الگوهای هارمونیک
حتما در موسیقی، نقاشی، هنر، ادبیات و غیره قبلا عباراتی همچون هارمونی و هارمونیک را به کرات شنیدهاید. هارمونیک در لغت به معنای هماهنگ است و معمولا برای توصیف هر سیستم یا مجموعهای به کار میرود که اجزای درونی آن با یکدیگر در هماهنگی و تعادل کامل به سر برند. در بازارهای مالی نیز به مجموعهای از امواج که نسبتهایی هماهنگ و متعادل، دو به دو بین آنها برقرار باشد، الگوی هارمونیک گفته میشود. و البته در زبان تکنیکال مسلما هماهنگ و متعادل به معنای وجود نسبتهای فیبوناچی میباشد. الگوهای هارمونیک با بهرهمندی از مجموعهای از پترنهای هندسی که بر پایه نسبتهای فیبوناچی تعریف شدهاند، تلاش میکنند نقاط بازگشت روند را با دقت مطلوبی پیشبینی نمایند. بنابراین برخلاف سایر بخشهای تحلیل تکنیکال، در مبحث الگوهای هارمونیک بطور جدی هدف خود را بر روی پیشبینی آینده مارکت میگذاریم.
نسبتهای هارمونیک اندکی با نسبتهای فیبوناچی متفاوتند. برخی از آنها مستقیما همان نسبتهای فیبوناچی هستند و برخی دیگر با اندکی محاسبات اضافی از آنها مشتق شدهاند. بطور کلی نسبتهای هارمونیک به سه دسته نسبتهای اصلی، مشتقهای اول و مشتقهای تکمیلی تقسیم میشوند. جدول زیر نحوه دستهبندی نسبتهای هارمونیک را به همراه محاسبات مربوط به هریک، نمایش میدهد.
برخی از این نسبتها رایج تر هستند و برخی دیگر کاربرد کمتری دارند. در فهرست زیر، مهمترین نسبتهای هارمونیک را که در اغلب الگوهای اصلی مورد استفاده قرار میگیرند ملاحظه مینمایید. سایر اعدادی که در این فهرست مشاهده نمیشوند، معمولا کاربرد کمتری دارند.
لازم به ذکر است که اعداد 0.5, 1, 2, … جزو نسبتهای فیبوناچی نیستند، اما به دلیل کاربرد زیادی که در نمودارها دارند، به صورت تجربی به این مجموعه اضافه گشتهاند. نسبت 0.236 نیز که اگر خاطرتان باشد جزو سطوح ریتریسمنت فیبوناچی محسوب میشد، از مجموعه نسبتهای هارمونیک حذف شده است، زیرا این سطح نمیتواند یک پیوت ماژور ایجاد نماید و صرفا منجر به نوسانات فرعی و زودگذر خواهد شد. نکته جالب توجه در میان نسبتهای فوق این است که معکوس هریک از اعداد درون همین مجموعه قرار دارد. به عنوان مثال اگر نسبت 1.272 را معکوس نمایید به عدد 0.786 خواهید رسید که کماکان جزو نسبتهای هارمونیک است. همچنین اعداد 1.127 و 0.886 ویا اعداد 2.618 و 0.382 نیز معکوس یکدیگر هستند. این ویژگی مهمی برای نسبتهای هارمونیک است که کاربرد آنرا بزودی، به محض شروع کار با اولین الگوهای هارمونیک، متوجه خواهید شد. تنها نسبتی که معکوس آن در فهرست وجود ندارد عدد 4.236 است. معکوس 4.236 برابر با 0.236 میشود که همانطور که گفته شد توصیفگر اصلاحهای مینور بوده و نتیجتا از فهرست نسبتهای کاربردی، کنار گذاشته شده است.
ایده الگوهای هارمونیک نخستین بار در سال 1932 توسط گارتلی[68] مورد بحث قرار گرفت. او در نوشته های خود، الگویی پنج نقطهای را که بعدها با نام خود او نامگذاری شد، مورد بررسی قرار داد. اما سالها طول کشید تا سرانجام اسکات کارنی[69] با مطالعات تکمیلی دقیقتری که در این عرصه انجام داد، الگوی گارتلی را به همراه مجموعهای از الگوهای دیگر مانند خرچنگ، خفاش و کوسه تحت عنوان الگوهای هارمونیک معرفی نمود. عمده ارزش کار اسکات کارنی بدلیل ساختار دقیق و منسجمی بود که برای روش معاملهگری بر روی این الگوها، به همراه نقاط دقیق ورود و خروج و قوانین مدیریت ریسک، ابداع نمود.
تمام الگوهای هارمونیک در جستجوی محدودهای با بیشترین احتمال برای صدور سیگنال بازگشتی هستند. این محدوده که با عنوان ناحیه [70]PRZ معرفی میشود برمبنای نسبتهای همزمان فیبوناچی بین امواج مختلف، بدست میآید. نواحی PRZ در الگوهای هارمونیک دقیقا همان نواحی همپوشانی (کلاسترها) در مبحث فیبوناچی کلاسیک هستند، و بنابراین معتقدیم احتمال بازگشت روند در این نواحی تعریف الگوهای هارمونیک بسیار زیاد است. نکته مهم در ارتباط با نواحی
PRZ این است که هرگز نباید به محض مشاهده یک الگوی هارمونیک دلخواه بلافاصله اقدام به معاملهگری نمود بلکه باید در انتظار مشاهده یک سیگنال تاییدگر تکمیلی در ناحیه PRZ بمانید تا به عنوان مثال پس از تشکیل یک الگوی شمعی بازگشتی، اقدام به ورود به بازار نمایید.
الگوهای هارمونیک اغلب به یک تارگت دقیق و مشخص برای ورود و خروج ختم نمیشوند، بلکه محدودهای نسبتا گسترده از همپوشانی چند فیبوی مختلف بدست میآید که باید مترصد نحوه واکنش بازار به این محدوده باشیم. بنابراین ترکیب الگوهای هارمونیک با سایر روشهایی که برای تشخیص نقاط بازگشت روند آموختهاید، بویژه الگوهای شمع ژاپنی، اهمیت به سزایی پیدا میکند.
نحوه خاصی از نمایش نسبتهای فیبوناچی بر روی نمودار وجود دارد که اغلب در بحث الگوهای هارمونیک مورد استفاده قرار میگیرد. این روش ضمن حفظ سادگی، تحلیلگر را از ترسیم همزمان چندین ابزار مختلف فیبوناچی بینیاز نموده و موجب خلوت شدن نمودار میشود. به عنوان مثال فرض کنید در تصویر زیر، نقطه C برابر با ریتریس %38.2 از موج AB باشد. در این صورت میتوانیم به سادگی، یک پارهخط کوتاه از A تا C رسم کنیم و نسبت فیبوناچی بین آن دو را در کنار خط مذکور بنویسیم. به این ترتیب مشاهدهگر به سهولت متوجه میزان ریتریس نقطه C میشود و از ترسیم کامل ابزار فیبوناچی به همراه تمامی سطوح متعدد آن بینیاز میشود.
آشنایی با الگوهای هارمونیک و نحوه معامله با آنها
الگوی هارمونیک چیست؟ الگوهای هارمونیک در ارزهای دیجیتال چه کارایی دارند؟ احتمالاً نام الگوهایی نظیر الگوی هارمونیک پروانه، الگوی هارمونیک سایفر، الگوی هارمونیک خرچنگ و خفاش و … را شنیدهاید که انواعی از الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال هستند. برای آشنایی با این الگوهای کافی است تا به مطالعه مقاله ادامه دهید و از نحوه معامله با الگوهای هارمونیک با خبر شوید. در ابتدا به تعریف الگوهای هارمونیک میپردازیم و انواع مختلف آن را معرفی میکنیم.
تعریف الگوهای هارمونیک (Harmonic Patterns)
الگوهای هارمونیک از سال 1932 به معرفی شدند که حدوداً 90 سال پیش توسط گارتلی (H.M. Gartley) در کتاب سودها در بازار سهام (Profits in the Stock Market) نوشته شد. لری پساونتو با تلفیق کردن الگوی اولیه که «گارتلی» نام داشت با نسبتهای فیبوناچی، قوانینی در رابطه با معاملات با این الگو ایجاد کرد.
البته نویسندگان دیگری روی نظریه گارتلی تحقیقات و پژوهشهایی انجام دادند ولی بهترین نمونه «کتاب معامله هارمونیک» نوشته اسکات کارنی میباشد. کارنی دست به اقدام جدیدی زد و توانست الگوهایی مانند الگوی خرچنگ، الگوی خفاش، الگوی کوسه و… را ابداع کند. در ادامه مقاله به معرفی این الگوهای هارمونیک میپردازیم. اسکات کارنی مطالبی را در ارتباط با قوانین معامله و مدیریت سرمایه و ریسک را به این نظریه اضافه کرد.
تعریف الگوهای هارمونیک (Harmonic Patterns)
فرضیه اصلی در رابطه با الگوهای هارمونیک بر اساس «حرکت قیمت نسبت به زمان» است که البته نسبتهای فیبوناچی و تناسب آنها نقش مهمی را ایفا میکنند. از نسبتهای فیبوناچی برای شناسایی نقاط برگشت کلیدی، اصلاحات یا پرتابهای قیمتی با نقاط چرخش بالا و پایین در قیمت استفاده میشود. سطحهای پرتابی و اصلاحی که از نقاط چرخشی (سقفها و کفها) به دست میآید، میتواند حد ضرر و اهداف قیمتی را مشخص کند.
تجزیه و تحلیل نسبتهای فیبوناچی در بازارهای مختلف از جمله بازار کریپتوکارنسی و تایم فریم دار، عملکرد خوبی دارند. الگوهای هارمونیک با کمک متوالی بودن نسبتهای فیبوناچی، اشکال هندسی و ساختارهایی را در نمودار ایجاد میکنند. معامله گران با استفاده از این ساختارها که الگوهای هارمونیک نامیده میشوند، فرصتهای خوبی برای حرکات بالقوه و نقاط چرخشی به دست میآورند. الگوهای هارمونیک (Harmonic Patterns) به دلیل در اختیار گذاشتن دادههایی دقیق در رابطه با قیمت، حد سود، حد ضرر و اهداف، بسیار کاربردی هستند.
انواع الگوهای هارمونیک کدام اند؟
در این قسمت از مقاله آشنایی با الگوهای هارمونیک (Harmonic Patterns) و نحوه معامله با آنها قصد داریم به انواع الگوهای هارمونیک را نام ببریم تا با آنها آشنا شده و در ادامه به معرفی تعدادی از آنها بپردازیم. انواع مختلف الگوهای هارمونیک عبارتاند از:
• الگوی هارمونیک ABC صعودی/ نزولی
• الگوی هارمونیک AB = CD
• الگوی هارمونیک پروانه
• الگوی هارمونیک سه حرکته (Three Drive)
• الگوی هارمونیک گارتلی (Gartley)
• الگوی هارمونیک خفاش
• الگوی هارمونیک خرچنگ
• الگوی هارمونیک سایفر (Cypher)
• الگوی هارمونیک کوسه
انواع الگوهای هارمونیک کدام اند؟
الگوهای هارمونیک چه ارتباطی با فیبوناچی دارند؟
هرکجا که از الگوهای هارمونیک استفاده شود، اعداد فیبوناچی نیز در کنار آنها قرار دارند. اعداد فیبوناچی در نسبتهای هارمونیک مورد استفاده قرار میگیرند. اعداد فیبوناچی توسط لئوناردو فیبوناچی معرفی شدند. لئوناردو فیبوناچی مردی اهل ایتالیا بود که ریاضیدان بزرگی بود. او اعداد فیبوناچی را در قرن سیزدهم میلادی به جهان معرفی کرد.
این الگوها سعی دارند به کمک ریاضیات و الگوهای قیمتی، روش معاملهای بر اساس تئوریها بسازند که دقیق باشند که این الگوها در نمودار در حال تکرار هستند. این روش ریشه در مشتق یا همان نسبت اولیه (1.618 یا 0.618) دارد.
پس میتوانید الگوهایی که دارای طول و اندازههای مختلفی هستند را شناسایی کنید و با استفاده از نسبتهای فیبوناچی، قیمتهای آینده را پیشبینی کنید.
شناسایی الگوهای هارمونیک (Harmonic Patterns)
همانطور که در قسمتهای قبلی اشاره کردیم، الگوی هارمونیک دارای انواع مختلفی است که مهمترین و اصلیترین آنها الگوی گارتلی (Gartley)، خرچنگ (crab)، خفاش (bat) و پروانه (butterfly) هستند. هرکدام از این الگوها دارای ظاهر منحصربهفرد و نسبتهای خاصی دارند.
شناسایی این الگوها همانند سایر الگوهای تحلیل تکنیکال ممکن است کمی دشوار باشد، اما به مرور زمان و کار مداوم میتوانید به راحتی آنها را تشخیص داده و به کار بگیرید. همچنین اگر با ساختار هر الگو آشنا باشید برای تشخیص، بسیار مفید خواهد بود. الگوهای هارمونیکی اصلی از پنج نقطه متشکل شدهاند و الگوهایی مانند «ABC» و «ABCD» از این الگوها نشأت گرفتهاند که به ترتیب سه نقطهای و چهار نقطهای هستند.
شناسایی الگوهای هارمونیک (Harmonic Patterns)
تمامی نوسانات قیمت در نمودارها، بین این نقاط بهصورت پیوسته به یکدیگر متصل هستند که نسبتهای هارمونیکی بر اساس دنباله فیبوناچی میباشند. نکته مهمی که باید در این قسمت به آن توجه کندی این است که الگوهای هارمونیک در 2 وضعیت کلی قرار دارند:
1. یا در حال شکلگیری هستند و هنوز کامل نیستند.
2. یا کامل شدهاند.
این الگوها به شکل «M» یا «W» هستند که میتوانید در نمودار آنها را شناسایی و مشاهده کنید. توجه کنید که تمامی الگوهای اصلی که از پنج نقطه (XABCD) تشکیل شدهاند، درون خود، الگویی سه نقطهای (ABC) دارند. الگوهای اصلی که در ادامه با آنها آشنا میشوید، ساختار و قوانین برابری دارند. تنها تفاوت آنها در اندازه اضلاع و محل قرار گرفتن پنج نقطه الگو است.
بنابراین اگر تحلیلگری بتواند الگویی را شناسایی کند، سایر الگوها نیز بهصورت خودکار قابل تشخیص هستند که میتوان با استفاده از آنها معاملات خوبی را رقم زد.
آموزش پیشرفه فیوچرز بایننس فارسی
1. الگوی هارمونیک گارتلی (Gartley)
الگوی گارتلی از مهمترین و مشهورترین الگوهای هارمونیک است. در قسمتهای قبلی در مورد نقاط آن صحبت کردیم که همان 5 نقطه است. این نقاط به یکدیگر متصل هستند و شکلی شبیه به حروف W و M را پدید میآورند. گارتلی از 2 پایه اصلاح قیمت و 2 پایه سوئینگ تشکیل شده است که همه سوئینگها به طریقی با نسبتهای فیبوناچی ارتباط دارند.
معمولاً الگوی صعودی در آغاز و ابتدای یک روند قابل مشاهده است و حاکی از آن است که موجهای اصلاح قیمت پایان یافتهاند. در ادامه مسیر میتوان نقطه D را مشاهده کرد. این الگو در خود الگویی 3 نقطهای دیگر دارد و باید بهخاطر بسپارید که همه الگوها قسمت کوچکی از یک روند هستند یا به قسمتهای بزرگتری اختصاص دارند.
در تصویر زیر الگوی هارمونیک از نوع گارتلی مشخص است که صعودی است که افزایش قیمت را به دنبال داشته و به نقطه A رسیده است. در ادامه اصلاح قیمتی رخ میدهد. نقطه B که در تصویر قرار دارد، بازگشتی به نسبت 0.618 از پایه A میباشد. BC نیز بازگشتی است به نسبت ۰٫۳۸۲ به ۰٫۸۸۶ از AB. همچنین در پایه BC قیمت افزایش یافته است. ضلع CD حرکتی به سمت پایین دارد و امتدادی به نسبت ۱٫۱۳ تا ۱٫۶۱۸ از AB را به دنبال خواهد داشت.
همانطور که در تصویر قابل مشاهده است، نقطه D بازگشتی از XA داشته است که نسبتی برابر با 0.786 دارد. شاید شما انتظار داشته باشید که CD به نسبت ۱٫۱۳ تا ۱٫۶۱۸ AB امتداد داشته باشد. زمانی میتوانید اقدام به فروش کنید که الگو نزولی باشد و در نزدیکی D انجام شود که البته حد ضرر آن خیلی بالاتر قرار نگرفته است.
2. الگوی هارمونیک خرچنگ (crab)
اسکات کارنی، الگوی خرچنگ را یکی از دقیقترین الگوهای هارمونیک میداند. الگوی خرچنگ به این دلیل مهم است که میتواند روند قیمت را با تقریب بسیار خوبی پیشبینی کند. از نظر شباهتی، به الگوی پروانه شبیه است. طبق تصویری که در پایین قرار دارد، عقبنشینی در نقطه B الگوی صعودی صورت میگیرد و در نسبت ۰٫۳۸۲ به ۰٫۶۱۸ XA قرار میگیرد. قیمت نیز در نسبت ۰٫۳۸۲ به ۰٫۸۸۶ AB بازگشت دارد.
3. الگوی هارمونیک پروانه (butterfly)
شاید در نگاه اول به فکر کنید که الگوی پروانه با گارتلی شباهت دارد که در اصل هم اینطور است اما تفاوت اینجاست که در الگوی پروانه، نقطه D در سطح متفاوتی از نقطه X قرار میگیرد. در الگوی نزولی که در تصوری مشاهده میکنید، قیمت تا سطح A کاهش یافته است. AB نیز بازگشتی به نسبت ۰٫۷۸۶ از XA داشته است. همینطور BC بازگشت داشته است که به نسبتهای ۰٫۳۸۲ تا ۰٫۸۸۶ از AB بوده است.
اگر به نمودار بالا نگاه کنید، متوجه میشوید که CD امتدادی به نسبت ۱٫۶۱۸ تا ۲٫۲۴ از AB به حساب میآید که نقطه D در ۱٫۲۷ و در امتداد XA قرار گرفته است. اگر به فکر فروش هستید، منطقه D فرصت خوبی برای این کار است. حد ضرری که در این معامله مشخص شده است، نباید بالاتر از D قرار داشته باشد. توجه داشته باشید که ممکن است الگو به درستی شکل نگیرد و یا خبرهای فاندامنتال باعث ناکام ماندن شما از معامله شوند.
4. الگوی هارمونیک خفاش (bat)
الگوی هارمونیک بعدی خفاش است. الگوی خفاش نیز با الگوی گارتلی شباهت دارد، ولی ابعاد و اندازههای یکسانی با آن ندارد. نمودار صعودی خفاش را در تصویر زیر مشاهده میکنید. در اینجا XA به ما نشان میدهد که قیمت افزایش یافته است. برای نقطه B باید گفت که قیمت به نسبت ۰٫۳۸۲ تا ۰٫۵ XA بازگشت دارد.
برای نقاط بازگشتی دیگر میتوان به D اشاره کرد که در 0.886 بازگشت XA قرار گرفته. برای خریداری ارز دیجیتال مورد نظر میتوانید از ناحیه D استفاده کنید. البته باید اطمینان حاصل کنید که حتماً معامله درستی در پیش دارید، به همین دلیل باید آن را از جوانب دیگر مورد بررسی قرار داده و مطمئن شوید. حد ضرر را فراموش نکنید، آن را در پایین نقطه D قرار بدهید زیرا نباید از آن فاصله زیادی داشته باشد. سپس در نزدیکی نقطه D سهام یا رمزارز و… خود را بفروشید.
نحوه معامله با الگوهای هارمونیک
و اما در این قسمت به مهمترین موضوع میپردازیم که چگونه از الگوهای هارمونیک (Harmonic Patterns) در معامله استفاده کنیم؟ برای این منظور میتوانید از روشهای زیر استفاده کنید و در بازارهای مالی از آنها استفاده کنید
• حدس بزنید و سعی کنید قبل شکلگیری الگو آن را تشخیص دهید.
• استراتژی ترید (معامله) را بر اساس الگو تعیین کنید.
• تعیین نقاط ورود و خروج از معامله، اهداف و حد ضرر معامله
اولین کاری که باید برای تشخیص تعریف الگوهای هارمونیک الگوی هارمونیکی که هنوز به طور کامل شکل نگرفته است به کار بگیرید، رصد کردن موج اصلاحی AB است که نباید آن را از قلم بیندازید. به این شکل که بعد از حرکت اولیه (XA) قیمت تا چه مقدار و چه سطحی از این حرکت را برای شکلدادن به نقطه B اصلاح میکند. بهعنوان مثال، اگر قیمت 50 درصد موج اولیه را دچار اصلاح کند و بعد از آن با موج اولیه خود همسو باشد و حرکت کند، احتمال میرود که الگوی هارمونیک، الگوی خفاش باشد.
در ادامه و مرحله بعدی باید پس از اصلاح موج AB و شکل گرفتن نقطه C، 2 راه پیش روی شما است که میتوانید یکی از آنها را انتخاب کنید. البته تحلیلگرانی هستند که از ترکیب 2 روش استفاده میکنند.
1. در موج پایانی الگوی هارمونیک که همان CD است، ترید خود را به سرانجام برسانید.
2. بعد از اینکه الگو بهصورت کامل شکل گرفت به معامله خود بپردازید.
اگر شماره یک را برای ترید خود انتخاب کردهاید باید بگویم که بعد از تشکیل شدن نقطه C و شکسته شدن خط روند فرضی که X را به B متصل میکند، وارد معامله شوید و هدف خود را در ترید نقطه D یا نقطه پایانی الگو هارمونیک قرار بدهید. به این مثال توجه کنید: فرض کنید بعد از سپری شدن مرحله اول معامله به کمک الگوی هارمونیک، بعد از اینکه احتمال دادیم الگوی هارمونیک گارتلی در حال شکلگیری است، با رسم روند وارد معامله میشویم و تا هنگامیکه قیمت به ناحیه پایانی الگو (D) برسد، وضعیت خرید خود را حفظ میکنیم.
اگر راه دوم را انتخاب کردهاید، باید منتظر بمانید تا الگو شکل بگیرد و به دنبال پیداکردن نقطه بازگشتی D باشید، زیرا الگوی هارمونیک در این نقطه به اتمام میرسد. سپس تریدرها در جهت خلاف روند موج CD وارد معاملات میشوند. روند حرکتی بعد از الگو سرنوشت الگوهای هارمونیک را تعیین میکند که صعودی یا نزولی باشند.
الگوی خفاش در نمودار ریپل
پس از پایان یافتن الگوهای هارمونیک، قیمت در اغلب اوقات بین ۳۸.۲ تا ۵۰ درصد موج CD را اصلاح میکند. بهعنوان مثال اگر تحلیلگر الگو هارمونیک گارتلی صعودی را در قیمت ببیند، بعد از رسیدن آن به نقطه D میتواند هدف معامله را در سطح اصلاحی 38.2 تا 50 درصد قرار بدهد.
در این مقاله به تعریف الگوهای هارمونیک پرداختیم و انواع آن را خدمت شما معرفی کردیم. همچنین 4 مورد از بهترینهای الگوی هارمونیک را بررسی کردیم. این الگوها بر پایه و اساس ریاضیات شکلگرفتهاند که میتوان تا حد زیادی به آنها اطمینان داشت. برای دریافت سیگنالهای خوب میتوانید از 4 الگوی هارمونیک ذکر شده استفاده کنید. طریقه معامله با آنها را یاد بگیرید تا نتایج خوبی را برای خود رقم بزنید. همچنین نباید تمرین و تکرار را فراموش کنید. در مقاله بعدی که در وبسایت بایننس فارسی منتشر شده است، قصد داریم در مورد آموزش انتقال دیتای چارت در تریدینگ ویو صحبت کنیم که بتوانید بهراحتی اطلاعات خود را به چارت دیگر منتقل کنید.
الگوهای هارمونیک چیست و چگونه در معاملات استفاده کنیم ؟
انواع الگو های هارمونیک از ابزارهای مطرح در بازار سرمایه محسوب می شود که معامله گران و به خصوص کسانی که علاقه بیشتری به تحلیل تکنیکال دارند از این الگو ها بسیار استفاده می کنند. اما انواع الگو های هارمونیک چگونه کار می کند؟ رسم انواع الگو های هارمونیک و نحوه معامله انواع الگو های هارمونیک چگونه؟ در این مقاله سعی می کنیم پاسخ های مناسبی برای این سوالات پیدا کنیم.
به طور کلی وقتی صحبت از شاخص ها و فاکتورهای تکنیکالی می شوند عده ای قلم به دست آماده منتظر فرمول ها و روش ها و شکل های خاص و … هستند. در واقع برای این افراد تکنیکال چیزی جز اعداد و ارقام و چند فاکتور و … نیست. البته این موضوعی است که بسیاری از تازه کاران بورس نیز به آن دچار هستند.
اما یک معامله گر حرفه ای و یک سرمایه گذار با تجربه به خوبی می داند چارت و نمودار تنها نمایش دهنده اعداد و ارقام و قیمت های سهم در موقعیت های مختلف نیست. چارت می تواند با معامله گر سخن بگوید. یک معامله گر می تواند با استفاده درست از تحلیل تکنیکال و نگاه درست به چارت رفتار سهم را بشناسد و به نوعی آن را روانشناسی کند. این مفهوم یک اتفاق تجربی نیست و می توان به صورت کاملا علمی آن را ثابت کرد.
انواع الگو های هارمونیک نیز یکی از روش ها و ابزارهایی است که می تواند به ما در زمینه شناسایی رفتار یک چارت و نمودار کمک کند. اما این که نحوه معامله انواع الگو های هارمونیک چگونه باشد و چطور باید اقدام به رسم انواع الگو های هارمونیک کنیم می تواند بحث جالبی باشد.
روانشناسی سهم
مهمترین نکته ای که باید قبل از مبحث انواع الگو های هارمونیک به آن اشاره کنیم این است که شما به عنوان سرمایه گذار یا معامله گر باید یاد بگیرید که سهم و نمودار آن را رفتارشناسی کنید. در واقع باید بدانید که چارت سهمی که انتخاب کرده اید در موقعیت های مختلف چگونه رفتار می کند.
این کاری است که شما باید در تحلیل تکنیکال انجام دهید. اما متاسفانه معامله گران و تازه کاران دنیای سرمایه چندان خودشان را درگیر فرمول ها و جداول و اعداد و ارقام کرده اند که عملا توجهی به این موضوع ندارند. در واقع هم اکنون نیز انتظار آن ها از این مقاله این است که مانند ده ها سایت و مقاله دیگر انواع الگو های هارمونیک را با رسم شکل توضیح دهیم و بیان کنیم که اگر این نوع الگو را در سهم دیدید احتمالا رفتار این چنینی خواهد داشت، به این الگو پروانه ای می گویند و ….
اما سوال اینجاست این اطلاعات که معمولا به صورت رایگان هم در اختیار تمامی معامله گران و سرمایه گذاران قرار دارد تا چه اندازه می تواند مفید باشد؟ این اطلاعات مادامی که شما مفهوم انواع الگو های هارمونیک و سایر ابزارهای تکنیکالی را درک نکرده باشید عملا بی فایده است.
مهمترین مفهومی که در چارت سهم ها وجود دارد این است که شما با انسان ها رو به رو هستید. شما به عنوان یک معامله گر، سرمایه گذار یا هر عنصر دیگر در اقتصاد به هر حال در نهایت به صورت مستقیم یا غیر مستقیم با انسان ها رو به رو هستید. همین چارت سهمی که شما می خواهید با انواع الگو های هارمونیک به جان آن بیفتد در نتیجه معامله های انسان های مختلف ساخته شده است. آیا می توان انسان را بر اساس یک فاکتور شناسایی کرد؟ یا این که می توانیم انسان ها را مجاب به انجام کاری کنیم؟
مسلما خیر! پس وقتی خود انسان ها قابل پیش بینی نیستند و عملا نمی توان با استفاده از فاکتورهای مختلف آن ها را تحلیل کرد چه لزومی است که یکی از نتایج رفتار آن ها مانند همین چارت سهم را با این گونه ابزار تحلیل کنیم؟
گذشته و تکرار دو عامل مهم در ایجاد انواع الگو های هارمونیک
بنابراین تا این جا متوجه شدیم که انسان ها عمل اصلی ایجاد چارت های قیمتی هستند. پس برای شناسایی درست آن ها باید مانند یک انسان واحد با این چارت برخورد کرد. یعنی چه؟
یعنی این که همانطور که یک انسان شخصیت خاص خودش را دارد و بر اساس شخصیت خود دست به تصمیم گیری می زند و در برابر شرایط مختلف واکنش نشان می دهد و در عین حال می تواند کارهای غیر قابل پیش بینی انجام دهد. هر چقدر شناخت شما از این شخصیت بیشتر باشد می توانید راحت تر رفتار های او را در موقعیت های مختلف تحلیل و پیش بینی کنید.
بنابراین تحلیل تکنیکال استفاده از چند اندیکاتور و شاخص و انواع الگو های هارمونیک نیست. بلکه تحلیل تکنیکال درست مانند روانشناسی است. در این جا شما باید بتوانید روان چارت را با استفاده از شناختی که به دست آورده اید و با استفاده از اندیکاتورها و انواع الگو های هارمونیک بشناسید.
پس رفتار چارت چیزی شبیه به رفتار انسانی است. از این گزاره می توان به این نتیجه رسید که گذشته در آینده چارت تکرار می شود. در واقع همه ما در زندگی خودمان این موضوع را درک کرده ایم که در برابر شرایط های یکسان واکنش های برابری نشان داده ایم.
بنابراین رفتار ما در گذشته می تواند رفتار ما در آینده را نشان دهد. وقتی شما بتوانید رفتار چارت در گذشته را به درستی تشخیص بدهید در واقع می توانید رفتار آن در شرایط و موقعیت مشابه در آینده را به دست بیاورید. انواع الگو های هارمونیک یکی از این ابزارهایی است که می تواند به شما در تشخیص این کار کمک کند.
تشخیص انواع الگو های هارمونیک
بنابراین انواع الگو های هارمونیک بر اساس تکرار در گذشته ساخته می شود و به ما می تواند نشان بدهد که قرار است در آینده تحت شرایط مشابه چه اتفاقی رقم بخورد.
شما هر چقدر یک سهم را بشناسید و آن را دنبال کرده باشید مسلما می توانید به صورت چشمی و حتی بدون داشتن دانش کافی در مورد انواع الگو های هارمونیک، تکرارهای جالبی در این سهم پیدا کنید. اما نکته ای که وجود دارد این است که عملا نه شما و نه بسیاری از معامله گران و سرمایه گذاران وقت این را ندارند که بخواهند روی هر سهم و هر چارت مدت ها زمان صرف کنند و آن را بشناسند.
درست مانند این است که شما برای انتخاب دوست بخواهید با تک تک آدم های شهر رفت و آمد کنید و برای هر کدام از ان ها زمان زیادی را صرف کنید تا در نهایت بخواهید از میان آن ها یک یا چند دوست انتخاب کنید. این کار عملا امکان پذیر نیست. اگر هم امکان پذیر باشد به سبب صرف زمان بسیار از نظر اقتصادی به صرفه محسوب نمی شود.
اینجاست که انواع الگو های هارمونیک به کار می آید. این الگو ها بر اساس بررسی چند ده ساله روی سهم ها و چارت های مختلف ایجاد شده است. (در ادامه مقاله خرید کاردانو و توکن غیر مثلی را مطالعه نمایید.)
در این مقاله قصد نداریم که این الگو ها را برای شما بیان کنیم و یا این که بخواهیم آن ها را با فرمول ها و شکل های عجیب و غریب به شما ارائه دهیم. این کاری است که بسیاری از سایت ها و در تمامی آموزش ها وجود دارد.
نکته مهمی که در بسیاری از این آموزش ها و سایت ها به آن کمتر توجه شده این است که چگونه این الگوها را پیدا تعریف الگوهای هارمونیک کنیم. معمولا برای پیدا کردن این الگو ها گفته می شود که از شکل های مختلف پیروی کنید و یا این که از نسبت های فیبوناچی استفاده کنید.
اما واقعیت این است که عملا این کار نمی تواند ذهن شما را برای تحلیل درست آزاد بگذارد. زمانی که ذهن شما درگیر یادآوری شکل الگو و تطابق آن با چارت است عملا بسیاری از نکات را از دست می دهد. راه کار ساده است.
به چارت نگاه کنید. برخی از رفتارها تکرار شده است. یعنی انگار بخشی از چارت در جای دیگر عینا کپی شده است. این نشان می دهد که یک هارمونیک در اینجا اتفاق افتاده است. حال کافی است شرایط هارمونیک را بررسی کنید تا تحلیل درستی در این مورد به دست بیاورید.
الگوهای هارمونیک و نحوه معامله با آنها
الگوهای هارمونیک به عنوان ساختارهای هندسی و خاص قیمتی هستند که با محاسبات فیبوناچی اندازهگیری میشوند. کاربرد الگوهای هارمونیک که شامل ترکیبات متمایز و پیوسته از نسبتهای فیبوناچی مختلف است در پیدا کردن طول حرکات قیمت و نقاط برگشتی خلاصه میشود.
شناسایی الگوهای نموداری توانایی اصلی و اولیهای است که هر تحلیلگر تکنیکال باید در خود پرورش دهد. این مساله ممکن است یک نیاز اولیه باشد، اما پیدا کردن مهارت و پیشرفت در این زمینه نیازمند تمرینات و مشاهدات مکرر این الگوها در نمودارهاست. شناخت هرچه تخصصیتر الگوهای نموداری به معاملهگران کمک میکند تا به محیط همیشه در حال تغییر بازار واکنش مناسبی نشان دهند.
این الگوها در مرحلهی اول به الگوهای «ادامه دهنده» و «بازگشتی» تقسیم میشوند و سپس در گام بعد تحت عنوان الگوهای «ساده» و «پیچیده» قرار میگیرند. ساختار الگوهای پیچیده ممکن است از مجموعهای از الگوهای ساده با ترکیبی از نوسانات قبلی قیمت تشکیل شده باشد. هرچه میزان دانش معاملهگر در تشخیص، طبقهبندی و خصوصیات الگوها بیشتر باشد، پتانسیل بیشتری برای انطباق با طیف وسیع معاملات در بازارهای مالی خواهد داشت.
چرا الگوها شکل میگیرند؟
در بازارهای مالی مختلف قیمتها بر اساس روند حرکت میکنند و به ندرت روند خود را به صورت ناگهانی در حرکت از دست میدهند. در تحلیل تکنیکال تبدیل روند صعودی قیمت به نزولی و برعکس توسط الگوهای قیمتی شناسایی میشود. در مراحل تبدیل روندها به یکدیگر، قیمت حرکاتی با نوسانات کمتر و حرکات عرضی و محدود را تجربه میکند که باعث تعریف الگوهای قیمتی میشوند. این مراحل گاهی روند غالب قبل از خود را ادامه میدهند که در این صورت به آنها الگوهای ادامه دهنده گفته میشود.
الگوهای مثلث متقارن، پرچم و الگوی فنجان و دسته نمونههایی از این دست است. گاهی اوقات نیز بعضی الگوها روند ماقبل خود را تغییر داده و باعث شکلگیری روندی برخلاف روند ماقبل خود میشوند که در این صورت الگوهای بازگشتی نامیده میشوند؛ مانند الگوهای سر و شانه و الگوی سقف یا کف دو قلو.
الگوهای هارمونیک
ایده الگوهای هارمونیک اولین بار توسط «گارتلی» (H.M. Gartley) در سال ۱۹۳۲، در کتاب سودها در بازار سهام (Profits in the Stock Market) معرفی شد. لری پساونتو با تلفیق این الگوی اولیه که به نام الگوی گارتلی معروف شده بود با نسبتهای فیبوناچی، قوانینی برای معامله با این الگو ایجاد کرد. نویسندگان دیگری نیز بر روی نظریهی گارتلی کار کردهاند اما بهترین نمونه شاید کتاب «معاملهی هارمونیک» (Harmonic Trading) از اسکات کارنی باشد. او الگوهای هارمونیک دیگری مانند خرچنگ، خفاش و کوسه و چند الگوی دیگر که در ادامه به بررسی آنها خواهیم پرداخت، را ابداع کرد و مطالب دیگری در ارتباط با قوانین معامله و مدیریت سرمایه و ریسک، به این نظریه افزود.
تئوری اصلی الگوهای هارمونیک مبتنی بر حرکت قیمت نسبت به زمان است که بر روابط نسبتهای فیبوناچی و تناسب آنها در بازارها استوار است. تجزیه و تحلیل نسبتهای فیبوناچی در هر بازار و تایم فریمی به خوبی عمل میکند. ایدهی اصلی استفاده از این نسبتها شناسایی نقاط برگشت کلیدی، اصلاحات یا پرتابهای قیمتی همراه با نقاط چرخش بالا و پایین در قیمت است. سطوح اصلاحی و پرتابی به دست آمده از این نقاط چرخشی (سقفها و کفها)، اهداف قیمتی و حد ضرر را مشخص میکند.
الگوهای هارمونیک با استفاده از توالی نسبتهای فیبوناچی ساختارها و اشکالی هندسی در نمودار ایجاد میکنند. این ساختارها که تحت عنوان الگوهای هارمونیک شناخته میشوند، فرصتهای مختلفی برای معاملهگران مانند حرکات بالقوه قیمت و نقاط چرخشی کلیدی فراهم میکنند. این عوامل به دلیل آماده کردن اطلاعاتی موثق در مورد قیمت، اهداف و حدود سود و ضرر برای معاملهگران کاربردی هستند و این میتواند تمایزی کلیدی با اندیکاتورها و نحوهی عملکرد آنها باشد.
لیست انواع الگوهای هارمونیک
در ادامه لیستی از انواع الگوهای هارمونیک آورده شده است که هر کدام در دو حالت نزولی و صعودی میتوانند تشکیل شوند.
- ABC صعودی/ نزولی
- AB = CD
- سه حرکته (Three Drive)
- گارتلی (Gartley)
- پروانه
- خفاش
- خرچنگ
- کوسه
- سایفر (Cypher)
نسبتهای فیبوناچی
در هرگونه صحبتی در مورد الگوهای هارمونیک از اعداد فیبوناچی نیز حرفی به میان آورده میشود، زیرا این الگو از نسبت های فیبوناچی استفاده میکند. سری اعداد فیبوناچی اولین بار توسط لئوناردو فیبوناچی، ریاضیدان بزرگ ایتالیا و اروپا در قرن سیزدهم میلادی معرفی شده است. وی در بازگشت از سفر خود از مصر در کتاب خود به نام کتاب حساب این سری اعداد را معرفی کرد. نسبتهای فیبوناچی به خصوص «نسبت طلایی» (Golden Ratio) را در طبیعت مانند آرایش دانههای برف یا تعداد و نحوهی قرار گرفتن تخمهای گل آفتابگردان میتوان یافت، همچنین در اعضای بدن انسان مانند مارپیچهای دی ان ای نیز این نسبتها رعایت شدهاند.
سری اعداد فیبوناچی به این صورت تعریف میشوند که غیر از دو عدد اول اعداد بعدی از جمع دو عدد قبلی خود به دست میآیند. اعداد در این سری عبارتاند از:
دلیل اصلی شهرت این دنباله از اعداد به این علت است که حاصل تقسیم هر عدد دنباله به عدد ماقبل خود، به عدد طلایی ۱.۶۱۸ میرسد که به «نسبت طلایی» یا «عدد فی» نیز مشهور است. این ترتیب اعدادی که فیبوناچی سالها قبل بر آنها تأکید کرد و نسبت بین این اعداد (نسبت طلایی) در بازارهای مالی و بورس نیز برای تحلیلگران کاربرد بسیاری دارد.
جملهای معروف در تحلیل تکنیکال وجود دارد که بیان میکند همه چیز در قیمت خلاصه شده است، این مطلب شامل رفتارهای انسانی نیز میشود. همانطور که گفته شد نسبتهای فیبوناچی در همهی انسانها وجود دارد و انسان در ناخودآگاه خود بدون اینکه بداند تمایل به این نسبتها و اعداد دارد و آنها را زیبا میبیند همانطور که در تابلوهای نقاشی و معماریهایی که تعریف الگوهای هارمونیک از این نسبتها استفاده میشود آنها را بسیار چشم نواز میکند.
این نسبت های فیبوناچی بر رفتار افراد در بازارهای سهام و معاملات آنها نیز تاثیر میگذارد. در نتیجه از این نسبتها در پیشبینی قیمت، نقاط ورود و خروج از بازار، شناسایی سطوح حمایت و مقاومت و حتی پیشبینیهای زمانی نیز میتوان استفاده کرد. نسبتهای فیبوناچی در واقع سطوح حمایت و مقاومت نامریی هستند که قبل از رسیدن بازار به آنها و حتی نداشتن تاریخچهی قیمت، برای معاملهگر مشخص میشوند.
رایجترین نسبتهای فیبوناچی اعداد ۰/۳۸۲ ، ۰/۵۰ ، ۰/۶۱۸ ، ۰/۷۸۶ و ۱/۰۰ ، ۱/۲۷۲ ، / ۱/۶۱۸ هستند. نسبتهای دیگری مانند ۰/۲۳۶ و ۲/۶۱۸ و ۴/۲۳۶ نیز وجود دارند که به اندازه نسبتهای گفته شده کاربرد ندارند، با این حال مهم ترین نسبتهای فیبوناچی را میتوان ۰/۳۸۲، ۰/۶۱۸ و ۱/۶۱۸ دانست.
ابزار فیبوناچی اصلاحی (Fibonacci Retracement)
برای استفاده از این نسبتها در تحلیل تکنیکال ابزارهای مختلفی مانند فیبوناچی اصلاحی، فیبوناچی گسترشی، فیبوناچی بازتابی و ابزارهای دیگری مانند کانال، دایره ، بادبزن و غیره برای استفاده در تحلیلها وجود دارد.
اکثر برنامهها و نرم افزارهای معاملاتی، ابزارهای فیبوناچی ذکر شده در بالا را برای استفادهی معاملهگران دارند، اما ابزاری که در تحلیل با استفاده از الگوهای هارمونیک کاربردی اصلی برای معاملهگر دارد، ابزار «فیبوناچی اصلاحی» (Fibonacci Retracement) است. به این صورت که معاملهگر از هر پلتفرمی که برای تحلیل خود استفاده میکند، تعریف الگوهای هارمونیک برای سنجش هر موج قیمتی باید چندین ابزار فیبوناچی بر روی نمودار رسم کند.
الگوهای هارمونیک همانطور که گفته شد الگوهای بسیار دقیق قیمتی هستند که میزان ادامهی روند فعلی و همچنین نقاط برگشتی را مشخص میسازند. این الگوها دائما در حال تکرار شدن در بازار هستند و معاملهگر با مشاهدهی این الگوها چه در حین شکلگیری چه در هنگام تکمیل میتواند با استفاده از نسبتهای فیبوناچی که به این الگوها نسبت داده شده است، در معاملات خود از آنها استفاده کند. الگوهای هارمونیک در واقع الگوهای خاص قیمتی تکنیکالی هستند که تمرکز اصلیاش بر روی شکل خاص حرکات قیمتی است و هر کدام از سطوح مختلفی از فیبوناچی استفاده میکنند.
در شکل زیر میتوانید نحوهی استفاده از ابزار «فیبوناچی اصلاحی» (Fibonacci Retracement) که عنصر اصلی شناخت الگوهای هارمونیک است را با
استفاده از پلتفرمی که در سایت تریدیگ ویو (Tradingview) تعبیه شده است مشاهده کنید.
برای مثال در الگوی پروانه صعودی نقطهی B سطح اصلاحی ۷۸.۶ درصد موج XA است. به همین ترتیب موج BC نیز در سطوح اصلاحی بین ۳۸.۲ الی ۸۸.۶ درصد موج AB قرار میگیرد. در ادامه موج نزولی CD به اندازهی ۱۶۱.۸ الی ۲۲۴ درصد موج BC گسترش مییابد که در نهایت منجر به رسیدن به نقطهی D و تکمیل الگو میشود. نقطهی D سطح گسترش یافته ۱۲۷ درصد موج XA نیز هست. نحوهی استفاده از ابزار فیبوناچی اصلاحی (Fibonacci Retracement) به منظور پیدا کردن این سطوح در توضیحات الگوی گارتلی آورده شده است.
۴. الگوی خرچنگ (Crab)
الگوی خرچنگ توسط اسکات کارنی به عنوان یکی از دقیق ترین الگوهای هارمونیک شناخته میشود که نقاط بازگشتی را با دقت بالا و بسیار نزدیک به نسبتهای فیبوناچی شناسایی میکند.
الگوهای هارمونیک در هر بازار مالی و هر تایم فریم تشکیل میشوند، یعنی به دفعات میتوان این الگوها را در تایم های بسیار کوچک حتی یک دقیقه مشاهده کرد اما کاربرد اصلی این الگوها در تایم فریمهای بزرگ نمود پیدا میکنند.
الگوهای هارمونیک در معاملات + معرفی 4 الگوی هارمونیک پرطرفدار
در الگوهای قیمتی هارمونیک، الگوهای قیمتی هندسی با استفاده از اعداد فیبوناچی جهت مشخص کردن دقیق نقاط بازگشتی بکار گرفته میشود. برخلاف سایر روشهای متداول تریدینگ (معاملهگری)، معاملات هارمونیک در تلاش است تا حرکات بعدی قیمت را پیشبینی کند.
در ادامه این مطلب از بورسینس قصد داریم نگاهی داشته باشیم به انواع الگوهای هارمونیک که در معاملهگری استفاده میشود.
ترکیب هندسه و اعداد فیبوناچی
معاملات هارمونیک، الگوهای قیمتی و ریاضیات را با هم ترکیب میکند تا یک روش معامله بسازد که دقیق و برمبنای این فرضیه است که الگوها در نمودار تکرار میشوند. (یکی از اصول تحلیل تکنیکال)
ریشه این روش، نسبت اولیه یا مشتقی از آن است (0.618 یا 1.618). نسبتها شامل این موارد هستند: 0.382، 0.50، 1.41، 2.0، 2.24، 2.618، 3.14 و 3.618.
نسبت اولیه (primary ratio) تقریبا در کل طبیعت، ساختار محیط و رویدادها مشاهده میشود و همچنین در ساختارهایی ایجاد شده توسط انسان نیز میتوان آنرا یافت.
از آنجایی که این الگو و نسبت در طبیعت و جامعه تکرار میشود، میتوان این نسبت را در بازارهای مالی نیز مشاهده نمود که از محیط و جامعهای که معامله در آن انجام میشود تاثیر میپذیرد.
با یافتن الگوهایی که دارای طول و اندازههای متفاوت است، معاملهگر میتواند نسبتهای فیبوناچی را به الگوها اعمال کند و برای پیشبینی قیمتهای آینده تلاش نمیاد. بخش اعظیم از این روش معامله، به اسکات کارنی (Scott Carney) نسبت داده شده، با این حال افراد دیگری نیز در این روش مشارکت داشتهاند و الگوها و سطوحی را یافتهاند که باعث بهبود عملکرد این روش میشود.
مشکل معاملات هارمونیک
الگوهای قیمتی هارمونیک بسیار دقیق هستند و نیاز است الگو، حرکات را کامل نشان دهد تا با آشکار شدن الگو، یک نقطه بازگشتی دقیق مشخص شود. یک معاملهگر ممکن است الگویی را مشاهده کند که همانند یک الگوی هارمونیک باشد اما سطوح فیبوناچی در الگو، تراز و در یک ردیف نباشند و بدین ترتیب آن الگو با توجه به قوانین الگوهای هارمونیک، یک الگوی قابل اتکا تلقی نشود. البته این موضوع میتواند یک مزیت نیز به شمار آید، زیرا نیازمند آن است که معاملهگر شکیبایی پیشه کند و برای شکلگیری کاملتر نمودار صبر نماید.
الگوهای هارمونیک میتوانند میزان پایداری حرکت فعلی قیمت را اندازه بگیرند اما از آنها میتوان برای مجزا کردن نقاط بازگشتی نیز استفاده کرد. ریسک کار زمانی است که یک معاملهگر یک موقعیت معاملاتی در ناحیه بازگشتی (reversal area) اتخاذ میکند و الگو شکل نمیگیرد (Fail میشود).
وقتی این اتفاق میافتد، ممکن است معاملهگر در معاملهای گیر کند که روند به سرعت و در خلاف جهت معامله او، ادامه مییابد. بنابراین همانند همه استراتژیهای معاملاتی، ریسک این روش نیز باید مدیریت شود.
در نظر داشته باشید که الگوها ممکن است درون الگوهای دیگر شکل بگیرند و همچنین احتمال شکلگیری الگوهای غیرهارمونیک در درون الگوهای هارمونیک نیز وجود دارد. این شرایط میتواند برای سنجش اثربخشی الگوهای هارمونیک به ما کمک کند و عملکرد معاملهگر را در ورود و خروج به معاملات بهبود بخشد.
همچنین احتمال وجود چندین موج قیمتی در یک موج هارمونیک وجود دارد (برای مثال یک موج CD یا موج AB). قیمتها بطور مرتب در حال چرخش هستند، بنابراین باید روی تصویر بزرگتر تایم فریمی که در آن معامله میشود تمرکز کرد. طبیعت فراکتالی بازارها، قابلیت اعمال این تئوری را در کوچکترین تایم فریمها تا بزرگترین آنها فراهم میکند.
برای استفاده از این روش، معاملهگر باید از پلتفرمی معاملاتی استفاده کند که بتواند برای سنجش هر موج قیمت، چندین ابزار Fibonacci retracements را روی نمودار رسم کند.
الگوهای بصری هارمونیک و روش معامله
الگوهای هارمونیک در دستههای زیادی وجود دارند، با این حال این 4 الگو که در ادامه شرح میدهیم پرطرفدار است: گارتلی (Gartley)، پروانه (butterfly)، خفاش (bat) و خرچنگ (crab).
1 – الگوی گارتلی (Gartley)
این الگو در اصل توسط H.M Gartley در کتاب خود با نام Profits in the Stock Market منتشر شد، بعدها سطوح فیبوناچی نیز توسط اسکات کارنی در کتابش با نام The Harmonic Trader به آن اضافه شد. منبع سطوح توضیح داده شده در زیر، از همان کتاب است.
در طی سالها، برخی معاملهگران دیگر برخی نسبتهای رایج دیگر را مطرح کردهاند که در صورت مرتبط بودن، آنها نیز ذکر میشوند.
الگوی صعودی (گاوی) اغلب مواقع در ابتدای روندها مشاهده میشود و نشانهای از این است که امواج اصلاحی قیمت در حال پایان یافتن هستند و افزایش رو به بالای قیمت، نقطه D را شکل میدهد.
همه الگوها ممکن است در پسزمینه و درون یک روند گستردهتر باشند یا محدوده خنثی باشند که معاملهگران باید به آن توجه کنند.
اطلاعات زیادی برای فراگیری در باره این الگو وجود دارد اما به این شکل باید نمودار خوانده شود:
ما از مثال الگوی صعودی استفاده میکنیم. قیمت از X تا نقطه A رشد میکند، سپس اصلاح اتفاق میافتد و نقطه B سطح اصلاحی 0.618 موج A است. قیمت دوباره در خط BC افزایش مییابد که نقطه اصلاحی 0.382 تا 0.886 موج AB است.
حرکت بعدی، کاهش قیمت در خط CD است که امتداد نسبت 1.13 تا 1.618 از خط AB است. نقطه D نیز سطح اصلاحی 0.768 از XA محسوب میشود.
بسیاری از معاملهگران به دنبال خط CD هستند که امتداد نسبت 1.13 تا 1.618 از خط AB است.
ناحیه D به عنوان منطقه برگشتی احتمالی شناخته میشود. اینجاست که میتوان به موقعیتهای خرید وارد شد، با این حال بهتر است همیشه به دنبال تایید بازگشت روند و نشانههای رشد قیمت بود.
معمولا یک حدضرر نیز در نقطه نه چندان پایینتر از نقطه ورود قرار میگیرد.
برای الگوهای نزولی (خرسی) معاملهگران اغلب موقعیت فروش را در نقطه D اتخاذ میکنند و حدضرر را کمی بالاتر از آن نقطه در نظر میگیرند.
2 – الگوی پروانه (butterfly)
الگوهای پروانه از گارتلی متفاوتتر است. این الگوی هارمونیک دارای یک نقطه D گسترشی فراتر از نقطه X است.
در ادامه الگوهای صعودی پروانه را شرح میدهیم.
قیمت از X تا نقطه A افت میکند، موج صعودی AB، موج اصلاحی 0.786 از خط XA است. موج BC اصلاح 0.382 تا 0.886 از موج AB محسوب میشود.
CD امتداد 1.618 تا 2.24 از AB است و D در امتداد 1.27 از موج XA قرار میگیرد.
D نقطهای است که معاملهگران موقعیت فروش را اتخاذ میکنند. با این حال همیشه باید به دنبال نشانههایی برای تایید کاهش قیمت بود. حدضرر نیز کمی بالاتر از نقطه ورود قرار داده میشود.
در تمام این الگوها، برخی از معاملهگران به دنبال نسبتهایی بین نسبتهای اشاره شده میگردند، در حالیکه برخی دیگر از افراد فقط به دنبال یکی از آنها هستند.
برای مثال، در بالا اشاره کردیم که موج CD نسبت 1.618 تا 2.24 از AB است، برخی از معاملهگران فقط به دنبال نسبت 1.618 یا 2.24 هستند و سایر اعدادی که مابین این دو نسبت است را نادیده میگیرند، مگر اینکه این اعداد به اعداد ذکر شده بسیار نزدیک باشند.
3 – الگوی خفاش (BAT)
الگوی خفاش از لحاظ ظاهری مشابه گارتلی است ولی در اندازه فرق دارد.
قصد داریم الگوی صعودی بت را را شرح دهیم.
یک افزایش قیمت از X تا A رخ داده است، قیمت به نقطه B میرسد که نسبت 0.382 تا 0.5 درصد از موج XA است.
موج BC نسبت 0.382 تا 0.886 از AB محسوب میشود و CD نسبت 1.618 تا 2.618 در امتداد AB است.
نقطه D نسبت 0.886 درصد اصلاحی موج XA خواهد بود و نقطهای است که معمولا معاملهگران به عنوان فرصت خرید از آن یاد میکنند. با این حال معاملهگر همیشه باید به دنبال نشانههای دیگری از افزایش قیمت باشد.
حدضرر نیز کمی پایینتر از نقطه خرید قرار میگیرد.
برای الگوی نزولی (خرسی) معاملهگران اغلب موقعیت فروش را در نزدیکی نقطه D اتخاذ میکنند و حدضرر را کمی بالاتر تعیین مینمایند.
4 – الگوی خرچنگ (Crab)
الگوی هارمونیک خرچنگ توسط اسکات کارنی به عنوان یکی از دقیقترین الگوها در نظر گرفته میشود که نقاط بازگشتی بسیار نزدیک با اعداد فیبوناچی را ارائه میکند.
این الگو با الگوی پروانه مشابه است ولی در محاسبات آن تفاوت وجود دارد.
در یک الگوی گاوی (صعودی)، نقطه B یک پولبک با نسبت 0.382 تا 0.618 از موج XA است.
موج BC به اندازه 0.382 تا 0.886 از موج AB محسوب میشود و CD نسبت 2.618 تا 3.618 از موج است. نقطه D امتداد 1.618 موج XA است و در این نقطه موقعیتهای خرید اتخاذ میشود و حد ضرر کمی پایینتر از نقطه ورود تعیین میگردد.
در الگوی خرسی (نزولی) موقعیت فروش در نزدیکی D اتخاذ میشود و حدضرر نیز کمی بالاتر تعیین میگردد.
تنظیم دقیق نقاط معامله
هر الگو، نشاندهنده نقاط بازگشتی احتمالی (اصطلاحا potential reversal zone یا PRZ) است و الزاما بیانگر نقاط دقیق انجام معامله نیست.
زیرا دو پیشبینی متفاوت، تشکیلدهنده نقطه D است. اگر همه نقاط پیشبینی شده در نزدیکی نقطه موردنظر باشند، معاملهگر میتواند در آن محدوده وارد معامله شود.
اگر پیشبینیها گسترده باشند، باید به دنبال نشانههای دیگری برای تایید حرکت قیمت در مسیر موردانتظار بود. اینکار میتواند از طریق یک اندیکاتور دیگر یا با مشاهده تحرکات قیمت حاصل شود.
سخن آخر
هارمونیک تریدینگ یکی از روشهای دقیق معاملهگری بر مبنای ریاضیات است ولی به صبر، تمرین و مطالعه بسیار زیاد درباره این الگوها نیاز دارد.
محاسبات اولیه، صرفا ابتدای راه است. حرکات قیمت که با محاسبات متناسب با الگو همتراز و ردیف نیست باعث نامعتبر شدن الگو شده و میتواند باعث گمراهی معاملهگر شود.
الگوهای گارتلی، پروانه، خفاش و خرچنگ، شناخته شدهترین الگوهای هارمونیک هستند و اغلب معاملهگران آشنا به معاملات هارمونیک، به دنبال این الگوها در نمودارها میگردند.
نقاط ورود و خروج به معامله در نقاط بازگشتی احتمالی انجام میشود که البته باید نشانههایی دیگر از نقاط بازگشت قیمت نیز در نظر گرفته شود. حدضررها نیز در معاملات خرید اغلب پایینتر از نقطه ورود قرار داده میشود و در معاملات فروش، کمی بالاتر از نقطه معامله تعیین میگردد.
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
دیدگاه شما