استراتژی معامله با خط روند به زبان ساده
استفاده از استراتژی معامله با خط روند به شما عزیزان کمک می کند تا بتوانند معاملات خود را به بهترین شکل بهینه کنند. این که خط روند در تحلیل تکنیکال چیست و چطور باید آن را رسم کرد را اشاره هایی کرده ایم و در ادامه به بررسی استراتژی معامله با خط روند پرداخته ایم و چند استراتژی موثر و مختلف را مورد بررسی قرار داده ایم که از هر کدام از این استراتژی های می توانید در بازارهای مالی مختلف مثل بازار ارز دیجیتال، بورس، فارکس، طلا و سکه، دلار و … استفاده نمایید. بنابراین اگر شما هم دوست دارید این استراتژی های معامله با خط روند را یاد بگیرید، همین الان این مطلب آموزشی و رایگان را تا انتها مطالعه کنید.
استراتژی معامله با خط روند
خط روند یا همان Trendline بهترین و مرسوم ترین ابزار تحلیل تکنیکال به حساب می آید و چنانچه اصولی استفاده شود، می تواند عملکرد تریدر را تا حدود زیادی بهبود بخشد. در این مطلب قصد داریم با چهار استراتژی قدرتمند معامله با خطوط روندی آشنا شویم، ولی پیش از این که معرفی استراتژی ها را آغاز کنیم، در نظر داشته باشید که خطوط روندی دو قابلیت مهم دارند؛ یک این که حداقل بازار سه بار به آن ها برخورد کرده و واکنش نشان داده، ثانیاً خط روندی هیچ وقت از بدنه کندل عبور نخواهد کرد.
خط روند می تواند از روی دنباله کندل عبور کند، ولی نباید از روی بدنه کندل عبور کرده باشد. پیش از این که استراتژی های کاربردی استفاده از خط روند برای انجام معاملات را بررسی کنیم، بهتر است به این که خط روند دقیقا به چه صورت رسم می شود و اصول ترسیم آن چگونه است پرداخته ایم تا دید مناسبی نسبت به این موضوع پیدا کنید و استراتژی های خط روند را بهتر درک نمایید.
اصول ترسیم خط روند در تحلیل تکنیکال
خط روند یکی از ابتدایی ترین مواردی است که در آموزش تکنیکال با آن مواجه می شوید. به صورت کلی رسم خط روند صعودی از اتصال نقاط پایین های بالاتر و خط روند نزولی نیز با اتصال نقاط بالاهای پایین تر در نمودار قیمتی قابل ترسیم است. پایین های بالاتر یعنی اتصال دره هایی که یکی پس از دیگری بالاتر می روند. بالاهای پایین تر یعنی اتصال قله هایی که با گذر زمان، پایین تر می آیند. در نظر داشته باشید که خط روند صعودی در پایین نمودار قیمتی با شیب مثبت و خط روند نزولی در بالای نمودار قیمتی با شیب منفی رسم می شود.
درصورتی که تمایل دارید تا از خدمات ۲۵ درصد تخفیف کارمزد در بورس، سرمایه گذاری بر روی حق تقدم و یا فروش آن و … بهره مند شوید میتوانید از طریق لینک زیر اقدام به ثبت نام نمایید.
دو نوع تفکر در رسم خط روند داریم؛ گروه نخست بر این باور است که برای ترسیم خط روند باید از سایه های بالایی و پایینی کندل ها کمک بگیرد. در روش گروه اول، هیچ بخشی از کندل ها بر روی خط روند قرار نخواهند گرفت. گروه دوم نیز بر این باورند که باید از انتهای بدنه کندل ها به منظور رسم خط روند نیز بهره برد. نکته حائز اهمیت اینجاست که هیچکدام از این دو روش را نمی توان اشتباه دانست، ولی توصیه ما بر این است که هر روشی را که انتخاب کردید، به الگوی شکست صعودی هیچ عنوان آن را تغییر ندهید و همواره از همان روش بهره بگیرید.
تغییر روش امکان دارد موجب برداشت اشتباه از تحلیل شود. به صورت معمول روش دوم، سیگنال ها را سریع تر خواهد داد، ولی ریسک بالاتری را نیز به دنبال خواهد داشت. نکته حائز اهمیت اینجاست که خط روندی که به صورت کامل منطبق بر نقاط بالا و پایین یا باز و بسته شدن شمع های قیمتی باشد، در مواقع نادر ایجاد خواهد شد. لذا به صورت کلی قاعده خاص و تثبیت شده ای در این خصوص وجود ندارد و هر شخص قادر است بر اساس دیدگاه و تجربه های فردی خود یکی از دو روش را مورد استفاده قرار دهد.
۱) استراتژی خط روند پرچم – Trendline Flag
استراتژی خط روند پرچم برای معاملات پیرو روندی بهترین گزینه محسوب می شود. در این استراتژی شما می بایست برای اصلاح بازار خط روندی کوتاه ترسیم نمایید و در ادامه مانند الگوی پرچم در جهت روند غالب بر بازار وارد معامله شوید. در اینجا باید توجه داشته باشید که خط روند رسم شده، همان خطی است که برای الگوی پرچم رسم می شود و منظور از روند غالب هم روند بازار پیش از تشکیل الگوی پرچم به می باشد.
در تصویر بالا بازار ابتدا در یک روند نزولی قرار داشت و در ادامه بازار وارد فاز اصلاحی شده و الگویی شبیه به پرچم را تشکیل داد. در اینجا هدف ما رسم خط روندی برای این الگوی شبیه به پرچم است و چنانچه الگوی پرچم هم نباشد، اشکالی نخواهد داشت، لذا این نکته حائز اهمیت است که خط روند کوتاهی را برای این حرکت اصلاحی ترسیم نماییم. شکست این خط روندی کوتاه مثل الگوی پرچم یا Flag عمل خواهد کرد و این بدین معنی است که با شکست آن، بازار در راستای روند غالب حرکت می کند.
شما می توانید در استفاده از این استراتژی از میانگین متحرک ۵۰ نیز برای تشخیص روند غالب بر بازار بهره بگیرید. در این استراتژی شما فقط در راستای روند غالب بر بازار می بایست معاملات خود را تنظیم کنید. یعنی چنانچه روند بازار نزولی بوده و در ادامه حرکت اصلاحی آغاز شده، خط روندی برای این حرکت اصلاحی ترسیم نمایید و با شکست خط روندی وارد معامله فروش شوید.
۲) استراتژی معامله با جهش از خط روندی – Trendline Bounce
این استراتژی نیز در راستای روند غالب بازار مورد استفاده قرار می گیرد، ولی با این وجود در این استراتژی از خود خطوط روند برای ورود به معامله استفاده نمی شود، بلکه خط روند در قالب حمایت یا مقاومت عمل می کند. در تصویر زیر قیمت از خط روندی برای سومین بار متوالی جهش کرده و قدرت خط روند تایید خواهد شد. در ادامه تریدر می بایست به دنبال دیگر الگوی های تکنیکال در اطراف این جهش باشد. در این تصویر یک خط مقاومت افقی بعد از جهش بازار از خط روندی نشان داده شده است.
شکست این خط روند برای ورود به بازار کفایت می کند. در این استراتژی تریدران محافظه کار قادرند حد ضرر یا استاپ لاس را در زیر خط روند قرار دهند و یا حد ضرر را به زیر خط مقاومتی ببرند. همچنین می توان از استراتژی جهش از خط روند در تایم فریم های گوناگون استفاده کرد که این موضوع می تواند برای معامله گران مختلف بسیار جذاب باشد. زمانی که خط روند بلندمدت تائید شده، معامله گر می تواند به تایم فریم پایین تر نگاه کرده و از دیگر سطوح تکنیکال مانند حمایت برای زمان بندی ورود به معامله فروش بهره بگیرد.
این بدین معنی است که در نمودار روزانه خط روندی را تشخیص داده و در نمودار ۱ ساعته با شکست الگو یا خط حمایتی وارد بازار شده است. در نمودار ۶۰ دقیقه یا ۱ ساعته نخستین جهش از خط روند نزولی و روزانه در AUDUSD مشاهده خواهد شد.
در اینجا نوسانات بازار شدید بودند، از همین روی شاید ورود به معامله کار خیلی ساده ای نباشد، ولی در نمودار سمت راستی، الگوی سر و شانه ایجاد شده است و به کمک این الگوی تکنیکال می توان زمان ورود به معامله را به سادگی مشخص نمود.
۳) استراتژی شکست و برخورد دوباره – Retest
استراتژی شکست و برخورد مجدد یکی از استراتژی های پرطرفدار و مرسوم بین تریدران بازارهای فارکس و سهام به حساب می آید ولی با این وجود از این استراتژی می توان برای دیگر بازارها مانند بازار رمزارز و معاملات بیت کوین نیز بهره گرفت. گفتنی است که در این استراتژی پس از این که خط روند فعال بازار را مشخص کردید، باید برای شکست خط روند منتظر بمانید. بعضی مواقع شاید بازار پس از شکست خط روندی دیگر هیچ وقت با آن برخورد نداشته باشد ولی در بیشتر اواقت بازار پس از شکست خط روندی مجددا با آن برخورد خواهد داشت.
اما هنگامی که بازار برخورد مجدد به خط روندی را انجام داد، بهترین وقت برای ورود به معامله خواهد بود و باید در تایم فریم های پایین تر به دنبال سیگنال بود. خط روند می تواند سیگنالی برای ورود به معامله باشد و هم محلی برای تعیین حد ضرر. به صورت معمول حد ضرر را در سمت دیگر خط روندی قرار می دهیم و خط روند نیز به عنوان مانعی عمل خواهد کرد که نمی گذارد حد ضرر فعال شود. هر اندازه تعداد برخوردها به یک خط روندی بیشتر باشد، استراتژی شکست و برخورد مجدد نیز عملکرد بهتری از خود نشان خواهد داد.
در تصویر بالا بازار حداقل سه تا چهار بار با خط روند برخورد داشته است. در زمان شکست خط روند، نوسانات زیادی را در بازار مشاهده کردیم و قیمت در اطراف خط روند نوساناتی را تجربه کرده است. شدت نوسانات بازار در اطراف الگوی شکست صعودی خط روند می تواند بیانگر این باشد که چقدر زودتر باید وارد بازار شد. چنانچه نوسانات زیاد باشد، تریدران ریسک پذیر قادرند با نخستین برخورد مجدد به خط روند شکسته شده وارد بازار شوند، ولی معامله گرانی که جوانب احتیاط را بیشتر رعایت می کنند، بهتر است که صبر کنند تا تایید سیگنال صادر شود. برای مثال زمانی که خط روند مقاومتی یا نزولی شکسته می شود، بهتر است که قبل از ورود به موقعیت خرید، صبر کنید و منتظر شکست نخستین مقاومت جزئی و نزدیک بمانید.
۴) استراتژی معامله بر اساس روند خنثی
استراتژی شماره ۴ استراتژی معاملاتی در روند خنثی است که باید در کف سهم را خرید و در سقف آن را به فروش رساند. البته به منظور خرید سهم در کف قیمتی در روند خنثی می بایست عواملی مثل حجم معاملاتی را مد نطر قرار داد. برای مثال این طور فرض کنید که میانگین حجم معاملات سهمی به صورت روزانه ۵۰۰ هزار سهم باشد؛ از آنجا که انتظار این است که در حمایت ها حجم معاملات سهم افزایش پیدا کند، بنابراین می توان گفت که حجم معاملات در حمایت ها باید بالاتر از میانگین باشد تا بتوان به رشد قیمتی در حمایت تکنیکالی فکر کرد. از طرف دیگر در حمایت ها یا بایستی تعدل قدرت خریدار به فروشنده داشته باشیم و یا این که قدرت خریدار به فروشنده بیشتر باشد.
در مورد هر یک از روند ها در تحلیل تکنیکال باید گفت که هر معامله گری به سبک خاصی از فرصت های معاملاتی می تواند استفاده کند ولی نکته حائز اهمیت، ورود به یک فرصت معاملاتی جذاب به قصد کسب سود می باشد. اصطلاح رایج در بازارهای مالی این است که با روند دوست باشید و بر خلاف روند معامله را انجام ندهیم و این بدین معنی است که وقتی که روند میان مدت سهم نزولی است، در جهت خرید وارد معامله نشده و انجام معامله را به شرط تغییر روند نزولی و آغاز روند جدید در سهم انجام دهیم.
البته این را هم باید گفت که در بسیاری از روندهای نزولی میان مدت و بلندمدت، نوسانات قیمتی رو به بالا داریم و این به این معنی است که امکان دارد شاهد روند صعودی کوتاه مدت در نمودار باشیم و تریدر نیز قادر به استفاده از این فرصت در بازار باشد، ولی نکته بسیار مهم اینجاست که معامله با قصد نوسان گیری و به دست آوردن بازده های چند درصدی در روندهای نزولی با ریسک همراه است.
در مورد اعتبار روند هم باید گفت که هر اندازه نموداری از روند طولانی تری برخوردار باشد، اعتبار تحلیل به مراتب بیشتر خواهد بود. برای مثال تحلیل روند یک ساله در مقابل روند یک ماهه از اعتبار معاملاتی بیشتری برخوردار است و با اطمینان بیشتری می توانیم به تحلیل ها و روند های بلندمدت اعتماد کنیم و بر اساس آن ها معامله نماییم.
نکات مهم در مورد خطوط روند
- اعتبار خط روند به بازه زمانی مورد بررسی سهم وابسته است. برای مثال امکان دارد سهم شرکت الف در بازه زمانی دو ماه اخیر از خط روند نزولی برخوردار باشد و این در حالی است که در بازه زمانی ۱ ساله، خط روند صعودی داشته باشد و نزولی که در دو ماه اخیر داشته، صرفا یک اصلاح میان مدتی باشد. هر اندازه دوره زمانی بلندمدت تری را به منظور رسم خط روند انتخاب کنیم، اعتبار آن افزایش خواهد یافت.
- شیب زیاد خط روند موجب خواهد شد که تغییرات قیمتی سریع تر اتفاق افتد. این شیب زیاد، حاصل یک جهش یا افت ناگهانی در یک بازه زمانی کوتاه مدت می باشد. به صورت کلی در نظر داشته باشید که هر اندازه شیب خط روند بیشتر باشد، خط روند نامعتبرتر خواهد بود و احتمال شکست آن افزایش خواهد یافت. شیب ۴۵ درجه در تحلیل خط روند، شیبی مناسب و معتبر به شمار می رود.
- به منظور ترسیم خط روند به حداقل ۲ نقطه احتیاج خواهیم داشت. با وجود دو نقطه نمی توان انتظار اعتبار بالایی از خط روند ترسیم شده داشت. هر اندازه تعداد نقاط برخورد با خط روند بیشتر باشد، خط روند اعتبار و ارزش به مراتب بالاتری خواهد داشت.
همان طور که در ابتدای مطلب قول دادیم، ۴ استراتژی معامله با خط روند را به شما عزیزان آموزش داده ایم.
همچنین اگر دوست دارید آموزش پرایس اکشن به زبان ساده و عامیانه را نیز مطالعه کنید، از این مطلب کمک بگیرید.
به نظر شما استفاده از خط روند میتواند سیگنال خرید به ما بدهد؟
درباره الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال چه میدانید؟
تحلیلگران تکنیکال به دنبال پیشبینی قیمت دارایی از روی نمودارها هستند. برای دستیابی به پیشبینی صحیح قیمت لازم است تا ابزارهای مختلفی را مورد استفاده قرار داد. برخی از این ابزارها، اندیکاتورها هستند که در قالب سیگنالهای خرید و فروش ظاهر میشوند؛ اما دستهای دیگر الگوهایی هستند که در نمودار قیمت یک دارایی شکل میگیرند. این الگوها توسط افراد مختلف در قالب بررسی نمودارهای قیمت یک دارایی تشخیص داده میشوند. این الگوها از دو ویژگی عالی برخوردار هستند؛ مشخصه اول تکرارشونده بودن آنها است و مورد دوم ناظر بر آن است که یک روند مشخصی در قیمت دارایی پس از رخداد این الگوها به وجود میآید. در این مقاله روی یکی از پرکاربردترین الگوها، یعنی الگوی پرچم یا الگوی فلگ (Flag) تمرکز میشود.
کاربرد الگوی پرچم چیست؟ چگونه میتوان از این الگو پرچم در معاملهگری استفاده کرد؟ انواع الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال چه مشخصاتی دارند؟ این سؤالات و تعداد دیگری از سؤالات مهم وجود دارد که در ادامه به طور مفصل درباره آنها بحث و بررسی صورت میگیرد. در انتهای این مقاله، با نحوه استفاده از این الگوی پرکاربرد در معاملات خود آشنا میشود و میتواند به راحتی آن را به کار ببرد.
فهرست عناوین مقاله
منظور از الگوی ادامهدهنده چیست؟
الگوی پرچم زیرمجموعه دستهای از الگوها تحت عنوان الگوهای ادامهدهنده قرار میگیرد. اما منظور از الگوی ادامهدهنده چیست؟ وقتی صحبت از الگوی ادامهدهنده در تحلیل تکنیکال میشود، منظور آن است که پس از تشکیل و کامل شدن این الگوها، روند قیمت در همان جهت قبل از تشکیل الگو به حرکت خود ادامه میدهد؛ بنابراین تشخیص این الگوها تأثیر بسیار زیادی در پیشبینی روندها در ادامه راه دارد. البته این نکته همواره صادق نیست و ممکن است در برخی مواقع حتی پس از تشکیل الگوهای ادامهدهنده روند قیمت تغییر میکند.
به طور کلی زمانی میتوان از عملکرد الگوی ادامهدهنده اطمینان حاصل نمود که این الگوها در مقایسه با امواج الیوت کوچکتر باشند. در صورت الگوی شکست صعودی وقوع این اتفاق به احتمال بسیار زیاد الگوی ادامهدهنده خبر از ادامه روند قیمت در قبل از وقوع آن است. در ادامه به معرفی کاربرد الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال پرداخته میشود.
الگوی پرچم چیست؟
الگوی پرچم یا Flag Pattern در یک نمودار قیمت زمانی به وجود میآید که حرکت نمودار قیمت برخلاف جهت روند طولانیمدت آن باشد. به عنوان مثال ممکن است یک سهم در تایم فریم طولانی در حال حرکت صعودی باشد؛ اما در یک بازه زمانی کوتاهمدت در میانه راه حرکت صعودی تبدیل به نزولی شود و پس از پایان این روند، مجدداً حرکت صعودی سهم مشابه قبل ادامه پیدا کند. به این ترتیب یک الگوی پرچم در نمودار سهم به وقوع پیوسته است.
مشاهده الگوی پرچم در روندهای صعودی و نزولی قیمت یک مزیت بسیار عالی برای معاملهگران به شمار میرود. با مشاهده این روند میتوان نقطه مناسب برای ورود یا خروج از یک سهم را به خوبی تشخیص داد و برای کسب سودهای بزرگ یا جلوگیری از ضررهای هنگفت خود را آماده کرد.
در چه روندهای قیمتی الگوی پرچم ظاهر میشود؟
زمانی میتوان گفت الگوی پرچم در نمودار تشکیل شده است که در حرکت خلاف جهت روند غالب، شاهد نوسان قیمت دارایی باشیم. به این معنی که در کوتاهمدت درهها و قلههای قیمت متعددی در کنار یکدیگر تشکیل شود که موجب ایجاد شدن الگوی پرچم در نمودار گردد. با متصل کردن این درهها و قلهها به یکدیگر پرچم تشکیل میشود.
از الگوی پرچم برای معامله به شیوه پرایس اکشن نیز میتوان استفاده نمود. این الگو در نمودار کندل استیک یا شمعهای ژاپنی به صورت 5 تا 20 کندل پشت سر هم که الگوی مشخصی دارند، ظاهر میشود. البته این الگو میتواند صعودی یا نزولی باشد که در ادامه بیشتر در این زمینه توضیح داده میشود.
اجزای تشکیلدهنده الگوی پرچم چیست؟
اگر نگاهی به الگوی پرچم تشکیل شده در یک نمودار انداخته شود، مشخص میشود که این الگو از دو جزء کلی تشکیل شده است که عبارتاند از:
میله پرچم
همانطور که اشاره شده این الگو پس از یک روند طولانی صعودی به نزولی قیمت به وجود میآید. این روند طولانی در نمودار به شکل یک میله پرچم ظاهر میشود که طول نسبتاً زیادی نیز دارد.
بدنه پرچم
این بخش مربوط به ناحیه نوسانی است که الگوی قیمت برخلاف روند طولانیمدت قبل در پیش میگیرد. بدنه پرچم به اشکال گوناگونی شکل میگیرد که از به هم وصل کردن درهها و قلههای نمودار ایجاد میشود. مبتنی بر شکل بدنه پرچم، این الگو به چند دسته تقسیم میشود که در ادامه به معرفی آنها پرداخته میشود.
انواع الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال
همانطور که اشاره شد تقسیمبندی الگوی پرچم بر مبنای جهت حرکت نمودار و همچنین شکل بدنه پرچم صورت میپذیرد. در همین راستا انواع الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال به چهار دسته کلی تقسیم میشود که عبارتاند از:
1- الگوی پرچم صعودی مستطیل
گاهی اوقات سهم در بازار یک روند صعودی پرقدرت رو به بالا را طی میکند و پس از آن وارد یک محدوده نوسانی رنج یا کمی نزولی میشود. در انتهای این محدوده یکی از سطح حمایت یا مقاومت شکسته میشود و سهم مجدداً روند صعودی خود را که قبل از آن طی کرده بود، در پیش میگیرد. نکته مهم در خصوص این الگو آن است که در محدوده نوسانی اندازه حرکت قیمت به گونهای است که از اتصال درهها و قلههای نمودار به یکدیگر دو لبه بالایی و پایینی پرچم به موازات یکدیگر قرار میگیرند. به این ترتیب الگوی پرچم صعودی مستطیل شکل میگیرد.
2- الگوی پرچم نزولی مستطیل
گاهی اوقات سهم در بازار یک روند نزولی پرقدرت رو به پایین را طی میکند و پس از آن وارد یک محدوده نوسانی رنج یا کمی صعودی میشود. در انتهای این محدوده یکی از سطح حمایت یا مقاومت شکسته میشود و سهم مجدداً روند نزولی خود را که قبل از آن طی کرده بود، در پیش میگیرد. نکته مهم در خصوص این الگو آن است که در محدوده نوسانی اندازه حرکت قیمت به گونهای است که از اتصال درهها و قلههای نمودار به یکدیگر دو لبه بالایی و پایینی پرچم به موازات یکدیگر قرار میگیرند. به این ترتیب الگوی پرچم نزولی مستطیل شکل میگیرد.
3- الگوی پرچم صعودی مثلثی
گاهی اوقات سهم در بازار یک روند صعودی پرقدرت رو به بالا را طی میکند و پس از آن وارد یک محدوده نوسانی رنج یا کمی نزولی میشود. اما تفاوت این الگو با الگوی پرچم صعودی مستطیلی در چیست؟ در محدوده نوسانی این الگو، نوسانات قیمت به یک اندازه رخ نمیدهد؛ بلکه بدنه پرچم به شکل یک مثلث در میآید. در نهایت قبل از برخورد دو ضلع پرچم به یکدیگر، این روند به سمت بالا شکسته میشود و مجدداً یک روند صعودی در قیمت سهم به وقوع میپیوندد.
4- الگوی پرچم نزولی مثلثی
گاهی اوقات سهم در بازار یک روند نزولی پرقدرت رو به پایین را طی میکند و پس از آن وارد یک محدوده نوسانی رنج یا کمی صعودی میشود. اما تفاوت این الگو با الگوی پرچم نزولی مستطیلی در چیست؟ در محدوده نوسانی این الگو، نوسانات قیمت به یک اندازه رخ نمیدهد؛ بلکه بدنه پرچم به شکل یک مثلث در میآید. در نهایت قبل از برخورد دو ضلع پرچم به یکدیگر، این روند به سمت بالا شکسته میشود و مجدداً یک روند نزولی در قیمت سهم به وقوع میپیوندد.
معاملهگری با الگوریتم پرچم به چه صورتی انجام میشود؟
اما سؤال مهم دیگری که باید در خصوص نقش الگوی پرچم پاسخ داده شود، این است که چگونه میتوان به کمک این الگو معاملهگری کرد. در پاسخ به این سؤال میتوان گفت که این الگو در سه نقطه عطف در تصمیمگیریها برای خرید و فروش سهام به کار میآیند که عبارتاند از:
تعیین نقطه ورود
زمانی که با یک الگوی پرچم صعودی ایجاد میشود، میتوان نقطهای مناسب برای خرید یک دارایی را تشخیص داد. البته توصیه میشود که منتظر شکست بدنه پرچم تا یک روز معاملاتی بعد بمانید تا از ایجاد روند صعودی جدید مطمئن شوید.
تعیین حد ضرر
معمولاً به کمک کف الگوی پرچم میتوان حد ضرر را در معامله مشخص کرد. به عنوان مثال زمانی که لبه پایینی پرچم در کمترین قیمت عدد 20 دلار را لمس میکند، معاملهگر میتواند حد ضرر خود را در این معامله روی 20 دلار تعیین کند.
هدفگذاری کسب سود
میله در الگوی پرچم صعودی برای کسب سود معیار خوبی به شمار میرود. معمولاً پس از پایان بدنه الگوی پرچم میتوان انتظار داشت که روند صعودی حداقل به اندازه میله پرچم ادامه پیدا کند. به این ترتیب امکان هدفگذاری برای کسب سود در معامله تا حدود زیادی فراهم میشود.
نکاتی در خصوص تشخیص الگوی پرچم صعودی در معامله
تشخصی الگوی پرچم صعودی در جریان معاملات به سادگی امکانپذیر نیست و باید فاکتورهای مختلفی را در این زمینه در نظر گرفت تا از صحت نتایج به دست آمده، اطمینان حاصل کرد. در همین راستا چند نکته راهگشا برای تشخیص الگوی پرچم صعودی ارائه میشود:
- حتماً قبل از آن یک روند صعودی شاخص و اصطلاحاً گاوی شکل گرفته باشد.
- قیمت در یک کانال نوسانی ایستا یا با شیب نزولی محدود در بدنه پرچم حرکت کند.
- در صورتی که در بدنه پرچم شاهد اصلاح قیمت بالاتر از 50 درصد بودید، به هیچ عنوان الگوی شکل گرفته، الگوی پرچم نیست.
- برای ورود به معامله حتماً باید تا انتهای پرچم صبر کرد.
- هدف قیمتی پس از ورود به معامله حداکثر رشد قیمت به اندازه میله پرچم باشد.
- برای رسم خطوط پرچم نیازی به سقف و کفهای واضح نیست و این خطوط را میتوان تنها با بیشترین و کمترین قیمت کندلهایی که در یک ردیف قرار گرفتهاند رسم نمود.
سؤالات متداول
نقش حجم معاملات در شکلگیری الگوی پرچم صعودی چیست؟
نقش حجم معاملات را از دو جنبه در شکلگیری الگوی پرچم میتوان بررسی کرد؛ حجم معاملات زیاد روند صعودی که تشکیلدهنده میله پرچم است تا را حدودی تسهیل میکند. همچنین برای شکست روند در انتهای بدنه پرچم نیز نیاز به حجم معاملات زیادی وجود دارد تا یک روند صعودی دیگر حاصل شود.
اعتبار الگوی پرچم با چه چیزی تأیید میشود؟
زمانی میتوان الگوی پرچم را با قاطعیت تأیید نمود که روندهای قبل و بعد از آن شتاب بسیار زیادی داشته باشد و اصطلاحاً میله پرچم به خوبی شکل بگیرد.
الگو پرچم معمولا از چند کندل قیمتی تشکیل میشود؟
انواع الگو پرچم که در مقاله اشاره کردیم در حالت کلی بین 5 تا 20 کندل را شامل میشوند.
کلام پایانی
در این مقاله به طور مفصل بررسی شد که الگوی پرچم چیست و چه کاربردی دارد. الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال به عنوان یکی از پرکاربردترین الگوها به شمار میرود که در صورت تشخیص صحیح و به موقع آن میتوان سودهای خوبی از قبل آن در معامله به دست آورد. حرکت شدید و شتابان میله پرچم در این الگو نوید سودهای زیاد در بازه زمانی کوتاه را میدهد که هر معاملهگری در بازار به دنبال این چنین موقعیتی است؛ بنابراین حتماً در تحلیل نمودار قیمت داراییهای مختلف حتماً به دنبال الگوی پرچم یا الگوی flag باشید و در صورت مشاهده تصمیمات لازم را اتخاذ کنید.
با الگوی فنجان و دسته چطور بازار کند را شکار کنیم؟
حتما شما هم خیلی دوست دارید که تحلیل تکنیکال یاد بگیرید اما نمیدانید از کجا باید شروع کنید. گام اول در تحلیل تکنیکال نمودارخوانی است. نمودارخوانی یعنی درک چگونگی رفتار قیمتی یک دارایی. یکی از تکنیکهای مورد استفاده، بررسی الگوهای قیمتی است. الگوهای قیمتی شامل دو دسته الگوهای ادامه دهنده و الگوهای برگشتی هستند.
ما در این مقاله میخواهیم شما را با یکی از انواع الگوهای قیمتی یعنی الگوی فنجان و دسته (Cup And Handle) آشنا کنیم. این الگو نقطه شروع خوبی برای ورود به تحلیل تکنیکال است. پس برای آشنایی با آن با مدرسه تحلیل همراه باشید.
فنجان و دسته (cup and Handle) چیست؟
الگوی قیمت فنجان و دسته در نمودار قیمت اوراق بهادار یک اندیکاتور تکنیکال است که شبیه یک فنجان دسته دار است، جایی که فنجان به شکل “u” است و دسته دارای حرکت اندکی به سمت پایین است. فنجان و دسته به عنوان یک سیگنال صعودی در نظر گرفته میشود، حجم معاملات در سمت راست الگو کمتر است. مدت زمان شکلگیری این الگو میتواند کوتاهی هفت هفته یا تا 65 هفته طول بکشد.
فنجان (کاپ) و دسته به شما چه می گوید؟
تکنسین آمریکایی ویلیام جی اونیل در کتاب چگونه در سهام کسب درآمد کنیم، که در سال ۱۹۸۸ منتشر شد، الگوی فنجان و دسته (C&H) را معرفی کرد. بعد از آن الزامات تکنیکال را از طریق مجموعه ای از مقالات منتشر شده در Investor’s Business Daily، که در سال 1984 تأسیس کرد، اضافه کرد.
زمانیکه این الگو تشکیل میشود و قیمت مجدد قیمتهای قبلی را تست میکند، احتمال فشار فروش سرمایهگذارانی که قبلا اقدام به خرید کردهاند، قبل از رشد قیمت باعث افت و تشکیل روند نزولی میشود. مدت زمان این روند نزولی ۴ روز تا ۴ هفته است.
عوامل موثر بر الگوی فنجان و دسته (cup and Handle)
هنگام تشخیص الگوهای فنجان و دسته به موارد زیر توجه کنید:
به طورکلی، فنجانهایی با کفی بلندتر و بیشتر به شکل U، سیگنال قویتری هستند. از فنجانهایی با ته تیز “V” خودداری کنید.
در حالت ایده آل، فنجان نباید بیش از حد عمیق باشد. همچنین از دستههایی که بیش از حد عمیق هستند خودداری کنید، چون دستهها باید در نیمه بالایی الگوی فنجان شکل بگیرند.
با کاهش قیمتها حجم باید کاهش پیدا کند، سپس زمانی که سهام شروع به حرکت به سمت بالاتر میکند، حجم باید افزایش پیدا کند تا قیمت مجدد به بالاترین قیمت قبل برسد.
در دسته، روندی مشابه فنجان وجود دارد. در محدوده نزولی، با کاهش حجم معاملات و در محدوده صعودی (نیمه راست دسته)، با افزایش حجم معاملات روبهرو هستید.
نمونه ای از نحوه استفاده از فنجان (کاپ) و دسته
شکل زیر الگوی کلاسیک فنجان و دسته هست. نحوه ورود به معامله شبیه به تصویر زیر است. درصورت شکست خط روند دسته میتوان احتمال رشد قیمت را داشت. اما بهتر است اجازه دهید قیمت سطح مقاومتی را بشکند و سپس خرید کنید.
تعیین هدف قیمتی در الگوی فنجان و دسته
حد ضرر
معاملهگران همواره در معاملات خود یک محدوده قیمتی را به عنوان حد ضرر تعیین می کنند. به این معنا که اگر قیمت مطابق سناریو احتمالی آنها حرکت نکرد، با رسیدن به آن محدوده اقدام به خروج از معامله کنند. داشتن حد ضرر پارامتر بسیار مهم و حیاتی است. در الگوی فنجان و دسته، پایینترین سطح قیمتی دسته به عنوان حد ضرر است.
حد سود
از طرفی معاملهگران در صورت تحقق سناریو احتمالی خود، قیمتی را به عنوان قیمت خروج خود از معامله تعیین میکنند. هدف قیمتی در الگوی فنجان و دسته به اندازه عمق فنجان از ناحیه شکست خط مقاومتی است.
شکل زیر الگوی فنجان و دسته در نمودار قیمتی ارز دیجیتال solana است. شاهد شکست خط مقاومتی و رشد قیمت به اندازه عمق فنجان هستیم.
محدودیت های فنجان و دسته
مثل سایر الگوهای تکنیکال، هماهنگی الگوی فنجان و دسته هم باید توسط سایر سیگنالها و اندیکاتورها تایید شود. خوب است بدانید الگوی فنجان و دسته، دارای برخی محدودیتهای معاملاتی است. اولین مورد اینکه مدت زمان طولانی تشکیل کامل این الگو است. بنابراین اقدام و تصمیم معاملاتی بسیار طول میکشد. از طرفی یک ماه تا یک سال زمان بندی معمولی برای شکل گیری یک الگو فنجان و دسته است. همچنین ممکن است خیلی سریع اتفاق بیفتد یا چندین سال طول بکشد تا خودش را ثابت کند، که این باعث ابهام در معامله میشود.
موضوع دیگر مربوط به عمق بخش فنجان است. گاهی اوقات یک فنجان کم عمقتر میتواند یک سیگنال باشد، در حالی که یک فنجان عمیق میتواند یک سیگنال نادرست ایجاد کند. گاهی اوقات فنجان بدون دسته مشخص تشکیل میشود. در نهایت، یک محدودیت مشترک در بسیاری از الگوهای تکنیکال این است که ممکن است در سهام غیر نقدشونده قابل اعتماد نباشند.
الگوی فنجان و دسته چه چیزی را نشان می دهد؟
یک فنجان و دسته یک اندیکاتور تکنیکال است که در آن حرکت قیمت یک اوراق بهادار شبیه یک “کاپ” است و به دنبال آن یک الگوی قیمت روند نزولی دارد. این افت، یا “دسته” به معنای نشان دادن فرصت خرید برای طولانی کردن یک اوراق بهادار است. هنگامی که این بخش از شکل گیری قیمت به پایان رسید، ممکن است امنیت مسیر خود را معکوس کند و به نقاط اوج جدیدی برسد. به طور معمول، الگوهای فنجان و دسته بین هفت هفته تا یک سال کاهش می یابد.
آیا الگوی جام و دسته صعودی است؟
به عنوان یک قاعده کلی، الگوهای فنجان و دسته شکلهای قیمتی صعودی هستند. بنیانگذار این اصطلاح، ویلیام اونیل، چهار مرحله اصلی این الگوی معاملاتی تکنیکال را شناسایی کرد. ابتدا، تقریباً یک تا سه ماه قبل از شروع الگوی “کاپ”، یک اوراق بهادار در یک روند صعودی به اوج جدیدی می رسد. ثانیاً، امنیت دوباره دنبال میشود و بیش از 50 درصد از بالاترین سطح قبلی کاهش نمییابد و یک فنجان ایجاد میکند. سوم، قیمت مجدد رشد میکند و به بالاترین قیمت قبلی خود میرسد، اما دوباره کاهش میکند و بخش «دسته» را تشکیل میدهد. در نهایت، قیمت قادر به شکست خط روند دسته و خط مقاومتی میشود و به اندازه عمق فنجان رشد میکند.
چگونه الگوی فنجان و دسته را پیدا می کنید؟
سناریویی را در نظر بگیرید که در آن یک سهم اخیراً پس از حرکت صعودی و رسیدن به بالاترین حد خود وارد موج اصلاحی شده و قیمت تقریباً 50 درصد افت کرده است. در این مرحله، ممکن است سرمایهگذاران با پیشبینی رسیدن مجدد قیمت به قیمت قبلی اقدام به خرید سهام کنند. پس از آن، سهام مجدداً رشد میکند و سطوح مقاومت قبلی را تست میکند و سپس یک اصلاح مینور شکل میگیرد و در آخرین مرحله الگو، سهام قادر به شکست سطوح مقاومتی میشود و به اندازه 50 درصد افت قبلی (عمق فنجان) رشد میکند.
کلام آخر
نمودار خوانی مبحث اصلی در تحلیل تکنیکال است. بررسی الگوهای قیمتی یکی از روشهای نمودارخوانی هست. الگوی فنجان و دسته یکی از الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال به منظور انجام معاملات است.
در این مقاله با الگوی فنجان و دسته آشنا شدید. به نظر شما این مطلب مفید بود؟ در قسمت نظرات با ما مطرح کنید.
منابع
“What Is a Cup and Handle Pattern?”, Investopedia, 2022.
لگوی قیمت فنجان و دسته در نمودار قیمت اوراق بهادار یک اندیکاتور تکنیکال است که شبیه یک فنجان دسته دار است، جایی که فنجان به شکل “u” است و دسته دارای حرکت اندکی به سمت پایین است. فنجان و دسته به عنوان یک سیگنال صعودی در نظر گرفته میشود، حجم معاملات در سمت راست الگو کمتر است.
یک فنجان و دسته یک اندیکاتور تکنیکال است که در آن حرکت قیمت یک اوراق بهادار شبیه یک “کاپ” است و به دنبال آن یک الگوی قیمت روند نزولی دارد. این افت، یا “دسته” به معنای نشان دادن فرصت خرید برای طولانی کردن یک اوراق بهادار است.
الگوی شکست صعودی
کانال قیمتی یک الگوی ادامهدهنده که میتواند دارای شیب نزولی یا صعودی باشد. این الگو شامل یک خط روند بالا و یک خط روند پایین آن است. خط روند بالایی نشاندهنده مقاومت و خط پایین، حمایت را مشخص میکند. الگوی قیمتی با شیب نزولی به عنوان الگویی نزولی و الگوی با شیب صعودی به عنوان الگویی صعودی در نظر گرفته میشود.
نمونه الگوی کانال نزولی:
نمونه الگوی کانال صعودی:
۱ – خط روند اصلی: حداقل دو نقطه برای رسم خط روند اصلی لازم است. اتصال این دو نقطه شیب روند را مشخص میکند، در یک الگوی کانال صعودی، خط روند اصلی به سمت بالا گسترش مییابد و حداقل دو کف لازم است تا رسم شود. اما برای الگوی کانال نزولی، خط روند اصلی به سمت پایین است و حداقل دو سقف (مقاومت) برای رسم آن لازم است.
۲ – خطوط کانال: خطوطی که بطور موازی با خط روند اصلی رسم میشوند، را خط کانال مینامند. در حالت ایدهآل، خط کانال براساس دو کف یا دو قله کشیده میشود ولی گاهی اوقات وقتی خط روند اصلی شکل گرفت، برخی تحلیلگران این خط موازی را با استفاده از یک قله یا یک کف نیز رسم مینمایند. خط کانال در الگوی کانال نزولی نقش حمایت و در الگوی کانال صعودی نقش مقاومت را بازی میکند.
۳ – کانال صعودی: تا زمانی که قیمت در مسیر کانال حرکت میکند، روند، صعودی در نظر گرفته میشود. اولین اخطار تغییر روند زمانی صادر میشود که قیمت از سطح حمایت به پایین نفوذ میکند. شکست خط حمایت پایین روند، نشانهای از تغییر احتمالی روند و شکست خط مقاومت بالا، نشانهی صعود بیشتر و افزایش سرعت قیمت است.
۴ – کانال نزولی: تا زمانی که قیمت در مسیر کانال نزولی حرکت میکند، روند، نزولی در نظر گرفته میشود. اولین اخطار تغییر روند در زمان نفوذ قیمت از سطح مقاومت به سمت بالا صادر میشود. شکست خط حمایت پایین کانال نشانه افزایش شتاب در نزول قیمت خواهد بود.
۵ – مقیاس: گرچه این مورد شامل ترجیحات شخصی تحلیلگران است، به نظر میرسد زمانی که نمودار نیمهلگاریتمی استفاده میشود، خطوط روند با سقفها و کفهای کانال به خوبی مچ میشوند. در این نمودار فاصله ۵۰ تا ۱۰۰ همانند فاصله بین ۱۰۰ تا ۲۰۰ است.
در یک الگوی کانال صعودی، برخی معاملهگران زمانی که قیمت به خط روند اصلی (حمایت) میرسد اقدام به خرید میکنند. در مقابل، برخی معاملهگران در ناحیه بالای کانال صعودی وقتی قیمت به مقاومت میرسد اقدام به فروش مینمایند. همانند بسیاری از الگوهای قیمتی، سایر جنبههای تحلیل تکنیکال باید برای تایید سیگنالهای خرید و فروش به کار برده شود.
تحلیل تکنیکال همانقدر که یک علم است، یک هنر نیز محسوب میشود، بنابراین جا برای انعطافپذیری وجود دارد. گرچه در حالت ایدهآل، لمس خطوط روند با نقاط قیمت به طور دقیق اتفاق میافتد اما قضاوت و نحوه کشیدن خط روند اصلی و خط کانال برعهده شخص تحلیلگر است. همچنین، در حالت ایدهآل، خط کانال دقیقا موازی با خط روند اصلی است.
منظور از خط روند صعودی و نزولی در تحلیل تکنیکال چیست؟
خط روند به دو نوع صعودی و نزولی تقسیم می شود که هریک در تحلیل تکنیکال کاربرد متفاوتی دارد، در این مقاله شما را با معنا و مفهوم خط روند صعودی و نزولی در بورس و فارکس و ارز دیجیتال بیشتر آشنا خواهیم کرد، همراه داتیس نتورک باشید.
خط روند صعودی و نزولی چیست؟
خط روند به دو نوع صعودی و نزولی تقسیم می شود که هریک در تحلیل تکنیکال کاربرد متفاوتی دارد.
Trendline خطی است که چند سقف یا چند کف قیمتی را بر روی نمودار به هم وصل میکند تا جهت و روند قیمت را برای تحلیلگر تکنیکال و برای مشاهدهکننده روشنتر کند.
خطوط روند در واقع بازنمایی بصری حمایتها و مقاومتها در هر بازهی زمانی محسوب میشوند.
این خطوط عملاً جهت قیمت را نشان میدهند و میتوانند به تشخیص الگوهای مختلف کمک کنند.
مفهوم روند به طور قطع یکی از اصول تحلیل تکنیکال می باشد.
در تعریف خط روند(Trend Line) توضیح دادیم که این خطوط یکی از مهمترین مفاهیم در تحلیل تکنیکال هستند.
هنگام مشاهده و بررسی خط روند، مفاهیمی مانند چگونگی انتظارات فعالان بازار از گذشته قیمتها یا تغییرات سطوح حمایت و مقاومت قابل مشاهده است.
درصورتیکه بتوانید رسم خطوط روند و روش استفاده از آنها را به درستی فرا بگیرید، مطمئنا روش کارآمدی را در تحلیل تکنیکال آموختهاید.
لازم است بدانید دو نوع «خط روند صعودی» و «خط روند نزولی» در بازار داریم که در ادامه بیشتر درباره آنها توضیح میدهیم.
خط روند نزولی
خط روند نزولی (Downtrend) از به هم وصل کردن نقاط ماکزیمم بدست میآید و در رسم اینگونه خطوط روند، نمودار پایین خط قرار میگیرد.
همانطور که در تصویر زیر مشاهده میکنید، روند نزولی را از پایین بودن هر سقف نسبت به سقف قبلی سنجیده میشود و خط روند نزولی از به هم وصل کردن نقاط ماکزیمم آن بدست میآید.
لازم است بدانید خط روند نزولی به عنوان یک خط مقاومت مطرح شده و در صورت شکست خط مذکور، انتظار داریم که روند قیمتی نیز تغییر کند.
خط روند صعودی
خط روند صعودی (Uptrend) از به هم وصل کردن نقاط مینیمم بدست میآید.
در رسم اینگونه خطوط روند، نمودار بالای خط قرار میگیرد.
همانطور که در شکل زیر مشاهده میکنید، از آنجایی که هر کف بالاتر از کف قبلی است، روند صعودی و خط روند صعودی از به هم وصل کردن نقاط مینیمم آن بدست میآید.
لازم است بدانید خط روند به عنوان یک خط حمایت مطرح شده و در صورت شکست خط مذکور توسط نمودار قیمتی، انتظار داریم که روند قیمتی نیز تغییر کند.
دیدگاه شما