمایه گذار با مطلوبیت نهایی نزولی، ضرورتاً ارتباط ریسک و بازده چیست؟ ریسک گریز است و سرمایه گذار ریسک گریز تمایلی به پذیرش «بازی عادلانه» ندارد.

تابع مطلوبیت ثروت فرد ریسک گریز

منحنی های بی تفاوتی

«منحنی بی تفاوتی» ترکیبات متفاوت یک مجموعه از ریسک و بازده مورد انتظار را که یک سرمایه گذار، با میزان یکسانی از درجه مطلوبیت به دست می آورد، نشان می دهد.

سرمایه گذار در یک منحنی بی تفاوتی در انتخاب بین هر ترکیبی از بازده و ریسک مورد انتظار، بی تفاوت است.

از آنجا که تمامی پرتفوی هایی که بر روی یک منحنی بی تفاوتی معین واقع می شوند، دارای مطلوبیت یکسان اند، لذا نمی توانند یکدیگر را قطع نمایند.

برای یک سرمایه گذار ریسک گریز، پرتفویی که بر روی شمال غربی ترین منحنی بی تفاوتی قرار دارد، مطلوب ترین است.

هر سرمایه گذار بی نهایت منحنی بی تفاوتی دارد. به دیگر سخن، وقتی که دو منحنی بی تفاوتی بر روی یک نمودار قرار دارند، می توان گفت که منحنی بی تفاوتی سومی نیز می تواند بین آنها وجود داشته باشد.

نخستین گام برای سرمایه گذاری این است که از میزان ریسک پذیری خود مطمئن شوید. چه ریسک پذیر باشید و چه ریسک گریز امکان سرمایه گذاری شما در بورس وجود دارد، فقط کافی است سرمایه گذاری شما با میزان ریسک پذیری تان هماهنگی داشته باشد.

بازده سرمایه گذاری

بازده سرمایه گذاری

برای سرمایه گذاری، مفاهیم ریسک و بازده بسیار مهم و حائز اهمیت می باشد که مورد توجه سرمایه گذاران قرار می گیرد و در این راستا این دو مقوله از هم جدا نیستند.

سرمایه گذاران برای تصمیم گیری به منظور کسب سود و بازده مطمئن، می توانند از ارتباط بین ریسک و بازده استفاده نمایند.

بازده سرمایه گذاری:

بازده سهام می تواند مقدار سود و یا پولی باشد که پس از سرمایه گذاری به دست می آید. لازم است به این نکته توجه داشت که بین بازده یا سود مورد انتظار و بازدهی که در حقیقت به دست می آید تفاوت هایی وجود دارد.

نکته: در واقع به تفاوت بین بازده مورد انتظار و بازده واقعی به دست آمده، ریسک می گویند.

رابطه بین ریسک و بازده، رابطه ای مستقیم می باشد. یعنی هر چه میزان بازده مورد انتظار بالا تر باشد، باید ریسک بالاتری را تحمل کرد. برای همین لازم است در ابتدای تصمیم گیری مالی، درجه ریسک پذیری تعیین شود تا تعادل مناسبی بین ریسک و بازده ایجاد شود.

معرفی تئوری های ریسک و بازده:

مفهوم اصلی در سرمایه گذاری، به ریسک و بازده مربوط می باشد بر همین اساس، تئوری های ریسک و بازده مهم و قابل توجه هستند که لازم است به تجزیه و تحلیل آنها پرداخته شود.

نکته: در دنیای سرمایه گذاری، ریسک و بازده دو مفهوم متضاد و متناقض با هم می باشند.

بازده:

بازده (return) به پاداشی گفته می شود که شخص از سرمایه گذاری خود در اوراق و دارایی های مختلفی کسب می نماید.

این طرح ها شامل موارد زیر می باشد.

  • دارایی های واقعی
  • دارایی های مالی
  • طرح ها و پروژه ها

بر همین اساس، می توان گفت که بازده همان نیروی محرکی است که انگیزه سرمایه گذاری را ایجاد می کند.

انواع بازده:

بازده به انواع زیر تقسیم می شود:

بازده مورد انتظار:

بازده مورد انتظار “Expected Return”، به مقدار پولی می گویند که شخص سرمایه گذار انتظار دارد تا از سرمایه گذاری های خود آن را دریافت کند.

تئوری های ریسک و بازده

تئوری های ریسک و بازده

بازده واقعی:

بازده واقعی Actual Return، به میزان سود یا زیان واقعی می گویند که به یک سرمایه گذار تعلق دارد. این بازده به شکل زیر بیان می گردد: بازده مورد انتظار بعلاوه تاثیر عوامل خاص مربوط به شرکت و اخبار مربوط به اقتصاد، بـازده واقعی را ایجاد می کند.

توضیحات در مورد بـازده واقعی:

بـازده واقعی که در برابر بازده مورد انتظار قرار می گیرد، سودی است که سرمایه گذاران در واقعیت از سرمایه گذاری های خود دریافت می کنند.

بازده اضافی:

بازده اضافی “Excess Returns”، که به آن بازده اضافی آلفا گفته می شود، بازده سرمایه گذاری اوراق بهادار یا سبدی می باشد که از یک معیار ها و یا شاخص هایی با سطح ریسک مشابه بهتر عمل می کنند و بیشتر می شوند.

این بازده به طور وسیعی برای اندازه گیری ارزش افزوده ایجاد شده توسط پرتفوی یا مدیر سرمایه گذاری، مورد استفاده قرار می گیرد و باعث سنجش توانایی مدیریت در غلبه بر بازار می باشد.

بازده سود سهام نقدی:

بازده سود سهام نقدی “Dividend Yield”، به نسبت مالی گفته می شود که نشان می دهد شرکت چه اندازه به صورت سالانه و به نسبت قیمت سهامش، سود سهام پرداخت می کند.

نکته ۱: این بازده به صورت درصدی نشان داده می شود و می تواند با تقسیم مقدار سود سهام پرداخت شده به ازای هر سهم بر قیمت یک سهم محاسبه گردد.

نکته ۲: این بازده روشی برای اندازه گیری مقدار جریان وجوه نقد می باشد.

بازده غیر عادی:

بازده غیر عادی “Abnormal Return”، به درصدی گفته می شود که برای توصیف بازده به دست آمده از اوراق بهادار یا پرتفوی در یک بازه زمانی، مورد استفاده قرار می‌گیرد که متفاوت از نرخ بازده مورد انتظار می باشد.

نرخ بازده مورد انتظار نیز بازده محاسبه شده بر اساس مدل قیمت گذاری دارایی ها می باشد که با استفاده از میانگین بلند مدت بازده یا سایر ارزیابی ها به محاسبه می گردد.

ریسک (RISK) یعنی تفاوت بین آن چه که انتظار داریم و آن چه که اتفاق می افتد.

ریسک و بازده در مدیریت مالی:

مفهوم ریسک و بازده در مباحث مدیریت مالی، یکی از جنبه های مهم در مدیریت مالی است که از مسئولیت های اساسی در کسب و کار به شمار می رود.

به طور کلی، به هر اندازه که یک کسب و کار در معرض ریسک بیشتری باشد، احتمال بازده مالی آن بیشتر خواهد بود. البته استثنا هایی در این خصوص وجود دارد، زیرا ریسک های غیر منطقی زیادی وجود دارد که متقابلا همراه با پتانسیل بازدهی بالا نیست.

موسسه مشاوران مطالعه مقاله نسبت سودآوری را به شما عزیزان پیشنهاد می کند.

ریسک و بازده در مدیریت مالی

ریسک و بازده در مدیریت مالی

نوسان:

در واقع نوسان به معنی نحوه تغییر قیمت نوع خاصی از اوراق بهادار در یک بازده زمانی مشخص می باشد که درصد نوسان عبارت است از سنجش میانگین تفاوت بین قیمت و متوسط قیمت در یک بازه زمانی خاص.

نکته: به هر اندازه که نوسان یکی از اوراق بهادار بیشتر باشد، عدم قطعیت آن نیز بیشتر خواهد بود.

صرف ریسک:

صرف ریسک (Risk Premium) به این مفهوم است که در صورت ثابت بودن همه عوامل، ریسک بیشتر، با بازده بیشتر همراه خواهد بود.

نکته ۱: صرف ریسک برای مدیران مالی مهم می باشد زیرا وام دهندگان برای تشخیص میزان ریسک شرکت، با دقت آن را بررسی کرده و تصمیمات خود را بر اساس سطح ریسک آن شرکت اخذ می کنند.

نکته ۲: اگر وام دهنده به یک کسب و کار پر ریسک وام اعطا نماید، احتمالا بازده بیشتری به عنوان نرخ سود از آن کسب و کار خواهد گرفت.

اهرم مالی:

بیشتر شرکت ها منابع مالی خود را از طریق بدهی و یا انتشار اوراق بهادار و سهام کسب می کنند. منظور از منابع مالی با انتشار سهام، کسب منابع از طریق سهامداران شرکت می باشد که این سهامداران متناسب با میزان سرمایه گذاری خود، در سود شرکت سهیم هستند.

تامین مالی از طریق بدهی و قرض، توسط نهاد های مالی انجام می گردد و اگر شرکت وام گیرنده به طور مرتب سود وام را به وام دهنده پرداخت نماید، دیگر نیاز به شریک کردن وام دهنده در درآمد خود را نخواهد داشت.

نکته: همچنین می توان گفت ضرر ها از طریق این اهرم مالی می توانند افزایش یابند.

اگر این مطلب برای شما رضایت بخش بوده است، مطالعه مقاله ارزش اسمی سهام را به شما پیشنهاد می کنیم.

رابطه بین ریسک و بازدهی در بورس

رابطه بین ریسک و بازده

در این مقاله به رابطه بین ریسک و بازده می‌پردازم، یک سرمایه‌گذار باید بداند رابطه ریسک با بازده در بورس به چه شکل است تا بتواند در مواقع ضروری تصمیمات درستی اتخاذ کند. یک سرمایه‌گذار پس از سرمایه‌‌‌‌‌گذاری در یک پروژه، یک شرکت می‌‌‌‌‌خواهد نتایج حاصل از پروژه را بدست آورد. نتایج یا منافع حاصل از سرمایه گذاری، بازده نامیده می‌‌‌‌‌شود. رویکرد حداکثر سازی ثروت براساس مفهوم ارزش آینده جریان‌‌‌‌‌های نقدی مورد انتظار از یک پروژه احتمالی استوار است. بنابراین جریان‌‌‌‌‌های نقدی چیزی جز درآمد حاصل از پروژه نیست که ما از آن‌‌‌‌‌ها به عنوان بازده یاد می‌‌‌‌‌کنیم. از آنجا که فیکسچر نامشخص است، بنابراین بازده‌‌‌‌‌ها با درجاتی از عدم اطمینان همراه است. به عبارت دیگر، برخی از تغییرات در تولید جریان‌‌‌‌‌های نقدی وجود دارد، که ما آن‌‌‌‌‌ها را ریسک می‌‌‌‌‌نامیم. در این مقاله از سری مقالات آموزشی دلفین وست ما به مفاهیم ریسک و بازدهی و رابطه بین آن‌‌‌‌‌ها می‌‌‌‌‌پردازیم.

ریسک و بازدهی در مدیریت مالی

ریسک کردن در کارها برای سرمایه‌‌‌‌‌گذاران بسیار مهم است و ریسک کردن درکارها به معنی پیشبینی کردن احتمال به وقوع نپویستن رویدادی است. این تعریف در بازارسرمایه بسیارکاربرد دارد و موضوع مهمی است. مثل ریسک کردن و پولی را در جایی گذاشتن. مانند سرمایه گذاری در بورس و پول خود را درصندوق‌‌‌‌‌هایی گذاشتن و درآمدهای ثابتی از آن بدست آوردن دراین حالت ریسک این سرمایه صفر بوده است چون هرماه همان سود و بازده پیش بینی شده را دریافت می‌‌‌‌‌کند.ئمنظور از سود درسرمایه‌‌‌‌‌گذاری همان بازده است که درقبال انجام کاری دریافت می‌‌‌‌‌کنید. ریسک و بازده دو واژه مخالف هم است که دردنیای مالی و سرمایه گذاری وجود دارد و وجود تفاوت‌‌‌‌‌های بین ریسک و بازدهی را می‌‌‌‌‌توان توانایی در راحت خوابیدن دانست.

نمودار ریسک و بازده

به نمودار رابطه بین نرخ بازده تا سررسید اوراق قرضه با ریسک یکسان و سررسید همان اوراق قرضه، منحنی یا نمودار بازده گفته می‌‌‌‌‌شود. منحنی بازده الگویی است برای رسم و ارائه وضعیت اوراق قرضه دولتی است. منحنی بازده نشان می‌‌‌‌‌دهد که نرخ بهره در موقعیت‌‌‌‌‌های زمانی خاص برای کلیه اوراق بهادار دارای ریسک برابر است اما سررسیدهای مختلفی برای آن وجود دارد. یکی از رایج ترین منحنی‌‌‌‌‌های بازده که گزارش شده است اوراق قرضه خزانه داری ایالات متحده آمریکا است. این منحنی بازده معیاری است برای سایر انواع اوراق قرضه در بازارسرمایه مثل نرخ‌های وام مسکن یا نرخ بهره‌‌‌‌‌های بانکی است. منحنی بازده هم برای پیش بینی تغییرات خروجی در بازار و رشد در بازار مورد استفاده قرار می‌‌‌‌‌گیرد.

منحنی ریسک، یک نمودار دوبعدی است که محور طولی آن بازده مالی و محورعمودی آن ریسک مالی باشد. این منحنی می‌‌‌‌‌تواند رابطه عقلانی بین ریسک و بازده از نگاه سرمایه‌‌‌‌‌گذاران داشته باشد. این منحنی یک حالت رو به بالا دارد، یعنی دائما رو به افزایش دارد و حالتی صعودی دارد وقتی که ریسک یک سرمایه‌‌‌‌‌گذاری بیش‌‌‌‌‌تر می‌شود میزان سود یا بازده بیشتری از ریسک را می‌‌‌‌‌خواهد به عبارتی تغییرات در سود و بازده خیلی بیش‌‌‌‌‌تر تغییرات در ریسک است. بنابراین می‌‌‌‌‌توان نتیجه گرفت که این منحنی حالتی صعودی دارد و صعودی بودن این منحنی به این دلیل است که تمامی سرمایه‌‌‌‌‌گذاران حالتی ریسک گریز دارند. اما این حالت ریسک گریزی برای تمام سرمایه‌‌‌‌‌گذاران یکسان نمی‌‌‌‌‌باشد و این منحنی ریسک می‌‌‌‌‌تواند شیب کمتر یا بیش‌‌‌‌‌تری به خود بگیرد.

رابطه ریسک و بازدهی

رابطه بین ریسک با بازده

هنر سرمایه‌‌‌‌‌گذاری با ریسک وبازده تعریف می‌‌‌‌‌شود. سرمایه‌‌‌‌‌گذاری به معنی قبول یک مقدار ریسک به ازای یک بازده مورد انتظار است. برای هرفرد قبل از ورود به بازار سهام این نکته کاملا مهم است تا انواع مختلف ریسک و مخاطره راشناخته و آن را ارزیابی می‌‌‌‌‌کند.
اساساً ریسک پذیری بیشتر دریک سرمایه‌‌‌‌‌گذاری این معنی را می‌‌‌‌‌دهد که برای این ریسک بازده بالاتر و بیش‌‌‌‌‌تری مورد انتظار است.
در مورد سرمایه‌‌‌‌‌گذاری‌‌‌‌‌هایی با ریسک بالاتر که نوسان بیش‌‌‌‌‌تری نسبت به اوراق قرضه دولتی دارد بازده بالاتری داشته است. سودهایی با ریسک‌‌‌‌‌های صحیح شده را می‌‌‌‌‌توان با مقایسه بازده سرمایه‌‌‌‌‌گذاری مقایسه کرد.

ارزش یک سهام به عملکرد آن در شرکت بورس بستگی دارد. اگر عملکرد این سهم درشرکت بورس خوب باشد ارزش این سهم نیز به تبع زیاد می‌‌‌‌‌شود و اگرعملکرد آن خوب نباشد ارزش آن کم می‌‌‌‌‌شود و سرمایه‌‌‌‌‌گذاران به سمت آن جذب نمی‌‌‌‌‌شوند. البته مسائل زیادی در ارزش یک سهم تاثیر گذار است. درکل باید بدانیم که هیچ تضمینی برای ارزش یک سهم و همچنین برای افزایش قیمت یک سهم درشرکت بورس وجود ندارد.

تفاوت ریسک و بازده

رابطه بین ریسک و بازده یک رابطه مستقیم است، یعنی هرچه بازده کمتر باشد ریسک هم کمتر است و برعکس. درواقع ریسک به معنای تفاوت بین آن سود یا بازدهی که انتظارداریم و آن سودی که به وجود می‌‌‌‌‌آید.

ملاحظات

ریسک به تغییرپذیری بازده احتمالی مرتبط با یک سرمایه گذاری معین اشاره دارد. ریسک، همراه با بازده، مورد توجه عمده تصمیمات بودجه بندی سرمایه است. شرکت باید بازده مورد انتظار از یک سرمایه‌‌‌‌‌گذاری معین را با ریسک مرتبط با آن مقایسه کند. برای جبران افزایش سطح خطر، نیاز به بازده بالاتر است. به عبارت دیگر، هرچه ریسک انجام شده بیشتر باشد، بازده آن نیز بیشتر خواهد بود و بالعکس، هرچه ریسک کمتر باشد، بازده آن نیز ملایم‌‌‌‌‌تر است.

این معامله ریسک و بازده به عنوان طیف بازده ریسک نیز شناخته می‌‌‌‌‌شود. کلاس‌‌‌‌‌های مختلفی از سرمایه گذاری-های احتمالی وجود دارد که هر کدام موقعیت‌‌‌‌‌های خاص خود را در طیف بازده کل ریسک دارند. پیشرفت کلی این است: بدهی کوتاه مدت، بدهی بلند مدت، دارایی، بدهی با بازده بالا و حقوق صاحبان سهام. وجود ریسک باعث می‌‌‌‌‌شود که مجبور به انجام تعدادی از هزینه‌‌‌‌‌ها شوید. به عنوان مثال، هرچه سرمایه‌‌‌‌‌گذاری با ریسک بیش‌‌‌‌‌تر باشد، معمولاً به زمان و تلاش بیش‌‌‌‌‌تری برای کسب اطلاعات در مورد آن و نظارت بر پیشرفت آن نیاز است. علاوه بر این، اهمیت از دست دادن مقدار X ارزش می‌‌‌‌‌تواند بیش از اهمیت افزایش مقدار X مقدار باشد، بنابراین یک سرمایه‌‌‌‌‌گذاری با ریسک بیشتر حق بیمه بالاتری را به خود جلب می‌‌‌‌‌کند حتی اگر بازده پیش بینی همان مقدار کم خطر باشد. بنابراین خطر چیزی است که باید جبران شود، و هر چقدر خطر بیشتر باشد، غرامت بیش‌‌‌‌‌تری نیز لازم است.

هنگامی که یک شرکت تصمیم گیری در مورد بودجه بندی سرمایه اتخاذ می‌‌‌‌‌کند، آن‌‌‌‌‌ها آرزو می‌‌‌‌‌کنند که به عنوان حداقل هزینه، بهبودی کافی را برای پرداخت هزینه‌‌‌‌‌های افزایش یافته سرمایه‌‌‌‌‌گذاری ناشی از تورم به دست آورند. بنابراین، تورم ورودی اصلی در هزینه سرمایه شرکت است. با این حال، از آنجا که نرخ‌‌‌‌‌های بهره توسط بازار تعیین می‌‌‌‌‌شود، اغلب اتفاق می‌‌‌‌‌افتد که برای جبران تورم ناکافی هستند. ریسک پذیری نیز در تعیین بازده مورد نیاز یک شرکت برای سرمایه‌‌‌‌‌گذاری نقش مهمی دارد. ریسک گریزی مفهومی است مبتنی بر رفتار بنگاه‌‌‌‌‌ها و سرمایه‌‌‌‌‌گذاران در حالی که در معرض عدم اطمینان برای کاهش این عدم اطمینان هستند. به عنوان مثال، یک سرمایه‌‌‌‌‌گذار متنفر از ریسک ممکن است تصمیم بگیرد پول خود را به یک حساب بانکی با نرخ بهره کم اما تضمین شده بجای سهامی که ممکن است بازده مورد انتظار زیادی داشته باشد، قرار دهد اما احتمال از دست دادن ارزش را نیز در برداشته باشد.

سه سطح در ریسک گریزی

  1. ریسک پذیری یا پرهیز از خطر
  2. ریسک خنثی
  3. ریسک دوست یا ریسک طلب

ریسک گریزی در بورس

بتا معیاری است که شرکت‌‌‌‌‌ها می‌‌‌‌‌توانند به منظور تعیین حساسیت ارتباط ریسک و بازده چیست؟ بازگشت سرمایه نسبت به ریسک کلی بازار استفاده کنند. بتا نوسانات همبسته یک دارایی را در رابطه با نوسانات معیاری که دارایی مذکور با آن مقایسه می-شود، توصیف می‌‌‌‌‌کند. این معیار به طور کلی بازار مالی کل است و غالباً با استفاده از شاخص‌‌‌‌‌های نمایندگی مانند S&P 500 تخمین زده می‌‌‌‌‌شود. همچنین از بتا به عنوان کشش مالی یا نوسان نسبی همبسته یاد می‌‌‌‌‌شود و می‌‌‌‌‌تواند به عنوان معیاری از حساسیت بازده دارایی به بازده بازار، ریسک غیر قابل تنوع آن، ریسک سیستماتیک آن یا ریسک بازار. سرمایه‌‌‌‌‌گذاری‌‌‌‌‌های بتا بالاتر تمایل بیشتری دارند و بنابراین خطرناک‌‌‌‌‌تر هستن، اما پتانسیل بازده بالاتر را فراهم می‌‌‌‌‌کنند. سرمایه‌‌‌‌‌گذاری‌‌‌‌‌های بتا پایین خطر کمتری دارند، اما به طور کلی بازده کم‌تری دارند.

فرمول ریسک و بازده

رابطه بین ریسک و بازده به این شکل است که ریسک ازطریق کم کردن مقداربازده مورد انتظار و بازده واقعی بدست می‌‌‌‌‌آید.

بازده سبد سهام

سبد سهامی مانند سهام شرکت‌‌‌‌‌های بزرگ مثل شرکت‌‌‌‌‌های صنایع غذایی وشرکت‌‌‌‌‌های خودرویی هریک ازاین سهم‌‌‌‌‌ها به صورت جداگانه باعث نوسان قیمت‌‌‌‌‌ها می‌‌‌‌‌شود و منجربه افزایش ریسک مالی شرکت‌‌‌‌‌ها می‌‌‌‌‌شود و کمترشدن قیمت سهم درآن شرکت می‌‌‌‌‌شود و از طرفی دیگر انعقاد بعضی قراردادها باعث افزایش قیمت سهم درشرکت می‌‌‌‌‌شود هر دو تغییراز نوع تغییر ریسک غیر سیستماتیک است.

کلام آخر

برای سرمایه گذاران هیچ تضمینی وجود نداد که در بازارسرمایه گذاری قراردادی را انعقاد کنند و اگرهم قراردادی را منعقد کردن باید بسیار ریسک پذیر باشند در بازار سرمایه گذاری هر احتمالی وجود دارد. امیدواریم که این مقاله از سری مقالات این وب سایت برای شما عزیزان مفید واقع شده باشد. همچنین شما می‌‌‌‌‌توانید در صورت نیاز به مشاوره و نیاز به آموزش‌‌‌‌‌های بیش‌‌‌‌‌تر در این خصوص از مشاورین دلفین وست و کلاس‌‌‌‌‌های آموزشی آن کمک بگیرید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.