چگونه در فارکس کال مارجین نشویم؟
در این مقاله قصد داریم تا بررسی کنیم که چگونه در فارکس کال مارجین نشویم. اما در ابتدا باید تعریف کال مارجین را بدانیم و به طور دقیقتر کال مارجین در فارکس را بشناسیم. پس از آن میتوانیم راههای جلوگیری از این وضعیت را فرا گرفته و حتی اگر زمانی معاملات خود را در آن گرفتار دیدیم، به سادگی از آن خارج شویم. پس با ما همراه باشید تا وضعیت مهم کال مارجین را بشناسیم.
کال مارجین چیست؟
مارجین همان سرمایه معاملهگر است که باید برای تضمین معاملات مورد استفاده قرار گیرد. استفاده از اهرم در معاملات باعث میشود تا معاملهگران با مبلغی بالاتر از سرمایه اصلی خود به معامله ورود کنند. در حقیقت مارجین مقدار پولی است که تریدر باید در حساب معاملاتی خود موجود داشته باشد تا در شرایط احتمالی درگیری در ضرر و زیان، بتواند ضررها را جبران کند.
با بیشتر بودن اهرم استفاده شده توسط یک معاملهگر، میزان مارجین درگیر در معامله کمتر خواهد بود. با این حال ریسک معامله بیشتر و امکان مواجه شدن با کال مارجین در معامله نیز بالا میرود. حرکت بازار خلاف روند قابل انتظار ترید، مارجین کاربر را کاهش میدهد. رسیدن مقدار مارجین به درصد معین مارجین کال، موجب ارسال پیام مارجین کال از طرف بروکر به معاملهگر میشود. بنابراین کال مارجین یا مارجین کال پیامی است که به تریدر اعلام میکند تا موجودی حساب معاملاتی خود را افزایش داده یا برای داشتن مارجین بیشتر برای معاملات، برخی از موقعیتهای معاملاتی خود را ببندد.
به این ترتیب کال مارجین یک هشدار برای آگاهی از قرار گرفتن در شرایط ضرر و زیان در موقعیتهای معاملاتی است. کال مارجین در بازار فارکس و بازار آتی کالا بسیار رایج است. البته در بازار ارزهای دیجیتال نیز کال مارجین مشابه با بازار فارکس قابل استفاده است.
چطور از گرفتار شدن در وضعیت کال مارجین جلوگیری کنیم؟
در ادامه قصد داریم تا روشهای جلوگیری از ورود و درگیری در وضعیت مارجین کال را بررسی کنیم:
1- مارجین کال را به خوبی بشناسید. قدم اول شناخت این وضعیت است. تا درک درستی از این که مارجین کال چیست و چگونه کار میکند نداشته باشید، عملا جلوگیری از آن ممکن نخواهد بود. در حالی که این مفهوم اهمیت زیادی به خصوص در بازارهای مالی بینالمللی مانند فارکس دارد، بیشتر معاملهگران تازهوارد در وهله اول روی سایر مباحث معاملاتی متمرکز میشوند و از اهمیت آن غافل میشوند. البته مباحثی مانند تحلیل تکنیکال و استفاده از اندیکاتورها نیز در جای خود اهمیت به سزایی در موفقیت معاملاتی دارد. مانده حساب، مارجین استفاده شده، مارجین آزاد و سطح مارجین آیتمهای مهم برای درک وضعیت مارجین کال محسوب میشوند.
اگر بدون در نظر گرفتن مؤلفههای مارجینی، معاملات خود را باز کنید، باید منتظر بمانید تا به صورت ناگهانی با یک مارجین کال مواجه شوید. عدم توجه به این وضعیت به قطع یقین شکست معاملاتی را در پی خواهد داشت.
با رسیدن سطح مارجین حساب معاملاتی به مبلغی کمتر از حداقل سطح مارجین، وضعیت مارجین کال رخ میدهد. بروکر پیام مارجین را برای کاربر ارسال کرده و از او تقاضای شارژ حساب معاملاتی را میکند تا حداقل نیاز مارجین تایید شود. این فرآیند به شکل خودکار از طریق ایمیل یا اعلانی در پلتفرم معاملاتی به تریدر اطلاع داده میشود.
2- قبل از شروع معاملات و باز کردن یک موقعیت معاملاتی نیازهای مارجین را بشناسید. مفهوم مارجین کال به ویژه هنگامی که در حال ارسال سفارشات پندینگ به بروکر هستید، اهمیت زیادی دارد. گاهی سفارشی ثبت میشود و تا زمان لمس قیمتی عدد مورد نظر یا زمان انقضای سفارش، در لیست سفارشات بروکر باز میماند. سفارش پندینگ تاثیری در حساب معاملاتی ندارد و مارجین برای آن اعمال نمیشود. اما این شرایط تریدر را مقابل ریسک انجام شدن سفارش باز یا پندینگ گذاشته و چنانچه به نظارت مارجین توجه نکنید، ممکن است به سادگی با انجام آن به وضعیت مارجین کال وارد شوید.
برای جلوگیری از چنین وضعیتی برای هر معامله باید اهمیت معین کردن حد ضرر سطح موجودی خود را با در نظر گرفتن سفارشات باز محاسبه کنید. حتی بد نیست اگر با در نظر گرفتن سرمایه درگیر در معاملات و سفارشات پندینگ، باز هم مبلغی را در حساب معاملاتی خود به صورت دست نخورده قرار دهید.
3- استفاده از حد ضرر یا استاپ لاس برای جلوگیری از مارجین کال را فراموش نکنید. حد ضرر یکی از اولین مفاهیمی است که زمان ورود به بازارهای مالی باید فرابگیرید. استفاده از حدضرر به خودی خود میتواند شما را از لمس ضرر و زیانهای هنگفت نجات دهد. حد ضرر یک سفارش توقف معاملاتی است که به بروکر ارسال میشود تا زمانی که قیمت در خلاف جهت معامله حرکت کرد، فعال شود.
اگر بدون سفارش حد ضرر معامله کنید و درگیر موقعیت معاملاتی شوید که لحظه به لحظه به سقوط خود ادامه میدهد، علاوه بر این که ممکن است کل سرمایه درگیر را از دست دهید، ممکن است در یک نقطه قیمتی مارجین کال نیز شوید. یک استاپ لاس میتواند از ضرر بیشتر جلوگیری کرده و این در نوع خود از مارجین کال شدن جلوگیری میکند.
4- یکی دیگر از دلایل گرفتاری معاملهگران در وضعیت مارجین کال قضاوت اشتباه در مورد حرکات قیمتی است. اما دلیل اصلی حرکات بزرگ و ناگهانی در بازار است. اگر شما پیشبینی میکنید که موقعیت معاملاتی هیچ آیندهای نخواهد داشت، نباید به سرعت یک موقعیت بزرگ فروش باز کنید. این نوع معامله احتمال مارجین کال را افزایش میدهد. بهتر است برای جلوگیری از آن تقسیم حجم معاملات را به استراتژی معاملاتی خود وارد کنید.
با حجم کمتر شروع کنید و چنانچه قیمت موافق انتظار شما حرکت کرد، وزن معامله را بیشتر کنید. با این کار میتوانید در صورت قدم اشتباه، جلوی ضرر و زیان بیشتر را بگیرید. افزودن معاملههای جدید و تناسبگذاری میتواند ضررهای احتمالی را کمرنگ کند. البته در این شرایط استفاده از حد ضررهای متفاوت ریسک ضرر شما را در معامله پخش کرده و احتمال مارجین کال شدن را در مقایسه با یک معامله بزرگ و یکباره کاهش دهد.
چگونگی خروج از وضعیت کال مارجین در فارکس
برای این که از وضعیت کال مارجین خلاص شوید میتوانید از دو روش مختلف استفاده کنید. اگر از این وضعیت خارج نشوید، نمیتوانید معاملات جدیدی باز کرده و ریسک لیکوئید شدن را کم کنید. انتخاب هر یک از این روشها باید با توجه به شرایط معاملاتی باشد. در روش اول که روشی ساده برای خارج شدن از این وضعیت است، کافی است تا موجودی حساب معاملاتی خود را افزایش دهید و به این ترتیب حساب معاملاتی خود را از وضعیت کال مارجین خارج کنید. اگر آینده موقعیتهای معاملاتی باز خود را درخشان میبینید، این روش میتواند روش مناسبی برایتان باشد.
در روش دوم میتوانید بخشی از معاملات باز خود را ببندید تا با بستن آنها مارجین درگیر آزاد شود. عکس حالت قبل این روش در زمانی که اطمینان زیادی به آینده معامله وجود ندارد میتواند انتخاب مفیدی باشد.
البته از ترکیب این دو روش نیز میتوان استفاده کرد و در موقعیتهای معاملاتی مختلف با توجه به شرایط از هر کدام از این دو روش خروج از کال مارجین استفاده کرد و وضعیت حساب معاملاتی را بهبود بخشید.
سخن پایانی
کال مارجین پیام هشداری برای تریدرهای بازارهای مالی است. این پیام که از طرف بروکر صادر میشود، تریدرها را از وضعیت بد حساب معاملاتی آگاه میکند. این پیام کاربران را هشیار ساخته تا با بررسی شرایط بازار تصمیماتی که منجر به جلوگیری از لیکوئید شدن حساب معاملاتی میشود، اتخاذ کنند. در حقیقت میتوان گفت که مارجین کال یک مزیت برای معاملهگران محسوب میشود. اما از طرفی نباید از وضعیت بحرانی و فشار حاصل از دریافت این پیام از جانب بروکر غافل شد. به عبارتی درگیری در چنین وضعیتی میتواند باعث مختل شدن فکر معاملهگر و حتی زیر پا گذاشتن استراتژی معاملاتی شود.
دقت داشته باشید که پس از دریافت این هشدار امکان ورود به معاملات جدید تا خروج از وضعیت موجود، وجود نخواهد داشت. برای این که بدانید چگونه در فارکس کال مارجین نشوید ابتدا باید بدانید که به عنوان یک تریدر باید با موقعیتهای معاملاتی خود چه کنید. برخی تریدرها حتی زمانی که با مارجین کال مواجه هستند، به درستی نمیدانند که وارد چه وضعیتی شدهاند. موفقیت معاملاتی تنها تمرکز روی کسب درآمد نیست. برای هر موفقیت معاملاتی ابتدا باید خطرات راه را بشناسید و اولویت اصلی خود را روی مدیریت ریسک بگذارید.
حد ضرر
حد ضرر مفهومی است که در بازار های مالی برای مدیریت بهتر معاملات مورد استفاده قرار می گیرد. حد ضرر یا استاپ لاس stoploss، به معنای میزان ضرری است که برای یک معامله در نظر گرفته می شود که در صورت وقوع آن، معامله گر باید سرمایه خود را از بازار خارج کند تا متحمل ضرر های بیشتری نشود. پایبند بودن به این مسئله، باعث می شود که معامله گران بتوانند سرمایه خود را بهتر مدیریت کنند.
برای مشاوره تعیین حد ضرر
برای مشاوره تعیین حد ضرر
عناوین اصلی این مقاله
حد ضرر یا تعیین استاپ لاس، یک مفهوم بسیار مهم در بازار های مالی است. با استفاده از این مفهوم، معامله گران می توانند تمامی معاملات خود را به خوبی کنترل و مدیریت کنند و از ضرر های نا معقول در معاملات خود جلوگیری کنند. به همین علت است که تمامی سرمایه گذاران بازار های مالی، قبل از ورود به این محیط ها باید با پاسخ پرسش هایی همچون حد ضرر چیست و استاپ لاس stoploss چیست آشنا باشند.
تمامی کسانی که وارد بازار سرمایه می شوند، به قصد سود کردن در این بازار سرمایه گذاری می کنند اما روی دیگر معاملات در این بازار ها، ضرر کردن است. گاهی ممکن است معاملات طبق پیش بینی ها پیش نرود و سرمایه گذاران تمامی پول خود را به یکباره از دست بدهند. اما با استفاده از مفهومی به نام تعیین حد ضرر سرمایه گذاران می توانند بخش زیادی از سرمایشان را حفظ کنند.
مفهوم حد ضرر به این معنا است که معامله گران پیش از سرمایه گذاری، با استفاده از برخی فاکتور ها که در ادامه مقاله به آن ها اشاره خواهد شد، درصدی از ضرر را برای خود در نظر بگیرند که در صورت وقوع آن، سرمایه خود را از بازار سرمایه بیرون بکشند تا متحمل ضرر های هنگفت نشوند. پایبندی به این مسئله، باعث میشود که معامله گران به یکباره کلیه سرمایه خود را در این بازار از دست ندهند و بتوانند معاملات مطمئن تری را داشته باشند. در ادامه این مقاله، مطالبی را درباره اهمیت استفاده از حد ضرر و همچنین نحوه گذاشتن استاپ لاس stoploss و روش های فعال کردن آن آورده شده است.
حد ضرر چیست
در ابتدای بررسی پرسش حد ضرر چیست، لازم است که به بررسی مفهوم این اصطلاح بپردازیم. معامله گران در تمامی بازار های مالی، به قصد سود کردن سرمایه خود را به این بازار وارد می کنند. اما معاملات همیشه سود ده نیستند و ممکن است که در بسیاری از اوقات باعث ضرر معامله گران شوند. به همین علت سرمایه گذاران به غیر از فکر کردن به سود، باید ضرر های خود را نیز مدیریت کنند تا بتوانند موفق باشند. در صورتی که یک سرمایه گذار نقشه ای برای مدیریت سود و زیان خود نداشته باشد، محکوم به شکست در بازار های مالی است.
یکی از مفاهیمی که در کنترل معاملات در بازار سرمایه بسیار موثر است، تعیین استاپ لاس است. استاپ لاس، به این معنا است که سرمایه گذاران با استفاده از فاکتور های خاصی درصدی را برای ضرر کردنشان در نظر بگیرند که در صورت این میزان ضرر، سرمایه گذار موظف باشد که سرمایه خود را از بازار بیرون بکشند تا متحمل ضرر های سنگین تر نشود. تعیین میزان حد ضرر به عوامل مختلفی بستگی دارد اما معمولا حد ضرر نباید بیشتر از ده درصد کل میزان سرمایه باشد، زیرا بیشتر از این میزان ضرر، باعث وارد شدن خسارت های جبران ناپذیر به سرمایه گذار می شود. البته حد ضرر به دو دسته مختلف تقسیم می شود متناسب با نوع آن، باید میزان آن را مشخص کرد. در ادامه دو دسته مختلف حد ضرر معرفی شده است.
حد ضرر ثابت به حالتی گفته می شود که معامله گر به نسبت قیمتی که یک سهام را خریداری کرده است، میزان ضرر خود را تعیین میکند و در صورت کاهش ارزش سهام، آن را می فروشد. معمولاً در این نوع تعیین حد ضرر، ده درصد کل میزان ارزش سهام استاپ لاس stoploss در نظر گرفته می شود.
نوعی دیگر این مفهوم، حد ضرر متحرک نام دارد. معمولاً زمانی از آن استفاده می شود که ارزش سهام پس از خرید دائماً در حال تغییر باشد. در این موارد دیگر معقول نیست که ده درصد کل ارزش سهام به عنوان حد ضرر در نظر گرفته شود. در این مواقع با توجه به افزایش ارزش سهام لازم است که میزان استاپ لاس تعیین شود.
اهمیت استاپ لاس stoploss
رعایت حد ضرر در انجام معاملات با حجم های مختلف، یک مسئله بسیار ضروری است. در ادامه بررسی سوال استاپ لاس چیست، لازم است که به اهمیت این مسئله در در بازار های مالی پرداخته شود. بسیاری از معامله گران تصور می کنند تعیین این مسئله، بی اهمیت است و خودشان می توانند در هنگام ضرر در معاملات سرمایه شان را از بازار بیرون بکشد، اما این تصور یک تصور بسیار مخرب است. معمولاً به صورت ذاتی انسان ها موجوداتی طمع کار هستند که در هنگام بروز ضرر، ترجیح می دهند انقدر منتظر بمانند که معاملات شکل صعودی به خود بگیرند و ضرر آن ها را جبران کند، اما با تعیین استاپ لاس، معامله گران دید شفاف تری به میزان ضرر خود خواهند داشت و اهمیت معین کردن حد ضرر دیگر درگیر مشکلاتی از این قبیل نخواهند شد.
تعیین میزان حد ضرر، به معامله گران دیدی واقعی می دهد. در ادامه با ذکر مثالی این مسئله را مورد بررسی قرار خواهیم داد. تصور کنید معامله گری بدون تعیین کردن حد ضرر وارد بازار شود و پس از ضرر ده درصدی، منتظر بازگشت سرمایه خود شود. تعیین نکردن حد ضرر باعث می شود که حتی این معامله گر پس از بیست درصد ضرر کردن نیز تصور کند که حجم پولی که از دست داده است قابل جبران است و ارزش صبر کردن در بازار را دارد. اما معمولاً این مدل معاملات با سود همراه نمی شود و ضرر سرمایه گذاران بیشتر نیز می شود.
معامله گر وقتی به خود می آید که مجبور است سرمایه خود را با ضرر های بالای بیست درصد از بازار بیرون بکشد. در این شرایط عملاً صاحب سرمایه می توانست پول خود را با ضرر زیر ده درصد از بازار بیرون بیاورد و در شرایط دیگری سرمایه گذاری کند، اما به علت مشخص نکردن حد ضرر، مجبور می شود که با میزان ضرر بیشتری سرمایه خود را از بازار خارج کند. تمامی معامله گران حرفه ای، تعیین حد ضرر را یک کار بسیار مهم برای مدیریت بازار می دانند. توصیه می شود که تمامی معامله گران تازه کار نیز از این اصول پیروی کنند و حتما برای معاملات خود حد ضرر مشخص کنند.
نحوه گذاشتن استاپ لاس stoploss
در بررسی ادامه مطالب مربوط به پرسش حد ضرر چیست، در این قسمت از مقاله نوبت به این رسیده است که شیوه تعیین استاپ لاس و عوامل تاثیر گذار بر آن مورد بررسی قرار گیرد. فاکتور های مختلفی در تعیین این مسئله دخیل هستند. سرمایه گذاران باید بر تمامی عوامل تاثیرگذار در حد ضرر، آشنا باشند. در ادامه عواملی که در تعیین میزان استاپ لاس stoploss تاثیر گذار هستند، شرح داده شده اند.
اولین مسئله ای که معامله گران در تعیین حد ضرر باید به آن توجه داشته باشند، این است که باید توجه داشته باشند که حد ضرر نباید بیشتر از ده درصد قیمت خرید باشد. بیشتر از این میزان، معامله گر را دچار خسارات زیادی می کند. البته این میزان مربوط به معاملات کوتاه مدت است. در معاملات بلند مدت و میان مدت، این عدد را می توان تا بیست درصد نیز افزایش داد.
مسئله تاثیر گذار بعدی در تعیین حد ضرر خود معامله گران هستند. سرمایه گذاران باید با توجه به میزان سرمایه شان و ضرری که می توانند متحمل شوند برای خودشان استاپ لاس تعیین کنند. البته توصیه می شود که سرمایه گذاران حتما با دید منطقی این میزان را تعیین کنند و از احساسات دوری کنند.
مسئله بعدی که در تعیین این مسئله باید به آن توجه کرد، این است که از دست دادن سود در بازار سرمایه نیز یک ضرر تلقی می شود. به همین دلیل است که کاربران برای این مسئله نیز باید برای خودشان حد ضرر مشخص کنند.
مسئله مهم دیگری که معامله گران باید به آن توجه داشته باشید این است که تنها با داشتن دلایل فنی منطقی مجاز به تغییر میزان حد ضرر خود هستند. بسیاری از معامله گران با نزدیک شدن به حد ضرر، آن را تغییر می دهند. این مسئله بسیار اشتباه است و باعث از دست دادن بیشتر سرمایه می شود. معامله گران در معاملات خود حتما باید به حد ضرر stoploss مشخص شده خود پایبند باشند.
بیشتر بخوانید: تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال
فعال شدن استاپ لاس
تعیین استاپ لاس stoploss، به این صورت است که معامله گران باید میزان حد ضرر شان در نرم افزار های مدیریت سرمایه در بازار های مالی، مشخص کنند. این نرم افزار ها که بروکر نامیده می شوند، به صورت خودکار میزان حد ضرر را در معاملات به کار می گیرند. در صورتی که سهام های خریداری شده معامله گران در بازار های مالی متحمل ضرر شوند، بروکر به صورت خودکار سرمایه را با حد ضرر مشخص شده، از بازار خارج می کند. این مسئله باعث می شود که در صورتی که سرمایه گذار در بازار نیز حضور نداشته باشد، سرمایه معامله گران جفظ شود و از ضرر های هنگفت آن ها جلوگیری شود.
بیشتر بخوانید: قیمت بیت کوین
نکات مهم درباره حد ضرر در معاملات
در استفاده از مفهوم ضرر در بازار های مالی، معاملهگران باید به چند نکته مختلف توجه داشته باشند تا بتوانند از این مسئله به خوبی استفاده کنند. در ادامه این قسمت از مقاله حد ضرر چیست، به بررسی نکات مهم درباره تعیین استاپ لاس پرداخته شده است.
حد ضرر در تمامی معاملات یکسان نیست. معامله گران پس از مدتی با افزایش قیمت دارایی هایشان، باید با تحلیل شرایط موجود، حد ضرر جدیدی برای خودشان مشخص کنند.
پای بند بودن به حد ضرر در تمامی معاملات یکی دیگر از نکات مهم مربوط به استفاده از استاپ لاس است. در بسیاری از موارد معامله گران به حد ضرر خود پایبند نمی مانند و آن را تغییر می دهند.
در تعیین استاپ لاس، به غیر از حد ضرری که ارزش مالی معاملات در نظر گرفته می شود، باید بازه زمانی نیز مشخص شود تا در صورت محقق نشدن اهداف مالی در این بازه، معامله گران سرمایه خود را از بازار خارج کنند.
در ادامه بخوانید: امنیت ارز دیجیتال
برای دریافت اطلاعات بیشتر در مورد حد ضرر گذاشتن در معاملات مالی در کانال تلگرام سرمایه گذاری عضو شوید همچنین کارشناسان مرکز مشاوره سرمایه گذاری دینا نیز آماده اند تا با ارائه خدمات مشاوره سرمایه گذاری تلفنی دینا به سوالات شما عزیزان پیرامون استاپ لاس StopLoss پاسخ دهند.
سوالات متداول
1- حد ضرر در بازار های مالی به چه معنا است؟
حد ضرر به معنای درصدی از ضرر معاملات است که در صورت وقوع آن معامله گر ملزم است که سرمایه خود را از بازار خارج کند که می توانید نحوه تعیین استاپ لاس یا همان حد ضرر را در متن مقاله مطالعه کنید
2- تعیین حد ضرر به چه عواملی بستگی دارد؟
تعیین حد ضرر به عواملی همچون بلند مدت و یا کوتاه بودن معاملات، ریسک پذیری معامله گران و . بستگی دارد که توضیحات بیشتر در این مقاله ارائه شده است.
3- در استفاده از استاپ لاس باید به چه مواردی توجه داشت؟
در استفاده از حد ضرر در معاملات باید به مفاهیمی همچون پایبند بودن به حد ضرر، تعیین بازه زمانی و . توجه داشت که در متن مقاله به طور کامل توضیح داده شده است.
اهمیت مدیریت سرمایه در بازار های مالی
جهت یک سرمایهگذاری هوشمندانه، باید قبل از ورود به بازارهای مالی آموزش دیده و اصول اصلی فرآیند معاملهگری یعنی تحلیل، روانشناسی و مدیریت سرمایه را به طور کامل فراگیرید. یادگیری این مفاهیم، از روش آموزشهای تئوری و تجربه خرید و فروش در بازارهای مالی، میسر میگردد. در این بین، بخش اهمیت معین کردن حد ضرر مدیریت سرمایه از اهمیت بسیار والایی برخوردار است. چون، مستقیماً با بقای فرد در بازار ارتباط داشته و به طریقی میتوان آن را ضامن حفظ و رشد سرمایه معاملهگران دانست. برای اجرا نمودن قوانین مدیریت سرمایه در بازارهای سرمایه، عملکرد سیستماتیک و تفکر منطقی فرد بسیار ضروری می باشد.
قطعاً معاملهگری که این مفهوم را به خوبی بفهمد و اجرایی کند، از آرامش روحی و روانی بیشتری معامله برخوردار است. علت این موضع این است که با درنظر گرفتن تمام ریسکهای موجود اقدام به سرمایهگذاری کرده و همین موضوع یکی از سنگ بناهای اصلی پیروزی در بازارهای مالی است. در این مقاله به بیان اهمیت مدیریت سرمایه در بازار های مالی پرداخته ایم تا بتوانیم شما را با این اصل مهم در بازار های مالی آشنا نماییم.
مدیریت سرمایه چیست؟
اگر بخواهیم یک تعریف کلی و جامع بیان کنیم، دانش و مهارت سرمایهگذاری با حداق ریسک در جهت کسب بازدهی بیشتر را مدیریت سرمایه مینامند. هدف اصلی مدیریت سرمایه در مرحله اول، کنترل ریسک و حفظ سرمایه است. به همین علت در برخی از منابع آموزشی، مدیریت سرمایه را همان مدیریت ریسک تعبیر میکنند. به بیان بهتر، مفهوم مدیریت سرمایه این است که برای کسب بازدهی مورد نظز خود باید حداقل ریسک معینی را محتمل شد. طبق اصول حرفهای معاملهگری و به منظور توقف ضررهای سنگین و غیر قابل تحمل، باید قبل از ورود به موقعیت معاملاتی، مقادیر این بازده و ریسک معلوم به گونهای متعادل شده باشند که در برابر انتظار برای کسب بازده ای معقول، ضرر کمی پیش روی شما باشد.
اعمال صحیح قوانین مدیریت ریسک در فرآیند معاملات، این قابلیت را دارد که در راستای کاهش ضرر و زیان، تأثیر بسزایی داشته باشد. به کارگیری یک استراتژی معاملاتی کارامد به همراه مدیریت سرمایه، ضمن پیشگیری از وقوع ضررهای سنگین ، رفته رفته منجر به رشد سرمایه شما خواهد شد. اعمال مدیریت ریسک در معاملات سهام و سایر ابزارهای مالی، قوانین مشخص ندارد و بین معامله گران و سرمایه داران متفاوت است. در واقع جزئیات و طریقه اجرای مدیریت سرمایه، تا حد زیادی به دیدگاه سرمایهگذاری، اهداف مالی، طرز تفکر و روحیات معامله گر بستگی دارد. بر اساس چنین معیارهایی، رویارویی سرمایهگذاران در برابر ریسک را تشخیص داده و آنها را در دو دسته کلی ریسکگریز و ریسکپذیر تقسیم میکنند. برای آگاهی بیشتر در رابطه با مفهوم مدیریت سرمایه می توانید به سایت ویکی پدیا مراجعه نمایید.
در اهمیت معین کردن حد ضرر نتیجه معاملهگران باید از قواعد مدیریت ریسکی استفاده کرده که با شخصیت سرمایهگذاری آنها متناسب باشد. در این گونه موارد نمیتوان برای هر معامله گر نسخهای واحد تجویز نمود. بطور مثال، میزان ریسک پذیری معاملهگران کوتاه مدتی در هر موقعیت معاملاتی نسبت به افراد با دیدگاه بلند مدت ، کاملاً متفاوت است می باشد.
رویای یک شبه ثروت مند شدن
بسیاری از افراد، با رویای یک شبه ثروتمند شدن به بازارهای مالی ورود کرده و انتظار دارند ظرف مدت زمان کوتاهی، سرمایه خود را چندین برابر نمایند! چنین سرمایهگذارانی را حتی نمیتوان جز دسته شدیداً ریسک پذیر جای داد. زیرا، مفهوم ریسک اصلاً برای آنها کاربرد ندارد و در محاسبات ذهنی خود صرفاً به سود فکر می کنند. چنین تریدری حتی امکان دارد برای مدتی معاملات سوددهی را نیز تجربه نماید. اما، در انتها به خاطر عدم رعایت مدیریت سرمایه و پذیرش بدون فکر و محدودیت ریسک، سرمایه خود را به زوال میکشاند. به جد میتوان ادعا داشت؛ یکی از اصلی ترین تفاوت معاملهگران موفق با سایرین، رعایت اصول مدیریت سرمایه است.
امروزه برای مدیریت ریسک راه های متفاوتی موجود است. اما همگی این روشها مبتنی بر ارزیابی ریسک موقعیتهای معاملاتی بصورت انفرادی است . در نهایت این روش چهارچوبهای مشخص برای محدوده ریسک پذیری معاملهگران را تعیین مینماید.
ارکان اصلی مدیریت سرمایه در بازارهای مالی چیست؟
هرچند مدیریت سرمایه روش و فرمول مشخصی ندارد؛ اما برای تدوین قوانین مدیریت ریسک و ارزیابی دقیق موقعیتهای معاملاتی در بازار، شاخصهای معین و مرسومی موجود است که مهمترین آنها به شرح زیر هستند:
- ریسک
- بازده
- نسبت بازده به ریسک
- حجم معاملات
- نسبت افت سرمایه
به منظور انجام معاملاتی اصولی و پر بازده، موارد اول تا چهارم را باید برای هر موقعیت معاملاتی و الزاماً پیش از ورود به معامله، بررسی نموده و و تصمیم گرفت. در واقع پس از تشخیص این موارد می بینیم که نقاط خروج و حداکثر سود و زیان مورد نظر از موقعیت معاملاتی مذکور، با دقت تعیین میگردد. آشکارا مشاهده میکنیم که مدیریت سرمایه در راستای موفقیت هر استراتژی معاملاتی نقش کاملاً مهمی را بازی میکند.
چگونه میتوان ریسک را کنترل نمود؟
برای این کار طریق مختلفی موجود است و مشاوران مالی هرکدام از زوایای مختلفی آن را بررسی کردند. مثلا برخی متخصصین مالی پیشنهاد می کنند تک سهمی نباشید و سبدی از سهام داشته باشید تا مدیریت سرمایه به درستی صورت گیرد. با این حرکت اگر جایی شکست خوردید جای دیگر پیروز می شوید و … .
برخی دیگر توصیه میکنند که به متخصصین مالی در شرکت های مشاور سرمایه گذاری و صندوق های سهام رجوع کنید.
من با این روش ها مخالف نیستم ولی در عمل نفرات کمی این توصیه ها را می پذیرند و عملیاتی می کنند.
نسخه عامیانه که می توان برای کنترل ریسک پیچید این است که مقداری از سرمایه خودتان را سهام بخرید که هر روز نخواهید آنرا چک کنید. به قول معروف فنجان چایی در دستان شما نلرزد و ضرر احتمالی روان و زندگی شما مختل نکند
برخی از قواعد مرسوم بازار
- محاسبات مقادیر ریسک و بازده، تابع مستقیمی از نقاط خروج احتمالی و حجم معاملات میباشد.
- طبق اصول سرمایهگذاری و توصیه پیشکسوتان، نهایت مقدار ریسک در هر پوزیشن معاملاتی، نباید از ۳ درصد بیشتر شود. (برای معامله گرانی با ریسک پذیری بالا تا حداکثر ۵ درصد.)
- حداقل مقدار مجاز نسبت بازده به ریسک، ۱ می باشد و در غیر این صورت، ورود به معامله اصلا توصیه نمیگردد.
- در صورت نیاز به داشتن چندین پوزیشن باز به صورت همزمان، باید حداکثر ریسک قابل تحمل را بین این معاملات تقسیم نمود.
- زمانی که به سود نجومی معاملات اهرم دار میاندیشید، ریسک سنگین و چند برابری آنها را نیز مد نظر قرار دهید.
- آستانه تحمل ضرر خود را دقیق مشخص نمایید.هنگامن ضرر شما به محدوده خطر رسید، بدون درنگ فرآیند معاملات خود را برای مدتی کاهش دهید.
بزرگترین نقطه ضعف در بازارهای مالی، عدم توانایی در محاسبه ریسک است. شما معمولا مفهوم ریسک را خیلی خوب می دانید. اما، به دلیل اینکه در زندگی واقعی ریسک های مالی معمولا خیلی از ما دور بودند، در بازار سرمایه سایه سنگین و نزدیکشان را متوجه نمی شویم.
شما اینگونه میاندیشید سهمی که می خرید مثل خرید خودرو است و نهایت درصد منفی آن ۵ یا ١٠ درصد است. باور نمی کنید که سهمی که می خرید می تواند ۸۰٪ قیمتش کاهش پیدا کند.
جهت کسب اطلاعات بیشتر به دوره جامع ثروت آفرینی مراجعه کنید.
شما هنوز نیاموخته اید طمع تان را کنترل نمایید. برای همین در روزهای مثبت هیجان زده عمل نموده و صف خرید تشکیل می دهید و بدون تفکر سهم می خرید. آتش طمع چشم های شما را کور خواهد کرد. در حالت پایین آمدن هم برعکس این فرایند عمل میکنید، ترس وجودتان را فرا گرفته و سراسیمه اقدام به فروش سهم می نمایید. پس این موضوع را فراموش نکنید که در بازار های سرمایه نباید احساسی عمل کنید.
اصلی ترین رکن استراتژی یک معامله گر موفق باید بقا باشد
شما فرصت زیادی درحد یک عمر دارید تا در بازار سهام میلیاردر شوید. اما به شرطی که زنده ماندن را یاد بگیرید. شما نمی توانید قهرمان دو المپیک شوید، مادامی که دویدن نمی دانید. پس در گام نخست اصلی ترین و مهمترین فکر شما باید این باشد که : چگونه در بازار های سرمایه زنده بمانیم؟
برای مدتی ریسک پذیریتان را به سمت صفر هدایت کنید و مدیریت سرمایه داشته باشید. درک کنید ریسکی که اکثر شما در روزهای اول ورود به بازار سرمایه میکنید چند برابر ریسکی هست که یک حرفه ای بعد از ١۵ یا ۲۰ سال کار میپذیرد.
کال مارجین (Call Margin) یا فراخوانی اعتبار چیست؟✔و راه های جلوگیری از آن در سال 2022
در این مقاله که بخشی از سرفصل های دوره جامع آموزش بورس می باشد قصد داریم به این سؤال جواب دهیم که کال مارجین چیست؟ کال مارجین (Call Margin) یا فراخوانی اعتبار مفهومی آشنا در بازارهای مالی است. این مفهوم برای تریدرها و یا معاملهگران اصلاً خوشایند نیست و نشاندهنده ضرر آنها است.
این واژه زمانی استفاده میشود که ما در آن بازار مبلغی از بروکر و یا کارگزاری و صرافی قرض گرفتهایم و در ازای این مبلغ پول ما بلوکه شده است و در صورت ضرر پول از حساب ما کم میشود. اما سؤال اینجاست که تا چه حد میتوانیم ضرر کنیم؟ این میزان با توجه به بازارهای مختلف و محل سرمایهگذاری متفاوت است برای آشنا شدن بیشتر با این مفهوم کال مارجین (Call Margin) یا فراخوانی اعتبار چیست؟ با ما در آکادمی پارسیان بورس همراه باشید.
کال مارجین یا فراخوانی اعتبار چیست؟
برای این که بدانیم Margin Call چیست و در چه جاهایی استفاده میشود باید متوجه شویم خود کلمه مارجین به چه معناست. درواقع مارجین پولی است که ما بهعنوان وثیقه در ازای پولی که از بروکر، کارگزاری و یا صرافی قرض میگیریم، می دهیم.
در بازارهای مالی مثل بورس، فارکس، کریپتوکارنسی (ارز دیجیتال) و … زمانی که از معاملات فیوچرز یا آتی استفاده میکنیم، حساب مارجین سرمایهگذار حاوی اوراق بهاداری است که با پول قرض خریداری شده است. درواقع این حساب شامل پول سرمایهگذار و پولی قرض است و پول سرمایهگذار (در قالب وثیقه) در حسابش بلوکه میشود. حال اگر پول حساب شما از یک حد خاص کمتر شود آنگاه کال مارجین یا فراخوانی اعتبار اتفاق می افتد.
زمانی که یک یا چند اوراق بهادار در حساب شما به حد مارجین خود رسید؛ دو انتخاب دارید. اولین انتخاب این است که پول به حساب خود اضافه کنید تا مبلغ حساب شما از حد مارجین بالاتر رود. راه دوم این است که یک یا چند اوراق بهادار را به فروش رسانید.
زمانی که حساب اصلی (پولی که متعلق به کاربر است) از درصدی از کل پول (در بیشتر موارد 30 درصد در نظر گرفته میشود) کمتر میشود آنگاه Call Margin رخ میدهد. اگر سرمایهگذار نتواند مبلغ موردنظر را تأمین کند کارگزار برای تأمین این مبلغ، اوراق بهادار در حساب شخص را به فروش میرساند. در ادامه قصد داریم بیشتر راجع به این اصطلاح مرسوم در بازارهای مالی مختلف مانند بورس، فارکس و چگونگی رخ دادن آن و جلوگیری از آن صحبت کنیم.
کال مارجین در فارکس چیست و چگونه در فارکس کال مارجین نشویم؟
در این بخش قصد داریم راجع به این موضوع که کال شدن در فارکس چیست و چه زمان رخ میدهد صحبت کنیم. این مفهوم در FOREX نیز مانند بخش قبل است اما نحوه بیان و محاسبات آن متفاوت است. در بازار فارکس مفهومی به نام مارجین لول (Margin Level) وجود دارد. مارجین لول یا استاپ لول از حاصل تقسیم خالص سرمایه شما تقسیم بر مقدار مارجین (مقدار پولی که قرض گرفتهاید) ضرب در اهمیت معین کردن حد ضرر صد به دست میآید.
در اکثر بروکرهای فارکس حد مارجین لول 100 درصد بهعنوان معیار در نظر گرفته شده است و به این حد مارجین کال ( Margin Call) گفته میشود. اگر داراییهای شما در فارکس از مارجین کال عبور کند (کمتر شود) شما کال مارجین خواهید شد. بعد از این اتفاق فقط میتوان پوزیشن را بست و نمیتوان پوزیشن جدید باز کرد.
تا به اینجا با مفهوم کال مارجین چیست و کاربرد آن در فارکس (Forex) که بخشی از دوره جامع آموزش فارکس در مشهد توسط آکادمی پارسیان بورس هم می باشد آشنا شدید. حال باید به این نکته توجه کرد که کال شدن در فارکس موجب بستهشدن معامله نمیشود اما اگر معامله شما به سطح استاپ اوت (Stop Out) برسد (مارجین لول 50 درصد)، معامله شما بهصورت اتوماتیک توسط بروکر بسته میشود.
یک مثال ساده کال مارجین، استاپ اوت و استاپ لول چیست در فارکس
برای این که بیشتر متوجه شوید در فارکس کال مارجین چیست و چگونه رخ میدهد به مثال زیر توجه کنید:
فرض کنید شما 1000 دلار پول دارید و با یک قرض 500 دلاری قرار است یک معامله انجام دهید. برای محاسبه مارجین لول همانطور که در پاراگراف قبل به آن اشاره شد باید خالص سرمایه (در اینجا چون معاملهای انجام نشده خالص سرمایه همان 1000 دلار است) را بر مقدار مارجین تقسیم کنیم.
در اینجا مارجین لول شما 200 است. بعد از باز کردن معامله اگر ضرر کنید؛ برای Call Margin شدن باید آنقدر ضرر کنید که مارجین لول شما به میزان 100 درصد کاهش یابد. اگر 500 دلار ضرر کنید به آن حد میرسید. در اینجا با مفهوم مارجین کال در فارکس چیست و چگونه رخ میدهد به طور کامل آشنا شدید.
حال اگر مارجین لول شما به 50 درصد برسد یعنی در مثال ذکر شده 250 دلار دیگر هم ضرر کنید فارکس به طور اتوماتیک معامله شما را میبندد و اصطلاحاً استاپ اوت شدید.
کال مارجین در بورس (Margin Call)
در این بخش قصد داریم به این سوال که کال مارجین چیست و در بازار بورس چگونه از این مفهوم استفاده میشود صحبت کنیم. بازار بورس هم نیز همانند بقیه بازارها عمل میکند. در این بازار میتوان با گرفتن موقعیتهای خرید و فروش کسب سود کنید اما اگر روند بازار را غلط تشخیص دهید متحمل ضرر خواهید شد. در ابتدای معامله باید وجهی در حساب شما بلوکه شود که نشاندهنده وجه تضمینی انجام معامله است.
سه حالت ممکن است برای حساب شما رخ دهد:
- حساب شما در حالت نرمال باشد.
- حساب شما در حالت ریسک باشد.
- حساب شما در حالت کال مارجین باشد.
اگر شما ضرری نکرده باشید یا حسابتان در سود باشد حالت نرمال برای حساب شما رخ داده است. اما اگر حسابتان ضرر کرده باشد و میزان ضرر شما از 30 درصد پول بلوکه شما کمتر باشد در این حالت شما در مرحله ریسک قرار دارید. اگر این میزان از 30 درصد پول شما بیشتر شود کال مارجین شدهاید.
زمانی که به ضرر شما به حد مارجین رسید شما میتوانید یا واریز وجه انجام دهید یا موقعیتهای باز را ببندید. در صورت انجام ندادن هیچکدام طی مدتزمان تعیین شده، کارگزاری موقعیتهای باز شما را برای رفع این میزان کمبود به فروش میرساند.
کال مارجین در معاملات طلا و آتی سکه
در این بخش قصد داریم صحبت کنیم که در بازار آتی سکه کال مارجین چیست و چه کاربردی دارد. در کل در بازارهای آتی فروشنده و خریدار قراردادی میبندند که فروشنده به خریدار در آن زمان خاص جنس تحویل دهد. اما در این میان سرمایهگذاران با سرمایهگذاری روی این بازارها بدون این که جنس داشته باشند با پیشبینی قیمت میتوانند معامله کرده و در نقش خریدار یا فروشنده باشند و کسب سود کنند.
در بازار آتی سکه فروشنده تعهد میدهد که به خریدار در زمان معین سکه بدهد اما سرمایهگذاران با پیشبینی قیمت میتوانند کسب سود کنند. سرمایهگذاران باید در حساب کارگزاری خود پولی را برای ضمانت بلوکه کنند. در صورت ضرر در معامله و پیشبینی اشتباه روند، اگر میزان ضرر به حدی که قبلاً به آن اشاره شد رسید، آنگاه معاملهگر Call Margin شده است. معامله در این بازارها نیازمند کسب دانش زیاد و تجربه معاملات است و در صورت نداشتن اطلاعات و تجربه کافی در این زمینهها موجب ضرر خواهید کرد.
کال مارجین در معاملات آتی زعفران
از آنجایی که ایران بزرگترین تولیدکننده زعفران در جهان است، در سال 97 معاملات آتی زعفران در بورس راهاندازی شد. پس از به وجود آمدن این بازار آشنایی با این موضوع که کال مارجین (Call Margin) یا فراخوانی اعتبار چیست؟✔ و راه های جلوگیری از آن در این بازار نیز مهم شده است. هدف از به وجود آوردن این بازار کمشدن ریسک تولیدکنندگان زعفران ایرانی و تشویق به تولید زعفران بود. از آنجایی که در قراردادهای آتی قراردادی بین خریدار و فروشنده در بازار بورس عقد میشود پس میزان ریسک تولیدکنندگان خیلی کمتر میشود.
اما سرمایهگذاران در این میان میتوانند با نوسانات قیمت زعفران خود را در نقش فروشنده و یا خریدار قرار دهند و با نوساناتی که بازار ایجاد میکند کسب سود کنند. اما اگر روند بازار توسط سرمایهگذار به اشتباه تشخیص داده شود و او به میزان 30 درصد سرمایهاش که بهعنوان تضمین در کارگزاری قرار داده بیشتر ضرر کند، کال مارجین خواهد شد.
نکاتی در مورد جلوگیری از کال مارجین
در بخشهای قبل راجع به کال مارجین فارکس چیست و چگونه رخ میدهد صحبت کردیم اما در اینجا قصد داریم روشهایی که باعث جلوگیری از این اتفاق در بازارهای مالی (مثل فارکس) و بورس و بازارهای آتی ایرانی و کریپتوکارنسی ( ارزدیجیتال) و … میشود صحبت کنیم.
اولین نکتهای که باید در نظر گرفت تحقیق کردن راجع به بازاری است که قصد سرمایه گذاری در آن را داریم. این نکته که در آن بازار کال مارجین (Margin call) چیست و چگونه مطرح میشود و این که چگونه این اتفاق رخ میدهد بسیار اهمیت دارد.
برای جلوگیری از کال مارجین شدن بهتر است حد ضرر تعیین کنید و قوانین و قواعد تعیین حد ضرر های خروج را بدانیم. با توجه به نوع بازار، استراتژی معاملهگر، میزان ریسک و… حد ضررها میتوانند متفاوت باشند. حد ضرر را باید محدودهای که ضرر کردید ولی به حد مارجین نرسیدهاید؛ تعیین کنید. اگر قیمت به حد ضررتان رسید آن را بفروشید تا از رسیدن قیمت به حد مارجین خودداری شود. این کار ریسک معامله را بهشدت کاهش میدهد.
از دیگر اصولی که برای جلوگیری از کال مارجین شدن استفاده میشود خرید مداوم برای کمکردن میانگین خرید است. بهتر است سرمایه اولیه خودتان را یک جا خرید نکنید و پس از گذشت زمان اگر به حد ضرر معقول رسیدید دوباره خرید انجام دهید. با این کار میانگین خرید خود را کاهش داده و بهتناسب آن حد مارجین پایین میآید. این کار باعث میشود از کال شدن در فارکس و دیگر بازارهای مالی جلوگیری شود.
نکته بعدی که در هنگام معاملات لازم است به آن توجه کنیم خبرهایی است که بر روی بازار تأثیر میگذارند. بازار خیلی از مواقع تحت تأثیر خبرهای گوناگون بالا یا پایین میرود. بعضی مواقع تمام تحلیلهای تکنیکال انجام شده حاکی از بالارفتن بازار است اما با یک خبر، بازار صعودی میتواند نزولی شود. پس توجه به اخبار خیلی اهمیت دارد.
نتیجهگیری
در کل این نوع معاملات که وابسته به مارجین است ریسک زیادی به همراه دارد و معامله در این بازارها نیاز به تجربه و دانش زیاد دارد. در این مقاله سعی کردیم توضیح دهیم کال مارجین (Call Margin) یا فراخوانی اعتبار چیست؟ و راه های جلوگیری از آن و سعی کردیم شما را با مفاهیم آن در بازارهای مختلف آشنا کنیم. اما بدون تجربه و دانش نمیتوان وارد این بازارها شد. در بازار جهانی مثل فارکس در صورت نداشتن تجربه بهسرعت به حد مارجین میرسید به این معنی که دیگر اجازه معامله ندارید و پول زیادی از دست میدهید.
حد سود و ضرر در بورس
دغدغه ی سرمایه گذاران بازار بورس این است که چگونه سودآوری خود را افزایش و میزان ضرردهی خود را کاهش دهند. یکی از بهترین کارها تعیین کردن حد سود (تیک پروفیت) و ضرر ( استاپ لاس) است. اما چگونه می توان حد سود و ضرر را مشخص کرد؟ آیا این کار اهمیتی هم دارد؟
بله اهمیت این موضوع سبب شده تا این مقاله به طور اختصاصی به بررسی آن بپردازد. پس با آن همراه باشید.
فهرست محتوای مقاله
MA (موینگ اوریج)
Cot (اندیکاتور برتر)
Lfx (جریان سفارش معامله)
- ابزارهای تعیین حد سود و ضرر در بازار بورس
- جمع بندی تعیین حد سود و ضرر در بورس
حد سود چیست؟
آن یعنی مشخص کردن بالاترین میزان سود برای سهم مورد نظر. هر تریدر تیک پروفیت متفاوتی را مشخص می کند.
دلیلش هم این است که سبک معاملاتی و توقع مالی افراد با هم متفاوت است. کسانی به منفعت کم تر قانع هستند و کسانی هم سود بیش تر را ترجیح می دهند.
این امر سبب می شود نقطه ی مشخص شده ی حد سود متفاوت باشد. این نقطه بیان کننده ی این است که منفعت تا همین جا کافی است. پس سهم باید در این نقطه به فروش برسد.
پس نقطه ی تیک پروفیت، زمان فروش را مشخص می کند؛ چون بنا به تشخیص تریدر احتمال ریزش قیمت سهم وجود دارد.
در حقیقت این نقطه ی تیک پروفیت که قیمت مشخصی را نشان می دهد باعث سودآوری بیش تر می شود؛ چون سهم به موقع در موقعیت مناسب به فروش می رسد.
حتی تریدر می تواند با این کار به راحتی از بازار نوسان گیری کند.
در نقاط تعیین شده ی حد سود، سهمش را با قیمت بالا بفروشد و با پایین آمدن قیمت (البته با توجه به بررسی همه جانبه) دوباره آن سهم را با قیمت پایین تر و تعداد بیش تری خریداری نماید.
معامله گر بهتر است چندین حد منفعت برای خود مشخص کند و به صورت پله ای فروش سهمش را با تعداد مشخص انجام دهد.
این کار علاوه بر این که سودآوری بیش تری به همراه دارد، باعث می شود تا در صورت تحلیل اشتباهی، تریدر تا حدودی سود از دست رفته اش را جبران کند.
حد ضرر چیست؟
آن یعنی مشخص کردن قیمتی که تریدر اگر سهمش را در این قیمت نفروشد، زیان می کند.
هر معامله گری هم استاپ لاس متفاوتی را مشخص می نماید؛ مثلا عده ای از افراد سهم را همچون بچه شان دوست دارند و حاضرند کمی زیان کنند ولی آن را نفروشند.
پس حد ضررشان متفاوت است. به امید این که دوباره قیمت بالا برود. اما کار عاقلانه این است که استاپ لاس روی قیمتی باشد که فرد اصلا زیان نکند.
این نقطه بیان کننده ی این است که سهم باید حتما در این نقطه به فروش برسد.
پس نقطه ی استاپ لاس هم زمان فروش را تعیین می کند؛ چون بنا به تشخیص تریدر احتمال ریزش قیمت سهم تا حد ضرردهی سنگین وجود دارد.
در حقیقت این نقطه ی حد زیان سبب می شود تریدر لااقل ضرر نکند یا کم تر زیان کند.
تریدر می تواند در نقطه ی تعیین شده سهم را بفروشد و در زمان بهبود بازار دوباره سهم را در کف قیمتی بخرد.
تصمیم درست این است که معامله گر چندین استاپ لاس را مشخص کند تا به تدریج، با تعداد و قیمت معین سهمش را بفروشد.
این کار سبب می شود میزان ضرردهی کم تر شود و تریدر در موقعیت مناسب از بازار خارج گردد.
اندیکاتورهای تعیین حد سود و ضرر در بورس
برای تحلیل بازار بورس، اندیکاتورهای زیادی وجود دارند. هر معامله گر با توجه به استراتژی و سبک معاملاتی اش تعدادی از آن ها را انتخاب می کند.
در حقیقت هر تریدر از تعدادی اندیکاتورها بیش تر استفاده می کند؛ چون قلق آن اندیکاتورها بیش تر دستش آمده است.
برای تعیین تیک منفعت و ضرر، تریدر می تواند از این اندیکاتورها استفاده کند. اندیکاتورها محاسباتی هستند و فرمول دارند. البته تنظیمات پیش فرض دارند که می توانند طبق نظر تریدر تغییر کنند.
از جمله ی این اندیکاتورها می توان به موارد زیر اشاره کرد:
MA (اهمیت معین کردن حد ضرر موینگ اوریج)
برای تعیین حد منفعت و زیان، تریدر می تواند از اندیکاتورهایی که حمایت مقاومت های داینامیک می دهند، استفاده کند.
این حمایت ها و مقاومت ها می توانند نقاط حد منفعت و زیان او را مشخص کنند.
داینامیک به معنای پویا یا در حال تغییر است؛ همچون اندیکاتور موینگ اوریج (MA) که دقیقا این گونه است.
موینگ اوریج میانگین متحرک، نوسانات قیمتی را حذف می کند. با این کار تحلیل گر بازار می تواند متوسط قیمت و روند آن را تشخیص دهد و حد منفعت و ضررش را مشخص کند.
در واقع میانگین متحرک، میانگین قیمت های دوره ی زمانی مشخص شده را به صورت یک خط روند روی چارت سهام نشان می دهد.
Cot (اندیکاتور برتر)
Cot یکی از اندیکاتورهای برتر است که 6 قسمت مجزا دارد. یعنی هر کدام از قسمت ها به صورت مجزا بر روی چارت قیمت نمایش داده می شوند.
آن 6 قسمت عبارتند از میزان شاخص، وضعیت قدرت خرید، اختلاف میان شاخص حال و پیشین، موقعیت اپراتورهای مختلف از جمله تجاری، تغییرهای اندازه گیری شاخص، سهم های باز.
بررسی این موارد می تواند در تعیین حد منفعت و زیان به تریدرها کمک بسیار زیادی کند.
Lfx (جریان سفارش معامله)
یکی دیگر از اندیکاتورهایی که معامله گر می تواند با کمک آن حد منفعت و زیان را مشخص کند، اندیکاتور Lfx است.
Lfx به اندیکاتور جریان سفارش معامله شهرت دارد. آن به صورت سایه ای است که بر روی چارت قیمتی سهم می افتد.
سپس فلش ها یا پیکان هایی روی آن نمایش داده می شود که برای خرید و فروش هشدار می دهند.
استفاده از Lfx خیلی راحت است. تریدر می تواند با کمک این اندیکاتور در جریان سفارشات قیمت را نیز تخمین بزند.
پس با Lfx این امکان برای تریدر فراهم می شود تا او روند آینده ی بازار را تخمین بزند و پس از آن حد منفعت و ضررش را به سادگی مشخص کند.
ابزارهای تعیین حد سود و ضرر در بازار بورس
ابزارها نظیر ابزارهایی که می شود با آن ها خط روند کشید و حمایت مقاومت ها را مشخص کرد.
این سطوح حمایت و مقاومتی که توسط ابزار کشیده می شوند، استاتیک (ایستا) هستند؛ به این معنا که در یک خط افقی یا مورب با تناسب مشخصی پیش می روند.
این سطوح حمایت و مقاومتی هم در تعیین حد سود و ضرر به معامله اهمیت معین کردن حد ضرر گر کمک زیادی می کنند. به این صورت که می تواند سطوح مقاومتی، تیک پروفیت و سطوح حمایتی، استاپ لاس را تعیین کند.
جمع بندی تعیین حد سود و ضرر در بورس
دانستید که تیک پروفیت به معنای مشخص کردن قیمتی مشخص برای فروش سهم است. این قیمت بیان کننده ی این است که سود تا همین جا کفایت می کند؛ چون احتمال پایین آمدن قیمت وجود دارد.
استاپ لاس هم به معنای مشخص کردن قیمتی معین برای فروش سهم است. این قیمت نشان دهنده ی این است که احتمال ضرر کردن یا بیش تر ضرر کردن وجود دارد.
هر تریدر می تواند برای بالا رفتن سوددهی و کم کردن ضررش، چندین حد سود و ضرر را برای خود مشخص کند تا فروش های پله ای با تعداد سهام و قیمت مشخص را داشته باشد.
برای تعیین حد سود و ضرر هر معامله گر با توجه به استراتژی و سبک معاملاتی اش روش های مختلفی را در تحلیلی خود پیش می گیرد.
از جمله ی این روش ها می توان به اندیکاتورهایی همچون MA (موینگ اوریج)، Cot (اندیکاتور برتر)، Lfx (جریان سفارش معامله) اشاره کرد.
علاوه بر این اندیکاتورها، ابزارهایی هم هستند که می تواند تریدر به کمک آن ها خط روند بکشد و سطوح حمایت و مقاومتی را مشخص نماید تا بر اساس آن ها حد سود و ضررش را مشخص کند.
سطوح حمایتی، حد ضرر و سطوح مقاومتی، حد سود را نشان می دهند. این سطوح به معامله گر هشدار می دهند که زمان فروش سهم فرا رسیده است.
تعداد اندیکاتورها و ابزارها برای به کارگیری در تحلیل و پیش بینی بازارهای مالی بسیارند که در این مقاله مجال گفتنشان نیست.
اما اگر تمایل دارید با بهترین و سودمندترین اندیکاتورها و ابزارهای تحلیل بازار آشنا شوید، می توانید به سایت آکادمی طهرانی مراجعه کنید و آن ها را برای موفقیت در بازارهای مالی فرا بگیرید.
دیدگاه شما