ریسک مؤلفه اصلی بازار سرمایه است و بدون ریسک بازدهی هم وجود نخواهد داشت. معاملهگران حرفهای به کمک ابزارها و استراتژیهای مدیریت ریسک تلاش میکنند که ریسک سرمایهگذاریهایشان را به حداقل و بازدهی آنها را به حداکثر برسانند
بررسی کارآیی بهینهسازی سبد سرمایهگذاری با استفاده از الگوی ترکیبی حداقل واریانس و 1/N
همواره به مسئلۀ انتخاب سبد بهمنزلۀ یکی از مسائل اساسی در زمینۀ سرمایهگذاری توجه شده است. الگوها و روشهای مختلفی از زمان ارائۀ کار اولیۀ مارکویتز تاکنون برای انتخاب سبد سرمایهگذاری بهینه ارائه شده است. با این حال یافتن مفیدترین الگو در انتخاب این سبد همواره دغدغۀ سرمایهگذاران بوده است. هدف از این پژوهش بررسی کارآیی بهینهسازی سبد سرمایهگذاری با استفاده از الگویی جدید با نام الگوی ترکیبی حداقل واریانس و 1/N است؛ بدین منظور الگوی ترکیبی حداقل واریانس و 1/N ارائه و عملکرد این الگو با الگوهای حداقل واریانس و الگوی 1/N مقایسه شده است. برای ارزیابی عملکرد سبد سرمایهگذاری حاصل از الگوهای پژوهش از معیارهایی مانند شارپ، ترینر، مودیلیانی ـ مودیلیانی، اطلاعات و سورتینو و درنهایت از روش تصمیمگیری چندمعیارۀ TOPSIS برای رتبهبندی الگوهای پژوهش استفاده شده است. نتایج پژوهش نشاندهندۀ برتری الگوی ترکیبی حداقل واریانس و 1/N نسبت به الگوهای دیگر است.
کلیدواژهها
- انتخاب سبد سرمایهگذاری
- الگوی 1/N
- الگوی حداقل واریانس
- الگوی ترکیبی حداقل واریانس و 1/N
20.1001.1.23831170.1397.6.4.11.8
موضوعات
عنوان مقاله [English]
Examining the Efficiency of Portfolio Optimization using Model of Minimum-Variance and N/1 in Portfolio Selection
نویسندگان [English]
- Reza Raei 1
- Saeed Bajalan 2
- Alireza Ajam 3
1 University of Tehran, Tehran, Iran
2 University of Tehran, Tehran, Iran
3 University of Tehran, Tehran, Iran
چکیده [English]
The issue of portfolio selection has always been considered as one of the key issues in the field of investment. To select optimal portfolios, various models and methods have been represented since the initial presentation of the Markowitz approach. However, finding the most efficient model in portfolio selection has always been the subject of concern. Introducing a new model, called “the composition model of minimum-variance and N/1”, this paper aims to examine the efficiency of three different models of portfolio optimization. For this purpose, the performance of the composition model is compared with the sole minimum-variance model and the sole N/1 model. To evaluate the performance of the portfolios, some criteria such as Sharpe ratio, Trainer ratio, Modigliani and Modigliani ratio, Sortino ratio, and Information ratio have been applied. Finally, the TOPSIS multi-criteria decision-making method for ranking the research models has been used. The results indicate the superiority of the composition model over the two models applied solely.
کلیدواژهها [English]
- Portfolio Selection
- N/1 model
- Minimum-Variance model
- Composition Model of Minimum-Variance and N/1
اصل مقاله
مقدمه.
وجود بازار سرمایۀ فعال و پویا از نشانههای توسعهیافتگی کشورها در سطح بینالمللی است. در کشورهای توسعهیافته بیشتر سرمایهگذاریها در بازارهای مالی صورت میگیرد. مشارکت فعال افراد جامعه در بورس متضمن حیات بازار سرمایه و توسعۀ پایدار کشور است. عمدهترین مسئلهای که سرمایهگذاران این بازارها با آن روبهرو هستند، تصمیمگیری در زمینۀ انتخاب سبد مناسب برای سرمایهگذاری است.
پس از آنکه مارکویتز [1] (1952) مسئلۀ بهینهسازی سبد سرمایهگذاری میانگین - واریانس را ارائه کرد، پژوهشهای مختلفی در این زمینه انجام و مسئلۀ انتخاب سبد سرمایهگذاری بهمنزلۀ یکی از دغدغههای اصلی در حوزۀ دانشگاهی و حرفهای مطرح شد و بهدنبال آن کارهای بیشتری در این زمینه انجام گرفت. مفهوم انتخاب داراییها در سبد سرمایهگذاری از نظر او چنین بود که سرمایهگذاران با درنظرداشتن دو عامل بازده و ریسک بهدنبال حداکثرکردن بازده خود با کمترین ریسک یا کمینهکردن ریسک با حداکثر بازدهاند؛ اما در این زمینه برآورد پارامترها نظیر بازده موردانتظار با سختیها و خطاهایی همراه است؛ بهطوری که بسیاری از الگوهای ارائهشده بعد از مارکویتز بر کاهش خطاهای تخمین بازده موردانتظار تمرکز کردهاند. ازطرفی، مسئلۀ بهینهسازی مارکویتز بر مفروضاتی مبتنی است که همواره دربارۀ آنها بحث شده است. میچاد [2] (1989) معتقد است الگوی میانگین - واریانس بهدلیل مفروضات مطرحشده در آن جذابیت کمتری دارد و به ارائۀ الگوهای دیگر نیاز است.
الگوی حداقل واریانس، الگوی دیگری است که در زمینۀ انتخاب سبد ارائه شده است. در این الگو با سرمایهگذاری روبهرو هستیم که تنها دغدغۀ او کمینهکردن ریسک سبد سرمایهگذاری است. در این الگو با توجه به تفاوت در میزان ریسک داراییها امکان تمرکز بیش از حد در یک یا چند دارایی به وجود میآید؛ بهطوری که بخش چشمگیری از ریسک کل سبد سرمایهگذاری از یک یا چند دارایی تأثیر میگیرد؛ درواقع، بدین ترتیب تنوع سبد سرمایهگذاری بهدستآمده بهلحاظ ریسک کاهش مییابد که از ایرادات الگوی حداقل واریانس است [13].
الگوی دیگر در زمینۀ انتخاب سبد سرمایهگذاری، الگوی N/1 است که در آن در سبدی متشکل از N دارایی، وزنی برابر به هر دارایی اختصاص مییابد. سرمایهگذاران با وجود سادگی این الگو همچنان به دو دلیل از آن استفاده میکنند: یکی، نیازنداشتن به برآورد همراه با خطای پارامترها در بهینهسازی و دیگر آنکه با وجود ارائۀ نظریهها و روشهای مختلف برای بهینهسازی سبد ازطریق برآوردها در 50 سال گذشته سرمایهگذاران همچنان سادگی را در انتخاب سبد ترجیح میدهند [6]. دیمیگوئل [3] و همکاران (2009) و چاوز [4] و همکاران (2012) نیز در پژوهشهای خود به این نتیجه رسیدند که وزندهی برابر بیشتر بهدلیل خطاهای تخمین بازدهیهای موردانتظار نتایج بهتری در مقایسه با بهینهسازی سبد سرمایهگذاری دارای حداقل واریانس دارد و عملکرد الگوی N/1 از الگوی میانگین - واریانس و الگوی ترکیبی حداقل واریانس و N/1 نیز بهتر است. جنبۀ منفی الگوی N/1 این است که هیچ اطلاعاتی را دربارۀ بازده، ریسک و همبستگی با دیگر داراییها در نظر نمیگیرد؛ بنابراین، سبد سرمایهگذاری بهدستآمده احتمالاً بهخوبی متنوع نیست و سرمایهگذار متحمل ریسکی خواهد بود که بابت آن بازده متناسب را به دست نخواهد آورد [6].
دیمیگوئل و همکاران (2009) الگوی ترکیبی حداقل واریانس و N/1 را ارائه کردند. دلیل اصلی ارائۀ این الگو آن است که با توجه به سختی و خطاهای مطرحشده در برآورد بازده موردانتظار نسبت به کوواریانس ممکن است سرمایهگذاری بخواهد میانگین بازدهها را نادیده بگیرد؛ اما به برآوردهای کوواریانس توجه کند و با تمرکز بر کمینهکردن ریسک که در الگوی حداقل واریانس مطرح است، بتواند از مزایای الگوی N/1 نیز بهره ببرد. در این پژوهش عملکرد این الگو در مقایسه با الگوهای دیگر بررسی میشود و نتایج آن از بعد نظری زمینهای را فراهم میکند تا بهترین روش انتخاب سبد سرمایهگذاری بهینه در ادبیات موضوع از بین چندین روش و براساس معیارهای عملکردی مختلف ارائه شود.
هدف از این پژوهش بررسی کارآیی بهینهسازی سبد سرمایهگذاری با استفاده از الگوی ترکیبی حداقل واریانس و N/1 ارائهشده توسط دیمیگوئل و همکاران (2009) و مقایسۀ عملکرد آن با الگوی N/1 و الگوی حداقل واریانس و درنهایت رتبهبندی این الگوهاست. این پژوهش، اولین پژوهشی است که این الگوها را مقایسه و در این زمینه از معیارهای مختلفی برای ارزیابی عملکرد سبد سرمایهگذاری استفاده و در پایان رتبهبندی این الگوها را ارائه کرده است. دلیل انتخاب این سه الگو این است که این الگوها بازده را در نظر نمیگیرند و خطاهای پیشبینی بازده در آنها تأثیرگذار نیست. نتایج این پژوهش برای سرمایهگذاران و فعالان بازار سرمایه که بهدنبال درامانماندن از معایب مترتب بر برآورد بازدهاند، قابلاستفاده است. ساختار مقاله بدین شرح است: در بخش بعدی مبانی نظری بیان میشود؛ سپس روش پژوهش بررسی میشود؛ درنهایت نیز یافتهها و نتایج و پیشنهادها مطرح میشود.
مبانی نظری.
در حدود قرن چهارم رابی ایزاک بارآها [5] قاعدهای برای تخصیص داراییها پیشنهاد داد: «یک فرد باید همیشه ثروتش را به سه بخش تقسیم کند؛ یک سوم در زمین، یک سوم در کالا و یک سوم آماده در دستش» [6]. پس از یک سکون مختصر در ادبیات دربارۀ تخصیص دارایی، مارکویتز در سال 1952 پیشرفتهای چشمگیری ایجاد کرد و قاعدهای بهینه برای تخصیص ثروت بین داراییهای ریسکی در شرایطی ایستا (یعنی زمانی که سرمایهگذاران تنها مراقب میانگین و واریانس بازده یک سبد سرمایهگذاریاند) ارائه کرد. پس از آن و برای بهبود عملکرد الگوی مارکویتز، تلاش زیادی صورت گرفت تا موضوع کنترل خطای برآورد بهبود یابد. در ادامه برخی پژوهشهای انجامشده در زمینۀ انتخاب سبد سرمایهگذاری با تکیه بر الگوهای مطالعهشده در پژوهش حاضر بررسی میشود.
دیمیگوئل و همکاران (2009) عملکرد الگوی N/1 را در مقایسه با 14 الگوی بهینهسازی دیگر بررسی کردند. نتایج پژوهش آنها نشان میدهد هیچ الگویی نسبت شارپ، بازده معادل اطمینان و حجم معاملات بالاتری از الگوی N/1 ندارد. حتی الگوی ترکیبی حداقل واریانس و N/1 ارائهشده در این پژوهش عملکرد بهتری نسبت به الگوی N/1 ندارد. بِهر [6] و همکاران (2012) با پیشنهاد رویکرد مبتنی بر ویژگیهای سهام برای انتخاب سبد سرمایهگذاری که از اصلاح الگوی برانت [7] و همکاران (2009) به دست آمده است، عملکرد این رویکرد را با الگوهای دیگر نظیر میانگین - واریانس، حداقل واریانس، N/1 و الگوهای عاملی دیگر مقایسه کردند. نتایج نشان میدهد با توجه به اینکه در الگوی حداقل واریانس از میانگین چشمپوشی شده است و تنها بر کوواریانسهای بازده داراییها تمرکز شده است، این الگو عملکرد بهتری از الگوی میانگین - واریانس دارد. با وجود این، الگوی حداقل واریانس عملکرد بهتری در مقایسه با الگوی N/1 ندارد. کیربی و استدیک [8] (2012) برای بررسی عملکرد راهبردهای ساده و فعال نسبت به راهبرد N/1 از دو روش جایگزین انتخاب سبد سرمایهگذاری میانگین - واریانس شامل زمانبندی نوسانات و زمانبندی پاداش به ریسک بهره بردند که برای کاهش اثرات تخمین ریسک طراحی شده است. هر یک از این روشها به سرمایهگذار اجازه میدهد روی حجم معاملات خود کنترل داشته باشد؛ ازاینرو، هزینههای معاملات با استفاده از پارامتر تنظیم بهمنزلۀ معیاری از زمانبندی تفسیر میشود. نتایج این پژوهش عملکرد بهتر راهبردهای زمانبندی را نسبت به الگوی N/1 نشان میدهد. فلتچر [9] (2017) مزایای استفاده از ویژگیهای سهام در انتخاب سبدهای بهینه را با استفاده از رویکرد برانت و همکاران (2009) بررسی کرد. نتایج نشان داد سبد سرمایهگذاری انتخابی با استفاده از رویکرد ویژگیهای سهام ازنظر معیار شارپ عملکرد بهتری نسبت به سایر الگوها ازجمله الگوهای N/1 و میانگین - واریانس دارد. لو [10] و همکاران (2016) برای بهبود عملکرد الگوی میانگین - واریانس با استفاده از الگوی توزیعی عدمتقارن، بازده مازاد موردانتظار را بهوسیلۀ نمونهگیری از یک الگوی احتمال چندمتغیره تخمین زدند که شامل عدمتقارن توزیع انتظارات است. نتایج نشان میدهد اعمال رابطهها با استفاده از الگوی حاشیهای که از درآمیختن خصوصیات پویا مثل خودرگرسیونی، دستهبندی نوسانات و چولگی است، خطای تخمین را نسبت به نمونهگیری تاریخی کاهش میدهد. در پژوهش آنها عملکرد الگوی N/1 بهتر از الگوی حداقل واریانس و الگوی ترکیبی حداقل واریانس و N/1 است.
در پژوهشهای داخلی، پژوهشی یافت نشد که الگوهای انتخاب سبد سرمایهگذاری را بدون درنظرگرفتن بازده مقایسه کند و این پژوهش، اولین پژوهشی است که این الگوها را بررسی میکند. همان طور که بیان شد بیشتر پژوهشها الگوهایی را بررسی کرده است که تخمین بازده را در نظر میگیرد و باتوجه به خطای تخمین و سختیهای برآورد بازده، این پژوهش تنها بر الگوهایی تمرکز میکند که بازده را در نظر نمیگیرد؛ مانند الگوی حداقل واریانس، الگوی N/1 و الگوی ترکیبی حداقل واریانس و N/1. برتری دیگر این پژوهش نسبت به پژوهشهای اشارهشده در معیارهای ارزیابی عملکرد است که علاوه بر درنظرگرفتن معیارهای ارزیابی عملکرد مختلف، از آنها برای رتبهبندی الگوهای پژوهش با استفاده از الگوی TOPSIS بهره برده است؛ بهطوری که درانتها با استفاده از نتایج بهدستآمده از این رتبهبندی میتوان دربارۀ برترین الگوی انتخاب سبد سرمایهگذاری در بین الگوهای بررسیشده قضاوت کرد.
روش پژوهش.
همانطور که بیان شد در این پژوهش هم برای انتخاب سبد سرمایهگذاری بهینه و هم برای سنجش عملکرد سبد سرمایهگذاری از روشها و الگوهای مختلفی استفاده شده و در پایان روش تصمیمگیری چندمعیارۀ TOPSIS برای رتبهبندی الگوهای پژوهش به کار رفته است. سبد سرمایهگذاری و اوزان بهینۀ بهدستآمده از هر الگو برای سالهای 1388 تا 1395، با استفاده از پنجرۀ تخمین چرخشی [11] سهساله به دست میآید؛ به بیان دیگر، به ازای هر سه سال یک سبد سرمایهگذاری برای هر یک از الگوها تعیین میشود؛ درواقع، از این دورۀ سهساله برای محاسبۀ وزنهای بهینه، بازده و ریسک سبد و درانتها معیارهای ارزیابی عملکرد استفاده میشود. در پایان نیز الگوها رتبهبندی میشود.
همانطور که بیان شد هدف از این پژوهش بررسی کارآیی بهینهسازی سبد سرمایهگذاری با استفاده از الگوی ترکیبی حداقل واریانس و N/1 است. در الگوی ترکیبی فرض بر آن است که سرمایهگذار قصد دارد بدون درنظرگرفتن برآوردهای بازده موردانتظار و تنها با توجه به برآوردهای کووایانس، ریسک موردانتظار سبد سرمایهگذاری را حداقل کند [6]. ارائۀ الگوی ترکیبی بدین دلیل است که همچنان از الگوی N/1 با وجود ارائۀ الگوهای مختلف برای انتخاب سبد سرمایهگذاری بهدلیل سادگی و نیازنداشتن به برآورد پارامترهای دیگر استفاده میشود؛ علاوه بر این، نتایج پژوهشهای لو و همکاران (2016)، بهر و همکاران (2012)، دیمیگوئل و همکاران (2009) و چاوز و همکاران (2012) بیانکنندۀ برتری عملکرد الگوی N/1 نسبت به سایر الگوهاست. با این حال، این الگو ویژگیهایی ازجمله بازده، ریسک و همبستگی بین داراییهای سبد سرمایهگذاری را در نظر نمیگیرد که این امر سبب میشود سبد سرمایهگذاری بهدستآمده بهخوبی متنوع نباشد و سرمایهگذار را متحمل ریسکی کند که بابت آن بازده متناسبی کسب نمیکند [6]. ازطرفی، در الگوی حداقل واریانس با توجه به تفاوت در میزان ریسک داراییها امکان تمرکز بیش از حد در یک یا چند دارایی به وجود میآید؛ بهطوری حداقل بازدهی سرمایه گذاری که بخش چشمگیری از ریسک کل سبد سرمایهگذاری از یک یا چند دارایی تأثیر میگیرد [13]. الگوی ترکیبی با استفاده از دو الگوی حداقل واریانس و N/1 به دست آمده و برای بررسی عملکرد این الگو، عملکرد سبد سرمایهگذاری انتخابی براساس این الگو با دو الگوی بهدستآمده از آن مقایسه شده است؛ بنابراین، الگوهای استفادهشده در پژوهش عبارتاند از: الگوی N/1، الگوی حداقل واریانس و الگوی ترکیبی حداقل واریانس و N/1 که در ادامه توضیح داده میشود. در جدول (1) الگوهای انتخاب سبد ارائه شده است.
جدول (1) الگوهای انتخاب سبد سرمایهگذاری
سود سرمایه گذاری در بورس چقدر است؟
بازار سهام همواره به عنوان یکی از گزینه های جذاب برای سرمایه گذاری شناخته می شود و افراد بسیار زیادی علاقه مند به فعالیت در این بازار هستند. اولین سوالی که معمولا برای افراد پیش می آید این است که سود سرمایه گذاری در بورس چقدر است و بلافاصله بازدهی آن را با سایر بازارهای موازی مقایسه می کنند. پاسخ این سوال را در یک جمله نمی توان خلاصه کرد؛ چراکه استراتژی های مختلف در بازار سرمایه می تواند بازدهی های گوناگونی را خلق کند و تجربه ها نشان داده است که اگر معاملات سرمایه گذاران بر مبنای تحلیل و استراتژی باشد، در بازه های مختلف می تواند سودآوری خوبی را به همراه بیاورد. به همین دلیل در ادامه مقاله به بررسی سود سرمایه گذاری در بورس می پردازیم.
سود سرمایه گذاری در بورس به چه صورت است؟
همه افراد با هدف کسب سود وارد بازارهای مالی می شوند؛ از طرف دیگر، به دلیل تورم موجود در اقتصاد ایران، بازارهای موازی زیادی برای سرمایه گذاری به وجود آمده است. به عنوان مثال در یک کشور با تورم پایین، خودرو یک کالای مصرفی محسوب می شود و پس از چند سال استفاده، این محصول دچار استهلاک شده و قیمت آن به شدت کاهش می یابد؛ اما اقتصاد ایران که به دلیل تحریم های اقتصادی، کسری بودجه و رشد نقدینگی، در سالیان اخیر با تورم های سنگین همراه بوده است، یک خودرو پس از چند سال استفاده نه تنها قیمت آن کاهش نمی یابد، بلکه افزایش قیمت های چشمگیری را نیز تجربه می کند و افراد بسیار زیادی با خرید این محصولات و نگهداری آن ها در دوره های تورمی، ارزش ریالی سرمایه خود را افزایش می دهند.
بنابراین اولین نکته ای که در خصوص سود سرمایه گذاری در بورس به ذهن افراد می رسد، مقایسه بازارهایی همچون طلا، مسکن، خودرو و. با بازار سرمایه است. لازم به ذکر است که بازار سرمایه ویژگی های منحصر به فردی دارد که آن را از سایر بازارها متمایز می کند و به طور کلی، افراد با سرمایه گذاری کردن در بازار سهام می توانند از 2 طریق سود کسب کنند:
- سود کردن با افزایش قیمت برگه سهام شرکت
- کسب سود نقدی از طریق مجامع شرکت های بورسی
سود کردن با افزایش قیمت برگه سهام شرکت
در این حالت، سرمایه گذاران با خرید اوراق و رشد آن سود کسب می کنند. معمولا این دسته از سرمایه گذاران مدت زمان زیادی در یک سهم نمی مانند و با کسب سود، از سهام مورد نظر خارج می شوند. این افزایش قیمت سهام به عوامل مختلفی همچون افزایش سود عملیاتی شرکت، افزایش قیمت دارایی های شرکت به واسطه تورم و. بستگی دارد و سرمایه گذاران با خرید سهام شرکت ها در قیمت های پایین و فروش آن ها در قیمت های بالاتر می توانند سود کنند.
به عنوان مثال یک سرمایه گذار، سهام شرکتی را به قیمت 2000 تومان خریده است و پس از شش ماه نگهداری آن، قیمت سهام شرکت مذکور به 3000 تومان می رسد؛ این فرد با فروش دارایی خود می تواند 50 درصد سود از محل افزایش قیمت برگه سهام بدست آورد.
کسب سود نقدی از طریق مجامع شرکت های بورسی
سرمایه گذاران بلندمدتی با خرید سهام یک شرکت، علاوه بر کسب سود از طریق افزایش قیمت سهم، از سود نقدی که شرکت ها در مجامع سالیانه خود تقسیم می کنند نیز بهره مند می شوند. به این معنا که شرکت های فعال در بورس و فرابورس، هرساله مجمعی را برگزار می کنند و با حضور سهامداران، تصمیمات مختلفی را برای شرکت مذکور اتخاذ می کنند و یکی از این تصمیمات در خصوص سود نقدی در نظر گرفته شده برای سهامداران است. توجه داشته باشید که میزان سود در نظر گرفته شده برای سهامداران می تواند اعداد و درصدهای مختلفی باشد.
به عنوان مثال، یک شرکت فعال در حوزه استخراج مواد معدنی به ازای هر سهم، 1000 تومان سودسازی داشته است که به آن EPS گفته می شود و هیات مدیره شرکت مذکور برای تشویق سهامداران و دادن انگیزه به آن ها، 90 درصد سود بدست آمده را تقسیم می کند که به آن DPS گفته می شود. سهامدارانی که در روز برگزاری مجمع سالیانه شرکت، سهام آن را در اختیار داشته باشند، می توانند از سود تقسیمی بهره مند شوند.
بنابراین، سود سرمایه گذاری در بورس فقط به افزایش قیمت سهام شرکت خلاصه نمی شود و سهامداران بلندمدتی، هرساله می توانند با شرکت کردن در مجامع سالیانه از سود تقسیمی نیز استفاده کنند.
نکته یک: توجه داشته باشید که تمامی شرکت های فعال در بازار سرمایه، سود تقسیمی در مجمع ندارند و این موضوع مربوط به شرکت هایی است که سودسازی خوبی داشته اند. بنابراین، اگر به دنبال کسب سود از طریق DPS هستید، سهام شرکت های زیان ده را خریداری نکنید.
نکته دو: اکثر دارایی ها در بازارهای موازی مانند طلا، سکه، مسکن و. خود را با تورم موجود در جامعه هماهنگ می کنند و شرکت های فعال در بازار سرمایه به دلیل داشتن دارایی های دلاری مانند تجهیزات و ماشین آلات، ساختمان، زمین و. از این موضوع مستثنی نیستند. اما وجه تمایز سود سرمایه گذاری در بورس، همان سود تقسیم شده در مجامع شرکت ها است که این بازار را جذابتر می کند.
سود سرمایه گذاری در بورس چقدر است؟
تا اینجای کار دانستیم که در بازار سرمایه از 2 طریق می توان سود کسب کرد؛ اما سوالی که پیش می آید این است که میزان سود سرمایه گذاری در بورس چقدر است و برای کسب بازدهی حداکثری، چه کارهایی باید انجام داد؟ پاسخ این سوال را باید در استراتژی افراد جستجو کرد؛ چراکه یک نسخه کلی نمی توان برای همه فعالان بازار سرمایه در نظر گرفت و تجربه ها نشان داده است که هر کدام از سهامداران با توجه به اطلاعات و دانش تحلیلی خود می توانند بازدهی های مختلفی را خلق کنند.
کوتاه مدت یا بلندمدت؟
یکی از مهمترین موضوعاتی که باید از همان ابتدا مشخص شود، دیدگاه سرمایه گذاری افراد است؛ چراکه درصد و میزان سود سرمایه گذاری در بورس، کاملا مرتبط با دیدگاه و زمان بندی افراد است و به طور کلی می توان آن را به 3 دسته تقسیم کرد:
هرکدام از این 3 مورد، نکات خاص مربوط به خود را دارد و نوع سودآوری آن ها نیز با یکدیگر متفاوت است؛ اما به طور کلی، سرمایه گذاری کوتاه مدت در بورس نیازمند تسلط به تحلیل تکنیکال، داده های بنیادی و بررسی میزان ورود و خروج پول به سهام شرکت ها در دوره های کوتاه مدت است و در سرمایه گذاری کوتاه مدت افرادی موفق خواهند شد که عکس العمل سریع نسبت به نوسانات بازار داشته باشند و لازم به ذکر است که این نوع سرمایه گذاری، همراه با ریسک های گوناگون است و افراد باید به آن توجه کنند.
در طرف مقابل، نوع سود سرمایه گذاری در بورس به شیوه بلندمدت، کاملا متفاوت است؛ چراکه در این میان، مجامع شرکت های بورسی قرار دارند و افراد از این طریق نیز می توانند سود کسب کنند. از طرف دیگر، به دلیل تورم های سنگین، همواره ارزش ریال در حال کاهش بوده است و تحلیلگران معتقدند که فروش دارایی هایی همچون سهام نمی تواند استراتژی مناسبی در سیکل های تورمی باشد. بررسی داده های بازار سرمایه در سالیان گذشته نیز حاکی از این نکته است که سهامداران بلندمدتی، سودهای خوبی را بدست آورده اند.
سود تضمینی در بورس
خرید اوراق بهادار هیچ تضمینی برای سوددهی به شما ندارد و زمانی که سهام یک شرکت را می خرید، به هر دلیلی ممکن است که قیمت سهام شرکت افت کند. در بازار سرمایه، ابزارهایی وجود دارد که به شما سود تضمینی می دهد. صندوق های درآمد ثابت، اسناد خزانه اسلامی، اوراق مشارکت و. از جمله سازوکارهایی هستند که برای افراد ریسک گریز طراحی شده اند و سرمایه گذاران با خرید آن ها می توانند سود خود را تضمین کنند. این دارایی ها معمولا سود بیشتر از سپرده های بانکی به سرمایه گذاران اعطا می کنند.
سود سرمایه گذاری در بورس در مقایسه با تورم
همانطور که اشاره شد، اقتصاد ایران در سال های اخیر با تورم همراه بوده است و هرگونه سرمایه گذاری در این بستر باید با تورم سنجیده شود؛ در واقع، بازاری که نسبت به تورم سالیانه، بازدهی کمتری داشته باشد، عملا قدرت خرید شما را کاهش داده است. بنابراین، سرمایه گذاران باید به دنبال بازاری باشند که علاوه بر هماهنگ شدن با تورم، قدرت خرید آن ها را افزایش دهد. تجربه ها نشان داده است که سود سرمایه گذاری در بورس در بازه های بلندمدت، خود را با تورم هماهنگ کرده است و گزینه ای خوب و جذاب به حساب می آید.
به عنوان مثال، سود سپرده های بانکی 18 درصد سالیانه است و افراد فکر می کنند که با گذاشتن سرمایه خود در این حساب ها، سالیانه 18 درصد به قدرت خرید آن ها افزوده می شود، در حالیکه به دلیل تورم 40 درصدی، عملا بازدهی این سپرده ها 22 درصد کاهش می یابد. اما سود سرمایه گذاری در بورس به این شکل است که به دلیل دارایی های دلاری شرکت های فعال در بازار سرمایه مانند زمین، ماشین آلات و تجهیزات، ساختمان و. قیمت سهام آن ها خود را با تورم هماهنگ می کند و علاوه بر آن، سود تقسیمی در مجامع سالیانه نیز شامل سهامداران می شود.
حداقل و حداکثر سود در بورس
سودی که برای معامله گران مهم است همان سودی است که با خرید و فروش اوراق بهادار کسب می کنند. در واقع، حداقل و حداکثر سود برای معاملات تعریف نمی شود. شاید از خودتان بپرسید چگونه حداکثر سود تعریف نمی شود؟ برای پاسخ به این سوال باید بگوییم که ذات بازار سرمایه به این شکل است که قیمت سهام شرکت ها می توانند نوسان کنند و سرمایه گذاران با جابجایی دارایی های خود می تواند به شکل نامحدود سود یا ضرر کنند. البته عواملی همچون محدودیت دامنه نوسان تا حدودی نوسانات شدید در بازه های کوتاه مدت را کنترل کرده است.
بنابراین، نمی توان برای سود سرمایه گذاری در بورس، حداقل و حداکثر تعیین کرد؛ چراکه با توجه به اطلاعات و دانش تحلیلی و همچنین نوع دیدگاه سرمایه گذاری هر فرد، اعداد و ارقام می تواند متفاوت باشد.
سود روز شمار در بورس
با شنیدن جمله «سود روز شمار در بورس» احتمالا متعجب شدید؛ اما باید بگوییم که این مفهوم کاملا درست است و برخی از سازوکارها در بازار سرمایه به این شکل است که سود روزشمار به مشتریان خود می دهند. یکی از این ابزارها، صندوق سرمایه گذاری درآمد ثابت است و تعداد واحدهای خریداری شده توسط سرمایه گذار به صورت روز شمار محاسبه می شود و سود به شما تعلق می گیرد. معمولا پس از یک دوره صعود در بازار سرمایه و بالا رفتن قیمت ها، سرمایه گذاران حرفه ای بخشی از پول خود را نقد می کنند و تا آرام شدن اوضاع و نوسانات قیمتی، ترجیح می دهند که در صندوق های با درآمد ثابت سرمایه گذاری کنند.
آیا سرمایه گذاری در بورس حلال است؟
برخی از افراد در خصوص معاملات انجام شده در بورس دچار شک و تردید هستند و گاهی اوقات سوالاتی را نیز مطرح می کنند؛ در خصوص حرام یا حلال بودن معاملات در بازار سهام بهتر است نظرات برخی از مراجع تقلید را مورد بررسی قرار دهیم.
آیت الله خامنه ای
بورس، بازاری است که در آن دارایی های مختلف مورد معامله قرار می گیرد، بنابراین بورس فی نفسه اشکال ندارد؛ ولی مهم این است که باید معاملات در بورس نامشروع و خلاف قانون نباشد در غیر این صورت حرام است. به طور کلی فعالیت در بورس و خرید سهام و تعیین سود سالانه برای آن بر طبق مصوبه مجلس شورای اسلامی حداقل بازدهی سرمایه گذاری که به تأیید شورای محترم نگهبان قانون اساسی رسیده است، انجام میگیرد و محکوم به صحت و حلیت است.
آیت الله مکارم شیرازی
درآمد و کسبی که از طریق بورس و خرید و فروش اوراق بهادار بدست می آید، با وجود امکان کم یا زیاد شدن شاخص بورس قمار محسوب نمی شود. فرق قمار و بورس در این است که در قمار، خوردن مال به باطل صورت می گیرد؛ یعنی بدون مجوز یا عقود شرعی است. ولی در بورس اگر بر اساس عقود شرعی و اسلامی عمل شود خرید و فروش بی اشکال است. از نظر اسلام انجام هر نوع معاملات مانند بورس، خرید و فروش سهام و… یا اینکه کسی کار خود را خرید و فروش سهام قرار دهد در صورتی که عقود و معاملات صوری نباشند، مطابق با احکام شرع و قوانین باشند، فروشنده واقعا مالک باشد یا از طرف مالک وکیل باشد و خریدار واقعا مالک و صاحب جنس خریداری شده شود، اشکال ندارد.
آیت الله وحید خراسانی
خريد و فروش سهام شركت هاى سهامى، در صورتیكه در آن شركت ها معاملات حرام مانند معاملات ربوی انجام نشود، جايز است و خريد و فروش سهام شركت هايى كه معاملات حرام انجام مى دهند در صورتى كه سود حاصل از حرام، جزء سرمايه شركت باشد، جايز نيست و در غير اينصورت خريد و فروش خودِ سهام جايز است، ولى بايد از درآمدهاى حرام آن پرهيز شود.
آیت الله صافی گلپایگانی
به طور کلی معاملات بورسی چنانچه با اجتماع جمیع شرایط صحت و لزوم باشد فی نفسه مانعی ندارد.
آیت الله نوری همدانی
خرید و فروش سهام بلا مانع است، مگر آنکه معامله صورت های دیگری داشته باشد.
آیت الله هادوی تهرانی
اگر معاملات واقعی و در چارچوب قوانین اسلامی باشد صحیح است.
جمع بندی
سود سرمایه گذاری در بورس، بسیاری از افراد را برای فعالیت در این بازار ترغیب می کند؛ اما سود سرمایه گذاری در بورس نکات خاص خود را دارد و نمی توان حداکثر و یا حداقل برای آن مشخص کرد. به طور کلی، سود سرمایه گذاری در بورس معمولا خود را با تورم موجود در جامعه هماهنگ می کند و اگر سهام شرکتی را بخرید که طرح های توسعه نیز داشته باشد، سودآوری آن بیشتر از تورم نیز خواهد بود. بررسی اطلاعات و داده های گذشته نیز حاکی از این موضوع است که سود سرمایه گذاری در بورس در بازه های بلندمدت از سایر بازارهای موازی مانند طلا، مسکن و. بیشتر بوده است. بنابراین اگر شما نیز به دنبال یک بازار حرفه ای برای سرمایه گذاری خوب هستید، بازار سهام می تواند گزینه مناسبی باشد.
بورس: بهترین سرمایهگذاری بلند مدت
بورس بستری است برای سرمایهگذاری و خرید حداقل بازدهی سرمایه گذاری و فروش اوراق بهادار بورسی مانند سهام شرکتهای بورسی، صندوقهای سرمایهگذاری متنوع مثل با درآمد ثابت (معادل سپرده بانکی)، طلا و سهام. تمامی اوراق بهادار و ابزار بورسی تحت نظارت سازمان بورس هستند و اطلاعات آنها توسط کارشناسان سازمان بورس به دقت وارسی میشود. بنابراین اطلاعات شرکتها، صندوقها و نهادهای مالی بورس بسیار قابل اتکاتر از اطلاعات شرکتهای غیر بورسی هستند. شرکتهای زیانده و غیرشفاف از بورس اخراج میشوند.
بالاترین بازده در بلند مدت
نظارت نهادهای حاکمیتی
امکان تنوع در سرمایهگذاری با اهداف متفاوت
شفافیت بسیار بالاتر از سیستم بانکی در صندوقهای بادرآمد ثابت بورسی
حفظ ارزش پول در برابر تورم و افزایش نرخ ارز
چرا بعضی از افراد خاطره نامطلوبی از سرمایهگذاری در بورس دارند؟
افراد زیادی خاطره خوشی از سرمایهگذاری در بورس ندارند. به سه دلیل:
بورس بستر سرمایهگذاری بلند مدت است نه کوتاه مدت و کسانی که فکر کردند میتوانند در کوتاه مدت سود کلانی به جیب بزنند بعضاً ضرر کردهاند.
بسیاری از سرمایهگذاریها مبتنی بر شایعات و بدون توجه به اطلاعات بنیادی اقتصاد و شرکتها اتفاق میافتد.
سرمایهگذاری در بورس احتیاج به دانش مالی شرکتی بالا، اطلاع از جزییات فعالیت شرکتهای بورسی و تحلیل شرایط اقتصادی کشور و جهان دارد و اکثراً به جای اینکه به طور غیرمستقیم و از طریق صندوقهای سرمایهگذاری بورسی سرمایهگذاری کنند، خود به طور مستقیم به انتخاب سهام شرکتها مبادرت میورزند که میتواند منجر به ضررات عمده شود.
با عدم سرمایهگذاری در بورس چه چیزی از دست میدهید؟
سرمایهگذاری در بورس ریسک ندارد.
به غیر از موارد گفته شده در بالا، بسیاری از افراد فکر میکنند چون قیمت سهام در بورس بالا و پایین میرود، بورس قمار است. ممکن است قیمت خیلی بالا برود یا یک شب به صفر برسد و کل داراییشان را از دست بدهند. تحلیلگران نیز میگویند بورس ریسک دارد.
بله، هر سرمایه گذاری ریسک دارد. ولی برعکس بسیاری از سرمایهگذاریهایی که به طور روزمره و بدون داشتن آگاهی انجام میدهیم (مانند سرمایهگذاری در مؤسسات اعتباری) سرمایهگذاری در بورس به هیچ وجه منجر به از دست دادن کل سرمایه شما نمیشود. همچنین روند بلند مدت آن همیشه مثبت بوده است.
بنابراین اگر بتوانید نوسان کوتاه مدت بورس را تحمل کنید، در حداقل بازدهی سرمایه گذاری بلند مدت (حداقل ۳ سال) حتماً بازده مطلوب را خواهید گرفت و در این مطلب هیچ تردید و ریسکی وجود ندارد.
چگونه در بورس سرمایهگذاری کنم؟
سرمایهگذاری مستقیم (برای افراد با دانش و تجربه کافی بورس)
اگر دانش مالی کافی در خصوص تحلیل وضعیت شرکتها، اشراف بر وضعیت اقتصاد کشور و جهان و همین طور وقت کافی برای دنبال کردن روزانه اطلاعات و ارسال سفارشهای خرید و فروش سهام را دارید میتوانید به طور مستقیم برای سرمایهگذاری در بورس اقدام کنید.
سرمایهگذاری غیر مستقیم (توصیه شده)
اگر وقت، تخصص و استعداد لازم برای پیگیری و تحلیل مسائل مالی شرکتها و بانکها را ندارید ولی مایل به کسب بهترین بازدهی بلند مدت هستید بهترین گزینه، انتخاب صندوقهای سرمایهگذاری است که توسط افراد خبره مدیریت میشوند. این صندوقهای بورسی توسط مدیران سرمایهگذاری تأیید شده و نظارت شده توسط سازمان بورس مدیریت میشوند.
آنچه در مورد سرمایهگذاری در بورس باید بدانید
چگونه در بورس سرمایهگذاری کنیم؟
نحوه سرمایهگذاری در بورس چطور است؟
برای سرمایهگذاری در بورس از کجا شروع کنم؟
سرمایه گذاری در بورس با کیان دیجیتال
سرمایه گذاری در بازارهای دارایی متنوع از طریق بورس و صندوق های سرمایه گذاری بورس با توجه به بازدههایی که در بازههای زمانی مختلف داشته است از محبوبیت بالاتری در میان سرمایه گذاران برخوردار است. البته بسیاری از افرادی که بدون داشتن دانش و زمانی کافی به سرمایه گذاری در بورس پرداختهاند متضرر شدهاند و تصور خود را بر این گذاشتند که بورس جای مناسبی برای سرمایه گذاری نیست. در چنین شرایطی میتوان این پیشنهاد را به این دسته از سرمایه گذاران داد که صندوق های سرمایه گذاری در بورس با تیم متخصصی که دارند و شفافیت مالی که به صورت آنلاین در اختیار سرمایه گذاران قرار میدهند میتوانند بهترین مسیر غیر مستقیم برای سرمایه گذاری در بورس باشند. در حال حاضر این امکان وجود دارد که از طریق اپلیکیشن کیان دیجیتال سرمایه گذاری آنلاین در بورس را به روش غیر مستقیم تجربه کنیم و سرمایه خود را به دست مشاوران و متخصصین امر سرمایه گذاری در بورس و صندوق های بورسی بسپاریم و با دید بلند مدت یعنی حداقل برای مدت 3 سال به انتظار بازدهی موردنظر از این بازار دارایی محبوب به حرکت درست و دقیق در مسیر سرمایه گذاری بپردازیم.
حداقل بازدهی سرمایه گذاری
صندوق سرمایهگذاری با درآمد ثابت یکی از انواع صندوقهای سرمایهگذاری است و کلیه اشخاص حقیقی و حقوقی میتوانند با سرمایهگذاری در آن بصورت دورهای سود دریافت کنند. این صندوق ها اكثر وجوه خود را در اوراق با درآمد ثابت نظیر اوراق مشارکت، اوراق اجاره، اوراق بهادار رهنی و یا سپردههای بانکی و گواهی سپردههای بانکی سرمایهگذاری ميكنند و از این جهت، ریسک سرمایهگذاری در این صندوقها بسیار پایین است و میتوان آن را به عنوان یکی از روشهای مطمئن سرمایهگذاری به حساب آورد. بنابراین برای سرمایهگذارانی که ریسک کمتر را ترجیح میدهند و بدنبال کسب سود دورهای (ماهانه) و بازدهی مثبت با حداقل ریسک ممکن هستند، خرید واحدهای این نوع از صندوقها منطقیتر است.
مزایای صندوق سرمایهگذاری با درآمد ثابت چیست؟
تقسیم سود دورهای
صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت، معمولاً یک حداقل سود تضمین شده و ثابت دارند که در فواصل زمانی مشخص، مثلاً ماهانه، آن را به سرمایهگذاران پرداخت میکنند اما در هرماه با توجه به نوسانات سهام صندوق، تغییرات محدودی در سود تقسیم شده میتواند وجود داشته باشد. باید توجه داشت زمانی که صندوق سود تقسیم میکند، قیمت هر واحد صندوق افت میکند و به ارزش اسمی خود باز میگردد. برای مثال ارزش اسمی هر واحد از صندوق در ابتدای دوره ۱۰۰،۰۰۰ تومان میباشد که در طول دوره و با کسب سود، ارزش آن در انتهای دوره به ۱۰۱.۷۵۰ تومان میرسد. در نتیجه به ازای هر واحد، مبلغ ۱.۷۵۰ تومان به عنوان سود بین سرمایهگذاران توزیع شده و مجددا از ابتدای دوره بعدی قیمت هر واحد ۱۰۰،۰۰۰ تومان می شود و این چرخه هر دوره تکرار می شود.
نرخ سود بالاتر نسبت به سپرده بانکی
از مهمترین مزیتهای صندوق درآمد ثابت نسبت به سپرده بانکی، سود نسبتا بالاتر و محاسبهی روزشمار میباشد، بدین معنی که افراد متناسب با مدت زمان حضور در صندوق، سود دریافت میکنند. مثلا اگر شخصی نصف یک دوره در صندوق حضور داشته باشد، به همان اندازه سود دریافت میکند. اما در سپردههای بانکی، اشخاص باید کل ماه را حضور داشته باشند تا سود دوره را دریافت کنند. علاوه بر این سود صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت، معمولاً ۳ تا ۴ درصد بیشتر از سود بانکی است.
قابلیت نقدشوندگی
سرمایهگذاران به راحتی میتوانند به این صندوقها مراجعه کرده و در کمترین زمان ممکن سرمایه خود را نقد کند.
آشنایی با مدیریت ریسک در سرمایه گذاری و انواع آن
برای آشنایی بهتر با مفهوم مدیریت ریسک در سرمایه گذاری؛ فرض کنید میخواهیم سرمایهگذاری سادهای انجام بدهیم. قصدمان این است که یک ماشین بخریم و با این ماشین در اسنپ کار کنیم. دقت کنید که همین سرمایهگذاری ساده هم ریسکهای خاص خودش را دارد: ممکن است تصادف کنیم و ماشینمان آسیب جدی ببیند، ممکن است شرکت اسنپ تعطیل شود، ممکن است ماشینمان را بدزدند، ممکن است قیمت بنزین دو برابر شود و ریسکهای دیگری از این قبیل. نکته اینجاست که با وجود همهٔ این ریسکها، از بازدهی مورد انتظارمان که همان درآمد ناشی از کار در اسنپ است، چشمپوشی نمیکنیم و همچنان این سرمایهگذاری را انجام میدهیم. نکتهٔ دیگر این است که با استفاده از ابزارهایی مانند بیمه ریسکهای این سرمایهگذاری را به حداقل میرسانیم.
حال اگر ریسک این سرمایهگذاری از حدی فراتر برود، احتمالاً تصمیم میگیریم که سراغ این کار نرویم. همچنین اگر فرصت سرمایهگذاری دیگری پیش بیاید که ریسک آن در همین حد است و انتظار بازدهی بهتری از آن داریم، ممکن است تصمیم بگیریم که به جای کار در اسنپ، سراغ آن کار برویم.
مفهوم ریسک در بازارهای مالی هم تقریباً همین است و سرمایهگذاران حرفهای سعی میکنند سراغ سرمایهگذاریهایی بروند که ریسکشان معقول باشد و با استفاده از ابزارهای مدیریت ریسک، این ریسک را هم کنترل میکنند.
مدیریت ریسک در سرمایهگذاری یعنی چه؟
در بازار سهام، ارتباط مستقیمی بین ریسک و بازده وجود دارد. بهطور کلی، ریسک بیشتر به معنی انتظار بازدهی بیشتر است. از این لحاظ میتوان سرمایهگذاری را با شرطبندی مقایسه کرد: گزینهای که احتمال وقوعش پایینتر است، در صورتی که محقق شود جایزه بزرگتری خواهد داشت.
در زبان سرمایهگذاری، مدیریت ریسک به فرایندی گفته میشود که طی آن ابتدا ریسکهای مختلف شناسایی و ارزیابی میشوند و سپس برای بهحداقلرساندن این ریسکها، استراتژیهایی مشخصی در پیش گرفته میشود. پس میشود گفت مدیریت ریسک ۲ مرحله کلی دارد:
- شناسایی و ارزیابی ریسکهای موجود
- طراحی استراتژیهای مناسب برای مدیریت و بهحداقل رساندن ریسکها
صرف ریسک در سرمایهگذاری چیست؟
همانطور که اشاره کردیم، هر نوع سرمایهگذاری با مقدار مشخصی ریسک همراه است و کسی که این ریسک را میپذیرد انتظار دارد که پذیرش این ریسک همراه با مقدار مشخصی بازدهی یا سود باشد.
به عنوان مثالی ساده، نرخ سود بانکی در ایران را در نظر بگیرید که چیزی در حدود ۱۸ تا ۲۰درصد است. این سود بدون ریسک است، زیرا پرداخت آن را بانک تضمین کرده است. حال اگر بخواهیم سرمایهمان را به جای بانک در بازار سهام سرمایهگذاری کنیم، انتظار داریم که سودمان دستکم بیشتر از ۲۰درصد باشد، زیرا ریسک بازار سهام بیشتر از ریسک سپردهگذاری در بانک است.
به این سود که سرمایهگذار بابت تحمل ریسک انتظار دارد به آن دست پیدا کند، «صرف ریسک» یا «risk premium» میگویند. به بیان خیلی ساده، به اختلاف بازده دارایی با بازده سرمایهگذاری بدون ریسک، صرف ریسک میگویند. مثلاً حداقل بازدهی سرمایه گذاری اگر نرخ سود بدون ریسک ۲۰درصد باشد و ما با پولمان در بازار سرمایه سهام خریده باشیم و انتظار سود ۴۰درصدی از این سهام را داشته باشیم، صرف ریسکمان ۲۰درصد خواهد بود.
نکته: ریسک مؤلفه اصلی بازار سرمایه است و بدون ریسک بازدهی هم وجود نخواهد داشت. معاملهگران حرفهای به کمک ابزارها و استراتژیهای مدیریت ریسک تلاش میکنند که ریسک سرمایهگذاریهایشان را به حداقل و بازدهی آنها را به حداکثر برسانند.
انواع ریسک در سرمایهگذاری
بهطور کلی، در بازارهای مالی ۲ نوع ریسک وجود دارد: ریسک سیستماتیک و ریسک غیرسیستماتیک.
ریسک سیستماتیک
همانطور که از نامش پیداست، این نوع ریسک کل «سیستم» را تهدید میکند که در اینجا سیستم همان نظام اقتصادی است. به زبان خودمانی، ریسک سیستماتیک ریسکی است که کل نظام اقتصادی کشور با آن طرف است و در نتیجه بازار سهام و بهتبع آن تکتک سهام قابل معامله در بازار را تحت تأثیر میگذارد.
تورم، تغییرات نرخ بهره، رکود اقتصادی، جنگ و هر رویداد دیگری که اقتصاد کلان را تحت تأثیر بگذارد ریسک سیستماتیک به حساب میآید. در بازار سرمایه، این ریسک را نمیشود حذف کرد و به آن «ریسک بازار» هم میگویند. اما «داراییهای امن» مانند طلا گزینه مناسبی برای مدیریت این نوع ریسک به شمار میآیند.
نکته: در دورههایی که اقتصاد جهان دچار بحران یا رکود میشود، سرمایهگذاران به سمت طلا هجوم میبرند و قیمت جهانی طلا افزایش پیدا میکند.
ریسک مؤلفه اصلی بازار سرمایه است و بدون ریسک بازدهی هم وجود نخواهد داشت. معاملهگران حرفهای به کمک ابزارها و استراتژیهای مدیریت ریسک تلاش میکنند که ریسک سرمایهگذاریهایشان را به حداقل و بازدهی آنها را به حداکثر برسانند
ریسک غیرسیستماتیک
ریسکی است که به یک شرکت یا صنعت منحصر است و کل بازار یا اقتصاد را تهدید نمیکند. برای مثال، ممکن است سهام یک شرکت پتروشیمی را بخرید که خوراک و منبع انرژی آن گاز طبیعی است. دست بر قضا در زمستان، هوا بسیار سرد میشود و مصرف گاز در کشور بالا میرود و بهناچار گاز پتروشیمی شما هم قطع میشود. دقت کنید که این مشکل مربوط به شرکتهایی است که گاز مصرف میکنند و شرکتهای دیگر چنین مشکلی ندارند. این نوع ریسک را ریسک غیرسیستماتیک میگوییم.
تغییر تعرفه واردات خودرو، تغییر نرخ خوراک پتروشیمیها، تغییر نرخ سوخت شرکتهای سیمانی، تغییر نرخ بهره مالکانه معادن و تغییرات نرخ ارز نمونههایی از ریسک غیرسیستماتیکند.
نکته: ریسک غیرسیستماتیک را میشود با متنوعسازی سبد سهام کاهش داد. سبدی که از سهام چند شرکت از چند صنعت مختلف تشکیل شده باشد، ریسک غیرسیستماتیک بسیار کمی دارد.
روشهای مدیریت ریسک در سرمایه گذاری
بهطور کلی میشود از ۳ استراتژی برای مدیریت ریسک در سرمایه گذاری استفاده کرد: معامله در جهت روند بازار، متنوعسازی سبد سرمایهگذاری و استفاده از حد ضرر.
معامله در جهت روند بازار
این استراتژی را بیشتر تحلیلگران تکنیکال به کار میگیرند، ولی استراتژی مناسب و عاقلانهای است. منظور از معامله در جهت روند بازار در بورس ایران هم این است که زمانی برای خرید سهم اقدام کنیم که بورس روند صعودی دارد. در دورههای صعودی، اکثر سهام قابلمعامله در بورس، به دلایل بنیادی و غیربنیادی، روند صعودی دارند و احتمال زیان در این دورهها کمتر است.
متنوعسازی سبد
برای تشکیل یک سبد سرمایهگذاری متنوع که ریسک غیرسیستماتیک پایینی داشته باشد، معمولاً باید سراغ سهام چند شرکت از چند صنعت مختلف برویم و بخشی از سبد را هم به صندوقهای درآمد ثابت و صندوقهای کالایی با پشتوانه طلا اختصاص بدهیم.
در این حالت، ممکن است قیمت چند سهم سبدمان کاهش پیدا کند، ولی افزایش قیمت سهمهای دیگرمان این زیان را جبران خواهد کرد. صندوقهای درآمد ثابت هم بخش بدون ریسک سبدمان را تشکیل میدهد و میتوان روی درآمد ماهانه آن حساب کرد.
استفاده از حد ضرر
یکی دیگر از ابزارهای مدیریت سرمایه تعیین حد ضرر است. در این استراتژی، معاملهگر قیمت مشخصی را به عنوان حد ضرر تعیین میکند و اگر قیمت سهامی که خریده زیر حد ضرر برود، سهم را میفروشد.
مثلاً فرض کنید سهمی را به قیمت ۱۰۰۰ تومان خریدهایم و حد ضرر آن را ۸۵۰ تومان در نظر گرفتهایم. اگر قیمت سهم زیر ۸۵۰ تومان برود، حد ضررمان فعال شده است و باید سهم را بفروشیم و از آن خارج شویم. حد ضرر نوعی سپر ایمنی در برابر نوسانهای بازار سرمایه است و باعث میشود ضرر معاملهگر در یک معامله از حد خاصی فراتر نرود.
مفهوم تعادل در ریسک چیست؟
درست است که بازدهی مناسب با ریسک در سرمایه گذاری همراه است، اما اگر سراغ ریسکهای عجیبوغریب برویم نباید حتماً انتظار بازدهیهای عجیبوغریب داشته باشیم. مثال سادهاش بلیت بختآزمایی و قمار است. وقتی پول زیادی را روی گزینهای شرطبندی میکنیم که احتمال وقوعش زیر یک درصد است، باید ۹۹درصد احتمال بدهیم که پولمان را از دست خواهیم داد! در چنین حالتی دیگر صحبت از سرمایهگذاری معنایی ندارد و باید از قمار و بختآزمایی صحبت کرد!
تعادل در ریسک به این معناست که باید تلاش کنیم با حداقلی از ریسک، بازدهی معقولی کسب کنیم. مثلا اگر سود بدون ریسک ۲۰درصد است، باید به دنبال گزینههای کمریسکی باشیم که انتظار میرود سودشان بیشتر از ۲۰درصد باشد.
برای مثال سهمی که نسبت P/E آن عدد چهار است و قرار است مجمع سالانه آن شش ماه دیگر برگزار شود و دو ماه بعد از مجمع سود تقسیمی به حساب سهامداران واریز شود، میتواند طی هشت حداقل بازدهی سرمایه گذاری ماه بازدهی ۲۵درصدی ایجاد کند. چنین سهمی را میتوانیم گزینهای کمریسک با بازدهی مناسب در نظر بگیریم.
سهمی هم که زیان انباشته زیادی دارد و انتظار نمیرود بهزودی روند سودسازی آن تغییر کند و فقط با خبر افزایش سرمایه و شایعه افزایش نرخ محصول قیمتش بالا و پایین میرود، ریسک بسیار بالایی دارد و خرید آن حکم قمار را خواهد داشت.
جمعبندی
ریسک مؤلفه اصلی بازار سرمایه است و بدون ریسک بازدهی هم وجود ندارد. اما این نکته به آن معنا نیست که برای رسیدن به سود بیشتر باید حتماً ریسک بیشتری متحمل شویم! برای موفقیت در بازار سرمایه باید تلاش کنیم ریسکهای مربوط به سرمایهگذاریهایمان را بشناسیم و با ابزارهای مناسب سعی کنیم این ریسک را به حداقل برسانیم. انتخاب سهامی که وضعیت بنیادی مناسبی دارند، متنوعسازی سبد و تعیین حد ضرر از متداولترین استراتژیها برای مدیریت ریسک در سرمایه گذاری است.
دیدگاه شما