برای فهمیدن حداقل سرمایه مورد نیاز برای فارکس باید بگوییم که برعکس بازار سهام، هیچگونه قانون حداقل مبلغی برای استارت تجارت فارکس مشخص نشده است. پس، میتوانید با مبلغ خیلی کمتری نسبت به حداقل مبلغ ورودی بازار بورس ایالات متحده (۲۵۰۰۰ دلار) تجارت فارکس را آغاز کنید.
مفهوم نسبت ریسک به ریوارد و فرمول محاسبه آن
آیا اهل ریسک هستید؟ یکی از معدود ابزار معامله گران و نکات معاملاتی، محاسبه نسبت ریسک/ریوارد است.
هر فرد برای تحمل خطر، آستانه خاص خود را دارد. مثلاً ممکن است شما بانجی جامپینگ را دوست داشته باشید، اما شخص دیگری تنها با فکر کردن به آن دچار حمله پانیک شود. پس هر فرد باید با توجه به شخصیت خود میزان پذیرش ریسک را بسنجد.
سرمایهگذاری در بازار سرمایه دارای ریسک بالایی است و اگر قصد قبول این ریسک را دارید باید با تعیین حد ضرر برای خود، پاداش خوبی را نیز برای آن در نظر بگیرید.
مفهوم نسبت ریسک به ریوارد ( پاداش) Risk/Reward از اصول مهم در معاملات است، اما سود و زیان بر حسب پیپ تعداد معدودی از معاملهگران نحوه استفاده صحیح از آن را میدانند.
اصولا نسبت ریسک به ریوارد به معاملهگر این اجازه را میدهد که معاملات خود را طوری تنظیم و فیلتر کند که بتواند به او امید دهد و سود به همراه داشته باشد.
در ابتدا این موضوع را از نظر بازار سهام بررسی میکنیم.
فرض کنید تحقیقات در رابطه با انتخاب سهام را انجام دادهاید و سهامی را که از نظر شما مناسب است پیدا کردهاید.
متوجه شدهاید که سهم XYZ از بیشترین قیمت معامله اخیر که برای مثال 390 تومان بوده کمتر معامله میشود و در حال حاضر قیمت معامله 250 تومان است.
شما معتقدید که اگر در حال حاضر خرید کنید، در آیندهای نهچندان دور، سهم XYZ تا 390 تومان (حداکثر قیمت معامله شده سود و زیان بر حسب پیپ در قبل) مجدد بازمیگردد و میتوانید سود از آن دریافت کنید.
به فرض شما 500 تومان برای سرمایهگذاری دارید، بنابراین پس از انجام تمام تحقیقات خود، 20 سهم میخرید. اما آیا نسبت ریسک/ریوارد خود را هم میدانید؟
هدف از این مقاله آموزش ریسک به ریوارد در بورس است که با ارائه یک نمای کلی از این نسبت، بتوانید از ابتدا شروع کنید و مرحلهبهمرحله نسبت ریسک به ریوارد را بررسی نمایید.
نسبت ریسک/ریوارد چیست؟
متأسفانه، برخی از سرمایهگذاران خرد وقتی میخواهند پول خود را سرمایهگذاری کنند، ضرر زیادی را تجربه میکنند. دلایل زیادی برای این امر وجود دارد، اما یکی از دلایل آن ناشی از ناتوانی سرمایهگذاران در کسب سود، عدم تعیین حد ضرر برای خود و پایبندی به آن و همچنین ناآگاهی از مدیریت ریسک است.
نسبت ریسک به ریوارد یک اصطلاح رایج مالی است، اما مفهوم ریسک به ریوارد چیست؟
نسبت ریسک به ریوارد شاخصی است که توسط سرمایهگذاران حرفهای برای مقایسه ریسکهای یک دارایی با سود مورد انتظار، استفاده میشود.
به زبان ساده مفهوم نسبت ریسک/ریوارد نشاندهنده احتمالی است که یک سرمایهگذار میتواند بهازای هر ریال ریسکی که در سرمایهگذاری میکند، سود به دست آورد.
بسیاری از سرمایهگذاران از نسبت ریسک/ریوارد برای مقایسه بازده مورد انتظار یک سرمایهگذاری در مقایسه با میزان ریسکی که باید برای به دست آوردن این بازدهها انجام دهند، استفاده میکنند. مثال زیر را در نظر بگیرید:
یک سرمایهگذاری با نسبت ریسک به ریوارد (پاداش) 1: 7 نشان میدهد که مایل به ریسک 1 ریال برای چشمانداز کسب سود 7 ریال است. از طرف دیگر، نسبت ریسک/ریوارد 1: 3 نشان میدهد که یک سرمایهگذار باید انتظار داشته باشد که 1 ریال سرمایهگذاری کند، به این دلیل که 3 ریال از سرمایهگذاری خود سود کسب کند.
معامله گران عمدتاً برای ایجاد یک استراتژی خاص از چنین شاخصی استفاده میکنند و اغلب از رویکرد نسبت سود به پاداش برای برنامهریزی معاملات خود بهره میبرند.
بهخاطر داشته باشید که حتی بهترین معاملهگران فقط در 70 درصد مواقع درست عمل میکنند.
درواقع سود به این معنا است که ضررهای خود را کاهش و با گذشت زمان سودهای خود را بیشتر کنید. به همین دلیل است که هر زمان که وارد معامله میشوید باید نکات مثبت و منفی آن را بشناسید. هدف از این کار به دست آوردن نسبت بالقوه 3 به 1 که بهترین نسبت ریسک به ریوارد است یا بهتر از آن، نسبت استثنایی 2 به 1 برای معاملات روزانه میباشد.
محاسبه نسبت ریسک به ریوارد
کارشناسان مالی تاکید میکنند که ریسکها و ریواردها (پاداشها) به هم وابسته هستند و یک سرمایهگذار برای تصمیمگیری سود و زیان بر حسب پیپ نهایی باید این نسبت را محاسبه کند.
محاسبه واقعی برای تعیین ریسک در برابر ریوارد بسیار آسان است. فرمول ریسک به ریوارد به این صورت است که شما بهسادگی سود خالص (پاداش) خود را بر قیمت حداکثر ریسک خود تقسیم میکنید.
با تقسیم سود خالص (پاداش) بر قیمت حداکثر، ریسک معامله محاسبه میشود.
برای گنجاندن محاسبات ریسک به ریوارد در پروسه معاملات خود، ابتدا سهمی را انتخاب کنید، اهداف صعودی و نزولی آن را بر اساس قیمت فعلی تعیین کنید و نسبت ریسک به ریوارد را محاسبه کنید.
اگر ریسک به ریوارد زیر آستانه تحمل ضرر شما است، حد ضرر خود را بالا ببرید تا به نسبت قابل قبولی برسید. اگر نمیتوانید به نسبت قابل قبولی دست پیدا کنید، سهم سرمایهگذاری خود را تغییر دهید.
در طول نگهداری سهام، با ادامه تجزیهوتحلیل اطلاعات جدید، اگر نسبت ریسک به ریوارد نامطلوب شد، از خروج از معامله نترسید. هرگز در موقعیتی قرار نگیرید که نسبت ریسک/ریوارد به نفع شما نباشد.
فرمول ریسک به ریوارد
روش اول
یک فرمول ریسک به ریوارد به این صورت است که:
حد ضرر - قیمت سهم = ریسک
قیمت سهم - حد سود = ریوارد
سپس مقدار ریسک را بر ریوارد تقسیم کنید و هرچه نسبت محاسبه شده کم تر از 50 درصد باشد، برای خرید مناسبتر است.
مثال1:
قیمت سهم افق 61,270 ریال میباشد.
حد ضرر: 58,600 و مقاومت 63,100 ریال. هدف اول را 70,000 ریال محاسبه میکنید. تعیین ریسک به ریوارد به این صورت است:
2670 = 58600 – 61270= ریسک
1830= 61270 -63100= ریوارد
ریسک / ریوارد= 1.45 که بالا میباشد. این عدد از 100 بیشتر است و به همین خاطر، ریسک خریدش بالا است.
مثال 2:
اگر سهمی را در 10,000 ریال خریداری کرده باشید و برای آن حد ضرر 7,500 ریال و حد سود 20,000 ریال قرار دهید، ریسک این معامله بهازای هر سهم 2,500 ریال و پتانسیل سود آن 10,000 ریال است.
سپس به مقایسه ریسک با سود میپردازید تا نسبت ریسک به ریوارد به دست آید:
0.25 = 10000 / 2500 = پاداش/ریسک
بنابراین ریسک به ریوارد این معامله یک به چهار میباشد.
البته بهترین ریسک به ریوارد یک به سه تعیین شده است به این معنا که یعنی تحمل یک واحد ریسک در مقابل سه واحد سود وجود دارد.
روش دوم
در ابتدا باید مقدار سرمایه خود را تعیین کنید ( متغیر S )، سپس درصد ضرر خود را مشخص کنید (متغیر N ) .
نقطه ورود معاملات خود را باید مشخص کنید که معمولاً معاملهگران برای تعیین نقطه ورود از تکنیک Triger (تریگر) استفاده میکنند.
استفاده از تریگر زمانی کاربرد دارد که شما محدوده مناسب برای ورود را تشخیص دادهاید اما قیمت دقیق برای ورود را نمیدانید، در این زمان استفاده از تریگر مناسب است.
استفاده از اندیکاتورهایی مانند میانگین متحرک، RSI ، MACD و . برای تشخیص نقطه ورود مناسب است. مثلاً زمانی که خط روند با یک کندل صعودی یا نزولی قدرتمند قطع شود میتواند سیگنالی برای خرید باشد.
بعد از خریداری سهم برای سود و زیان بر حسب پیپ خود حد سود ( profit target ) برای خروج و حد ضرر فروش تعیین کنید. فاصله بین قیمت خرید و هدف قیمتی فروش را a در نظر بگیرید. مشخص کردن حد ضرر به کمک متغیر N انجام میشود.
معمولاً تعیین حد ضرر به این سود و زیان بر حسب پیپ صورت است که کندل، حد موردنظر شما را رد کند و در نقطه پایینتر بسته شود و کندل بعدی نیز پایین کندل ایجاد شده قرار گیرد.
محاسبه ریسک نیز به کمک حد ضرر ( stop loss ) انجام میشود.
فاصله بین نقطه ورود و حد ضرر تعیین شده b نامیده میشود.
حال با تقسیم مقدار b بر a ، نسبت ریسک به ریوارد محاسبه میشود.
X*b = (N/ 100 )*S
متغیر X ، مقداری است که باید خرید انجام شود. در صورتی که حاصل به دست مده از 0.5 بیشتر باشد، معامله توجیهپذیر خواهد بود.
اندیکاتور محاسبه ریسک به ریوارد
در موقعیتهای تحلیل جهت تعیین نسبت ریسک به ریوارد و برای تعیین نقاط ورود و خروج، تعیین حد سود و ضرر و مشخص کردن محدوده زمانی و قیمتی بین دو نقطه مختلف، میتوان طبق تصویر زیر از اندیکاتور مناسب استفاده کرد:
- ابزار Forecast یا پیشبینی به تحلیلگران این امکان را میدهد که نقاط ورود و خروج را در معاملات خود تعیین کنند و برای افزایش زیبایی بصری و جذابیت آن میتوانید از آیکونها استفاده کنید.
- اندیکاتور Position Size Calculator نیز ابزاری کاربری است که در هر معامله باتوجهبه حجم معامله بر اساس نقطه ورود، حد ضرر و درصد ریسکپذیری شما را تعیین میکند و در هر دو پلتفرم 4 MT و 5 MT قابلاستفاده است.
جمعبندی
نسبت ریسک به ریوارد (پاداش)، یا همان نسبت سود به زیان به این معنا است که در برابر چند درصد سود، حاضر به از دستدادن چند درصد از سرمایه خود هستید و میتوانید سرمایه خود را به خطر بیندازید؟
مفهوم نسبت ریسک به ریوارد یا سود به زیان در بورس داخل و خارج (فارکس) کاربرد دارد.
اگر سهمی را پیدا کردید که هم از لحاظ تکنیکال و هم بنیاد وضعیت مناسبی دارد، برای تصمیمگیری بهتر، نسبت ریسک به ریوارد ( R/R ) را محاسبه کنید. نسبت مناسبی که در نظر گرفته میشود، کمتر از 50 درصد و بهترین ریسک به ریوارد در معاملات نسبت یک به سه تعیین شده است.
زمانی معاملهگر وارد معامله میشود که سود احتمالی که به دست میآورد از ضرر احتمالیاش بیشتر باشد. در صورتی که ضرر احتمالی از سود احتمالی بیشتر شد، فرصت دیگری را برای سرمایهگذاری بررسی نمایید.
روش های تعیین حد سود و حد ضرر – قسمت دوم
در قسمت قبلی به بررسی روش های تعیین حد سود پرداختیم. در این قسمت می خواهیم روش های تعیین حد ضرر را مورد بررسی قرار دهیم. همانطور که گفتیم قرار دادن حد ضرر به مراتب مهم تر و حیاتی تر از قرار دادن حد ضرر می باشد. چرا که باعث جلوگیری از نابودی سرمایه تان خواهد شد. با طلاچارت همراه باشید…
نکته: در ادامه این مطلب هرجا از واژه “ استاپ ” استفاده شد، به معنای همان حد ضرر می باشد.
حد ضرر ثابت
در این روش شما برای همه پوزیشن های خود یک حد زیان ثابت در نظر میگیرید. مثلا در بازار ارز ۳۰ پیپ برای هر پوزیشن. در واقع شما سعی می کنید که هیچگاه بیشتر از ۳۰ پیپ ریسک نکنید. مسلما این روش معایب زیادی دارد و باعث می شود که معاملات درستی که انجام داده اید نیز در اثر قرار دادن استاپ در جای نامناسب به معاملات بازنده منتهی شوند. پس توصیه ما این است که از این روش استفاده نکنید.
حد ضرر بر اساس نواحی مهم چارت
نواحی مهم چارت را شناسایی کنید و استاپ را کمی فراتر از آنها قرار دهید. روش کار به همین سادگی است. به عنوان مثال به نمونه زیر دقت کنید. ابتدا یک سطح کلیدی را پیدا کرده ایم که احتمال واکنش قیمت به آن زیاد بوده است. هنگامی که قیمت به این ناحیه رسیده است، وارد پوزیشن خرید شده ایم و استاپ را کمی پایین تر قرار داده ایم.
البته این روش هم معایبی دارد. یکی از عیب های آن این است که نوسانات قیمتی و نفوذ در سطوح در اکثر موارد وجود دارند و باید برای آنها چاره ای اندیشید. ممکن است شما استاپ را با این روش تعیین کنید اما در اثر ایجاد نوسانات قیمتی با یک پوزیشن بازنده مواجه شوید.
حد ضرر بر اساس الگوهای قیمتی
روش بسیار موثر و ساده ای می باشد. تنها کافیست تا محل قرار گیری استاپ هر الگو را بدانید. هر الگویی حد ضرر منحصر به خود را دارد. استاپ الگوها در جایی قرار می گیرد که وقتی قیمت به آن ناحیه برسد، الگو نامعتبر شده باشد.
در ادامه به استاپ الگوهای مشهور اشاره خواهیم کرد.
- دوقلو سقف: بالای دو قله
- دوقلو کف: زیر دو کف
- سه قلو سقف: بالای ناحیه سقف ها
- سه قلو کف: زیر ناحیه کف ها
- سر و شانه: بالای شانه سمت راست
- سر و شانه معکوس: زیر شانه راست
- مثلث متقارن صعودی: زیر آخرین کفی که منجر به شکست ضلع بالای مثلث شده است.
- مثلث متقارن نزولی: بالای آخری سقفی که منجر به شکست ضلع پایین مثلث شده است.
- مثلث صعودی: زیر آخرین کفی که باعث شکست سقف مثلث شده است.
- مثلث نزولی: بالای آخری سقفی که منجر به شکست کف مثلث شده است.
- کیو.ام صعودی: زیر ناحیه سر الگو
- کیو.ام نزولی: بالای ناحیه سر الگو
و در ادامه با مثال های تصویری جلو خواهیم رفت.
حد ضررهای محاسباتی
این نوع تعیین حد ضرر نیز برای روش های محاسباتی مثل کاماریلا و پیوت پوینت می باشد. در قسمت تعیین حد سود اشاره کردیم که در این روش ها سطوح قیمتی مهم از طریق محاسبات ساده ریاضی و طبق فرمول های مشخص بدست می آیند. یک سطح نقطه ورود، یک سطح برای حد سود و یک سطح نیز برای حد زیان در نظر گرفته می شوند. البته توضیح کاملا این روش های معاملاتی به دلیل گستردگی در حوصله این مقاله نمیگنجد.
طریقه محاسبه سود و زیان ارز دیجیتال
سایت زوم ارز یک توصیه دارد برای شما ،آن هم اینکه ابتدا برای ورود به بازر ارزهای دیجیتال باید برسی کامل را نمایید .که قصد دارید کدام ارز را خرید نمایید. حتما قبل از ورود به بازار آن ارز درباره آن ارز دیجیتال تحقیق نمایید و نمودار و همچنین حجم معاملات آن را مشاهده نمایید . و با تریدر هایی که در این ارز سرمایه گذاری کردن مشورت کنید و درباره سود و زیان آن ارز صحبت نمایید.ما در مقاله زیر شما را با طریقه محاسبه سود و زیان ارز دیجیتال آشنا می کنیم.
در مقاله طریقه محاسبه سود و زیان ارز دیجیتال جهت محاسبه رمز ارز بیت کوین را مثال زدیم . اما شما می توانید سود و زیان تمام رمز ارز ها مانند اتریوم – دش – بیت کوین کش – ریپل – مونرو – بیت کوین sv و … به همین روال محاسبه نمایید.
عناوین این مطلب به شرح زیر است:
طریقه محاسبه سود و زیان ارزهای دیجیتال
برای ورود به بازار ارزهای دیجیتال قطعا یک زمان ورود و یک زمان خروج برای خود انتخاب کردید که اصطلاحا به زمان ورود ،Entry Plan گفته می شود ، و به زمان خروج، Exit Plan گفته می شود. همچنین شما قبل از ورود به بازار رمز ارز ها، مبلغ سرمایه ای خاصی را در نظر گرفتید. و همچنین مطلع هستید که در هر زمان که بخواهد وارد بازارهای ارز دیجیتال شوید دلار و بیت کوین یک نرخ خاص دارد.
سود و زیان ارز دیجیتال شما وابسته به دو نرخ است
که این دو نرخ هر روز دچار تغییرات هستند. که با افزایش و کاهش می توانید سود و زیان خود را محاسبه نمایید.
حالات زیر نشان دهنده سود و زیان سرمایه شما
8 حالت وجود دارد که نشان دهد شما در سرمایه گذاری خود سود کردید یا ضرر ، که از طریق 6 حالت آن می توانید بدون محاسبه می توانید متوجه سود یا ضرر خود شوید ، اما باز برای محاسبه دقیق یود یا زیان خود نیاز است که از فرمول های زیر و همچنین فایل اکسل تهیه شده ، استفاده نمایید.
فرضیات یک مثال برای محاسبه سود و زیان ارز دیجیتال
فرض اول)در نظر می گیریم ارز دیجیتال مورد نظر BTC یا بیت کوین می باشد .پس می خواهیم بر اساس ارز دیجیتال بیت کوین محاسبات را انجام دهیم.
فرض دوم)سرمایه اولیه جهت ورود به بازار ارزهای دیجیتال 10000000 تومان می باشد.
محاسبه تعداد بیت کوین بر اساس سرمایه اولیه
در این مطلب می خواهیم بر اساس فرضیات بالا محاسبه کنیم که با مبلغ سرمایه ای 10 میلیون تومان چه تعداد بیت کوین می توان خریداری کرد.
البته قابل ذکر است واحد های کوچکتر بیت کوین را ساتوشی می نامند.
با فرضیات بالا و قیمت های ذکر شده در این مطلب با 10 میلیون تومان می توان 0.25 بیت کوین خریداری کنید.
برسی سود و زیان بیت کوین
برسی سود یا زیان زمانی محاسبه می شود که شما بخواهید از بازار ارز خارج شوید.قطعا در آن زمان دلار و بیت کوین نرخ خاص خود را دارند.و ممکن است نسبت به زمانی که شما ارز را خریداری نمودید ، قیما آنها بالا یا پایین رفته باشد.که این نوسان همان سود یا ضرر شما است.
حال با فرض اینکه دلار ثابت است ما میخواهیم سود و زیان سرمایه نهایی شما از طریق فرمول زیر محاسبه می شود.
فرض اول ) در زمان خروج از بازار ارز دیجیتال ، نرخ بیت کوین 8000 دلار باشد.و همان طور که فرض کردیم نرخ دلار ثابت باشد.
سود نهایی در فرض بالا حدود 20 میلیون تومان است.یعنی 10 میلیون سرمایه اولیه شما بود و 10 میلیون سود شما از سرمایه گذاری شما.
فرض دوم ) در زمان خروج از بازار ارز دیجیتال ، نرخ بیت کوین 2000 دلار باشد.و همان طور که فرض کردیم نرخ دلار ثابت باشد.
سود نهایی در فرض بالا حدود 5 میلیون تومان است.یعنی شما در این سرمایه گذاری ضرر کردید.
تمام حالات بالا را که در جدول قرار دادیم را می توانید بر اساس تعداد بیت کوین یا هر ارز دیجیتال خریداری شده توسط شما و همچنین نرخ دلار و نرخ ارز مورد نظر ، با فرمول های اعلام شده محاسبه نمایید.
همچنین سایت زوم ارز یک فایل اکسل را برای شما تهیه کرده است که از طریق فایل اکسل زیر می توانید سود و زیان ارزهای دیجیتال خود را محاسبه نمایید.در فایل زیر فقط شما نرخ دلار و بیت کوین در زمان ورود و خروج را وارد نمایید و همچنین مبلغ سرمایه خود را وارد نمایید ، و سپس سود و زیان خود را مشاهده نمایید.
سود و زیان بر حسب پیپ
حداقل سرمایه مورد نیاز برای آغاز معامله گری در فارکس زمان خواندن 6 دقیقه
- تیر ۲۵, ۱۴۰۰
- بدون نظر
در این نوشته قصد داریم به شما بگوییم حداقل سرمایه مورد نیاز برای استارت تجارت در فارکس چقدر باید باشد.
آیا قصد تجارت در بازار فارکس را دارید؟ خبر خوش این است که، فارکس تحقق یافتنی ترین بازار مالی حال حاضر است. برای افتتاح یک حساب فارکس کافیست مبلغ کمی را سرمایه گذاری کنید اما پذیرفتن سپرده کم اولیه از سوی کار گزاران فارکس، به معنای آن نیست که مبلغ سپردهی شما کافی است یا سرمایهای است که پیشنهاد میشود. بر اساس هدف ها و سبک تجارتی، توضیح میدهیم که برای آغاز تجارت در فارکس چه مقدار سرمایه نیاز است.
فهرست مطالب این مقاله
مدیریت ریسک و لازمه تجارت های فارکس
تجار فارکس در هر تجارت نبایستی بیش از ۱% سرمایه خود را ریسک کنند. اگر در حساب شما ۲۰۰۰ دلار است، بنابراین بالاترین ریسکی که میتوانید در هر تجارت داشته باشید، ۲۰ دلار است. اگر در حساب شما ۲۰,۰۰۰ دلار است، بنابراین نبایستی بیش از ۲۰۰ دلار ریسک کنید. حتی تجار خبره، رشتههای ضرر و زیان دارند و زمانی که ریسک هر تجارت را پایین نگه میدارند، حتی ۱ ردیفی از معاملات بازنده، سبب اتمام سرمایهی آنها نمیشود. درصد ریسک با اختلاف میان قیمت ورودی و مبلغ سفارش توقف زیان ضرب در اندازهی وضعیت و ارزش پیپ ،مشخص میشود.
حداقل سرمایه مورد نیاز برای فارکس
برای فهمیدن حداقل سرمایه مورد نیاز برای فارکس باید بگوییم که برعکس بازار سهام، هیچگونه قانون حداقل مبلغی برای استارت تجارت فارکس مشخص نشده است. پس، میتوانید با مبلغ خیلی کمتری نسبت به حداقل مبلغ ورودی بازار بورس ایالات متحده (۲۵۰۰۰ دلار) تجارت فارکس را آغاز کنید.
بازار فارکس در طول “پیپ”ها حرکت میکند. ارزش جفت برابری ارز EUR/USD را ۱/۴۰۶۵ در نظر بگیرید؛ رقم اعشاری ۴، نشاندهندهی ۱ پیپ حرکت است. اگر EUR/USD به ۱/۴۰۶۶ تبدیل شود، این جفت ۱ پیپ جا به جا شده و اگر به ۱/۴۱۶۵ برود، ۱۰۰ پیپ و رو به بالا حرکت کرده است.
جفت ارزهای فارکس در واحدهای ۱۰۰۰، ۱۰,۰۰۰ و ۱۰۰,۰۰۰ تایی که به آنها میکرو لات ، مینی لات و استاندارد میگویند معامله میشوند. موقع آغاز تجارت فارکس، به تجار میتدی و آماتور پیشنهاد میشود که اول یک حساب میکرو باز کنند. معاملهی میکرولاتها، به شما انعطاف بیشتری میدهد و بنابراین ریسک هر معامله پایین تر از ۱% خواهد سود و زیان بر حسب پیپ بود. به عنوان مثال، یک تاجر میکرولات، میتواند به ارزش ۶۰۰۰ دلار، ۱۴۰۰۰ دلار یا ۲۳۸۰۰۰ دلار ارز معامله کند اما یک معاملهگر مینیلات میتواند تنها در مضرب های ۱۰ هزارتایی معامله کند؛ یعنی ۱۰,۰۰۰، ۲۰,۰۰۰، ۳۰,۰۰۰ دلار و … تجار استاندارد نیز تنها در وضعیت هایی با مضرب ۱۰۰٬۰۰۰، یعنی ۱۰۰٬۰۰۰، ۲۰۰٬۰۰۰، ۳۰۰٬۰۰۰ و … میتواند تجارت کند.
زمانی که USD در جایگاه دوم قرار میگیرد، به عنوان مثال در جفت ارزهای EUR/USD یا AUD/USD ارزش پیپ ثابت است. اگر شما ۱ میکرولات ۱۰۰۰ تایی داشته باشید، هر پیپ ۰٫۱ دلار ارزش دارد. اگر ۱ مینی لات ۱۰ هزارتایی داشته باشید، هر پیپ ۱ دلار ارزش دارد. اگر ۱ لات استاندارد ۱۰۰ هزارتایی داشته باشید، هر پیپ ۱۰ دلار ارزش دارد. مقدار پیپ براساس قیمت و جفت ارز تغییر میکند؛ بنابراین آکاهی از میزان پیپ جفت ارزی که قصد معاملهی آن را دارید برای تعیین وضعیت و درصد ریسک شما در تجارت های فارکس، الزامی است.
سناریوی سرمایه برای معاملات فارکس
تصور کنید یک حساب ۱۰۰ دلاری افتتاح کرده اید (حداقل سپرده اولیهای که اکثر کارگزاران فارکس قبول میکنند). بنابراین ریسک شما در هر معامله ۱۰ دلار (۱۰ درصد ۱۰۰ دلار) است.
اگر قصد معامله جفت ارز EUR/USD را داشته باشید و بخواهید ۱ میکرولات سود و زیان بر حسب پیپ خریداری کرده یا به فروش برسانید، سفارش توقف ضرر تان میبایست در عرض ۱۰ پیپ از قیمت ورودی شما باشد. از آنجایی که هر پیپ ۰٫۱ دلار است، اگر سفارش توقف شما ۱۱ پیپ دورتر باشد، ریسک شما ۱۱ × ۰٫۱ دلار=۱٫۱ دلار است که از ریسک مجاز تان بالاتر است. پس، باز کردن حساب با ۱۰۰ دلار، تجارت فارکس شما را بسیار محدود میکند و پیشنهاد نمیشود. درضمن، موقعی که دارید مبالغ کمی برای هر معامله ریسک میکنید، با گذر زمان هم درآمد زیادی کسب نمی کنید.
سود بیشتر مستلزم سرمایه بیشتر است
فرض کنید که یک حساب ۵۰۰ دلاری دارید. حداقل مبلغ پیشنهاد شده برای ورود به فارکس ۵۰۰ دلار است. با این تفاسیر، مقدار ریسک شما در هر معامله نبایستی بیش از ۵ دلار باشد که انعطافپذیری بیشتری هم همراه خود دارد. شما میتوانید سفارش توقف ضرر خود را ۱۰ پیپ دورتر از مبلغ ورودی خود قرار دهید و ۵ میکرولات بردارید. زیرا ۱۰ پیپ × ۰٫۱ دلار × ۵ میکرولات = ۵ دلار ریسک.
یا اگر منطقیتر است که سفارش توقف ضرر خود را ۲۵ پیپ دورتر از مبلغ ورودی خود قرار دهید، پس با برداشتن تنها ۲ میکرولات، میتوانید ریسک معامله را زیر ۱ درصد سرمایهی خود نگه دارید. میتوانید ۲ میکرولات بردارید زیرا:
( ۲۵ پیپ × ۰٫۱ دلار × ۲میکرولات =۵ دلار)
و ۵ دلار بیشترین مبلغی است که میتوانیم با داشتن حساب ۵۰۰ دلاری، در هر معامله از معاملات فارکس خود ریسک کنیم.
باز کردن حساب ۵۰۰ دلاری نسبت به حساب ۱۰۰ دلاری درآمد و سود بیشتری نصیب شما میکند اما اکثر تجاری که به صورت مداوم تجارت میکنند، از حساب ۵۰۰ دلاری بیشتر از ۵ تا ۱۵ دلار در روز درآمدی عایدشان نمیشود. اگر با ۵۰۰۰ دلار شروع کنید، انعطاف بیشتری خواهید داشت و حتی میتوانید با لاتهای مینی و استاندارد و همچنین میکرو تجارت کنید. حالا اگر جفت ارز EUR/USD را به ارزش ۱/۴۰۶۵ بخرید و در ۱/۴۰۵۷ سفارش توقف ضرر خود را ثبت کنید (یعنی ۸ پیپ ریسک کنید)، اندازهی وضعیت شما چقدر میشود؟
بیشترین ریسکی که میتوانیم برای هر معامله متقبل شویم، ۵۰ دلار (۱ درصد ۵۰۰۰ دلار) است و میتوانیم در مینی لاتها معامله کنیم زیرا ارزش هر پیپ ۱ دلار است و سفارش توقف ضرر ما روی ۸ است. ۵۰ دلار تقسیم بر (۸ پیپ × ۱ دلار)= ۵۰ دلار تقسیم بر ۸ دلار=۶٫۲۵ مینی لات یا ۶ مینی لات و ۲ میکرولات که برابر است با ۶۲۰۰۰ دلار.
با این مقدار سرمایه و توانایی ریسک ۵۰ دلاری، پتانسیل سود دهی بالا میرود و تجار فارکس پتانسیل کسب روزی ۵۰ تا ۱۵۰ دلار را بسته به استراتژی فارکس خود دارند. لوریج یا اهرم به معاملهگران تجارت فارکس کمک میکند بتوانند با سرمایهی ۵۰۰۰ دلاری، در وضعیت ۶۲۰۰۰ دلاری حضور داشته باشند. تا وقتی که ریسک هر معامله کنترل شده باشد، لوریج یک آوانتاژ و مزیت قابل توجه در بازار تجارت فارکس است.
سرمایه پیشنهاد شده
اگر با ۵۰۰ دلار استارت بزنید، انعطافهایی خواهید داشت که ۱۰۰ دلار سرمایه اولیه به شما نمیدهد. اگر قصد دارید در بازار تجارت فارکس معامله کنید، حداقل با ۵۰۰ دلار شروع کنید. با هر مبلغی که استارت میزنید، ریسک خود را در هر معامله به ۱ درصد محدود کنید. سناریویی که در بالا آموزش داده و گفته شد را برای تعیین اندازهی وضعیت خود و براساس سفارش توقف ضرر و نوع لات (میکرو، مینی، استاندارد) مد نظر بگیرید.
میزان سرمایه ابتدایی، قطعاً بر روی درآمد تان موثر است. اگر قصد کسب درآمد از طریق بازار تجارت فارکس را دارید، بهتر است پس انداز کنید و سرمایهی تان را افزایش دهید. استارت با سرمایهی کم شما را مایوس میکند و در حقیقت زمان و انرژی را بیخودی هزینه کردن است.
سپاسگزاریم که تا انتهای مقاله همراه بودید. باعث خوشحالی ماست که نظرات خودتان را با مجموعه ما به اشتراک بگذارید.
دیدگاه شما