تکنیک های تجزیه و تحلیل نسبت های مالی
این افراد برای اینکه نهایت استفاده را از صورتهای مالی بکنند، باید توانایی تجزیه و تحلیل مالی را از روی ارقام مندرج در صورتهای مالی را داشته باشند. بنابراین در این پست این نسبتها و نحوه استفاده از آنها را به کوتاهترین شکل ممکن بیان میشود .
برای تجزیه و تحلیل نسبت های مالی چهار روش وجود دارد :
- روش تجزیه و تحلیل داخلی : که شامل مقایسه اقلام مندرج در یک صورتحساب با یکدیگر است .
- روش تجزیه و تحلیل مقایسه ای : که شامل مقایسه اقلام مندرج در صورتحسابهای چند دوره با یکدیگر است .
- روش تجزیه و تحلیل سرمایه در گردش : که شامل شناسایی عوامل موثر در تغییرات وضعیت مالی و کاهش و افزایش پول مورد نیاز موسسه است .
- روش تجزیه و تحلیل خطر : که شامل سنجش خطراتی که سرمایه گذاری موسسه با آن مواجه است، می باشد .
بنابراین نسبتهای زیر برای تجزیه و تحلیل صورتهای مالی از نوع روش تجزیه و تحلیل داخلی هستند .
اما برای تجزیه و تحلیل وضعیت مالی شرکتها چهار نوع نسبت مالی وجود دارد :
۱ . نسبتهای نقدینگی :
نشان دهنده توانایی شرکت برای پاسخگویی به تعهدات کوتاه مدت است :
نسبت جاری : از تقسیم داراییهای جاری بر بدهی های جاری بدست می آید .
هر چقدر این نسبت بزرگتر باشد، قدرت بازپرداخت بدهی جاری افزایش می یابد و طلبکاران با اطمینان خاطر بیشتر وام یا خدمات یا کالا در اختیار شرکت قرار خواهند داد. نسبت جاری به تنهایی ملاک تحلیل قرار نمی گیرد و نسبت مزبور همیشه با نسبت آنی مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد .
نسبت آنی : از تقسیم دارایی های جاری منهای موجودی ها بر بدهی های جاری بدست می آید. این نسبت توانایی انجام تعهدات کوتاه مدت، با استفاده از دارایی های با نقدینگی بسیار زیاد را اندازه گیری می کند. زیرا در مقایسه با سایر دارایی های جاری، از نقدینگی کمتری برخوردارند .
این نسبت با متوسط صنعت مقایسه می شود تا تجزیه و تحلیل شود
۲ . نسبتهای ساختار سرمایه
نسبت هایی که نشان دهنده توانایی شرکت برای بازپرداخت بدهی های بلند مدت و کوتاه مدت است .
نسبت کل بدهی به ارزش ویژه : در محاسبه این نسبت کل بدهی اعم از جاری و بلند مدت را بر ارزش ویژه تقسیم می کنند. تجاوز این نسبت از ۱۰۰ درصد حکایت از آن می کند که حقوق مالی طلبکاران برسهامداران فزونی گرفته است .
نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه : برای بدست آوردن این نسبت بدهی جاری را بر ارزش ویژه تقسیم می کنند. هرگاه میزان این نسبت از ۸۰ درصد تجاوز کند موسسه را مبتلای به مشکلات اقتصادی تشخیص می دهند .
نسبت بدهی بلند مدت به ارزش ویژه : این نسبت میزان ظرفیت وامگیری از منابع وام دهندگان را بیان می کند هر قدر این نسبت کوچک باشد، امکان اخذ وام برای موسه بیشتر خواهد شد .
نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه : از تقسیم دارایی ثابت خالص بر ارزش داراییهای مشهود حاصل می شود. معمولا حد بالای این نسبت را در صنایع ۱۰۰ درصد و در سایر موسسات تجاری ۷۵ درصد می دانند .
نسبت توان پرداخت بهره : از تقسیم سود قبل از بهره و مالیات (EBIT) بر بهره بدست می آید. این نسبت معرف قدرت شرکت در پرداخت بهره از محل سود شرکت است .
۳ . نسبتهای فعالیت :
این نسبتها، کاربرد منابع مالی یا دارایی های در اختیار مدیران را نشان می دهند .
نسبت دوره وصول مطالبات : معیار اندازه گیری مدت زمان لازم برای جمع آوری وجه نقد حاصل از فروش مشتریان است. ابتدا فروش خالص سالانه را بر ۳۶۵ روز سال تقسیم کرده و متوسط فروش روزانه را به دست می آوریم. سپس جمع مطالبات را اعم از حسابها و اسناد دریافتنی ( ولو این که تنزیل شده باشند) بر متوسط فروش روزانه تقسیم نموده و حاصل را حاکی از چگونگی وصول مطالبات می دایم. عده بسیاری معتقدند که دوره وصول مطالبات نباید ده تا پانزده روز بیشتر از مهلتی باشد که معمولا در فروش کالا به نسیه اعطا می شود. در مقایسه دوره وصول مطالبات شرکت ها مسلما می باید اختلاف شرایط فروش آنان را از لحاظ مهلت هایی که در فروش قائل می شوند، در نظر گرفت .
نسبت دوره گردش کالا و دفعات گردش کالا : برای محاسبه دفعات گردش کالا، اطلاعات لازم از صورتحساب سود وزیان (عملکرد سود و زیان) استخراج می شود. موجودی کالای اول دوره و موجودی کالای پایان دوره و بهای تمام شده کالای فروش رفته اطلاعاتی هستند که لازم می باشند. ابتدا از تقسیم مجموع موجودی کالای اول و آخر دوره بر عدد دو، میانگین کالا را مشخص می کنند و سپس بهای تمام شده کالای فروش رفته را بر متوسط موجودی کالا تقسیم می کنند تا دفعات گردش کالا معین شود. از تقسیم نمودن ۳۶۵ روز بر دفعات گردش کالا، دوره گردش کالا حاصل می گردد .
دوره گردش عملیات : موسسات فروشنده کالا دو نوع هستند. نوع اول موسساتی هستند که کالا را از منابع دیگر خریداری و به مشتری عرضه می کنند که این موسسات صرفا بازرگانی یا تجاری هستند. در این قبیل موسسات دوره گردش عملیات عبارتست از مجموع دوره گردش کالا و دوره وصول مطالبات .
دوره گردش عملیات در موسسات تجاری= دوره گردش کالا + دوره وصول مطالبات
دسته دوم موسسات فروشنده کالا، موسساتی هستند که کالاها را راسا می سازند و سپس می فروشند که به آنها تولیدی می گویند. دوره گردش عملیات در این موسسات بایستی شامل مدت زمانی که کالا ساخته می شود نیز باشد .
دورگردش عملیات در موسسات تولیدی= دوره ساخت کالا + دوره گردش کالا + دوره وصول مطالبات
نسبت فروش کالا یا گردش موجودی کالا : این نسبت را از تقسیم فروش خالص بر موجودی کالا به میزانی که در ترازنامه پایان سال منعکس است، بدست آورده اند. گرچه این نسبت را نمی توان حاکی از گردش واقعی کالا محسوب داشت زیرا صورت و مخرج کسر متناجس نیستند ولی مقایسه آن با شرکتهای مشابه زمینه ای را برای اظهار نظر پدید می آورد .
نسبت کالا به سرمایه در گردش : برای بدست آوردن این نسبت موجودی کالا بر سرمایه در گردش تقسیم شده است و نتیجه را مقیاسی برای سنجش میزان موجودی کالا و کم و زیاد بودن آن محاسبه میکنند. معمولا این نسبت نباید از ۸۰ درصد تجاوز کند .
نسبت گردش سرمایه جاری : نسبت گردش سرمایه جاری یا سرمایه در گردش بیان کننده چگونگی استفاده از سرمایه جاری در امر خرید و فروش کالا یا در مسیرهای اصلی شرکت است. نسبت مزبور در مقایسه با همین نسبت در سال های قبل مورد تحلیل قرار می گیرد. برای تعیین نسبت گردش سرمایه جاری بایستی فروش خالص را بر سرمایه در گردش تقسیم کنند تا نسبت گردش سرمایه جاری معین گردد .
دوره بازپرداخت بستانکاران : دوره پرداخت به بستانکاران برای برنامه ریزی و بودجه بندی پرداخت به بستانکاران در هر ماه و میزان وجه نقدی که شرکت باید هر ماه برای پرداخت به بستانکاران فراهم سازد، به کار می رود. ضمنا بستانکاران نیز محاسبه تاریخ دریافت طلب خود از شرکت را پیش بینی می کنند. برای محاسبه بایستی ایام یکسال را بر دفعات پرداخت به بستانکاران تقسیم کنند و برای تعیین دفعات بازپرداخت به بستانکاران بایستی قیمت تمام شده کالای خریداری شده دوره را بر متوسط بستانکاران تقسیم کنند و برای تعیین متوسط بستانکاران، تجزیه و تحلیل مالی چیست؟ مجموع مانده حسابهای پرداختنی تجاری و اسناد پرداختنی تجاری یا بستانکاران تجاری را در ابتدا و پایان دوره مالی را بر دو تقسیم می نمایند .
۴ . نسبتهای سودآوری :
بازده سرمایه در گردش : می دانیم سرمایه در گردش ما به التفاوت دارایی جاری وبدهی جاری اطلاق می شود و حاکی از مبلغی است که می توان آن را برای تامین هزینه های روزمره و همچنین تهیه مواد اولیه و کالا مورد استفاده قرار داد. این نسبت از تقسیم سود خالص ( پس از وضع مالیات ) بر سرمایه در گردش بدست می آید .
نسبت بازده فروش : سود خالص پس از وضع مالیات را تعیین و آن را بر فروش خالص تقسیم کرده اند . بازده فروش را مقیاس سودآوری محسوب و با نسبت بازده ارزش ویژه مرتبط می دانند .
نسبت بازده ارزش ویژه : ارزش ویژه به معنی اعم آن یعنی حقوق صاحبان سهام که از کم کردن بدهیها از کل داراییهای به دست آمده است، البته موسسات داراییهای نامشهود را هم از آن می کاهند تا ارزش ویژه داراییهای مشهود بدست آید. آنگاه سود خالص (پس از وضع مالیات) را بر ارزش ویژه داراییهای مشهود، که به شرح بالا بدست امده، تقسیم کرده، حاصل را بازده ارزش ویژه نامیده است. اگر نتیجه را در ۱۰۰ ضرب کنیم درصد بازده ارزش ویژه بدست می آید .
از نقطه نظر صاحبان سهام این نسبت اهمیت بسیاری دارد . بطور کلی عده ای عقیده دارند بازده صد در صد را برای ارزش ویژه می توان قابل قبول دانست زیرا سود سهام و رشد سرمایه در گردش را تا حدودی تامین می نماید. مسلما تورم، به تناسب افزایش شاخص هزینه زندگی و یا در واقع کاهش قدرت خرید پول، از اعتبار این ضابطه می کاهد .
درصد بازده دارایی : این درصد برای سنجش بازدهی داراییها و یا در واقع برای بکارگیری داراییها جهت کسب و کار مورد استفاده قرار می گیرد و در واقع شاخص نهایی برای سنجیدن استفاده بهینه از داراییها می باشد. تفاوت این در صد و درصد بازده ارزش ویژه، میزان سود آوری بدهیها یا سود آوری اهرمی نامیده می شود. برای تعیین درصد بازده داراییها، سود ویژه را بر جمع داراییها به صورت خالص تقسیم نموده و در عدد ۱۰۰ ضرب می کنند
نسبت های مالی را به چهار گروه کلی می توان طبقه بندی کرد :
۱ نسبت های نقدینگی : به نسبت هایی اطلاق می شوند که توانایی واحد تجاری را در واریــــز بدهی های کوتاه مدت نشـــــان می دهد. مهمترین این نسبت ها عبارتند از : نسبت جاری و نسبت آنی
۲نسبت های فعالیت : این نسبت ها کارایی مدیران را در کاربرد دارایی ها ( منابع مالی در اختیار مدیران ) نشان می دهند.یا به عبارت دیگر می توان درجه کارایی شرکت را از نظر استفاده موثر از منابع تعیین کرد .
هر کسری که در صورت آن مبلغ فروش واحد تجاری یا بهای تمام شده کالای فروش رفته قرار داشته باشد و در مخرج آن یکی از اقلام ترازنامه قرار بگیرد را می توان نسبت فعالیت نامید .
مهمترین نسبت های فعالیت عبارتند از دوره وصول مطالبات ، نسبت گردش کالا ، نسبت کالا به سرمایه در گردش و نسبت گردش سرمایه جاری .
۳ نسبت های سرمایه گذاری : این نسبت ها نشان می دهند که هر گاه واحد تجاری زیان به بار بیاورد و کار به تصفیه بکشد ، تا چه اندازه طلبکاران ووام دهندگان به آن واحد تجاری به مطالبات خود می رسند. همچنین این نسبت ها طرز ترکیب سرمایه شرکت را به معنی آن که کلیه منابع مالی را در بر می گیرد نشان می دهد .
این نسبت ها خود به دو دسته کوچکتر تقسیم می شوند :
نسبتی که در آن میزان سرمایه گذاری در دارایی ثابت سنجیده می شود
نسبت هایی که رابطه منابع مالی مورد استفاده واحد تجاری را از لحاظ بدهی های جاری و بلند مدت با ارزش ویژه تعیین می کنند که در واقع به این دسته نسبت های بدهی یا اهرمی گفته می شود .
۴ نسبت های سود آوری : این نسبت ها مـــیزان موفقیت واحد تجاری را در کسب ســـود نشان می دهند. که مهمترین آن عبــــارتند از :بازده فروش ، بازده دارایی ، بازده سرمایه در گردش و …
نسبت های نقدینگی
این نسبت ها از مقایسه دارایی های جاری یا اقلام تشکیل دهنده آن با بدهی جاری بدست می آیند و بیشتر به صورت عدد و یا درصد نشان داده می شوند .
نسبت جاری
نسبت جاری از تقسیم مجموع دارایی های جاری بر مجموع بدهی های جاری بدست می آید.این نسبت نشان می دهد که در مقابل هر یک ریال بدهی جاری چه میزان دارایی جاری وجود دارد .
اهمیت این نسبت از توجه به تعریف دارایی جاری و بدهی جاری روشن می شود . دارایی جاری آنچه را که در مدتی کوتاه که معمولا کمتر از یک سال است به صورت نقد در اختیار واحد تجاری قرار می گیرد نشان می دهد و بدهی جاری مبالغی را که باید از محل دارایی جاری تامین و در کوتاه مدت پرداخت گردد نشان می دهد .
در گذشته عدد ۲ را برای این نسبت مهم در نظر می گرفتند اما اکنون بدون توجه به ترکیب اقلام مختلف دارایی جاری و در نظر نگرفتن این نسبت در طی چند سال گذشته ، این نسبت را بی معنی می دانند. به طور کلی می توان گفت هر اندازه نسبت جاری شرکت بزرگتر باشد ، آن شرکت در پرداخت بدهی های جاری با مشکل کمتری مواجه خواهد بود یا به عبارت دیگر بستانکاران تامین بیشتری خواهند داشت .
در تفسیر نسبت جاری باید به نوسانات آن در طول مدت ، توجه داشت . زیرا امکان دارد که شرکت ها در پایان سال مالی با حساب آرایی و واریز موقت بعضی از اقلام بدهی و برگشت این اقلام در اوایل سال بعد این حساب را بهتر جلوه دهند .
نسبت آنی
مشکل بزرگی که در نسبت جاری وجود دارد این است که این نسبت از لحاظ نقدینگی همه اقلام دارایی جاری را یکسان در نظر می گیرد. در صورتی که از نظر نقدینگی دارایی جاری را به دو دسته می توان تقسیم کرد :
- A آنچه نقد و یا در حکم نقد است .مانند وجه نقد و بانک و حسابها و اسناد دریافتنی . که به این دسته دارایی های آنی گفته می شود .
- B گروهی که از طریق فروش به نقد تبدیل می شوند . مانند موجودی های جنسی اعم از مواد و کالا .
با توجه به تعاریف بالا می توان دریافت که دارایی آنی بیشتر از موجودی کالا می تواند در تامین طلب بستانکاران محور اتکا قرار گیرد.بنابراین از نسبت دیگری به نام نسبت آنی استفاده شده است که در این نسبت همه اقلام دارایی جاری به جز موجودی کالا را منظور می کنند .
نسبت آنی از تقسیم دارایی آنی بر بدهی جاری بدست می آید. این نسبت بدین مفهوم است که در مقابل یک ریال بدهی جاری ، یک ریال دارایی جاری آن هم به صورت نقد و یا حساب قابل وصول و تبدیل به نقد در مدتی کوتاه وجود دارد. نسبت آنی شرکت ها باید برابر با ۱ و یا بیشتر از آن باشد تا شرکت بتواند از محل دارایی های آنی بدهی های جاری خود را بپردازد. استدلال تحلیلگرانی که استاندارد نسبت آنی را ۱ می دانند این است که این عدد مرز بین قدرت نقدینگی کافی و قدرت نقدینگی ناکافی شرکت است .
این نسبت یکی از مفید ترین نسبت هاست. وبه وضوح نشان می دهد که آن قسمت از دارایی جاری که از لحاظ ارزش ، ثـــبات بیشتری دارد و احتمال کاهش در آن کمتر است تا چه میزان می تواند پشتوانه طلبکاران کوتاه مدت قرار گیرد .
تحلیل مالی و مهمترین فرمولهای آن
تحلیل مالی بر اساس صورتهای مالی معنی میشود و در دنیای امروز به خصوص در بورس بسیار مورد توجه قرار گرفته است. در واقع یک سری محاسباتی که سبب میشود اطلاعات معنی داری برای یک شرکت در راستای شرایط مالی ایجاد شود، تحلیل مالی نامیده میشود که با عنوان نسبتهای مالی نیز شناخته میشود. برای تحلیل مالی یک سری فرمولها مطرح است که در فضای ارقام و اعداد بسیار مورد توجه قرار میگیرد. فرمولهای تحلیل مالی بر روی ترازنامهها و میزان سود و زیاد بررسی میشوند و در مدیریت مالی نقش ویژهای دارند. از سوی دیگر تجزیه و تحلیلهای آماری نیز وجود دارند که میتوانند اهرم مالی محسوب شوند. در نسبتهای مالی قرار است که نرخ بازگشت سرمایه، وضعیت سودآوری و رشد و حاشیهها نیز مدنظر قرار بگیرد.
طبقه بندی تحلیل مالی و اهداف اصلی آن
تحلیل تجزیه و تحلیل مالی چیست؟ مالی در ۵ دسته بزرگ تقسیم شده است که عبارت است از: نسبتهای نقدینگی، نسبتهای اهرمی، نسبتهای کارایی، نسبتهای سودآوری و همینطور نسبتهای ارزش بازار.
اهداف اصلی برای تحلیل مالی در دو بخش مهم بررسی میشود. بخش اول ردیابی عملکرد شرکت است. در این بخش هر یک از نسبتهای مالی برای یک دوره مشخص مورد محاسبه قرار میگیرد. تغییراتی مشخص میشود که در طول زمان رخ داده است و روند عملکرد شرکت را مشخص میکند. در واقع بررسی میشود که شرکت در طول زمان در حال رشد بوده است یا سیر نزولی داشته باشد.
هدف دیگر از تحلیل مالی مقایسه عملکرد شرکت است. در واقع تحلیل مالی یک شرکت با سایر رقبای اصلی او در بازار مورد مقایسه قرار میگیرد و قرار است مشخص شود که شرکت مورد نظر به طور میانگین از سایر شرکتهای هم رده خود بهتر عمل میکند یا عملکرد ضعیفتری دارد. یک مثال بارز در این راستا این است که آیا بازده دارایی شرکتهای مختلف به تحلیلگر یا سرمایه گذار کمک خواهد کرد یا خیر. در واقع مشخص میشود که کدام شرکت بر اساس داراییهای خود میتواند به بیشترین بهره وری دست یابد.
صورتهای مالی برای استفاده کنندگان برون سازمانی و درون سازمانی مورد بررسی قرار میگیرند. استفاده کنندگان برون سازمانی شامل تحلیلگران مالی و سرمایه گذاران خرد هستند. رقبا و مقامات مالیاتی نیز در این دسته قرار میگیرند. مدیریت و کارمندان و سایر مالکان اغلب در لیست استفاده کنندگان درون سازمانی قرار میگیرند.
فرمولهای تحلیل مالی مربوط به بخش نقدینگی
بخش اول از فرمولهای تحلیل مالی مربوط به بخش نقدینگی است. نسبتهای نقدینگی به نسبتهایی گفته میشود که شرکت برای پرداخت بدهیهای کوتاه مدت و بلند مدت خود خواهد داشت و در واقع توانایی شرکت در این زمینه بررسی میشود. در بررسی تحلیل مالی نقدینگی، نسبت جاری، نسبت سریع، نسبت نقدی و نسبت جریان وجه نقد عملیاتی ارزیابی میشود.
نسبت جاری: در بررسی نسبت جاری دو پارامتر بدهیهای جاری و دارایی جاری دخالت دارند به طوری که توانایی شرکت از نظر دارایی را نشان میدهد که میبایست برای بدهیهای کوتاه مدت بررسی شود.
بدهی جاری/دارایی جاری = نسبت جاری
نسبت سریع: در بررسی تحلیل سریع یا آنی سه پارامتر بدهی جاری و موجودی مواد و داراییهای جاری بررسی میشوند. در واقع توانایی شرکت برای پرداخت بدهیهای کوتاه مدت را نشان میدهد که با استفاده از داراییهای موجود بررسی میکند که قرار است در زمانی سریع و آنی به وجه نقد تبدیل شوند.
بدهی جاری/(موجودی مواد و کالا – داراییهای جاری) = نسبت سریع
نسبت نقدی: پارامترهای ارزیابی شده برای بخش نسبت نقدی مربوط به بدهی جاری و وجه نقد و معادل آن است. به طوری که بررسی میکند شرکت در پرداخت بدهیها از طریق وجه نقد چقدر توانایی دارد. در این تحلیل مالی ، معادل وجه نقد نیز مورد استفاده قرار میگیرد.
بدهی جاری/وجه نقد و معادل وجه نقد = نسبت نقدی
نسبت جریان وجه نقد: این نسبت مالی به دفعاتی از پرداخت شرکت در یک دوره بخصوص اشاره دارد که برای بدهیهای جاری در نظر گرفته میشود و توسط وجه نقد صورت میگیرد در این نسبت از پارامترهای بدهی جاری و وجه نقد عملیاتی استفاده میشود.
بدهی جاری/وجه نقد عملیاتی = نسبت جریان وجه نقد عملیاتی
فرمول تحلیل مالی مربوط به نسبتهای اهرمی
در بخش تحلیل مالی اهرمی تمرکز اصلی بر روی میزان سرمایهای است که از طریق بدهی تامین شده است و این میزان سرمایه باید اندازه گیری شود. در واقع نسبتهای اهرمی در ابتدا وضعیت بدهی یک سازمان را به طور دقیق محاسبه و اندازهگیری میکنند. در بررسی تحلیل مالی اهرمی نسبتهای بدهی، نسبت بدهی به سرمایه و نسبت پوشش هزینه بررسی میشود.
نسبت بدهی: این بخش از تحلیل مالی با دو متغیر کل دارایی و کل بدهی همراه است به طوری که میزان دارایی شرکت را که از طریق بدهیها تامین شده است، مورد محاسبه قرار میدهد.
کل دارایی/کل بدهی = نسبت بدهی
نسبت بدهی به سرمایه: سرمایه ای که از سوی سهامداران وارد یک سازمان میشود بخش مهمیاز این تحلیل مالی را شامل میشود و در این فرمول دو پارامتر کل سرمایه و کل بدهی بررسی میشود به طوری که قرار است وزن کل بدهی و تعهدات مالی بر اساس میزان سهام وارده توسط سهامداران مقایسه شود.
کل سرمایه/کل بدهی = نسبت بدهی به سرمایه
نسبت پوشش هزینه بهره: این بخش در خصوص توانایی شرکت تمرکز میکند که بتواند از پس پرداخت کل بدهیهای شرکت بر آید. در فرمول این نسبت نیاز است که دو متغیر کل بدهی و درآمد عملیاتی بررسی شود.
کل بدهی/درآمد عملیاتی = نسبت پوشش کل بدهی
فرمول تحلیل مالی مربوط به نسبتهای کارایی
سومین دسته از فرمولهای تحلیل کالی مربوط به بخش کارایی است. این بخش در واقع مشهور به نسبتهای فعالیت است به طوری که قرار است میزان مطلوبیت شرکت در راستای دارایی و منابع مورد نظر را بررسی کند. در این نسبت هم فرمولهای مربوطه وجود دارند که شامل نسبت گردش دارایی، نسبت گردش موجودی کالا، نسبت گردش حسابهای دریافتی و نسبت متوسط روزهای نگهداری موجودی کالا.
نسبت گردش دارایی: در فرمول به کار رفته در این نسبت قرار است که توانایی شرکت در راستای فروش بر اساس دارایی را بررسی شود و اندازه گیری بر اساس دو پارامتر کل دارایی و فروش خالص دنبال میشود.
کل داراییها/فروش خالص = نسبت گردش داراییها
نسبت گردش موجودی کالا: این بخش از فرمول تحلیل مالی مربوط به دفعاتی است که یک کالا در دوره ای مشخص به فروش میرسد و جایگزین صورت میگیرد. در بررسی این فرمول دو پارامتر میانگین پولی موجودی کالا و هزینه تمام شده کالای فروخته موارد مهم هستند.
میانگین(پولی) موجودی کالا/بهای تمام شده کالای فروش رفته = نسبت گردش موجودی کالا
نسبت گردش حساب دریافتی: در این نسبت از تحلیل مالی دو پارامتر میانگین حسابهای دریافتنی و وضعیت خالص از فروش نسیه بررسی میشود و در واقع بررسی میکند که چند دفعه حسابهای دریافتنی شرکت میتوانند در یک دوره زمانی مشخص تبدیل به وجه نقد شوند.
میانگین حسابهای دریافتنی/خالص فروش نسیه تجزیه و تحلیل مالی چیست؟ = نسبت گردش حسابهای دریافتنی
نسبت متوسط روزهای نگهداری موجودی کالا: در این فرمول روزهایی که شرکت موجودی کالا را پیش از فروش نگهداری کرده است به صورت میانگین نمایش داده میشود.
نسبت گردش موجودی کالا/۳۶۵ = نسبت متوسط روزهای نگهداری موجودی کالا
فرمول تحلیل مالی مربوط به نسبتهای سودآوری
در بخش نسبتهای سودآوری از تحلیل مالی ، توانایی شرکت در راستای هزینههای عملیاتی، سرمایه، داراییهای ترازنامه ای و میزان سود نسبت به میزان درآمد بررسی میشود. نسبتهای معمول سودآوری در این راستا اهمیت زیادی دارد که شامل، نسبت حاشیه سود ناخالص، نسبت حاشیه سود عملیاتی، نسبت بازده داراییها، نسبت بازده سرمایه است.
نسبت حاشیه سود ناخالص: این بخش مربوط به میزان سود شرکت است که به واسطه فروش خالص صورت میگیرد. در واقع شرکت پس از بهای تمام شده کالای فروش رفته میبایست کسب سود را بررسی نماید. در این فرمول پارامترهای فروش خالص و سود ناخالص دخالت دارند.
فروش خالص/سود ناخالص = نسبت حاشیه سود ناخالص
نسبت حاشیه سود عملیاتی: این فرمول قرار است فروش خالص و درآمد عملیاتی سازمان را مورد مقایسه قرار دهد و کارایی عملیاتی واحد تجاری را نیز مشخص سازد و پارامترهای فروش خالص و درآمد عملیاتی مورد بررسی قرار میگیرد.
فروش خالص/درآمد عملیاتی = نسبت حاشیه سود عملیاتی
نسبت بازده داراییها: در این بخش از فرمول تحلیل مالی وضعیت کارایی شرکت بررسی میشود که در راستای استفاده از داراییها بوده و قرار است میزان سود مشخص شود و پارامترهای کل دارایی و سود خالص مدنظر خواهد بود.
کل داراییها/سود خالص = نسبت بازده داراییها
نسبت بازده سرمایه: بررسی وضعیت کارایی شرکت در قبال سرمایه بسیار مهم است و در این فرمول از نسبت بازده سرمایه دو پارامتر مهم کل سرمایه و سود خالص ارزیابی میشود.
کل سرمایه/سود خالص = نسبت بازده سرمایه
فرمول تحلیل مالی مربوط به نسبتهای ارزش بازار
در بررسی تحلیل مالی موضوعی به نام نسبت ارزش بازار وجود دارد که برای ارزیابی قیمت سهام یک شرکت بررسی میشود و به طور کلی شامل نسبت ارزش دفتری، نسبت بازده سود به صورت نقدی و سهم و نسبت قیمت به درآمد خواهد بود.
نسبت ارزش دفتری: در این بخش قرار است میزان سرمایه متعلق به هر سهم باید محاسبه شود. پارامترهای مورد ارزیابی در این روش تعداد سهام در دست سهامدار و کل سرمایه خواهد بود.
تعداد سهام در دست سهامداران/کل سرمایه = نسبت ارزش دفتری سهام
نسبت بازده سود نقدی: در بررسی بازده سود نقدی قرار است که وضعیت سود نقدی به نسبت قیمت بازار بررسی شود و سهم در این راستا مورد سنجش قرار میگیرد. پارامترهای مهم مربوط به این بخش شامل قیمت هر سهم و سود نقدی مربوط به هر سهم است.
قیمت هر سهم/سود نقدی هر سهم = نسبت بازده سود نقدی
نسبت سود هر سهم : در مورد میزان سود به ازای هر سهم محاسبه میشود. در این فرمول از تحلیل مالی در ابتدا باید تعداد سهام هر سهامدار بررسی شود و سپس سود خالص مورد محاسبه قرار بگیرد. نسبت سود هر سهم میزان سود به ازای هر سهم را محاسبه میکند.
نسبت قیمت به درآمد : این بخش از فرمول تحلیل مالی مربوط به پارامترهای سود هر سهم و قیمت سهم است که در واقع بین قیمت سهام یک شرکت با سود هر سهم مقایسه در نظر گرفته میشود.
سود هر سهم/قیمت سهم = نسبت قیمت به درآمد
جمع بندی
در بررسی تحلیل مالی بهتر است روشهای تجزیه و تحلیل نیز بررسی شود. به هر صورت یک سری روشها وجود دارد که رویکرد درونی، مقایسهای، سرمایه در گردش و تحلیل خطر هستند که هر یک میتواند راه حل مناسبی برای تحلیل مالی باشد. در روش تجزیه و تحلیل درونی قرار است که اقلام مندرج در صورتحساب مورد مقایسه قرار بگیرد. در روش تجزیه و تحلیلی مقایسهای، بین اقلام مندرج در صورت حسابهای چند دوره یک سری مقایسهها در نظر گرفته میشود. در تجزیه و تحلیل سرمایه میبایست عوامل موثر شناسایی شود و همینطور موقعیت پول در روند صعودی و نزولی بررسی شود. همینطور روشی با عنوان تجزیه و تحلیل خطر نیز وجود دارد که میتواند رویکرد سرمایه گذاری موسسه را با سنجش خطران بررسی کند و بخش مهمی از رویکرد تحلیل مالی را در بر میگیرد.
نسبتهای بدنی در رویکرد جاری و بلند مدت و همینطور در بخش داراییهای ثابت به ارزش ویژه دنبال میشود و بخش مهمی از تحلیل مالی هستند. از سوی دیگر یک سری مشکلات اقتصادی نیز دیده میشود که سطح ارزشمندی از شاخصهای مالی را در بر میگیرد.
نسبت توان پرداخت بهره نیز بخش دیگری از تحلیل مالی محسوب میشود که بر اساس داراییهای مدیران سنجیده میشود و میتواند یک ساختار مهم از تحلیل مالی شرکتهای کوچک و بزرگ باشد.
کاروکسب دورههای آموزشی متنوعی را در حوزههای تحلیل کسبوکار، هوش تجاری، مدیریت فرایند، مدیریت پروژه، مدیریت چابک و . برگزار میکند. جهت آشنایی با دورههای آموزشی کاروکسب از تقویم دورههای آموزشی بازدید نمایید.
تجزیه و تحلیل مالی چیست؟
خانه > محتوا > مقاله > مقاله حسابداری > مقاله حسابداری در صفحه اصلی > تجزيه و تحليل صورت هاي مالي چيست و چگونه صورت مي پذيرد؟
تجزیه و تحلیل صورت های مالی چیست و چگونه صورت می پذیرد؟
چنانچه بخواهید در جایگاه یک مدیر مالی وضعیت شرکت موسسه خود را ارزیابی نمایید یا به عنوان یک سرمایه گذار شرکتی را که می خواهید در آن سرمایهگذاری کنید به خوبی بررسی نمایید تا بازدهی مناسبی از سرمایهگذاری خود داشته باشید. بایستی تجزیه و تحلیل صورتهای مالی موسسه را مد نظر قرار دهید.
به شکل مقابل توجه کنید .
اگر به شکل فوق دقت کنید و پول موجود در یک موسسه راه مانند آب موجود در یک استخر هشت ضلعی در نظر بگیرید یا بهتر بگوییم یک موسسه را همانند یک پیکر انسان فرض کنید و جهت های مشخص شده در روی استخر جریان ورود و خروج پول (آب) فرض کنید و یا در واقع آنها را هر یک از اعضای بدن انسان فرض کنید متوجه می شوید که باید بین اعضای انسان تناسبی وجود داشته باشد یا بهتر بگویم برای آنکه سخت دچار مشکل نشود تناسب و نظمی در ورود و خروج جریان آن وجود داشته باشد به عنوان مثال باید تناسب بین خرید دارایی ثابت یعنی خروج بول با ورود پول به هر شکل ممکن مانند وصول مطالبات و سایر دریافت های نقدی وجود داشته باشد،تا همیشه تعادل برقرار باشد.
در تجزیه و تحلیل صورتهای مالی نیست کار بررسی کننده دقیقاً بررسی همین تناسب ها می باشد،بنابراین تجزیه و تحلیل صورتهای مالی به صورت های زیر انجام می شود:
۱. تجزیه و تحلیل نسبت های مالی:که در این تجزیه و تحلیل تناسب عددی صورت مالی مورد بررسی قرار میگیرد.
۲. تجزیه و تحلیل عمودی:تجزیه و تحلیل عمودی ارقام یک صورت مالی با یک رقم از همان صورت مالی مقایسه می شود مثلاً بهای هزینه ها با درآمد فروش.
۳. تجزیه و تحلیل افقی: ارقام یک صورت مالی حداقل در دو دوره مالی متوالی با هم مقایسه می شوند. به عنوان مثال در ترازنامه سال ۷۸ حساب موجودی نقد سال ۷۸ با موجودی نقد سال ۷۷ مقایسه می شود.
تحلیل چیست و تحلیلگر کیست ؟ | انواع تحلیل در بازارهای مالی
همانطور که میدانید، ورود به هر زمینه و حرفهای نیاز به دانش دارد که بازار بورس نیز از این قاعده مستثنا نیست. ولی متاسفانه به علت دسترسی آسان به بازار بورس و سهام، کاربران این امر مهم را نادیده میگیرند. عموما کاربران تازه وارد در بازار بورس، بر اساس فاکتور شانس عمل میکنند.
شما جهت داشتن یک سرمایه گذاری و معامله موفق باید با علم تحلیل در بورس آشنا باشید. چرا که، شناخت انواع تحلیل در بورس به شما کمک میکند که تمامی فرآیند سرمایه گذاری، خرید و فروش سهام خود را با آگاهی کامل انجام دهید و بازده بالایی در بازار بورس داشته باشید. در واقع، شناخت انواع تحلیل در بورس به شما کمک میکند که با حداقل سرمایه، حداکثر سود را ببرید.
منظور از تحلیل و تحلیلگر چیست؟
برای درک بهتر موضوع باید ابتدا با مفهوم تحلیل آشنا شوید:
تحلیل به بررسی یک موضوع تجزیه و تحلیل مالی چیست؟ واحد به صورت همه جانبه و کامل و همچنین، مورد بحث قرار دادن عوامل موثر بر آن موضوع را تحلیل میگویند.
تحلیلگر فردی است متخصص، که با بررسی کامل و عمیق، سعی در پیدا کردن چگونگی روند بازار و پیشبینی آن دارد. این در حالی است که، معاملهگر رفتاری کاملا متفاوت را نشان میدهد. نکته اساسی در اینجاست که، تحلیلگر و معاملهگر دو نقش کلیدی اما کاملا متفاوت را در بازار بورس دارند. در واقع، تحلیلگر و معاملهگر مکمل یکدیگر هستند و به هیچ وجه جایگزین یکدیگر نمیشوند.
معاملهگر عموماً فردی است که پول به بازار تزریق میکند و تنها به فکر سود و زیان در بازار میباشد. معاملهگران مطالعات چندانی درباره پیرامون بازار سهام ندارند و با توجه به اطلاعات خود و همینطور تحلیل ها و اخبار روز اقدام به معامله میکنند. این درحالی است که، تحلیلگران اطلاعات موجود پیرامون بازار را به طور جامع مورد بررسی قرار میدهند و اطلاعات احتمالی از روند و رویکرد بازار را دارا میباشند. تحلیلگران معتقدند پیشبینیهایشان احتمالی است و بهتر است هر معاملهگری که قصد ورود به بازار و برای خرید یا فروش نیاز به تحلیل دارد، تحلیل های تحلیلگران را نوعی پیشنهاد برای خود در نظر بگیرند. امروزه، تحلیل گری یک شغل و حرفه است که در بازار بورس از اهمیت بالایی برخوردار است.
انواع تحلیل در بورس
حتما تا کنون برای شما هم این سوال پیش آمده که بین صدها سهم موجود در بازار سهام، بهتر است کجا سرمایهگذاری کنید؟ معاملهگران بازار بورس، همواره با این مسئله روبهرو هستند.
شناخت انواع تحلیل در بورس روشی است که معاملهگران را در تصمیمگیری درست یاری میدهد. به طور کلی، تحلیل در بازار بورس ایران به دو بخش تحلیل بنیادی (فاندامنتال) و تحلیل تکنیکال (فنی) تقسیم میشود که، هر کدام پیروان به خصوص خود را دارند. به کارگیری درست و اصولی این دو روش ریسک سرمایهگذاری را تا حد ممکن کاهش داده و اطمینان خاطر برای معاملهگران بازار بورس به ارمغان میآورد.
تحلیل بنیادی یا فاندامنتال
در این روش، با بررسی و تجزیه و تحلیل پارامترها و دادههای مالی و تمامی عواملی که بر ارزش یک سهام تاثیر دارند، ارزش ذاتی و حقیقی سهام مورد نظر تخمین زده میشود. در واقع، تحلیل بنیادی روشی برای به دست آوردن ارزش واقعی سهام و اوراق بهاداری است که در بازار بورس به درستی ارزشگذاری نشده است. همانطور که میدانید، ارزش ذاتی و ارزش بازاری دو مبحث کاملا متفاوت هستند. ارزش بازاری ارزشی است که، سهام را با آن خرید و فروش میکنند اما ارزش ذاتی، ارزشی است که با توجه به قابلیتهای سهام ارزشگذاری میشود. به طور مثال؛ چنانچه ارزش ذاتی یک سهام از ارزش بازاری آن کمتر باشد آن سهام در موقعیت فروش است و چنانچه ارزش ذاتی یک سهام از ارزش بازاری آن بیشتر باشد آن سهام ارزش خرید و سرمایهگذاری دارد. به طور کلی، در شیوه تحلیل بنیادی دو نوع رویکرد وجود دارد:
- رویکرد بالا به پایین؛ در این رویکرد تحلیلگر، تحلیل خود را از سطح بالایی همچون شاخصهای اقتصاد جهانی آغاز میکند. در واقع، نقطه آغازین در این نوع از رویکرد، اقتصاد جهانی و نقطه پایانی آن، تحلیل سهام شرکت مورد نظر میباشد. رویکرد بالا به پایین برای افراد حرفهای مناسبتر است.
- رویکرد پایین به بالا؛ در این نوع رویکرد تحلیلگر، سهام شرکت مورد نظر خود را مبدا تحلیل خود قرار میدهد. در واقع، نقطه آغازین این رویکرد، تحلیل شرکت و نقطه پایانی آن اقتصاد جهانی میباشد. رویکرد پایین به بالا برای افراد مبتدی مناسبتر است.
ممکن است در نظر شما این روش بسیار زمانبر باشد، اما این روش به شما کمک میکند تا به واقع بینانهترین شکل ممکن اقدام به سرمایهگذاریهای بلند مدت کنید. تحلیل بنیادی همچنین، این امکان را به شما میدهد که با شناسایی حرکت بعدی سهام مورد نظرتان در بازار بورس، تا حد ممکن جلوی ضرر و زیان را گرفته و امکان سودآوری را افزایش دهد.
* برای آموزش تحلیل بنیادی یا فاندامنتال کلیک کنید.
تحلیل تکنیکال در بورس
تحلیل تکنیکال یکی از رایجترین تجزیه و تحلیل مالی چیست؟ روشهای تحلیل در بورس است. در روش تحلیل تکنیکال یا فنی، با توجه به بررسی و تجزیه و تحلیل تاریخچه نمودار قیمتها، ارزش احتمالی یک دارایی در آینده را پیشبینی میکنند. این روش در تمامی بازارهایی که با اصل عرضه و تقاضا فعالیت دارند (طلا، دلار، مسکن، ارز دیجیتال و …) کاربرد دارد. فرضیه ساختاری این روش این است که، فعالیتهای معاملاتی گذشته به صورت مستقیم بر روند آینده بازار تاثیر دارند. به بیان سادهتر، تاریخ تکرار شونده است. در این روش، تمام تمرکز بر روی قیمتها است. تحلیلگران در این نوع تحلیل معتقدند که روند قیمتها در بازار تصادفی نیست. به همین منظور، با مطالعه جدولهای نمودار، تاریخچه سهام مورد نظر و روند شناسایی الگوها، سعی در پیشبینی قیمت سهام در آینده دارند. لازم به ذکر است که، تحلیل تکنیکال بر پایه قانون احتمالات پیش میرود و نمیتوان گفت پیشبینیهای این روش به طور صد در صد به واقعیت بدل میشوند. در واقع، ما با توجه به قانون احتمالات خود را آماده میکنیم تا بهترین تصمیم در مقابل حرکت سهام در بازار بورس را بگیریم. در تصویر زیر، نمونهای از یک تحلیل تکنیکال را مشاهده نمایید.
به طور کلی، تحلیل تکنیکال بر پایه سه اصل استوار شده است:
- قیمت همه چیز است و همه چیز در قیمتها تعریف میشود. تحلیلگران روش تکنیکال، اساس کار خود را قیمت قرار میدهند و معتقدند که تمام اطلاعات مورد نیاز در قیمتها موجود است.
- تحلیلگران معتقدند که قیمتها طبق یک روند مشخص حرکت میکنند و حرکت آنها تصادفی نیست. پس با مطالعه گذشته یک سهام، سعی در پی بردن به چگونگی روند الگوی رفتاری آن سهم در بازار را دارند. بیشتر استراتژیهای معاملاتی در روش تکنیکال با تکیه بر این اساس است.
- تاریخ تکرار میشود. این تکرار ناشی از عوامل روانشناختی همچون ترس و هیجانات است. این عوامل روانشناختی پیشبینی قیمتها را برای تحلیلگر آسانتر میکند. تحلیلگر برای درک بهتر روند بازار، از الگوهای نمودار قیمت برای تجزیه و تحلیل روند بازار استفاده میکند.
تاریخچه علم تکنیکال
بد نیست بدانید که این روش دارای قدمت زیادی است و پیشینه آن به صدها سال پیش بر میگردد. علم تحلیل تکنیکال اولین بار توسط تاجر برنج ژاپنی در قرن 18 پدید آمد. گفته میشود این فرد بنیانگذار تحلیل تکنیکال بر اساس نمودار شمعی است. بعدها این روش در قرن 19 در آمریکا به شهرت زیادی دست یافت. چارلز هنری داو کسی بود که در این زمینه شروع به فعالیت کرد و امروزه او را با نام پدر تجزیه و تحلیل مالی چیست؟ علم تحلیل تکنیکال نوین میشناسند. متاسفانه هیچ کتابی از چارلز هنری داو در زمینه علم تکنیکال منتشر نشده است. اما، او بود که علم تحلیل تکنیکال را به بازارهای سرمایه معرفی کرد.
* برای آموزش تحلیل تکنیکال کلیک کنید.
مقایسه تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی
سوال همیشگی کاربران این است که؛ تحلیل تکنیکال بهتر است یا تحلیل بنیادی؟
این سوال تاریخی هرگز پاسخ دقیقی نداشته است. همانطور که قبلا هم اشاره کردیم، این دو روش ساختار، مزایا و معایب کاملا متفاوتی دارند. اما این روشها هر دو یک هدف را دنبال میکنند که آن هدف تجزیه و تحلیل در بورس است. اما برای تصمیمگیری در این باره ابتدا باید با تمامی خصوصیات این دو روش آشنا شوید. از این رو، با مطالعه پیرامون مزایا و معایب هر دو روش و مقایسه آنها میتوانید بهترین روش تحلیلی متناسب با شرایط سرمایهگذاری خود را داشته باشید.
مزایا و معایب تحلیل بنیادی
در روش تحلیل بنیادی تمام تمرکز بر ارزش ذاتی شرکت است و تحلیلگر با مطالعه جامع پیرامون شرکت (صورتهای مالی، وضعیت فعلی شرکت و عملکرد رقبا و . ) سعی در پیدا کردن تفاوت قیمت فعلی سهام با ارزش واقعی و ذاتی آن را دارد. در صورت پیدا کردن تفاوت قیمت، اقدام به ارزیابی جهت سرمایه گذاری میکند و در صورت سرمایه گذاری منتظر میماند تا شرکت به ارزش ذاتی خود برسد. با این حساب میتوان گفت، روش تحلیل بنیادی جهت سرمایه گذاری هایی با بازده زمانی بلند مدت مناسبتر است.
مزایای تحلیل بنیادی
- نبودن هیچگونه تعصب و جهتگیری شخصی
- تحلیل وضعیت اقتصادی یک سهم در بلند مدت
- محاسبه دقیق ارزش یک دارایی
- کمک به افزایش درک جامعه در مورد تجارت با آموزش تحلیل بنیادی
- این شیوه تحلیل برای محاسبه بتا به عنوان عامل ریسک سیستماتیک به درستی ایفای نقش میکند.
معایب تحلیل بنیادی
- زمانبر بودن این روش با توجه به مطالعه و بررسی زیاد
- مشخص نبودن زمان دقیق رسید سهام به ارزش ذاتی خود
- در این روش، عامل غیر منتظره همچون تغییرات سیاسی یا تغییر قانونگذاریها میتواند بسیار مشکلساز باشد.
مزایا و معایب تحلیل تکنیکال
در روش تحلیل تکنیکال اوضاع کمی متفاوت است. این روش به علت استفاده از مباحث ریاضی و هندسه، دارای پیچیدگیهای بیشتری نسبت به تحلیل بنیادی است. در صورتی که، عموما افراد تصور میکنند که این روش آسانتر از روش بنیادی است. در این روش، حرکت قیمتها در بازار و رفتار بازار مورد بررسی قرار میگیرد و مانند روش بنیادی خبری از چشماندازهای بلند مدت نیست. پس میتوان نتیجه گرفت که، این روش برای معاملهگریهایی با بازده زمانی کوتاه مدت مناسبتر است.
مزایای تحلیل تکنیکال
- تشخیص زمان مناسب ورود و خروج به بازار
- اطلاع از حجم عرضه و تقاضا که منجر به شناخت تمایل بازار میشود.
- ارائه اطلاعات بدون تاخیر
- یادگیری آسان؛ به دلیل وجود منابع آموزشی فراوان و همچنین، وجود ابزار و شیوههای گسترده، فراگیری و یادگیری این شیوه آسان است.
- نبودن هیچگونه محدودیت زمانی در تحلیل و معاملهگری
معایب تحلیل تکنیکال
- وجود سیگنالهای ضد و نقیض میتواند موجب سردرگمی شود.
- با توجه به نادیده گرفتن فاکتورهای بنیادین در این روش، احتمال ریسک در بلند مدت افزایش مییابد.
- امکان تحلیل بدون تعصبات شخصی تحلیلگر
تحلیل تکنیکال و تابلو خوانی
یکی از مهارتهایی که این روزها زیاد راجع به آن صحبت میشود، مهارت تابلو خوانی است. تابلو خوانی روشی برای تحلیل در بازار بورس نیست؛ ولی میتواند در این زمینه به شما کمک کند. در واقع، به مشاهده اطلاعات سهام شرکتهای بورسی و تجزیه و تحلیل آنها تابلو خوانی گفته میشود. استفاده از مهارت ت ابلو خوانی نیاز به دقت و تجربه دارد. تابلو هر سهم در سایت tsetmc.com قابل مشاهده است؛ فقط کافی است نام سهام مورد نظر خود را جستجو کنید. تابلوخوانی به سهامداران کمک میکند تا اطلاعاتی مانند میزان خرید و فروش سهام، میزان عرضه و تقاضا، نوسانات سهم، حجم معاملات، خرید و فروش اشخاص حقیقی و حقوقی را به دست بیاورند و در مواقع اضطراری تصمیماتی بگیرند که تا حد امکان از ضرر و زیانشان جلوگیری کند.
نتیجهگیری
موفقیت در بازار بورس هرگز بر اساس شانس نبوده است، پس داشتن دانش علم بورس امر مهمی برای افزایش میزان موفقیت شما در این زمینه است. شناخت روشهای تحلیل در بورس و همچنین، روانشناسی بازار بورس و استفاده از آنها، اصلیترین عواملی است که از شما یک معاملهگر موفق میسازد. اینکه شما از کدام روش برای تحلیل در بازار بورس استفاده میکنید کاملا به نیاز و نوع معاملهگری و سرمایهگذاری شما بستگی دارد. اما توصیه ما به شما این است که، مهارت خود را در هر دو روش تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال افزایش داده و تا حد امکان از هر دو روش استفاده کنید؛ چرا که استفاده از هر دو روش قدرت تجزیه و تحلیل بیشتری به شما میدهد.
به روشی که با بررسی و تجزیه و تحلیل پارامترها و داده های مالی یک شرکت به ارزش ذاتی سهام آن شرکت پی میبرد تحلیل بنیادی می گویند.
به روشی که می شود در آن با مطالعه گذشته سهام و بررسی نمودارها، آینده آن سهام را پیش بینی کرد، تحلیل تکنیکال می گویند.
طبق تعریف سیستم اطلاعاتی حسابداری یکی از عملکرد های این سیستم تولید و ارایه گزارش های مالی و تفسیر نتایج حاصل از آنهاست.که نتایج تجزیه و تحلیل صورتهای مالی اساسی یکی از خروجی های سیستم اطلاعاتی حسابداری است.
در چند سال اخیر با رشد توسعه بنگاه های اقتصادی و رقابت پذیرشدن فعالیت های اقتصادی و نیز نیاز مدیران به اطلاعات مالی با ارزش و قابل استفاده برای تصمیم گیری تولید و ارایه اطلاعات مالی بیش از پیش اهمیت خود را نمایان ساخته است.
هم اکنون هر حسابداری که دارای مهارت تولید و ارایه گزارشهای مالی و تفسیر آنهاست ، به مراتب نسبت به سایر حسابداران فاقد این مهارت از نظر شغلی و کسب درآمد و امنیت شغلی از وضعیت بهتری برخوردار است .
یکی از گزارشهای مالی استاندارد که از سیستم اطلاعاتی حسابداری استخراج می شود، صورتهای مالی اساسی است که شامل ترازنامه ،صورت سود وزیان ، صورت سود وزیان جامع ، صورت جریان وجوه نقد و یادداشت های توضیحی است .
تهیه و تولیدو تفسیر و ارایه صورتهای مالی اساسی نیازمند دانش ، مهارت و تجربه است که متاسفانه عده کثیری از حسابداران از داشتن این مهارت بهره ای ندارند علی الرغم اینکه در دانشگاه واحدهای درسی به این منظور ایجاد شده و فارغ التحصیلان دانشگاهی آن را گذرانده اند.
برای تجزیه و تحلیل صورتهای مالی اساسی هر حسابداری علاوه بر دارابودن دانش حسابداری از جمله استانداردهای حسابداری ،باید نسبتا از دانش ریاضی ، مهارت استفاده ار نرم افزار Excel و بینش حسابداری برخوردار باشد. مهارت تهیه ،تفسیر و ارایه صورتهای مالی اساسی از مهارتهای سطح بالاو از باکیفیت ترین واثر بخش ترین مهارتهای حسابداری است.
در این مطلب سعی شده است مراحل بعد از تولید صورتهای مالی اساسی که همانا تجزیه و تحلیل صورتهای مالی اساسی است ،به طور خلاصه توضیح داده شود ، چنانچه حسابداران همینقدر در مورد مراحل تجزیه و تحلیل صورتهای مالی اساسی بدانند و آنرا به اجرا درآورند کمک بزرگی در ارایه اطلاعات مالی با ارزش به مدیران شرکتها کرده اند.
تجزیه و تحلیل صورتهای مالی اساسی :
تجزیه وتحلیل صورتهای مالی فرایندی است که میزان انعکاس واقعیت های اقتصادی توسط ارقام حسابداری شرکت را ارزیابی می کند.
از جمله کارکردهای تجزیه و تحلیل صورتهای مالی اساسی را می توان : ارزیابی ریسک و کیفیت عایدات شرکت ، برآورد قدرت سودآوری ،انجام تعدبلات لازم برای صورتهای مالی در جهت انعکاس بهتر واقعیت های اقتصادی و کمک به تجزیه وتحلیل مالی را برشمرد.
تکنیک های تجزیه وتحلیل صورتهای مالی یا همان نسبت های مالی برای تحلیلگر حکم کارکرد جعبه ابزار را دارد.
از دلایل مهم انجام تجزیه و تحلیل صورتهای مالی ، تولید اطلاعات با ارزش برای تسهیل اخذ تصمیات اقتصادی است.
مراحل تجزیه و تحلیل صورتهای مالی اساسی :
1. بیان اهداف و زمینه
4.تجزیه وتحلیل و تفسیر اطلاعات
5.گزارش نتایج و پیشنهادها
6.به روز کردن تجزیه و تحلیل ها
تجزیه و تحلیل صورتهای مالی بعنوان :
1- یک شیوه و ابزار برای ارزیابی مطرح است .
2- مورد نیاز برنامه ریزی و تصمیم گیری مدیران و سایر استفاده کنندگان صورتهای مالی است.
3- هدفمند ، سیستماتیک به اجرا درمی آید.
4- برای پیش بینی آینده با استفاده از اطلاعات گذشته دردسترس،مورد استفاده قرار می گیرد.
منابع تحلیل گری مالی
1- اطلاعات مالی ( صورتهای مالی اساسی )
2- اطلاعات کمی غیر مالی ، آمار تولید ، رشد اقتصادی ، آمار اشتغال بیکاری
3- اطلاعات کیفی ، گزارش حسابرسی ( مستقل و داخلی ) گزارش هیئت مدیره ، گزارش مدیریت
4- اطلاعات اظهارنظر گروه ها، شامل اظهارنامه بازار سرمایه ، واسطه گران مالی
اهداف تجزیه و تحلیل صورتهای مالی
1- تامین اطلاعات موردنیاز مدیران جهت ( برنامه ریزی ، تصمیم گیری و سرمایه گذاری )
2- به عنوان یک معیار، ابزار برای تجزیه و تحلیل وضعیت مالی،عملکرد مالی مورد استفاده قرار می گیرد.
3- برای مدیریت سبدسهام( پرتفوی )از تحلیل ها استفاده شود.
4- به عنوان یک ابزار برای ارزیابی عملکرد مدیران مورد استفاده قرار می گیرد.
5- ابزاری برای سنجش سودآوری ، کارایی ، اثر بخشی در یک واحد انتفاعی است.
سه مورد از روش های تجزیه وتحلیل صورتهای مالی اساسی
1- روش تجزیه وتحلیل با استفاده از نسبتهای مالی
نسبت نقدینگی ، نسبت فعالیت ، نسبت اهرمی ، نسبت سودآوری
2- تجزیه و تحلیل افقی
3- تجزیه و تحلیل عمودی
نسبت نقدینگی :
نسبت نقدینگی امکان ارزیابی و سنجش سرعت پرداخت تعهدات کوتاه مدت بنگاه اقتصادی از محل دارایی های جاری را فراهم می کند.
1- نسبت جاری : بدهیهای جاری /جمع دارائیهای جاری
2- نسبت آنی : بدهی جاری/جمع دارائیهای جاری منهای موجودی کالا و سفارشات
3- نسبت وجه نقد : جمع بدهی های جاری /جمع موجودی نقد ،اوراق مشارکت و سپرده ها
4- سرمایه در گردش : جمع بدهی های جاری – بدهی جاری
نسبت فعالیت ( کارایی ):
از این نسبت برای ارزیابی توانایی و قدرت دارایی های شرکت در جهت پیشبرد فروش استفاده می شود .
1- نسبت گردش دارایی : کل داراییها / فروش خالص
2- گردش دارایی جاری : جمع دارائیهای جاری/فروش خالص
3- گردش دارایی غیر جاری : جمع دارائیهای غیرجاری /فروش خالص
4- گردش دارایی ثابت : جمع دارایی ثابت مشهود و نامشهود/فروش خالص
نسبت اهرمی ( بافت مالی یا ساختار مالی ) :
نتایج این نسبت امکان ارزیابی و سنجش سرعت پرداخت تعهدات از محل حقوق صاحبان سهام و کل دارایی ها را فراهم می کند .
1- نسبت کل بدهی : کل دارائیها/ کل بدهی وکل حقوق صاحبان سهام/ کل بدهی
2- نسبت بدهی جاری : کل دارائیها/ کل بدهی جاری وکل حقوق صاحبان سهام/ کل بدهی جاری 3- نسبت بدهی غیر جاری : کل دارائیها/ کل بدهی غیر جاری وکل حقوق صاحبان سهام/ کل بدهی غیرجاری
4- نسبت پوشش هزینه بهره هزینه مالی و بانکی ( بهره) / سود عملیاتی
نسبت سود آوری :
از این نسبت برای ارزیابی و سنجش بازدهی فروش ، بازدهی دارایی ها و بازدهی سودآوری واحد انتفاعی استفاده می شود و این نسبت رابطه بین فروش ، سود و دارایی ها را مورد سنجش و ارزیابی قرار می دهد .
مهمترین نسبتهای آن عبارتند از :
1- نسبت سود ناخالص : فروش /سود ناخالص
2- نسبت سود عملیاتی : فروش / سود عملیاتی
3- نسبت سود خالص به فروش : فروش /سود خالص حاشیه فروش یا بازده فروش
4- بازده دارایی ها : کل دارایی ها/ سود خالص
5- بازده حقوق صاحبان سهام : حقوق صاحبان سهام / سود خالص
تجزیه و تحلیل افقی صورتهای مالی اساسی :
در این روش یک سال مالی را به عنوان سال پایه در نظر گرفته و سال های مالی بعد را نسبت به سال پایه مورد سنجش و ارزیابی قرار می دهند . از این تجزیه و تحلیل برای افزایش یا کاهش هر یک از اقلام صورت های مالی نسبت به سال پایه استفاده می کنند.
تجزیه وتحلیل عمودی صورتهای مالی اساسی :
دراین روش یکی از اقلام صورتهاي مالی را به عنوان اقلام مهم در نظرگرفته و سایراقلام را نسبت به
این قلم مهم مورد سنجش و ارزیابی قرار می دهند.مثلاً فروش را به عنوان اقلام مهم در نظرگرفته و
دارایی ها- بدهی ها- سرمایه- درآمد وهزینه تجزیه و تحلیل مالی چیست؟ را نسبت به فروش موردسنجش و ارزیابی قرار می دهدو نام دیگر این تجزیه و تحلیل؛ تجزیه و تحلیل درونی گفته می شود.
نقاط قوت تجزیه وتحلیل صورتهای مالی اساسی :
1- معیاری برای شناخت شرکتها و موسسات و تحقق اهداف آنها است.
2- به عنوان ابزاری برای پیش بینی آینده استفاده می شود .
3- معیاری برای ارزیابی عملکرد و کارایی و اثربخش واحد انتفاعی
4- اطلاعات مورد نیاز مدیران را برای برنامه ریزی و تصمیم گیری فراهم می کند.
5- معیار مناسبی برای ارزیابی دارایی ها و پروژه های سرمایه گذاری است.
6- معیار مناسب برای کنترل ریسک عملیاتی – مالی و ورشکستگی مد نظراست.
نقاط ضعف تجزیه وتحلیل صورتهای مالی اساسی :
1- نیازمند دانش فنی و تجربه متعارف می باشد برای افراد غیر مختصص قابل استفاده نیست .
2- تغییرات محیطی را در نظر نمی گیرد .
3- در زمان تورم بعلت فاصله زیاد بهای تمام شده و ارزش جاری قابل استفاده نیست .
4- بعلت اینکه تهیه صورتهای مالی نیازمند تجربه و توانایی لازم می باشد ممکن است قضاوت شخصی و یا دستکاری صورتهای مالی صورت پذیرد.
تهیه شده در: موسسه سرمایگان ارایه دهنده خدمات حسابداری ممتاز و کارآموزی حسابداری پیشرفته و آموزش مالیات
در صورتیکه علاقمند یادگیری مهارتهای پیشرفته تهیه و تفسیر و ارایه صورتهای مالی اساسی هستید پیشنهاد شرکت در کارگاه زیر را می دهیم .
موفق باشید . موسسه سرمایگان ( مشاورین مالی و اولین مبتکر ومجری کارگاه های نوابغ حسابداری وجهش به بازار کار حسابداری ایران)
دیدگاه شما