وزارت اقتصاد و سازمان بورس برای ساماندهی بازار اقداماتی انجام داده ولی هنوز به نتیجه نرسیده است
سکوت ادامهدار مسئولان بورس؛ تلاش برای اعتماد سازی دوباره
لرستان- مسئولان سازمان بورس نه تنها خسارت مردم را جبران نکردند بلکه سکوت خود را ادامه دادند حالا اما کارشناسان اعتقاد دارند که بورس باید به سمت اعتماد سازی دوباره و اصلاح پیش برود.
بازار؛ گروه استانها: موضوع بورس شاید این روزها از تب و تاب افتاده باشد اما هنوز مشکل اصلی یعنی مالباخته شدن مردم پاربرجاست و هنوز خسارتهای آنها جبران نشده؛ تاکنون هیچ توجیه قابل قبول و راهکاری هم پیشنهاد نشده فقط تعدادی از مسئولان میان رده بورس دستگیر شدهاند که این مسئله دردی از مردم دوا نمیکند.
دولت گذشته که خود عامل سقوط بازار بورس و ضرر و زیان مردم بود بدون هیچ اقدام مفید و حتی یک عذرخواهی ساده از مردم به کار خود پایان داد و مسئولیت آن را به دولت جدید واگذار کرد، در این دولت هم گهگاهی وعدههایی داده میشود اما تاکنون اقدام رضایتبخشی صورت نگرفته و هنوز مردم به این قضیه معترض هستند. در قالب گفتگو با علی مروی، کارشناس بازار بورس و سرمایه به واکاوی این موضوع پرداختهایم که در ادامه آن را می خوانید:
وضعیت کنونی بازار بورس را چگونه ارزیابی میکنید؟
در حال حاضر بازار بورس در یک حالت بلاتکلیفی به سر میبرد که این موضوع تحت تأثیر عوامل بیرونی رخ داده است؛ فعالان بازار نمیدانند که در حوزه برجام چه اتفاقی رخ میدهد یا در خصوص بودجه ۱۴۰۱ وضعیت چگونه خواهد شد همچنین مشخص نیست که برنامههای سازمان بورس به چه صورت است و همین بلاتکلیفیها فعالان بازار را سردرگم کرده است به عبارت دیگر وضعیت بازار بورس هنوز به ثبات نرسیده و تغییرات مورد نظر سهامداران در بازار اعمال نشده است.
دولت گذشته که خود عامل سقوط بازار بورس و ضرر و زیان مردم بود بدون هیچ اقدام مفید و حتی یک عذرخواهی ساده از مردم به کار خود پایان داد
امیدواریم دولت و به ویژه شورای عالی بورس یک تصمیم گیری قاطع انجام دهد و کمی فضای رسانهای خود را اصلاح و با مخاطبان و سهامداران صحبت کند چون این سکوتی که هم اکنون در سازمان بورس حاکم است عملاً کار را بدتر میکند و این حس را به آنها منتقل میکند که شاید خود مسئولان بورس نیز نمیدانند که باید چه کاری انجام دهند اما اگر آنها با مردم حرف بزنند و سعی کنند از برنامههایشان صحبت کنند و انتظارات منفی بازار را تا حدودی از بین ببرند، میتوان امیدوار بود که بازار با یک شیب ملایم برگردد وگرنه با این انتظارات منفی و اقدامات غیرموثری که سازمان بورس انجام میدهد فعلاً نتایج موثری را در بازار ایجاد نمیشود و این روند نزولی بازار فعلا ادامه دار است.
تاکنون عملکرد دولت سیزدهم در قبال بورس رضایتبخش بوده است؟
باید این نکته را هم در نظر بگیریم که تیم جدید مدت کوتاهی است مستقر شده و شروع به کار کرده بنابراین طی این مدت کوتاه نمیتوانند معجزه کند و به زمان نیاز دارد حتی همین که تلاش کردهاند که ما بیش از این سقوط نکنیم نشان دهنده عملکرد خوب آنهاست ولی هنوز رویههای امید بخشی دیده نمیشود.
سهامداران به رفتارهای حاکمیتی یعنی مدیران و سیاست گذاران بورس، بیاعتماد شدهاند؛ واقعیت این است ورود آقای «خاندوزی» در وزارت اقتصاد امید بسیار زیادی را ایجاد کرده چون فرد متبحری است اما درحوزه بازار سرمایه با توجه به نااطمینانیهایی که وجود دارد انتظار می رفت که ایشان هوشمندانه تر برخورد کند که متاسفانه عمل نکرده است.
بخشی از شرایط فعلی به عدم اعتمادی که سهامداران به تیم آقای خاندوزی و مدیران فعلی بازار سرمایه دارند برمیگردد که سازمان سرمایه باید برای آن فکری بکند؛ اتفاق دوم که این بازار را تحت تأثیر قرار داده این است که بانکها به عنوان کسانی که باید حامی سهامداران و بازار سرمایه باشند در حال حاضر در بازار سرمایه نقشی ایفا نمیکنند و به نوعی خود را کنار کشیده اند که نقدینگی بازار را کاهش میدهند و این اتفاق بدی است.
گمان نمیکنم این روند منفی بازار ادامهدار باشد چون من به تیم آقای خاندوزی و مدیران بازار بورس خوشبین هستم و امیدوارم مسائل قبلی را تکرار نکنند ولی مسئله اصلی اعتماد سهامداران است که از بین رفته و در مال حاضر وضعیت، روشن نیست و اگر جذب اعتماد کنند میتوانند مسیر بازار را عوض کنند.
نابسامانی بازار بورس تا چه حد با مشکلات اقتصادی کشور رابطه دارد؟
بورس تابعی از دیگر بازارها است؛ در حال حاضر یک نابسامانی، بیثباتی عمیق و بیانضباطی مالی را در بازار بورس شاهد هستیم؛ همچنین این بازار شرایطی دارد که تصمیمگیری در آن سخت میباشد همچنین بیاعتمادی گستردهای که وجود دارد سبب میشود که وضعیت اتفاقات در بورس بیشتر از حالت عادی باشد یعنی اگر یک شوک کوچک منفی به بازار وارد شود این شوک بسیار بیشتر از آنچه که باید، خود را نشان میدهد.
در حال حاضر یک نابسامانی، بیثباتی عمیق و بیانضباطی مالی را در بازار بورس شاهد هستیم
نابسامانی بازار بورس در یک مورد به وضعیت عمومی و اقتصادی کشور برمیگردد؛ در واقع چون شرایط عمومی و اقتصادی بازار ایران، شرایط مطمئنی نیست؛ این اتفاقات در بازار بورس خود را نشان میدهد؛ مجموعه این مسائل باعث شده که وضعیت بورس، خیلی تعریفی نباشد و بعید است تا شب عید روند مثبتی را در این بازار شاهد باشیم.
یکی از چالشهایی که بیش از یک سال است بازار بورس را تحت تأثیر قرار داده این است که دولت باید از این نگاه که در بازار سرمایه میتواند کسری بودجه خود را تأمین کند دست بردارد، هرچند «آقای خاندوزی» معتقد است که دولت کسری بودجه خود را از این روش تأمین نمیکند اما نگاه فعالان بازار به فروش اوراق توسط دولت این است که دولت کسری بودجه خود را از این طریق جبران میکند که این نگاه خوبی نیست.
یکی دیگر از مواردی که فعالان منتظر آن بودند ورود طرحهای جذاب حوزههای دولتی و شبه دولتی به این حوزه است که علی رغم همه وعده ها، هنوز تغییر جدی را در این بخش نداریم؛ از طرفی در دو صنایع مهم خودرو و پتروشیمی میبینیم که شفافیتی در بازار این محصولات وجود ندارد درنتیجه فعالان صنایع و بازار دچار سردرگمی میشوند و ترجیح میدهند از این بازار و نماد خارج شوند تا دولت نیز به یک جمعبندی رسمی برسد.
تکلیف مردم و سهامدارانی که متضرر شدهاند چیست و چه راهکارهایی برای برون رفت از این شرایط پیشنهاد میکنید؟
بازار سهام جای برد و باخت است و به این شکل نیست که اگر کسی در این بازار متضرر شد باید کسی دیگر ضرر وی را جبران کند این نکتهایست که باید همه سهامداران بدانند و در نظر داشته باشند که وقتی به این بازار سهام وارد میشوند به همان میزان که احتمال پیروزی دارند، احتمال شکست نیز وجود دارد و باید آمادگی باشند.
در یک بازه زمانی مانند اکنون، ممکن است وضعیت کل بازار در حالت سقوط و شکست قرار داشته باشد که در چنین شرایطی دولت باید کارهایی را برای نجات بازار انجام دهد؛ البته الزاما به این معنی نیست که دولت بخواهد سهامدار خاصی را نجات دهد مثلاً گاهی شاهد هستیم که برخی سهامداران خاص برای نجات سهامهای خود تجمعاتی انجام میدهند، در واقع وظیفه دولت و نهاد نظارتی سامان دادن به سهام این افراد نیست، بلکه باید کلیت بازار را از وضعیت موجود نجات دهند.
وزارت اقتصاد و سازمان بورس برای ساماندهی بازار اقداماتی انجام داده ولی هنوز به نتیجه نرسیده است؛ جلساتی هم با حقوقیهای بازار برگزار کردهاند و از آنها خواسته شده تا از بازار حمایت کنند که این هم اقدام خوبی است سازمان بورس و وزارت اقتصاد باید کنترلی روی کارگزاریها داشته باشند و از آنها غفلت نکنند چون کارگزاریها برای سود و پورسانت بیشتر مردم را به معامله کردن تشویق میکنند؛ اگر بازار رو به صعود باشد کارگزاری و مردم هر دو سود میکنند ولی اگر بازار سقوط کند مردم متضرر میشوند ولی کارگزاریها سود خود را میبرد چون پورسانت خود را از معاملات دریافت کردهاند.
وزارت اقتصاد و سازمان بورس برای ساماندهی بازار اقداماتی انجام داده ولی هنوز به نتیجه نرسیده است
اخیراً یک گزارشی منتشر شده که در شرایط کنونی که مردم همه متضرر شده اند و بازار در وضعیت خوبی نیست، یک کارگزاری معادل ۵۰۰ میلیارد تومان سود کرده است، چرا باید در حالیکه همه متضرر شدهاند این کارگزاری تا این حد سود کند؟ آیا آنها در مقابل سود و زیانها هیچ وظایفی ندارند، چرا سکون بورس تهران کسی پاسخگو نیست؟ تا زمانی که دولت، در این بازار دخیل است و بورس ما از تصمیمگیریهای سیاسی متأثر میشود، این موضع به سامان نخواهد شد؛ وقتی میگوییم دولت در این بازار مداخله میکد، منظور ما فقط قوه مجریه نیست بلکه تمام حاکمیت را شامل میشود.
همه مسئولان و نمایندگان مجلس در مورد بازار بورس اظهار نظر میکنند و معلوم نیست بر چه اساسی این حرفها را میزنند؛ تا زمانی که مسئولین در ردههای مختلف، بدون تخصص و بدون جایگاه حقوقی مشخص اظهارنظر میکنند و حق دخالت در بازارهای مختلف را به خودشان میدهند، این بازار رنگ صعودی و رنگ آرامش را نمیبیند. بازار بورس برای کسانی که میخواهند سرمایه گذاری کنند یک بازار حرفهای است و به همین دلیل، نمایندگان مجلس و رؤسای قوا و وزرا نباید نظر بدهند و آن را دستکاری کنند چون با این کار فقط تعادل بازار را بر هم میزنند.
آینده بازار بورس را چگونه پیشبینی میکنید؟
در بازه زمانی یک تا ۲ ماه آینده این بازار آینده درخشانی ندارد اما طی یک سال آینده، وضعیت بهتر شود ولی قطعاً در بازه پنج سال آینده شاهد شرایط خوبی خواهیم بود؛ شاخص فعلی پایینتر از حد نرمال است و حتماً به سطح نرمال خود برمیگردد اما این که چه زمانی این اتفاق رخ میدهد را نمیتوان پیشبینی کرد.
لبخند بورس تهران به انتخابات
آرزو ترکتاز: با نزدیک شدن به زمان انتخابات ریاستجمهوری، بازار سرمایه ایران با رشد معاملات و صعود شاخص بورس روبهرو شده است. تا پیش از این و در دورههای قبلی انتخابات ریاستجمهوری، بورس اوراق بهادار همواره دچار نوسان میشد.
برخی کارشناسان رکود و سکون بازارهای رقیبی چون ارز و طلا را عامل این صعود میدانند و برخی دیگر دیدگاه کاندیداهای احتمالی انتخابات ریاست جمهوری نسبت به بهبود شرایط اقتصادی از یک سو و موکول شدن تصمیمات سیاسی و اقتصادی به بعد انتخابات را از سوی دیگر، نقطه عطفی برای بورس تهران ارزیابی میکنند.به باور این کارشناسان، انتخابات ریاستجمهوری بهدلیل تأثیرگذاری آن بر شرایط سیاسی و اقتصادی میتواند بر روندبورس بسیار موثر باشد.
اگر پیشبینیهای کارشناسان اقتصادی به حقیقت بپیوندد، عادت 20ساله بورس تهران ترک خواهد شد و برای نخستینبار بعد از 20سال بازار سرمایه کشور به انتخابات ریاستجمهوری لبخند خواهد زد. در 20سال گذشته که همزمان بوده با پنج دوره انتخابات ریاستجمهوری، بورس تهران با نزدیکشدن به زمان هر دوره انتخابات، دچار نوسان شده است. هرچند، کارشناسان این نوسانات را هم تا حدی طبیعی میدانند و معتقدند سرمایه هم ترسو و هم باهوش است و در جایی که احساس کند ممکن است ریسک بیشتری را تحمل کند، محافظهکارانه رفتار میکند.
براساس آمارها، از ابتدای سال 92بازده بورس 18درصد، بازده سکه 3/1درصد و بازده دلار 5/3درصد بوده است در واقع رکود در سایر بازارهای موازی مانند سکه، دلار و مسکن و دورنمای مثبت از بهبود شرایط سیاسی و اقتصادی کشور افزایش اقبال سرمایهگذاران به بورس را تشدید کرده است.
بورس تأثیر منفی از انتخابات نمیگیرد
حسین صالحی، کارشناس بازار سرمایه در گفتوگو با همشهری درباره تأثیر انتخابات ریاستجمهوری بر بورس تهران معتقد است: در شرایط فعلی عوامل مهم داخلی تأثیرگذار بر بورس، برگزاری انتخابات ریاستجمهوری در خردادماه، تصویب بودجه سال 92در اردیبهشتماه، اعلام گزارشهای سود سال91شرکتهای بورس و برگزاری مجامع سالانه آنها و فاکتور نرخ دلار است. همچنین از عوامل مهم خارجی تأثیرگذار نیز ادامه مذاکرات ایران و آژانس و ایران و گروه 1+5 و وضعیت اقتصاد جهانی است.
او ادامه داد: تصمیمات کمیسیون تلفیق مجلس مبنی بر افزایش نیافتن قیمت های حاملهای انرژی (به جای پیشنهاد 120هزار میلیاردی دولت که تنها با 50میلیارد آن موافقت شد و این تصمیم تأثیر بسزایی بر بهای تمامشده شرکتها دارد)، حذف عوارض 26درصدی پرداختی شرکتهای پالایشگاهی سکون بورس تهران سکون بورس تهران به صندوق توسعه ملی، اعلام وضعیت مناسب از سودآوری شرکتها در سال91 در کنار عدمانتشار اخبار منفی از بخش سیاست خارجی و افزایش تحریمهای بینالمللی در مورد ایران تأثیر بسزایی بر رشد شاخص بورس از ابتدای سالجاری تاکنون داشته است.
بهطوری که حتی افت قیمت جهانی کالاها ناشی از اوضاع اقتصاد آمریکا، اروپا و چین و همچنین با توجه به بالا بودن قیمت دلار (بسیاری از شرکتهای پیشرو بورس محصولاتشان برمبنای دلار نرخگذاری میشود و بالا بودن نرخ دلار میتواند سود مناسبی را نصیبشان کند) بر بورس تهرانتأثیر منفی نداشته است.
صالحی افزود: با توجه به اینکه بورس بهعنوان دماسنج اقتصادی هر کشوری تعریف میشود، انتخابات ریاستجمهوری بهدلیل تأثیرگذاری آن بر شرایط سیاسی و اقتصادی میتواند بر بورس موثر باشد. برای مثال بهنظر میرسد کشورهای خارجی تصمیمگیری برای کاهش یا تشدید تحریمها را به بعد از انتخابات موکول کردهاند و بسیاری از سیاستهای اقتصادی کشور بهخصوص در بحثهای کلان مانند نرخ دلار تابعی از سیاستهای انبساطی یا انقباضی دولت جدید خواهد بود.
این کارشناس اقتصادی پیشبینی کرد: در شرایط فعلی با توجه به انتظار سودآوری شرکتها بهنظر میرسد شاخص تا هنگام انتخابات صعودی باشد و حتی رسیدن به اعداد 46هزار واحد یا 50هزار واحد برای شاخص دور از ذهن نباشد و بعد از آن فرد انتخاب شده جهت حرکت بعدی بورس را مشخص خواهد کرد در کل هرگونه عدماطمینان و هر فاکتوری که امنیت سرمایهگذاری را تحتتأثیر قرار دهد میتواند بهعنوان نکتهای منفی قلمداد شود.
بازده 442درصدی بورس از سال88 تاکنون
او به بازده بازارهای مالی در چهارسال اخیر اشاره کرد و گفت: ابتدای سال88 قیمت سکه بهار آزادی 218هزار تومان، دلار حدود 980تومان و شاخص کل بورس اوراق بهادار هفت هزار و 965 واحد بود اما در تاریخ 9 اردیبهشت قیمت سکه یک میلیون و 370هزار تومان، دلار آزاد حدود سههزارو 560تومان و شاخص 43هزار و 200واحد بوده است، در واقع سکه 528درصد، دلار 260درصد و بورس 442درصد بازده داشتهاند که بازده مرکب بورس حدود 52درصد سالانه بوده است که بازده مناسبی است.
اثرگذاری مثبت متغیرهای سیاسی بر بازار سهام
غلامرضا جواشی، کارشناس بورس اوراق بهادار نیز در این باره به همشهری گفت: زمانی که در بورس امنیت نسبی و شرایط ثابت برقرار باشد، بازارسرمایه میتواند قانونمند و منطقی پیش برود ولی اگر چنین اتفاقی رخ ندهد، شرایط برای سفتهبازها و دلالها فراهم میشود تا از آب گلآلود ماهی بگیرند. فارغ از دیدگاه و تفکرات خاص، اگر شرایط بورس طوری باشد که به سوی امنیت و قانونمندی بیشتری برود، بازار سرمایه هم شرایط مناسبی را تجربه خواهد کرد.
او در پاسخ به این پرسش که در دیگر کشورها نیز تغییرات دولتها بورس آنها را هم دچار نوسان میکنند، توضیح داد: در کشورهای دیگر هم بازارهای سرمایه از رخدادهای سیاسی و بهخصوص انتخابات ریاستجمهوری تأثیر میگیرند چرا که تفکرات و برنامههای رئیسجمهور آینده اثرات مستقیم بر بورس میگذارد اما شرایطی که بورس ما تجربه خواهد کرد ویژه و خاص است. در بورس ما قوانین متغیر است و قوانین از پیش تعیینشده نداریم و آنچه بیشترین تأثیر را بر معاملات بازار میگذارد، شایعات است تا قوانین.
جواشی معتقد است: وضعیت کنونی معاملات بورس نشان میدهد که سرمایهگذاران موضع محتاطانه و کوتاهمدت دارند. زمانی سرمایهگذاریها بلندمدت خواهد شد که سرمایهگذاران اطمینان بلندمدت پیدا کنند و سرمایهها و داراییهای مالی را با اطمینان به سمت بورس روانه کنند. در غیر این صورت سرمایهگذاریها چند روزه خواهد شد تا سهامداران بهراحتی از بازار سهام خارج و به سمت بازارهای رقیب بروند.
دیدگاه سرمایهگذاران بهطور خاص در زمان انتخابات و قبل از آن محافظهکارانه و احتیاطی است بهطوری که حتی حاضر نیستند با سهامشان به مجمع بروند و میخواهند سود کوتاهمدت بگیرند و خارج شوند.این کارشناس بازار سرمایه درباره وضعیت بازار طلا بهعنوان بازار رقیب بورس گفت: بهدلیل شرایطی که وجود دارد و در چند سال اخیر ایجاد شده حتی قیمت جهانی نیز نمیتواند قیمت داخلی طلا را تحتتأثیر قرار دهد چرا که بخشی از قیمت طلا تابع قیمت ارز است، بنابراین با هر افزایش قیمت دلار، بازار سکه و طلا نیز رونق میگیرد.
او درخصوص دلایل رشد فعلی قیمت سهام توضیح داد: عملکرد بورس نتیجه عملکرد شرکتها نیست بلکه حاصل کاهش ارزش ریال است که دارایی شرکتها را افزایش داده حاصل و به تبع آن قیمت سهم افزایش یافته است.
جواشی در پایان گفت: بورس از این اتفاقات زیاد پشت سر گذاشته است و رشد فعلی هم تابع عملکرد شرکتها نیست و کاهش ارزش پول رونق را تشدید کرده است. شرکتها باید همگام و همزمان با افزایش قیمت سهام سود هر سهم را افزایش دهند و آن زمان میشود مدعی شد که رونق بورس در نتیجه عملکرد شرکتهاست.
میزانالحراره اقتصاد تحت تأثیر اقتصاد
احمد علی محصصی، یکی دیگر از کارشناسان بازار سرمایه نیز در اینباره به همشهری گفت: بحث انتخابات بحث سادهای نیست. ساده از این بابت که این تنها عامل اثرگذار بر روند معاملات بورس نیست و بورس ما متاثر از عوامل بسیار زیادی است و یکی از این عوامل میتواند بحث اثرگذاری متغیرهای سیاسی باشد. او ادامه داد: در واقع انتخابات یک متغیر مستقل است و نوسانات بورس متغیر وابسته به آن است و تصمیماتی که در حوزه سیاست، اقتصاد و حتی در حوزه بینالملل رخ میدهد، همگی بر بورس اثرگذار هستند. بهگفته این کارشناس بازار سرمایه، در دورههای قبل و همزمان با تغییر دولت، بورس دچار نوسانات شده است و نمودارها و شاخص بورس در آن دوره این نوسانات را تأیید میکند.
نامگذاری سال92 به نام سال حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی از یکسو و دیدگاه کاندیداها که نشان از پرورش پتانسیلهای اقتصادی کشور دارد از سوی دیگر این انتخابات را نسبت به انتخابات دورههای قبل متفاوت کرده است. از آن جهت متفاوت است که بهبود شرایط اقتصادی میزانالحراره اقتصاد کشور یعنی بورس را تحتتأثیر میگذارد و شاخص بورس نهتنها در دوره انتخابات منفی نمیشود بلکه به روند صعودی ادامه خواهد داد. نگاه کاندیداهای احتمالی نگاه ویژهای به بحث اقتصادی است و همزمانی این اتفاق با نوسانات اخیر بورس اتفاق خوشایندی برای بورس است و شاخص بورس باید از این اتفاق تأثیر مثبت بگیرد. در سنوات قبل هم شاهد بودیم در زمان برداشتن حمایتهای دولتی از صنایع، روند معاملات بورس با رشد روبهرو بوده است. محصصی ادامه داد: در سالهای 74 و 75 زمانی که یارانه کالاهای اساسی برداشته شد و کوپن جمعآوری شد این اتفاق در یک دوره، موجب افزایش سود شرکتها شد الان هم با برداشتن حمایتهای دولت از صنایع و واردات کالاها با ارز آزاد زمان بسیار مناسبی برای رشد حاشیه سود شرکتهاست.
این کارشناس بازار سرمایه در ادامه توضیح داد: بازدهی 40درصدی بورس و افزایش چشمگیر شاخص بورس در سال91 در نتیجه افزایش نرخ برابری ارز است که در شش ماهه دوم سال رخ داد و اثر واقعی خود را بهطور کامل روی شرکتها گذاشته است. این اتفاق در ششماهه دوم سال، بر سودآوری سال مالی91 شرکتها تاثیر گذاشته است و چون هنوز مجامع عمومی سالانه شرکتهای بورسی برگزار نشده است، اثرات واقعی آن مشخص نیست.
سال 92 سال رونق بورس
او در پایان پیشبینی کرد: انتظار میرود که سال92 برای بورس از سال91 هم بهتر باشد، دلیل آن هم دیدگاه کاندیداهای احتمالی است که هدف همه آنها بهبود شرایط اقتصادی است. در این شرایط وقتی سودآوری شرکتها افزایش پیدا کند، چون قیمت سهام تابعی از سودآوری شرکتهاست، انتظار این است که قیمت سهام نیز افزایش داشته باشد و با افزایش قیمت سهام انتظار رشد شاخص وجود دارد.
لایو بورس
شاخص بورس اوراق بهادار تهران از ابتدای سال جاری با هزار و 994 واحد رشد روبهرو شده که معادل افزایش 6/8 درصدی است و از آنجا که شاخص این بازار بر مبنای بازده نقدی و قیمت محاسبه میشود، در واقع میانگین بازدهی بورس تهران از ابتدای سال جاری تاکنون به 6/8 درصد میرسد.
افزون بر این، شاخص بورس از ابتدای مردادماه سال جاری که در کانال 24 هزار و 602 واحدی قرار داشت، دیروز در سطح 25 هزار و 289 واحد ایستاد تا پس از 9 روز کاری و 688 واحد رشد، بازدهی 8/2 درصدی را در پنجمین ماه سال به ثبت برساند.
در حال حاضر نیز گرچه شاخص 25 هزار و 289 واحدی، گویای روند صعودی بازده نقدی و قیمت در بازار سرمایه است، اما این رقم با مقدار شاخص در پایان خرداد ماه گذشته برابری میکند، آن هم در شرایطی که بازار سرمایه ایران هیچ گاه در این مقطع زمانی، 3 ماه متوالی منفی نبوده است، به ویژه در فصل برگزاری مجامع شرکتهای بورسی که سرمایهگذاران غیر از بازدهی ناشی از تغییر قیمت سهام، سود نقدی هم دریافت میکنند.
اوجگیریهای تاریخی شاخص
بررسی روند شاخص در سال 90 نیز نشان میدهد که دماسنج بورس اوراق بهادار تهران در ابتدای سال با عدد 23 هزار و 295 واحد کار خود را آغاز کرد و در هفتمین روز سال به کانال 24 هزار واحدی وارد شد، 6 روز بعد یعنی در پانزدهم فروردین ماه سال جاری هم از مرز 25 هزار واحدی هم عبور کرد. اما اوجگیری دماسنج بازار به کانال 25 هزار واحدی ختم نشد، تا جایی که در بیستمین روز نخستین ماه سال که ماه رویایی بورس تهران لقب گرفت، مقدار شاخص از ارتفاع 26 هزار واحدی هم عبور کرد تا در 27 فروردین ماه به بالاترین ارتفاع تاریخی خود یعنی رقم 26 هزار و 676 واحدی برسد. در همین حال، هفتم اردیبهشت ماه امسال شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران روند نزولی در پیش گرفت و زیر عدد 26 هزار واحدی را تجربه کرد.
درنهایت شاخص بورس پس از تجربه ارتفاع 24 هزار واحدی پس از تنزلهای پی در پی خرداد و تیر، از دوم مردادماه سال جاری توانست سطح 25 هزار واحدی را احیا کند.
بورسها فقط سود نقدی گرفتند
افزون بر این، ارزش بورس تهران روزگذشته در شرایطی به 112 هزار میلیارد تومان (106 میلیارد دلار) رسید که ارزش بازار سرمایه ایران در ابتدای سال جاری 111 هزار و 500 میلیارد تومان بود.
در واقع ارزش بورس تهران از ابتدای سال جاری تاکنون تغییری نداشته است و بازدهی 6/8 درصد نشان دهنده دریافت سود نقدی از سهامداران است؛ چراکه بخش عمدهای از بازدهی ناشی از تغییر قیمت سهام در ماههای منفی بورس از سرمایهگذاران پس گرفته شد.
افت میانگین ارزش معاملات روزانه سهام
بررسی دیگر متغیرهای مهم بازار سهام یعنی ارزش معاملات نیز از افت قابل توجه معاملات روزانه بورس تهران حکایت دارد.
به طوری که در 4 ماهه نخست سال جاری 7 هزار و 450 میلیارد تومان سهام به صورت خرد و بلوک در بازار معامله شده که با احتساب 80 روز کاری در دوره ذکر شده، به طور میانگین روزانه 93 میلیارد تومان سهام در بازار معامله شده است. این در حالی است که میانگین ارزش معاملات روزانه سهام در مردادماه سال جاری بالغ بر 35 میلیارد تومان رقم خورده است.
در این شرایط، بازدهی 6/8 درصدی در بازار پرریسک بورس در مقابل بازدهی ابزارهای مالی بدون ریسک رایج از جمله اوراق مشارکت و اوراق اجاره آن هم در 4 ماه، ناچیز جلوه میکند؛ چراکه میانگین بازدهی این ابزارهای فاقد ریسک هم در دوره مزبور میتوانست در همین محدوده رقم بخورد. با این وصف، در حالی که پس از تلاطمهای بازارهای رقیب بورس، بازار سرمایه ایران در ماههای نخست سال جاری و دوسال گذشته یکه تازی میکرد، این بازار نیز به رکود فراگیر دیگر بازارها پیوست و سرمایهگذاران خود را با بازدهی اندک، در انتظار روزنههای امیدی برای کسب سودهای بیشتر همچون گذشته قرار داد.
سقوط آزاد ۱۰۰۰ واحدی در بورس
بسیاری از تحلیلگران بازار شروع ضعیف بورس تهران را در ابتدای هفته نشانههایی از ادامه روند نزولی شاخص پیشبینی میکردند، شروعی که با افت 380 واحدی شاخص در روز شنبه رقم خورد و در روز یکشنبه به یک هزار واحد رسید.
بازار سرمایه این روزها شاهد اتفاقات گوناگونی است که البته تجربه این اتفاقات در گذشته نیز برای بورس وجود داشته و بهنوعی میتوان گفت که تکرار سناریویی قدیمی برای سکون بورس تهران بازار سرمایه را شاهد هستیم. به نوشته اعتماد، آنچه از روند کنونی معاملات بورس میتوان دریافت این است که بازار مدتی است پس از نوسانهای قابل توجه دچار یک سکون و رکود در ورود نقدینگیهای جدید شده است، به عبارتی به دنبال خروج حجم زیادی نقدینگی، وجود ابهامهای فراوان در تصمیمات برونسیستمی و درونسیستمی جذابیت بازار سرمایه را برای صاحبان نقدینگی کاهش داده است و بازار به نوعی با کاهش نقدینگی مواجه است. هرچند که بسیاری از تحلیلگران بازار شروع ضعیف بورس تهران را در ابتدای هفته نشانههایی از ادامه روند نزولی شاخص پیشبینی میکردند، شروعی که با افت 380 واحدی شاخص در روز شنبه رقم خورد و در روز یکشنبه به یک هزار واحد رسید. روز گذشته بازار بورس تهران قرمزپوش شد، اکثر نمادهای مطرح و پربیننده بازار که تا هفته پیش معاملات خوب و متعادلی را داشتند یکباره قرمزپوش شدند، به عقیده محمد ثریا نژاد، مدیرسرمایهگذاری، شرکت سرمایهگذاری صنعت و معدن با بیان اینکه بازار در جو بیاعتمادی به تصمیمات دولت به سر میبرد و این امر خود دلیل کمی برای بیفروغ بودن بازار نیست، سخنان خود را این طور ادامه داد: در حال حاضر اکثر صنایع بورسی مانند سیمان، خودرو، لبنی، شوینده، روغنی و روانکارها، همگی به نوعی با دولت دچار چالشی جدی به نام افزایش قیمت هستند، زیرا از سویی به دلیل اجرای فاز دوم هدفمندی هزینه این شرکتها چندبرابر رشد کرده و از سویی دیگر دولت به دلیل کنترل تورم به آنها اجازه رشد قیمت نمیدهد. وی اضافه کرد: در حال حاضر نرخ خوراک پتروشیمیها افزایش یافته یا دولت به سیمانیها اجازه افزایش قیمت نداده است، درحالی که سکون بورس تهران تمام این صنایع با دولت وارد جلسات متعدد شدهاند اما بهطور مستمر دولت نتیجه این جلسات را به تعویق میاندازد و این امر موجب شد که تعدیلهایی که شرکتها در ایپیاس خود اعلام میکنند مورد بیاقبالی بازار قرار گیرد. ثریانژاد با تاکید بر اینکه بازار هماکنون بیصبرانه مترصد نتایج مذاکرات ژنو است، افزود: این موضوع نیز باعث رخوت و رکود در بازار شده است هم از سوی تولیدکنندگان و هم سهامداران ؛در انتظار نتایج آن به سرمیبرند اما در مجموع متغیرهای سیستماتیک و غیرسیستماتیک به سمت نزول درحال حرکت است. به گفته این کارشناس ارشد، تحلیلها نشان میدهد که اگر دولت حمایت کلی در سطح متغیرهای کلان اقتصادی نکند و اجازه قیمتگذاری مناسب با تورم به صنایع ندهد بازار فقط و فقط منتظر مذاکرات خواهد بود که با توجه به سیاستهای دولتی برای کنترل تورم، پیشبینی میشود اجازه افزایش قیمتها به صنایع داده نشود و این روند نزولی ادامهدار خواهد بود. همچنین دکترمحمد حسین صدرایی ازکارشناسان مرکز مالی ایران نیز وضعیت دیروز بازار را از دو دریچه تکنیکال و فاندامنتال مورد بررسی قرار داد و افزود: آنچه از رفتار فعالان تالارشیشهیی میتوان ارزیابی کرد این است که بازار نسبت به اخبار مثبت بیکشش شده و سهامداران نسبت به اخبار سیاسی و اقتصادی دیگر حساس نیستند و نکته مهم دیگر این است که به عقیده بسیاری از کارشناسان وقتی بازاری همه نمادهایش قرمزاست تبدیل به یک بازار بیتحلیل میشود. وی سخنان خود را این طور ادامه داد: بازار قرمز پوش، حاصل بازاری با رفتارهای تودهوار است به همین دلیل کارشناسان در تحلیل چنین بازاری دستشان بسته است. صدرایی به رفتارهای یک بام و دوهوا در بورس اشاره کرد و گفت: دولت از سویی نرخ سود بانکی را کاهش میدهد تا انتظارات مردم نسبت به بورس را مثبت کند اما عده یا گروهی در این میان میگویند که دولت چرا بهطور مستمر در پی دخالت در بازار سرمایه است، به عبارتی همیشه برخی گروههای ذینفع در بازار وجود دارند که به دولت میگویند در بازار دخالت نکن حال در شرایط کنونی مطرح میکنند پس دولت کجاست؟ این کارشناس مرکز مالی ایران، با بیان اینکه درسال جاری پنج ماه قبل شاخص یکباره به 733 هزار واحد افت کرد و بازار روزگذشته وارد کانال 75 هزار واحدی شد و میتوان این طور پیشبینی کرد که بازار بورس متاسفانه در توافقات شش ماهه اول با انفجاری که داشت و قیمتها به سقف رسید، در اصل تمام افزایش قیمتها را پیشخور سکون بورس تهران کرده، در نتیجه حتی اگر مذاکرات خوبی داشته باشیم بازهم نمیتوان توقع نتایج به دست آمده از دور اول را داشت. مصطفی صفاری از دیگر کارشناسان بازار سرمایه افتهای کنونی را حاصل سیاستهای مالی انقباضی دولت میداند و میگوید: افزایش مالیات و نیز مالیات بر ارزش افزوده در کنار اجرای فاز دوم قانون هدفمندی یارانهها بدون اعطای مجوز افزایش نرخ فروش محصولات به صنایع مختلف از جمله برنامههایی است که از سوی دولت اجرایی شده و آثار منفی بر تولید و وضعیت کلی صنایع مختلف به ویژه صنایع دارای مزیت رقابتی در پی داشته است. این مقام مسوول اتخاذ سیاستهای مالی و پولی انقباضی را ناشی از نگرش کوتاهمدت دولت برشمرد و اظهار داشت: به نظر میرسد دولت با اجرای این سیاستها در پی کسب درآمد از محل افزایش قیمت حاملهای انرژی و مالیات بوده و به نوعی سیاستهای بلندمدت را به نفع سیاستهای کوتاهمدت کنار گذاشته است. چراکه افزایش هزینهها و در مقابل آن عدم رشد قیمت فروش محصولات موجب تعطیلی کارخانههای تولیدی خواهد شد و مزیتهای صنایع مطرح بورسی را از بین میبرد. این کارشناس بازار سرمایه افزود: با توجه به مطالب عنوان شده میتوان گفت نتایج حاصل از سیاستهای به کار گرفته شده از سوی دولت در بخش اقتصادی و عدم شفافیت برنامههای آتی دولت در این بخش در کنار تمرکز دولت بر بهبود وضعیت سیاسی کشور بیشترین تاثیر منفی را در شکلگیری روند کنونی در بازار سرمایه گذاشته است.
خط و نشان جهانی برای بورس
شامگاه جمعه نه تنها بازارهای کالایی بلکه سهام جهانی نیز به آمار منتشرشده درخصوص تورم آمریکا واکنش نشان دادند و نزولی شدند. تورم ایالات متحده رکورد چهلساله تازهای را در ماه مه ثبت کرد و به ۶/ ۸درصد رسید. حالا انتظار میرود نرخ بهره این کشور تا انتهای سپتامبر به ۵/ ۱درصد افزایش یابد. در سایر نقاط دنیا نیز شرایط مشابهی حاکم است. این را میتوان در تلاش مقامات پولی کشورهای مختلف برای افزایش نرخ بهره در راستای کنترل تورم جستوجو کرد. همین امر سبب شده است تا سکون بورس تهران انتظارات در بازارهای کالایی در جهت تضعیف قیمتها گام بردارد. هرچند هنوز کاهش عرضه بهجا مانده از جنگ درگرفته میان روسیه و اوکراین، به نفع کامودیتیها عمل میکند، اما به نظر میرسد تهدید سمت تقاضا جدیتر باشد. این مهم برای بورس تهران جایی اهمیت پیدا میکند که بدانیم ۷۰درصد از ارزش کل این بازار در اختیار سهام کامودیتیمحور است. سهامی که نقش تعیینکنندهای در تعیین جهت دماسنج اصلی تالار شیشهای ایفا میکنند.
تغییر و تحولات روی داده در بازارهای جهانی اخبار خوبی را برای بورس تهران دربر نداشته است. معاملات روز گذشته بورس در شرایطی آغاز شد که تورم ۶/ ۸درصدی ایالاتمتحده در روز جمعه حسابی بازارهای جهانی را ترساند و وعده کریستین لاگارد رئیس بانک مرکزی اتحادیه اروپا برای افزایش نرخ بهره حوزه پولی یورو و شرایط کنونی در شرق آسیا بر این واهمه افزودهاست. همین امر سبب شد تا قیمت کالاهای اساسی شامگاه جمعه با افت مواجه شود. تمامی این تحولات در حالی رویداده که سکون قیمتها در سامانه نیما تنها احتمال متضررشدن بورس از شرایط فعلی را فراهم میکند و ممکن است تنگنای کنونی کاهش قیمت در این بازار را در آینده از وضعیت کنونی نیز بیشتر تشدید کند.
داستان یک سقوط
اقتصاد جهان حال و روز خوبی ندارد. این را میتوان از تلاش مقامات پولی کشورهای مختلف برای افزایش بهای پول یا همان نرخ بهره در جلساتی فهمید که این روزها بانکهای مرکزی این کشورها آن را مطرح میکنند. اغلب این کشورها که در زمان شیوع کرونا و افزایش تدابیر پیشگیرانه، قرنطینههای گسترده را در سطح ملی اجرا کردند حالا با گذر از سد همهگیری بیماری کووید-۱۹ در سطح بینالمللی مجبور به مواجهه با مشکلاتی هستند که کمکهای مالی ارائهشده در آن زمان برای اقتصاد کشورهای متبوعشان بهبار آورده است. داستان از این قرار است که در سال۲۰۱۹ جهان در شرایطی با یک اتفاق دور از انتظار بهنام کووید-۱۹ مواجه شد که تا آن زمان کمتر کسی حتی میتوانست فکر کند که یک بیماری در سطح جهانی بتواند شیرازه اقتصاد و سیاست در کشورها را با تهدید روبهرو کند.
مخصوصا آنکه سال۲۰۱۹ به اندازه کافی مشکلات اقتصادی با خود به همراه داشت. کرونا در شرایطی جهان را به حیرت واداشت که در این سالتازه اقتصادهای عمده جهان در حال ارائه چشماندازهای امیدوارکنندهای بودند که بعد از پایان جنگ تجاری میان ایالاتمتحده آمریکا و جمهور خلق چین میسر شده بود. عمده اختلافات میان این دو کشور حل شده بود و بهنظر میرسید که دونالد ترامپ رئیسجمهور وقت آمریکا دیگر قصد ندارد گرداب جنگ تعرفهای را بیش از پیش تعمیق کند. بهطور خلاصه همهچیز برای احیای اقتصاد جهان و ورود به یک فاز رونق برونزا در حال آمادهشدن بود.
در این میان بود که خبرهای رسیده از شرق آسیا بیماری جدیدی را به جهان معرفی کرد؛ جهشی تازه از ویروسکرونا که بهسرعت قابلیت انتقال داشت و طبق بررسیهای اولیه مولود عادات غذایی مردم این مناطق بود. این بیماری تنفسی بهسرعت ریهها را درگیر میکرد و آنقدر سریع در چین شایع شد که تا سایر کشورها و سازمان بینالمللی به خود بیایند از مرزهای اژدهای سرخ گذشت و همه کشورها را در کام خود فرو برد. سرعت شیوع بالای بیماری یادشده باعث شد تا افزایش واهمهها از تلفات کووید بهسرعت دولتها را دست بهکار کرد تا بستههای حمایت مالی را برای در خانه نگهداشتن مردم راهی مجالس قانونگذاری کنند. سیاستمداران از فرصت استفاده کردند و از جیب آینده به نفع زمان حال بستههایی را به تصویب رساندند که از همان ابتدا هم معلوم بود نمیتوان بدون پرداخت هزینههای سنگین در آینده از کنار آنها گذشت. آنچه که امروز به مشکل اصلی این اقتصادها بدل شده به نظر همان بستههای حمایتی است که خود را در قالب تورم نمایان میکند.
بررسیها حکایت از آن دارد که از یکسو کمکهای مالی و کفایت آن برای گذران زندگی عادات شغلی مردم و اخلاق کار در کشورها را تاحدی دستخوش تغییر کرده است و از سویی دیگر میزانی از نقدینگی را بهوجود آورده که نمیتواند منجر به افزایش تورم نشود؛ عاملی که به واکنش تند بازارهای جهانی منتهی شده و سقوط قیمت در بسیاری از بازارها و شاخصهای اقتصادی را در پی داشته است.
شوک به بازارها
بررسیها حکایت از آن دارد که اوضاع بازارهای مالی قرابت چندانی با روند صعودی ندارد. شاخصهای سهام در اکثر اقتصادهای مطرح جهان رو به نزول گذشتهاند و قیمت کامودیتیها در دنیا وضعیتی مشابه به خود گرفتهاند. روز جمعه شاخص صنعتی داوجونز با ثبت ریزش ۸۰۰ واحدی افتی را به ثبت رساند که از ماه ژانویه تاکنون بیسابقه بوده است. نگاهی به تغییرات قیمت سطح شاخصهای سهام در طول ماههای اخیر حکایت از آن دارد که این بازارها توانستهاند از زمانی که اولین نشانههای بروز رکود در اقتصادهای بزرگ دنیا نمایان شده خود را با تبعات رویدادهای احتمالی وفق دهند. عملکرد بازارهای سهام آمریکا موید این نکته است که از زمان واژگونی روند نزولی در بازارهای آمریکا شاخص داوجونز به میزان ۹۶/ ۱۴درصد و شاخص اساندپی ۵۰۰ به میزان ۷/ ۱۸درصد افت داشتهاند؛ این در حالی است که تا قبل از ژانویه سالجاری میلادی به واسطه افزایش انتظارات تورمی و تقویت مصنوعی قدرت خرید مردم در آمریکا و سایر کشورهای جهان این شاخصها با سرعت قابلقبولی در حال رشد بودند.
افت روز جمعه بازارهای جهانی اما در شرایطی روی داد که آمارها حکایت از ناتوانی سیاستگذاران پولی در مهار تورم داشته است. افت ۸۰۰ واحدی شاخص داو (۷۳/ ۲درصد) پس از آن روی داد که نرخ تورم ایالاتمتحده در ۱۲ماهه منتهی بهماه می به ۶/ ۸درصد رسید. دادههای اقتصادی حکایت از آن دارد که ثبت چنین رقمی در کارنامه اقتصاد ایالاتمتحده از سال۱۹۸۱ تا امروز بیسابقه بوده است. بار تحلیلی و روانی تورم بالا در آمریکا سبب شد تا بازار سهام اروپا نیز در روز گذشته با شوکی جدی مواجه شود. بر این اساس معاملات روز جمعه در وضعیتی خاتمه یافت که شوک تورمی آمریکا Stoxx ۶۰۰ مهمترین نماگر قیمت سهام در حوزه یورو را به میزان ۷/ ۲درصد به پایین کشید.
اینطور که بهنظر میآید حجم بالای ایجاد نقدینگی در سالهای اخیر سبب خواهد شد تا نهتنها پایینماندن تورم که خود ناشی از رشد مداوم اقتصاد و بهرهوری بوده در ماههای پیشرو تا حدی جبران شود، بلکه در صورت عدماتخاذ تدابیر کارآمد ممکن است در این برهه زمانی شاهد اضافهپرش نرخها نیز باشیم. دقیقا به همین دلیل است که بانک مرکزی اروپا پس از ۱۱ سال بر آن شده تا نرخ بهره را در این اتحادیه افزایش دهد. در سایر بانکهای مرکزی نیز تاکنون یا بهرهها افزایش یافته و یا سکون بورس تهران صحبت افزایش آنها بهطور جدی مطرح است. از آنجایی که نرخ بهره رابطه عکس با قیمت داراییها دارد، همین امر سبب شده تا انتظارات در بازارهای کالاهای اساسی در جهت تضعیف قیمتها گام بردارد.
با این حال به جرات میتوان گفت که آنچه که در روزهای اخیر توانسته بر فشار فروش هم در بازارهای سهام و هم در بازارهای دارایی بیفزاید خبر رشد تورم ایالاتمتحده و نرخ بهرهای است که هماکنون در بازه ۷۵/ ۰ تا یکدرصد قرار گرفته است. بررسی دادههای اقتصادی مبین این نکته است که نرخ یادشده در حدود یک سالقبل در سطوح منفی ۲۵/ ۰بوده است. نگاهی به تغییرات ترازنامه فدرالرزرو نیز نشانگر آن است که رشد سریع نقدینگی سبب بروز چنین تورمی است. ترازنامه فدرالرزرو در حالی این روزها در محدوده ۸هزار و ۹۰۰میلیارد دلار قرار گرفته که در روزگاری نهچندان دور در سال۲۰۰۷ این رقم تنها ۸۶۲میلیارد دلار بوده است.
چنین تفاوت فاحشی در کنار بازگشت تورم به محدوده سال۱۹۸۱ بسیاری را به این باور رسانده که در صورت تداوم روند صعودی سطح قیمتها حتی این امکان وجود دارد که نرخ بهره معیار از محدوده ۷۵/ ۰ تا یکدرصد فعلی به سطوح بالاتر نیز افزایش پیدا کند. در آن سال نرخ بهره ایالاتمتحده ۸/ ۱۵درصد بوده است.
از خوشبینی تورمی تا ابطال یک ادعا
اما ارتباط چنین اعداد و ارقامی با بازار سهام در ایران چیست؟ همانطور که در گزارشهای پیشین نیز به آن اشاره شد، حدودا ۷۰درصد نمادهای فعال در بورس تهران درآمد خود را از تولید و فروش کالاهای اساسی مانند محصولات پتروشیمی، پالایشی و فلزات اساسی و کالاهایی از این دست کسب میکنند. ایران بهعنوان کشوری که در سالهای سخت تحریم بخش مهمی از درآمد ارزی خود را از طریق فروش چنین محصولاتی البته با شرط دورزدن تحریمها بهدست آورده است، حساسیت بالایی نسبت به عملکرد این شرکتها چه در فروش داخلی و چه در فروش خارجی آنها دارد. از سویی دیگر همین نمادها بودهاند که در سالهای اخیر بورس را به بستر مناسبی برای حفظ قدرت خرید سهامداران بدل کردهاند، بنابراین طبیعی است که بازار سهام در شرایط کنونی که تورم اقتصادهای بزرگ را دربر میگیرد، بنا بر حساسیت شرایط، نگاه ویژهای به آمار اقتصاد بینالملل داشته باشد.
در روزهای پایانی هفته قبل اخبار رسیده از ترجیحات سیاستگذاران پولی در کنار افت قیمتهای جهانی بهخصوص در داراییهایی نظیر مس، آلومینیوم، محصولات شیمیایی و سایر کامودیتیها نشان داد که احتمالا سهام داخلی نیز همچون سهام بازارهای مالی مطرح جهان از این وضعیت متاثر خواهد شد. در شرایطی که انتظارات تورمی در ایران هر روز بیش از گذشته تقویت میشود این مهم، خبر چندان خوبی برای فعالان بازار سهام نخواهد بود چراکه افزایش نرخ بهره در کنار کاهش عرضه بهجا مانده از جنگ درگرفته میان اوکراین و روسیه کار را پیچیده میکند. قضیه اما جایی بدتر میشود که بدانیم شیوع مجدد کرونا چین را به دور تازهای از قرنطینه رهنمون کرده که احتمالا مجددا بر تقاضای جهانی بسیاری از کالاها اثر منفی میگذارد. این امر آن هم در شرایطی که نرخ دلار نیمایی همچنان در همان کانال قبلی ثابت مانده، مسیر پیشروی بورس را برای فعالان بازار تیره و تارتر میکند چراکه حتی با رشد قیمت دلار در بازار آزاد نیز نمیتوان امیدی به جبران کاهش قیمتهای جهانی داشت؛ آنهم حالا که کالای روسی در بازار سهام به رقیب جدی کالاهایی نظیر نفت و فولاد ایران تبدیل شده و میرود تا فروش مقداری را نیز علاوه بر قیمتها تهدید کند.
از اینرو میتوان گفت که تورم دیگر نمیتواند به مانند قبل بورس را برای رسیدن به یک روند صعودی همراهی کند. اگرچه این نماگر خود بهعنوان یک تهدید مهم همچنان بر سر قدرت خرید مردم سایه افکنده است. چنین عواملی نشان میدهد که با وجود سنگینی تحریمها بر گرده بورس و اقتصاد کشور ارتباط ایران با اقتصاد جهانی در وضعیت کنونی تنها به شکلی حفظ شده که بیش از رویدادهای مثبت، از رویدادهای منفی آن تاثیر میپذیرد؛ عاملی که طبیعتا باید در تحلیل شرایط کنونی بازار سهام داخلی آن را مدنظر قرار داد و از فرصتها و تهدیدهای آن استفاده کرد.
دیدگاه شما