چگونه رابطه ریسک و بازده ، قدرت تصمیمگیری سرمایهگذاران را افزایش میدهد؟
ریسک و بازده در مدیریت مالی و اقتصادی همانند دو کفه یک ترازو هستند که تعادل بین آنها در رسیدن به موفقیتهای مالی کمخطر و مدیریت ریسک مالی چیست؟ ایمن بسیار حائز اهمیت است. درواقع افراد با توجه به میزان ریسکی که انجام میدهند، متناسب با آن بازده و نتیجه متفاوتی خواهند داشت. ازآنجاییکه رابطه ریسک و بازده در تجارت و اقتصاد خرد و کلان جایگاه بسیار مهمی دارد، در ادامه این مطلب به تشریح و شفافسازی بیشتر آن پرداخته میشود.
بررسی رابطه کلی ریسک و بازده :
ریسک و بازده دو مفهوم جدا از هم و قابلتفکیک از یکدیگر نیستند و در کنار هم معنا پیدا میکنند. بهعبارتیدیگر در هنگام سرمایهگذاری همیشه دو حالت وجود دارد یا سود و زیان آن از همان ابتدا روشن و واضح است یا اینکه هیچ چیزی صد درصد مشخص نیست و باید ریسک کرد تا بازده آن معلوم شود. بنابراین هر چه فرد بیشتر ریسک کند به همان اندازه احتمال شکست یا پیروزی و در اصل بازده او نیز بیشتر است. برای شناخت بهتر رابطه بازده و ریسک تعاریف متفاوتی را به کار میبرند که در زیر به برخی از آنها اشاره میشود.
انحراف معیار ریسک و بازده :
ازآنجاییکه ریسک مفهومی نسبی دارد برای درک بهتر و به دست آوردن نتایج احتمالی آن از محاسبات آماری استفاده میکنند که انحراف معیار بهترین انتخاب جهت نشان دادن رابطه ریسک و بازده است. به همین منظور چنانچه یک موقعیت مالی دارای انحراف معیار ریسک رو به بالا و زیادی باشد، پتانسیل بازده بیشتری نیز در آن وجود دارد و بالعکس. اما باید توجه کرد که این بازده فقط به معنای سود بیشتر نیست بلکه با ریسک بیشتر، ممکن است ضرر بیشتری هم در نتیجه و بازده کار عاید سرمایهگذار شود. حتی خطر از دست رفتن تمام سرمایه نیز در ریسک بالا وجود دارد که در این مورد بازده صفر خواهد بود.
ریسک برابر با اختلاف بازده اصلی با بازده مورد انتظار :
اکثر سرمایهگذاران معتقدند که بازده و نتیجهای که در ابتدا انتظار میرود به آن دست یابند با میزان بازده واقعی و پس از انجام کار متفاوت است که با به دست آوردن اختلاف میان این دو، ریسک یا احتمال آن سرمایهگذاری یا موقعیت مالی نیز مشخص میشود. بنابراین هر چه اختلاف بازده واقعی و مورد انتظار کمتر باشد، ریسک کمتری هم وجود دارد و با افزایش این اختلاف، فرد باید ریسک بیشتری کند. بهترین مثال برای درک این موضوع احتمال برنده شدن فرد در یک مسابقه بختآزمایی است که در با خرید برگه شانس یا جایزه اصلی (بازده موردانتظار) را خواهد برد و یا هیچ چیزی (بازده واقعی) عاید او نخواهد شد. بنابراین احتمال (ریسک) شرکت در آن بسیار بالا است.
انواع ریسک :
بهطورکلی بر اساس اینکه ریسک تحت تأثیر عوامل داخل یا خارج از شرکت یا بنگاه اقتصادی به جود آمده، به دو دسته زیر تقسیم میشوند:
۱. ریسک سیستماتیک :
چنانچه ریسک از عوامل دولتی یا عوامل بازار هدف که خارج از دسترس سرمایهگذار هستند، ناشی شده باشد.
۲. ریسک غیرسیستماتیک :
این دسته از ریسکها ربطی به عوامل خارج از دستگاه یا شرکت نداشته و به سیاستها و تصمیمات اتخاذشده در داخل مجموعه برمیگردد. مانند نرخ ارز
عوامل ایجادکننده ریسک :
اما عواملی سبب به وجود آمدن ریسک سیستماتیک یا غیرسیستماتیک میشود، متنوع و مختلف هستند که در ادامه نگاهی گذرا به برخی از آنها میکنیم:
۱. بازار :
شاید اصلیترین عامل تأثیرگذار در ریسک که سیستماتیک بوده و تحت کنترل سرمایهگذاران نیست را میتوان نوسان بازار ناشی از جنگ، تحریم، رکود اقتصادی، تغییرات در سیاستهای اقتصادی و امثال آن دانست که سبب تغییرات در بازده شده و ریسک بازار را ایجاد میکنند. ریسکهای که اغلب غیرقابلپیشبینی بوده و در سود و زیان سرمایهگذاری تأثیر مستقیمی دارد.
۲. نرخ ارز :
ارزش پول خارجی نسبت به پول رایج در یک کشور را نرخ ارز گویند که معمولاً دارای نوسانات زیاد و بالا و پایین شدن است. نرخ ارز یکی از عوامل مؤثر در ریسک است که از آن بهعنوان ریسک نرخ ارز یاد میکنند. درواقع میتوان گفت با تغییر در بازده سهام، نرخ ارز دچار نوسان میشود.
بنابراین برای بازرگانان و افرادی که در کار واردات و صادرات هستند همواره ریسک نرخ ارز وجود دارد که جز ریسکهای سیستماتیک است. با بالا رفتن نرخ ارز، واردکننده مجبور است با قیمت بیشتر محصول را وارد کنند بنابراین اغلب سود کمتری نصیبش خواهد شد. اما این وضع به سود صادرکنندگان بوده که با صادر کردن کالاهای داخلی به سود بیشتری عاید او شود.
۳. نرخ بهره :
سود یا زیان حاصل از مشارکت در سرمایهگذاریها را نرخ بهره گویند که یکی دیگر از عوامل تأثیرگذار در ریسک است. سرمایهگذار هنگامیکه اوراق مشارکتی با ارزش پایین تهیه میکند، ریسک نرخ بهره را به جان خریده است. زیرا با نوسانات نرخ بهره، بازده و سود او کم یا زیاد شده و متغیر است.
۴. تورم :
با افزایش تورم، قدرت خرید کاهش در نتیجه تقاضا در بازار کم میشود که از آن بهعنوان ریسک قدرت خرید یاد شده و جز عوامل ایجادکننده ریسک سیستماتیک محسوب میشود. همچنین ریسک ناشی از تورم باعث پایین آمدن ارزش سهام نیز میگردد که درواقع بهنوعی ریسک نرخ بهره به وجود میآورد.
۵. کسبوکار :
هنگامیکه یک سرمایهگذار در یک کسبوکار یا یک محصول خاص سرمایهگذاری میکنند ریسک تجاری کرده است. زیرا با نوسانات قیمت آن محصول، بازده و سود او نیز تغییر خواهد کرد. مانند سرمایهگذاری بر روی طلا که با بالا و پایین رفتن قیمت، سرمایهگذار سود یا زیان خواهد کرد.
۶. امور مالی :
این نوع ریسک ناشی از تصمیمات شرکت یا سرمایهگذار بوده و درواقع ریسکی غیر سیستماتیک که به آن ریسک مالی گفته میشود. مانند وقتیکه تقاضای دریافت وام میکند، میزان بدهیها را در مقابل نقدینگی افزایش میدهد و چنانچه نتواند اقساط آن را بهراحتی و در زمان مقرر پرداخت نکند، دچار ضرر شده و حتی امکان ورشکستگی نیز وجود دارد.
همانطور که اشاره شد، رابطه ریسک و بازده خطی بوده و هر دو با هم معنا پیدا میکنند. عوامل بسیاری باعث به وجود آوردن تغییرات در بازده موردانتظار و بازده واقعی میشود که ریسکهای متفاوتی را ایجاد میکنند که برخی از این عوامل خارجی و برخی از داخل مجموعه نشاءت میگیرند. میزان شناخت این عوامل و بازار و نیز اتخاذ تصمیمات درست و بهجا، قدرت ریسکپذیری شرکت یا فرد را نشان میدهد.
ارزش در معرض ریسک (Value at Risk)
ماهیت بی ثبات و پر نوسان بازار ارزهای دیجیتال برای هر کسی که آشنایی هر چند محدودی با این بازار داشته باشد روشن و واضح است. قیمت هر ارز رمزپایه تمایل دارد در مدت زمان کوتاهی دائماً در نوسان باشد. در هر لحظه ، قیمت یک ارز دیجیتال می تواند کمی صعود کند یا به طرز چشمگیری افت کند. غیرقابل پیش بینی بودن این بازار ممکن است برخی از تریدر ها و سرمایه گذاران را عصبی کند در حالی که برخی دیگر ممکن است از این نوسانات لذت ببرند و از آنها به نفع خود استفاده کنند.
خواه این نوسانات را دوست داشته باشید یا از آنها متنفر باشید ، بدیهی است که باید ریسک هایی را که باعث ایجادش می شود را در نظر بگیرید. در بازاری که سرشار از عدم اطمینان است، بحث مدیریت ریسک بسیار مهم و حیاتی است. چگونه می توان ریسک های سرمایه گذاری را ارزیابی کرد؟ ابزارهای متنوعی در بازار برای انتخاب وجود دارد که یکی از محبوب ترین ها “Value at Risk” یا ارزش در معرض ریسک است که با نماد اختصاری VAR نمایش داده می شود. هدف اصلی این ابزار محاسبه آنچه در اصل بدترین سناریویی است که می تواند هنگام معامله رخ دهد و موجب ضرر معامله گر شود می باشد.
ارزش در معرض ریسک (VaR) یعنی چه؟
VaR معیاری است که سطح دقیق ریسک مالی را در یک معامله یا سرمایه گذاری مشخص می کند. این معیار معمولا در یک دوره زمانی خاص اندازه گیری می شود و بیشترین استفاده کنندگان آن، بانک های سرمایه گذاری و تجاری هستند. آنها معمولاً از ارزش در معرض ریسک برای تعیین نسبت وقوع خسارات احتمالی که ممکن است در اوراق بهادار سازمانی آنها رخ دهد استفاده می کنند.
در بازار های مالی و معاملاتی مانند بازار ارزهای دیجیتال نیز بسیاری از آمار VaR به عنوان “علم جدید مدیریت ریسک” یاد می کنند و از آن استفاده می کنند.
مدیران ریسک معمولاً از VaR به عنوان راهی برای سنجش و کنترل میزان قرار گرفتن سرمایه در معرض خطر استفاده می کنند. می توان محاسبات VaR را در موقعیت های خاص اعمال کرد. هدف اصلی از مدل سازی VaR ، کشف ظرفیت بالقوه ضرر است. علاوه بر این ، برای تعیین احتمال وقوع ضرر تعریف شده است. فرد قادر است VaR را از طریق ارزیابی میزان تلفات احتمالی و احتمال وقوع مقدار ضرر اندازه گیری کند.
به طور کلی ، رایج ترین و سنتی ترین معیار ریسک، نوسان است. با این حال ، مسئله اصلی در مورد نوسانات این است که علاقه بسیار کمی به حرکت در جهت حرکت دارایی مورد سرمایه گذاری دارد. ارزهای دیجیتال مستعد نوسان هستند و اغلب می توانند به طور ناگهانی و به طور تصادفی به سطوح بالاتر و یا پایین تر صعود و نزول کنند و این ممکن است باعث ضرر سرمایه گذاران و تریدر ها شود.
برای بیشتر سرمایه گذاران ارزهای دیجیتال، ریسک بیشتر مربوط به احتمال از دست دادن پول است. با فرض اینکه سرمایه گذاران به احتمال ضرر و زیان اهمیت می دهند، VaR به طور موثر به دو سوال پاسخ می دهد:
سوال اول. بدترین سناریو چیست؟
سوال دوم. چقدر می توانم در یک بازه زمانی مشخص ضرر کنم؟
آمار متداول Value at Risk از سه مولفه تشکیل شده است: بازه زمانی ، سطح اطمینان و یک مقدار ضرر.
مقدار ضرر همان درصد ضرر است. هنگام در نظر گرفتن سوالاتی که VaR به آنها پاسخ می دهد ، حتماً باید این سه مولفه را در نظر داشته باشید.
بیشترین مقداری که ممکن است در کل ماه آینده ضرر کنم با سطح اطمینان 95٪ یا 99٪ چقدر است؟
حداکثر درصدی که می توانم در طی سال بعد سرمایه از دست بدهم با سطح اطمینان 95٪ یا 99٪ چقدر است؟
همانطور که مشاهده می کنید ، سوال VaR شامل سه عنصر است. یکی از آنها سطح اطمینان بالایی است که به طور معمول 95٪ یا 99٪ است. دیگری یک بازه زمانی است ، که مثلا تحت عنوان یک روز ، یک ماه یا یک سال تعیین می شود. سومین تخمین تقریبی از ضرر سرمایه گذاری است که دلار یا درصد آن را نشان می دهد.مدیریت ریسک مالی چیست؟
روش های محاسبه ارزش در معرض خطر (VaR)
به طور کلی ، سه نوع روش برای محاسبه VaR وجود دارد. روش تاریخی ، روش واریانس- کوواریانس و روش شبیه سازی مونت کارلو.
روش تاریخی : آنچه این روش انجام می دهد در نظر گرفتن بازده واقعی در داده های تاریخی است. در این روش داده ها از بدترین به بهترین رتبه بندی می شود. پس از آن ، به طور پیش فرض ، فرض می شود که تاریخ تکرار خواهد شد و این حقیقت از منظر ریسک نیز صادق است.
روش واریانس- کوواریانس : در این روش بازده متوسط و انحراف معیار در نظر گرفته می شود و با توجه به آنها یک منحنی توزیع نرمال ترسیم می شود. معمولا اگر یک پرتفوی دارایی های چندگانه داشته باشد ، نوسانات آن با استفاده از یک ماتریس واریانس– کوواریانس برای کلیه دارایی ها محاسبه می شود.
شبیه سازی مونت کارلو : این روش شامل توسعه مدلی برای بازده قیمت دارایی در آینده است. علاوه بر این ، شامل اجرای آرایه ای از آزمایشات فرضی از طریق مدل سازی است.
محاسبات VaR معمولاً از طریق مدل های مالی صورت می گیرد و با توجه به تعداد دارایی ها و پرتفوی سرمایه گذار محاسبه متفاوتی خواهد داشت.
مدیریت ریسک
در تمامی پروژه و کسب و کارهای کوچک و بزرگ چه در زمان راهاندازی و چه در طول انجام پروژه مخاطرات و مطالباتی با عنوان کلی ریسک وجود دارد. حتی در کوچکترین تصمیمات در طول روزمرگی نیز افراد در حال آنالیز آن هستند و تمامی جوانب آن را میسنجند و سپس برای آن اقدام میکنند، همین سنجش اثرات مثبت و منفی یک عمل ارزیابی ریسک آن تصمیم به شمار میرود. حال در انجام کسب و کار و پروژههای بزرگ باید بصورت منطقیتر و تخصصیتر با این ریسکها دست و پنجه نرم کرد. مساله مورد بحث در اینجا مدیریت ریسک میباشد اما قبل از هر چیزی باید بدانیم معنی ریسک چیست؟ ریسک یکی از مفاهیم اولیه، پایه ای و بسیار مهم در مدیریت مالی است و به پیش آمدهای احتمالی گفته می شود که وقوع آنها پیامدهای نامطلوبی برای سازمان به همراه دارد.
آنچه در ادامه می خوانید:
مدیریت ریسک به چه معناست؟
مدیریت ریسک به معنی شناسایی خطرات احتمالی در هنگام تصمیم گیری و ارزیابی آنها و اولویتبندیشان است که باید با استفاده هماهنگ و بهینه از منابع در دسترس بتوان تاثیر اتفاقات ناگوار موجود را به حداقل رساند و زمینه را برای محقق نمودن فرصتها فراهم آورد. اصولا کلمه ریسک در هنگام برخورد با ضرر به میان میآید ولی هر جا که چه ضرر و چه سود در میان باشد احتمال ریسک وجود دارد. ضرر و زیان و خطرات احتمالی در هر زمینهای امکان مواجهه دارد و با مدیریت ریسک میتوان آنها را تا حد امکان مهار نمود.
در هر تجارت و کسب و کاری منظور از مدیریت ریسک یعنی فرایندی که طی آن عدم قطعیتهای تصمیم پیشرو شناسایی، تحلیل و پذیرفته شوند. کسی که قصد مدیریت ریسکهای موجود را دارد شناسایی و یافتن ریسکهای موجود اولین وظیفه او محسوب میشود. او در ادامه باید بتواند میزان تاثیر و کیفیت ریسکها را بررسی نماید و سپس بعد از آن با توجه به بزرگی و تاثیر آن تصمیم به پذیرش یا عدم پذیرش بگیرد.
هر پروژهای در زمان آغاز باید مورد آنالیز قرار بگیرد و مدیر پروژه بتواند ریسکهای موجود را شناسایی و در مورد آنها تصمیم گیری نماید. پس از آغاز پروژه باید برای کنترل ریسکها بازه زمانی تعیین نمود که متناسب با حجم و اندازه پروژه میباشد. با توجه به بزرگی و اهمیت پروژه این بازهها برای آنالیز ریسکهای موجود میتواند یک ماهه تا یک ساله باشد. ریسکها میتوانند به دو صورت نسبی و مطلق وجود داشته باشند و سرمایه گذاران میتوانند با درک اشکال مختلف ریسکهای موجود سود و زیانهای پیشرو را به درستی تجزیه و تحلیل نمایند.
آشنایی با انواع ریسک
ریسک خالص
منظور از ریسک خالص ریسکی است که نتیجه مورد انتظاری که وجود دارد ضرر است مثل احتمال وقوع آتش سوزی، تصادف، دزدی، وقوع جنگ و تاثیر بر سرمایه گذاری و …
ریسک برد و باخت
ریسک برد و باخت که در این مورد تنها به ضررها پرداخته نمیشود و ممکن است با انجام آن هم سود برد و هم ضرر مثل سرمایه گذاری در بورس ، تصمیم راجع به تولید محصول جدید و …
ریسک تطبیق
ریسک تطبیق عبارت است از احتمال زیان برآمده از شمول جریمهها و مجازاتهای قانونی، تنبیهات نظارتی و آسیب به حسن شهرت یک بانک، به مدیریت ریسک مالی چیست؟ خاطر عدم رعایت قوانین و مقررات ناظر بر فعالیتهای بانکی می باشد.
5 مورد از مراحل مدیریت ریسک
- در مرحله اول باید هدف را مشخص نمود و قبل از انجام پروژه و رسیدن به هدف مورد نظر باید به این سوال توجه داشت که برای انجام پروژه چقدر باید ریسک نمود.
- شناسایی ریسکهای احتمالی که باید در هنگام آغاز کار تمامی خطراتی که ممکن است با آن مواجه شد در نظر گرفت تا در هنگام بروز آمادگی برخورد با آن را داشت.
- ارزیابی ریسکها به نحوی که پس از شناسایی آنها را به ترتیب اهمیتی که دارند اولویت بندی نمود و میزان و قدرت تحمل هر ریسک را مشخص کرد.
- راه حل مناسب در صورت بروز هر ریسک را باید ارائه داد و اقدام مناسب هر کدام را تعیین نمود.
- در آخرین مرحله باید نظارت ویژهای بر روی استراتژی که برای هر ریسک تعیین شده و در هنگام مواجهه با آن مورد استفاده قرار گرفته است داشت تا کارایی آن مشخص شود. این مرحله به گزارش گیری و جمع آوری اطلاعات نیاز دارد.
همچنین شما به کمک نرم افزار مدیریت ریسک علاوه بر افزایش دقت، سرعت و کیفیت با بانک های اطلاعاتی و تحلیل و گزارشات ،می توانید بصورت کاملا هوشمندانه، کسب و کارهای خود را مدیریت کرده، توسعه و بهبود ببخشید. برای اینکه نرم افزار مدیریت ریسک کاربرد لازم را داشته باشد، حتما باید با سیستم اطلاعاتی سازمان هماهنگ باشد.
آیا مدیریت ریسک تاثیری در پیشرفت سازمان دارد؟
در هر سازمان قطعا ریسکها و خطرات احتمالی وجود دارد. اگر بتوان استراتژیهای مناسبی برای مواجهه با ریسکهای احتمالی در نظر گرفت و فرایند موثری در مدیریت ریسک در کسب و کار داشت قطعا به سازمان کمک میکند تا بتواند خطرات، نقاط قوت و ضعف، فرصتها و تهدیدها را شناسایی کرده و برای هرکدام برنامهریزی نماید و در زمان وقوع هر اتفاق بتواند بهترین تصمیم را برای مقابله با آن بگیرد.
هر سازمان باید بتواند برای تضمین موفقیت خود و مدیریت ریسک روشهای مقابله با ریسکها را برای خود تعریف کند تا آنها را از خود دور نماید و یا در صورت بروز مدیریت ریسک مالی چیست؟ آنها را شناسایی کند و اثرات آن را بتواند کاهش دهد. رسیدن به اهداف سازمان وابسته به برنامه ریزی، آماده سازی، نتایج و ارزیابی نتایج مدیریت ریسک میباشد که توضیح مختصری در مورد هر کدام داده میشود.
آموزش مدیریت ریسک و سرمایه در بورس
سالها پیش وقتی در بازار طلای تهران فعالیت میکردم، اسم فردی به گوشم خورد که میگفتند خیلی خوب کار میکند و همیشه فکر میکردم این فرد از نظر تکنیکال و فاندمنتال در سطح بالایی است.چند ماه بعد خیلی اتفاقی با این فرد برخوردی داشتم و توانستم ۲ ساعتی با او صحبت کنم. وقتی از نحوه کارش برای من صحبت میکرد به این نتیجه رسیدم که او اصلاً روش تکنیکال را نمیشناخت و از نظر فاندمنتال هم از دید من در سطح استانداردی نبود.(پیشنهاد میکنم مقاله ساعت کار فارکس را هم بخوانید)
این سؤال مهم برای من به وجود آمد که این فرد چگونه از بازار بسیار پرتلاطم میتواند سودهای بسیار خوبی کسب کند ؟؟؟
وقتی با سؤالهایم بیشتر در استراتژی معاملاتی او ریز شدم، به این نتیجه رسیدم که او مدیریت سرمایه و ریسک را در کلاس بسیار بالایی رعایت میکند و این مدیریت سرمایه را بهواسطه تجربهای که در معاملاتش از بازار کسب کرده بود، به دست آورده است.این فرد بعد از زیانهای زیادی که به سرمایهاش تحمیل شد به این نتیجه رسیده بود که:
- در هر شرایطی از بازار، به زیان جا ندهد.
- در هر شرایطی از بازار، به سود جای زیادی دهد
- نقطه ورود اهمیت ندارد و مهم نقطه خروج است. جایی که باید از معامله فرار کرد
- این فرد در ابتدا با درصد کمی از سرمایهاش وارد معامله میشد و اگر بازار در جهت تفکر او حرکت میکرد حجم سرمایهگذاری را افزایش میداد
- این فرد اگر بازار را به شکلی میدید که مخالف نظر اولیه خود است پله کانی معاملات خود را میبست و غیره
دوستان در بورس اوراق بهادار موردی که معامله گر را به درآمد مستمر میرساند مدیریت ریسک و سرمایه در بورس است. در این ویدیو سعی کردیم به صورت جامع و با بیانی ساده به آموزش مدیریت ریسک و سرمایه در بورس ایران بپردازیم.
روش کار معامله گران حرفهای
معامله گران حرفهای جهان با روشهای متفاوتی به این سطح معامله گری رسیدهاند، ولی همه آنها در یک نکته مشترک هستند. آنها از روشهای معاملاتی پیچیده بهشدت دوری میکنند و روش شخصی خود را خلق کردهاند که برگرفته از چند بند ساده ولی کارآمد است. آنها در طی زمان، روش معاملاتی خود را کاملاً شناخته و از بعدهای متفاوتی آن را مورد آزمایش قرار دادهاند؛ بهطوریکه به آن ایمان آوردهاند و با همین روش به بلوغ معامله گری خود رسیدهاند. این افراد بیشتر تمرکز خود را روی مدیریت ریسک و مدیریت سرمایه گذاشته و با یک روانشناسی قوی به آن وفادار میمانند.(مقاله آیا بیت کوین قانونی است را هم مطالعه کنید)
مدیریت ریسک و مدیریت سرمایه در بورس ۲ مورد بسیار متفاوت هستند و کارایی آنها نیز در سیستم معاملاتی بسیار پرنگ است. مدیریت ریسک در بورس و مدیریت سرمایه در بورس ضامن بقای معامله گر در مسیر معامله گری است.
مدیریت سرمایه در بورس ایران:
مدیریت سرمایه مانند سُکان کشتی است، سُکان بهتنهایی کشتی را به مقصد نمیرساند ولی بدون سُکان هم بعید است بتوان به مقصد رسید.
مدیریت ریسک در بورس ایران:
مدیریت ریسک در بورس یکی از مهمترین پایههای رسیدن به سطح معامله گری حرفهای است. یک معامله گرحرفهای که قصد دارد مدیریت ریسک قدرتمندی را برای خود طراحی کند، باید بر حرکات قیمت در بازارهای موردتوجه خود، اشراف کامل داشته باشد. پس فردی میتواند مدیریت ریسک حرفهای طراحی کند که روندهای حرکتی قیمت را در بازار بشناسد.(برای طراحی مدیریت ریسک کارا معامله گر باید به تحلیل تکنیکال یا فاندامنتال اشراف داشته باشد)
به معنی واقعی کلمه:
مدیریت ریسک و مدیریت سرمایه اساس تبدیل شدن به معامله گر حرفهای است.
نکته بسیار مهم در مورد مدیریت ریسک و سرمایه در بورس:
معاملهگر حرفهای بر اساس شرایط بازار، ریسک معاملات خود را تغییر میدهد.
مثال
وقتی شرایط بازار بحرانی است، معاملهگر حرفهای با ریسک پایین کار میکند.
وقتی شرایط بازار قابل پیشبینی است، معاملهگر حرفهای با ریسک بالا کار میکند.
وقتی شرایط بازار در حالتی است که امکان به وجود آمدن بحران وجود دارد، معاملهگر حرفهای با ریسک متوسط کار میکند.
مدیریت ریسک در نظام مالی
بسیاری از افراد، شرکتها و دولتها با ریسک مالی مواجهاند. این ریسکها شامل ریسک نکول و ریسک تغییر نرخ بهره، تغییر نرخ ارز، تغییر قیمت مواد اولیه و تغییر قیمت فروش است. این ریسکها اغلب از طریق معامله قراردادهایی که به کار پوشش ریسک میآیند مدیریت میشوند.
برای مثال، یک کشاورز و یک تولیدکننده مواد غذایی، هر دو با ریسک مشابه و مرتبط باقیمت غلات مواجهاند. هراس کشاورز از این است که وقتی گندم آماده فروش شد، قیمت آن کمتر از قیمت مورد انتظارش شود؛ درحالیکه ترس تولیدکننده مواد غذایی از این است که قیمت غلات بیشتر از قیمت مورد انتظارش باشد. هر دو آنها میتوانند با این ریسکها مواجه نشوند، به این شرط که کشاورز با تولیدکننده مواد غذایی با انعقاد پیمان آتی مبنی بر فروش مقدارمشخصی گندم در آینده به قیمت توافقی اقدام کند. با عقد قرارداد معامله در آینده که قیمت مبادلات آتی را مشخص میکند، آنها دیگر با مشکل تغییر قیمت غلات در آینده مواجه نخواهد بود.
بهطورکلی، پوششدهندگان ریسک برای خنثی کردن یا بیمه کردن خود در قبال ریسکهای مورد دغدغهشان دادوستد میکنند. آنها ممکن است برای انتقال ریسک به دیگر موجودیتهایی که تمایل بیشتری به قبول ریسک دارند علاوه بر پیمان آتی از قراردادهای آتی، قرارداد اختیار یا قرارداد بیمه استفاده کنند. اغلب اوقات پوششدهندگان ریسک و دیگر موجودیتها با ریسکهای کاملاً متضادی مواجهاند؛ بنابراین، همانگونه که در مثال غلات نیز دیدیم این انتقال و ریسک برای هر دو طرف امنیت بیشتری به وجود میآورد.
نظام مالی زمانی موجب تسهیل فرایند مدیریت ریسک میشود که بازارهای نقد شوندهای وجود داشته باشد که در آن مدیران ریسک بتوانند ابزارهای مرتبط با ریسک را معامله کنند، بدون اینکه هزینه معامله زیادی متحمل شوند. بانکهای سرمایهگذاری، بورسها و شرکتهای بیمه منابع قابلتوجهی را به طراحی قراردادهایی اینچنین و نیز حصول اطمینان از اینکه آنها در یک بازار نقد شونده معامله میشوند اختصاص میدهند. زمانی که چنین بازارهایی وجود داشته باشد مردم بهتر میتوانند ریسکهای خود را مدیریت کنند و اغلب برای انجام فعالیتهای مخاطره انگیزی که انتظار میرود سودآور باشد، تمایل بیشتری دارند.
دیدگاه شما