زنجیره ارزش چیست؟


زنجیره ارزش چیست

زنجیره ارزش پورتر | ابزاری برای تحلیل وضعیت کسب و کار

زنجیره ارزش یکی از ابزارهای کلاسیک در تحلیل کسب و کار است که نخستین بار توسط مایکل پورتر مطرح شد و هنوز هم مورد استفاده قرار می‌گیرد.
درس حاضر، به تعریف زنجیره ارزش و کاربرد آن می‌پردازد و هم‌چنین، محدودیت‌ها و ملاحظات مربوط به آن را مطرح می‌کند.
این درس می‌تواند برای کسانی که در متمم درس‌های ارزش آفرینی، کارآفرینی و مدل کسب و کار را پیگیری می‌کنند، مفید و آموزنده باشد.£
مایکل پورتر، مفهوم زنجیره ارزش (Value Chain) را در سال ۱۹۸۵ در کتاب خود با عنوان مزیت رقابتی (Competitive Advantage) مطرح کرد.
پورتر تأکید داشت که استفاده از تحلیل زنجیره ارزش می‌تواند به مدیران کمک کند تا موقعیت یک کسب و کار را در مقایسه با کسب و کارهای رقیب، درک و تحلیل کنند. پورتر معمولاً اصطلاح جایگاه رقابتی را برای این نوع مقایسه‌ها به‌کار می‌برد.
زنجیره ارزش پورتر – مانند بسیاری از مدل‌ها و دیدگاه‌های دیگرش – بیشتر بر پایه‌ی مشاهدات او از کارخانجات صنعتی بنا شده است. اکنون بیش از سه زنجیره ارزش چیست؟ دهه از زمانی که مایکل پورتر این بحث را مطرح کرد گذشته است و دنیا تحولات فراوانی را پشت سر گذاشته است.
بخش خدمات در اقتصاد جهان..

اینترنت اشیا، تغییر نگرش به زنجیره ارزش محصول

زنجیره ارزش محصول

نگرش سنتی به زنجیره ارزش محصول تحت تأثیر جهانی‌شدن دائماً در حال تغییر است. تحت تأثیر جهانی‌شدن شرکت‌ها خود را با شرایط جدید تطبیق می‌دهند.

درواقع محصولات اینترنت اشیا (IoT) نقش حیاتی را در تغییر روابط و مناسبات در بازار B2C دارد. کانال‌های توزیع، قیمت‌گذاری محصولات و چرخه عمر آن‌ها دگرگون‌شده و طبیعتاً بر شکل‌گیری زنجیره ارزش محصول تأثیرگذار بوده است.

اینترنت اشیا اشاره به وسایل و اشیائی اشاره دارد که درون یک شبکه به هم متصل هستند و باهم در ارتباط هستند. اینترنت اشیا روزبه‌روز درحال‌توسعه است و کم‌کم وارد زندگی روزمره همه ما خواهد شد. برخی کارشناسان پیش‌بینی کرده‌اند که تا پایان سال ۲۰۲۰ حدود ۵۰ میلیارد دستگاه در سراسر دنیا تحت یک شبکه از اینترنت اشیا قرار خواهند گرفت. اینترنت اشیا پدیده است که در حال شکل‌گیری است و به‌سرعت همه زندگی همه ما را احاطه خواهد کرد!

همسویی اهداف در اجزای زنجیره ارزش چیست؟ زنجیره ارزش

(در این مطلب قصد تعریف و توضیح عبارات و اصطلاحات زنجیره ارزش را نداریم، که در مطالب متعدد در منابع مختلف قابل مطالعه و جستجو است و فرض می کنیم خواننده این مطلب، از آنها آگاهی دارد).

لجستیک ورودی، فعالیت های عملیاتی، لجستیک خروجی، بازاریابی و فروش، خدمات. فعالیت های پشتیبان هم در چند حوزه کلی: زیر ساخت های کسب و کار، فعالیت های منابع انسانی، تحقیق و توسعه (توسعه فناوری) و فعالیت های خرید و تامین و تدارکات می باشند.

خروجی این فعالیت ها حاشیه سود شرکت است.

به یک مثال توجه کنیم:

مثال: شرکتی را در نظر بگیرید که تصمیم می گیرد به فروشگاه های بزرگ مناطق مختلف یا شعبات و مناطق فروشگاههای زنجیره ای محصولی را ارایه نماید. این شرکت تا پیش از این محصولش را از طریق عمده فروش ها و بنکداران عرضه می کرده است.

در آن بازار، عمده فروش یک سفارش بزرگ (در حد یک خودروی مناسب حمل بار) سفارشگذاری می کرده یا مثلا بار دو بنکدار که در یک مسیر بوده اند، در یک خودرو حمل می شده است. پس مبنای ارسال بار برای این تولید کننده یک خودروی کاملا یا تقریبا تکمیل شده است. لذا در محاسبات هزینه تمام شده، یک خودروی با ظرفیت کامل را محاسبه کرده است.

حال با استراتژی جدید که ورود به فروشگاههای زنجیره ای و بزرگ محلی است، سفارشات خرد شده و باید زنجیره ارزش چیست؟ در حجم های کمتر به نقاط متعدد ارسال انجام شود. این کار هزینه تمام شده شرکت را بالا می برد.

چه کند؟ با همان نرخ مصوب ادامه دهد؟ نتیجه اش حاشیه سود کمتر یا حتی زیان است.

ارسال نکند؟ یا صبر کند چند سفارش با هم جمع شوند که ارسال به صرفه شود؟ نارضایتی و حتی خطر لغو سفارش از سمت مشتری (یعنی فروشگاه) وجود دارد؟

نرخ را تغییر (افزایش) دهد؟ باز هم موجب نارضایتی، کاهش امکان رقابت با رقبا و حتی فسخ توافق در انتظار است.

در این مثال، شرکت مورد بحث، هدف لجستیک خروجی را کاهش هزینه قرار داده و سیاست او هم ارسال بار فقط به شرط تکمیل ظرفیت است. این مهم شاخص ارزیابی عملکرد تیم لجستیک شرکت نیز می باشد. (یعنی میزان هزینه حمل)

از سویی هدف بازاریابی و فروش را نفوذ در فروشگاههای محلی و شعبات زنجیره ای قرار داده و آن را شاخص ارزیابی عملکرد تیم بازاریابی و فروش تعیین کرده است. (یعنی ارسال بار برای تعداد بیشتری از فروشگاهها و رشد پوشش و ایجاد تکرار خرید).

این دو هدف در تناقض با هم هستند و بین تیم بازاریابی و فروش و لجستیک درگیری ایجاد کرده و در نهایت خروجی شرکت را نزد مشتریان، یک فروشنده بی برنامه و با تاخیر و عملا این فروشنده را غیر قابل اتکا برای مشتریان (فروشگاهها) معرفی می نماید.

در زمان تعیین استراتژی ها و اهداف و شاخص های ارزیابی عملکرد اجزای زنجیره ارزش، به همسویی و تقویت خروجی های اجزا توجه کنیم. حتی شاید لازم باشد هدف یک جزء (مثلا لجستیک خروجی) به هدف فروش یا خدمات به نحو مناسبی وصل باشد، که اجزا یکدیگر را در رسیدن به هدف کمک کنند و احساس مسئولیت نمایند. نه اینکه هر جزء به صورت جزیره ای فقط در پی تحقق هدف خودش باشد.

وقتی شرکتی بین اهداف اجزای اصلی زنجیره ارزش، ارتباط و همسویی بوجود نمی آورد، عملا از دستیابی به حاشیه سود مناسب و نیز رضایت مشتری باز می ماند.

البته در این مثال، مسایل دیگری هم قابل بررسی است. مثل این موضوع که این شرکت زیرساخت های خود را برای کانال توزیع دیگری مهیا کرده بوده) اما تصمیم می گیرد در کانال دیگری با همان سیاست های قبلی ورود نماید.

زنجیره تأمین و لجستیک چیست و به چه معنا هستند؟

11 روش برای افزایش مشارکت کارکنان در سازمان

عوامل کلیدی پیاده سازی و اجرای موفق ارزیابی عملکرد

آمارهای بهره وری کارکنان و نیروی انسانی در سازمان که باید بدانید

خصوصیات یک رهبر خوب چیست ؟

انواع روش های استخدام و جذب نیروی انسانی شرکت های بزرگ

چالشهای کمال گرایان در محل کار

زنجیره تأمین و لجستیک چیست و به چه معنا هستند؟

در این مقاله از مدیران نواندیش؛ به اینکه زنجیره تأمین و لجستیک به چه معنا هستند می‌پردازیم. مدیریت زنجیره تأمین ، مدیریت فعال و پویا برای به حداکثر رساندن ارزش‌های مشتری و رسیدن به یک مزیت رقابتی پایدار است. تحقق این امر نشان‌دهنده تلاش آگاهانه شرکت‌های تأمین کننده برای توسعه و اجرای کارآمد و مؤثر زنجیره تأمین به بهترین شکل ممکن میباشد.

زنجیره تأمین و لجستیک چیست

فعالیت‌های زنجیره تأمین پوشش‌دهنده تمامی بخش‌ها ازجمله توسعه محصول، منابع، تولید، تدارکات و همچنین سیستم‌های اطلاعاتی موردنیاز برای هماهنگی فعالیت‌ها می‌باشد.

مفهوم زنجیره تأمین بر دو ایده اصلی استوار میباشد:

  1. هر محصولی که به مصرف کننده نهایی می‌رسد نشان‌دهنده مجموع تلاش سازمان‌های متعددی ست که این سازمان‌ها به‌طورکلی به‌عنوان زنجیره تأمین شناخته می‌شوند.
  2. باوجوداینکه این مبحث زمان زیادیست که بیان‌شده، اما بسیاری از سازمان‌ها تنها به آنچه در داخل سازمان خود اتفاق می‌افتد توجه می‌کنند.

سازمان‌های کمی وجود دارند که زنجیره تأمین را درک کرده اند. تعدادی کمی از این افراد تمام فعالیت‌های وابسته به آن را مدیریت می‌کنند. سازمان‌هایی که آنرا مدیریت می‌کنند معمولاً از طریق جریان‌های فیزیکی و اطلاعاتی به یکدیگر متصل هستند.

جریان‌های فیزیکی

جریان‌های فیزیکی عبارت‌اند از تمام جابه‌جایی و انتقالات، تحولات و ذخیره‌سازی های کالا و مواد. بخشی از زنجیره‌ که قابل‌مشاهده می‌باشد. (لجستیک)

جریان اطلاعات

جریان اطلاعات به شرکا و سازمان‌های درگیر در زنجیره تأمین اجازه می‌دهد تا برنامه‌های بلند مدت خود را با یکدیگر هماهنگ کرده و جریان روزانه کالاها و موارد را در سرتاسر زنجیره کنترل کنند.

تعریف مدیریت زنجیره تأمین و لجستیک در صنعت خرده فروشی چیست؟

همان‌طور که گفته شد زنجیره تأمین شامل تمام کسب و کارهای تجاری و شخصی است. که در هرکدام از قسمت‌های چرخه تولید محصول، از بخش‌های ابتدایی آن مانند تولید مواد خام تا بخش‌های انتهایی و محصول نهایی نقش دارند. لجستیک یک زمینه تخصصی و بخشی از زنجیره تأمین می ‌باشد که شامل حمل و نقل مواد در تمام مراحل از ابتدا تا انتها می‌باشد.

نقش شرکت‌های خرده فروشی در مدیریت زنجیره تأمین ، کنترل کیفیت محصول، زمان‌بندی محصول، موجودی محصول و هزینه محصول می‌باشد. مدیریت زنجیره در اقتصاد جهانی، شامل ارتباط با شرکت‌ها، سازمان‌ها و همکاران در سایر کشورها می ‌باشد. که نیازمند درگیری در سیاست، قوانین تجارت و تعرفه‌ها، کنترل‌های کیفی و روابط بین المللی است.

نقش لجستیک در مدیریت زنجیره تأمین

در سطح جهانی، لجستیک یک کسب و کار 4 تریلیون دلاریست. به این معنی که انتقال و انبارش کالا در این کره خاکی زنجیره ارزش چیست؟ 10% از تولید ناخالص جهانی را شامل می‌شود.

تاریخچه:

“زنجیره‌ی تأمین” در ابتدا و برای اولین بار به‌عنوان یک اصطلاح نظامی برای توصیف روند دریافت مواد غذایی، سلاح و مهمات و … استفاده شد. برای خط مقدم جنگ، این روند شامل ایجاد” نقطه تأمین” (مکان موقت –عموماً به مدت 72 ساعت – که در آن منابع، خدمات و مواد جهت صدور انبار می‌شوند) بین پایگاه نظامی و میدان جنگ بود. “لجستیک” نیر در ابتدا یک واژه نظامی بود که برای اولین بار در کتاب “هنر جنگ” استفاده شد.

آمارهای جالب‌توجه به‌دست‌آمده از طریق لجستیک و زنجیره تأمین

  • برآورد شده که برای عرضه یک جعبه غلات به میز صبحانه در آمریکا 37% هزینه میشود (منبع: شورای کارکنان مدیریت زنجیره تأمین-CSCMP)
  • بارکدها در ابتدا برای پیگیری اتومبیل‌ها در راه آهن مورداستفاده قرار می‌گرفتند و اولین محصولی اسکن بارکد شد یک آدامس در یک سوپرمارکت در سال 1974 بود.

تقریباً 70% بارها در آمریکا از توسط کامیون‌ها حمل می‌شوند. (منبع: PLS Logistics)

  • در سال 2015 حدود 671 میلیارد دلار کالاهای تولیدی و خرده فروشی در ایالات متحده آمریکا حمل و جابجا شد. (منبع:PLS Logistics)
  • لوازم الکترونیک، مبلمان، غذا و لباس از عمده محصولاتی هستند که در ایالات متحده آمریکا جابه‌جا و حملیم شوند (منبع: PLS Logistics)

آمارهای جالب و به‌روز کسب‌شده توسط لجستیک

  • بخش حمل و نقل و لجستیک از سال 2011 تا 2016 سالانه 7% افزایش پیداکرده.
  • 42% از کل خدمات حمل و نقل جهانی توسط ایالات متحده آمریکا استفاده می‌شود.
  • 1.1 میلیون فرصت کاری در بخش لجستیک بین سال‌های 2013 تا 2016 در ایالات متحده آمریکا ایجادشده.
  • سالانه 70 میلیون دلار صرف حمل و نقل هوایی در جهان می‌شود.
  • 72% باربری هوایی سالانه در جهان بین کشور اروپا و آمریکا انجام میشود.
  • 1% از کل تناژ اندازه گیری در تجارت جهانی توسط حمل و نقل هوایی صورت می‌گیرد.
  • 35% از کل ارزش اندازه گیری شده در تجارت جهانی توسط حمل و نقل هوایی صورت می‌گیرد
  • 9.5 میلیارد تن بار از طریق حمل و نقل دریایی و 42 میلیون تن بار از طریق حمل و نقل هوایی صورت می‌گیرد.
  • ارزش کل حمل و نقل عمومی در هرسال توسط حمل و نقل جاده‌ای 2 تریلیون دلار است.
  • تعداد کل افراد شاغل در مشاغل مربوط به حمل و نقل جاده‌ای در ایالات متحده آمریکا 9 میلیون نفر میباشد.
  • ارزش کل کالاهای جابه‌جا شده از طریق حمل و نقل جاده‌ای 8 میلیارد دلار در سال در سطح جهانی میباشد.

بهترین روش های زنجیره تأمین و مزایای آن

بر اساس فصلنامه زنجیره تأمین، روش‌های زیر بهترین و مؤثر ترین روش‌ها برای اطمینان بخشی به خرده فروشان از پیاده سازی درست و مؤثر مدیریت زنجیره در سازمان‌های آنهاست.

  • شناسایی ذی‌نفعان و تشکیل کمیته برای مشارکت آنها در موضوعات مربوط به زنجیره تأمین.
  • حصول اطمینان از اینکه زنجیره تأمین کارکنان و افراد دارای صلاحیت و مناسبی دارد.
  • فناوری دوست شماست – استفاده مناسب از فناوری‌ها و تکنولوژی‌های روز.
  • ایجاد روابط همکاری دو طرفه با تأمین کنندگان کلیدی.
  • مشارکت در یافتن منافع استراتژیک مشترک

در هنگام تصمیم گیری در این مورد، فقط قیمت را در نظر نگرفته. به هزینه کل مالیک (total cost of ownership) نیز توجه داشته باشد. جهت کاهش ریسک، کنترل‌های مناسب را در سراسر سیستم ایجاد کنید.

برای دریافت اطلاعات بیشتر در این مورد به صفحه آموزش درون سازمانی مدیرنو مراجعه فرمایید.

همسویی اهداف در اجزای زنجیره ارزش

(در این مطلب قصد تعریف و توضیح عبارات و اصطلاحات زنجیره ارزش را نداریم، که در مطالب متعدد در منابع مختلف قابل مطالعه و جستجو است و فرض می کنیم خواننده این مطلب، از آنها آگاهی دارد).

لجستیک ورودی، فعالیت های عملیاتی، لجستیک خروجی، بازاریابی و فروش، خدمات. فعالیت های پشتیبان هم در چند حوزه کلی: زیر ساخت های کسب و کار، فعالیت های منابع انسانی، تحقیق و توسعه (توسعه فناوری) و فعالیت های خرید و تامین و تدارکات می باشند.

خروجی این فعالیت ها حاشیه سود شرکت است.

به یک مثال توجه کنیم:

مثال: شرکتی را در نظر بگیرید که تصمیم می گیرد به فروشگاه های بزرگ مناطق مختلف یا شعبات و مناطق فروشگاههای زنجیره ای محصولی را ارایه نماید. این شرکت تا پیش از این محصولش را از طریق عمده فروش ها و بنکداران عرضه می کرده است.

در آن بازار، عمده فروش یک سفارش بزرگ (در حد یک خودروی مناسب حمل بار) سفارشگذاری می کرده یا مثلا بار دو بنکدار که در یک مسیر بوده اند، در یک خودرو حمل می شده است. پس مبنای ارسال بار برای این تولید کننده یک خودروی کاملا یا تقریبا تکمیل شده است. لذا در محاسبات هزینه تمام شده، یک خودروی با ظرفیت کامل را محاسبه کرده است.

حال با استراتژی جدید که ورود به فروشگاههای زنجیره ای و بزرگ محلی است، سفارشات خرد شده و باید در حجم های کمتر به نقاط متعدد ارسال انجام شود. این کار هزینه تمام شده شرکت را بالا می برد.

چه کند؟ با همان نرخ مصوب ادامه دهد؟ نتیجه اش حاشیه سود کمتر یا حتی زیان است.

ارسال نکند؟ یا صبر کند چند سفارش با هم جمع شوند که ارسال به صرفه شود؟ نارضایتی و حتی خطر لغو سفارش از سمت مشتری (یعنی فروشگاه) وجود دارد؟

نرخ را تغییر (افزایش) دهد؟ باز هم موجب نارضایتی، کاهش امکان رقابت با رقبا و زنجیره ارزش چیست؟ حتی فسخ توافق در انتظار است.

در این مثال، شرکت مورد بحث، هدف لجستیک خروجی را کاهش هزینه قرار داده و سیاست او هم ارسال بار فقط به شرط تکمیل ظرفیت است. این مهم شاخص ارزیابی عملکرد تیم لجستیک شرکت نیز می باشد. (یعنی میزان هزینه حمل)

از سویی هدف بازاریابی و فروش را نفوذ در فروشگاههای محلی و شعبات زنجیره ای قرار داده و آن را شاخص ارزیابی عملکرد تیم بازاریابی و فروش تعیین کرده است. (یعنی ارسال بار برای تعداد بیشتری از فروشگاهها و رشد پوشش و ایجاد تکرار خرید).

این دو هدف در تناقض با هم هستند و بین تیم بازاریابی و فروش و لجستیک درگیری ایجاد کرده و در نهایت خروجی شرکت را نزد مشتریان، یک فروشنده بی برنامه و با تاخیر و عملا این فروشنده را غیر قابل اتکا برای مشتریان (فروشگاهها) معرفی می نماید.

در زمان تعیین استراتژی ها و اهداف و شاخص های ارزیابی عملکرد اجزای زنجیره ارزش، به همسویی و تقویت خروجی های اجزا توجه کنیم. حتی شاید لازم باشد هدف یک جزء (مثلا لجستیک خروجی) به هدف فروش یا خدمات به نحو مناسبی وصل باشد، که اجزا یکدیگر را در رسیدن به هدف کمک کنند و احساس مسئولیت نمایند. نه اینکه هر جزء به صورت جزیره ای فقط در پی تحقق هدف خودش باشد.

وقتی شرکتی بین اهداف اجزای اصلی زنجیره ارزش، ارتباط و همسویی بوجود نمی آورد، عملا از دستیابی به حاشیه سود مناسب و نیز رضایت مشتری باز می ماند.

البته در این مثال، مسایل دیگری هم قابل بررسی است. مثل این موضوع که این شرکت زیرساخت های خود را برای کانال توزیع دیگری مهیا کرده بوده) اما تصمیم می گیرد در کانال دیگری با همان سیاست های قبلی ورود نماید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.