الگوی نموداری Engulfing


الگوی قیچی یا انبرک

پرایس اکشن عرضه و تقاضا | الگوهای عرضه و تقاضا

پرایس اکشن دارای الگوهای زیادی می‌باشد و هر کدام از الگوهای پرایس مناسب کاری می‌باشند. الگوهای پرایس اکشن شامل عرضه و تقاضا، اسمارت مانی، ال بروکس، وودر، ICT و ولیوم تریدینگ می‌باشد. پرایس اکشن عرضه و تقاضا موضوعی است که ما در این مقاله قصد داریم به توضیح آن بپردازیم. عرضه و تقاضا یکی از اصلی‌ترین بخش‌های می‌باشد که هر تریدر باید به آن دقت کند. چرا که زمانی عرضه زیاد شود، قیمت ارزهای دیجیتال کاهش و در زمانی که تقاضا بیشتر از عرضه باشد، قیمت ارزهای دیجیتال افزایش می‌یابد. از این رو بهتر است که نواحی عرضه و تقاضا را برای خود بسنجیم و بر اساس آن‌ها به ترید کردن بپردازیم. اگر بلد باشید که چگونه نمودار بخوانید، نواحی عرضه و تقاضا، حمایت‌ها و مقاومت‌ها به شما کمک خیلی زیادی خواهد کرد.

نواحی عرضه و تقاضا

اکثر افراد مفاهیم عرضه و تقاضا را با مفاهیم مقاومت و حمایت اشتباه می‌گیرند. این دو تعریف جدایی از هم دارند و هر کدام کاربرد مخصوص به خود و برای پی بردن به چیزی استفاده می‌شوند. در ادامه این مقاله قصد داریم به توضیح نواحی پرایس اکشن عرضه و تقاضا بپردازیم تا درک بهتری از این دو پیدا کنید. همچنین با مطالعه مقاله انواع روش های پرایس اکشن می‌توانید با سایر روش‌های پرایس اکشن آشنا شوید.

سطوح عرضه قابل شناسایی می‌باشند و برای پیدا کردن آن باید با دو مفهوم کندل شمعی ژاپنی و نحوه پیدا کردن خوشه آشنایی داشته باشید. سطح عرضه معمولاً بین دو قله قرار دارد که در بین این دو قله قیمت ارز دیجیتال یکبار نزول و در بار دیگر صعود کرده و به همان ارتفاع قله قبل یا بالاتر رسیده است. در تصویر زیر برای شما سطح عرضه نمایش داده شده است که از طریق آن می‌توانید این سطوح را بهتر درک کنید.

پرایس اکشن عرضه و تقاضا

معامله‌گران با استفاده از این سطوح عرضه و تقاضا موقعیت فروش یا Short می‌گیرند. چرا که نواحی عرضه سطوح در واقع سطوح مقاومتی قوی در نمودار قیمتی ارزهای دیجیتال می‌باشند.

تقاضا

سطوح تقاضا قابل شناسایی می‌باشند و برای پیدا کردن آن باید با دو مفهوم کندل شمعی ژاپنی و نحوه پیدا کردن خوشه آشنایی داشته باشید. سطح الگوی نموداری Engulfing تقاضا معمولاً بین دو قله قرار دارد که در بین این دو قله قیمت ارز دیجیتال یکبار صعود و در بار دیگر نزول می‌کند و به همان ارتفاع قله قبل یا پایین‌تر می‌رسد. در تصویر زیر برای شما سطح تقاضا نمایش داده شده است که از طریق آن می‌توانید این سطوح را بهتر درک کنید.

پرایس اکشن عرضه و تقاضا

در تصویر بالا ناحیه‌های مقاومت و حمایتی نیز برای شما نمایش داده شده است. از این رو متوجه می‌شوید که این نواحی با سطوح عرضه و تقاضا متفاوت می‌باشد و نباید این دو را با هم اشتباه بگیرید. همچنین در تصویر بالا کف قیمتی داریم که همان ناحیه Support می‌باشد، زمانی که مجددا قیمت به این رنج سقوط کند دوباره با بالا نیز حرکت خواهد کرد. از این رو سرمایه‌گذاران در اطراف این نواحی شروع به خرید و فروش می‌کنند که نواحی عرضه و تقاضا شکل می‌گیرد. یکی دیگر از روش‌های پرایس اکشن، پرایس اکشن RTM می‌باشد که می‌توانید این روش را با روش عرضه و تقاضا ادغام نمایید.

الگوهای پرایس اکشن عرضه و تقاضا

از مهم‌ترین الگوهای عرضه و تقاضا، می‌توان به کندل استیک، الگوی Engulfing و Pin Bar اشاره کرد. این دو الگو برای پرایس اکشن عرضه و تقاضا استفاده می‌شود که کاربرد زیادی در شناسایی نواحی عرضه و تقاضا دارد. از این رو برای این که این سطوح را بهتر پیدا و تایید کنید، بهتر است که این 2 الگو که مربوط به الگوی کندل استیک می‌باشد را به خوبی بلد یا با آن الگوی نموداری Engulfing تا حدودی آشنا باشید.

عرضه و تقاضا

برای این که شما این دو کندل را بهتر درک کنید به تصویر زیر نگاه کنید. شما با درک بهتر این موضوع می‌توانید نواحی عرضه و تقاضا را به راحتی تشخیص دهید و روند برگشتی بازار را حدس بزنید. همانطور که در تصویر زیر مشاهده می‌کنید، پس از رخ دادن این دو کندل قیمت دوباره به حالت صعودی برگشته است. اگر شما هم جز آن دسته از افرادی می‌باشید که نمی‌توانید در بازار ارزهای دیجیتال به خوبی کسب درآمد کنید، پیشنهاد می‌کنم، دوره هوش ارز دیجیتال را مشاهده کنید.

عرضه و تقاضا

همانطور که در شکل مشخص است قیمت پس از تشکیل این دو الگوی کندلی به سمت اهداف بالاتر حرکت کرده است.

آموزش پیدا کردن نواحی عرضه و تقاضا

برای اینکه بتوانید نواحی عرضه و تقاضا را پیدا کنید، در وهله اول باید حالت نمودار خود را به کندل استیک تغییر دهید. پس از این که نمودار قیمتی شما به نمودار کندل استیک قیمتی تبدیل گردید، حال نوبت پیدا کردن این نواحی می‌‎باشد. در وهله دوم شما باید به دنبال کندل‌های متوالی بگردید که بدنه‌های بزرگی دارند، چرا که نشان دهنده تغییرات قوی می‌باشند. پس از پیدا کردن آن‌ها باید منشأ این تغییرات را پیدا کنید و برای خود علامت گذاری کنید. معمولاً قبل از رخ دادن رشد قیمتی‌های بزرگ کندل‌های بسیار کوچکی ایجاد می‌شوند که همین سطوح عرضه و تقاضا می‌باشد.

نحوه‌ی یافتن نواحی عرضه و تقاضا

بهترین روش برای پیدا کردن مناطق عرضه و تقاضا، نگاه کردن به نمودار کندل استیک است. در زیر ترتیب این فرآیند را مشاهده می‌کنید:

  1. به نمودار نگاه کنید و سعی کنید کندلهایی متوالی با بدنه‌های بزرگ را پیدا کنید. این موضوع که حرکات قیمت قوی باشد، حائز اهمیت است.
  2. منشأ (Base) حرکات سریع و قوی قیمت را تعیین کنید. برای پیدا کردن منشأ، ابندا حرکت تندی را در هر دو جهت پیدا کنید، چرا که پس از آن می‌توان منشأ حرکت را شناسایی کرد.
  3. معمولاً قبل از تغییر کردن روند قیمتی کندل‌های کوچکی ایجاد می‌شوند که پس از آن روند بازار صعودی می‌شود. این نواحی تغییر قیمت دقیقا همان نواحی عرضه و تقاضا می‌باشند که ما به دنبال آن‌ها می‌گردیم.

پرایس اکشن عرضه و تقاضا

سطوح عرضه و تقاضا را می‌توانید در معاملات پرایس اکشن خود استفاده و بکار ببرید. چرا که پرایس اکشن و عرضه و تقاضا کامل کننده یکدیگر می‌باشند، از این رو بهترین راه برای تایید این سطوح استفاده از روش تحلیل پرایس اکشن می‌باشد. معامله گران پس از پیدا کردن نواحی سقوط و تقاضا به دنبال پرایس اکشنی می‌باشند تا معامله خود را انجام دهند. فرض کنید در نمودار کندلی قیمت دوباره به سطح تقاضا برسد و پس از آن الگوی Engulfing رخ دهد و شاهد چرخش قیمت باشیم. پس از این اتفاق امکان دارد، نقطه چرخش بازار باشد و قیمت افزایش یابد، اما همچنان منتظر دریافت تاییدیه‌های پرایس اکشن باشید.

پیج اینستاگرام محمد فاموریان

جمع بندی

پرایس اکشن یکی از بهترین روش‌هایی می‌باشد که افراد از طریق آن می‌توانند نقاط چرخش بازار را حدس بزنند. همچنین الگوهای پرایس اکشن برای نوسان گیری نیز استفاده می‌شوند و از طریق آن‌ها می‌توان نوسانات بازار را تا حدودی حدس زد. اگر با نوسان گیری آشنایی ندارید، پیشنهاد می‌کنم، مقاله آموزش نوسان گیری ارز دیجیتال را مطالعه کنید تا دارایی‌های خود را افزایش دهید. ما در این مقاله سعی کردیم شما را با یکی دیگر از الگوهای پرایس اکشن آشنا کنیم، با استفاده از این الگو می‌توانید زمان تغییر روند بازار را حدس بزنید و سپس با استفاده از پرایس اکشن معامله خود را شروع کنید.

چگونه از الگوهای بازگشتی شمعی در بازار سرمایه استفاده کنیم؟ (بخش اول)

نمودارهای شمعی (کندل استیک) یکی از حالات متداول و بسیار پر کاربرد برای نمایش قیمت ها در بازارهای مالی است. رفتارها و اقدامات خریداران و فروشندگان و جریان عرضه و تقاضا موجب تغییرات قیمتی شده و حرکت قیمت، حالات و الگوهای مختلفی را در نمودارها ایجاد می کند. از سال ها قبل، بررسی این الگوهای ایجاد شده یکی از راه های مرسوم و پر کاربرد برای فهم بهتر و تحلیل وضعیت قیمت، تمایلات خریداران و فروشندگان و ارائه دورنمایی تقریبی از آینده بوده است. بنابراین نخستین گام در تحلیل تکنیکال شناخت این الگوها و استفاده از آنها برای انجام معاملات است.

نمودار شمعی یا candlestick چیست؟

نحوه‌ی رسم نمودارهای شمعی در بازار ایران و بازارهای جهانی قدری باهم تفاوت دارد؛ اما شکل ظاهری آن‌ها با یکدیگر یکسان است. هر شمع از چهار نقطه تشکیل شده است که نشان‌دهنده‌ی قیمت اولیه، قیمت پایانی، الگوی نموداری Engulfing کمترین قیمت و بیشترین قیمت است. در بازار‌های جهانی آخرین قیمتی که سهم در آن قرار دارد، به‌عنوان قیمت پایانی در نظر می‌گیرند؛ ولی در بازار ایران قیمت پایانی عبارت است از میانگین تمام قیمت‌های معامله‌شده در آن روز است. نمودار شمعی روشی از ارائه اطلاعات درباره حرکت قیمت یک دارایی است. نمودارهای شمعی یکی از محبوبترین ابزار تحلیل تکنیکال است که معامله گر را قادر می سازد تا اطلاعات قیمت را تنها با استفاده از چند شمع، به سرعت تفسیر کند.

رنگ شمع‌ها نیز برای شناسایی شمع‌ها اهمیت زیادی دارد. عموما برای شناسایی شمع‌ها از دو رنگ سبز و قرمز یا سیاه و سفید استفاده می‌کنند؛ ولی ترکیب رنگ‌های متنوع‌تری نیز وجود دارد. این تغییر رنگ به ما نشان می‌دهد که قیمت پایانی کمتر از قیمت اولیه بوده‌ است یا بیشتر. به‌عنوان مثال، در ترکیب رنگ سبز و قرمز، اگر قیمت اولیه بیشتر از قیمت پایانی باشد، رنگ شمع قرمز خواهد بود و اگر قیمت اولیه کمتر از قیمت پایانی باشد، رنگ شمع سبز خواهد بود.

الگوهای شمع ژاپنی تصویری روان‌شناختی از ذهنیت معامله‌گران در آن زمان به ما ‌می‌دهد. این تصویر به‌وضوح نشان می‌دهد که عملکرد معامله‌گران در زمان مشخص بازار چگونه است. ازآنجاکه تحلیل الگوهای شمعی یکی از انواع تحلیل تکنیکال است، اساس الگوهای شمعی روان‌شناسی معامله‌گران است. یکی از ایده‌ها برای الگوهای شمعی این است که معامله‌گران در زمان‌های یکسان رفتار یکسانی از خود بروز می‌دهند و این رفتار یکسان در نهایت خود را در ظاهر شمع‌ها نمایان می‌کند.

این قبیل الگوهای شمعی ژاپنی در هر تایم فریم قابل استفاده هستند. شمع برای توضیح عملکرد قیمت در یک بازه زمانی مشخص استفاده می شود. شمع های ژاپنی با استفاده از قیمت آغازین، بالاترین قیمت، پایین ترین قیمت و قیمت پایینی دوره زمانی انتخاب شکل می گردد.

  1. اگر قیمت پایانی بالای قیمت آغازین باشد، آنگاه شمع توخالی کشیده می شود.
  2. اگر قیمت پایانی زیر قیمت آغازین باشد، آنگاه شمع توپر کشیده می شود.
  3. بخش توخالی یا توپر شمع بدنه شمع نامیده می شود.
  4. خطوط باریکی که از بالا و پایین کشیده شده، گستره بالاترین قیمت/پایین ترین قیمت را نشان می دهد، سایه نام دارد.

الگوی بازگشتی چیست؟

الگوهای بازگشتی، در واقع الگوهای شمعی یا کندل هایی هستند که توانایی تغییر در وضعیت موج را دارند. یعنی زمانی که در سقف یا کف با این الگوها مواجه شدید ، احتمال تغییر روند وجود دارد. بدین ترتیب الگوهای بازگشتی یا از نوع صعودی هستند یعنی در انتهای یک روند نزولی اتفاق میوفتند و باعث تغییر روند به صعودی میشوند، یا الگوی بازگشتی نزولی هستند یعنی در انتهای یک روند الگوی نموداری Engulfing صعودی مشاهده میشوند و باعث تغییر روند به نزولی میشوند.

انواع الگوی بازگشتی شمعی

در ادامه مهم ترین الگوهای بازگشتی شمعی را تشریح میکنیم.

الگوی چکش (hammer)

این الگو که به عنوان الگوی بازگشتی صعودی شناخته میشود در انتهای روند نزولی مشاهده میشود و منجر به مثبت شدن روند بازار میشود. این الگو از یک دم بلند کشیده و بدنه ای کوچک و مربعی تشکیل شده است. اندازه شاخ در این الگو بسیار کوچک است یا اصلا شاخ ندارد و اندازه دم باید حداقل دو یا سه برابر اندازه بدنه باشد. رنگ بدنه اهمیتی ندارد و کندل میتواند صعودی یا نزولی باشد، اما طبیعتا اگر بدنه کندل به رنگ سفید باشد، بر میزان قدرت و اعتبار صعودی الگو افزوده خواهد شد.

زمان خرید بر روی الگوی چکش

دقت شود که نباید به محض مشاهده الگوهای برگشتی اقدام به خرید یا فروش کنید بلکه باید منتظر بمانید الگوها به طور کامل تشکیل و تثبیت شوند. الگوی چکش نیز از این قاعده مستثنی نیست. ابتدا باید صبر کنید الگوی چکش تشکیل شود و بعد از بسته شدن آن در کندل بعدی که میبایست بالای سقف کندل چکش تشکیل شود دست به خرید میزنیم. حد ضرر در این الگو میتواند پایین تر از دم کندل باشد.

به طور مثال اگر هر کدام از کندل ها را یک روز معاملاتی در نظر بگیریم، هنگامیکه در روز اول الگوی چکش را مشاهده کردیم و بازار بسته شد در روز معاملاتی بعدی که دومین کندل تشکیل میشود و در این موقعیت قیمت از سقف الگوی چکش بیشتر بود اقدام به خرید میکنیم.

الگوی چکش وارونه (inverted hammer)

این الگو نیز همانند الگوی قبل در انتهای روند نزولی تشکیل میشود و باعث صعودی شدن بازار میشود.

  • به جای دم بلند دارای شاخ بلند و کشیده است.
  • اندازه شاخ دو یا سه برابر اندازه بدنه کندل است.
  • فاقد دم است یا دم کوچک و قابل اغماض دارد.
  • رنگ بدنه میتواند سفید یا سیاه باشد اما صعودی بودن کندل در قدرت و اعتبار الگو تاثیر دارد.
  • نقطه خرید در سقف این کندل و حد ضرر در کف قیمتی آن است.

الگوی مرد به دار آویخته (hanging man)

این الگو همانند الگوی چکش است با این تفاوت که یک الگوی برگشتی نزولی است یعنی در ادامه یک روند صعودی تشکیل میشود و میتواند منجر به نزولی شدن روند شود. ویژگی های این الگو به شرح زیر است.

  • این الگو فقط در سقف به وجود می آید.
  • دارای دم بسیار بلند می باشد و اندازه آن عموما دو یا سه برابر اندازه بدنه کندل است.
  • رنگ بدنه این الگو مهم نیست.(در صورتی که رنگ بدنه سیاه باشد اعتبار الگو بیشتر می باشد)
  • وقوع این الگو در سقف و در یک روند صعودی میتواند خاطر نشان کند که روند قبلی ممکن است به پایان برسد.
  • این الگو فاقد شاخ یا دارای شاخص بسیار کوچک و قابل اغماض است.

الگوی شهاب سنگ (shooting star)

این الگو نیز یک الگوی بازگشتی نزولی است که شکل آن عکس الگوی مرد به دار آویخته است و شباهت زیادی به الگوی چکش وارونه دارد با این تفاوت که در ادامه روند صعودی دیده میشود. بر خلاف مرد به دار آویخته دم این الگو حذف شده و به جای آن شاخ بلند و کشیده دارد. ویژگی های این الگو به شرح زیر میباشد.الگوی نموداری Engulfing

  • این الگو در انتهای روند صعودی تشکیل میشود.
  • دارای شاخ بسیار بلند است که حداقل دو یا سه برابر بدنه کندل است. (هرچه شاخ بلند تر باشد قدرت الگو بیشتر است)
  • رنگ بدنه کندل مانند سه الگوی قبل اهمیتی ندارد اما اگر کندل نزولی باشد از قدرت بیشتری برخوردار است.
  • نقطه فروش پس از تشکیل کامل کندل شهاب سنگ و در کف قیمتی آن است.

چهار الگویی که در بالا گفته شد در شکل زیر به طور خلاصه مقایسه شده اند.

الگوی پوشای صعودی (bullish engulfing)

همانطور که از اسم آن مشخص است، یکی از الگوهای برگشتی صعودی است و در انتهای یک روند نزولی تشکیل میشود و منجر به صعودی شدن بازار میشود. این الگو از دو کندل تشکیل شده است که مجاور یکدیگر میباشند و اندازه کندل دوم بزگتر از کندل اول است به گونه ای که بدنه دومین کندل کل کندل اول را در بر بگیرد و این نکته شرط لازم برای تشخیص این الگو است.

ویژگی های الگوی پوشای صعودی

  • بدنه کندل دوم بزگتر از کندل اول باشد و کل بدنه کندل اول را در بر بگیرد. ( ترجیحا شاخ و دم را هم شامل شود)
  • کندل اول نزولی است و کندل دوم صعودی است.
  • نقطه خرید پس از تشکیل شدن سومین کندل است یعنی پس از آنکه این الگو به طورکامل تشکیل شد در نقطه ای بالاتر از سقف کندل دوم اقدام به خرید میشود.

الگوی پوشای نزولی (bearish engulfing)

الگویی بازگشتی نزولی است که مانند الگوی قبل از دو کندل متوالی تشکیل شده است و در انتهای روند صعودی مشاهده میشود.

۵ الگوی صعودی کندل استیک که هر تریدر کریپتو باید بداند!

۵ کندل استیک مهم برای تریدرهای کریپتو

نمودارهای کندل استیک (candlestick) بسیار مورد علاقه تریدرهای ارز دیجیتال (Cryptocurrency) هستند و این به دلیل جذابیت بصری و ماهیت درک آسان این نمودارهاست.

تاریخچه این نمودارها به تجارت برنج در ژاپن بر می‌گردد و این سیستم به مرور زمان به روز رسانی شده و مورد استفاده قرار گرفته است. استفاده از این نمودارها تبدیل به روشی محبوب در تحلیل دارایی‌ها شده است و در فضای ارزهای دیجیتال هم بسیار از این نمودارها استفاده می‌شود.

این نمودارها سرنخ هایی را در مورد اقدام قیمت و حالت بازار فراهم می‌کنند و به مرور زمان، الگوهای کندل استیک زیادی فراهم آمده که به تریدرها در تصمیم گیری کمک می‌کنند. در این مقاله، از ۵ الگوی کندل استیک ساده صحبت می‌شود که نشان دهنده حرکت صعودی قیمت هستند و دانستن آنها برای هر تریدری لازم است.

قانون کندل استیک‌ها:
در همه الگوهای کندل استیک، همیشه باید صبر کنید تا کندل فعلی بسته شود تا الگو را تایید کند، و سپس پوزیشن خود را باز کنید.

کندل استیک پوششی صعودی (Bullish Engulfing Candle)

کندل استیک

کندل پوششی صعودی در کف یک روند نزولی ظاهر می‌شود و نشانی از افزایش در فشار خرید است. این الگو نشان دهنده برگشت روند و ورود خریداران است.

این الگو شامل دو کندل است، که کندل دوم کاملا در بدنه کندل قرمز قبلی فرو رفته است. روش ایده آل برای ترید با این الگو، منتظر شدن برای تایید توسط کندل بعدی و ادامه افزایش قیمت است. تریدرهای محافظه‌کار تا زمانی که کندل بعدی بالاتر از قیمت کندل دوم بسته نشود، وارد نخواهند شد.

خلاءها به ندرت در بازار کریپتو که یک بازار همیشگی است، مشاهده می‌شوند. توجه داشته باشید که فضا و موقعیت هر الگو بسیار مهم است. این حالت در یک روند صعودی معتبر نیست و تنها در فضای نزولی اعتبار دارد.

کندل استیک چکش صعودی (Bullish Hammer)

کندل استیک

چکش صعودی کندلی است که کف احتمالی یک روند را نشان می‌دهد. این الگوی کندل استیک دارای یک سایه دراز در پایین و یک بدنه کوتاه در بالا است.

این کندل استیک نشان دهنده آن است که خرس‌ها قیمت را در آن چارچوب زمانی پایین کشیده‌اند و این کار را تنها برای ورود فشار خرید انجام می‌دهند، تا قیمت را بالاتر از قیمت باز کردن پوزیشن ببندند.

حتی اگر قیمت بسته شدن نسبتا پایین‌تر از قیمت باز کردن پوزیشن باشد، باز هم بسیاری از تریدرهای ارز دیجیتال و دیگر بازارهای مالی، چنین کندلی را چکش صعودی تلقی می‌کنند. این یک الگوی کندل استیک تکی است؛ بنابراین تریدرهای باهوش منتظر تایید می‌مانند. این تایید از طریق کندل‌های صعودی بعدی و افزایش حجم خرید روی می‌دهد.

الگوی سه سرباز سفید (Three White Soldiers)

کندل استیک

در این الگو سه کندل استیک دخیل هستند. این الگو متشکل از کندل‌های سبز و دراز متوالی است که سایه‌های کوچکی در پایین آنهاست. قیمت باز و بسته شدن این کندل‌ها نسبت به روز قبل، مرتبا افزایش می‌یابد.

این یک سیگنال صعودی خیلی قوی است که بعد از یک روند نزولی اتفاق می‌افتد و نشان دهنده پیشرفت مداوم فشار خرید است.

در کل، وقتی که یک کندل استیک با سایه کوچک و یا بدون سایه بسته شود، این نشان از کنترل قیمت توسط گاوها دارد. خریداران در این الگو کنترل را در دست می‌گیرند و برای سه کندل متوالی، قیمت در نزدیک قله روز بسته می‌شود.

روش‌های سه‌گانه افزایشی (Rising Three Methods)

کندل استیک

این یک الگوی کندل استیک صعودی است که متشکل از سه کندل نزولی کوتاه در داخل محدوده دو کندل صعودی بزرگ‌تر است.

این الگو نشان می‌دهد که علیرغم وجود مقداری الگوی نموداری Engulfing فشار فروش، خریدارها در حال کنترل کردن بازار هستند. این الگو برای بسیاری از تریدرهای کلاسیک، یک الگوی تحکیم حرکت صعودی تلقی می‌شود. این الگو در واقع ادامه روند صعودی را نشان می‌دهد و نشان دهنده کف قیمت یا برگشت روند نیست.

الگوی پوشش شکاف نفوذی (Piercing Line)

کندل استیک

در این الگوی کندل استیک ، یک خلا برجسته بین قیمت بسته شدن کندل استیک اول و قیمت باز شدن کندل استیک سبز وجود دارد. این الگو اغلب در ابتدای ترید، بازار خرسی به نظر می‌رسد؛ زیرا افت چشمگیری در خلال ساعت‌های تعطیلی دارد.

فشار خرید در سراسر این کندل افزایش پیدا می‌کند و در بالاتر از نیمه بدنه کندل نزولی قیمت بسته می‌شود. این نشان دهنده آن است که گاوها کنترل را در دست گرفته‌اند و علاقه‌مند به خرید در قیمت فعلی هستند.

الگوهای زیادی برای یادگیری در زمینه کندل استیک های ژاپنی وجود دارد؛ اما الگوهای مطرح شده در اینجا، تعدادی الگوی ساده بودند که به هر تریدری در هر بازاری کمک خواهند کرد. نظر شما چیست؟ این الگوها تا چه اندازه مفید هستند؟ نظرات خود را با ما در میان بگذارید.

الگوی انبرک چیست؟ [ 2 نوع انبرک بالایی و پایینی ]+ آموزش تصویری ویدئویی رایگان

الگوی انبرک

الگوی انبرک (Tweezer Pattern) یکی از نمونه الگوی بازگشتی است که بسیار برای تحلیل بازار بورس مورد استفاده قرار می گیرد. افرادی که از این الگو برای تعیین روند بازار استفاده می کنند، لازم است در مورد انواع الگوهای قیچی یا انبرک اطلاعات داشته باشند. تا بتوانند به راحتی این الگو را بر روی نمودار مشخص کنند.

الگوی انبرک در تحلیل بازار بورس چیست؟

تمام سرمایه گذاران و تحلیلگرانی که در بازار بورس فعالیت می کنند، نسبت به الگوهای مختلفی این بازار اطلاعات دقیقی دارند. الگوی انبرک یکی از الگوهای متداول در تحلیل بازار بورس است، که لازم است مورد بررسی قرار گیرد. این الگو که از جمله الگوهای بازگشتی در تحلیل بازار بورس به شمار می رود، دارای انواع مختلفی است.

الگوی انبرک یا الگوی موچین از الگوهای بازگشتی است که (حداقل) از دو کندل مخالف هم و در انتهای روندهای صعودی و نزولی شکل می‌­گیرد و باعث تغییر روند می‌شود. از الگوی انبرک‌ها با اسامی‌دیگری نیز همچون: “موچین، قیچی، چنگک” نیز یاد می‌شود. engulfing

با بررسی هر یک از انواع الگوهای انبرک می توان به راحتی زمان مناسب برای ورود به بازار و خروج از بازار را تعیین کرد. از جمله مهمترین انواع الگوی انبرک باید به الگوی پایینی، الگوی سقف، الگوی کف و الگوی کندل استیک انبرک پایینی اشاره کنیم. هر کدام از این الگوها دارای اشکال خاصی بر روی نمودار بوده، و به راحتی قابل مشاهده هستند.

الگوی انبرک

الگوی انبرک

الگوی انبرک را به چه نام های دیگری می‌شناسند ؟

تحلیلگران الگوی انبرک را با نام های دیگری نیز می شناسند. این الگو ممکن است با نام هایی همچون الگوی موچین، الگوی چنگک و الگوی قیچی نیز شناخته شود.

پس در صورتی که برخی از تحلیلگران بازار بورس از این نام ها استفاده کردند، تصور نکنید از الگوی جدید و ویژه ای برای تحلیل بازار استفاده می کنند.

2 نوع الگوی انبرک برای برسی بهتر وضعیت قیمت در بازار

در صورتی که تمایل دارید در بازار بورس سرمایه گذاری کنید، بهتر است در مورد انواع الگوهایی که می توان با استفاده از آنها وضعیت قیمت سهام را در بازار بورس بررسی کنید، اطلاعات به دست آورید. از جمله انواع الگوهایی که در بازار بورس استفاده می شوند، می توانیم به الگوهای زیر اشاره کنیم:

  1. الگوی انبرک پایینی (کف)
  2. الگوی انبرک بالایی (سقف)

الگوی انبرک کف (پایینی) چیست ؟

این نمونه از الگوهای موچین معمولا در انتهای روند نزولی شکل گرفته و منجر به تغییر روند قیمت سهام در بازار می شوند. کندل اولی که در الگوی کف نشان داده می شود معمولا به رنگ قرمز است، در حالی که الگوی دوم آن به رنگ سبز دیده می شود. حداقل قیمتی که می توانید در این کندل ها مشاهده کنید، تقریبا یکدیگر برابر هستند.

این الگو نیز همچون الگوی بالایی دارای دو کندل به رنگ های متفاوتی است. اما در الگوی پایینی بر خلاف الگوی بالایی کندل اول یک الگوی نموداری Engulfing کندل نزولی بوده، و بدون هیچ سایه ای است. اما قوی بوده و در انتهای یک روند نزولی دیده می شود. در حالی که کندل دوم یا دوجی در کنار آن قرار می گیرد.

الگوی انبرک پایینی را می توانیم نوعی الگوی برگشتی صعودی به شمار آوریم، که منجر می شود تا روند بازار مثبت شود. از جمله مشخصاتی که می توانیم برای کندل های الگوی پایینی انبرک بیان کنیم، پوشش کندل دوم به طور کامل توسط کندل اول است. در حالی که کندل دوم از سایه بلندی برخوردار بوده و بلندتر از کندل اول است.

الگوی قیچی یا انبرک

الگوی انبرک سقف (بالایی) چیست ؟

یکی دیگر از الگوهایی که بررسی آن می تواند به کسب اطلاع در مورد روند بازار کمک کند، الگوی سقف انبرک است. این الگو معمولا در انتهای روند صعودی شکل گرفته و باعث می شود تا روند تغییر مسیر دهد. در الگوی سقف انبرک کندل اول برخلاف الگوی کف همیشه به رنگ سبز است. در حالی که کندل دوم آن به رنگ قرمز نشان داده می شود. حداکثر قیمتی که این دو کندل به تحلیلگر نشان می دهند، تقریبا با هم برابر هستند.

در صورتی که قیمت کندل ها در حداکثر و حداقل با هم اختلاف داشته باشند، بهتر است این اختلاف ناچیز را نادیده بگیرید و آنها را به عنوان الگوهای انبرک سقف و کف در نظر بگیرید. این نکته را نیز در نظر داشته باشید که نیازی نیست در الگوی انبرک سقف و کف همیشه کندل های اول و دوم پشت سر هم باشند.

الگوی انبرک

الگوی انبرک

ممکن است در برخی موارد کندل های الگوی قیچی اول و دوم با یکدیگر کمی فاصله داشته باشند. که در چنین حالت هایی الگوی انبرک با الگوی کلاسیک کف و سقف دوقلو همراه خواهد شد. این نکته را در همیشه در نظر داشته باشند که ممکن است انبرک ها در قالب دیگر الگوها نیز بر روی نمودار دیده شوند. مثلا اگر بر روی نمودار الگوهای ستاره صبحگاهی، مرد دارآویز، ستاره عصرگاهی، چکش، نفوذی و موارد دیگر را مشاهده کردید، همگی تایید کننده الگوی های انبرک هستند.

در الگوهای قیچی بالایی (سقف) ما شاهد دو کندل با رنگ های مختلف خواهیم بود. معمولا کندل اول در این الگو بدون سایه بوده و از آن با نام کندل صعودی یاد می شود که قوی است. از سوی دیگر باید به کندل دوم یا دوجی اشاره کنیم که به آن کندل چکشی نیز می گویند. این الگو نیز همچون الگوی سقف در انتهای روند صعودی ایجاد می شود.

انبرک بالایی و پایینی

انبرک بالایی و پایینی

از جمله مشخصاتی که می توانیم برای الگوی انبرک بالایی الگوی نموداری Engulfing بیان کنیم، پوشش کامل کندل دوم به وسیله کندل اول است. علاوه بر آن کندل دوم دارای سایه بلند پایینی است، در حالی که کندل اول بدون سایه بوده یا از سایه کوچکی برخوردار است. بر روی این الگو هر چه میزان سایه کندل دوم بیشتر باشد، نشان دهنده روند بهتر بازار خواهد بود.

بهتر است به این نکته توجه داشته باشید که هیچ کدام از اجزای کندل دوم بر روی الگوی انبرک بالایی، نباید از دامنه نوسان قیمتی کندل اول خارج شده باشند. به طور کلی این الگو نتیجه برخورد قیمت با سطح مقاومت بوده و با نام الگوی موچین نیز شناخته می شود.

مهمترین نکات در مورد الگوی انبرک

پیش از آنکه بر روی نمودار الگوی قیچی را بیابید، بهتر است به برخی از نکات مهم در مورد این الگو توجه کنید:

گام به گام با آموزش تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال (بخش ششم)

این مقاله در ادامه مقالات آموزش تحلیل تکنیکال است و پیشنهاد می شود بعد از یادگیری نحوه نمودار خوانی و آشنایی با مفهوم کندل استیک این مقاله که توضیح انواع الگو های کندل استیک رایج است را مطالعه کنید.

بخش های آموزش تحلیل تکنیکال

Abandoned Baby

یک الگوی برگشتی نادر است که با یک خلا به دنبال Doji (در ادامه این کندل توضیح داده شده است) توصیف می شود و سپس با خلا دیگری در سمت مقابل دنبال می شود. سایه ها بر روی Doji باید کاملا در زیر یا بالای سایه های روز اول و سوم شکاف ایجاد کنند.

Dark Cloud Cover

یک الگوی برگشتی خرسی است که روند رو به بالا را با یک بدنه سفید دراز ادامه می دهد. روز بعد در یک قله جدید باز می شود و سپس در زیر نقطه میانی بدنه روز اول بسته می شود.

Doji

وقتی که باز و بسته شدن یک دارایی تقریبا مساوی باشند، Doji شکل می گیرد. طول سایه های بالایی و پایینی ممکن است متنوع باشد و در نتیجه کندل استیک ظاهر شده ممکن است مانند صلیب، صلیب معکوس و یا علامت باضافه نمایان شود. Doji نوعی حس عدم تصمیم گیری را بین خریداران و فروشندگان نشان می دهد. در خلال دوره، قیمت ها به بالا و پایین سطح باز شدن می روند اما در سطح باز شدن و یا نزدیک به آن بسته می شوند.

Downside Tasuki Gap

یک الگوی ادامه روند است که بدنه سیاه درازی دارد و به دنبال یک بدنه سیاه دیگر می آید که به زیر اولی شکاف پیدا کرده است. روز سوم سفید است و در داخل بدنه روز دوم باز می شود، سپس در شکاف بین دو روز اول بسته می شود اما خود شکاف بسته نمی شود.

Dragonfly Doji

نوعی Doji است که در آن قیمت باز و بسته در قله قیمتی روز قرار دارد. مانند دیگر روز های Doji، این معمولا در نقاط عطف بازار ظاهر می شود.

Engulfing Pattern

یک الگوی برگشتی است که می تواند صعودی یا نزولی باشد و بستگی به این دارد که در انتهای یک روند رو به بالا (الگوی اشباع نزولی) و یا روند رو به پایین (الگوی اشباع صعودی) ظاهر شود. از مشخصه روز اول یک بدنه کوچک است که به دنبال روزی می آید که بدنه کاملا در بدنه روز اول فرو رود و در جهت مخالف روند بسته شود. این الگو بسیار شبیه به الگوی نمودار برگشتی خارجی است اما در اینجا نیاز به فرو رفتن تمامی دامنه نیست و این فرو رفتن تنها در باز و بسته شدن انجام می گیرد.

Evening Doji Star

یک الگوی برگشتی خرسی سه روزه مشابه ستاره غروب می باشد. روند رو به بالا با یک بدنه سفید دراز ادامه می یابد. روز بعد در قیمت بالاتری باز می شود و در دامنه کوچکی ترید می شود، سپس در همان نقطه باز شدن، بسته می شود. روز بعد زیر نقطه میانی بدنه روز اول بسته خواهد شد.

Evening Star

یک الگوی برگشتی خرسی است که در آن روند رو به بالا با یک بدنه سفید دراز ادامه می یابد و روز بعد با یک بدنه کوچک بالاتر از روز قبل باز می شود و سپس زیر نقطه میانی روز اول بسته می شود.

Falling Three Methods

یک الگوی ادامه روند خرسی است. یک بدنه سیاه دراز به دنبال سه روز بدنه کوچک می آید که هر کدام کاملا در دامنه بالا و پایین روز اول شامل شده است. روز پنجم در یک کف جدید بسته می شود.

Gravestone Doji

یک خط Doji است که زمانی توسعه می یابد که Doji در کف روز و یا نزدیک به کف روز می باشد.

Hammer (چکش)

کندل استیک های Hammer وقتی شکل می گیرند که یک دارایی به طور قابل توجهی بعد از باز شدن به پایین تر حرکت کند اما در نهایت تلاش صورت گیرد و بالای کف روز بسته شود. در نتیجه کندل استیک الگوی نموداری Engulfing ظاهر شده شبیه یک آب نبات مربعی با یک چوب دراز می باشد. اگر این کندل استیک در خلال نزول شکل گیرد، Hammer نامیده می شود.

Hanging Man

این کندل استیک ها وقتی شکل می گیرند که یک دارایی به طور قابل توجهی بعد از باز شدن به پایین تر حرکت کند اما در نهایت تلاش صورت گیرد و بالای کف روز بسته شود. در نتیجه کندل استیک ظاهر شده شبیه یک آب نبات مربعی با یک چوب دراز می باشد. اگر این کندل استیک در خلال پیشرفت شکل گیرد، Hanging Man نامیده می شود.

Harami

یک الگوی دو روزه است که یک روز بدنه کوچک دارد که کاملا در داخل دامنه روز قبل شامل شده است و دارای رنگ متضاد است.

Harami Cross (صلیب Harami)

یک الگوی دو روزه شبیه به Harami می باشد. تفاوت این است که در روز آخر Doji شکل می گیرد.

Inverter Hammer (چکش معکوس)

یک الگوی برگشتی صعودی یک روزه است. در یک روند رو به پایین، نقطه باز شدن پایین تر است، سپس در قیمت بالاتر ترید می شود اما نزدیک نقطه باز شدن بسته می شود. بنابراین شبیه یک آب نبات معکوس می باشد.

Long Body/Long Day

یک حرکت قیمتی بزرگ از نقطه باز شدن قیمت به نقطه بسته شدن قیمت که طول بدنه کندل دراز است.

Long-Legged Doji (دوجی پا بلند)

این کندل استیک دارای سایه های بالاتر و پایین تر دراز می باشد و Doji در میانه دامنه ترید روز است و این به وضوح عدم تصمیم گیری تریدر ها را نشان می دهد.

Long Shadows (سایه های دراز)

کندل استیک هایی با سایه بالاتر دراز و سایه پایین تر کوتاه حاکی از آن هستند که خریداران در خلال بخش اول دوره غلبه داشته اند و قیمت ها را بالا برده اند. بر عکس، کندل استیک هایی با سایه های پایین تر دراز و سایه های بالاتر کوتاه حاکی از آن هستند که فروشندگان در خلال بخش اول دوره تسلط داشته اند و قیمت را پایین تر آورده اند.

Marubozu

کندل استیکی است که هیچ سایه ای از بدنه آن بالا و پایین نمی رود. این نام در ژاپنی به معنی خیلی کوتاه شده می باشد. اگرچه در تعبیرات دیگر به عنوان سر تاس یا تراشیده شده نیز مطرح می شود.

Morning Doji Star

یک الگوی برگشتی صعودی سه روزه است که بسیار شبیه به ستاره صبح است. روز اول یک روند رو به پایین با یک بدنه سیاه دراز است. روز بعدی در قیمت پایین تر و همراه با یک Doji که دامنه ترید کوچکی دارد، باز می شود. روز آخر بالای نقطه میانی روز اول بسته می شود.

Morning Star

یک الگوی برگشتی صعودی سه روزه است که متشکل از سه کندل استیک است، یک کندل سیاه با بدنه دراز از روند رو به پایین حال حاضر گسترش می یابد، یک کندل میانی کوتاه از نقطه باز شدن به پایین شکاف یافته و یک کندل سفید با بدنه دراز از نقطه باز شدن به بالا شکاف یافته و بالای نقطه میانی بدنه روز اول بسته می شود.

Piercing Line

یک الگوی برگشتی دو روزه صعودی است. روز اول در یک روند رو به پایین یک روز سیاه دراز است. روز بعد در یک کف جدید باز می شود و سپس بالای نقطه میانی بدنه روز اول بسته می شود.

Rising Three Methods

یک الگوی ادامه روند صعودی است که در آن یک بدنه سفید دراز به دنبال سه روز بدنه کوچک می آید و هر کدام کاملا در داخل دامنه بین قله و کف روز اول قرار می گیرند. روز پنج در یک قله جدید بسته می شود.

Shooting Star (ستاره دنباله دار)الگوی نموداری Engulfing

یک الگوی تک روزه است که می تواند در روند رو به بالا ظاهر شود. آن بالاتر باز می شود، بسیار بالاتر ترید می شود و سپس نزدیک نقطه باز شدن بسته می شود. دقیقا شبیه Inverted Hammer است با این تفاوت که نزولی است.

Short Body/Short Day

یک روز کوتاه نشان دهنده حرکت کوچک قیمت از نقطه باز شدن الگوی نموداری Engulfing به نقطه بسته شدن است که در اینجا طول بدنه کندل کوتاه است.

Spinning Top

خط های کندل استیک بدنه های کوچکی با سایه های بالایی و پایینی دارند که بیش از طول بدنه می باشند. این الگو نشانی از عدم تصمیم گیری است.

Stars (ستاره ها)

کندل استیکی است که به دور از کندل استیک قبلی باز می شود و گفته می شود که در موقعیت ستاره قرار دارد. با توجه به کندل استیک قبلی، این کندل استیک به طرف بالا یا پایین باز می شود و منزوی از اقدام قیمت قبلی به نظر می رسد.

Stick Sandwich

یک الگوی برگشتی صعودی است که دارای دو بدنه سیاه است که یک بدنه سفید را احاطه کرده اند. قیمت بسته شدن این دو بدنه سیاه باید مساوی باشد. یک قیمت حمایتی مشهود است و موقعیت برای برگشت قیمت ها نسبتا خوب است.

Three Black Crows (سه کلاغ سیاه)

یک الگوی برگشتی نزولی است که متشکل از سه بدنه سیاه دراز متوالی است که هر روز در کف و یا نزدیک به کف بسته می شود و در داخل بدنه روز قبل باز می شود.

Three White Soldiers

یک الگوی برگشتی صعودی است که متشکل از سه بدنه سفید دراز پی در پی می باشد. هر کدام باید در داخل بدنه قبلی باز شود و باید نزدیک قله روز بسته شود.

Upside Gap Two Crows

یک الگوی خرسی سه روزه است که فقط در یک روند رو به بالا روی می دهد. روز اول یک بدنه سفید دراز است که به دنبال آن یک بدنه سیاه کوچک می آید و شکاف دار در بالای روز اول باقی می ماند. روز سوم هم یک روز سیاه است که بدنه بزرگتر از روز دوم است و آن را فرا می گیرد. قیمت بسته شدن روز آخر هنوز بالای اولین روز سفید دراز است.

Upside Tasuki Gap

یک الگوی ادامه روند است که دارای یک بدنه سفید دراز است و بدنه سفید دیگری به دنبال آن می آید که در بالای اولی باز شده است. روز سوم سیاه است و در داخل بدنه روز دوم باز می شود، سپس در شکاف بین دو روز اول بسته می شود اما شکاف را نمی بندد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.