اندیکاتور مدیریت ریسک


مدیریت ریسک در فارکس

روش‌های تعیین حد سود و زیان

روش‌های مختلفی برای تعیین حد سود و زیان در بازار سهام وجود دارند و همان‌گونه که در مقاله قبلی توضیح داده شد؛ اکثر معامله‌گران به منظور پیش‌بینی نقاط خروج احتمالی از بازار، از تحلیل تکنیکال استفاده می‌کنند. در این مطلب به بیان مهم‌ترین روش‌های تعیین حد سود و ضرر بر مبنای قیمت، با ذکر مثال‌هایی از بازار سهام خواهیم پرداخت.

فواصل قیمتی مشخص نسبت به ناحیه ورود

برخی سرمایه‌گذاران رویکرد تحلیلی خاصی نداشته و بیشتر روی اعداد ثابت تمرکز دارند. معیار اصلی در این روش، میزان فاصله نقاط خروج نسبت به ناحیه ورود است که معمولاً این فواصل بر اساس واحد درصد بیان می‌شوند. این مقادیر بر مبنای شرایط کلی بازار (نظیر محدودیت نوسان مجاز روزانه)، نوسانات ذاتی سهم و سایر موارد تعیین خواهند شد. در نمودار زیر که مربوط به سهام شرکت ایران خودرو است؛ معامله‌گر پس از شکست سطح مقاومتی تصمیم به ورود می‌گیرد و بر اساس یک استراتژی شخصی، مقدار ثابت %۱۰ حد ضرر نسبت به نقطه ورود در نظر گرفته است. با توجه به اینکه نسبت پاداش به ریسک معاملاتش روی عدد ۲ تنظیم شده است؛ حد سود از ناحیه ورود به بازار، %۲۰ فاصله خواهد داشت.

فواصل قیمتی نسبت به ناحیه ورود

اعداد رند

استفاده از اعداد رند در تحلیل تکنیکال کلاسیک و به طور کلی تعیین نقاط بازگشت بازار سهام، بسیار مرسوم است. معامله‌گران کهنه‌کار بازار مالی نیز به این سطوح توجه ویژه‌ای داشته و هنوز هم نسبت به کارایی آن‌ها دیدگاه مثبتی دارند. عموماً رسیدن قیمت به محدوده اعداد رند در نمودار، موجب ایجاد تحرکات خاصی در عرضه و تقاضای بازار می‌شود. برخی معامله‌گران با قرار دادن نقاط خروج خود در این سطوح سعی دارند؛ حد سود و زیان مطمئنی داشته باشند. به منظور درک بهتر مطلب، موقعیت معاملاتی فرضی زیر را در سهم وبصادر در نظر بگیرید. پس از شکست نقطه تلاقی خط روند و سطح مقاومتی، فرد اقدام به ورود نموده است که با نسبت بازده به ریسک برابر ۱، مقادیر ۸۰۰ و ۵۰۰ ریال را به ترتیب به عنوان حد سود و زیان احتمالی این معامله در نظر گرفته است.

اعداد رند

اندیکاتورها

بدون شک یکی از پرطرفدارترین ابزار نموداری در میان معامله‌گران بازار مالی اندیکاتورها هستند که خود به چندین نوع تقسیم می‌شوند. این ابزارها به حدی مورد علاقه سرمایه‌گذاران است که به عناوین مختلفی نظیر تحلیل بازار، نقطه ورود و نواحی خروج از آن‌ها استفاده می‌کنند. مهم ترین دلیل محبوبیت اندیکاتورها در میان معامله‌گران مبتدی، سهولت کاربری آن‌ها است. اندیکاتورها بر اساس ماهیت و دسته بندی موجود در پلتفرم‌های تحلیلی، به چهار نوع کلی روند یاب، مبتنی بر حجم، اسیلاتورها و اندیکاتورهای تدوین شده توسط آقای بیل ویلیامز تقسیم بندی می‌شوند.

میانگین متحرک یکی از کاربردی ترین اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال است که یکی از موارد استفاده آن تعیین نقاط خروج می‌باشد. میانگین‌ها معمولاً به صورت منفرد یا چندگانه استفاده می‌شوند. در تصویر زیر یک موقعیت معاملاتی را مشاهده می‌کنیم که نقاط ورود و خروج کاملاً بر اساس تقاطع دو میانگین متحرک شکل گرفته اند.

اگر قیمت بالاتر از میانگین‌ها قرار داشته و یک تقاطع مثبت نیز اتفاق بیفتد(یعنی خط قرمز رنگ که متعلق به میانگین ۴۰ روزه است، میانگین متحرک۶۰ روزه را به سمت بالا بشکند) اقدام به خرید نموده و زمانی که میان قیمت و میانگین متحرک ۴۰ روزه، یک شکست قیمتی نزولی رخ دهد؛ باید از معامله خارج شویم. در واقع یک نقطه خروج غیرثابت انتخاب شده است که به صورت هم‌زمان حد سود و زیان را پوشش می‌دهد.

اندیکاتورها

فیبوناچی

افرادی که سواد ریاضی داشته باشند؛ مطمئناً سری اعداد فیبوناچی را می‌شناسند و داستان معروف آن را نیز شنیده‌اند. مجموعه ابزار فیبوناچی در پلتفرم‌های معاملاتی بازار مالی، یکی از قدرتمندترین ابزارهای تحلیلی به شمار می‌آیند که حتی می‌توان صرفاً بر مبنای آن‌ها یک استراتژی معاملاتی کامل تدوین نمود! فیبوناچی بازگشتی یکی از محبوب ترین ابزار تحلیل نموداری فیبوناچی است که معامله‌گران بسیاری از سطوح آن به عنوان نقاط کلیدی ورود و خروج از معامله استفاده می‌کنند. با مشاهده نمودار قیمت شرکت مخابرات ایران متوجه می‌شویم که معامله‌گر «الف» بر اساس تلاقی خط روند صعودی، سطح حمایتی کلاسیک و ناحیه %۳۸ فیبوناچی بازگشتی در یک نقطه، اقدام به خرید نموده است. حد سود این معامله در سطح صفر درصد فیبوناچی یا همان قله قبلی و حد ضرر آن نیز در ناحیه %۶۱.۸ که درصد طلایی فیبوناچی می‌باشد؛ قرار داده شده است.

فیبوناچی

سطوح حمایت و مقاومت

تعداد کثیری از معامله‌گران قدیمی بازار، به این سطوح ساده اما مهم در نمودار قیمت، توجه خاصی داشته و بخش مهمی از استراتژی معاملاتی آن‌ها را شامل می‌شود. تئوری اصلی در استفاده از حمایت و مقاومت کلاسیک این است که بر اساس روانشناسی جمعی اگر قیمت از یک ناحیه بازگشت داشته باشد؛ ممکن است دفعات بعدی نیز با رسیدن به این نقطه، سرمایه‌گذاران واکنش مشابهی داشته باشند. به همین دلیل استفاده از این سطوح به عنوان نقاط خروج از بازار، کار بسیار عاقلانه‌ای به نظر می‌رسد. زیرا، در صورت شکست این نواحی، هشدار جدی مبنی بر تغییر روند صادر شده و منطقی است که از معامله خارج شویم. در مثال زیر بر اساس نماد تاپیکو، نمونه‌ای از موقعیت‌های معاملاتی را مشاهده می‌کنیم که نقاط حد سود و زیان بر اساس سطوح حمایت و مقاومت مشخص شده‌اند.

سطوح حمایت و مقاومت

خطوط روند

همانند سطوح حمایت و مقاومت کلاسیک، خط روند نیز یکی از مفاهیم ابتدایی و مهمی است که به تحلیلگران فنی آموزش داده می‌شود. این خطوط که طبق قواعد مشخصی، از اتصال نقاط بازگشت قیمت در نمودار تشکیل می‌شوند، یکی از قدرتمند ترین ابزارهای تحلیلی در بازار مالی به شمار می‌روند. خط روند به صورت انفرادی یا در نقاط تلاقی با سایر ابزار تحلیل، قابلیت استفاده دارد. این خطوط به دلیل اینکه یکی از مبانی اصلی تحلیل تکنیکال تلقی می‌شوند؛ ابزار دیگری نیز بر اساس آن‌ها تدوین یافته‌اند. به عنوان نمونه کانال‌های قیمتی از نمونه ابزار مرسوم در تحلیل نموداری می‌باشند که بر مبنای خطوط روند ترسیم می‌شوند.

در موقعیت معاملاتی فرضی ذیل مشاهده می‌کنید که پس از ترسیم یک کانال قیمتی صعودی در نمودار روزانه سهم ملی صنایع مس ایران، معامله‌گر «ب» پس از شکست ناحیه مقاومتی کوتاه مدت، اقدام به خرید سهم می‌نمایند. در چنین موقعیت‌هایی معامله‌گران بلندمدتی می‌توانند، از خطوط کف و سقف کانال به ترتیب به عنوان حد زیان و سود بهره ببرند و در صورتی که سرمایه‌گذار افق کوتاه ‌مدتی را مد نظر داشته باشد؛ با رسیدن به خط روند کوتاه مدت(خط قرمز رنگ) جهت جلوگیری از تقبل ریسک تغییر روند، می‌توان از معامله خارج شد.

خطوط روند

الگوهای قیمتی

امروزه تشخیص روند آتی بازار سهام بر اساس الگوهای قیمتی، بسیار رایج است. این الگوها بر اساس حرکات قیمتی پرتکرار و مشابه که پس از وقوع آن‌ها بازار روند مشخصی پیدا کرده است؛ از اطلاعات قیمتی بلند مدت بازارهای مالی، استخراج شده‌اند. الگوهای نموداری انواع و اقسام مختلفی دارند که مهم ترین آن‌ها عبارتند از: سر و شانه، پرچم، مستطیل، سقف و کف‌های چند قلو، کنج.

این الگوها بر اساس شرایط وقوع می‌توانند خاصیت نزولی یا صعودی داشته و یکی از نقاط قوت الگوهای قیمتی این است که یک الگو به تنهایی می‌تواند نواحی حد سود و زیان معاملات را به طور دقیق مشخص کند. به طور مثال به الگوی پرچم و نقاط خروج از معامله در نمودار سهام بانک ملت توجه فرمایید.

مدیریت ریسک


مدیریت ریسک و سرمایه اولین چیزیه که باید در بورس یاد بگیرید.
حتما در این موضوع دان و آگاهی خودتون را افزایش بدید.

مدیریت ریسک در بورس چیست؟
ریسک در بورس و یا هر نوع کسب و کار دیگه به معنای احتمال رخ دادن یک مساله پیش بینی نشده است .
به عبارتی ریسک از عدم قطعیت میاد، هر جایی که اطمینان کافی نداشته باشیم، واژه ریسک وارد آن موضوع میشه.

از آنجایی که روش های تحلیل سهام در فضای احتمالات هست، هیچ قطعیتی ندارند، پس همیشه در معاملات ما در بورس ریسک وجود دارد.
ما نمی توانیم ریسک را حذف کنیم، اماخبر خوب اینکه میتوانیم آن را مدیریت کنیم.

انواع ریسک در بازار بورس:
1. ریسک سیستماتیک:
ریسکی که با توجه به نوع بازار و فاکتورهای مختلفی که بر نوسانات کلی بازار اثر می گذارد، و این نوع ریسک همیشه وجود دارد.
این ریسک به علت اتفاقات پیش بینی نشده بر روی تمام بازار و سهام مورد نظرتان اثر می گذارد و محدود به یک سهم خاص و یا صنعتی خاص نمی باشد.
به عنوان مثال: امکان بروز جنگ یک ریسک سیستماتیک تلقی میشه و ما به عنوان سهامدار روی آن کنترلی نداریم .

2. ریسک غیر سیستماتیک:
بر خلاف ریسک سیستماتیک، این نوع ریسک قابل کنترل و کاهش است . این ریسک ناشی از خصوصیات خاص یک شرکت از جمله نوع محصول، ساختار شرکت و . است.
در این نوع ریسک شما میتوانید با متنوع سازی سبد سهام، میزان این ریسک را کاهش و یا مدیریت کنید.

قانون 1 مدیریت ریسک:
اولین قانون در مدیریک ریسک و سرمایه در بورس، تشکیل سبدی از سهام می باشد.
یعنی چند سهم از گروه های مختلف بورسی را برای خرید انتخاب کنید تا این تنوع باعث کاهش ریسک شود.

قانون 2 مدیریت ریسک:
در دو کارگزاری ثبت نام کنید و سرمایه خودتون رو در بین دو کارگزاری تقسیم کنید تا در صورتی که یکی از آن ها دچار اختلال شد، ریسک کمتری را متحمل شوید.

قانون 3 مدیریت ریسک:
بر اساس مستندات و تحلیل تکنیکال و بنیادی تصمیم به خرید و فروش بگیرید.
بر اساس شنیده ها و چیزهایی که به صورت مستند نیست خرید و فروش نکنید.
در این روزها دیده شده که اکثر افراد فقط بر اساس شنیده های شفاهی دیگران خرید و فروش می کنند.

سخن آخر:
یک سرمایه گذار حرفه ای اولین الویت خودش را در حفظ سرمایه می داند، و ریسک های غیرسیستماتیک خود را کاهش و یا مدیریت می کند.
دوست عزیزی که می خواهی وارد خرید و فروش در بورس شوی، در بازار بورس نباید ریسک کنید مگر اینکه قبل از آن حساب و کتابش رو انجام داده باشی، و حد سود و ضررت را مشخص کرده باشی.

مدیریت ریسک

مدیریت ریسک : موفقیت یا عدم موفقیت فعالیت شما در بازار ارز به شدت به چگونگی مدیریت صحیح خطرات بستگی دارد. شما می توانید بهترین استراتژی معاملات، مهارت های عالی و دانش گسترده را اندیکاتور مدیریت ریسک داشته باشید اما همچنان به این فکر کنید که چرا دستاوردهای شما به طور مداوم از بین می رود.

دلیل آن به احتمال زیاد عدم استفاده از مدیریت ریسک در استراتژی شما است. مدیریت ریسک ترکیبی از چندین عامل و قواعد اعمال شده در روند معاملات است. مدیریت مناسب ریسک به معنای مقدار قابل توجهی از نظم و انضباط است و به طور کلی انحراف از قوانین تعیین شده را تحمل نمی کند.

این می تواند اندازه تجارت شما را محدود کند، فقط در ساعات خاصی از بازار معامله کند یا هرگز بیش از درصد خاصی از حساب شما را در یک تجارت ریسک نکند. همچنین، بخش مهم مدیریت ریسک، متنوع سازی نمونه کارها است – یک تاجر باتجربه به جای توزیع همه کارها در یک تجارت، توصیه می کند سرمایه شما را در طیف وسیعی از دارایی ها توزیع کند.

در حالی که مورد اخیر بیشتر در مورد سهام یا اوراق قرضه ای است که شما با تمام سرمایه در آن شرکت می کنید، تجارت فارکس با اجازه تجارت با حداقل سرمایه مورد نیاز و اندازه تجارت کوچک، به طور کلی انعطاف پذیری بیشتری به سرمایه گذار می دهد.

مدیریت ریسک

چرا مدیریت ریسک فارکس مهم است؟

مدیریت صحیح ریسک زمینه فعالیت سالم حساب را تشکیل می دهد. درک آن برای اکثر معامله گران آسان به نظر می رسد، اما ممکن است این برنامه دارای برخی مشکلات بالقوه اساسی باشد که ممکن است پیچیده تر از آنچه در ابتدا به نظر می رسد باشد.

به عنوان مثال، بیشتر کارگزاران در این صنعت حساب های تجاری بسیار سودآور را به معامله گران ارائه می دهند، که این امر آنها را بر روی سودهای بالقوه متمرکز می کند اما از خطر از دست دادن را کاملاً فراموش می کنند. این باعث می شود تا معامله گران احساس امنیت کاذب داشته باشند و با پیش بینی به سیستم عامل بیایند تا سریعترین راه ممکن را ببرند.

با لمس یک دکمه به خصوص برای کسانی که این کار را با حساب آزمایشی انجام داده اند، دستیابی به نظر می رسد، اما هنگامی که بودجه واقعی به دست می آید، به طور کلی از آنچه کاربر در نسخه ی نمایشی داشته کاملا متفاوت می شود. آنجاست که مدیریت ریسک به نجات می رسد.

کنترل ضرر

عملکرد اساسی مدیریت ریسک، کاهش ضررها در حداقل سطح ممکن است در حالی که رشد حساب را به صورت نمایی حفظ می کند. همیشه باید بدانید که اگر تجارت در جهت غیرمنتظره پیش رود، چه مقدار بالقوه می توانید از دست بدهید.

تنظیم ضرر و زیان درصدی خاص از حساب معاملاتی خود ساده ترین راه برای اطمینان از این است که هرگز بیش از توان مالی خود ضرر نخواهید کرد. تنظیم ضرر و زیان درصدی خاص از حساب معاملاتی خود ساده ترین راه برای اطمینان از این است که هرگز بیش از توان مالی خود ضرر نخواهید کرد.

مدیریت ریسک

تکرار این کار با هر سفارش تجاری بعدی به شما کمک می کند تا نظم و انضباطی را حفظ کنید که این قانون را به صورت دائمی رعایت کند. فهمیدن اینکه در کجا می توان ضرر را متوقف اندیکاتور مدیریت ریسک اندیکاتور مدیریت ریسک کرد، نیاز به درک درستی از نمودارها و تجزیه و تحلیل ها دارد اما نکته اصلی این است که قبل از اینکه واقعا احساس ناراحتی کنید باید آگاه باشید که تجارت شما تا چه اندازه می تواند از مسیر خارج شود.

به طور کلی، توصیه نمی شود بیش از 1٪ از سرمایه خود را برای هر تجارت ریسک کنید. هنگامی که ضرر و زیان خود را در سر یا روی سیستم عامل معاملات خود قرار دادید، با آن همراه باشید، به راحتی می توان در دام حرکت ایستادن ضرر خود را به سمت جلو و دورتر برد. اگر این کار را انجام دهید، ضررهای خود را به طور موثر کاهش نمی دهید و در آخر اعتبار و سرمایه شما از بین خواهد رفت .

انتخاب اندازه لات مناسب

انتخاب سایز مناسب باید قاعده کلی شما باشد. و در حالی که کارگزاران حسابهای بسیار اهرمی را با اهرم 300: 1 یا 200: 1 تبلیغ می کنند، اجازه می دهد موقعیت 100000 دلار را فقط با 500 دلار از موجودی خود باز کنید – بررسی واقعیت.

اهرم بالاتر به معنای سود بیشتر است اما در عین حال احتمال از دست دادن جزئی یا کامل وجوه حساب شما را مثل همیشه واقعی می کند. و در حالی که تجارت با اهرم بالا می تواند به سود معامله گرانی که مانده حساب بالایی دارند باشد، تجارت با حجم بالا در حالی که وجوه اندکی در حساب دارید، ساده ترین راه برای از بین بردن وجوه شما و از بین رفتن اعتماد به نفس شما است.

بهترین قانون کلی این است که تا آنجا که می توانید محافظه کار باشید. هرکسی 5000 دلار برای افتتاح حساب ندارد، اما درک خطر استفاده از لات های بزرگتر با مانده حساب کوچک بسیار مهم است. با نگه داشتن یک لات کوچکتر، به شما امکان می دهد انعطاف پذیر بمانید و تجارت خود را با منطق و نه احساسات مدیریت کنید.

مدیریت ریسک

نتیجه گیری

تجارت در بازار مالی خطرات اساسی دارد که در صورت کنترل نشدن این خطرات ممکن است عواقب فاجعه بار برای تاجر به همراه داشته باشد. هرچه معامله گر نظم بیشتری داشته باشد، چشم انداز موفقیت نیز بیشتر است.

معاملات فارکس در مورد انتخاب یک فرصت است و معامله گران باید پس از ایجاد این فرصت ها اقدام کنند. با این حال، همیشه به خاطر داشته باشید که شما هرگز نمی توانید 100٪ صحت پیش بینی را حفظ کنید زیرا بازار توسط نیروهایی هدایت می شود که ما به سختی می توانیم آنها را کنترل کنیم. استفاده از مدیریت ریسک مناسب می تواند تفاوتی بین حرفه ای شدن فارکس یا یک مشعل نقدی معمولی باشد.

مدیریت ریسک و سرمایه در بازار فارکس

مدیریت سرمایه و ریسک در بازار فارکس | آکادمی آینده

در این مقاله شما را با چگونگی و نحوه مدیریت سرمایه و ریسک در فارکس آشنا خواهیم کرد. همه ما کم وبیش با مفهوم مدیریت ریسک در زندگی آشنایی داریم. اما این اصطلاح ریسک در کنار واژه بازده معنا و مفهوم پیدا خواهد کرد و معامله گری که در بازارهای سرمایه به معامله می‌پردازد با هر دوی این عوامل سر و کار خواهد داشت. بسیاری افراد به‌محض شنیدن کلمه ریسک به یاد خطر اندیکاتور مدیریت ریسک می افتند و آن را به‌نوعی معادل با خطر کردن می‌پندارند. آن‌ها دوست دارند تا جایی که امکان دارد از ریسک کردن پرهیز کنند.

ریسک در معامله به چه معناست؟

به بیشترین مبلغی که یک معامله گر و یا یک سرمایه گذار در طول معامله ضرر می‌ کند، در واقع ریسک گفته می‌شود. پس توصیه می شود اگر قصد سرمایه گذاری را داشتید، بیشتر از ۳ درصد آن را در معامله ریسک نکنید. به گونه ای باشد که اگر قرار است در معامله دچار ضرر و زیان بشوید، زیر ۳ درصد باشد و پیش از آن که به موضوع میزان پولی که در طول معامله و در بازار خرید و فروش فارکس کسب می‌کنید، فکر کنید.

بهتر است نسبت به ریسک های فارکس آگاهی کافی داشته باشید و دیگر آن که به چه میزان می‌توان در مدیریت آن موفق عمل کرد. به همین منظور با مدیریت خود و سرمایه ای که دارید می‌توانید با کمترین استرس معامله خود را آغاز کرده و آگاهانه عمل خواهید کرد. به همین دلیل است که مدیریت و محاسبه ریسک نه‌ تنها در بازار فارکس، بلکه در هر تجارت و کسب و کاری از اهمیت بسیاری برخوردار است.

مدیریت ریسک در فارکس به چه صورت است؟

مدیریت ریسک در واقع به این معناست که حداکثر ریسکی که شما در هر معامله ای بر عهده گرفته و در بر می گیرید. ریسک در واقع نشان دهنده تفاوت بین انتظارات واقعی فرد و بازده واقعی می باشد و به صورت ریسک احتمالی و شانسی است. به عبارتی سرمایه‌ گذار اگر بخواهد در بازارهای مالی بازده بیشتری را هدف گذاری کند، بالطبع باید ریسک بیشتری را هم متحمل شود.

مدیریت ریسک در بازار فارکس چیست | آکادمی آینده

مدیریت ریسک در فارکس

قوانینی برای مدیریت ریسک

برای آنکه یک معامله گر بتواند به‌ جای اجتناب از ریسک آن را بپذیرد، باید قوانینی را برای خود وضع نماید. مدیریت ریسک و کنترل آن مسأله پیچیده ای نیست و با انجام کارهایی ساده می‌توان به‌خوبی بر آن تسلط یافت. تا جایی که با انجام ریسک های منطقی موفقیت در زندگی و سودآوری در معامله گری نصیبمان خواهد شد.

آموزش مدیریت ریسک در فارکس

سعی کنید در هر معامله ای که انجام می دهید از تعیین حد ضرر و زیان استفاده کنید. خوب است بدانید که معامله و تجارت همانند یک ماراتون است. تاجرانی در آن موفق خواهند بود که در مدیریت ریسک تجاری خود به خوبی عمل کرده. آموزش مدیریت ریسک در فارکس را به خوبی آموخته باشد و در رابطه با بازار آگاهی کافی داشته باشند. این را هم بدانید در صورتی که ریسک زیادی نداشته باشید سود زیادی را هم به دست نخواهید آورد.

در صورتی که در طول معامله آرامش نداشته و دچار شک و تردید شدید بهتر است از ادامه معامله صرف نظر کرده تا دچار ضرر و زیان نشوید، داشتن آرامش و سلامت عقل در بازار تبادلات ارزها از اهمیت بسیاری برخوردار است پس در صورتی که نمی توانید احساسات خود را کنترل کنید بهتر است مدتی از معامله دور بمانید، انجام هر معامله ای همچون بازار فارکس با فراز و نشیب های بسیاری همراه است و ممکن است طبق خواسته شما پیش نرود پس بهتر است ریسک ها ممکن را محاسبه کنید تا دچار ضررهای احتمالی نشوید.

برای معامله گران تازه وارد، پرایس اکشن بهتر از اندیکاتور است

معامله با پرایس اکشن

معامله گر شدن در بازارهای مالی نیازی به یادگیری اندیکاتورهای پیچیده تحلیل تکنیکال ندارد. برای افراد تازه وارد به هر بازار مالی، پرایس اکشن بهترین راه است.

شما به ندرت از معامله گران حرفه ای می شنوید که از اندیکاتورها در معاملات خود استفاده کنند. اشتباه برداشت نکنید، آن ها قصد گمراه کردن شما را ندارند.

آن ها مدت زمان زیادی را مشغول معامله کردن بودند و تجربه زیادی در بازارهای مالی دارند. تجربه یعنی آن ها می دانند که اندیکاتور ها چه محدودیت هایی را برای شما به ارمغان می آورند. آن ها نمی توانند حتی تصورش را بکنند که چقدر خوب می شد اگر با پرایس اکشن، کار در بازارهای مالی را آغاز می کردند. چرا که اکثرا با اندیکاتورها وارد بازار می شوند و هیچ نصیحتی برای شما در مورد شروع معامله کردن در بازارهای مالی با پرایس اکشن ندارند.

حالا ممکن است این سوال برای شما پیش بیاید که چرا من پرایس اکشن را انتخاب بهتری برای شروع تحلیل در بازارهای مالی برای افراد تازه کار می دانم؟

به سبب شغل آموزشی که من دارم و با معامله گران در سطوح مختلف در ارتباط هستم متوجه شدم آن هایی که با پرایس اکشن شروع به معامله می کنند، بسیار واقع گرایانه انتظاراتشان را مدیریت می کنند. آن هایی که با اندیکاتور ها شروع می کنند به دنبال یک فرمول جاودانه سود دهی هستند. آن ها می خواهند بدانند که چه ترکیبی از اندیکاتور ها، سود در کوتاه مدت را تضمین می کند. خیلی وقت های از خود می پرسند که آیا ترکیب اندیکاتور های MACD,RSI,CCI,ADX می تواند آن ها را به درآمد خوبی برساند؟

معامله گران بی شماری هستند که آرزو دارند که کاش با پرایس اکشن شروع می کردند. آن ها هیچوقت به ذهنشان نرسید که با بهترین دوره پرایس اکشن کار خود را در بازارهای مالی شروع کنند. من تا به حال هیچ معامله گرای را ندیدم که حسرت داشته باشد که کاش بجای پرایس اکشن، با اندیکاتور ها، کار تحلیل در بازارهای مالی را آغاز می کردم. پرایس اکشن بهترین ابزار را در اختیار شما قرار می دهد.

با پرایس اکشن وقت شما هیچ وقت تلف نمی شود

اگر بخواهید یک معامله گر منظرم باشید، باید یک سفر طولانی را پشت سر بگذارید. حداقل چند سال طول می کشد تا شما به حد ایده آل برسید. به عنوان یک معامله گر تازه کار، زمان برای شما مهم خواهد بود.

شما باید بیشتر بازار را مطالعه کنید. در طول روز، بیشترین فعالیت شما باید به مشاهده بازار بگذرد. پرایس اکشن به شما اجازه می دهد که به راحتی بازار را رصد کرده و معنی نوسانات را درک کنید. قیمت ها تنها عاملی هستند که باید روی آن تمرکز کنید. این مطلب به شما کمک می کند که حواستان به راحتی پرت نشود. شما فقط روی قیمت تمرکز می کنید و رفتارهایش را ارزیابی می کنید. با این روش، سرعت پیشرفت شما در حرفه ای معامله کردن در بازارهای مالی بیشتر می شود.

معامله با پرایس اکشن

برای یادگیری پرایس اکشن، شما به هیچ چیز بیشتر از نمودار نیاز ندارید. اصلا نیازی نیست چک کنید که پلتفرم معاملاتی تان، اندیکاتورهای مورد علاقه تان ر دارد یا نه. به هیچ وجه نیاز ندارید اندیکاتوری اندیکاتور مدیریت ریسک بخرید و چک کنید که آیا روی پلتفرم شما کار می کند یا خیر.

شما می توانید با مورد بررسی قرار دادن شمع ها تحلیل خود را آغاز کرده و شو و هیجان یادگیری را حفظ کنید. اگر شما با اندیکاتور ها شروع کنید، با فرمول های پیچیده ای روبرو می شود که پارامترهای زیادی دارد. برای انتخاب اندیکاتورها وقتتان حسابی تلف می شود چرا که ترکیب های مختلفی برای استفاده از اندیکاتورها وجود دارد.

با اندیکاتور ها در واقع معامله گران جدید سعی می کنند با ابزارهای خیلی محدود به سراغ شکار گوزن های وحشی بروند. خیلی سخت به هدف خواهید رسید.

معامله با استراتژی پرایس اکشن، رفتار معامله گری شما را اصلاح می کند

به عنوان یک معامله گر تازه کار، اندیکاتورها، معامله کردن را به چشم شما آسان می کنند. معامله کردن برای شما این می شود که در اندیکاتور RSI صبر می کنید تا شاخص قیمتی به زیر 30 بیاید تا خرید کنید. از طرف دیگر منتظر می شوید تا شاخص به بالاتر از 70 برسد تا فروش خود را نهایی کنید. ساده و تمیز ! معامله کردن به نظر ساده می رسد اما اینطور نیست.

به خصوص که اندیکاتورها باعث می شوند که افراد تازه وارد به سراغ سیگنال ها بروند. و سیگنال ها ذهن شما را تنبل می کنند. به همین خاطر اندیکاتور ها شروع خوبی را برای شما رقم نمی زنند. می دانید چرا؟

شاید این جمله من ضدو نقیض به نظر برسد. اما برای معامله گران تازه وارد، اولین درس این است که چه زمان هایی معامله نکنید.

شما باید بازار را زیر ذره بین بگذارید، مطالعه کنید و سپس تحلیل کنید. هدف اصلی شما باید این باشد که بفهمید در بازار چه خبر است و چه موقعیت هایی برای ورود و خروج شما فراهم شده است. معامله کردن بعد از بازارخوانی می آید. شما اول باید بتوانید بازار را بخوانید.

تحلیل با پرایس اکشن

معامله گران با تجربه می دانند که سیگنال ها الویت بعدی هستند. اگر شما شرایط بازار و روندش را به درستی تشخیص دهید، راه های مختلفی برای ورود به بازار خواهید داشت.

هر چند که خیلی از معامله گران این درس را به سختی فرا می گیرند. از همان ابتدا وقت خود را برای پیدا کردن سیگنال های ورودی تلف می کنند به جای آنکه بنشینند و تصویر بزرگتری از بازار را مشاهده کنند.به همین منظور شما باید به دلیل شکل گیری تمام کندل ها در نمودار شمعی حساس شوید.

این روش تاکیدش روی صبر و تحلیل است نه تمرکز روی سیگنال خرید و فروش !

پرایس اکشن روی ریسک در هر معامله تاکید دارد

معامله گرانی که از پرایس اکشن استفاده می کنند بیشتر مشغول پیدا کردن الگوهای قیمتی هستند که برای هر کدام از الگوها، حد ضرر مشخص شده است.

الگوهای قیمتی صعودی به شما می گویند که قیمت در بازار بالا می رود. بنابراین نباید بازار به زیر الگوی قیمتی ما برسد. اگر رسید یعنی الگو به صورت کامل شکل نگرفته و انتخاب هوشمندانه این است که از بازار خارج شده و معامله خود را ببندید.

همین منطق برای الگوهای نزولی هم وجود دارد. به کندل های روندی که به خطا رفته اند دقیت کنید. اگر بازار به بالاتر از الگوی نزولی رسید، ما می دانیم که الگوی نموداری به خطا رفته و ما باید از بازار خارج شویم.

تحلیل با پرایس اکشن

هر الگوی قیمتی یک حد ضرر طبیعی و منطقی دارد. از همانجایی که شما الگوی نموداری را انتخاب می کنید باید بدانید که احتمال ضرر کردن هم وجود دارد. شما به عنوان یک معامله گر باید این نکته کلیدی را درک کنید که ضرر کردن قسمتی از معامله در بازارهای مالی است. شما باید برای هر معامله حد ضرر داشته باشید.

از طرف دیگر، سیگنال های اندیکاتور ها به همراه حد ضرر نمی آیند.

به عنوان مثال شما با سیگنال اندیکاتور استوکستیک در ناحیه فروش بیش از اندازه وارد معامله می شوید. حالا سوال اینجاست که تا چه زمان باید ضرر را تحمل کنید؟ چه قیمتی به شما نشان می دهد که اشتباه کرده اید؟ این سوال ها برای افراد تازه کار باید مهم باشد که اکثر نمی پرسند. البته بعضی از افراد تازه کار به فکر محدود کردن ریسک هستند اما متد اجرایی برای آن ها وجود ندارد. بنابراین، این افراد حد ضرر خود را برای مبنای حال و هوایشان تعیین می کنند. وقتی شما عمق نوسان ها را ندانید، نمی توانید حد ضرر درستی را برای معامله هایتان انتخاب کنید.

معامله با پرایس اکشن یا اندیکاتورها

اگر مقاله را تا بدینجا خواندید فکر نکنید که اندیکاتورها بی استفاده و شیطانی هستند. اندیکاتور ها بی استفاده نیستند اما افرادی که پرایس اکشن را درک می کنند، استفاده بهتری از آن می کنند.

معامله گران اکثرا تمرکز خود را روی مفاهیم اشتباهی می گذارند. آن ها روی استراتژی معاملاتی و بی نقص بودن تمرکز می کنند. اما مهم ترین چیزهایی که باید روی آن وقت بگذارند، آموزش، تحلیل، مدیریت ریسک و صبر است. پرایس اکشن به شما زاویه دید زیبایی هدیه می دهد و به همین خاطر بهترین روش برای افراد تازه کار است.

باید این نکته را در نظر داشته باشید که مهمترین تکه این پازل معامله گران هستند. شما به عنوان معامله گر می توانید روی پرایس اکشن تکیه کرده اما روی مفاهیم اشتباهی تمرکز کنید. پرایس اکشن کار شما را راحت می کند اما شما نیاز دارید تا به ذهنیت درست وارد بازار شوید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.