من با بازار مانند یک کسب و کار برخورد میکنم!
طمع در فارکس
اکثر انسانها بویژه در بازارهای مالی نظیر فارکس می خواهند در کوتاهترین زمان ممکن به ثروت دست یابند و بازار سود ده می تواند مشوق آنها برای معاملات بیشتر شود و از طرفی حریص بودن افراد چشم آنها را به روی ریسک معاملات می بندد.
حس طمع در کنار موفقیت آن چیزی طمع در معامله گری است که هر سرمایه گذاری آرزوی آن را دارد و موجب ترغیب وی خواهد شد. در صورت کنترل نکردن باعث میشود در ادامه مسیر نتیجه معکوس داشته باشد. از طرف دیگر حس طمع در فارکس برای معامله گر یا سرمایه گذار، با دیدن اینکه دیگران در این بازارها پول سازی می کنند بیشتر می شود. بنابراین می خواهند پیش از آنکه شانس خود را از دست بدهند طمع در معامله گری اقدام کنند.
در حقیقت تمایل شدید درونی برای کسب ثروت و به دنبال آن هر اقدام مهاجمانه ای که موجب رضایت معامله گر شود می تواند تعریفی از حریص بودن ارائه دهد.
طمع در تجارت خوب است؟
شاید بتوان اینگونه توجیه کرد که در صورت نبود نشانه ای از طمع یا انگیزه ای طمع گونه، افراد قادر به دست یابی به بسیاری از خواسته های خود نمی باشند اما در اصل می بایست این حس طمع را تحت کنترل درآورد تا فرد را به ورطه نابودی نکشاند و موجب ورشکستگی معامله گر در بازار فارکس نشود.
افرادی که حس طمع در فارکس را تجربه می کنند شاید از آن مطلع نباشند. به نظر آنها این حرکتها کاملاً عادی و منطقی هستند. اما در واقع حس طمع در فارکس می تواند موجب بیمار شدن و آلودگی معاملات فارکس شود. این گونه افراد موفقیت هایی که به دست آورنده اند را نمی بینند. آنها نمی دانند که چه زمان به خود “خسته نباشید” بگویند و دست از معامله بکشند یا بگویند ” برای امروز کافی است، فردا ادامه می دهم”.
آنها می خواهند به هر قیمتی و بطور مداوم رشد کنند. به عبارتی آنها معامله در فارکس را با قمار اشتباه گرفته اند و نمی فهمند که برای موفقیت در این بازار می بایست حرکت ها سنجیده شده باشند. با اینحال اگر بخواهیم خوب یا بد بودن طمع در فارکس را بررسی کنیم، جواب کوتاه این است که خیر، طمع در تجارت خوب نیست. در واقع طمع را می توان مانعی دانست که شانس رسیدن به موفقیت را از معامله گر می گیرد.
اما از طرف دیگر افرادی هم هستند که معتقدند در بعضی شرایط داشتن حس طمع در فارکس لازم است. بدان معنا که به هنگام مساعد بودن شرایط بازار می بایست بر این موج سوار شده و بتازند. البته اینها در صورتی است که بدانید در کجا می بایست از این موج پیاده شوید چرا که ممکن است شما را به اعماق دریا بکشاند.
تاثیر طمع بر معاملات فارکس
در زیر به نمونه های تاثیر طمع در فارکس و اشتباهات معامله گران که ناشی از طمع بیش از حد برای انجام یک معامله می باشد می پردازیم:
– ریسک به میزان بیشتر از سرمایه که در نهایت معامله گر را دچار ضرر و زیان عظیمی خواهد کرد.
– باقی ماندن برای مدت طولانی در یک پوزیشن معاملاتی که ضرر داده است به امید آنکه بازار معاملاتی به نفع آنها بچرخد.
– بازار معاملاتی فارکس را به چشم معامله ای که یک شبه آنها را به ثروت می رساند نگاه کنند و انتظارات غیر واقعی از معاملات خود در این بازار داشته باشند.
– بدون داشتن اطلاعات و تجربه لازم و درک واقعی از این بازار جهانی به معامله در آن بپردازند.
زمانی که ذهن معامله گر با طمع آلوده می شود، دیگر نمی تواند به نتایج اعمال خود به درستی فکر کند و همین عامل موجب ضعف روحی وی خواهد شد و حتی او را از ادامه راه منصرف خواهد کرد. اما حس طمع در فارکس در بسیاری از معامله گران حتی افراد با تجربه تر نیز وجود دارد.
چگونه در تجارت فارکس بر حرص و طمع غلبه می کنید؟
از لحاظ روانشناسی معامله گری، حرص و ترس در معامله گری از عوامل موثر بر بازار فارکس می باشند. بسیاری معامله گران سعی می کنند با استفاده از لوریج فارکس ، با سرمایه بیشتر در معاملات شرکت کرده به امید آنکه سود بیشتری کسب کنند.
باید توجه داشت که قبل از انجام چنین کاری لازم است که یک برنامه دقیق برای مدیریت ریسک معاملات خود داشته باشید. با مدیریت ریسک صحیح می توانید از میزان دخالت انگیزه طمع گونه خود در معاملات بکاهید. بطور کلی داشتن استراتژی های دقیق معاملاتی و مدیریت ریسک در کنار تسلط بر بازار می توانند موجبات غلبه بر حرص و طمع در فارکس را فراهم سازند.
یکی از اشتباهات اصلی که ناشی از حس طمع در فارکس برای معامله گران و بویژه افراد تازه وارد به این بازار می باشد این است که آنها می خواهند یک شبه سود کنند و به سراغ معامله بعدی بروند. به این ترتیب بعد از عبور از چندین معامله با سرمایه صفر شده خود روبرو می شوند. هر چقدر کمتر به مراحل و نحوه اجرای معاملات توجه شده و تنها به سود معاملات اهمیت داده شود، باخت معاملاتی نیز زودتر به سراغ معامله گر می آید.
اینکه آیا طمع در فارکس به سراغ معامله گر آمده است یا خیر را می توان با داشتن یک برنامه روزانه معاملاتی مشخص کرد. در واقع این برنامه معاملاتی به معامله گر کمک کرده تا حرکت خود در بازار را کنترل کنند و در صورت اشتباه با طرح برنامه ای دیگر از تکرار آن اشتباه جلوگیری کند. اگر این رویه ادامه یابد قطعاً حس طمع را از خود دور خواهد کرد.
چگونه از ترس و حرص در معامله استفاده کنیم؟
ترس در معامله گری و طمع در فارکس می توانند موجب بروز واکنش های بیش از اندازه در معامله گر شود بدان معنا که او اقدام به خرید با قیمتی بیش از قیمت واقعی بازار می کند. در این میان استفاده از استراتژی هایی نظیر استراتژی معکوس یا contrarian strategy معقولانه است چرا که خرید شما زمانی خواهد بود که دیگران دچار ترس از وضعیت بازار هستند.
پس آنچه دیگران برای فروش گذاشته اند را به قیمت پایین می خرید. ترس در معامله گری، تقاضا در بازار را افزایش می دهد و به این ترتیب گزینه های قیمت نیز بیشتر می شوند. از طرف دیگر حس ترس، معامله گر را از انجام معامله منصرف می کند اما این درست زمانی است که او باید با معاملات کوچک وارد بازار شود.
در کنار آن حس طمعی که مرزها را رد نکند حتی برای طمع در معامله گری انجام معاملات لازم نیز می باشد چون در غیر اینصورت فرد اصلاً وارد معامله نمی شود. اما طمع به معنای کسب سود با تکیه بر استراتژی از پیش تعیین شده مد نظر است.
کتاب های مختلفی در زمینه روانشناسی معامله گری نوشته شده اند که می توانند راهنمای معامله گران در بازارهای مختلف مالی باشند. بهترین کتاب روانشناسی معامله گری تنها یک کتاب نیست. ما در اینجا به معرفی چند نمونه از برترین کتاب های روانشناسی معامله گری می پردازیم.
– Trading in the zone نوشته مارک داگلاس: نویسنده در این کتاب به ارائه یک نقشه راه برای مقابله با مشکلات بر سر راه معامله گران می پردازد.
– Market Wizards نوشته جک شوآگر: این کتاب بصورت سری کتاب های مبتنی بر روانشناسی معامله گری عرضه شده است.
– The Irresistible Pull of Irrational Bahaviour : نوشته اوری و روم برافمن : این کتاب به بررسی مشکلاتی که معامله گران با آن دست و پنجه نرم کرده اما قدرت جلوگیری از وقوع آن را ندارند می پردازد.
سخن پایانی
طمع در فارکس همانطور که در طول این مقاله به آن پرداختیم یکی از خطرناک ترین احساساتی است که می تواند معامله گر را دچار مشکل نماید. حس طمع در فارکس نمیتواند به هیچ وجه موفقیت مداوم را برای معامله گر در بازار فارکس بدست آورد . چنانچه او بر مهارت ها و استراتژی های تجاری اش تمرکز کرده و دانش کافی از بازار ارز فارکس را داشته باشد می تواند بدون ترس از دست دادن سرمایه اش به کسب سود در بازار فارکس بپردازد. بنابراین دنبال کردن تصمیم گیریها و استراتژی های صحیح سرمایه گذاری و کنترل احساسات بویژه حس ترس و طمع در فارکس در زمان انجام معاملات لازمه سرمایه گذاری موفق می باشد.
چنانچه شما نیز قصد شروع معامله در این بازار بزرگ جهانی را دارید می توانید از مشاوره با متخصصان خبره بروکر نیکس در این زمینه بهره ببرید.
ترس و طمع را در معامله گری چیست و چگونه آن را مدیریت کنیم + چند راهکار
ترس و طمع غالبا به عنوان دو نیروی غالب در بازارهای مالی شناخته میشود. اگرچه واضح است که چنین حرفی سادهسازی بیش از حد صورت مساله است اما با این وجود، ترس و طمع نقش مهمی در روانشناسی معاملهگری دارند. درک اینکه چه زمانی باید با این احساسات همراه شد و چه زمانی باید از آنها دوری کرد، همان نکتهای است که تفاوت میان معاملهگران موفق و ناموفق را ایجاد میکند.
حقایقی در مورد ترس و طمع در معاملهگری
ترس و طمع در میان معاملهگران بسیار رایج است و اگر به درستی مدیریت نشوند، میتوانند آسیبزا باشند. ترس اغلب به عنوان دلیلی برای عدم ورود به معامله یا بستن معامله پیش از موعد مقرر دیده میشود. از طرف دیگر، طمع نیز اغلب زمانی آشکار میشود که معاملهگران با هدف افزایش سود، از حرکتهای کوچک در بازار، سرمایه بیشتری به معامله موفق خود اضافه میکنند و یا با کمک اهرم حجم معامله را بیش از حد افزایش میدهند.
ترس چیست؟
میدانیم که ترس تا حدودی به غریزه «جنگ یا فرار» مربوط است که در ذات تمام انسانها وجود دارد. این همان حسی است که هنگام تشخیص تهدید به سراغ ما میآید. معاملهگران هنگامی که معاملات به ضرر آنها حرکت میکند، چنین احساسی را پیدا میکنند چرا که این اتفاق تهدیدی علیه حساب معاملاتی آنها است.
تماشای اینکه بازار علیه شما حرکت میکند، ترس از ضرر کردن را در شما افزایش میدهد. این موضوع میتواند موجب آن شود که معاملهگران معامله خود را بیش از آنچه لازم است، باز نگه دارند. در واقع این اشتباه، متداولترین اشتباه در میان معاملهگران است.
همچنین ترس در هنگام معاملهگری موجب آن میشود که معاملهگران حتی با وجود تشخیص موقعیت خوب برای معامله، از ورود به آن سر باز بزنند. بهخصوص هنگامی که بازار در حال سقوط باشد، معاملهگران از ترس افت بیشتر قیمتها و گیر کردن در روند نزولی عمیقتر تصمیم میگیرند که در نقاط کف قیمتی وارد معامله خرید نشوند و همین موضوع میتواند آنها را از سودآوری باز دارد.
طمع چیست؟
حرص و طمع بسیار متفاوت از ترس است اما اگر به خوبی مدیریت نشود میتواند به اندازه ترس مشکلساز شود. طمع زمانی به وجود میآید که معاملهگر تصمیم میگیرد پول بیشتری به معامله وارد کند و از آن سود بیشتری کسب کند.
طمع همچنین وقتی معاملهگران داخل یک معامله ضررده هستند نیز خود را نشان میدهد. به این طریق که وقتی جهت حرکت قیمت به ضرر آنها است با باز کردن معاملات بیشتر سعی میکنند ضررهای پیشین خود را جبران کنند تا بتوانند سریعتر به نقطه سر به سر برسند. از دیدگاه مدیریت سرمایه این اقدام بسیار خطرناک است؛ چراکه اگر بازار همچنان به حرکت خود بر خلاف جهت مورد انتظار معاملهگر ادامه دهد، به سرعت کال مارجین خواهد شد.
یکی از بارزترین موارد طمع در بازارهای مالی حباب داتکام بوده است که در آن افراد زیادی سهام شرکتهای اینترنتی را خریداری کردند و ارزش این شرکتها را بیش از حد افزایش دادند. همچنین به عنوان یک مثال دیگر میتوان از بیتکوین نام برد. سرمایهگذاران در این رمز ارز هنگامی که سقوط شروع شد تصور میکردند هر لحظه قیمت بیت کوین میتواند افزایش پیدا کند، آنها مدام در قیمتهای پایینتر خرید میکردند به امید اینکه به زودی روند صعودی از سر گرفته خواهد شد اما دیدیم که چنین نشد.
چگونه میتوان ترس و طمع را کنترل کرد و یک معاملهگر موفق شد؟
روشهای مختلفی وجود دارد که میتوانید با استفاده از آن احساسات خود را کنترل کنید و مطمئن شوید ترس و طمع بر روند معاملات شما تاثیر نمیگذارد. در اینجا چند نمونه را آوردهایم:
۱- برنامه معاملاتی داشته باشید
معاملهگران برای اینکه هنگام معاملهگری از هرگونه احساسات خالی باشند، باید یک برنامه معاملاتی برای خود داشته باشند. چند نمونه از اشتباهاتی که میتواند در اثر نداشتن برنامه معاملاتی رخ دهد عبارتاند از: استفاده از اهرم بیش ازحد، حذف حد ضرر، دو برابر کردن حجم در یک معامله بازنده و…
۲-استفاده از حجم معاملاتی پایین:
یکی از سادهترین راهها برای کاهش تاثیر احساسات بر معاملات کاهش حجم معاملات است. این یکی از بهترین توصیههایی است که میتوان به معاملهگران کرد.
همچنین میتوانید با استفاده از یک حساب دمو خود را در شرایط بازار محک بزنید و پیش از آنکه وارد معاملات واقعی شوید، استرس ناشی از معاملات را بدون از دست دادن پول واقعی تجربه کنید.
۳- یک ژورنال معاملاتی داشته باشید
معاملهگران باید نسبت به معاملات خود پاسخگو باشند. بهترین راه برای این کار ایجاد یک ژورنال معاملاتی است. ژورنالهای معاملاتی به معاملهگران کمک میکند تا معاملات خود را یادداشت کرده و اثرات آن را بررسی کنند. همچنین میتوانند نقاط قوت و ضعف خود را در معاملات شناخته و استراتژی خود را بهبود بخشند.
۴- از دیگران بیاموزید.
احساسات نقش مهمی در معاملهگری دارد. اکثر معاملهگران بیش از آنکه در معاملات سودده خود سود کسب کنند، در معاملات زیانده خود (که اتفاقا تعدادشان از موارد سودده نیز کمتر است) زیان میکنند. همین امر موجب میشود که در نهایت با زیان بازار را ترک کنند.
چرا نباید در بازار بورس حرص و طمع داشت ؟ + روشهای کنترل حرص و طمع در بورس
کنترل حرص و طمع در بورس یکی از مهمترین اصولی است که باید یک سرمایهگذار و تریدر موفق آن را رعایت کند. به معنی واقعی کلمه کنترل حرص و طمع در بورس یا در سایر بازارهای سرمایهگذاری نمادی از مبارزه با درون خودمان است. ازاینرو برعکس چیزی که فکر میکنید، بسیار کار سختی محسوب میشود.
بهطورکلی مسئله کنترل حرص و طمع در بورس یک نوع مسئله شخصیت شناسی و خودشناسی محسوب میشود. ازاینرو باوجوداینکه هدف نهایی موفقیت در بورس و بازارهای سرمایهگذاری است، در ادامه این متن ذهن خودتان را از دنیای اقتصاد و تجارت خارج کنید. زیرا قرار است حرفها و صحبتهای ما بیشتر بر اساس روانشناسی و رفتارشناسی باشد.(اگر میخواهید سرمایهگذاری در بورس اوراق بهادار را انجام دهید، ولی با آن آشنایی ندارید حتما این مقاله را بخوانید.)
کنترل حرص و طمع در بورس و در زندگی
بهطورکلی حرص یا طمع یکی از خصلتهای مشترک انسانی و بهنوعی غریزی انسان محسوب میشود که البته هیچکس نمیتواند بگوید این حس و این رفتار بهطور مطلق منفی یا مثبت است.
اگر حرص و طمع را از زندگی انسان خارج کنید، ما چیزی شبیه به همان مورچههایی خواهیم شد که کاملاً دقیق وظایف خودشان را انجام میدهند و یا مانند زنبورها بهجایگاهی که داریم احترام میگذاریم و سعی میکنیم بر اساس وظایف خودمان عمل کنیم.
درواقع حرص و طمع است که انسان را در موقعیتهای مختلف روبهجلو هول میدهد و باعث میشود که انسان بخواهد ریسکهای عجیبوغریبی کند.
حرص در لغت به معنی زیادهخواهی و بیشازحد نیاز خواستن است. حال به زندگی انسانهای اولیه نگاه کنید. آنها تنها به غذا، آب و کمی امنیت احتیاج داشتند که تا حدودی نیز تمام این موارد را در اختیار داشتند. اگر قرار بود انسانها از حق خودشان بیشتر نخواهند احتمالاً امروز من و شما هم در غار خودمان در حال نقاشی خاطرات امروزمان بودیم!
اما روی دیگر حرص و طمع نیز وجود دارد. حرص و طمع در طول تاریخ انسانی باعث شده است که طبیعت بیشازاندازه کوچک شود و انسانهای بسیاری بر سر این موضوع از بین بروند. اگر به ریشه تمامی جنگها نگاه کنید درنهایت به همین حرص و طمع خواهید رسید. پس عملاً ما با مفهومی روبهرو هستیم که درست مانند نیروی اتمی است. هم به آن نیاز داریم و هم از آن میترسیم!
وقتی میگوییم کنترل حرص و طمع در بورس، درواقع منظورمان این است که باید یک نیروی عجیبوغریب را در اختیار بگیریم. پس عملاً کنترل حرص و طمع در بورس کار چندان سادهای نخواهد بود.
کنترل حرص و طمع در بورس و تعریفی برای آن
سؤال مهمی که اکنون ایجاد میشود این است که عملاً حرص و طمع در بورس و بازارهای بینالمللی از کدام زاویه کلی حرص و طمع است که در بالا گفته شد؟ آیا این حرص طمع در معامله گری باعث خوشبختی ما میشود یا اساساً قرار است ما را از بین ببرد؟
احتمالاً بر اساس عنوان این مقاله ” کنترل حرص و طمع در بورس ” بتوانید کاملاً حدس بزنید که این مفهوم شبیه به یک حیوان وحشی است. ما قرار نیست این حیوان وحشی را بکشیم؛ زیرا بسیار نیرومند است و کشتن آن عملاً یک موتور محرک انسان را از کار میاندازد اما آن را آزاد هم نمیتوانیم بگذاریم، زیرا خود انسان را میدرد؛ بنابراین اول باید سعی کنیم آن را به بند بکشیم و سپس سعی کنیم این موجود را در اختیار خودمان حرکت دهیم تا بتوانیم درست پیشرفت کنیم. این تمامکاری است که میخواهیم در کنترل حرص و طمع در بورس انجام دهیم.
حال سؤال مهمی که وجود دارد این است که چگونه میتوانیم دست به کنترل حرص و طمع در بورس بزنیم؟ همانطور که در بالاتر گفتیم به نظر میآید که عملاً کنترل حرص و طمع در بورس کار بسیار سخت و شاید غیرممکن باشد؛ اما بههرحال اگر میخواهیم در بورس و بازارهای سرمایهای موفق باشیم باید بتوانیم این کار را انجام دهیم.
ازآنجاییکه حرص و طمع واژهای گسترده و مفهومی بزرگ است، بهتر است ازاینجا به بعد آن را بهصورت اختصاصیتر و باهدف کنترل حرص و طمع در بورس بررسی کنیم؛ بنابراین لازم است که بدانیم کنترل حرص و طمع در بورس چه زمانی باید اتفاق بیفتد. در کلام سادهتر باید بدانیم چه زمان در بورس یا بازارهای سرمایهای درگیر حرص و طمع میشویم. در ادامه با ما همراه باشید.
کنترل حرص و طمع در بورس و شناخت آن
همانطور که گفتیم برای کنترل حرص و طمع در بورس باید بتوانیم ابتدا بدانیم که حرص و طمع چه زمانی در بورس یا بازارهای سرمایهای شکل میگیرد.
بهطورکلی دو حالت وجود دارد که حرص و طمع در آن بهوفور دیده میشود و بالطبع کنترل حرص و طمع در بورس در این حالتها کاملاً ضروری و مهم است.
حالت اول زمانی اتفاق میافتد که نمودار قیمتی سهم رو به افزایش است و این نمودار در حال اوجگیری بیش از چیزی است که فکرش را میکردیم. در این موقعیت حرص و طمع باعث میشود که عملاً واقعیت تحلیل خود را زیر سؤال ببریم و عملاً تمامکار را به همان نمودار بدون تحلیل واگذار کنیم. درواقع کنترل حرص و طمع در بورس باعث میشود که یک نمودار در اختیار شما باشد و زمانی که شما درگیر این حرص و طمع شوید عملاً سوار بر گاو وحشی اسپانیایی شدهاید که هرلحظه ممکن است شمارا زمین بزند.
حالت دوم نیز کاملاً برعکس این اتفاق رخ میدهد؛ یعنی درست زمانی که نمودار قیمتی سهم برعکس چیزی که تصور میکردید رو به پایین حرکت کرده است. در این حالت شما چند درصد ضرر کردهاید. اصولاً اساس کنترل حرص و طمع در بورس میگوید که در یک ضرر مشخص باید از سهم خارج شوید اما حرص و طمع و امید به برگشت سهام دستبهدست یکدیگر داده و عملاً شروع نقطه پایان شمارا رقم میزند.
بنابراین بهطورکلی برای کنترل حرص و طمع در بورس باید در دو محور اساسی بجنگیم؛ اما برای این جنگ باید بیشتر با این محورها آشنا شویم و آنها را بشناسیم.
کنترل حرص و طمع در بورس در حالت صعود
مسلماً کنترل حرص و طمع در بورس در حالت صعود سختترین نوع کنترل حرص و طمع در بورس میتواند باشد. چراکه انسان مدام دوست دارد که پیشرفت کند و سودهای بیشتری به دست بیاورد. در نظر داشته باشید که شما یک ماشین به قیمت ۲۰ میلیون تومان خریدهاید. دست بر قضا این ماشین فردا قیمتی برابر با ۴۰ میلیون تومان پیدا میکند و شما آن را میفروشید.
در این حالت شما سودی ۱۰۰ درصدی را تجربه کردهاید؛ اما اگر این ماشین در روز بعدی قیمت ۴۵ میلیون پیدا کند. عملاً شما بهجای اینکه خوشحال از سود ۱۰۰ درصدی خود باشید؛ از دست دادن سود ۵ میلیونی میتواند شمارا دیوانه کند.
این همان حسی است که در افزایش قیمت و بالا رفتن نمودار سهام وجود دارد. انسان ناخواسته دور دارد بعد از فروش سهم نمودار آن افت کند! زیرا دوست ندارد سودی ایجاد شود و او در این سود شریک نباشد؛ بنابراین این حس طمع آمیخته با خودخواهی باعث میشود عقل انسان خاموش شود و عملاً انسان همراه با سرمایه باارزش خود سوار بر گاو وحشی نمودار شود.
در این حالت برای کنترل حرص و طمع در بورس چه باید کرد؟ اولین و مهمترین راه ایجاد یک سقف است. درواقع شما برای هر تحلیل خودتان باید سقف مشخص در زمان مشخص قرار دهید؛ یعنی مشخص کنید که قرار است در طی مدتزمان مشخص به حداکثر چه سودی برسید. این سقف باید از جنس بتن و فولاد باشد تا شما اجازه عبور از آن را نداشته باشید. وقتی نمودار به این درصد سود رسید، شما باید از سهم خارج شوید.
ممکن است تحلیل شما اشتباه بوده و درصد سود کمی را پیشبینی کرده باشید اما همین کنترل حرص و طمع در بورس و از دست دادن سود به شما یاد میدهد که تحلیل بعدی را درستتر انجام دهید و بهخوبی یاد میگیرید که چگونه باید تحلیل کنید؛ زیرا عملاً نقطه درد شما فعالشده است و این باعث یادگیری عمیق میشود. پس عملاً حد سود خود را بسازید و به آن پایبند باشید. (همچنین اگر میخواهید با مراحل افزایش سرمایه و با گروه شرکت های بورسی آشنا شوید این مقاله را از دست ندهید)
کنترل حرص و طمع در بورس در حالت ضرر
اما همانطور که گفتیم جنبهای دیگر از کنترل حرص و طمع در بورس وجود دارد که در حالت ضرر بیشازاندازه رخ میدهد. درواقع همانطور که گفته شد انسان دوست دارد سود بیشتری کند و این موضوع در مورد ضرر نکردن نیز صادق است؛ یعنی انسانها مدام به این فکر میکنند که باید همیشه در سود باشند و یکبار ضرر کردن آنها را خواهد کشت! اینجاست که کنترل حرص و طمع در بورس اهمیت پیدا میکند.
در کلام سادهتر اگر بخواهیم کنترل حرص و طمع در بورس در حالت ضرر بررسی کنیم بهتر است به تفاوت میان یک گیمر حرفهای یا یک گیمر تازهکار نگاه کنیم. گیمر تازهکار مدام دوست دارد بدون اینکه حتی یک جان از دست بدهد تمام مراحل را سپری کند و مدام به این نکته فکر میکند که آن مرحله را بدون از دست دادن جان بگذراند. درحالیکه یک گیمر حرفهای به هدف کلی و برآیندی که خواهد داشت فکر میکند. این چیزی است که باید در کنترل حرص و طمع در بورس در نظر داشته باشید.
برای کنترل حرص و طمع در بورس در حالت ضرر نیست بهتر است حد ضرر خاصی از جنس بتن مشخص شود تا در این حالت به هر شکلی شده از سهم خارج شد. درواقع بر اساس این روش شما میتوانید کنترل حرص و طمع در بورس را انجام دهید.
در نظر داشته باشید که کنترل حرص و طمع در بورس روی کاغذ شاید ساده به نظر برسد اما در مرحله عمل میتواند بسیار سختتر از آن چیزی باشد که فکرش را میکنید؛ بنابراین زیاد به خودتان سخت نگیرید، کنترل حرص و طمع در بورس کمکم بر اساس تجربه برای شما امکانپذیرتر خواهد شد.
در ادامه اگر میخواهید با کنترل خیالپردازی و غرور در معاملات بورس و ضرر در بازارهای مالی آشنا شوید این مقاله را بخوانید.
طمع در معامله گری
روانشناسی معامله گری مورد مهمی است که شما برای موفقیت در بازارهای مالی باید به آن توجه داشته باشید.
در این مقاله قصد دارم شما را با اهمیت بسیار بالای روانشناسی معامله گری که در واقع 80 درصد موفقیت شما در بازار به آن بستگی دارد را از طریق 5 اصل طلایی شفاف سازی کنم.
با رعایت فقط همین 5 اصل ساده ولی قدرتمند، زندگی معامله گری شما تغییرات چشمگیری می کند.
شما با رعایت کردن همین اصول جزو 20 درصد معامله گران موفق قرار خواهید گرفت.
این پنج اصل عبارتند از:
- دوری از معاملات احساسی؛ تقریبا 99 درصد معاملات معامله گران ناشی معاملات احساسی است!
- ایمان به فراوانی موقعیت های معاملاتی؛ نداشتن این نگرش، فوق العاده می تواند برایتان گران تمام شود!
- عدم بهینه سازی استراتژی معاملاتی خود؛ رعایت نکردن آن باعث می شود در گرداب استراتژی های دروغین قرار بگیرید.
- هرگز به بازار حمله نکنید؛ معاملات انتقام جویانه در سطحی از ذهن اتفاق می افتد که شما بعد از ورود به بازار متوجه می شوید.
- طمع اصلا نداشته باشید؛ طمع تله ای است که وقتی شما به موفقیت می رسید، در سر راهتان قرار می گیرد.
با ما همراه باشید تا نکاتی را خدمت شما ارائه دهیم که حاصل سالها تجربه آقای جبل عاملی است و می تواند در جهت موفقیت به شما کمک کند.
روانشناسی معامله گری چیست و چرا 80 درصد موفقیت شما به آن بستگی دارد؟
هر عملی که انجام می دهید، ابتدا در مورد آن فکر می کنید و سپس تصمیم می گیرید .
پروسه معامله گری شما در واقع به این شکل است:
هدف گذاری و تصمیم گیری
معامله
واکنش به اتفاقات
انتخاب احساس
شما تصمیم می گیرید که در بازار معامله کنید. اما قبل از تصمیم گیری ابتدا هدف گذاری می کنید.
این هدف گذاری می تواند به شکلی باشد که از همان ابتدا شما را در مسیر موفقیت قرار دهد یا در مسیر شکست.
در صورتی که هدف شما این باشد معامله ای انجام دهید و در آن معامله 200 دلار یا مثلا 60 درصد سود کسب کنید، هیچ گاه نمی توانید در آن موفق شوید و از همان ابتدا پایه ریزی شما برای شکست خواهد بود.
منظور من یک یا دو معامله نیست، صحبت من روی سیستمی است که همیشه به شما جواب دهد و پایداری آن واضح باشد.
مسئله روانی که باعث می شود شما هیچ گاه نتوانید از این طریق هدف گذاری به سود برسید این است که:
وقتی شما تصمیم می گیرید مثلا 200 دلار در بازار سود کنید و نمودار خود را با این هدف باز می کنید؛
ذهن شما روی این موضوع کاملا متمرکز می شود و سیستم RAS ذهنی شما که وظیفه فیلتر اطلاعات ورود را دارد به کار می افتد و طوری موقعیت های معاملاتی اشتباه را به شما نشان می دهد که خود را توجیه کنید تا وارد بازار شوید.
این یکی از مسائلی است که وقتی فرد در بازار ضرر می کند حتی متوجه نمی شود که علت ضرر کردن یک مسئله روانی ساده است.
پس تا اینجا متوجه شدید که هدف گذاری در بازار چطور می تواند حتی شکل تصمیماتتان را تغییر دهد.
شاید بگویید ما پلن معاملاتی داریم و طبق آن پیش می رویم.
بله درست است.
اما به این موضوع توجه کنید که هر پلن معاملاتی شامل یک سری قوانین است.
این قوانین دارای نشان هایی هستند که برای ورود به معامله حتما باید آنها را ببینید.
سیستم RAS ذهنی شما دقیقا در زمان تایید همین نشانه ها وارد عمل شده و به صورت اتوماتیک در مسیر اشتباه قرار می گیرد.
مرحله بعدی واکنشی است که به این اتفاق می دهید.
شما اشتباه هدف گذاری کردید و حالا وارد معامله ای شدید که نتیجه آن جز ضرر نیست.
کاملا سردرگم هستید که آیا باید معامله خود را ببندید یا نه، باز نگه دارید تا شاید بازار طبق خواسته شما حرکت کند.
اینجا سیستم RAS ذهنی شما فعال می شود
و مجددا هدفتان را برایتان یادآوری می کند و می گوید که شما باید به این خواسته خود برسید؛ یعنی کسب 200 دلار سود!
دید شما به ضرری که مدام در حال افزایش است کاملا بسته می شودو فقط به سود احتمالی فکر می کنید.
این روند تا جایی ادامه پیدا می کند که استرس شما از افزایش مدام ضرر هایتان به حدی می رسد که معامله خود را می بندید.
حالا در مرحله بعدی دقیقا به خاطر هدف گذاری و تصمیم اشتباه مجددا سیستم RAS ذهنی تان فعال می شود.
چون بعد از اینکه از بازار خارج شدید، بلافاصله از خود سوال می کنید که حالا چکار کنم؟ من می خواستم 200 دلار سود کنم اما حالا 400 دلار ضرر کردم؟
اکثریت در این مرحله تصمیم می گیرند که پول خودشان را از بازار پس بگیریند. اما زهی خیال باطل!
چون با این تصمیم و هدف گذاری که مجددا انجام شده دوباره همین فرآیند را تکرار می کنند اما این بار باید مجبور به پرداخت ضرر بیشتری هستند.
پس تا اینجا متوجه شدید که روانشناسی معامله گری چقدر مهم است و چرا 80 درصد موفقیت شما به آن بستگی دارد.
در ادامه بریم سراغ این موضوع که چطور می توانید با رعایت 5 اصل مهم جلوی این گونه ضرر ها را بگیریم و به معاملات سود ده برسیم.
پنج اصل طلایی که اگر رعایت نکنید، شکست شما در معامله گری حتمی خواهد بود!
حتما این 5 اصل روانشناسی معامله گری را چندین بار با دقت بخوانید و نکات مهم آن را یادداشت برداری کنید و قبل از انجام هر معامله آنها را مرور کنید.
اصل اول: از معاملات احساسی دوری کنید.
معاملاتی که شما در زمان احساساتی شدن در بازار انجام می دهید فوق العاده خطرناک هستند.
این احساسات می تواند ترس، طمع، خوشحالی، اعتماد به نفس کاذب، شک و تردید، موفقیت و هر چیز دیگری باشد.
مثلا فرض کنید که همین حالا از یک معامله با سود خارج شده اید. سود شما به حدی زیاده بوده که حتی تصورش را هم نمی کردید و در گام بعدی خودتان را مقایسه می کنید با درآمد دوستان و آشنایانتان!
در این لحظه احساس غالب در مغز شما، احساس افتخار و موفقیت است و این نگرش برایتان بوجود می آید که شما توانستید و دیگر تمام است و پله های موفقیت را طی کردید.
در همین حین تصمیم می گیرید که دوباره سود خود را در پلتفرم معاملاتی تان مشاهده کنید تا کمی بیشتر به خودتان افتخار کنید.
به صورت اتفاقی چارتی را باز و یک موقعیت احتمالی جلو شما قرار می گیرد و این احساس به شما دست می دهد که هر موقعیتی را که در بازار معامله کنید با توجه به اینکه به موفقیت رسیده اید و تمام مهارت های لازم را کسب کرده اید.
در این لحظه معامله را بدون اینکه چک لیست معاملاتی خود را چک کنید، انجام می دهید.
این نوع از معامله نتیجه اش هر چه که باشد در بلند مدت صد در صد شکست خواهد بود و باعث ناامیدی و از بین رفت تمام سودهایی است که انجام داده اید.
اما راه حل چیست؟
قبل از انجام هر معامله، حتما احساس خود را چک کنید ومطمئن شوید که بر اساس احساسات وارد یک معامله نمی شوید.
تنها زمانی در بازار معامله کنید که احساس شما خنثی باشد تا به شما کمک کند بدون سوگیری های ذهنی بتوانید تصمیم صحیح بگیرید.
۱۵ راه برای آرامش اعصاب هنگام ترید ارزهای دیجیتال
بازارهای ۲۴ ساعته، نوسانات شدید قیمت، هکها میتواند برای سیستم عصبی انسان مشکل ساز باشد. این مقاله یک اموزش در مورد نحوه معامله ارز دیجیتال، راهنمای کسب درآمد، سرمایهگذاری و یا یافتن آلفا نیست. اما اگر تجربه ترید کریپتو را داشته باشید حتماً میدانید که هر اتفاقی ممکن است برای سرمایه شما بیفتد. زمانی که پولتان را در این بازار قرار میدهید، نسبت به بررسی مداوم قیمت ارزهای دیجیتال حساس میشوید. حتی در هنگام خواب، کندلها و امواج الیوت را میبینید.
علاوه بر این هیچ استراحتی نخواهید داشت. تریدرهای بازار بورس میتوانند در هنگام بسته شدن بورس استراحت کنند، اما تریدرهای ارزهای دیجیتال هیچ تعطیلی ندارند چرا که بازار همیشه باز است. این اتفاقات میتواند برای سلامت ذهنی شما مشکل ایجاد کند. اما چگونه میتوان در برابر این تنشها از سلامت روانی خود محافظت کرد؟
در این مقاله ما ۱۵ راه برای درامان ماندن از شر این تنشها برای شما آوردهایم. در نظر داشته باشید که این راهها هیچ طمع در معامله گری توصیه مالی نیست، بلکه نکات، استراتژیها و راهنماییهایی برای حفظ سلامت روان شما هنگام ترید میباشد.
ساعت معاملات خود را مشخص کنید
بازار کریپتو ۲۴ ساعته باز است، اما این بدان معنا نیست که شما هم باید ۲۴ ساعته در حال معامله باشید. ملکر یکی از تریدرهای معروف میگوید:
من با بازار مانند یک کسب و کار برخورد میکنم!
او فقط بین ساعت ۹ صبح تا ۵ بعد از ظهر معامله میکند، پس از آن شام میخورد، فرزندانش را میخواباند و به کارهای روزمرهاش میپردازد.
برنامه بچینید و به آن پایبند باشید
نظم ذهنی یکی از ویژگیهای است که مورد تأیید بسیاری از تریدرهای معروف قرار گرفته است. چو توصیه میکند:
تکلیف خود را از نظر اینکه چرا به یک معامله علاقهمند هستید و میخواهید آن را انجام دهید، مشخص کنید.
او میگوید من یادداشتهای زیادی مینویسم مثلاً میزان ریسک/ سود معامله من چقدر است؟ من حاضرم در معامله از چه چیزی صرف نظر کنم و چقدر حاضرم ریسک کنم؟ وی خاطر نشان میکند زمانی که میزان مورد نظر سود و ضررهای خود را بنویسید، دیگر در از روی احساس تصمیم نخواهید گرفت.
بسیاری از مردم به نمودارها خیره میشوند و آرزو میکنند که [قیمت] بالا یا پایین برود. اما این کاری نیست که او انجام میدهد، Scott Melker معاملات خود را از قبل برنامهریزی میکند، نقاط ورود و خروج خود را ایجاد میکند، و سپس نمودار را نادیده میگیرد و به زندگی خود ادامه میدهد.
بزرگترین اشتباهی که افراد مرتکب میشوند این است که برنامه خود در هنگام معامله تغییر میدهند. برای مثال حد ضرر خود را پایین میاورید، زیرا فکر میکنید پس از آن ممکن است ۱۰۰ برابر سود کنید.
طمع نکنید
غرور و ترس و طمع اصلیترین مشکلات معاملات است. احساسات خود را کنترل کنید. روی رویکرد، ساختار معاملات تمرکز کنید. ژو میگوید:
شما نباید از برد خود زیادی خوشحال و از باخت خود زیادی ناراحت شوید! چگونه با ضررها کنار میآیید؟ با واقعیت روبرو شوید (زیرا ضرر و زیان اجتناب ناپذیر است)، هر چند گفتنش راحتتر از انجام دادن است.
شکستها را به عنوان درسی برای یادگیری در نظر بگیرید!
هر ضرر ممکن است چیزی در مورد معاملات به شما بیاموزد. شکست خود را دوباره به تصویر بکشید. نگذارید به منبع خشم و ناامیدی تبدیل شود. اجازه دهید به عنوان یک کاتالیزور برای یادگیری عمل کند. بنابراین فقط وضعیت را تحلیل احساسات کنید. از خود بپرسید آیا این ضرر را به این دلیل متحمل شدید که با یک سود مثبت، بیش از ۵۰٪، وارد شدید و اما بعد از آن بدشانسی آوردید؟ با خود صادق باشید، اگر این ضرر از بدشانسی بوده است، آن را بپذیرید و به روی معاملات دراز مدت خود تمرکز کنید.
اما اگر از بدشانسی نبوده و تصمیم اشتباهی گرفتید، سعی کنید بفهمید چه چیزی باعث شده شما این تصمیم اشتباه را بگیرید. آیا استدلالتان اشتباه بوده؟ یا اینکه استدلال درست بوده اما فرضیات اشتباه؟ با تجزیه و تحلیل میتوان به راحتی اضطراب را کاهش داد.
ورزش کنید
این روش شاید به نظر واضح برسد، اما معمولاً نادیده گرفته میشود. برای اینکه بتوانید ذهن خود پاک کنید، بهتر از به باشگاه بروید و ورزش کنید.
تقسیمبندی کنید
در روزهای اولیه معاملات کریپتو طبیعی است که در زمان انجام هر کاری مانند دوش گرفتن، رفتن به قرار ملاقات. بازی کردن در طول روز نگران قیمتها، موقعیتها و فرصتهای وسوسهانگیز باشید. چو این مشکل را با تقسیم کردن فعالیتهای روزان خود و سپس تمرکز بر هر کاری که در آن لحظه انجام میدهد، حل کرده است. او میافزاید:
صبح شنبه، بچههای من حدود ساعت ۷: ۳۰ یا ۸ از خواب بیدار میشوند و من صبح را با آنها میگذرانم. تمرکز اصلی او روی کودکان هستند.
از طرفی صبحهای دوشنبه که در حال معامله است، تمام تمرکز خود را روی آن قرار میدهد. چو در ادامه میگوید:
اگر این اولویتها را نداشته باشید، تمرکز شما در همه جا خواهد بود و این باعث میشود همه چیز را نیمه کاره رها کنید.
در تریدها فشار مالی زیادی وارد نکنید
وقتی امرار معاش شما به نتیجه معامله وابسته است، آن معامله سختتر میشود. در واقع منطقی فکر کردن دشوار میشود. هیجان و اضطراب ممکن است بر شما غلبه کند و شما را به سمت نقطه ضرر یا سود اشتباهی سوق دهد. اگر به انجام معاملات روزانه ۱۰۰۰ دلار نیاز ندارید، میتوانید جریانهای درآمدی متعددی داشته باشید تا فشار مالی را کاهش دهید.
احساسی تصمیم نگیرید
این روش آنقدر اهمیت دارد که تا به حال چند بار به اشاره شده است. داشتن کنترل عاطفی در حین معامله برای عملکرد ذهنی و مالی بسیار مهم است. بهترین تکنیک برای بهبود کنترل عاطفی چیست؟ تمرین، تکرار و تمرکز بر کار است.
وقتی برای اولین بار معاملات را شروع میکنید، طبیعی است که احساس کنید یک نابغه هستید و وقتی همه چیز خوب پیش میرود، در اوج دنیا هستید. و وقتی همه چیز اشتباه میشود، احساس میکنید یک احمق و بدبخت هستید. سپس به تجارت ادامه میدهید. شما به یادگیری ادامه میدهید. هرچه بیشتر و بیشتر این کار را انجام میدهید، به آن عادت میکنید و این روی زندگی روزمره شما تأثیری نمیگذارد. رسیدن به آن مرحله بسیار مهم است زیرا نمیخواهید. احساسات شما را تحت تأثیر قرار دهد.
استراحت را فراموش نکنید
هرازگاهی مانند چو از تلفن، لپتاپ، نمودارها و ارزهای دیجیتال دوری کنید. او بر این باور است که این دوری برای حفظ تعادل و سلامت روانی لازم است. در پایان، دنیایی خارج از رمزارز وجود دارد. اگر چه دیگران میتوانند استدلال کنند که وجود ندارد.
درست و منطقی فکر کنید!
اگر با فکر درست معامله کنید، میتوانید از آن معامله سود ببرید و ضرر را پشت سر بگذارید. اگر این کار راه به طور منظم و طولانی انجام دهید، برنده خواهید شد. ضررهای خرد اصلا روی او تاثیر نمی گذارد. وی معتقد است شما باید با طرز فکر و تحلیل درست، زمانی وارد شوید که بیشترین شانس پیروزی را داشته باشید.
اولویتهای دیگر خود را فراموش نکنید
زندگی خود را بسازید و آن را کامل کنید. این کار به حفظ تعادل و مهار کردن وسواس فکری شما کمک میکند. اسکات ملکر میگوید:
من صاحب دو فرزند هستم، همیشه حاضر بودن در مکانهایی که خانوادهام هستند برای من مهم بوده است.
مدیریت زمان را خوب تمرین کنید
مدیریت زمان یک جزء حیاتی از همه کارهای من است. در هر ساعت از خود میپرسم اکنون اولویت من چیست؟ درک این لیست اولویت بسیار مهم است. این بدان معناست که اگر هدف اصلی او در این ساعت تحقیق در مورد شرکت X باشد، روی آن تمرکز خواهد کرد و نه چیز دیگری، و توجه او به قیمت ارزهای دیجیتال منحرف نخواهد شد.
از طرفی اگر زمانی را برای معامله مشخص کرده باشد، هیچ اهمیتی برای تحقیق در مورد شرکت x نمیدهد. بدیهی است که شما از آنچه در بازار میگذرد غافل نیستید، اما تعیین اولویتها به شما کمک بیشتری خواهد کرد.
برای استفاده از محتواهای جدید، برنامهریزی کنید
علاوه بر عملکرد قیمتی، درک فناوری، فلسفه، و ماهیت همیشه در حال تغییر تجارت و سرمایهگذاری ارزهای دیجیتال برای بسیاری از افراد هیجانانگیز است. اطلاعات مربوط به ارزهای دیجیتال انقدر زیاد است که همیشه مسائلی برای بررسی وجود خواهد داشت. از این رو، چو توصیه میکند به جای اینکه هر توییت یا مقاله منتشر شده حواس شما را پرت کند و تمرکزتان را بهم بریزد، بهتر است خواندن آن مطلب را برای زمان مناسب خود نگه دارید. زمانی که آماده آن هستید و میتوانید تنها بر روی آن محتوا تمرکز کنید.
گوشی را کنار بگذارید
ملکر توضیح میدهد زمانهایی که با همسر خود به رستوران میروند، تلفن خود را داخل ماشین میگذارد. اگر بیرون باشیم، تلفنم را در ماشین میگذارم و اصلاً به آن فکر نمیکنم.
از طرفی ژو نظریهی کاملاً متفاوتی دارد، او معتقد است چیزی به نام تعادل بین کار و زندگی وجود ندارد. ژو اعتراف میکند که چیزی به نام تعادل در کار برای کسانی که واقعاً میخواهند در کاری حرفهای شوند، وجود ندارد. برای رسیدن به هدف خود گاهی ممکن است بیخوابی بکشید و یا هیچ زمانی را با دوستان خود نگذارید. هر چند این کار میتواند به زندگی اجتماعی شما آسیب بزند، اما فرصتهای رشد زیادی را نیز فراهم میکند. او طمع در معامله گری در ادامه میگوید شما میتوانید بعد از مرگتان به مقدار کافی استراحت کنید.
به یاد داشته باشید که اعتیاد شما به کریپتو هرگز به طور کامل از بین نخواهد رفت!
حتی باتجربهترین و حرفهترین تریدرها اعتراف کردهاند که در برخی مواقع تسلیم میل خود برای بررسی قیمتها میشوند. این احساسات هنوز گاهی چالش برانگیز هستند، شما نمیتوانید زمانی نوسانات زیادی بیتکوین را پیشبینی کنید.
فراموش نکنید که زمان ارزشمندتر از پول است. مهمترین درسی که یاد میگیرید این است که از پول برای به دست آوردن وقت آزاد استفاده میشود. اینطور نیست که بتوانید زمان بیشتری را صرف کسب درآمد کنید. ترید کردن باید یکی از آن موقعیتهای نادری باشد که در صورت موفقیت، برای ثروتمند کردن شخص دیگری کار نمیکنید. اگر پول برای شما زمان بیشتری نمیخرد، دارید راه را اشتباه میروید!
دیدگاه شما