کریپتو با ویتالیک؛ فلسفه طراحی گواه اثبات سهام (PoS)
در مجموعه مقالات کریپتو با ویتالیک، مقالات وبلاگ شخصی و نظریات بنیانگذار شبکه اتریوم و نظریهپرداز حوزه بلاکچین؛ ویتالیک بوترین را با شما به اشتراک میگذاریم. بوترین در این مقاله تلاش میکند تا با مرور یک سری از نکات، فلسفه طراحی گواه اثبات سهام کسپر (Casper) را توضیح دهد و مدل اجماع پیشنهادی خود را بهصورت منطقی نقد و بررسی کند.
این مقاله در ۲۹ دسامبر سال ۲۰۱۶ در وبلاگ ویتالیک بوترین منتشر شده است.
سیستمهایی مشابه اتریوم، بیت کوین، NXT و بیت شرز (Bitshares) اساساً کلاس جدیدی از سیستمهای اقتصادی-رمزنگاری (Cryptoeconomic) هستند؛ نهادهای غیرمتمرکز و بینیاز از چارچوب قانونگذاری که بهطور کامل در فضای دیجیتال فعالیت دارند و با ترکیبی از علوم رمزنگاری، اقتصاد و اجماع برقراری آنها حفظ میشود. آنها را میتوان مشابه بیت تورنت (BitTorrent) دانست، در حالیکه اصلاً شبیه بیت تورنت نیستند. این سیستمها را گاهی شرکتهای خودمختار غیرمتمرکز هم توصیف میکنند، اما آنها شرکت هم نیستند. چون مثلاً نمیتوانید در شبکه مایکروسافت هارد فورک (Hard Fork) ایجاد کنید. آنها مانند پروژههای نرمافزارهای متنباز هستند، اما کاملاً متنباز نیستند. مثلاً شما میتوانید در یک شبکه بلاک چین فورک ایجاد کنید، اما این کار بهراحتی ایجاد فورک در نرمافزار اوپن آفیس (OpenOffice) نیست. هارد فورک به آپدیتهای شبکههای مبتنی بر بلاک چین اشاره دارد. هنگام اجرای آپدیتهای شبکههای بلاکچینی، همه اعضای شبکه باید درباره آن توافق داشته باشند و اگر این توافق صورت نگیرد، هارد فورک انجام میشود و یک زنجیره جدید ایجاد میشود.
فلسفه طراحی گواه اثبات سهام چیست؟
شبکههای اقتصادی-رمزنگاری انواع مختلفی دارند؛ گواه اثبات کار مبتنی بر دستگاههای ASIC، گواه اثبات کار مبتنی بر کارت گرافیک، گواه اثبات سهام معمولی، گواه اثبات سهام وکالتی (DPoS) و بزودی گواه اثبات سهام کسپر (Casper)؛ هر کدام از این شبکهها، فلسفه ساخت مخصوص به خود را دارند. یک مثال مشهور، دیدگاه ماکسیمالیستی گواه اثبات کار است. این دیدگاه بیان میکند که تنها زنجیره صحیح، زنجیرهای است که ماینرها برای ایجاد و ادامه آن بیشترین میزان سرمایهگذاری را کردهاند. الگوریتم گواه اثبات سهام وکالتی شبکه Bitshares هم فلسفه منسجم دیگری دارد؛ همه چیز از یک اصل واحد سرچشمه میگیرد، اما یکی از سادهترین این اصول میتوان به قابلیت رایدادن سهام در برابر کریپتو سپردهگذاران اشاره کرد.
هر یک از این فلسفهها؛ الگوریتم اجماع ساتوشی ناکاموتو، اجماع اجتماعی، اجماعی مبتنی بر رایدهی سپردهگذاران به مجموعهای از نتیجهگیریهای خاص خود منجر میشود و به سیستم ارزشهایی را میدهد که وقتی با توجه به مفاهیم و اصطلاحات این فلسفهها مورد بررسی قرار گیرند، دیدگاهی کاملاً منطقی ایجاد میکنند. اگرچه قطعاً میتوان آنها را در مقایسه با یکدیگر مورد نقد قرار داد.
گواه اثبات سهام کسپر هم پشتوانه فلسفی خود را دارد؛ هر چند که تا کنون بهصورت خلاصه بیان نشده است؛ من (ویتالیک بوترین)، ولاد (Vlad)، دومینیک (Dominic)، جائه (Jae) و سایرین دیدگاههای خود را درباره چرایی پروتکلهای مبتنی بر اثبات سهام و نحوه طراحی آنها داریم. اما در ادامه قصد دارم دیدگاه خودم را طی یک فهرست شرح بدهم.
چطور رمزنگاری امنیت سیستمهای اقتصادی را تغییر داد؟
رمزنگاری در قرن ۲۱ واقعاً امری خاص و منحصربهفرد است. چون رمزنگاری یکی از معدود حوزههایی است که در آن درگیریهای متخاصمانه به نفع مدافع تمام میشود. تخریب قلعهها بسیار سادهتر از ساخت آنهاست، جزایر قابل دفاع هستند اما هنوز هم میتوان آنها را مورد حمله قرار داد. اما کلیدهایی که با اصول رمزنگاری منحنی بیضوی یا Elliptic-Curve Cryptography (بهاختصار ECC) ایجاد میشوند، بهاندازهای ایمن هستند که در برابر دولتها هم مقاومت کنند. فلسفه سایفرپانک اساساً در مورد استفاده از رمزنگاری غیر متقارن برای ایجاد دنیایی است که استقلال افراد در آن بهتر حفظ میشود و سیستمهای مبتنی بر اصول اقتصادی-رمزنگاری تا حدی این مفهوم را توسعه میدهند. مگر اینکه بهجای حفاظت از یکپارچگی و محرمانگی پیامهای خصوصی از ایمنی و پایداری سیستمهای پیچیده محافظت شود. سیستمهایی که خود را وارثان ایدئولوژیک روح سایفرپانکها میدانند باید این ویژگی اساسی را حفظ کنند و فراموش نکنید که خراب کردن یا ایجاد اختلال در چنین سیستمهایی بسیار گرانتر از استفاده و نگهداری از آنها تمام میشود.روح سایفرپانک فقط فلسفه ایدهآلیستی نیست، بلکه ساختن سیستمهایی که دفاع از آنها آسانتر از حمله است، جزء اصول مهندسی آن است.
حتی اگر یک رقیب یا مخالف به قدرت هش نامحدود دسترسی پیدا کند و حمله ۵۱ درصد را در یک بلاکچین اجرا کند، متقاعد کردن جامعه برای صحیح بودن این زنجیره بسیار سختتر از پیشی گرفتن از قدرت هش زنجیره اصلی است. آنها باید مرورگرهای بلاکچینی، تک تک افراد جامعه کریپتو، مجله نیویورک تایمز و بسیاری از منابع دیگر در اینترنت را از بین ببرند. در کل متقاعد ساختن جهان در قرن فناوری اطلاعات، برای فهمیدن اینکه زنجیره جدید همان زنجیره اصلی است، به همان اندازه سخت است که بتوان جهان را متقاعد کرد که آمریکا هیچگاه روی ماه فرود نیامده است. این ملاحظات اجتماعی چیزی است که در نهایت از هر بلاکچینی در طولانی مدت محافظت میکند، صرف نظر از اینکه جامعه بلاک چین به آن اعتراف کند یا خیر.
با این حال، یک شبکه بلاکچین که تنها با اجماع جامعه نگهداری میشود بسیار کند و ناکارآمد است و اختلافات بیپایانی درباره آن وجود دارد. از این رو، اجماع اقتصادی نقش بسیار مهمی در حیات و امنیت کوتاه مدت ایفا میکند.
امنیت شبکههای مبتنی بر گواه اثبات کار چطور تامین میشود؟
از آنجایی که امنیت شبکههای گواه اثبات کار تنها از طریق پاداش ایجاد بلاک تامین میشود و انگیزه ماینرها تنها میتواند از طریق ریسک از دست رفتن پاداش بلاک آینده آنها تامین شود، گواه اثبات کار لزوماً براساس منطق قدرت عظیمی عمل میکند که با پاداشهای عظیم بهوجود میآید. بازیابی شبکه مبتنی بر PoW از حملات بسیار کار سختی است. چون دفعه اولی که این اتفاق میافتد میتوانید با ایجاد یک هارد فورک (Hard Fork) در شبکه ماینرهای متخلف را از شبکه اصلی جدا کنید. اما بار دوم شما دیگر آن گزینه را ندارید و بنابراین مهاجم میتواند بارها و بارها حمله کند. بنابراین، اندازه شبکه مبتنی بر گواه اثبات کار باید آنقدر بزرگ باشد که اجرای حمله غیرقابل تصور شود.
گواه اثبات سهام این احتمال را به جای تکیه بر پاداش برای تامین امنیت با در نظر گرفتن مجازات، از بین میبرد. اعتبارسنجها رمزارزهای خود را استیک میکنند و مقدار کمی پاداش میگیرند برای اینکه از حفظ سرمایه خود، انجام وظیفه صحیح نودها و امنیت کلیدهای خصوصی خود اطمینان حاصل کنند. بنابراین اگر بخواهیم فلسفه طراحی گواه اثبات سهام را در یک جمله بگوییم این است که امنیت شبکه از سوزاندن انرژی ناشی نمیشود؛ بلکه امنیت از طریق قرار دادن سرمایه در معرض از دست رفتن، تامین میشود.
پول همه چیز نیست. برخی از هکرها ممکن است انگیزههایی فراتر از اقتصاد داشته باشند. علاوهبر این، ناکارآمدی ارتباطی، بردباری و اخلاقیات افراد اغلب هزینه یک حمله را بهسطوح بسیار بالاتر از مقدار زیان تعیینشده توسط پروتکل افزایش میدهد. این مزیتی است که نمیتوانیم به آن تکیه کنیم، اما در عین حال نباید بیجهت از کنار آن بگذریم.
بررسی نقش سرعت پردازش شبکه در طراحی الگوریتمهای اجماع
بهترین پروتکلها، پروتکلهایی هستند که تحت انواع مدلها و مفروضات بهخوبی کار میکنند؛ مفاهیمی همچون عقلانیت اقتصادی با انتخاب هماهنگ، عقلانیت اقتصادی با انتخاب فردی، تحمل خطای ساده، تحمل خطای بیزانسی و هر مدل منطقی دیگری که عملی باشد. داشتن ۲ لایه دفاعی مهم است: ایجاد انگیزه اقتصادی برای دلسرد کردن کارتلهای متمرکز برای جلوگیری از اقدامات ضد اجتماعی، غیرمتمرکزسازی برای جلوگیری از تشکیل کارتلها در وهله اول.
در عین حال پروتکلهای اجماع که با بالاترین سرعت ممکن کار میکنند دچار خطراتی هستند و در صورت لزوم باید با دقت زیادی به آنها نزدیک شوید. زیرا اگر احتمال سرعت بالا به انگیزه سرعتبخشی بستگی داشته باشد، منجر به متمرکزسازی میشود. پروتکلهای اجماعی که اهمیت چندانی برای سرعت ارسال پیام اعتبارسنجها ندارند، مادامی که این کار را در فاصله قابل قبولی انجام دهند (مثلاً ۴ تا ۸ ثانیه – همانطور که از نظر تجربی میدانیم که مدت زمان تاخیر در شبکه اتریم ۵۰۰ میلی ثانیه تا ۱ ثانیه است) اشکالی ندارد. راه حل احتمالی، ایجاد پروتکلهایی است که میتوانند بسیار سریع کار کنند اما در شبکههایی مانند اتریوم اطمنیان از اینکه افزایش پاداش نود باعث مشارکت بیشتر او در شبکه میشود، نسبتاً پایین است.
جمعبندی
البته جزئیات بسیار و روشهای بسیاری برای تفکیک این جزئیات از یکدیگر وجود دارد. اما موارد فوق اصول اساسی هستند که حداقل فلسفه طراحی گواه اثبات سهام من یعنی کسپر بر اساس آنهاست. ما مطمئناً میتوانیم درباره تعاملات میان شبکههای رقبا بحث و مناظره کنیم. آیا حاضریم نرخ تولید توکن اتریوم را سالیانه ۱ درصد در نظر بگیریم و ۵۰ میلیون هزینه ایجاد هارد فورک کنیم؟ یا نرخ سالیانه تولید صفر درصد و ۵ میلیون هزینه ایجاد هارد فورک بهتر است؟ چه زمانی امنیت یک پروتکل را تحت مدل اقتصادی افزایش میدهیم و در مقابل آن امنیت آن را بهخاطر تحمل خطا کاهش میدهیم؟ سطح قابل پیشبینی امنیت بهتر است یا سطح قابل پیشبینی از تولید توکن؟ ما کدام یک را ترجیح خواهیم داد؟
دلار جهانی سقوط کرد
سهام در آسیا و اروپا نیز در روز سهشنبه در راستای بهبود وضعیت، به دنبال رشد یک شبه در ایالاتمتحده افزایش یافت.
دلار در روز سهشنبه (چهارم اکتبر) با توقف بازدهی خزانهداری آمریکا کاهش یافت تا تسکین مختصری برای بازارهای سهام ایجاد کند و به یورو و پوند کمک کرد تا از پایینترین سطح چند ساله خود حرکت کنند.
به گزارش ایسنا به نقل از اینوست، دلار استرالیا نیز در کانون توجه قرار گرفت و پس از اینکه بانک مرکزی این کشور بازارها را با افزایش نرخ بهره کمتر از حد انتظار غافلگیر کرد، حدود یک درصد سقوط کرد، قبل از اینکه بهبود یابد و به بهبود گسترده در تمایلات ریسک برسد.
یورو آخرین بار با ۰.۵ درصد افزایش به ۰.۹۸۷۶ دلار رسید که یک بهبود متوسط از پایینترین سطح ۲۰ ساله خود یعنی ۰.۹۵۲۸ دلار در ۲۶ سپتامبر است، در حالی که استرلینگ با ۰.۶ درصد افزایش به ۱.۱۳۹۰ دلار رسید که کمترین رکورد ۱.۰۳۲۷ دلار در همان روز بود.
آرامتر شدن بازار اوراق قرضه دولتی بریتانیا نیز پس از آشفتگیهای اخیر ناشی از عملکرد دولت، برای پوند تسکیندهنده بود.
بازدهی شاخص ۱۰ ساله خزانهداری ۳.۵۶۷۷ درصد بود که نسبت به هفته گذشته که برای مدت کوتاهی به بالای چهار درصد رسید، کاهش شدیدی یافت؛ افزایش بیامان بازدهی ایالاتمتحده، در حالی که فدرال رزرو به شدت نرخها را افزایش میدهد، یکی از عوامل پشتیبانی افزایش اخیر دلار بوده است.
سهام در آسیا و اروپا نیز در روز سهشنبه در راستای بهبود وضعیت، به دنبال رشد یک شبه در ایالاتمتحده افزایش یافت.
در سایر موارد، دلار تغییر چندانی نداشت و در ۱۴۴.۷ در برابر ین قرار گرفت.
دلار استرالیا که معمولاً زمانی افزایش مییابد که سرمایهگذاران نسبت به داراییهای پرریسکتر اطمینان بیشتری پیدا میکنند، با ۰.۱۵ درصد افزایش به ۰.۶۵۲۵ دلار رسید.
تماشاخانه
سرمایه گذاری روی کریپتو و بیت کوین و خطرات آن
اگر باور ندارید که بازارها باید سروسامان بگیرند و یکی دو سال است که در کریپتو سرمایه گذاری کرده اید، به زودی به این نتیجه خواهید رسید.با اینکه مطبوعات مالی همواره مملو از سوابق معاملات کلاهبردارانه و پرخطر بوده اند اما بسیاری از شیوه های کلاهبرداریهای قدیمی از سیستم اصلی خارج شدهاند. با این حال این ترفند همچنان زنده و در حوزه کریپتو به خوبی کار می کنند. وقتی طرح های مشکوکی دیدید باید مسیر را تعیین کنید. شاید همه چیز شبیه اردک به نظر برسد، مانند اردک راه برود و یا صدایش مثل اردک باشد اما خیلی بعید است که یک قو باشد. مطمئنا سرمایه گذاری روی کریپتو و بیت کوین مانند همه سرمایه گذاری های دیگر دارای خطراتی است که در این مقاله به سه تله خطرناک در کار با ارزهای دیجیتال خواهیم پرداخت.
اولین کلاهبرداری کلاسیک این است: طرح پونزی
شارل پونزی یک کلاهبردار ایتالیایی بود. حقه اش خیلی ساده است. به سرمایه گذاران قول سود میدهد و سپس با پول سرمایهگذاری شده فرار میکند. این مبارزه اساسی با افرادی مانند برنی مادوف که تنها چند سال پیش میلیاردها دلار ضرر و زیان برای سرمایه گذاران به بار آورده بودند و کلاهبرداران کمتری سالانه به خاطر کلاهبرداری به سبک پونزی در مقیاس کوچک روانه زندان می شوند. اگر دیدید که یک پروژه کریپتو بازدهی سالانه ده درصد یا بیشتر دارد، چه برسد به ده درصد در ماه، شک نکنید که یک کلاهبرداری پونزی است. یک پونزی با پرداخت سرمایه سرمایه گذاران جدید به سرمایه گذاران قدیمی کار میکند و به یک گروه در حال رشد از سرمایه گذاران نیاز دارد تا همچنان در حال چرخش باقی بمانند. سود آنها مستقیماً از کیف پول آخرین افرادی که از آنها کلاهبرداری شده، تامین می شود.به محض اینکه این طرح از پول جدید خارج میشود،هرچند اغلب وقتی مجرم پشت این طرح احساس میکند که شبکه به آنها نزدیک شده و تصمیم میگیرد ناپدید شود. اگر این طرح سرمایه گذاران قدیمی را به یافتن سرمایه گذاران جدید تشویق کند، این یک علامت خطر دیگر است و محک زدن آن کار بسیار ساده ای است. اگر این طرح بازده یا سود قابل توجهی بالاتر از آنچه که می توانید در خیابان اصلی از یک مارک معتبر کسب کنید، ارائه می دهد، این یک کلاهبرداری است و به احتمال زیاد کلاهبرداری یک طرح اساسی پونزی خواهد بود. بنابراین چه باید کرد: در طرحهای کریپتو که نوید سود بالا را میدهند سرمایهگذاری نکنید.
کلاهبرداری در کریپتو و بیت کوین
این یک آفت در حوزه کریپتو بوده است، خصوصاً در میان صرافی های کوچک، اما در حوزه سکه بسیار زیاد شده است. سادهترین شکل آن ترویج یک طرح یا سرمایه گذاری با استفاده از ارز رمزپایه یا همان کریپتو و گرفتن پول و اجرا است. آنها سکهها را در جای دیگری به فروش می رسانند و به مشتریان القای می کنند که سکه ها مبادله می شوند اما در واقع فقط سیستم حسابداری صرافی را بازی میکنند. در واقع موجودی ها در کیف پول های مبادله ای که از بین رفته اند و دیگر سکه ای در کار نیست. زمانی که درخواستهای سپرده برای برداشت پول بیش از حد به محدوده کیف پول خالی آنها نزدیک میشود، فروشگاه ها را سهام در برابر کریپتو تعطیل میکنند. کیف پول مبادله ممکن است هک شده باشد، یا بخاطر یک ایراد کامپیوتری تخلیه شده باشد یا سکهها را بفروشند تا دستمزدها را پرداخت کنند، اما نتیجه این است که، رمزنگاری از بین رفته و مبادله بهم ریخته است. صفحه خطا سریع بالا می آید و با شما و رمزنگاری تان خداحافظی میکند. نکته جدید درباره این مدل ابتدایی این است که مشتری خود را از میان سایر مشتریان تشخیص دهید، از ارائه نتیجه مشتریان خود به مشتریان بزرگتر خودداری کنید و به این امید نباشید که کلاهبرداری از راه دور توسط دانش مشتری و سایر موارد غلط اشتباه آن استتار خواهد شد.
حالا چه باید کرد؟ موجودی های بزرگ رمزنگاری را در صرافی ها نگه ندارید. سکههای خود را به طور مرتب بیرون بیاورید و در کیف پول خود بگذارید. هر صرافی را که پرداخت سریع ندارد و یا نمی توان با آن ارتباط برقرار کرد، منتفی کنید. اساساً هرگز به هیچ صرافی اعتماد نکنید چون آنها مانند بانکها هستند. مهم نیست که . چقدر معتبر، منظم، سرمایه دار، صاحب دفاتر بزرگ واجرایی هستند سالانه چندین بانک ورشکست میشود. صرافی ها اساساً همان بانک هستند زیرا آنها تنها با تعدادی سکههایی کار میکنند و تجارت واقع حول این زنجیره بسته حرکت میکند. زمانی که از بیت کوین برای لایت کوین استفاده میکنید، تنها کاری که انجام می شود این است که یک سیستم حسابداری میگوید که آن زمان چند سکه داشتید و حالا چندتا دارید. حتی اگر سکهها وجود داشته باشند عمدتاً در کیف سرد نگهداری میشوند و هیچ ارتباط واقعی با سیستم حسابداری ندارند.
زمانی که میخواهید بیت کوین یا کریپتو رمزنگاری شده خود را بیرون بکشید، آن عملیات به احتمال زیاد با عملکرد مبادله ای بی ارتباط است و حساب جدیدی که بیت کوین ها را از آن خارج کرده اید مانده پایینی خواهند داشت. صرافی ها مانند کازینوها هستند، به آن طرف پول می دهید و ژتون دریافت می کنید، با ژتون بازی میکنید، هرچقدر ژتون برایتان ماند آن را به طرف مقابل می دهید و پول می گیرید. این بی ارتباطی بین سکههای واقعی و اعدادی که هنگام مبادله با آنها بازی میکنید، منجر به توانایی تبادل ارز مانند روش مبتنی بر ذخیره جبران کسری در آمریکا به ازای هر صد دلاری که مشتریان در بانک می گذارد ، بانک باید بیست دلار ذخیره قانونی داشته باشد، برای مثال، انگار پول نقد صرافی میتواند سکه ها را به بینهایت برساند و فقط هنگام چرخش رمزنگاری دچار مشکل شود و هنگام تجمیع مورد هدف قرار گیرد. وقتی کریپتو در حال سقوط است، معاملهای که میزان زیادی سکه در موقعیت خوبی باشد به محض رشد بازار رشد به فنا می روند. بنابراین مراقب افزایش قیمتهای رمزنگاری و کاهش پرداخت صرافی ها باشید. اگر چنین چیزی دیدید، پا به فرار بگذارید. به حرکت در آوردن سکهها را ادامه دهید تا بتوانید صرافی را با مشکل روبرو کنید، چون وقتی آنها به دردسر بیفتند، بصورت مخفیانه شروع به رسیدگی به امور خواهند کرد.
متوقف شدن حرکت
الان وسط شب است و شما خواب هستید. به نظر میرسد که بیت کوین در عرض دو دقیقه دو هزار دلار کاهش یافته و این باعث توقف حرکت شده و شما یک معامله هزار دلاری را از دست دادهاید اما بعد از آن بازار خیلی صعود می کند. لعنتی !! این یک توقف است و می تواند هر پانزده دقیقه یک بار پیش بیاید. این می تواند از صرافی باشد که می داند توقف های شما کجاست، می تواند با حرکات جعلی قیمت را خراب کند و سود را جبران کند.میتواند این کار را با فروش سکههای واقعی انجام دهد با این آگاهی که در توقفها پول بیشتری بدست خواهد آورد تا اینکه فروش سکههای کافی را از دست بدهد تا قیمت را در یک دقیقه پایین بیاورد و سپس مجبور شود آنها را دوباره بخرد. نکته خوب درباره توقف فروش این است که شما سکههای خود را از پس میگیریداین یک مجوز برای تولید پول است و در میان کارگزاران هیچکس تاکنون نتوانسته در برابر این وسوسه مقاومت کند. صاحبان سکه های زیاد و قدرت ندان تمام سکه های خود را در یک دقیقه وارد بازار نمیکنند. تاجران نیز بازی توقف در حرکت را انجام میدهند اما به طور کلی این دفتر مرکزی است که بیشتر بازی میکند زیرا آنها اطلاعات کافی برای انجام به موقع این کار را دارند. غیر قانونی بودن این مساله حتی در سهام و کالاها نیز متوقف نمیشود، اما این روزها این تهدید کمتر از گذشته است اما در بیت کوین به نظر به وفور دیده می شود.
یک تاجر باید چه کار کند؟
ضررهای متوقف شده را در سیستم ثبت نکنید.
آنقدر سنگین نشوید که نتوانید حرکت کنید.
حتی اهرم مرگ بدون توقف پیش می رود. با مشاهده سکوی توقف، دارو ندارتان را از دست خواهید داد. بهتر است بدون اهرم و بدون توقف معامله کنید. فراموش نکنید اهرم اغوا کننده است و تازه کارها طبق معمول به سمت شعله های آن کشیده میشوند. سیستم ها هیچ اهرمی را ارائه نمی دهند و متوقف می شوند زیرا به نفع شماست، دلیل این امر این است که همه چیز در اختیار آنها می باشد و بیانگر این است که تجارت یک محیط اشتراکی دلسوزانه اتفاق نمی افتد. اگر میخواهید با توقف ها سر و کار داشته باشید، آن ها را ذهنی انجام دهید، اگر میخواهید از اهرم استفاده کنید، مطمئن شوید که سر اهرم پایین است و اگر بالا بود، بدانید که باید در هر لحظه همه چیز را کنترل کنید.
بهترین کار این است که بخرید و نگه دارید، بخرید و بفروشید. اما متاسفانه هیچ کس نمیخواهد این کار را انجام دهد .به خاطر همین است که همیشه تاجران ثروتمند قدیمی کمی وجود دارند. زمانی که شما این کتاب را خواندهاید، هاوینگ یعنی تقسیم بیت کوین اتفاق خواهد افتاد. در آن روز نگه دارندگان بیت کوین ها به جلو و بالا پیش خواهند رفت.
بورس یا ارز دیجیتال؛ در کدام بازار سرمایهگذاری کنیم؟
تب! بله تب. یک روز تب بازار سهام همه را میگیرد و روزی دیگر همهجا حرف از ارز دیجیتال است. اما کسانی که دنبال سرمایهگذاری هستند باید با بررسی دقیق و با آگاهی کامل بستر مناسب را به این منظور انتخاب کنند. چرا که این دو بازار ویژگیهای خاصی دارند که پیش از هر گونه اقدامی باید به آنها آشنا شد. با انجام مقایسه میان بازار ارزهای دیجیتال و سهام میتوانید از شباهتها و تفاوتهای میان این دو بازار به خوبی مطلع شوید. سپس میتوانید دارایی خود را در بورس یا ارز دیجیتال سرمایهگذاری کنید.
بازار بورس یا ارز دیجیتال؟
بورس بازاری است که افراد میتوانند در آن سهام شرکتهای مختلف را خریداری کنند. به این ترتیب میتوانند با توجه به میزان سرمایهگذاریشان، در سود شرکت سهیم شوند. همچنین هر زمان میتوانند با فروش سهام خود از شرکت خارج شوند.
ارزهای دیجیتال سازوکاری متفاوت از بازار بورس دارد. در این بازار افراد یا خود دست به استخراج سکهها میزنند یا اینکه با پرداخت دلار، ارز مورد نظر را از صرافیها خریداری میکنند. سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال معمولا به صورت فردی است و ارگانی بر روی این شبکه نظارت نمیکند. در حالی که در بازار بورس برخی از مواقع افراد به کمک صندوقهای سرمایهگذاری، دارایی خود را در اختیار شرکتی دیگر قرار میدهند تا آن شرکت برایشان معاملات را انجام دهد. در ادامه میتوانید شباهتها و تفاوتهای میان این دو بازار را مطالعه کنید.
شباهتهای بین بازار بورس و بازار ارز دیجیتال
برای آن که بدانیم برای سرمایهگذاریهای ما، بازار بورس بهتر است یا بازار ارز دیجیتال، لازم است که ابتدا شباهتها و تفاوتهای میان این دو را بررسی کنیم تا از چارچوب آنها، مزایا و معایب هر کدام از آنها برای ما آشکار شود. شباهتهای بین این دو بازار بزرگ به شرح زیر است:
عرضه و تقاضا
هم بازار بورس و هم بازار ارز دیجیتال از این منظر عملکردی شبیه به هم دارند. به بیان ساده، قیمت داراییها در هر دو این بازارها با توجه به میزان تقاضا مشخص میشود. زمانی که افراد در بازههای زمانی متفاوت برای خرید یک دارایی پول بیشتری بپردازند، قیمت دارایی مذکور افزایش پیدا میکند. در سمت مقابل زمانی که فعالان این بازار حاضر نیستند برای خرید دارایی پولی پرداخت کنند، با کاهش قیمت مواجه خواهیم شد. پس نقش عرضه و تقاضا در این دو بازار بسیار حیاتی و یکشکل است.
بیشتر بخوانید
ارزشگذاری
بورس یا ارز دیجیتال از منظر ارزشگذاری هم یکی هستند. در ارز دیجیتال، ارزشگذاری مطابق با ایدهای انجام میشود که در وایت پیپر (White Paper) آن ارز درج شده است. ارزش سهام یک شرکت در بازار بورس نیز، با توجه به ایده پشت آن کسبوکار و کاربرد آن در صنایع مختلف تعیین میشود.
قیمتگذاری
ارزهای فیاتی همچون دلار و یورو مبنای قیمتگذاری در بورس یا ارز دیجیتال هستند. یعنی سرمایهگذاران، قیمت سهام یا ارز دیجیتال را بر حسب ارزهای فیات تخمین میزنند.
تفاوتها
در مقایسه بازارهای ارز دیجیتال و سهام، باید به تفاوتهای این دو بازار نیز اشاره کنیم. پیشتر گفتیم که ارزشگذاری در هر دو بازار بر اساس ایده است اما آنچه بر روی آن سرمایهگذاری میکنید، متفاوت است. در بازار سهام، طرفِ حساب شما یک شرکت است ولی در بازار ارز دیجیتال، در واقع بر روی یک فناوری سرمایهگذاری میکنید. در ادامه به چند تفاوت بارز و عمده میان این دو بازار اشاره خواهیم کرد.
سرعت رشد
زمانی که میخواهیم از میان بورس یا ارز دیجیتال یکی را برگزینیم، باید به فاکتورهای متعددی از جمله سرعت توجه کنیم. سرعت بازار ارزهای دیجیتال، ۱۰ برابر بورس است. یعنی افزایش و کاهش قیمت ارزها با سرعت بیشتری اتفاق میافتد. در نتیجه نوسان بیشتری را در این بازار شاهد خواهیم بود.
دستکاری قیمتها
بازار سهام بزرگ معمولا کمتر دچار دستکاری میشود. این امر در شرایطی است که این مسئله در بازارهای ارز دیجیتال بیشتر به چشم میخورد. اما این قضیه به رغم جنبههای منفیای که دارد، میتواند منجر به گسترش بیشتر این بازار شود.
رقابت
در بازارهای ارز دیجیتال، رقبای جدید به آسانی به این بازار وارد میشوند. یعنی ممکن است ارزهای قدیمی به احتمال بالایی از دور خارج شوند. اما در بازار بورس معمولا شرکتهای قدیمی و باسابقه، از اعتبار بیشتری برخوردار هستند و سرمایهگذاران بیشتر به سراغ آنها میروند.
نوسان
نوسان، فاکتوری است که شاید در نگاه اول بسیار حائز اهمیت باشد. در بازار ارز دیجیتال که از رونق زیادی برخوردار است، نوسان زیادی نیز وجود دارد. همین امر بازار رمزارز را به یکی از پرمخاطرهترین بسترهای مالی تبدیل کرده است. البته که میدانیم هر کجا صحبت از ریسک بالا باشد، احتمال سودآوری نیز بالاتر میرود.
در بازار سهام اما مفهومی داریم به نام دامنه نوسان. به بیان دیگر نوسان در بازار سهام محدود است. جدیدترین قانونی که در این خصوص وجود دارد، موجب میشود که حد نوسان سهام روزانه در بازار بورس ایران، شش درصد در بازه مثبت و سه درصد در بازه منفی باشد. اگر در یک ارز دیجیتال طی چند ساعت شاهد ۲۰ درصد نوسان باشیم، مسئله عجیبی نیست ولی در بازار سهام چنین اتفاقی تنها در شرایط خاص خواهد افتاد.
بیشتر بخوانید
ساعات کاری
بورس تهران روزانه از ساعت ۰۸:۴۵ تا ۱۲:۳۰ فعالیت میکند و در روزهای پنجشنبه و جمعه و همچنین تعطیلات رسمی فعالیتی ندارد. در سمت مقابل بازار ارزهای دیجیتال هر ۲۴ ساعت در هفت روز هفته فعالیت میکند و به معنای واقعی کلمه، بازاری شبانهروزی است.
زمانی که میگوییم بازار ارز دیجیتال سود فراوانی نصیب افراد میکند طبیعی است که ریسک بالاتری هم دارد. علاوه بر عدم محدودیت دامنه نوسان، از آنجا که ارزهای دیجیتال از نرخ مصوبی پیروی نمیکنند، ریسک سرمایهگذاری در آنها بالاست. البته که میتوان به کمک راهکارهایی این ریسک را مدیریت کرد.
سود مرکب
در بازار کریپتو، از آنجا که از دلار استفاده میکنید، میتوان در کنار نوسانگیری، از افزایش قیمت دلار هم به سود رسید. اما در بازار بورس معاملات با ریال انجام میشود و افزایش قیمت دلار نمیتواند منبعی برای سودآوری بیشتر باشد. با اینهمه سود مرکب در بورس، امری است که به شیوههای دیگری میتوان به آن دست یافت.
بیشتر بخوانید
قانونی بودن
بازار ارزهای دیجیتال در برخی نقاط دنیا و به ویژه در ایران همچنان با مشکلات قانونگذاری مواجه است. اما در سمت مقابل معامله در بازار بورس کاملا قانونی و تحت نظارت است. چنانچه تخلفی در این بازار صورت گیرد، نهاد ناظر آن را پیگیری میکند.
نقدشوندگی
در بازار بورس با پدیدهای به نام صف فروش و خرید مواجه هستیم که پیامدهایی در پی دارد. تشکیل صف خرید و فروش عیب بزرگی است که موجب میشود خریدار و فروشنده در برخی قیمتها وجود نداشته باشد. این مسئله در بازار کریپتو به چشم نمیخورد.
سفتهبازی
بورس و سفتهبازی به طرز عجیبی با هم گره خوردهاند. یعنی اگر شما بدانید که یک شرکت میخواهد شعبه جدیدی افتتاح کند، سهام آن شرکت را خریداری میکنید و پس از افتتاح شعبه، آن را میفروشید و به سود میرسید. بورس بستری است که این شرایط را برای شما فراهم میکند. اما در بازار کریپتو کمتر شاهد سفتهبازی و رانت هستیم. چرا که این بازار بینالمللی است و دولتها و شرکتها کنترلی روی آن ندارند.
بیشتر بخوانید
گزارش عملکرد
اگر کسی بپرسد رشد بورس بیشتر از است یا ارز دیجیتال با نگاهی به آمار میتوان به این سوال پاسخ داد. آنچه مسلم است این است که رشد بازار کریپتو در مقایسه با بورس چند برابر است. این مسئله را میتوان با مقایسه گزارش عملکرد بازار ارزهای دیجیتال و سهام در برهههای زمانی مختلف دریافت.
تاثیر اخبار
در بازار بورس معمولا حواشی و اخبار میتوانند اثرگذاری بالایی در قیمت سهام داشته باشند. اما رفتار ارزهای دیجیتال بیش از هر عامل دیگری با توجه به تحلیل تکنیکال یا بنیادی سنجیده میشود. البته در این میان نمیتوان از پدیده پامپ و دامپ غافل شد که موجب بالا رفتن ناگهانی قیمت ارزهای دیجیتال میشود.
بیشتر بخوانید
حق مالکیت و رای دادن
با خرید ارزهای دیجیتال، مالکیتی در شرکت ایجاد نمیشود. اما اگر در بورس درصدی از سهام شرکت را خریداری کرده باشید و شرکت ورشکست شود، با توجه به قوانین میتوانید یک درصد از داراییهای شرکت را مطالبه کنید (البته قوانین در این خصوص متفاوت است و نمیتوان به طور کلی چنین عمل کرد). در سمت مقابل اگر یک درصد از یک ارز دیجیتال را داشته باشید، مالکیتی در آن شرکت نخواهید داشت. هرچند این مسئله چندان برای فعالان بازار بورس هم اهمیت ندارد.
سود سهام
در بازار بورس، سود نقدی از جانب شرکتهای سودده میان سهامداران تقسیم میشود. اما چنین مسئلهای در بازار رمزارزها به چشم نمیخورد؛ مگر در چند مورد محدود.
دسترسی به اطلاعات
از آنجا که قوانین سفت و سختی بر بازار بورس حاکم است، شرکتها باید کاملا در چارچوب قوانین عمل کنند. مثلا نمیتوانند با توجه به اطلاعات نهانی و حساس تجارت کنند. چرا که این مسئله موجب برهم زدن نظم بازار میشود و سودجویان را ثروتمندتر میکند. اما در بازار ارز دیجیتال اگر فردی به اطلاعات حساس دسترسی داشته باشد، میتواند بر این اساس معاملات خود را انجام دهد.
بیشتر بخوانید
صورتهای مالی
زمانی که میخواهیم میان بورس یا ارز دیجیتال یکی را برگزینیم با صورتهای مالی هم سروکار خواهیم داشت. صورتهای مالی شرکتهای بورسی به صورت دورهای روی سامانه جامع اطلاعاترسانی ناشران به آدرس www.codal.ir منتشر میشود. اما در بازار کریپتو تعهدی مبنی بر ارائه صورتحسابهای مالی و گزارشها وجود ندارد. البته همین مسئله است که موجب میشود ریسک ذاتی چنین بازاری بالاتر از بازار بورس باشد.
کارمزد معاملات
در مقایسه بازار ارزهای دیجیتال و سهام باید به کارمزد معاملات نیز توجه کنیم. کارمزد معاملات در بازار سهام در مقایسه با بازار ارز دیجیتال چندین برابر است. مثلا در صرافی معروفی نظیر بایننس، کارمزد معاملات ۰.۰۵ درصد است ولی در بازار بورس، چیزی حدود نیم الی یک درصد است. البته در برخی از صرافیها برای برداشت مبلغ باید کارمزدی پرداخت شود که در بازار بورس چنین نیست.
بیشتر بخوانید
سرمایهگذاری بلندمدت و کوتاهمدت
برخی از معاملهگران، ارزهای دیجیتال را در قیمتهای پایین خریداری میکنند و در قیمت بالا به فروش میرسانند. بازار ارز دیجیتال بستری مناسبی برای انجام این کار است. همچنین چیدمان سبد به صورت متنوع موجب میشود که بتوان سود زیادی از این بازار به دست آورد. چرا که این بازار با هیچیک از بازارهای دیگر همبستگی ندارد و نوسانی که در این بازار هست در هیچ بازار دیگری یافت نمیشود.
اما سرمایهگذاری در بازار بورس متفاوت است. زیرا عوامل زیادی در این میان وجود دارند که میتوان بر اساس آنها به یکی از شیوههای بلندمدت یا کوتاهمدت سرمایهگذاری کرد. سرمایهگذاری در بازار بورس در واقع سرمایهگذاری در یک شرکت واقعی است که بازده و سود خود را طی گزارشهای متعددی ارائه میدهد. به این ترتیب میتوان با تکیه بر تحلیل تکنیکال و بنیادی، آینده سهام را پیشبینی کرد. در این بازار، سرمایهگذاران کوتاهمدت و بلندمدت با توجه به مسائل مختلفی اقدام به سرمایهگذاری میکنند.
ثبتنام
خرید ارزهای دیجیتال برای همگان فراهم است اما برای خرید سهام باید ابتدا یک کارگزاری را انتخاب کنید. همچنین سهام در برابر کریپتو معمولا نمیتوان به سراغ خرید سهام کشورهای دیگر رفت. به منظور معامله در بورس تهران باید به سن قانونی یعنی ۱۸ سال رسیده باشید. ولی برای عضویت در صرافیها این محدودیت وجود ندارد.
تریدرهای بورس و ارز دیجیتال
در بازار ارز دیجیتال، تریدرها معمولا معتقدند که قیمتها همیشه بالا خواهد رفت. این نگرش به ویژه در این اواخر که قیمت ارزهایی مانند بیتکوین و دوجکوین جهشهای فراوانی یافته است، بیش از پیش تقویت شده است. بر همین اساس برخی از افراد بدون آن که تحلیلی داشته باشند، اقدام به خرید این ارزها میکنند. شاید بتوان گفت که
در بازار ارز دیجیتال، معاملهگران بیشتری وجود دارند که بدون تجربه و دانش دست به خرید و فروش میزنند. در واقع وجود همین افراد است که موجب میشود نوسان قیمت به صورت پیشبینینشدهای اتفاق بیفتد.
در بازار بورس هم افرادی هستند که بدون تحلیل خرید خود را انجام میدهند اما معمولا تعداد این افراد کمتر است. با بررسی دقیق و آشنایی با استراتژیها و ابزارهای مختلف و همچنین دنبال کردن اخبار و تحلیل صورتهای مالی میتوان تصمیمگیری مناسبی در این بازار داشت.
نقاط ورود و خروج
تفاوتی ندارد میخواهید در بازار بورس یا ارز دیجیتال سرمایهگذاری کنید. به هر حال لازم است که در زمان مناسب وارد بازار شوید و در زمان مناسب از آن خارج شوید. در بازار کریپتو، زمانی که یک توکن به قیمت بالایی میرسد و رشد آن متوقف میشود، بهترین زمان برای فروش است. برای اینکه به خوبی این زمان را به دست آورید لازم است که بازار را با دقت رصد و تحلیل کنید. به دلیل شبانهروزی بودن معاملات در این بازار، نوسان نیز زیاد است و در موارد زیادی پیش میآید که حتی افراد مجرب نیز برخی از فرصتهای مطلوب را از دست میدهند.
در بازار بورس، خرید و فروشها معمولا با توجه به چند عامل مهم انجام میشود. مثلا زمانی که قیمت دلار بالا میرود یا تحلیل بنیادی نشان میدهد که سهام یک شرکت برای خرید مناسب است، میتوان سرمایهگذاری را انجام داد. به کمک اندیکاتورها و ابزارهای مختلف میتوانید نقاط مناسب را برای ورود و خروج به دست آورید.
بیشتر بخوانید
شرایط شخصی
انتخاب بازار بورس یا ارز دیجیتال تا حد زیادی به شرایط شخصی افراد بستگی دارد. مثلا افراد ریسکگریز بهتر است در بورس سرمایهگذاری کنند. اما اگر کسی به دنبال ریسک و البته سود بالاتر است میتواند سرمایه خود را به بازار کریپتو تزریق کند.
مشکلات قانونگذاری
درست است که قوانین مربوط به جغرافیای سیاسی بیشتر روی بازار بورس تاثیر میگذارد ولی نمیتوان از مشکلات بازار کریپتو غافل بود. از جمله مشکلاتی که در این زمینه وجود دارد، قانونگذاری است. زمانی که برخی از دولتها خرید و فروش ارز دیجیتال را ممنوع میکنند، با کاهش قیمتها مواجه خواهیم شد. یا مثلا ممکن است شبکههایی نظیر فیسبوک یا گوگل از انجام تبلیغات مربوط به ارز دیجیتال ممانعت کنند. در پی چنین اتفاقی حجم معاملات کاهش خواهد یافت. اما از آنجا که نظارت روی بورس به صورت قانونی انجام میشود، تمامی مقررات به صورت شفاف وضع میشوند و سرمایهگذاران از آنها آگاهاند.
جمعبندی
پاسخ این سوال که بورس بهتر است یا ارز دیجیتال، با توجه به مسائل مختلفی که افراد در نظر میگیرند، میتواند متفاوت باشد. مثلا در مقام مقایسه، دریافتیم که سرمایهگذاری در بازار ارزهای دیجیتال نسبت به سرمایهگذاری در بورس ریسک بیشتری دارد. همین مسئله شاید بتواند دلیل خوبی برای برخی از افراد باشد که به سراغ ارز دیجیتال نروند.
شاید بتوان گفت به طور کلی برای افراد تازهکار، سرمایهگذاری در بازار بورس سادهتر از ارز دیجیتال است. دلیل این مسئله میتواند این واقعیت باشد که ارز دیجیتال مفهومی است که هنوز هم افراد بسیاری به آن ارتباط نگرفته و آن را درک نکردهاند. به همین دلیل با دیده تردید به آن مینگرند و چندان با آن آشنایی ندارند. در پایان فارغ از اینکه میخواهید در بازار بورس سرمایهگذاری کنید یا ارز دیجیتال، مهم آن است که ابتدا دانش و اطلاعات خود را افزایش دهید. سرمایهگذاری در بسترهای مالی بدون تحلیل و بررسی مانند قماری است که میتواند تمام سرمایهتان را به باد دهد.
استیبل کوین ها و 93% از سهم بازار کریپتو، انقلابی نوین در راه است!!
به گزارش کوین تلگراف، هماکنون سه استیبل کوین تتر، USDC و BUSD حدود ۶۰ میلیارد دلار از سهم بازار کریپتو را در دست دارند.
تحقیقات ارائهشده از طرف سایت «گلس نود» (Glassnode) نشان میدهد که این سه استیبل کوین بیش از ۹۰ درصد از سهم بازار را در اختیار دارند.
براساس گزارش سایت گلسنود در ۱۳ آپریل، ارزهای دیجیتال ذکر شده در ۶ ماه اخیر رشد چشمگیری داشتهاند؛ با این وجود سهم بازار این سه استیبل کوین در حال حاضر از یکسوم ارزش فعلی بازار کمتر است. قابل ذکر است که سهم بازار این سه استیبل کوین ارزشی معادل ۱۹/۲ میلیارد دلار دارد که در قیاس با سال گذشته که برابر با ۷ میلیارد بوده، رشد چشمگیری داشته است.
براساس تحلیلهای این سایت، رشد این استیبلکوینها ارتباط مستقیمی با افزایش قیمت ارز دیجیتال بیت کوین دارد. نکته شگفتانگیز این خبر آنجاست که حتی با وجود روند نزولی بیت کوین، ارز پایه USDT همچنان به روند رشد خود ادامه داده است؛ در حالی که ارزهای پایه BUSD و USDC روند کندتری برای رشد در پیش گرفتهاند.
طبق این نمودار، پایینترین سطح عرضه استیبل کوینها در طول زمان همراه با نسبت قدرت خرید بیت کوین نمایش داده شده است.
هنگام کاهش قیمت بیت کوین، عرضه ارزهای پایدار میتواند سهم بیشتری در افزایش قیمتها داشته باشد و بر عکس با افزایش قیمت، ارزهای پایهی خرید کمتر شده و از قیمتها کاسته میشود.
با رشد تقاضا برای استیبل کوینها، صرافیها با کمبود آنها مواجه شدهاند. ذخایر این ارزها به پایینترین سطح خود در سال ۲۰۲۱ رسیده که این موضوع نشاندهنده قدرت خرید بالای این ارزهاست. تمامی این اتفاقات نشان میدهد که افزایش قیمت استیبل کوینها همسو با بیت کوین است.
طبق گزارش(Tether transparency) سهم بازار تتر از ابتدای سال 2021 به بیش از دو برابر رسیده است و در حال حاضر رکورد ۴۵/۶ میلیون دلار را دارد.
وب سایت (Circle) در گزارشی در ۹ آپریل بالاترین میزان USDC را ۱۱/۵ میلیارد دلار اعلام کرد، درحالی که گوینگاکو (Goingecko) تخمین میزند عرضهی BUSD در ۱۳ آپریل ۵/۱ میلیارد دلار خواهد بود.
«جرمی آلرئر» مدیرعامل (Circle) پیشبینی میکند که سهم بازار استیبل کوین USDC از پیپال پیشی خواهد گرفت داشته است.
دیدگاه شما