مفهوم ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک چیست؟
منظور از ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک چیست؟ چه تفاوتی با هم دارند؟ در این مقاله از شرکت کارگزاری سرمایه و دانش انواع ریسک سیستماتیک و انواع ریسک مالی غیرسیستماتیک را به شما معرفی کرده ایم.
ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک از اصطلاحات رایج در بازار سرمایهگذاری هستند و افرادی که در این بازار مشغول به فعالیتاند لازم است تا با تکنیکهای مختلف و اصطلاحات مرسوم این بازار مانند انواع ریسک آشنا شوند. هر میزان سرمایهگذار به مباحث تخصصی بازار مالی تسلط داشته باشد به همان اندازه در تصمیمگیریهای خود موفق عمل خواهد کرد. در این بخش، با دو ریسک مرسوم در بازار سهام آشنا خواهید شد.
ریسک سیستماتیک، به نوعی ریسک گفته میشود که سرمایهگذار نمیتواند آن را کنترل یا حذف کند. به همین خاطر آن را ریسک غیرقابل حذف نیز مینامند. این ریسک یکی از مباحثی است که همیشه در بازار بورس وجود داشته و برخی از سرمایهگذاران از آن با لفظ ریسک بازار نیز یاد میکنند. در مقابل، ریسک غیرسیستماتیک قابل کنترل و حذف است. به همین خاطر آن را ریسک شدنی و ریسک مشخص نیز مینامند. در ادامه همراه ما باشید انواع ریسک مالی تا با این اصطلاحات مهم بازار سهام به صورت تخصصی آشنا شوید.
آشنایی با ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک
آشنایی با ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک باعث آمادگی کامل شرکتهای حاضر در بازار سهام و همین طور سرمایهگذاران در مواجه با پیشآمدهای مختلف خواهد شد. درواقع، در بازارهای مالی شاهد انواع ریسک هستیم که برخی از آنها، آسیب رسان بوده و برخی دیگر قابل کنترل هستند.
هرچقدر با ریسکهای موجود بیشتر آشنا شوید، بهتر میتوانید آنها را کنترل یا رفع کنید. بنابراین یادگیری این دو ریسک در رفع بسیاری از موانع مالی کارآمد خواهد بود. ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک نیز از مهمترین ریسکهای حاکم بر بازار مالی هستند که آشنایی با آنها ضرورت دارد.
ریسک سیستماتیک چیست؟
ریسک سیستماتیک مربوط به تمام بازار است نه یک شرکت یا سهام به خصوص و بر کل بازار سهام تأثیر میگذارد. ضمن اینکه، سرمایهگذاران یا شرکتهای بورسی در شکلگیری این ریسک یا حذف آن نقشی ندارند و این سیاستهای کلان یک کشور است که باعث بروز این ریسک یا رفع آن میشود.
برای تشخیص اینکه سهام شما چقدر در برابر ریسک سیستماتیک آسیبپذیر است بایستی به بتای آن توجه کنید. به این ترتیب، اگر مقدار بتای سهام بالاتر از ۱ بود یعنی ریسک سیستماتیک آن زیاد است و اگر پایینتر از ۱ بود به معنای ریسک سیستماتیک کمتر است. بنابراین اگر قصد یک سرمایهگذاری با حداقل ریسک را دارید باید سهامهایی را انتخاب کنید که بتای آنها زیر ۱ باشد.
عوامل تأثیرگذار در ریسک سیستماتیک
از عوامل تأثیرگذار در ریسک سیستماتیک میتوان به تحریم، جنگ یا خطر وقوع آن، تورم و نوسانات ارز و. اشاره کرد. همه این عوامل باعث رکود بازار سرمایهگذاری شده و بر کل بازار تأثیر میگذارند. جالب است بدانید حتی صحبتهای سیاستمداران نیز باعث شکلگیری ریسک سیستماتیک شده و بر ارزش سهام شرکتهای حاضر در بورس تأثیر میگذارد و سهامداران یا شرکتهای بازار نقشی در کنترل یا حذف آن ندارند.
بنابراین در بازار مالی کشورهایی که تنش سیاسی و اقتصادی کمتری دارند شاهد یک بازار قدرتمند سرمایهگذاری هستیم و حتی بسیاری از کشورهای جهان به این بازارهای باثبات ورود کرده و مایل به سرمایهگذاری در آنجا هستند. در نتیجه این ریسک در شکست بازار یا موفقیت آن نقش بسزایی دارد.
نمونه ریسک سیستماتیک
یکی از ریسکهای سیستماتیک رایج جدال و جنگ لفظی بین دو رئیس جمهور است. برای مثال، زمانی که رئیس جمهور ایران با مقامات امریکایی وارد جنگ لفظی و تهدیدی میشود، شاهد رکود بازار و افت ارزش سهامهای مختلف هستیم. بسیاری از سرمایهگذاران در چنین مواقعی به سرعت سهام خود را به فروش گذاشته و از بازار سهام به بازار طلا، ماشین و مسکن ورود میکنند که خود این کار نیز پیامدهای منفی در پی خواهد داشت.
مفهوم ریسک غیرسیستماتیک
ریسک غیرسیستماتیک مختص صنایع و سهام شرکتهای بازار است و تنها بر خود شرکت یا سهم تأثیر میگذارد. در واقع، این نوع ریسک به عملکرد و سیاستگذاری شرکت بستگی داشته و با اعمال راهکارهایی قابل کنترل و مدیریت است. ضمن اینکه، اگر سرمایهگذار در پرتفوی خود تنوع ایجاد کند آسیبهای این مدل ریسکهایی ناچیز و قابل چشمپوشی خواهد شد.
عوامل تأثیرگذار در ریسک غیرسیستماتیک
از عوامل تأثیرگذار در ریسک غیرسیستماتیک میتوان به اتخاذ یک تصمیم اشتباه از سوی مدیریت یا اعضای هیئت مدیره که منجر به اعتصاب کارکنان شرکت میشود یا حتی تصمیمات اشتباه خود سرمایهگذاران اشاره کرد. همچنین به روز نبودن شرکت نیز باعث فروش نرفتن خدمات و محصولات آنها شده و این عدم فروش و کسب سرمایه باعث ریسک غیرسیستماتیک میشود که این ریسک همان طور که اشاره شد قابل کنترل و جبران است.
شرکتهای بازار مالی برای کنترل این ریسک و حذف آن باید خدمات خود را به روزرسانی کرده و تصمیمات مهم و حتی جزئی را بعد از مشورت با افراد کاردان و مشاوران تخصصی لحاظ کنند. هر تصمیم عجولانهای ممکن است باعث ضررهای مالی بزرگ شده که انواع ریسک مالی این شرایط باعث خروج بسیاری از سرمایهگذاران نیز خواهد شد. در مقابل، سرمایهگذار نیز برای کنترل این وضعیت باید در پرتفوی خود یک تنوع سهامی لحاظ کند. به این معنا که همه سرمایه خود را در یک شرکت به خصوص سرمایهگذاری نکند و آن را در چند صنعت و شرکت مختلف بورسی به گردش درآورد. با این کار، آسیبهای ریسک غیرسیستماتیک به حداقل میرسد.
نمونه ریسک غیرسیستماتیک
زمانی که مدیر شرکت یک راهبرد و برنامه اشتباهی را در پیش میگیرد باعث افت درآمد و عملکرد شرکت شده و در نهایت، سایر رقبا از این شرکت سبقت میگیرند و باعث منفی شدن سهام آن میشوند. برای نمونه برخی از شرکتهای فعال در بازار سهام، پرداخت دستمزد کارکنان خود را مرتب به تعویق میاندازند که این شیوه حسابرسی منجر به اعتراض و اعتصاب کارکنان شده و در صورت تکرار شاهد افت ارزش سهام آن شرکت و ریسک غیرسیستماتیک خواهیم بود.
تفاوت ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک
مهمترین تفاوت ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک مربوط به کنترل آن و میزان خسارتهای وارد شده است. ریسک غیرسیستماتیک، از طریق روشهایی مانند ایجاد سبد سرمایهگذاری و تنوع در آن، قابل کنترل است اما ریسک سیستماتیک از طریق این روش کنترل نمیشود و تنها راهکار کاهش آسیبهای آن، مشارکت در اوراق سهام و دیگر بازارهای سرمایهگذاری است.
ضمن اینکه، ضررهای مالی که توسط ریسک سیستماتیک وارد میشود سنگین بوده و حتی ممکن است تا سالهای طولانی ادامه داشته باشد؛ درصورتی که ریسک غیرسیستماتیک با تغییر روش و راهکار به آسانی قابل جبران است و ظرف مدت کوتاهتری می توان آن را حل کرد.
انواع ریسک در بازارهای مالی و بورس
معمولاً طبقه بندی های مختلفی برای انواع ریسک وجود دارد.در یک دسته بندی کلی ریسکی را به دو دسته ریسک غیر سیستماتیک و ریسک سیستماتیک می توان طبقه بندی نمود. ریسک غیر سیستماتیک ناشی از عوامل مختلف مربوط به شرکت و صنعتی است که شرکت در آن قرار دارد،نصیر وضعیت مالی شرکت،سیاستهای تقسیم سود،میزان بدهی ها و ساختار سرمایه و همچنین شرایط خاص صنعت.
ریسک سیستماتیک یا اجتناب ناپذیر ناشی از عوامل بازار و تغییرات در شرایط اقتصادی،اجتماعی و سیاسی است و عوامل بیرون از سازمان در افزایش یا کاهش ریسک سیستماتیک سرمایه گذاری بر روی اوراق بهادار شرکت موثر اند و چون این ریسک ناشی از نوسانات بازار است به آن ریسک بازار نیز میگویند.
در یک روش دیگر طبقه بندی،ریسک را می توان به شش دسته طبقه بندی نمود.
یک: ریسک تجاری دو: ریسک ناشی از کاهش نوسانات خرید سه: ریسک مالی چهار: ریسک نرخ بهره پنج: ریسک نقدینگی شش: ریسک بازار
ریسک تجاری ناشی از تفاوت بین درآمد هر سهم واقعی و درآمد هر سهم پیش بینی شده است.هر قدر که این تفاوت بیشتر باشد ریسک تجاری بالاتر است.مسلمان درآمد هر سهم تحت تأثیر عوامل مختلفی نظیر توان فروش کالا در بازار و هزینههای شرکت قرار می گیرد. هر وقت که نوسانات در حجم فروش کالا در بازار بالاتر باشد،نوسانات درآمد هر سهم بالاتری خواهند بود. از طرف دیگر در صورتی که دارایی های ثابت اضافی در شرکت نگهداری شود و استفاده بهینه از دارایی های به عمل نیاید،هزینههای صحبت اضافی بر روی کالای تولید شده سرشکن شده و بهای تمام شده هر واحد محصول را افزایش خواهد داد،که این امر نیز بر روی سود خالص شرکت و درآمد هر سهم تأثیر منفی خواهد داشت. ریسک تجاری یکی از انواع ریسک های غیر سیستماتیک است.
ریسک ناشی از کاهش قدرت خرید که یکی از انواع ریسکهای سیستماتیک است زمانی به وقوع می انواع ریسک مالی پیوندد که تورم وجود داشته باشد. حال هرقدر که نرخ تورم بالاتر باشد،قدرت خرید کاهش بیشتری خواهد یافت. دانلود در صورتی که سرمایه گذاری بر روی اوراق بهاداری با درآمد ثابت،سرمایه گذاری نمایند،با افزایش نرخ تورم،نرخ بازده واقعی آن اوراق کاهش خواهد یافت زیرا نرخ بازده اعلام شده اوراق بهادار در زمان سرمایه گذاری یا نرخ بازده اسمی،شامل نرخ تورم نیز است و اگر نرخ تورم افزایش یابد نرخ بازده واقعی کاهش خواهد یافت.
نرخ بازده واقعی=نرخ بازده اسمی-نرخ تورم
ریسک ناشی از کاهش قدرت خرید اوراق بهادار با درآمد متغیر،کمتر از اوراق بهادار با درآمد ثابت است،زیرا هر چند که هزینه های شرکت صادر کننده اوراق به دلیل افزایش تورم افزایش می یابد اما درآمد شرکت نیز افزایش می یابد و با افزایش سود بعد از کسر مالیات، سود هر سهم نیز افزایش خواهد یافت و به نوعی افزایش نرخ تورم را برای سرمایه گذاران اوراق بهادار،جبران خواهد نمود و به دلیل افزایش سود هر سهم،قیمت بازار سهام نیز افزایش نموده و بدین ترتیب مانع از کاهش قدرت خرید آنان خواهد گردید.
ریسک مالی در ارتباط با هزینه های تامین مالی از خارج شرکت نظیر وام های اخذ شده یا اوراق قرضه منتشر شده توسط شرکت است لذا به عنوان ریسک غیر سیستماتیک تلقی می شود.منابعی را که شرکت به منظور تامین مالی انتخاب مینماید دارای هزینه های ثابت هستند و در صورتی که سود حاصل از سرمایه گذاری وام های اخذ شده یا اوراق قرضه فروخته شده بیشتر از هزینههای تأمین مالی باشد ریسک مالی کاهش خواهد یافت و گرنه شرکت دچار نوسان سود و به دنبال آن ریسک مالی بالاتر خواهد شد.
ریسک نرخ بهره نیز ناشی از نوسانات نرخ بهره و شرایط اعتباری است. در صورتی که سرمایه گذار بر روی اوراق بهادار قابل بازخرید،در صورتی که سرمایه گذار بر روی اوراق بهادار قابل بازخرید سرمایه گذاری کند،با کاهش نرخ بهره اوراق مشابه، احتمال بازخرید اوراق توسط صادرکننده وجود دارد و سرمایهگذار نه تنها منافع حاصل از سرمایه گذاری بر روی این اوراق را از دست میدهد بلکه فرصت های سرمایه گذاری را که قبلا در اختیار وی قرار داشته از دست خواهد داد. از طرف دیگر در صورتی که نرخ بهره سایر اوراق افزایش یابد و امکان واگذاری اوراق به صادرکننده قبل از سررسید وجود داشته باشد،با واگذاری اوراق به صادرکننده و خرید اوراق جدید با نرخ بهره بالاتر،منافع سرمایه گذار افزایش خواهد یافت. ریسک ناشی از نوسان نرخ بهره در طبقهبندی مربوط به ریسک که سیستماتیک قرار میگیرد.
ریسک نقدینگی،مربوط به توان فروش اوراق بهادار در انواع ریسک مالی بازار میشود.هر قدر که امکان فروش اوراق بهادار در بازار بالاتر باشد ریسک تبدیل به وجه نقد شدن آن اوراق یا ریسک نقدینگی به پایین تر خواهد بود.حال در صورتی که اوراق بهادار خریداری شده سریعاً قابل تبدیل به وجه نقد نباشد،سرمایه گذار فرصت های سرمایه گذاری های جدید را از دست خواهد داد و جهت ممانعت از این امر حتی ممکن است اوراق بهادار خود را به قیمتی کمتر از قیمت خریداری شده به فروشد.
ریسک بازار، که همان ریسک سیستماتیک یا اجتناب ناپذیر است،ناشی از کاهش ارزش اوراق بهادار سرمایه گذاری شده،به دلیل کاهش ارزش این اوراق در بازار است.بازار تحت تأثیر عوامل متفاوتی است و قیمت سهام و اوراق بهادار همیشه در حال افزایش نیست و از این نظر سرمایه گذاری بر روی برخی اوراق بهادار توام با ریسک است.هرکس که نوسانات شاخص قیمت اوراق بهادار بالاتر بوده و همبستگی بین تغییرات اوراق بهادار سرمایه گذاری شده و شاخص قیمت اوراق بهادار بیشتر باشد ریسک بازار بالاتر خواهد بود.
در روش طبقه بندی ریسک که عمدتا مرتبط با ریز که ناشی از تامین مالی از طریق قراردادهای اجاره به شرط تملیک است،ریسک به ریسک اعتباری،ریسک نرخ بهره،ریسک نقدینگی،ریسک معاملاتی،ریسک تبعیت از قانون بر ریسک جغرافیای،تقسیم می شود.
ریسک اعتباری،ریسک مرتبط با سودآوری یا ناشی از افزایش سرمایه متاثر از تعهدات قرارداد منعقده با بانک است.بانک تامین کننده توان پرداخت اجاره کننده را مورد بررسی قرار می دهد تا از میزان ریسک اعتباری مشتری اطلاع پیدا کند.
برگرفته از کتاب بورس اوراق بهادار نوشته استاد زکیه شوشتریان
قصد دارید با ما در این خصوص ارتباط برقرار کنید؟ فرم زیر را پر کنید تا با شما ارتباط بگیریم.
دوره حضوری مدیریت ریسک مالی
این دوره با هدف آشنایی مدیران مالی، حسابرسان و کارشناسان واحدهای عملیاتی نهادهای مالی با نحوه اندازهگیری و افشای ریسک ابزارهای مالی طبق استانداردهای ۳۶ و ۳۷ و همچنین صورتهای مالی نمونه سازمان بورس تعریف شده است. مشارکتکنندگان در دوره هم به صورت نظری و هم به صورت عملی با مفهوم و تکنیکهای اندازهگیری و نحوه گزارشگری انواع ریسکهای ابزارهای مالی شامل نقدینگی، بازار و اعتباری آشنا خواهند شد.
پرداخت به صورت نقدی
1. مدیریت ریسک مالی / 16 ساعت
مروری بر استاندارهای 36 و 37؛ موارد و مصداقهای افشا کمی و کیفی، مفاهیم پایهای ریسک و انواع ریسک در نهادهای مالی، تکنیکهای اندازهگیری انواع ریسکهای نقدینگی، اعتباری و بازار؛ چگونگی تعریف نسبتها، حدود و تحلیل حساسیت، چگونگی تخمین ارزش در ریسک (ریسک بازار) به روشهای تاریخی، پارامتریک و مونت کارلو به تفکیک تک ابزار و پرتفولیو (سهام و اوراق بدهی)، چگونگی تخمین شکاف نقدینگی و تحلیل سررسیدی دریافتنیها و تعریف داراییهای با نقدشوندگی بالا (ریسک نقدینگی)، چگونگی تخمین زیان اعتباری انتظاری، رتبه اعتباری و احتمال نکول و نرخ بازیافت وامها و حسابهای دریافتنی (ریسک اعتباری)، مدیریت سرمایه و تخمین و تعریف نسبت کفایت سرمایه، نقد و بررسی استانداردها از دیدگاه ریسک، محتوا و چگونگی تهیه بیانیه اشتهای ریسک شرکت، چگونگی طراحی و پیادهسازی سیستم مدیریت ریسک بنگاه، تهیه گزارش ریسک یک نهاد مالی نمونه شامل: چگونگی بروز ریسک نقدینگی (اندازه و منشا)، اهداف، رویهها و سیاستهای مدیریت ریسک، محدودیتها و مفروضات، افشا در خصوص تمرکز ریسک
با توجه به نوع دوره و صلاحدید استاد اطلاعرسانی میشود.
چگونه میتوانم اطلاعات بیشتری دریافت کنم؟
برای کسب اطلاعات بیشتر میتوانید با کارشناسان ما در واحد مشاوره و ثبتنام مشورت کنید.
02142294 - داخلی 1
برای ثبتنام چه کار باید بکنم؟
در صورت ثبتنام نقدی، در همین صفحه با انتخاب زمان برگزاری انواع ریسک مالی مورد نظر و تکمیل اطلاعات، به درگاه پرداخت متصل میشوید و پس از پرداخت، ثبت نام شما نهایی خواهد بود.
ثبتنام اقساطی به صورت حضوری در محل مرکز آموزش حسابداران خبره با ارائه چک طبق فواصل مشخص شده در آییننامه انجام خواهد شد.
محل برگزاری دورههای آموزشی کجاست؟
دورههای آموزشی حضوری:
در ساختمان اصلی مرکز آموزش حسابداران خبره به نشانی: خیابان استاد نجات الهی جنوبی، بین سپند و شاداب، کوچه نوید، پلاک 23 برگزار میشود.
دورههای آموزشی آنلاین و غیرحضوری (آفلاین):
از طریق نرمافزار "ADOBE CONNECT" برگزار شده و نیاز به حضور در مرکز آموزش ندارید.
انواع ریسک مالی
در شرایطی ۱۰۷ شرکت کارگزاری وابسته به بانک ها و سازمان ها و یا بخش خصوصی مجوز فعالیت در بورس ۵۰ ساله ایران را دارند که انواع ریسک شرکت های کارگزاری را بررسی و اعلام کرد
به گزارش پایگاه خبری بورس پرس، صنعت کارگزاری یکی از ارکان اصلی بازار سرمایه ایران بشمار می رود که به اندازه تاریخ بورس ایران قدمت دارد و طی سال های اخیر با تغییر دستورالعمل ها و مقررات و اندازه بازار ، با تحولات عدیده ایی روبرو شده و گاه با چالش ها و مشکلات سختی دست و پنچه نرم کرده است.
در این میان در شرایطی 107 شرکت کارگزاری وابسته به بانک ها و سازمان ها و یا بخش خصوصی مجوز فعالیت را دارند که ماهنامه بورس تهران در گزارشی انواع ریسک شرکت های کارگزاری را بررسی و اعلام کرد: هدف نهایی بازارسرمایه رسیدن به بازاری شفاف، کارآ و استیفای حقوق سرمایهگذاران است. بر این اساس صنعت کارگزاری یکی از پایههای اصلی و بیبدیل توسعه بازار سرمایه است.
این صنعت هم اکنون حدود 50 سال قدمت دارد و با وجود این سابقه طولانی و تنوع خدمات به طیف وسیعی از سرمایهگذاران، کماکان با محدودیتهایی روبهرو است.
این مشکلات در شرایطی پدید آمده که اکثر آنها به واسطه عوامل خارجی به صنعت تحمیل شده و هزینههای آن، انواع ریسک مالی صرفا توسط صنعت کارگزاری پرداخت و افزایش آن منجر به افزایش ریسک صنعت میشود؛ درصورتی که فضای کسب و کار در صنعت کارگزاری ارتقا یابد، کارگزاران که ضلع اصلی مثلث بازار سرمایه هستند، در توسعه و افزایش کارآیی بازار سهم بیشتری خواهند داشت.
با وجود تمام برنامهریزیها و دقتنظرهایی که توسط کارشناسان و متخصصان شرکتها در این زمینه صورت میگیرد، اما هنوز برخی عوامل خارج از کنترل شرکتها وجود دارد که با درجات مختلفی از احتمال، امکان دست نیافتن به هر یک از اهداف عملیاتی را میتواند افزایش دهد.
در این راستا، احتمال عدم دسترسی به اهداف از پیش تعیین شده، تحت عنوان ریسک مطرح است. بر مبنای اهدافی که تحت تاثیر ریسک قرار میگیرد و همچنین از نظر عوامل موثر بر احتمال دستیابی به هدف، ریسک حاکم بر شرکتها را به دستههای مختلفی تقسیم میکنند.
در کارگزاری، طبقهبندی های مختلفی از ریسک مطرح است که به دو بخش درونزا و برونزا تقسیم میشود. ریسکهای درونزا که ناشی از عملیات کارگزاری بوده و میتوان آن را مدیریت کرد یا کاهش دهد، شامل ریسک اعتباری، ریسک مالی و ریسک عملیاتی است. ریسکهای برونزا نیز که ناشی از عملیات کارگزاری نبوده، بلکه به دلیل محدودیتها و شرایط حاکم بر صنعت کارگزاری ایجاد میشود، شامل ریسک قوانین و ریسک بازار است.
اندازهگیری ریسک
در رابطه با اندازهگیری تعاریف متنوعی ارائه شده است. اندازهگیری به معنای استفاده از قواعدی برای نسبت دادن اعداد به یکسری از ویژگیها بهگونهای که آن ویژگیها را بهصورت کمیت نشان دهد، به کاربرده میشود. برای اندازهگیری نیازمند تعریف و تعیین شاخصهای اندازهگیری هستیم. شاخص، امری است انواع ریسک مالی که به وسیله آن بتوان کمیت، کیفیت و تغییرات یا ثبوت یک موضوع را تشخیص داد و اندازهگیری کرد. شاخص خودش هدف نیست، بلکه نشانگر تحقق هدف است. شاخصها خود کمی و کیفی هستند. سعی بر آن است تا شاخصهای لازم برای اندازهگیری انواع ریسک شناسایی و معرفی شود.
ریسک اعتباری مشتریان
شاخصهای برآورد ریسک اعتباری مشتریان کارگزاری شامل (اعتبارسنجی، عملکرد مشتری و نسبت ارزش دارایی به بدهی مشتریان).
اعتبارسنجی
اگر کارگزاری دارای سازوکاری برای اعتبارسنجی و اخذ تضامین کافی باشد، ریسک اعتباری کارگزاری کاهش پیدا میکند. پس اعتبارسنجی خود دو مولفه داشته باشد: 1. سیستم اعتبار سنجی و 2. وثایق.
سیستم اعتبارسنجی: در رابطه با نوع مشتری ما میتوانیم مولفههای متفاوتی را برای اعتبارسنجی مدنظرقراردهیم. مشتریان کارگزاری به دو بخش حقیقی و حقوقی تقسیم میشوند.
سیستم اعتبارسنجی مشتریان حقیقی: بررسی وضعیت درآمدی، وضعیت هزینهای، ثبات شغلی و اقامتی.
سیستم اعتبارسنجی مشتریان حقوقی: بررسی نسبتهای سرمایه در گردش، سود انباشته، فروش، سود به کل داراییها و نسبت ارزش حقوق صاحبان سهام به کل بدهیها.
وثایق: هر چقدر نسبت قابلیت نقدشوندگی وثایق اخذشده توسط کارگزاریها به بدهی مشتریان بیشتر باشد، ریسک کارگزاری کاهش پیدا میکند.
عملکرد مشتری
هر چقدر عملکرد مشتریان اعتباری موفقتر باشد، ریسک اعتباری مشتریان کاهش پیدا میکند. بنابراین برای برآورد عملکرد مشتری از نسبت تعداد معاملات موفق (معاملاتی که مشتری در آن سود کرده است) مشتری به کل معاملات مشتری در یک بازه مشخص استفاده میشود. هر چقدر این نسبت بالاتر باشد ریسک اعتباری مشتری کاهش پیدا می کند.
نسبت ارزش دارایی به بدهی مشتریان
هر چقدر نسبت ارزش دارایی به بدهی مشتریان بیشتر باشد، ریسک اعتباری مشتریان کاهش پیدا می کند. این نسبت رابطه معکوسی با ریسک اعتباری مشتریان دارد.
ریسک مالی
برای محاسبه ریسک مالی در کارگزاری ها از شاخص نسبت های مالی استفاده میشود. این شاخص ها همان نسبتهای کفایت سرمایه است. نسبتهای کفایت سرمایه شامل نسبت جاری و نسبت بدهی است که در آن هر قلم از دارایی با توجه به ریسک آن قلم با یک ضریب تعدیل در محاسبه نسبت در نظر گرفته میشود.
ریسک عملیاتی
ریسک عملیاتی ناشی از خطاهای انسانی، تکنیکی و ضعف کنترل های داخلی است. در کارگزاری میتوان ریسک عملیاتی را در چهار حوزه بررسی کرد: 1. ریسک فرآیندی، 2. ریسک سیستمی و 3. ریسک معاملاتی و 4. ریسک انسانی.
ریسک فرآیندی
این ریسک ناشی از وجود فرآیندهای نامناسب در کارگزاریها است. برای اندازه گیری میزان ریسک، میتوان فرآیندهای استاندارد در کارگزاری را طراحی و نسبت عدم مطابقت با آن را به عنوان انواع ریسک مالی ریسک فرآیندی در نظر گرفت.
ریسک سیستمی
ریسک سیستمی در کارگزاریها به سیستمهایی که کارگزاران در فعالیتهای خود از آن استفاده میکنند، برمیگردد. برای اندازهگیری این ریسک میتوان از شاخصهای مانند انطباق سطوح دسترسی با چارت سازمانی، درصد خرابی سیستم و قطع ارتباطات در یک بازه زمانی، ویژگیهای آن سیستم و نحوه پشتیبانگیری اطلاعات و . را مورد استفاده قرار داد.
ریسک معاملاتی
ریسک معاملاتی به حسابهای مشتریان در کارگزاری مرتبط است. این ریسک در واقع مربوط به معاملات مشتریان در رابطه با سهمهای خاص(سفته بازی) و سبد دارایی مجموعهای از مشتریان (خطای ترکیب) را دربرمیگیرد. این نوع ریسک با رصد حسابهای مشتریان مشخص میشود. به عنوان نمونه تک سهم شدن یک یا مجموعهای از مشتریان عمده در یک دوره میتواند ریسک کارگزاری را افزایش دهد.
ریسک انسانی
ریسک مربوط به خطاها و اشتباهات انسانی، کلاهبرداریها و فعالیتهای غیرمجاز مربوط به پرسنل کارگزاری است. سه عامل برای اندازهگیری آن در نظر گرفته میشود: 1. نیروی انسانی (سوابق، وثایق و بقا)، 2.کنترلهای داخلی (دسترسی، نظارت و تفکیک وظایف) و 3. درصد اشتباهات در بازه زمانی مشخص.
ریسک قوانین
نبود ساختارهای مناسب قانونگذاری و نظارت، فقدان چارچوب برای خود قانونگذاران، تفاسیر گوناگون از قوانین و تعدد نهادهای ناظر و. میتواند باعث تغییر قوانین و ایجاد ریسک قوانین برای کارگزاری شود که ممکن است هزینههایی را بر آنها تحمیل کند (مانند عوارض کسب و پیشه ) یا محدودیتهایی (مانند محدودیتهای معاملاتی، لغو مجوز) ایجاد کند. برای اندازهگیری ریسک قوانین ناگزیریم عامل مالی (زیان و هزینه) را بهعنوان شاخص ریسک تعیین و ریسک را اندازه گیری کنیم.
ریسک بازار
نوسانات مربوط به بازار را ریسک بازار گویند. ریسک بازار برای کارگزاری ها از دو جنبه قابل محاسبه است:
1. اندازه بازار (کارمزد معاملات کل بازار ) و 2. سهم از بازار (سهم از کارمزد معاملات کل بازار).
ریسک اندازه بازار
به حجم کلی معاملات بازار برمیگردد و بر مبنای نوسانات بازار نسبت به زمان مبنا سنجیده میشود.
ریسک سهم از بازار
بر مبنای تفاوت نوسان کارمزد کارگزاری نسبت به نوسان کارمزد کل بازار سنجش میشود. یعنی نوسان کارمزد کارگزاری نسبت به زمان مبنا فارغ از نوسان بازار را ریسک سهم از بازار گویند.
انواع ریسک سرمایهگذاری چیست؟
ریسک در تعریفی ساده به این معنی است که، با علم بر غیر قابل پیشبینی بودن موضوعی، دست به عملی بزنیم که اطمینانی از نتیجه بخش بودن آن نداریم. کلمه ریسک مفهوم خطر را تداعی میکند اما ریسک الزاما منفی نیست و بیشتر معنای عدم قطعیت دارد. در حقیقت ریسک دارای دو بعد مثبت و منفی است. گاهی اتفاق میافتد که ما خود را در معرض ریسک قرار میدهیم و با فرصتهای مثبت روبهرو میشویم. در مقالات قبلی مفهوم ریسک و بازده در سرمایه گذاری را مفصل بررسی کردیم و در این مقاله، انواع ریسک در سرمایهگذاری را بررسی خواهیم کرد.
ریسک سرمایهگذاری چیست؟
ریسک در سرمایهگذاری نیز عبارت است از عدم اطمینانی که در بازدهی سرمایهگذاری وجود دارد. اصل ثابت سرمایهگذاری سودآوری آن است؛ تا از سود ده بودن معاملهای اطمینان نداشته باشیم تمایلی برای سرمایهگذای در آن نداریم. به همین خاطر افرادی که ریسکگریز هستند از سرمایهگذاری در جایی که احتمال ریسک و خطر از بین رفتن سرمایه وجود دارد امتناع میکنند و وارد پروسههای سرمایهگذاری پر مخاطره نمیشوند، مگر آن که سود برآورد شده بسیار زیاد باشد.
ریسک قابل اندازهگیری است و شرکتهای بسیاری زمان و منابع مالی خود را برای شناسایی ریسکهای احتمالی قرار میدهند تا بتوانند ریسک سرمایهگذاری خود را مدیریت و کنترل کنند. برای اندازهگیری ریسک سرمایهگذاری، معیارهای وجود دارد که از مهمترین آنها انحراف معیار بازده تاریخی است. این که انحراف معیار بازده تاریخی محاسبهشده بالا باشد به آن معنا است که ریسک سرمایهگذاری بسیار زیاد است.
انواع ریسک سرمایهگذاری
در بالا به تعریفی از ریسک سرمایهگذاری اشاره کردیم، در ادامه باید بدانیم که انواع ریسک مالی هرگاه بخواهیم درباره سرمایهگذاری صحیح تصمیم بگیریم باید با انواع ریسک سرمایهگذاری آشنایی داشته باشیم. به طور معمول ریسکهای سرمایهگذاری، به دو نوع اساسی تقسیم میشود:
- ریسک سیستماتیک: ریسکی را که به شرایط سیاسی و اقتصادی کلان جامعه مرتبط است، ریسک سیستماتیک میگویند. این ریسک محدود به صنعت خاصی نمیشود و بر تمامیت بازار تأثیر میگذارد و به هیچ عنوان قابل حذف شدن نیست به این معنی که در هر شرایطی باید پذیرای ریسک سیستماتیک باشید.
- ریسک غیر سیستماتیک: این نوع، برخلاف سیستماتیک قابل کنترل است و بستگی به تصمیم سرمایهگذار دارد. به عنوان مثال شخص میتواند سهام شرکتی را که عملکرد نامناسبی در شرایط بحرانی دارد، خریداری نکند و ریسک خود را کاهش دهد.
انواع دیگری از ریسک وجود دارند که زیرمجموعه ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک هستند و در ادامه به آنها اشاره میکنیم:
ریسک نرخ سود
زمانی که سرمایه خود را در چند حوزه مختلف سرمایهگذاری میکنیم ریسک نرخ سود مطرح میشود. تصور کنید مقداری از سرمایه را به اوراق مشارکت با سود ۱۵ درصد اختصاص دهیم، مقداری از آن را در بانک با سود ۱۵ درصد بگذاریم و مقداری را سهام با سود ۲۰ درصد خریداری کنیم. در این جا با برآورد میزان سوددهی این سه حوزه، به نتیجه میرسیم که خرید سهام برای ما به صرفهتر است و بهتر است پول بیشتری را در این حوزه مالی سرمایهگذاری کنیم و عکس این مطلب هم صادق است. در واقع تفاوت نرخ سود این سه سرمایهگذاری میتواند ما را به یکی از سه گزینه که ریسک کمتری دارد، سوق دهد.
ریسک تورم
ریسک تورم یا به تعبیری ریسک قدرت خرید، به احتمال کاهش ارزش دارایی بر اثر تورم و کم شدن ارزش واحد پول یک کشور در آینده گفته میشود. رشد نرخ تورم ارتباط مستقیم با بازدهی سرمایهگذاری دارد و عبارت است از ریسک قدرت خرید یا کاهش قدرت خرید. برای توضیح بیشتر، اگر شخصی انتظار بازدهی ۵۰ درصدی از سرمایهگذاری خود داشته باشد و تورم سالانه ۲۰ درصد باشد در نهایت ۳۰ درصد بازدهی خواهد داشت بنابراین هرچه نرخ تورم افزایش یابد، میزان بازدهی سرمایهگذاری ما کم میشود. پس باید گزینهای را انتخاب کنیم که پس از کسر تورم موجود و تورم پیشبینی شده، بازدهی قابل قبولی داشته باشد.
ریسک مالی
تعهدات مالی و وامهای شرکتی که قرار است در آن سرمایهگذاری شود برای بسیاری از سرمایهگذاران مسئله مهمی است؛ زیرا هرچه تعهدات مالی شرکت و وامهای دریافتی آن بیشتر باشد، توان شرکت برای توسعه و گسترش و نهایتا افزایش سوددهی کم میشود. این تعهدات و تسهیلات در صورتهای مالی شرکتها موجود است و سرمایهگذاران میتوانند با مطالعه صورتهای مالی، از شرکتهایی که تعهدات مالی زیاد و در نتیجه ریسک مالی بالا دارند حذر کنند و به سراغ شرکتهای کم ریسک تر بروند.
ریسک نقدشوندگی
داراییهایی که خرید و فروش آنها به آسانی صورت میگیرد، ریسک نقدشوندگی کمتری دارند. سرمایهگذاری مطلوب، آن است که سرمایهگذار هرزمان که اراده کند بتواند سهام خود را نقد کند. اگر شما سهمی داشته باشید که به دلیل عملکرد نامناسب شرکت کسی آن را نمیخرد، شما با ریسک نقد شوندگی مواجه هستید. در واقع هرچه سرعت خرید و فروش سهامتان بیشتر باشد، معاملات آن روانتر و ریسک آن کمتر است.
ریسک نرخ ارز
این نوع ریسک در مورد شرکتهایی است که عمده مواد اولیه خود را وارد میکنند. با رشد نرخ ارز، این شرکتها درگیر چالش ریسک نرخ ارز خواهند شد و باید هزینه زیادی را متحمل شوند و روشن است که هزینه بالای شرکت، میزان سوددهی آن را کاهش میدهد و در نتیجه سرمایهگذاری در آن با ریسک همراه خواهد شد.
ریسک تجاری
ریسک تجاری شامل تمامی هزینههای یک شرکت برای عملیاتی کردن پروژههایش است. شرکتی که قادر به فروش محصولات و تامین هزینههای عملیاتی خود است از ریسک تجاری کمتری برخوردار است. این هزینهها شامل حقوق پرسنل، هزینه تولید، اجاره انواع ریسک مالی تسهیلات و هزینههای اداری میشود.
ریسک اعتباری
ریسک اعتباری یا نکول، مربوط به زمانی است که یک شرکت توانایی وصول سود قراردادی و اصل سرمایه را براساس تعهدات خود نداشته باشد. ریسک اعتباری یا ریسک عدم بازپرداخت سود، برای سرمایهگذاران نگرانکننده است. توجه داشته باشید اوراق قرضه دولتی، کمترین میزان ریسک را دارند و بازدهی آنها نیز کم است و در مقابل اوراق بهادار شرکت، دارای بالاترین میزان ریسک اعتباری و در نتیجه نرخ بهره بالاتری هستند.
ریسک سیاسی
ریسک سیاسی زیرمجموعه ریسک سیستماتیک و نوعی از ریسک مالی به حساب میآید. بیثباتی سیاسی، جنگ، کنترلهای نظامی و تغییر قوانین دولتی سبب میشود که دولت یک کشور بصورت ناگهانی سیاستهای خود را تغییر دهد و این امر روی تصمیمهای سرمایهگذاری اثر میگذارد. نام دیگر این نوع ریسک، ریسک ژئوپلیتیک است. برای مطالعه بیشتر در این زمینه، به مقاله «تاثیر ریسکهای سیاسی بر بازار بورس ایران و جهان چیست؟» مراجعه بفرمایید.
ریسک بازار
ریسک بازار در بین انواع ریسکها، آشناترین ریسک به حساب میآید و عبارت است از تغییر بازدهی بر اثر نوسانات کلی بازار. تمامی اوراق بهادار در معرض ریسک بازار قرار دارند، عواملی مانند: رکود، جنگ، تغییرات ساختاری در اقتصاد و… باعث تغییر بازار و پیدایش این نوع ریسک میشوند. در بازار سهام، آتی سکه و فارکس و بازارهایی با نوسان بالا، بیشتر از باقی بازارها با این ریسک مواجه هستیم.
طبقهبندی افراد از نظر ریسکپذیری
افراد از نظر پذیرش میزان ریسک به ۳ دسته زیر تقسیمبندی میشوند:
- افراد ریسکگریز: کسانی که در مقابل سرمایهگذاری خود سیاستی محافظهکارانه پیش میگیرند. این افراد تنها در جایی سرمایهگذاری میکنند که مطمئن باشند که احتمال موفقیت بسیار بالا است.
- افراد ریسکپذیر: استراتژی این افراد جسارات و شجاعت در سرمایهگذاری است. این افراد پذیرای ریسک بالا هستند و به شانس و هوش مالی خود اعتقاد زیادی دارند.
- افراد خنثی نسبت به ریسک: این گروه نسبت به ریسک کردن در زندگی خود واکنشی خنثی دارند. در مقابل سود و یا زیان پول خود خنثی هستند زیرا ارزش پول را همان ارزش اسمی آن میدانند.
نکته دیگر این است که به طور طبیعی به دست آوردن سود بیشتر با پذیرش ریسک بیشتر، امکانپذیر است. پس نمیتوان ریسک نکرد و سود فراوان کسب کرد. زمانی که شما با پذیرش ریسک بالا، سود زیادی به دست میآورید این سود پاداش شما است و در اصطلاح به آن صرف ریسک میگویند.
سخن آخر
در آخر لازم است به این نکته اشاره کنیم که، مهار کردن همه ریسکهای سرمایه گذاری عملا ممکن نیست اما با داشتن دانش و تجربه مدیریت ریسک، میتوان میزان ریسک را کاهش داد. یکی از راهکارهای کاهش ریسک سرمایه گذاری در بورس، تنوع بخشیدن به سبد دارایی است. شنیدهایم که از قدیم گفته اند؛ همه تخم مرغهای خود را در یک سبد نگذارید. با تنوعبخشی به داراییهایمان در واقع از بالا رفتن ریسک کلی سبد جلوگیری میکنیم. سرمایهگذاری در حوزههای مختلف مالی باعث میشود که با کنار هم قراردادن داراییهای مالی متنوع، در مجموع ریسک کمتری را متحمل شویم. تنوعبخشی باید با دانش و تجربه کافی همراه باشد و در این زمینه لازم است با تحلیلگران و کارشناسان و متخصصان مالی مشورت کرده و از آنها مشاوره دریافت کنیم.
دیدگاه شما