نظریه‌ی ریسک بازده چیست؟


توضیح نظریه سبد سهام پست مدرن

نظریه پرتفوی مدرن (MPT) افزایش بازده و کاهش ریسک

اگر به‌تازگی وارد بورس اوراق بهادار شده‌اید، احتمالا بارها واژه پرتفوی و مدیریت آن را شنیده‌اید. حتی ممکن است در پنل کارگزاری خود این عبارت را دیده باشید اما ندانید که منظور از آن چیست. افراد تازه وارد معمولا با مفهوم این عبارت آشنا نیستند و ممکن است احساس ناآگاهی به آن‌ها دست بدهد. در این مقاله قصد داریم راجع‌به این عبارت صحبت کنیم نظریه‌ی ریسک بازده چیست؟ و نظریه پرتفوی مدرن را با نظریه پرتفوی سنتی مقایسه خواهیم کرد.

پرتفوی چیست؟

قبل از رفتن سراغ مبحث اصلی به توضیح این موضوع که پرتفوی چیست می‌پردازیم. پرتفوی که به آن سبد دارایی‌ها یا سرمایه‌گذاری نیز می‌گویند، سبدی است متنوع از دارایی‌های مختلف که می‌تواند شامل سرمایه‌گذاری در مسکن، بانک، بورس اوراق بهادار، سکه، ارز، طلا و غیره باشد. هر کدام از این دارایی‌ها را نیز می‌توان متنوع کرد. مثلا اگر شما سهم‌هایی بخرید که هر کدام از صنعتی متفاوت انتخاب شده باشد، در واقع شما سبد سهام خود را متنوع کرده‌اید، به این سبد، پرتفوی اوراق بهادار می‌گویند. تاکنون دو رویکرد متفاوت نسبت به پرتفوی اتخاذ شده است، رویکرد سنتی و رویکرد مدرن.

رویکرد سنتی نظریه پرتفوی

رویکرد سنتی نظریه پرتفوی اعتقاد داشت که تمامی سرمایه‌گذاران باید دارای یک پرتفوی شخصی باشند که منحصر‌به‌فرد است و متناسب با نیازهای خودشان طراحی شده باشد. بنابراین نیاز بود تا سرمایه‌گذاران پیش از تشکیل پرتفوی مورد نظر خود، ابتدا میزان بازدهی اوراقی که قصد سرمایه‌گذاری در آن‌ را دارند تخمین بزنند. بعد از تخمین میزان بازدهی، اوراقی را که انتظار دارند در آینده بیشترین بازدهی را داشته باشند برای سرمایه‌گذاری انتخاب کنند.

این رویکرد عوامل مختلفی را در انتخاب اوراق بهادار مناسب برای سرمایه‌گذاری بررسی می‌کند. برای مثال اگر بخواهید پرتفوی خود را با استفاده از رویکرد سنتی تشکیل دهید، باید به عواملی مانند درآمد جاری، اهداف سرمایه‌گذاری، دیدگاه و بازه زمانی مورد نظرخود و همچنین میزان ریسکی که می‌توانید تحمل کنید، توجه کنید و متناسب با آن‌ها استراتژی مناسب خود را طرح‌ریزی کنید.

رویکرد مدرن نظریه پرتفوی

هری مارکوویتز، اقتصاد‌دان آمریکایی به نظریه پرتفوی سنتی انتقاداتی وارد کرد. او معتقد بود که پیدا کردن سهمی با کمترین ریسک و بیشترین بازدهی تقریبا ناممکن است و اگر نظریه‌ی ریسک بازده چیست؟ افراد بخواهند پرتفوی مناسبی بسازند باید بین ریسک و بازده مورد انتظارشان یک تناسب برقرار کنند. افراد برای سرمایه‌گذاری تنها نباید ریسک و بازده یک دارایی را بسنجند.

نظریه پرتفوی مدرن (Modern Portfolio Theory) با این فرض شکل گرفت که سرمایه‌گذاران به‌طور ذاتی ریسک‌گریز هستند اما مطلوبیت نهایی آن‌ها با هم متفاوت است. حال این سوال مطرح می‌شود که سرمایه‌گذاران چگونه پرتفوی یا همان سبد سرمایه‌گذاری خود را برای کسب بالاترین مقدار بازده مورد انتظار همراه با سطوح مختلف ریسک بازار بهینه می‌کنند؟ این نظریه معتقد است که هیچ چیزی به‌عنوان سرمایه‌گذاری کامل وجود ندارد. چیزی که مهم است و باید مورد توجه قرار بگیرد، انتخاب یک استراتژی با بازده بالا، همراه با ریسک متناسب با بازده است. این نظریه بر این موضوع تاکید می‌کند که ریسک جزء جدا ‌نشدنی پاداشی بیشتر است.

نظریه پرتفوی مدرن در سال 1952 توسط هری مارکوویتز پیشنهاد داده شده است. این نظریه باعث دگرگون شدن مبحث مدیریت پرتفوی شد و همچنان به‌عنوان یک استراتژی محبوب استفاده می‌شود. این مقاله حدود 40 سال بعد از ارائه شدن نظریه، توانست برنده جایزه نوبل اقتصاد شود. مارکوویتز مدل خود را بر این فرض بنا کرد که سرمایه‌گذاران همیشه مقداری وجه در اختیار دارند، که می‌خواهند این پول را برای مدتی سرمایه‌گذاری کنند.

هری مارکوویتز-ارائه دهنده نظریه پرتفوی مدرن

هری مارکوویتز - ارائه دهنده نظریه پرتفوی مدرن

نظریه پرتفوی مدرن استدلال می‌‌کند که افراد می‌توانند یک سبد سرمایه‌گذاری ایده‌آل برای خود طراحی کنند که با در نظر گرفتن مقدار بهینه ریسک، حداکثر بازدهی را برای آن‌ها داشته باشد. با سرمایه‌گذاری در بیش از یک سهم، سرمایه‌گذار می‌تواند از مزایای متنوع‌سازی استفاده کند، در حالی که ریسک خود را کاهش می‌دهد.

چگونه تنوع‌بخشی باعث کاهش ریسک می‌شود؟ به‌طور کوتاه این موضوع را با بیان یک مثال توضیح می‌دهیم. سبد سرمایه‌گذاری‌ای را در نظر بگیرید که دارای سهام دو شرکت است. یکی از شرکت‌ها سهامش وقتی باران می‌بارد بازدهیش افزایش می‌یابد. شرکت دیگر سهامش هنگامی که باران نمی‌بارد، با بازدهی همراه است. اگر پرتفوی شما شامل هر دو سهم باشد، بدون توجه به این موضوع که باران باریده است و یا هوا آفتابی بوده، همیشه یک سود یا درآمدی برای شما وجود خواهد داشت. در واقع ریسکی که یک فرد هنگام خرید سهام یک شرکت، با آن مواجه می‌شود، کسب بازدهی کمتر از مقدار مورد انتظارش است. به‌عبارت دیگر این ریسک برابر است با انحراف از بازده متوسط.

نظریه سبد سهام پست مدرن چیست؟ بازده منفی به عنوان معیار اندازه‌گیری ریسک

توضیح نظریه سبد سهام پست مدرن

توضیح نظریه سبد سهام پست مدرن

چیدمان سبد سهام چنان اهمیتی دارد که نظریه‌های زیادی برای آن مطرح شده‌اند. نظریه‌هایی که هر یک در پی کاهش ریسک و افزایش بازده بوده‌اند. هر یک از این نظریه‌ها به شیوه‌هایی مشخص عمل می‌کنند. به عنوان مثال نظریه سبد سهام پست مدرن روشی است که به منظور بهینه‌سازی پرتفوی از آن استفاده می‌شود و از ریسک نزولی بازده کمک می‌گیرد. این نظریه در مقابل نظریه‌ پورتفوی مدرن قرار دارد. هر دو نظریه جزئیات ارزش‌گذاری دارایی‌های پرخطر را در نظر می‌گیرند و در همین حال بر مزایای تنوع بخشیدن به سبد سهام نیز تمرکز دارند. اما نحوه‌ی تعریف ریسک و تاثیر آن بر بازده است که میان این دو نظریه تفاوت‌هایی را ایجاد می‌کند. در ادامه این مقاله از اخبار بورس بیشتر با این نظریه آشنا خواهیم شد.

فهرست مطالب با دسترسی سریع

نظریه سبد سهام پست مدرن چیست؟

آشنایی با نظریه سبد سهام پست مدرن

نظریه سبد سهام پست مدرن یا PMPT روشی برای بهینه‌سازی پورتفوی است که به جای استفاده از واریانس میانگین بازده سرمایه‌گذاری، از ریسک نزولی بازده استفاده می‌کند. واریانس میانگین فاکتوری است که در نظریه‌ سبد سهام مدرن (MPT) مورد استفاده قرار می‌گیرد. هر دو نظریه‌ی مذکور توضیح می‌دهند که دارایی‌های خطرناک چگونه باید ارزش‌گذاری شوند و سرمایه‌گذاران منطقی چطور باید به منظور بهینه‌سازی سبد سرمایه‌گذاری خود اقدام به متنوع کردن آن کنند. اما تفاوت میان این دو نظریه در هنگام تعریف ریسک و چگونگی تاثیر آن بر بازده موردانتظار مشخص می‌شود.

PMPT از انحراف معیار بازده‌های منفی به عنوان معیار ریسک استفاده می‌کند؛ در حالی که در نظریه سبد سهام مدرن انحراف معیار تمام بازده‌ها ملاک و معیار اندازه‌گیری ریسک است.

درک نظریه سبد سهام پست مدرن (PMPT)

در سال ۱۹۹۱ بود که دو طراح نرم‌افزار به نام‌های برایان رام (Brian M. Rom) و کاتلین فرگوسن (Kathleen Ferguson) به این نتیجه رسیدند که در نرم‌افزارهایی‌ که بر پایه‌ی نظریه سبد سهام مدرن طراحی شده‌اند، نواقص و محدودیت‌های قابل توجهی وجود دارد. در پی این مسئله آن‌ها بر آن شدند تا نرم‌افزارهای ایجاد پرتفوی را که در شرکت آن‌ها یعنی Sponsor-Software Systems Inc طراحی می‌شود، به گونه‌ای از سایر نرم‌افزارها متمایز کنند.

این نظریه از انحراف معیار بازده منفی به عنوان معیار ریسک استفاده می‌کند. این در حالی است که در نظریه سبد سهام مدرن انحراف معیار تمامی بازده‌ها در نظر گرفته می‌شود. اقتصاددانی به نام هری مارکوویتز (Harry Markowitz) در سال ۱۹۵۲ مفهوم MPT را ارائه کرد. او بعدها جایزه‌ی نوبل اقتصاد را بخاطر فعالیت‌هایش دریافت کرد. مارکوویتز به دنبال ایجاد یک چارچوب کمّی برای ریسک و بازده بود تا بر اساس آن بتوان در خصوص سرمایه گذاری تصمیم‌گیری کرد. پس از آن و برای چندین دهه نظریه‌ی MPT برای مدیران مالی هم‌چنان مکتب فکری اصلی و اولیه در مدیریت پورتفوی تلقی می‌شد.

دو طراح نرم‌افزار به نام‌های برایان رام و کاتلین فرگوسن در سال ۱۹۹۱ نظریه‌ سبد سهام پست مدرن را ارائه کردند. آن‌ها معتقد بودند در طراحی نرم‌افزار به کمک نظریه سبد سهام مدرن مشکلات و نواقصی وجود دارد و از این رو نظریه‌ی خود را ارائه کردند.

از نظر رام و فرگوسن نظریه سبد سهام مدرن دو محدودیت قابل توجه داشت. هر دو محدودیت به مفروضات این نظریه ربط دارد:

  • فرض اول این‌ است که بازده‌های سرمایه‌گذاری تمام پورتفوی‌ها و اوراق بهادار را می‌توان به کمک یک توزیع بیضوی مشترک هم‌چون توزیع نرمال به شکلی دقیق نشان داد.
  • فرض دوم به واریانس بازده‌های پورتفوی مربوط است که به عنوان یک معیار صحیح برای اندازه‌گیری ریسک سرمایه‌گذاری در نظر گرفته می‌شود.

بیشتر بخوانید

پس از آن رام و فرگوسن در یک مقاله که در سال ۱۹۹۳ در مجله‌ی مدیریت عملکرد (Journal of Performance Management) منتشر کردند، نظریه‌ی خود را تحت عنوان سبد سهام پست مدرن معرفی کردند. تکامل و گسترش این نظریه تا کنون نیز ادامه داشته است. چرا که دانشگاهیان و افراد آکادمیک در سراسر دنیا این نظریه‌ را آزمایش کرد‌ه‌اند. آن‌ها با انجام این آزمایش‌ها شایستگی و صلاحیت PMPT را مورد تایید قرار داده‌اند.

اجزای نظریه پورتفوی پست مدرن

تفاوت در ریسک بین این دو نظریه همان‌گونه که با انحراف استاندارد بازده اندازه‌گیری می‌شود مهم‌ترین مولفه در تشکیل سبد سهام است. در نظریه MPT با ریسک متقارن سروکار داریم. در نظریه‌ی PMPT ریسک به صورت نامتقارن در نظر گرفته می‌شود. نیمه انحراف از هدف که اغلب از آن به عنوان انحراف نزولی یاد می‌کنند، معیاری از ریسک نزولی است. این مولفه نشان‌گر مسئله‌ای است که سرمایه‌گذاران بیش از هر چیزی از آن می‌ترسند؛ یعنی وجود بازده منفی.

نسبت سورتینو نخستین مولفه‌ی جدیدی بود که رام و فرگوسن آن را در دستورالعمل نظریه سبد سهام پست مدرن ارائه کردند. این نسبت طراحی شده بود تا جایگزینی برای نسبت شارپ باشد. یعنی نسبتی که در نظریه‌ MPT به عنوان معیاری برای بازده تعدیل‌شده با ریسک در نظر گرفته می‌شود. نسبت سورتینو هم‌چنین با تکیه بر توانایی رتبه‌بندی‌اش منجر به بهبود نتایج سرمایه‌گذاری نیز شد.

دومین معیار تجزیه و تحلیل پورتفوی که در دستورالعمل PMPT معرفی شد، چولگی نوسان بود. این معیار نسبت درصد توزیع واریانس کل را از بازده بالاتر از میانگین به بازده کمتر از میانگین اندازه می‌گیرد.

نظریه MPT در مقابل PMPT

نظریه MPT بر ایجاد سبد سرمایه‌گذاری با دارایی‌هایی تمرکز دارد که با هم هم‌بستگی ندارند. یعنی اگر یکی از دارایی‌ها تاثیری منفی روی پورتفوی بگذارد، دارایی‌های دیگر لزوما نباید چنین رفتاری از خود نشان دهند. این همان نظریه‌ای است که در پشت استراتژی تنوع‌ بخشی به سبد سهام دیده می‌شود. به عنوان مثال فرض کنید سرمایه‌گذار سهامی در حوزه‌ی نفتی و فناوری در سبد خود داشته باشد. اگر مقررات دولت جدید اثری منفی بر سودآوری شرکت‌های نفتی بگذارد، سهام آن‌ها با افت ارزش مواجه خواهد شد. اما با این همه سهام حوزه‌ی فناوری تحت تاثیر این مقررات قرار نخواهد گرفت. سودهایی که از جانب سهام مربوط به عرصه‌ی فناوری نصیب سرمایه‌گذار می‌شود، زیان‌های سهام نفتی را جبران خواهد کرد. این همان عدم هم‌بستگی است.

نسبت سورتینو (Sortino ratio) به عنوان دستورالعمل و پروتکل استاندارد PMPT معرفی شد تا جایگزین نسبت شارپ (Sharpe ratio) شود که در نظریه‌ی سبد سهام مدرن مورد استفاده قرار می‌گیرد. این نسبت به عنوان معیار بازدهی تعدیل‌شده با ریسک در نظر گرفته می‌شود و می‌تواند موجب بهبود توانایی رتبه‌بندی نتایج سرمایه‌گذاری شود.

MPT‌ امروزه روشی اساسی و اصلی در ایجاد سبدهای سرمایه‌گذاری محسوب می‌شود. در واقع مبنای سرمایه‌گذاری غیرفعال همین نظریه سبد سهام مدرن است. هرچند سرمایه‌گذاران زیادی هستند که به دنبال بازدهی بیش از سرمایه‌گذاری غیرفعال یا کاهش ریسک به شکلی قابل توجه هستند. این مسئله در قالب آلفا مطرح می‌شود. یعنی بازدهی که بازار را شکست می‌دهد. این همان ایده‌ای است که پورتفوهای فعال اغلب آن را مدنظر قرار می‌دهند. مدیران سرمایه‌گذری به ویژه صندوق‌های پوشش ریسک نیز اغلب چنین ایده‌ای را اجرا می‌کنند. درست در همین نقطه است که نظریه سبد سهام پست مدرن قدم به میدان می‌گذارد. جایی که مدیران پورتفوی به دنبال آن هستند تا بازده منفی را درک کنند و آن را در محاسبات مربوط به سبد خود بگنجانند.

سوالات متداول با پاسخ‌های کوتاه

نظریه‌ای است که بر اساس ریسک نزولی بازده طراحی شده است و به کمک آن می‌توان سبد سرمایه‌گذاری را به گونه‌ای ایجاد کرد که در سطح معینی از ریسک، بازدهی مطلوب داشته باشد.

دو طراح نرم‌افزار به نام‌های فرگوسن و رام در پی درک و دریافت ضعف‌های نظریه پورتفوی مدرن بر آن شدند تا با انجام تغییراتی هم‌چون استفاده از نسبت سورتینو به جای نسبت شارپ، این ضعف‌ها و محدودیت‌ها را پوشش دهند.

تفاوت این دو نظریه در نحوه‌ نگرش آن‌ها به ریسک است. در نظریه مدرن انحراف معیار تمام بازده‌ها در نظر گرفته می‌شود اما در نظریه پست مدرن انحراف معیار بازده‌های منفی به عنوان ملاک اندازه‌گیری ریسک تلقی می‌شود.

مدیریت و دانش مالی در هزاره سوم

نقد تئوری‌های مدرن سرمایه‌گذاری در سال‌های اخیر پدیده‌ای رایج در مقالات جدید مدیریت مالی است. بحث‌های مالی رفتاری در دوره‌های مختلف مدیریت مالی در دانشگاه‌های دنیا تدریس می‌شود. در دهه‌های اخیر پژوهشگران به اثر‌گذاری رفتار انسان در تصمیم‌گیری‌های مالی اشاره دارند و اعتقاد دارند که سرمایه‌گذاران در اتخاذ تصمیم‌های مالی خود به مقولة ریسک و قیمت‌های آینده سهام و بازدهی آنها به گونه‌ای کاملا متفاوت از تئوری‌های مدرن نگاه می‌کنند. محققین اخیر معتقدند که بازارها ناکارآ هستند و یا حداقل از آن کارآیی که تئوری‌ها بر آن بنا شده‌اند، برخوردار نیستند، دوم این‌که رفتار سرمایه‌گذاران فردی در انتخاب سبد اوراق بهادار بسیار از هم متفاوت است. نکتة سوم این است که رابطة معروف بین ریسک و بازده (بازده بیشتر مستلزم پذیرش ریسک بیشتر است) لزوما برقرار نیست.

پروفسور رابرت هاگن از نویسندگان شهیر دانش مدیریت مالی است که در نوشته‌های اخیر خود تئوری بازارهای کارآ را به نقد کشده است و در این راستا به شواهد تجربی و تحقیقات بسیاری اشاره کرده است. وی در کتاب The New Finance به همین موضوعات پرداخته و به دنبال یافتن پارادایم‌های جدید دانش مدیریت مالی است.. هاگن در این کتاب و در دوکتاب معروف دیگر خود، "جانوری در وال استریت" و " بازار سهام ناکارآ: چه عایداتی و چرا؟" مجموعه جامع و سازمان‌یافته‌ای از شواهد و استدلال‌هایی ارایه داده است که نظریه‌ی ریسک بازده چیست؟ نظریه‌ی ریسک بازده چیست؟ نشان‌دهنده رفتار ناکارآی بازار سهام است.

ترجمه کتاب The New Finance تحت عنوان "نظریه‌های مالی نوین" و به کوشش دکتر غلامرضا اسلامی بیدگلی، شهاب‌الدین شمس و هستی چیست سازان هم اکنون در اختیار محققین و دانش‌پژوهان حوزه مالی و سرمایه‌گذاری است. زنده یاد دکتر اسلامی بیدگلی عضو هیئت علمی دانشگاه تهران بودند و دو مترجم دیگر هم دانشجویان دوره دکترای مدیریت مالی در همان دانشگاه هستند. این کتاب توسط انتشارات دانشگاه تهران به چاپ رسیده است. از جمله نکات مثبت این کتاب علاوه بر ترجمه بسیار روان آن، کیفیت بالای چاپ است. این کتاب به‌صورت رنگی و روی کاغذ گلاسه در اختیار علاقه‌مندان قرار گرفته است.

خواندن این کتاب را به همه علاقه مندان دانش مالی و سرمایه گذاری به خصوص دانشجویان نظریه‌ی ریسک بازده چیست؟ نظریه‌ی ریسک بازده چیست؟ تحصیلات تکمیلی به شدت توصیه می کنم.

ریسک چیست و انواع ریسک‌ کدام است؟

ریسک چیست

زیان بالقوه و قابل اندازه‌گیری یک نوع سرمایه‌گذاری را ریسک می‌گویند.

برخی از ریسک‌های سرمایه‌گذاری بر روی اوراق بهادار عبارت است از: اعلام نشدن سود سهام، پایین بودن میزان سود هرسهم، کاهش قیمت هرسهم.

ریسک سرمایه گذاری

در ادامه این مطلب از سایت بورسینس چند ریسک دیگر را بطور کوتاه لیست کرده ایم.

ریسک عملیاتی (Operational Risk) چیست؟

ریسک عملیاتی یا اهرم مالیاتی مربوط است به سود عملیاتی که منشا آن نیز هزینه‌های ثابت شرکت است.

ریسک عملیاتی، ریسک زیان ناشی از فرایند ناقص یا شکست خورده، سیاست‌ها، سیستم‌ها یا رویدادهایی است که فرایند عملیاتی کسب و کار را تحت شعاع قرار می‌دهد.

خطای کارکنان، فعالیت‌های مخربانه و خلافکارانه مانند تقلب و رویدادهای فیزیکی نیز از جمله فاکتورهایی هستند که می‌توانند ریسک عملیاتی را پی داشته باشند.

اغلب سازمان‌ها پذیرفته‌اند که مردم و فرایندها به طور ذاتی دچار خطا می‌شوند و کم‌اثر یا بی‌اثر شدن عملیات را به بار می‌آورند.

دلایل ریسک عملیاتی:

  • بلایای طبیعی، مانند زمین‌لرزه، طوفان‌ها یا آتش‌سوزی
  • بحران‌های سلامتی و بهداشت، مانند همه‌گیری ویروس COVID-19
  • فجایع ناشی از انسان‌ها، مانند حملات سایبری، تروریسم و جرایم سایبری
  • شبه‌جرم‌ها مانند اختلاس، جرایم سایبری درون سازمانی، غفلت کارکنان، تهدیدات جنسی، محیط کاری خصومت‌آمیز و…
  • نقض قوانین، نقض قرارداد، دستکاری در بازار و اعمال معاملات غیرمنصفانه
  • قوانین و شرایط کاری جدید
  • شکست خوردن در پایبندی به سیاست‌ها یا فرایندهای کاری شرکت یا شکست در اطمینان حاصل کردن از پیشبرد سیاست‌ها
  • سیستم‌های کامپیوتری یا IT قدیمی
  • اختلال در زنجیره تامین
  • استفاده ناکارآمد از سیستم‌های ابری
  • سیاست‌های کاری متناقض یا غیرمنصفانه
  • رفتارهای ناایمن
  • کاستی و نقص در محصولات
  • خطاهای انسانی مانند خطا در وارد کردن داده، یا از دست دادن ضرب العجل‌‌ها
  • ناکارآمدی فرایندهای داخلی یا درک اشتباه فرایندها

ریسک مالی (Financial Risk) چیست؟

ریسک مالی گونه‌ای ریسک اضافی است که در اثر افزایش بدهی در شرکت به سهامداران تحمیل می‌شود.

ریسک ناشی از به‌کارگیری بدهی در شرکت را ریسک مالی می‌نامند.

به عبارت دیگر، ریسک مالی به توانایی کسب و کار در مدیریت بدهی و پاسخگو بودن در مقابل تعهدات مالی اشاره دارد.

این نوع از ریسک اغلب به خاطر بی‌ثباتی‌ها، زیان در بازار مالی یا تحرکات قیمت سهام و ارزها، تغییر نرخ بهره و… به وجود می‌آید.

ریسک غیرسیستماتیک و ریسک سیستماتیک چیست؟

کل ریسک بازار را می‌توان به دو دسته کلی ریسک سیستماتیک (Systematic Risk) و ریسک غیر سیستماتیک تقسیم کرد.

ریسک غیر سیستماتیک ریسکی است که ناشی از خصوصیات خاص شرکت از جمله نوع محصول، ساختار سرمایه سهامداران عمده و غیره می‌باشد.

ریسک سیستماتیک ناشی از تحولات کلی بازار و اقتصاد بوده و تنها مختص به شرکت خاصی نمی‌باشد به دیگر بیان ریسک سیستماتیک در اثر حرکت‌های کلی بازار به وجود می‌آید.

طبق نظریه‌های پرتفولیو با متنوع‌سازی سبد سهام می‌توان ریسک غیر سیستماتیک را از میان برد ولیکن ریسک سیستماتیک همچنان باقی می‌ماند.

شرکت‌هایی که فروش آنها بسیار پرنوسان است، یا مانع مالی آنها در حد گسترده‌ای از محل دریافت وام تامین شده است، یا رشد بسیار سریعی داشته‌اند، یا نسبت‌های جاری پایینی دارند و همچنین شرکت‌های کوچک بیش از دیگران از ریسک سیستماتیک تاثیر می‌پذیرند.

هر معامله‌ای در بورس دارای ریسک مخصوص به خود است، توصیه می‌کنم مطلب پیشنهاد و سیگنال سهام برای تازه کارها! که یک مطلب آموزنده است را مطالعه کنید.

ریسک اعتبار (Credit risk)

این ریسک مربوط به زمانی است که یک شرکت یا شخص توانایی آنرا نداشته باشد که سود قراردادی و اصل سرمایه را براساس تعهدات خود پرداخت کند.

سرمایه‌گذارانی که اوراق مشارکت و سایر اوراق بدهی جزئی از پرتفوی سرمایه‌گذاری آنهاست با این نوع از ریسک مواجه هستند.

البته اوراق بدهی دولتی کمترین میزان ریسک را دارا می‌باشند در حالیکه اوراق مشارکت شرکت‌ها دارای ریسک اعتباری بیشتری است.

ریسک نرخ بهره (Interest Rate Risk)

ریسک ناشی از نرخ سود مربوط به زمانی است که تغییر در نرخ سود باعث دگرگونی ارزش یک سرمایه‌گذاری گردد.

این نوع ریسک معمولا روی اوراق مشارکت و اوراق بدهی بیشتر اثر می‌گذارد.

به عبارت دیگر، ریسک نرخ بهره، احتمال کاهش ارزش یک دارایی به خاطر نوسانات غیرمنتظره در نرخ بهره است. ریسک نرخ بهره، اغلب با دارایی‌هایی که درآمد ثابت ایجاد می‌کنند (fixed-income assets مانند اوراق مشارکت) مرتبط است.

مانند سایر انواع ریسک‌ها، ریسک نرخ بهره را می‌توان کاهش داد. اصلی‌ترین ابزارها برای کاهش ریسک نرخ بهره شامل تنوع‌سازی دارایی‌ها در سبد و پوشش ریسک (hedging) است.

ریسک سیاسی (Political Risk)

ریسک سیاسی نوعی از ریسک مالی به حساب می‌آید که در آن، دولت یک کشور بصورت ناگهانی سیاست‌های خود را تغییر دهد.

این ریسک عامل بزرگیست که باعث کاهش سرمایه‌گذاری خارجی در کشورهای در حال توسعه و جهان سوم می‌شود.

ریسک بازار (Market Risk)

ریسک بازار عبارت است از تغییر در بازده که ناشی از نوسانات کلی بازار است.

در بین انواع ریسک‌ها آشناترین ریسک است که به عنوان ریسک نوسانات بازار نیز شناخته می‌شود و سرمایه‌گذاران و معامله‌گران در بورس بصورت روزانه با آن مواجه هستند.

این ریسک بیشتر در بازار سهام، آتی سکه، فارکس و سایر بازارهای با نوسانات بالا وجود دارد. نوسانات یک معیار برای ریسک است چون به رفتار و خلق و خوی سرمایه‌گذاران بستگی دارد و نه منطق ( این مقاله را بخوانید : روانشناسی، حلقه مفقوده تصمیم‌گیری در بازار بورس )

چون کسب سود فعالان بازار به بالا و پایین شدن قیمت بستگی دارد، نوسانات برای بازدهی یک امر حیاتی است و هرچقدر یک اوراق بهادار یا بازار با نوسانات بیشتری همراه باشد، احتمال بیشتری برای تغییر بزرگ در هر دو جهت (افزایش یا کاهش قیمت) وجود دارد.

همه اوراق بهادار در معرض ریسک بازار قرار دارند، اگرچه سهام عادی بیشتر تحت تأثیر این نوع ریسک است. این ریسک می‌تواند ناشی از عوامل متعددی از قبیل رکود، جنگ، تغییرات ساختاری در اقتصاد و تغییر در ترجیحات مشتریان است.

ریسک تورمی

این نوع ریسک که تمامی اوراق بهادار را تحت تأثیر قرار می‌دهد عبارت است از ریسک قدرت خرید، یا کاهش قدرت خرید وجوه سرمایه‌گذاری شده.

این نوع ریسک با ریسک نوسان نرخ بهره مرتبط است، برای اینکه نرخ بهره معمولاً در اثر افزایش تورم افزایش می‌یابد. علت این است که قرض دهندگان به‌منظور جبران ضرر ناشی از قدرت خرید، سعی می‌کنند نرخ بهره را افزایش دهند.

ریسک تجاری

ریسک ناشی از انجام تجارت و کسب‌وکار در یک صنعت خاص یا یک محیط خاص را ریسک تجاری گویند.

برای مثال یک شرکت فولاد در صنعت خاص خود با مسائل منحصر به خود مواجه است.

ریسک نقدینگی

ریسک مرتبط با بازار ثانویه‌ای است که اوراق بهادار در آن معامله می‌شود. آن دسته از سرمایه‌گذاری‌هایی که خریدوفروش آن به‌ آسانی صورت می‌گیرد از نقدینگی بالایی برخوردار است.

هرچه عدم اطمینان در خصوص عامل زمان و ابهام قیمتی بالا باشد میزان ریسک نقدینگی نیز افزایش می‌یابد. ریسک نقدینگی سهام مربوط به بازارهای خارج از بورس خیلی بیشتر است.

اگر در مورد انواع ریسک‌ها سوالی دارید در بخش نظرات بنویسید.

قصد شروع سرمایه‌گذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاری‌ها انجام دهید:

برای سرمایه‌گذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه می‌شود:

معامله‌گری

تعریف روانشناسی بازار چیست؟ احساس کلی که بازار در یک زمان مشخص تجربه می‌کند، روانشناسی بازار گفته می‌شود. حرص، ترس، انتظارات و شرایط، همه عواملی نظریه‌ی ریسک بازده چیست؟ هستند که بر ذهنیت کلی سرمایه گذاری افراد تأثیر می‌گذارند. توضیحات مدیر مالی در مورد حاشیه سود اگرچه نظریه‌های مالی شرایطی را توصیف می‌کنند که در آن همه بازیگران بازار …

عملکرد خوب

تعریف عملکرد خوب چیست؟ عملکرد خوب توصیه‌ای از طرف یک تحلیلگر است که یعنی انتظار می‌رود سهام کمی بهتر از بازده بازار عمل نماید. به این تعریف همچنین “عملکرد بهتر از بازار “، “خرید متوسط ” یا “خرید و نگهداری ” نیز می‌گویند. توضیحات مدیر مالی در مورد عملکـرد خوب تعاریف دقیق این مطلب در …

عملکرد ضعیف

تعریف عملکرد ضعیف چیست؟ عملکرد ضعیف توصیه‌ای از طرف یک تحلیلگر است که یعنی انتظار می‌رود سهام کمی بدتر از بازده بازار عمل کند و عملکرد بدی نسبت به بازار داشته باشد. به این تعریف همچنین عملکرد ضعیف‌تر از بازار، فروش متوسط یا دارایی ضعیف نیز می‌گویند. توضیحات مدیر مالی در مورد عملکرد ضـعیف تعاریف …

بازار کاذب

تعریف بازار کاذب چیست؟ بازار کاذب بازاری است که در آن قیمت ها تحت تأثیر اطلاعات غلط مورد سوءاستفاده قرار می‌گیرند و از معامله و مذاکرات کارآمد برای تعیین قیمت ها جلوگیری می‌شود. این نوع از بازارها اغلب به وسیله نوسانات بازار خدشه‌دار می‌گردند زیرا ارزش حقیقی بازار به وسیله اطلاعات غلط گم می‌شود. توضیحات …

تعریف آلفا چیست؟ آلفا در مباحث مالی، نشانگر دو چیز است: اول: آلفا معیاری برای سنجش عملکرد بر مبنای ریسک تعدیل شده است. آلفا که اغلب آن را بازده فعال یک سرمایه گذاری در نظر می‌گیرند، عملکرد یک سرمایه گذاری را نسبت به شاخص بازار در نظر می‌گیرد، زیرا شاخص ها اغلب نشانگر نوسانات کلی …

قانون ۷۲ (Rule of 72)

تعریف قانون ۷۲ چیست؟ قانون ۷۲ میانبری است برای تخمین سال‌های موردنیاز برای دو برابر شدن پول شما با یک نرخ بهره مرکب سالانه. این قانون این‌طور بیان می‌کند که برای تخمین تعداد سال‌ها، نرخ را که بر حسب درصد بیان می‌شود، به ۷۲ تقسیم کنید: سال‌های موردنیاز برای دو برابر شدن سرمایه گذاری = …

قانون 72

کارمزد

تعریف کارمزد چیست؟ هزینه خدمتی که به وسیله مشاور سرمایه گذاری یا کارگزار در عوض ارائه مشاوره سرمایه گذاری یا مدیریت خرید یا فروش اوراق بهادار دریافت می‌گردد، کارمزد گفته می‌شود. کارگزاران بیشتر سود خودشان را از دریافت کارمزد یا کمیسیون برای معاملات مشتری به دست می‌آورند. مقدار کارمزد خریدوفروش سهام در تمامی کارگزاری ها …

ریسک پذیر (Risk-Seeking)

تعریف ریسک پذیر چیست؟ ریسک پذیر (Risk-Seeking) به سرمایه گذارانی گفته می‌شود که در جستجوی نوسانات شدید و عدم اطمینان بیشتر در سرمایه گذاری ها هستند، که در عوض سودهای بالقوه بیشتری کسب کنند. در مقابل سرمایه گذاران ریسک گریز (Risk-Averse) هستند.

ریسک گریز

تعریف ریسک گریز چیست؟ ریسک گریز توصیفی از یک سرمایه گذار است که وقتی با دو سرمایه گذاری با سود پیش‌بینی‌شده مشابه (ولی ریسک‌های متفاوت) روبرو می‌شود، موردی را که ریسک کمتری دارد، ترجیح خواهد داد. توضیحات مدیرمالی در مورد ریسک گریز یک سرمایه گذار ریسک گریز، از ریسک بدش می‌آید و به همین خاطر …

تعادل ریسک و بازده

تعریف تعادل ریسک و بازده چیست؟ تعادل ریسک و بازده اصلی است که بیان نظریه‌ی ریسک بازده چیست؟ می‌کند افزایش سود احتمالی با افزایش ریسک همراه است. سطوح پایین عدم اطمینان (ریسک کم) با سودهای احتمالی کم در همراه هستند، درحالی‌که سطوح عدم اطمینان زیاد (ریسک بالا) در با سودهای احتمالی بالا پاداش داده می‌شود. بر اساس اصل تعادل …



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.