مثال و تکنیک‌ در ترید


اطلاعات الگوی ساعت در بورس

استراتژی پوزیشن تریدینک چیست؟

استراتژی چگونه از پوزیشن تریدینک در ترید استفاده کنیم؟

پوزیشن تریدینگ با اینکه سرمایه‌گذاری به حساب نمی‌آید ولی آن را می‌توان طولانی‌ترین نوع ترید نامید. بازار داغ ارزهای دیجیتال باعث شده‌است بسیاری برای کسب درآمد از این بازار، به یکی از مرسوم‌ترین روش‌ها یعنی معامله کردن روی بیاورند. ازین‌رو افراد ملزم به شناخت ابزارها و استراتژی‌های متنوع برای کسب سود بیشتر هستند. یکی از رایج‌ترین راهکارها استفاده از استراتژی پوزیشن تریدینگ است. در این مقاله ابتدا به شناخت روش Position trading می‌پردازیم و سپس نحوه استفاده از آن در بازار ارز دیجیتال را توضیح خواهیم داد.

استراتژی پوزیشن تریدینگ چیست؟

به مفهوم ساده پوزیشن به مقدار دارایی یا سهام یا ارز شما در یک بازار مالی گفته می‌شود. برای کسب درآمد از این دارایی‌ها روش‌های متفاوتی وجود دارد. یکی از پرطرفداران‌ترین روش‌ها، هولد کردن پوزیشن یا نگه‌داری این پوزیشن برای زمانی طولانی است تا ارزش آن بیشتر شود.

روش دیگر معامله کردن این دارایی در بازه‌های زمانی متفاوت در بازار است. بسته به زمان باز و بسته شدن پوزیشن، به دسته‌های بلند مدت و کوتاه مدت تقسیم می‌شوند. پوزیشن تریدینگ بزرگ‌ترین تایم فریم را در برمی‌گیرد از این‌رو شباهت‌هایی هم به هولد کردن دارد؛ بنابراین برای استفاده درست از این روش باید با تکنیک‌های position trading آشنا شویم.

ممکن است یک پوزیشن از چند ماه تا حتی چند سال نیز باز بماند. با این حال بسته به بازاری مثال و تکنیک‌ در ترید که در آن فعالیت می‌کنید احتمالاً در یک سال تا ۱۰ بار نیز از این استراتژی بهره ببرید. پس بهتر است با این استراتژی در بازارهای مختلف آشنا شویم. با این حال در تمام معاملات باید حد ضرر را فراموش نکرد.

تفاوت پوزیشن تریدینگ و هولد کردن در این است که هولدرها، پوزیشن‌شان را برای مدت طولانی‌تری نگه می‌دارند. اما در position trading نگهداری پوزیشن‌ها محدودتر است و سرمایه‌گذاری روی ترندها و روندهای برتر صورت می‌گیرد. اصولاً در این روش از اخبار فاندمنتال بازار مربوطه استفاده می‌شود اما برخی ابزارهای تحلیل تکنیکال نیز در انتخاب زمان ورود به پوزیشن تأثیرگذار هستند. استفاده از این روش اثر نوسانات بازار را روی پوزیشن ما به حداقل می‌رساند.

پوزیشن تریدینگ در بازار ارزهای دیجیتال

برما پوشیده نیست که بازار بورس که سهام شرکت‌ها در آن قرار دارد به مراتب نسبت به بازارهای فارکس و بازار ارزهای دیجیتال از ثبات بالاتری برخوردار است؛ بنابراین همین امر باعث می‌شود فضا برای استفاده از استراتژی پوزیشن تریدینگ مهیا باشد. از آنجا که در بازار بورس تحلیل فاندمنتال شرکت‌ها نقشی اساسی در سرمایه‌گذاری دارد باید قبل از ورود به پوزیشن‌های بلند مدت، در مورد مدل تجاری شرکت‌ها (Business Model) و ارزیابی بنیادی آنها به خوبی تحقیق شود.

به دلیل نوسانات موجود در بازار فارکس، پوزیشن تریدرها کمتر سراغ معاملات جفت ارز کشورها می‌روند. تریدرهای روزانه با تکیه بر تحلیل‌های تکنیکال در این بازار فعالیت بیشتری دارند. با این حال برخی اخبار سیاسی تأثیر بسیار زیادی روی روند کلی جفت‌های معاملاتی در دوره‌های ۶ ماهه و بیشتر دارد. ازین رو اگر با استراتژِی position trading وارد این بازار شدید، پیگیر اخباری مانند GDP, NFP، میزان خرده فروشی و غیره باشید.

نفت، طلا، نقره، مس و… کالاهایی هستند که همانند بازار سهام، در بازار خود شاهد نوسانات کمتری هستند؛ بنابراین در معاملات این قبیل کالاها نیز می‌توان از استراتژی پوزیشن تریدینگ بهره برد.

بازار شاخص‌ها (indices) به گروهی از شرکت‌ها اطلاق می‌شود که لزوماً ارتباط خاصی با یکدیگر ندارند و معمولاً از لحاظ جغرافیایی به هم نزدیک هستند، مانند نزدک، داو جونز و FTSE 100. به عنوان مثال FTSE100 شاخص سلامت شاخص قیمت ۱۰۰ شرکت برتر انگلستان است. این شاخص‌ها از افت و خیز کمتری برخوردار هستند و معمولاً پوزیشن تریدرها در این بازار نیز به خوبی فعالیت می‌کنند.

می‌دانیم که ارزهای دیجیتال نسبت به سایر بازارهای مالی نوسانات بیشتری را شاهد است. از این نظر تریدرها تنها زمانیکه در بازار حباب به وجود می‌آید از تکنیک پوزیشن تریدینگ استفاده می‌کنند و قبل از ترکیدن حباب پوزیشن خود را می‌بندند. کریپتوکارنسی‌ها به شدت پرنوسان هستند و تریدرها باید برای سرمایه‌گذاری‌های بلند مدت حتماً ریسک‌های این روش را بسنجند.

آشنایی با الگوی ساعت در بورس

تمام کسانی که به تازگی وارد بازار بورس شده‌اند، یقیناً با هدف افزایش سرمایه‌ در این بازار سرمایه‌گذاری کرده‌اند. اما نکته‌ی مهمی که باید به آن توجه داشت این است که بورس، بازاری بر اساس شانس و احتمالات نیست! لذا برای رسیدن به سود قطعی در این بازار پرتلاطم نیاز به استفاده از چندین دوره آموزش بورس دارید. فراموش نکنید که اگر بدون داشتن مهارت و تسلط کافی وارد بازارهای مالی مانند بورس شوید، با ضررهای جبران‌ناپذیری مواجه خواهید شد. تابلوخوانی و یادگیری الگوهای ساده، از شما یک تریدر حرفه‌ای خواهد ساخت. یکی از این الگوهای ساده که با یادگیری آن می‌توانید میزان موفقیت خود را در سهم‌هایی که خرید و فروش می‌کنید افزایش دهید، الگوی ساعت می‌باشد. در این مقاله از سری مقالات آموزش بورس چراغ ، به بررسی این موضوع می‌پردازیم که تکنیک الگوی ساعت در بورس چگونه به سرمایه‌گذاران برای رسیدن به سود بیش‌تر کمک می‌کند. الگوی ساعت از مباحث تحلیل تکنیکال بورس است. توصیه می‌شود آموزش تحلیل تکنیکال مقدماتی را از دست ندهید.

مفهوم الگوی ساعت در بورس چیست؟

الگوی ساعت در بورس

الگوی ساعت در بورس

در طول بازار ممکن است سهام به قیمت‌های مختلف معامله شود. در بازارهای معاملاتی برای هر سهمی یک بازه‌ی قیمتی وجود دارد. به طور مثال، سهم بر اساس قیمتی که روز قبل داشته است، می‌تواند در محدوده‌ی ۵ درصد بالاتر و یا ۵ درصد پایین‌تر معامله شود. اما گاهی پیش می‌آید که بر اثر یک گزارش خبری و یا موضوع مثبت، استقبال از سهم در بازار به یکباره افزایش می‌یابد. در چنین حالتی قیمت سهم افزایش می‌یابد و روی ماکزیمم قیمت ثابت می‌شود. زمانی‌که سهم کاملاً آزادانه و بیشتر از حجم مبنا معامله شود و قیمت آخرین معامله حداقل ۲ درصد از قیمت پایانی بالاتر باشد، در اصطلاح می‌گوییم که الگوی ساعت اتفاق افتاده است. پس منظور از الگوی ساعت در بورس این است که قیمت پایانی سهم از قیمت آخرین معامله جا می‌ماند. دقت داشته باشید قیمت پایانی سهم، همان میانگین قیمت کل معاملات سهم در طول روز می‌باشد.

پیش‌بینی روند سهم با استفاده از الگوی ساعت در بورس

وقتی که الگوی ساعت در بورس اتفاق می‌افتد و قیمت آخرین معامله حداقل ۲ درصد از قیمت پایانی بیشتر می‌شود، می‌توان سیگنال خوبی را برای روند صعودی سهم پیش‌بینی کرد. این حداقل ۲ درصد بالاتر به این معناست که افراد حاضر شده‌اند تا ۲ درصد مثبت تابلوی فردای آن سهم را خریداری کنند. بنابراین الگوی ساعتی تکنیک مناسبی برای خرید سهم می‌باشد. چرا که، قیمت پایانی روز قبل مبنای قیمت گذاری روز بعد است که این موضوع می‌تواند برای پیش‌بینی وضعیت سهم در روز آینده بسیار مفید باشد. البته در استفاده از تکنیک الگوی ساعت باید به دو موضوع مهم توجه داشته باشید:

۱. برای بررسی الگوی ساعت بایستی دقت داشته باشید که تعداد خریداران حقیقی از تعداد فروشندگان حقیقی بیشتر باشد. اگر در انتهای بازار سهم را چک می‌کنید، مطمئن شوید که نسبت خرید به فروش روند صعودی داشته باشد.

۲. دومین نکته‌ای که باید به آن توجه داشته باشید این است که معاملات سهم را چک کنید. به این صورت که ابتدا کنار نماد ساعت در سایت tsetmc.com کلیک کنید. سپس از قسمت ریز معاملات به انتهای بازار بروید. چنانچه اختلاف معناداری بین آخرین قیمت معاملاتی و قیمت پایانی مشاهده کردید بدانید که الگوی ساعتی در بورس اتفاق افتاده است.

فیلتر الگوی ساعت در بورس چیست؟

فیلتر الگوی ساعت در بورس

فیلتر الگوی ساعت در بورس

به عنوان یک معامله‌گر حرفه‌ای که در بازارهای مالی و سرمایه مشغول فعالیت می‌باشد، باید با فیلترنویسی و کاربرد آن آشنایی کافی داشته باشید. فیلترها، از جمله ابزارهای «سایت مدیریت فناوری بورس تهران» هستند که به تریدرها برای شناسایی سهم‌هایی با ویژگی‌های خاص کمک می‌کنند. در واقع، فیلترها یک سری فرمول ریاضی هستند که پس از وارد کردن آن‌ها در سایت می‌توانید سهم مورد نظرتان را برای خرید و یا فروش پیدا کنید. البته فیلترهای متنوعی وجود دارد که شما با توجه به نوع نیازتان می‌توانید یکی از آن‌ها را استفاده کنید. همان‌طور که پیش از این هم گفتیم، الگوی ساعت در بورس راجع به سهم‌هایی که قیمت آخرین معامله‌ی آن‌ها حداقل ۲ درصد از قیمت پایانی آن سهم بیشتر است، صدق می‌کند.

چنانچه در حال تصمیم‌گیری برای خرید و فروش یک سهم هستید و می‌خواهید مطمئن شوید که تکنیک الگوی ساعت راجع به آن سهم صدق می‌کند، باید فیلتر مربوطه به این سهم را در سایت مدیریت بورس وارد نمایید. به این صورت که ابتدا به قسمت دیده بان بازار در سایت tsetmc.com بروید. سپس در قسمت فیلتر، فیلتر الگوی ساعت را وارد نمایید. فیلتر الگوی ساعت در بورس به صورت فرمول ریاضی زیر می‌باشد:

اطلاعاتی که الگوی ساعت در بورس در اختیار تریدرها می‌گذارد

اطلاعاتی که الگوی ساعت در بورس در اختیار تریدرها می‌گذارد

اطلاعات الگوی ساعت در بورس

جالب است بدانید که ۳۰ دقیقه‌ی پایانی بازار، اطلاعات مهم و کاربردی‌ را از فردای معاملاتی سهم در اختیار معامله‌گران قرار می‌دهد! با کمی دقت و توجه به قیمت پایانی سهم و قیمت آخرین معامله، می‌توان اطلاعات مهمی راجع به سهم در روز کاری بعدی به دست آورد. اطلاعاتی همچون مثبت و یا منفی بودن سهم و همچنین صف خرید و فروش سهم. با این تفاسیر می‌توان گفت که این ۳۰ دقیقه‌ی پایانی برای سرمایه‌گذاران بازار سرمایه بسیار سرنوشت‌ساز است. آن‌ها با کمی دقت و هوشیاری می‌توانند ضررهای کمتری را متوجه سرمایه‌ی خود سازند. در ادامه، راجع به اطلاعاتی که تکنیک الگوی ساعت در بورس در اختیار معامله‌گران قرار می‌دهد، صحبت خواهیم کرد.

شناسایی سهام مثبت در روز آینده

تکنیک الگوی ساعت در بورس به سرمایه‌گذاران کمک می‌کند تا سهامی را خریداری کنند که به احتمال هشتاد درصد فردا مثبت خواهد بود. چنانچه در نیم ساعت پایانی بازار آخرین قیمت سهمی ۵/۱ درصد بیشتر از قیمت پایانی آن باشد، به احتمال خیلی زیاد قیمت این سهم در روز بعد مثبت خواهد بود.

شناسایی سهام منفی در روز آینده

مطلع شدن از سهام منفی در روز آینده، یکی دیگر از اطلاعات مهمی است که تکنیک الگوی ساعت در بورس در اختیار تریدرها می‌گذارد. در صورتی که در نیم ساعت پایانی بازار آخرین قیمت سهمی ۵/۱ درصد کم‌تر از قیمت پایانی آن باشد، این سهم به احتمال هشتاد درصد فردا منفی خواهد بود. دقت داشته باشید که قیمت هر سهم بر اساس تغییرات عرضه و تقاضای بازار در هر لحظه قابل تغییر می‌باشد. اگر تعداد فروشندگان یک سهم از تعداد خریداران آن بیشتر باشد، قیمت آن سهم منفی خواهد شد. به این ترتیب تکنیک الگوی ساعت به شما کمک خواهد کرد تا متوجه شوید که اگر میزان فروش یک سهم از تقاضای آن برای خرید بیشتر باشد، به احتمال خیلی قوی این سهم در روز آینده منفی خواهد شد.

شناسایی سهمی که روز آینده در صف خرید خواهد بود

تکنیک الگوی ساعت در بورس برای شناسایی سهمی که روز آینده در صف خرید خواهد بود نیز بسیار مفید خواهد بود. سهامداران با استفاده از این تکنیک می‌توانند سهامی را خریداری کنند که به احتمال هشتاد درصد، روز آیند در صف خرید خواهد بود. در صورتی که در نیم ساعت پایانی بازار آخرین قیمت سهم ۲ درصد بیشتر از قیمت پایانی آن باشد، به احتمال خیلی زیاد این سهم فردا در صف خرید خواهد بود.

شناسایی سهمی که روز آینده در صف فروش خواهد بود

با توجه به الگوی ساعت در بورس به راحتی می‌توان فهمید که کدام سهام روز آینده در صف فروش خواهد بود. این تکنیک به تریدرها کمک می‌کند تا سهامی را شناسایی کنند که به احتمال هشتاد درصد فردا در صف فروش خواهد بود. اگر در نیم ساعت پایانی بازار آخرین قیمت سهمی ۲ درصد کم‌تر از قیمت پایانی آن باشد، این سهم به احتمال زیاد در روز آینده منفی است و در صف فروش خواهد بود.

نکته: در استفاده از الگوی ساعت در بورس و شناسایی صف خرید و فروش سهم باید به یک نکته‌ی خیلی مهم توجه داشته باشید. این را همیشه به خاطر داشته باشید که داشتن صف خرید برای سهم، الزاماً به معنای رشد حتمی آن در روزهای آتی نخواهد بود. به همین ترتیب داشتن صف فروش برای سهم هم دلیل محکم بر افت قیمت سهم در روزهای آینده نخواهد بود. بنابراین، به تمام سهامداران عزیز توصیه می‌شود که صف خرید و فروش یک سهم را به تنهایی ملاک تصمیم‌گیری‌های خودتان قرار ندهید.

سخن آخر

در این مقاله از سایت استخدام و آموزش چراغ به بررسی مفهوم تکنیک الگوی ساعت در بورس پرداختیم و گفتیم که این تکنیک چگونه موجب دستیابی معامله‌گران به سود بیشتر خواهد شد. یادگیری این الگوی ساده و الگوهای دیگر و همچنین نحوه‌ی تابلوخوانی در بورس به شما کمک خواهد کرد تا با اطمینان خاطر بیشتری وارد بازارهای مالی و سرمایه شوید. در تابلوهای مرتبط با یک سهم، اطلاعات زیادی نهفته است که استخراج این اطلاعات می‌تواند شما را بیش از پیش به موفقیت نزدیکتر کند. چراغ به عنوان نسل جدیدی از پلتفرم‌های آموزش و استخدام در تلاش است تا با بیان نکات آموزشی مفید در زمینه‌ی بورس به شما برای ورود و سرمایه‌گذاری صحیح در این بازار پرنوسان کمک کند.

استراتژی معاملاتی چیست؟ نحوه انتخاب یک استراتژی موفق

استراتژی معاملاتی موفق

تبدیل‌ شدن به یک معامله‌گر موفق هدف همه سرمایه‌گذاران در بازار سرمایه است. این که پول شما از طریق سرمایه‌گذاری‌هایی که انجام می‌دهید موجب کسب درآمد شود، بسیار جذاب است اما بازار بورس مانند هر نوع سرمایه‌گذاری دیگر همان‌طور که از ظرفیت رشد و کسب سود برخوردار است؛ احتمال شکست نیز در آن وجود دارد و می‌تواند ضررهای سنگینی را در پی داشته باشد. راهکارهای مختلفی برای کنترل ریسک و ضرر و همچنین افزایش سودآوری در بازار بورس وجود دارد که از مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به داشتن استراتژی معاملاتی اشاره کرد. در این مقاله سعی بر آن است که بگوییم چگونه یک استراتژی معاملاتی موفق ایجاد کنیم؟

استراتژی معاملاتی چیست؟

استراتژی در لغت به معنای تعیین هدف و راهبری است. در بازار بورس و بازارهای مالی دیگر، سرمایه‌گذاران نیاز به استراتژی مالی دارند. اما منظور از استراتژی معاملاتی چیست؟ منظور از این اصطلاح این است که سرمایه‌گذاران باید بدانند سرمایه خود را در کجا، چه وقت و مثال و تکنیک‌ در ترید به چه میزانی هزینه کنند تا بازدهی مثبتی نصیب‌شان شود. تعیین استراتژی به آسانی تعریف معنای آن نیست. سرمایه‌گذار باید بازار را بشناسد، از اوضاع اقتصادی کشور با خبر باشد، بتواند آینده را پیشبینی کند و در نهایت بهترین تصمیم را بگیرد. برای تعیین استراتژی معاملاتی، معمولا از روش‌های تکنیکال یا بنیادی یا ترکیبی از هر دو استفاده می‌شود. با استفاده از این روش‌ها سرمایه‌گذار می‌تواند روند بازار را تشخیص دهد و در مورد زمان مناسب ورود و خروج، حجم سرمایه، افق زمانی، انتخاب صنایع و شرکت‌ها و … تصمیم بگیرد.

بهترین استراتژی معاملاتی برای کسب سود بیشتر

همانطور که توضیح داده شد، به ازای هر معامله‌گر، یک استراتژی معاملاتی وجود دارد. به عبارت دیگر تعیین استراتژی معاملاتی، به میزان سرمایه، ریسک‌پذیری معامله‌گر، اتفاقات بازار و … بستگی دارد. بهترین استراتژی معاملاتی، شخصی‌ترین استراتژی معاملاتی است. یعنی برنامه‌ای که برای شخص معامله‌گر تبیین شده باشد. از طرف دیگر داشتن افق زمانی، شناخت ریسک‌های بازار، انتخاب زمان ورود و خروج به سهام، متنوع‌سازی سبد سرمایه‌گذاری، خرید صندوق‌های سرمایه‌گذاری و … از جمله مواردی است که در تبیین استراتژی معاملاتی برای کسب سود بیشتر می‌تواند مورد بررسی قرار گیرد.

چگونه یک استراتژی معاملاتی موفق طراحی کنیم؟

یک معامله‌گر حرفه‌ای برای تغییرات و رفتارهای بازار، برنامه مشخص و از پیش تعیین‌شده‌ای دارد و هر رفتار غیر قابل ‌پیش‌بینی آن را مدیریت می‌کند. به زبان ساده می‌توان گفت استراتژی‌های معاملاتی مجموعه قوانینی هستند که بر روش کلی معامله‌گر در هنگام معامله در بازارهای مالی نظارت دارد و معامله‌گر از طریق آن به خرید و فروش سهام می‌پردازد.

یک معامله‌گر تنها با داشتن استراتژی معاملاتی قادر به حفظ سرمایه خود خواهد بود. در غیر این صورت ممکن است به دلیل هیجانی بودن جو بازار، کل سرمایه خود را از دست دهد. بنابراین داشتن یک استراتژی مدون و مکتوب به تمام فعالیت‌های معامله‌گر نظم می‌دهد. این مهم از تأثیر هر عامل منفی بر روحیه سرمایه‌گذار جلوگیری کرده و به او کمک می‌کند تا با اتکا به استراتژی شخصی خود به معامله بپردازد و دچار احساساتی چون ترس، طمع، خشم و… نشود.

نقش استراتژی معاملاتی در موفقیت معامله گران

بارها گفته شده که بازار بورس بازار پرریسکی است. به این معنی که ممکن است نه تنها سرمایه شما آورده مثبتی نداشته باشد، بلکه اصل ان هم مورد تهدید واقع شود. معامله‌گرانی می‌توانند در بازار پرنوسان امروز از سرمایه خود محافظت کرده و در قدم بعدی سود کسب کننده که استراتژی معاملاتی داشته باشند. نقش استراتژی معاملاتی در موفقیت معامله گران این است که باعث می‌شود با شناخت همه جوانب، بهترین تصمیم را بگیرند و در مسیری قدم بردارند که مناسب آن‌ها است. بدون استراتژی معاملاتی مناسب، نمی‌توان در بازار بورس به موفقیت دست یافت و این موفقیت را حفظ کرد. حتی در مواردی، امکان از بین رفتن اصل سرمایه نیز وجود دارد. بنابراین سرمایه‌گذاران باید دانش و مهارت لازم برای تعیین استراتژی را به دست آورند یا از روش‌های سرمایه‌گذاری غیر مستقیم استفاده کنند.

انواع استراتژی‌های معاملاتی

استراتژی‌های معاملاتی بسیار زیاد هستند و تنوع بالایی دارد به طوری که می‌توان ادعا کرد که به ازای هر شخص فعال در بازار سرمایه، یک استراتژی معاملاتی وجود دارد. چرا که اساسا استراتژی معاملاتی سلیقه‌ای است و بر مبنای تشخیص هر سرمایه‌گذار طراحی می‌شود.

اما به صورت کلی برای استراتژی معاملاتی می‌توان دو روش تحلیلی در نظر گرفت که این دو روش شامل تحلیل تکنیکال یا نموداری و تحلیل فاندمنتال یا بنیادی می‌شوند. البته هیچ کدام از استراتژی‌های معاملاتی در بازار سرمایه بر دیگری ارجحیت ندارند و در اصل ترکیب این دو استراتژی است که می‌تواند به کسب سود و موفقیت در معامله منتهی شود. در زیر چهار مورد از رایج‌ترین استراتژی‌های معاملاتی که بر اساس نمودارهای تکنیکال صورت می‌گیرد را شرح داده‌ایم.

  1. معاملات روزانه: در معاملات روزانه، موقعیت‌های خرید در همان روز بسته می‌شوند. معمولا این نوع استراتژی معاملاتی توسط تریدرهای حرفه‌ای یا بازارسازان انجام می‌شود.
  2. معاملات موقعیت: در معاملات موقعیت از نمودارهای بلندمدت (روزانه تا ماهانه) و ترکیب آن‌ها با روش‌های دیگر برای تعیین روند فعلی بازار استفاده می‌شود.
  3. معاملات نوسانات: معمولا با شکسته شدن روند، معامله‌گران نوسان‌گیر وارد بازی می‌شوند و با شروع نوسان قیمت، خرید یا فروش می‌کنند.
  4. معاملات اسکالپینگ: اسکالپ تریدینگ یا اسکالپینگ یکی از استراتژی‌هایی معاملاتی زود بازده است و تریدرهای فعال از این روش استفاده می‌کنند. در این استراتژی اختلاف کارمزدهای خرید و فروش شناسایی و بررسی می‌شوند.

در چیدن استراتژی بر اساس تحلیل فندامنتال نیز چند اصل اساسی باید در نظر گرفته شود که عبارتند از: صورت مالی، ترازنامه، صورت درآمد، گزارش گردش پول نقد. گفتنی است که این اطلاعات را در رابطه با شرکت مورد نظر خود می‌توانید در سایت کدال مشاهده کنید.

مراحل تدوین یک استراتژی معاملاتی موفق

مراحل تدوین یک استراتژی معاملاتی موفق به ‌صورت زیر است:

۱/ ایجاد یک چارچوب ذهنی حرفه‌ای

تفاوت میان سرمایه‌گذاران موفق با سایرین علاوه بر آموزش سرمایه گذاری در بورس و استفاده از تحلیل و … خارج از فضای بازار دقیقاً در ذهن سرمایه‌گذار است. برای موفقیت در معامله‌گری در هر بازاری باید بتوان عواطف و احساسات (ترس، طمع، غرور، خشم و…) خود را شناخت. عقایدی که بر نحوه معاملات ما تأثیر می‌گذارند را شناسایی کرد و با اصلاح آن، یک چارچوب ذهنی حرفه‌ای ساخت. به‌ کارگیری عوامل روان‌ شناختی می‌تواند کمک مؤثری در اتخاذ نوع استراتژی معاملاتی داشته باشد.

۲/ انتخاب سبک معاملاتی بر اساس چارچوب زمانی

یکی از مراحل تدوین استراتژی معاملاتی، انتخاب بازه زمانی مناسب است. بازه زمانی مورد نظر سرمایه‌گذار برای سرمایه‌گذاری منجر به ایجاد انواع مختلفی از سبک‌های معاملاتی می‌شود. برخی از سرمایه‌گذاران ترجیح می‌دهند در بازه‌های زمانی کوتاه ‌مدت، برخی بازه زمانی میان ‌مدت و برخی در بازه زمانی بلند مدت فعالیت کنند. بنابراین می‌بایست سرمایه‌گذاران با تسلط بر عواطف و احساسات خود، به اتخاذ سبک معاملاتی خاص بپردازند. به ‌عنوان ‌مثال اگر معامله در بازار بورس به ‌عنوان شغل دوم یک فرد است، قطعاً نمی‌تواند چارت را دائم بررسی کند. در این صورت بهتر است استراتژی خود را در بازه های زمانی بزرگ‌تر تعیین کند. از آنجایی ‌که یک استراتژی در دو بازه زمانی نتایج متفاوتی خواهد داشت، اهمیت بازه زمانی و انتخاب سبک معاملاتی برای سرمایه‌گذاران مشخص‌تر می‌شود.

۳/ توانایی یافتن شاخص‌های مناسب جهت شناسایی یک روند

توانایی تشخیص معیارهای شروع یک روند نزولی یا صعودی معمولاً دشوار است و سرمایه‌گذاران تنها با به‌ کارگیری ابزاری نظیر تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال قادر به انجام آن هستند. لذا با کسب مهارت در این زمینه می‌توان تشکیل و شروع روند در بازار را تشخیص داد. به‌ عنوان ‌مثال در تحلیل تکنیکال برای شروع روند صعودی، سقف‌ها بالاتر و کف‌ها بالاتر و در روند نزولی سقف‌ها پایین‌تر و کف‌ها پایین‌تر می‌شود.

به ‌طور کلی دیدگاه سرمایه‌گذاران مبنی بر این‌ که یک روند غالب در بازار وجود دارد، موجب ایجاد نظم در معاملات شده و همین امر منجر به شکل‌گیری معاملات موفق‌تری در بازار می‌شود. مشخص بودن حداقل دو نکته روند کلی بازار و صعودی و نزولی بودن آن.

۴/ بررسی نقاط ورود و خروج یک سهم

تعیین نقطه ورود و خروج مناسب از سهم (زمان مناسب خرید و فروش سهم) در سودآوری معاملات بسیار مؤثر است. برای تعیین قیمت خرید و فروش یک سهم، داشتن برنامه یا استراتژی معاملاتی ضروری است. هر چقدر هم که یک سهم ارزنده باشد، ورود و خروج از سهم باید بر اساس استراتژی معاملاتی تعیین شود، قیمت مناسب آن بررسی شده و سپس برای ورود یا خروج آن تصمیم گرفت. به‌ عنوان‌ مثال یک تحلیل‌گر تکنیکالی را در نظر بگیرید که بر اساس حرکت قیمت سهم در یک کانال صعودی اقدام به خرید و فروش می‌کند. این تحلیل‌گر زمانی که قیمت سهم به کف کانال یا همان سطح حمایتی سهم برخورد کند، سهم را می‌خرد.

به نظر می‌رسد تعیین یک نقطه مناسب برای خرید سهم نباید صرفاً با تحلیل تکنیکال صورت بگیرد و در کنار آن باید روند حرکتی سهم و رفتار خریداران و فروشندگان نیز در نظر گرفته شود تا تأییدی برای خرید صحیح سهم باشد. هم‌چنین برای تعیین قیمت فروش هم می‌توان از مقاومت‌های استاتیک و داینامیک در بازار استفاده کرد. یعنی هنگام رویارویی با یک مقاومت، شرایط عرضه سهم توسط فروشندگان بررسی شود تا بتوان تصمیم درست اتخاذ کرد. عده‌ای از سرمایه‌گذاران هم برای کسب حداکثر سود و از طرفی کاهش میزان ریسک، از فروش پله‌ای و عده‌ای هم از تکنیک تریل کردن استفاده می‌کنند.

۵/ تعیین از پیش تعیین شده حد سود و ضرر

این مرحله وابسته به مرحله نقطه ورود و خروج از سهم است. حد سود به محدوده‌ای از قیمت گفته می‌شود که سرمایه‌گذار بر اساس تحلیلی که بر روی سهم انجام می‌دهد آن محدوده را برای ذخیره سود و خروج از سهم مناسب پیش‌بینی می‌کند. چنانچه قیمت سهم بر خلاف تحلیل و پیش‌بینی‌های معامله‌گر محقق شده و قیمت کاهش پیدا کند. محدوده قیمتی را که معامله‌گر برای خروج از سهم پیش‌بینی کرده را حد ضرر می‌گویند. با تعیین میزان ریسک سرمایه‌گذاری، سرمایه‌گذار باید با رسیدن به حد ضرر یا حد سود تصمیم درستی گرفته و این موضوع را از قبل به ‌صورت مکتوب تعیین کرده باشد.

۶/ آزمودن استراتژی معاملاتی و تحلیل بازخورد آن

در این مرحله باید قبل از ورود به بازار، استراتژی معاملاتی تست شود. در میان اغلب پلتفرم‌های تحلیلی، نرم‌افزارهایی به نام آزمونگر (tester) وجود دارد که به ‌واسطه آن می‌توان عملکرد استراتژی معاملاتی را در گذشته آزمایش کرد. به این صورت که می‌توان به عقب برگشته و یک‌بار شمع را در یک‌زمان حرکت داد. هنگامی‌که نمودار به سمت یک شمع در یک‌ زمان حرکت می‌کند، می‌توان قوانین سیستم معاملاتی خود را دنبال کرده و معاملات را طبق آن انجام داد تا نتیجه حاصل‌شده از آن را مشاهده کرد.

۷/ تعهد به استراتژی معاملاتی

پس از طراحی یا انتخاب استراتژی معاملاتی، اعتماد و اعتقاد به آن نکته حائز اهمیتی است. اجتناب از اخبار و شایعات از اهمیت به سزایی برخوردار بوده و همواره باید به یاد داشت که سرمایه‌گذاری که سیستم معاملاتی پیچیده‌تری دارد موفق نمی‌شود بلکه کسی موفق خواهد بود که به استراتژی معاملاتی خود پایبندتر باشد. توجه کنید که استراتژی شما دارای چارچوب، قوانین و منطق مشخصی بوده و احساسات هیچ جایگاهی در استراتژی ندارد. بنابراین کاملاً گوش به فرمان استراتژی خود باشید.

سخن آخر

تدوین یک استراتژی معاملاتی مطلوب در بازار سرمایه باید برای هر سرمایه‌گذار به ‌عنوان اولویتی مهم و اساسی باشد. بدون داشتن یک استراتژی معاملاتی شخصی، سرمایه‌گذار تحت تأثیر جو منفی بازار و تقلید از استراتژی معاملاتی سرمایه‌گذاران دیگر قرار گرفته و دچار سردرگمی و شکست در بازار سرمایه می‌شود. با توجه به روحیات افراد متفاوت پیروی از هر استراتژی معاملاتی روش صحیحی نیست چرا که ممکن است یک استراتژی معاملاتی برای یک فرد مناسب و برای فرد دیگر نامناسب باشد.

هنر کم کردن ضرر

احتمالاً شما هم وقتی کار جدیدی را آغاز کرده و نسبت به آن هیجان و اشتیاق زیادی دارید، از خودتان می‌پرسید که چطور می‌توان از ضرر پیشگیری کرد. حالا یک سرمایه گذار تازه کار را تصور کنید که قرار است اولین معامله خودش را انجام بدهد. چنین شخصی چه افکار و رویاهایی در سر دارد؟

بدون شک این شخص تمایل دارد که از همان اولین معامله به سود برسد، ترجیحاً یک سود عظیم.

نگرش درست

واکنش طبیعی یک معامله گر تازه کار این است که سعی می‌کند همه پوزیشن‌های برنده را خیلی سریع بفروشد تا سودش را حفظ کند. همزمان این افراد سعی می‌کنند پوزیشن‌های شکست خورده را حفظ کنند به این امید که هم از خسارت پیشگیری کنند و هم قیمت کوین‌های آنها بالاخره افزایش پیدا کند. اما چنین رویکردی کاملاً اشتباه است.

در حوزه ارزهای دیجیتال در رابطه با چنین شرایطی گفته می‌شود که باید پوزیشن‌های برنده را برای مدتی بیشتر حفظ کرده و بازنده‌ها را سریع فروخت.

بنابراین باید توجه داشته باشید که حوزه معاملات، بخصوص معاملات ارزهای دیجیتال حوزه ای است که معمولاً در آن غرایز معمولی و ابتدایی چندان سازنده نیستند.

پس سعی کنید باهوش تر عمل کرده و استراتژی معاملاتی خودتان را طوری تنظیم کنید تا در یک بازه زمانی طولانی تر سود کنید و فقط به دنبال کسب سود از یک معامله واحد نباشید.

معاملات ارزهای دیجیتال را مثل هر کار و حرفه دیگری در نظر بگیرید. انجام این معاملات یک کار زمانبر و پراسترس است که ممکن است یاد گرفتن آن سالها برای شما زمان ببرد. ممکن است سود کنید اما از طرفی احتمال زیان هم وجود دارد. این یک واقعیت است و به همین دلیل توصیه می‌شود حداقل در سال اول پولی که خرج زندگی شماست را وارد این کار نکنید. معمولاً استفاده از 2 درصد سرمایه برای این کار توصیه می‌شود.

شاید در فضای آنلاین داستان اشخاصی را بشنوید که یک شبه ثروتمند شدند بخصوص در سال 2017 اما باید توجه مثال و تکنیک‌ در ترید مثال و تکنیک‌ در ترید داشته باشید اشخاصی هم بودند که بعد از محو شدن این شور و اشتیاق ضرر زیادی را تجربه کردند که البته این اشخاص معمولاً داستان شکست خودشان را بازگو نمی‌کنند.

بنابراین معاملات ارزهای دیجیتال هم یک روی تاریک دارد. همچنین در این فرایند کاملاً تنها هستید، هر روز باید به تنهایی جلوی یک صفحه نمایش بنشینید و معمولاً نمی‌توانید داستان شکست‌های خودتان را با سایر اعضای خانواده در میان بگذارید.

بنابراین خودتان را از نظر روحی و روانی آماده کنید تا این فرایند را به تنهایی طی کنید، کار را با ایجاد یک برنامه ریزی برای معامله شروع کنید، درباره برخی ابزارهای تکنیکی اطلاعات کسب کنید و همیشه استراتژی‌های مدیریت ریسک مناسبی در دست داشته باشید.

یک برنامه معاملاتی داشته باشید و آن را دنبال کنید

دلیل اینکه باید یک برنامه معامله داشته باشید، دقیقاً همین کم کردن ضرر است. گاهی اوقات حس می‌کنید باید یک معامله خاص را بسته یا یک سفارش خاص را باز کنید. هوا خوب است، احساس خوش شانسی و خوشبختی می‌کنید، معاملات شما رو به بالا و صعودی هستند.

اما به خاطر داشته باشید که بهتر است از معاملاتی که در برنامه شما نیستند، پرهیز کنید. این استراتژی می‌تواند باعث شود از قرار گرفتن تحت تاثیر احساسات پیشگیری کنید.

برنامه معاملات خودتان را مطابق با سبک معامله و سایز اکانتتان تنظیم کنید تا متوجه باشید که اگر معامله طبق میل شما پیش نرفت، چه موقع باید از آن خارج شوید.

هدف این رویکرد کاملاً مشخص و ساده است با پیروی از این رویکرد وقتی روند بازار به نفع شماست فرصت کافی برای فکر کردن را دارید و وقتی شرایط شروع به تغییر بر خلاف میل شما کرد، می‌توانید سریع از معامله خارج شوید. به این ترتیب فرصت بیشتری برای پیدا کردن سایر موقعیت‌ها خواهید داشت.

وقتی در حال ترسیم طرح معاملاتی خودتان هستید توجه داشته باشید که نقاط ورود و خروجی که از قبل آنها را مشخص کرده اید در تعیین سطح حرکت صعودی یا نزولی برای شما مهم هستند. این موضوع ما را به این سوال می‌رساند که چقدر آمادگی ریسک کردن را دارید.

طرحی که شما با دقت و در آرامش خاطر روی کاغذ نوشته باشید، کمک می‌کند تا وقتی احساسات بر شما غلبه کرد بتوانید بهتر تصمیم گیری کنید که البته در فرایند معامله ارزهای دیجیتال معمولاً چنین احساساتی زیاد بروز می‌کنند.

استفاده از حد ضرر و حد ضرر متحرک

می توانید در سایر مطالب سایت درباره حد ضرر (یا حد توقف ضرر) و حد ضرر متحرک اطلاعات کسب کنید. اما در مجموع با استفاده از این قابلیت می‌توانید هر زمان که قیمت کوین‌ها به یک سطح خاص رسید، از معامله خارج شوید.

فرض کنیم که شما می‌توانید 50 دلار برای اتریوم که در حال حاضر 189 دلار قیمت دارد ریسک کنید. این یعنی باید حد ضرر خودتان را روی 139 دلار تنظیم کنید. وقتی قیمت کوین به این حد رسید، سفارش شما به صورت خودکار بسته شده و باعث به حداقل رسیدن سطح ضرر می‌شود.

اما اگر قیمت این کوین به 240 دلار برسد و بعد دوباره به 190 دلار سقوط کند، چطور؟ با استفاده از حد ضرر سفارش شما بسته نمی‌شود تا وقتی که سطح قیمت به 139 دلار برسد.

اما در صورت استفاده از حد ضرر متحرک می‌توانید مدیریت ریسک را به نحوی انعطاف پذیرتر انجام دهیم. فرض کنیم که شما با قیمت 189 دلار اتر می‌خرید.

وقتی حد ضرر را روی 50 دلار تنظیم می‌کنید، اگر قیمت‌ها کاهش پیدا کند در حد 139 دلار از معامله خارج می‌شوید اما اگر ناگهان قیمت بیشتر شود، مثلاً به 190 دلار برسد، باز هم می‌توانید از معامله خارج شوید.

حد توقف متحرک، هر زمان قیمت یک دارایی به یک رکورد صعودی جدید برسد دوباره محاسبه خواهد شد.

در مجموع حد توقف متحرک و حد توقف معمولی جزء مهم ترین المان‌های مدیریت ریسک هستند اما دو نکته دیگر را هم به شما آموزش می‌دهند یعنی نسبت ریسک به سود و اینکه چقدر در ارزیابی و پیش بینی حرکات بازار مهارت دارید.

استفاده از روش‌های مدیریت ریسک مناسب

همانطور که احتمالاً با توجه به بخش قبلی حدس می‌زنید، ابزارهای مختلفی هستند که می‌توانند به شما برای محاسبه ریسک موجود در فرایند معامله کمک کنند.

اما این بحث را با اهداف خودتان شروع می‌کنیم. هدف شما کاملاً ساده است. یک معامله نباید تاثیر عمده ای بر موجودی حساب شما داشته باشد حتی اگر این اثر مثبت باشد – معامله گران موفق، بازدهی پایدار و ثابت دارند.

به این دلیل که این معامله گران اهدافی واقع گرایانه داشته و استراتژی محافظه کارانه خودشان را حفظ می‌کنند که شامل چند نکته است.

اول این که باید در راستای روند بازار معامله کنید. دوم اینکه وقتی شواهدی واضح از بد بودن یک معامله به دست آورید، باید خیلی سریع از معامله خارج شوید. شاید پیروی از این نکته سخت به نظر برسد چون معمولاً انسان‌ها بیشتر تمایل به این طرز فکر دارند که شرایط بهتر خواهد شد نه بدتر.

همچنین بهتر است از اجرای معاملات مارجین خودداری کنید و به دنبال ارزهایی باشید که پایه‌هایی قوی دارند. بعلاوه، می‌توانید سایز پوزیشن خودتان را کاهش داده و از هر کوین درصد کمتری تهیه کنید. این بحث ما را به نکته بعدی یعنی تنوع بخشی به پورتفولیو می‌رساند.

می توانید با اضافه کردن ارزهایی که همبستگی کمی با یکدیگر دارند، از ریسک دوری کنید. به عنوان مثال آلت کوین‌های جدید را با کوین‌های باثبات ترکیب کنید و کمی بیت‌کوین و پروژه فورک شده به آن اضافه کنید. تنوع بخشی بر اساس نرخ رشد، ارزش بازار و میزان رشد و بلوغ دارایی مورد نظر را هم فراموش نکنید.

علاوه بر این، می‌توانید با استفاده از تکنیکی به نام نسبت سود به ضرر پتانسیل سودتان را ارزیابی کنید. در ادامه محبوب ترین راه‌های استفاده از این تکنیک را بررسی می‌کنیم.

استاندارد طلایی

همه وبسایت‌ها و کتاب‌های حوزه معاملات نسبت ضرر به سود طلایی را 1 به 3 اعلام می‌کنند یعنی باید سودی که از هر معامله به دست می‌آورید 3 برابر ضرر باشد. در ادامه نگاهی به طرز کار این روش در عمل خواهیم داشت.

تفاوت قیمت بین نقطه ورود به معامله و حد ضرر، ریسک شما را مشخص می‌کند.

اگر استراتژی long را داشته باشید، بیت کوین را به قیمت 8 هزار دلار بخرید و حد ضرر را روی 7800 دلار تنظیم کنید، در این صورت ریسک معامله شما 200 دلار است (8 هزار دلار منهای 7800 دلار). فرض کنیم که مبلغ نهایی مورد نظر شما 9 هزار دلار است یعنی پتانسیل سود شما هزار دلار است (9 هزار منهای هزار دلار).

در این حالت نسبت ضرر به سود شما 200 به 1000 یا 1 به 5 است که مطابق با استاندارد طلایی 1 به 3 نیست.

حالا سعی می‌کنیم شرایط را متناسب با استاندارد طلایی تنظیم کنیم. باز هم شما در سطح 8 هزار دلار وارد معامله می‌شوید اما حد ضرر را روی 7700 دلار تنظیم می‌کنید. به این ترتیب ریسک ما به 300 دلار افزایش می‌یابد. بعلاوه ما سطح هدف مورد نظر را روی 8900 دلار تنظیم کردیم یعنی سود ما حدود 900 دلار است.

با محاسبه نسبت ضرر به سود به اعداد 300 به 900 می‌رسیم که معادل با 1 به 3 است.

رویکرد کسری (درصدی)

نسبت‌های 1 به 2، 1 به 3 و سایر نسبت‌هایی از این دست تنها روش محاسبه نسبت ضرر به سود نیستند.

می توانید از یک روش دیگر هم استفاده کنید که اگر نسبت حاصل بیشتر از 1 بود، ریسک شما بیشتر از پتانسیل سود است. اگر نسبت کمتر از 1 بود، در این صورت پتانسیل سود بیشتر از ریسک است.

مثال قبلی را در نظر بگیرید. ما با قیمت 8 هزار دلار وارد معامله شدیم و حد ضرر را روی 7700 دلار تنظیم مثال و تکنیک‌ در ترید کردیم و قیمت هدف ما 8900 دلار است.

با روش کسری باید ضرر را به سود تقسیم کنید که در اینجا 300 به 900 است و ما را به عدد 0.3 می‌رساند که کوچکتر از 1 است در نتیجه پتانسیل سود ما بیشتر از ضرر است.

ابزارهای تصویری

علاوه بر معیارهای قبلی می‌توانید از ابزارهای تصویری که مدت‌ها قبل برای راحتی هر چه بیشتر طراحی شده بودند استفاده کنید.

نمودار و جدول زیر اعداد را نشان می‌دهند تا هر بار که وارد یک معامله می‌شوید نیاز به محاسبه نسبت ضرر به سود نداشته باشید.

جهت استفاده از این نمودار باید محاسبات را از یک دیدگاه متفاوت انجام دهید. باز هم مثال قبلی را در نظر بگیرید که استراتژی long را روی بیت‌کوین دنبال می‌کنید.

ما با قیمت 8 هزار دلار وارد معامله شدیم و نرخ هدف ما 8900 دلار و حد ضرر 700 دلار است بنابراین باز هم ریسک ما همیشه 300 دلار و سود 900 دلار است. این بار باید سود را به ضرر تقسیم کنیم که حاصل 3 می‌شود.

اگر به این نمودار نگاه کنید، متوجه می‌شوید که با نسبت ضرر به سود 3، پیش بینی شما فقط باید 10 درصد مواقع درست باشد. در واقع می‌توانید 90 درصد مواقع ضرر کنید اما در نهایت باز هم سود خودتان را حفظ کنید.

می توانید از سایر ابزارهای تصویری هم استفاده کنید که در مجموع معنا و مفهوم مشابهی دارند.

وقتی با این مفاهیم آشنا شوید کارتان بسیار ساده تر خواهد شد. به عبارت دیگر متوجه می‌شوید که لازم نیست همیشه سود کنید. حتی اگر 10 درصد معاملات به نفع شما باشد، باز هم به سود می‌رسید.

اما مراقب باشید که همیشه از یک استراتژی استفاده نکنید. بهتر است برای هر استراتژی نسبت ضرر به سود را مجدد محاسبه کنید.

در مجموع همه این روش‌ها جزئی از یک رویکرد کلی هستند اما دو روش تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال برای ارزیابی ضرر مهم تر هستند.

در نظر گرفتن تحلیل تکنیکال

این دقیقاً همان بخشی است که ممکن است برای یاد گرفتن نحوه پیاده سازی آن نیاز به صرف زمان زیادی داشته باشید اما یک معامله گر مجرب همیشه ملزم به استفاده از این ابزار است.

در تحلیل تکنیکال اندیکاتورهای مختلف زیادی هستند که به شما کمک می‌کنند تشخیص بدهید چه موقع باید وارد یک معامله شده و چه موقع از آن خارج شوید از جمله MACD، میانگین متحرک ساده، parabolic SAR که توضیح هر کدام از آنها نیاز به یک مقاله مفصل دارد.

هدف ما در این مطلب روشن کردن این نکته است که خیلی از معامله گران مجرب چندین اندیکاتور مفید را با هم ترکیب می‌کنند. این نمودارها مثلاً سیگنال‌های فروش را برای شما مشخص کرده و نشان می‌دهند کی باید از معامله خارج شوید. برای استفاده از این ابزارها باید به خوبی با آنها آشنا شوید.

در نظر گرفتن تحلیل بنیادی

این سوال که باید از تحلیل بنیادی استفاده شود یا خیر همیشه یکی از بحث‌های داغ جامعه معاملاتی بوده اما آیا استفاده از این روش در معاملات کریپتو مناسب است؟

در رابطه با این تحلیل‌ها باید به چند نکته توجه داشته باشید. برای ارزیابی عملکرد یک کوین، معامله گرانی که قصد استفاده از تکنیک‌های بنیادی را دارند باید محیط اقتصادی آن را در نظر بگیرند مثل عملکرد مالی پروژه، چالش‌ها و بیزنس مدل آن.

به عنوان مثال چند گروه از کوین‌های نسل جدید مثل گرام تلگرام جزء این گروه هستند. می‌توانید در اینترنت اطلاعات مربوط به درآمد شرکت، آمار کاربران و سرمایه جذب شده از طریق ICO را کسب کنید.

در رابطه با کوین‌های موجود می‌توانید در CoinMarketCap به بررسی پرداخته و ارزش بازار، حجم معاملات و موجودی در گردش آن را ارزیابی کرده و پتانسیل سرمایه گذاری آن را مشخص کنید.

از آنجایی که تحلیل بنیادی مبتنی بر تحلیل عمیق صنعت، اقتصاد و خود کمپانی است، ممکن است پیاده سازی مثال و تکنیک‌ در ترید آن در بازار کریپتو کار ساده ای نباشد چون این بازار کاملاً جوان است و همه پروژه‌ها لزوماً شفاف نیستند.

بهترین روش این است که هر جا ممکن بود از تحلیل بنیادی استفاده کرده و آن را با تحلیل تکنیکال ترکیب کنید.

نکات کلیدی

شاید حالا به این نتیجه رسیده باشید که پروسه معامله ارزهای دیجیتال خیلی طولانی است که قطعاً همینطور است. لیست نکاتی که باید در نظر باشید، عبارتند از:

معامله را مثل کار و حرفه خودتان در نظر بگیرید، شما راهی طولانی از آزمایشات مختلف و مشکلات گوناگون خواهید داشت. همچنین طرح و برنامه معاملاتی خودتان را مشخص کنید تا در شرایط پرهیاهو از قرار گرفتن تحت احساسات پیشگیری کنید.

استفاده از حد ضرر و حد ضرر متحرک را فراموش نکنید که به تدریج نحوه اعمال ابزارهای مدیریتی در فرایند معاملاتی را به شما آموزش می‌دهند.

مدیریت مناسب ریسک موضوعی است که خود شامل چند نکته می‌شود و یکی از این نکات تنوع بخشی به پورتفولیو است.

در نهایت، سعی کنید هر جا ممکن بود از تحلیل بنیادی استفاده کرده و همیشه تحلیل تکنیکال را در نظر داشته باشید. اگر قرار است معاملات ارزهای دیجیتال را به صورت جدی پیگیری کنید، کسب اطلاعات کامل درباره تحلیل تکنیکال را فراموش نکنید.

در مجموع حتی هنگام استفاده از همه این ابزارها قرار نیست همیشه پیروز باشید و این مسئله کاملاً طبیعی است.

همیشه آماده کنترل کردن احساساتتان در صورت ضرر باشید چون نمی‌توانید مانع ضرر شوید و تنها کاری که می‌توانید انجام دهید این است که بیشترین تلاش خودتان را برای حداقل کردن سطح ضرر انجام دهید.

تکنیک های کاربردی حد ضرر در بازار سرمایه

در بازارهای مالی، باید خیلی سریع جلوی ضررها را بگیرید. حد ضرر برای همین منظور قابل تعریف است. با وجود جنبه‌های زیادی که در بورس و معامله گری سهام وجود دارد و سبک و سنگین کردن‌ها در زمان معامله سهام، آسان است که گذاشتن حد ضرر را فراموش کنید. در بطور مختصر به بررسی حد ضرر پرداخته و سپس با برخی از تکنیک های کاربردی آن آشنا می شویم.

حد ضرر چیست؟

تعریف ساده حد ضرر یا حد توقف زیان این است: وقتی قیمت سهام به حد ضرر تعیین شده رسید، سهام مورد نظر را باید فروخت تا از ضرر بیشتر جلوگیری شود. باید توجه کنید که کم شدن سود هم نوعی ضرر است، بنابراین در زمانی که قیمت سهام بالا رفت، حد ضرر را نیز باید متناسب با قیمت، افزایش داد.

مزایا و معایب حد ضرر اتوماتیک :

در بازارهایی مانند فارکس مزایای تعیین حد ضرر به صورت خودکار این است که شما مجبور نخواهید بود که قیمت سهام را به صورت روزانه چک کنید (متأسفانه گذاشتن سفارش حد ضرر و انجام آن به صورت خودکار در حال حاضر در بورس اوراق بهادار تهران مقدور نیست.)

این گزینه بسیار کارآمدی است مخصوصاً زمانی که در تعطیلات یا در وضعیتی قرار دارید که نمی‌توانید به کامپیوتر، اینترنت و موبایل دسترسی داشته باشید.

معایب حد ضرر خودکار این است که ممکن است حد ضرر (مخصوصاً زمانی که در قیمت نامناسبی تنظیم شده) با یک نوسان خیلی کوچک قیمت در بازار فعال شده و ناخواسته معامله‌ای که انجام داده‌اید بسته شود. درست است که در بورس تهران امکان گذاشتن حد ضرر خودکار وجود ندارد اما به شما توصیه می‌کنیم حتماً حد ضرر سهامی که خریداری کرده‌اید را یادداشت کنید و بدون قید و شرط آن را مثال و تکنیک‌ در ترید اجرا نمایید.

هیچ قاعده و قانونی برای تعیین قیمت حد ضرر وجود ندارد. این موضوع کاملاً به سبک سرمایه گذاری شما و میزان ریسک پذیری‌تان بستگی دارد (بلندمدت، کوتاه مدت، میان‌مدت). شاید شخصی که هدفش نوسان گیری است، حد ضرر را 5 درصد زیر قیمت خرید قرار دهد در حالیکه شخصی که دارای هدف بلندمدت سرمایه گذاری است، 15 درصد پایین‌تر از قیمت خرید را به عنوان حد ضرر تعیین نماید.

تعیین نقطه توقف یا حد زیان نیاز به کمی تجربه و داشتن اطلاعات کافی از تحلیل تکنیکال و تکنیک های حد ضرر دارد.

نکات کلیدی زیر می‌تواند در تعیین حد ضرر به شما کمک کند.

حد ضرر برای سهامداران بلند مدت :

دردناک‌ترین ضرر در بورس نوعی است که قیمت سهام خریداری شده توسط سهامدار پایین می‌رود و او به تصور اینکه سهمش بار دیگر به دوران اوجش باز خواهد گشت و او را به سودهای رؤیایی می‌رساند به انتظار بازگشت می‌ماند اما نه‌تنها بازگشتی در کار نیست بلکه قیمت سهام بیشتر افت کرده و برای مدت طولانی، قیمت سهام، پایین‌تر از قیمت خرید سهامدار باقی می‌ماند و از لحاظ روحی نیز او را به هم می‌ریزد.

معمولاً افرادی که حد ضرر را برای فروش سهام خود رعایت نمی‌کنند در دام چنین زیان‌های دردناکی گرفتار می‌شوند و در نهایت نیز با ضررهای بیش از ۲۰ درصد مجبور به فروش سهام خود می‌شوند.

اگر قصد سهامداری بلندمدت دارید، بهتر است حد ضرر خود را بر روی مثال و تکنیک‌ در ترید ۱۰ تا ۱۵ درصد قرار دهید.

حد ضرر برای سهامداران کوتاه مدت :

برخی سهامداران حرفه‌ای به حد ضرر پایبند هستند و مثلاً با تعیین ۷ تا ۱۰ درصد افت قیمت سهام، مبادرت به فروش سهام خود می‌کنند تا در فرصت مناسب دوباره با خرید یک سهام سودآور، ضرر ناچیز خود را جبران کنند. این نوع از سهامداران در بازه‌های زمانی کوتاه مدت به طور مداوم در حال ترید و معامله هستند و ریسک آن‌ها به واسطه همین مورد بسیار بالاست.

در بازار بورس ایران به چنین افرادی، نوسان گیر گفته می‌شود که با کسب سودهای کوچک نیز به سود خود قانع هستند و با تعیین حد ضررهایی حدود ۶-۷ درصد، در بزنگاه‌هایی که سهم در مسیر سقوط قرار دارد، از آن سهم فرار می‌کنند. اگر قصد ترید در بازه‌های زمانی کوتاه مدت دارید، بهتر است حد ضرر خود را بین ۶ تا ۸ درصد قرار دهید.

تبعات رعایت نکردن حد ضرر سهام :

رعایت نکردن حد ضرر یا استاپلاس توسط سهامداران منجر به بار آمدن لطمات روحی و مالی جبران ناپذیری به سهامداران می‌شود و شاید بهتر باشد سهامداران پس از اینکه سهامشان در موقعیت ضرر قرار گرفت سهم موردنظر را با رعایت حد ضرر به فروش رسانند و برای مدتی بی‌خیال سرمایه‌گذاری و بورس‌بازی شوند تا با بازیابی اوضاع روحی خود، مجدداً به شناسایی و خرید سهام پر پتانسیل و سودآور اقدام کنند.

البته این بدان معنا نیست که با هر بار فعال شدن حد ضرر، لزوماً سهامداران می‌بایست سهام خود را به فروش برسانند و اگر فردی نسبت به آینده سهم مطمئن است، می‌تواند با بالا بردن آستانه تحمل خود و سهامداری میان‌مدت یا بلندمدت، نه‌تنها از زیان خارج شده بلکه سودهای بزرگی را به دست آورد چراکه، شناسایی سود یا ضرر تا زمانی که سهام به فروش نرفته، محقق نمی‌شود و سرمایه سهامدار تا قبل از فروش سهم در امنیت قرار دارد و تنها زمانی ضرر شناسایی می‌شود که او مبادرت به فروش سهامش ولو با ضرر کند.

به حد سود و حد ضرر خود پایبند باشید :

اگر مستقیماً به طور آنلاین اقدام به خرید و فروش سهام در بازار بورس می‌نمایید، حتماً به حد سود و ضرر خود پایبند باشید تا از گیر کردن در باتلاق ضرر گرفتار نشوید چراکه در موارد بسیاری دیده‌شده که سهامداران کوتاه مدت با معاملات احساسی خود حوصله‌شان از صبر کردن برای رشد سهم سر رفته و سهم را با ضررهای بالای حد ضرر به فروش رسانده‌اند تا به خیال خود با یک خرید مناسب دیگر، ضرری که در سهم قبل متحمل شدند را جبران کنند اما در سهم جدید نیز بار دیگر طعم تلخ افت قیمت سهام را می‌چشند و این‌گونه در باتلاق ضرر گرفتار می‌شوند.

بهترین تکنیک های استفاده از دستورات توقف و حد ضرر

قانون بولکوفسکی: اگر قیمت سهم کاهش یافت، آن را بفروشید.

معامله در بازار سهام یک بازی است و تنها قانون بالا را شامل می‌شود. در بازار سهام سود کردن آسان است، اما زیان کردن آسان‌تر است.

دستورات فروش در هنگام کاهش قیمت

فروش سهم به معنای فروش با ضرر نیست و در زمانی اتفاق میافتد که قیمت تا میزان مشخصی کاهش یافته است. دستور توقف باعث محافظت از سود یا به حداقل رساندن زیان می‌شود.

مثال: سهامی را 3 دلار خریده‌اید و حال در قیمت 21 دلار قرار دارد و می‌خواهید اگر قیمت به 200 دلار کاهش یافت آن را بفروشید.

دستورات فروش در هنگام افزایش قیمت

مثال: 1000 سهم را 10 دلار خریده‌اید و به خود قول داده‌اید که اگر 2000 دلار سود کنید، آن را بفروشید. این دستور فروش در زمانی است که در مورد سود انتظاری خود قبل از فروش اطلاع دارید. این فروش زمان کاهش قیمت نیز استفاده می‌شود.

دستور فروش هنگام افزایش قیمت می‌تواند شما را همراه با سودی خوب از بازار خارج کند.

هنگامی‌که از قانون اندازه‌گیری برای الگوهای نموداری استفاده کنید تا میزان صعود قیمت را برآورد نمایید، طمع نموده‌اید.

دستور فروش زمانی

هنگامی‌که سهم طی یک هفته حرکتی نکرده باشد، به دلیل استفاده‌ی حداکثری از سرمایه آن را به فروش می‌رسانیم. درصورتیکه خواهان افزایش موجودی می‌باشید، اندکی سود برداشته و از سهم خارج شوید و دوباره خرید و فروش کنید. کسانی که سرمایه محدودی دارند، بهتر است سرمایه‌ی خود را برای مدت طولانی برای سهمی که حرکتی ندارد (حرکت افقی دارد) درگیر نکنند.

هر چه معاملات کمتری انجام دهید، بازدهی بهتری خواهید داشت.

دستور فروش متحرک

پرکاربردترین دستور فروش می‌باشد و به عبارتی، همان بالا بردن مکان دستور توقف در هنگام صعود قیمت سهم است. این دستور را باید خودتان اعمال کنید و به طور خودکار انجام نمی‌شود. با این حال، در این دستور می‌توان به دشواری پیدا کردن دستور فروش مناسب و فروش در سقف اشاره کرد.

دستور فروش در نقطه سربه‌سر

هنگامی‌که به اندازه کافی در معامله‌ای وارد سود شده‌اید، بهتر است دستور فروش را به نقطه‌ی سربه‌سر منتقل نمایید. اندازه‌ی کافی سود زمانی می‌باشد که، سود دو برابر ریسک شده باشد. در این روش مناطق حمایتی نزدیک را بیابید و دستور توقف را در زیر آن قرار دهید و با افزایش قیمت سهم، دستور توقف را نیز افزایش دهید.

دستور فروش ذهنی

همان‌طور که از نام آن پیداست، تنها در ذهن می‌ماند و به کارگزار اعلام نمی‌شود. در زمان استفاده از این دستور، حتماً بر اساس آن عمل کنید و دستور فروش را پایین‌تر نیاورید و یا برای نگهداری آن بهانه پیدا نکنید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.